ارادایم به عنوان یک شیوة دیدن جهان که میان گروهی از دانشمندان یک رشتة علمی مشترک است، هدایتگر جریانهای علمی اعم از تولید دانش، جذب تسهیلات و منابع برای فعالیتهای علمی، و رفتارهای دانشمندان در هر رشتة علمی است. در هر رشته، این پارادایم است که تعیین میکند چه سؤالهایی پرسیده شوند، چگونه پرسیده شوند و چگونه به این سؤالها پاسخ داده شود. فرایند بازیابی اطلاعات نیز جستجوی پرسشی است که متن یا نظام درصدد پاسخگویی به آن است- پاسخگویی به پرسشی که در افق معنایی کاربر، محاط شده و این امکان وجود ندارد که کاربر خود را یکسره از ارزشها، نگرشها، علائق، پیشدانستهها و انتظارات خویش رها سازد. در این مقاله نقش پارادایم در فرایند بازیابی اطلاعات (شامل نیاز اطلاعاتی، رفتار اطلاعیابی و ربط) مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است.
توسعه و بهکارگیری قالبهای ابردادهای برای توصیف و کشف منبع، خصوصاً در شبکة جهانی وب، از مهمترین فعالیتهای حوزههای درگیر در سازماندهی منابع الکترونیکی میباشد. این قالبهای ابردادهای از سطوح مختلف غنا در سطح توصیف برخوردار هستند که در آن میان «طرح ابردادهای هستة دوبلین» اهمیت ویژهای در توصیف الکترونیکی به طور اعم و منابع وب به طور اخص دارد. سادگی عناصر تعریف شده در این قالب، امکان خلق پیشینههای طرح کدگذاری عنصر، امکان پالایش عناصر ابردادهای و خلق پیشینههای ابردادهای با سطوح بالاتر توصیف را فراهم میکنند. این مقاله ضمن معرفی توضیحگرهای ابردادهای هستة دوبلین، دید زبانشناختی نسبت به عبارات هسته دوبلین را با، و بدون توضیحگرها مورد اشاره قرار میدهد.
هدف مقالة حاضر بررسی تأثیر مهاجرت متخصصان یا فرار مغزها بر روند فعالیتهای علمی، فناوری، اقتصادی و بر جریان اطلاعات است. در این مقاله به پدیدة فرار مغزها به عنوان فرار سرمایههای اطلاعات علمی و فنی کشور نگاه شده است. ابتدا مفهوم و تاریخچة این پدیده در سطح جهان و ایران بررسی، و سپس به دلایل فرار مغزها، راههای پیشگیری، سیاست جذب مغزها به جای فرار پرداخته شده است. مهمترین دلایل فرار مغزها مشکلات اقتصادی، نبود امکانات مناسب آموزشی و پژوهشی، فراهم نبودن زمینة رشد علمی، وجود بحرانهای متعدد مقطعی و نبود امنیت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی ذکر شده است. فرار یا مهاجرت نخبگان به عنوان مغزهای اطلاعات علمی و فنی باعث کاهش فعالیتهای علمی، فناوری و اقتصادی، کاهش تولید و مصرف اطلاعات، کاهش میزان فعالیت مراکز اطلاعرسانی و کتابخانهها و کاهش میزان تقاضا برای استفاده از بانکهای اطلاعاتی خارجی میشود.
این مقاله درصدد است به مطالعة جایگاه و اهمیت نظریة عمومی نظامها در ادارة امور و عملیات کتابخانهها و مراکز اطلاعرسانی بپردازد. بر این اساس ضمن مرور و بررسی مفهوم نظام و هدف و ویژگیهای نظریة عمومی نظامها، به معرفی نظامهای باز و بسته و ابزارها و کاربردهای نظریة عمومی نظامها پرداخته و سعی در شناساندن اهمیت و نقاط قوت نظریة عمومی نظامها در نگرش کتابداران و مراکز تصمیمگیری کتابداری و اطلاعرسانی دارد. از مهمترین ویژگیهای مطرحشده در مقالة حاضر میتوان به مواردی همچون بههمپیوستگی و وابستگی اجزای نظام با یکدیگر، کلگرایی، هدفجویی، دارابودن ورودی و خروجی، پردازش، مقابله با بینظمی (آنتروپی)، تنظیم، سلسله مراتب، جداسازی، و همپایگی نظام اشاره کرد. از دیگر مباحث مقالة حاضر میتوان به نقش مؤثر نگرش نظاممدار در برنامههای توسعهای، شناخت ویژگیهای نظاممدار در سازمان کتابخانه، و فواید بهکارگیری این نوع تفکر در مدیریت کتابخانهها و مراکز اطلاعرسانی اشاره کرد.
بررسی حاضر به منظور مقایسه بین پژوهشهای انجام شده در حوزة واژگان کودکان (اعم از نوشتاری، گفتاری یا خوانداری) انجام شده است. در این بررسی میزان تفاوتها و شباهتهای پژوهشهای فوق از نظر عملکرد پژوهشگران و معیارهای اعمالشده توسط آنان در زمینة نوع واژگان (نوشتاری، خوانداری یا گفتاری)، جامعة آماری، تعیین حدود واژه، و... نشان داده شده و در پایان نیز پیشنهادهایی برای هماهنگکردن پژوهشهای آتی و توسعه پژوهشهای مشابه ارائه شده است.
دانش و حرفة کتابداری در عصر حاضر دچار تحولی شگرف شده است، به گونهای که دیگر نام این دانش یعنی کتابداری با عنایت به معنای لغوی و سنتیاش به تدریج رسایی خود را از دست داده. از اینرو شایسته است در پرتو تغییرات فراوانی که در این حوزة علمی رخ داده است نامی به گستردگی دامنهاش بر آن نهاده شود. در این گفتار امتیازهای گزینة «دانشورز» به تفصیل شرح داده شده.
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی میزان همخوانی کلیدواژههای عنوان در پایاننامههای مندرج در «پایگاه چکیدهنامههای ایران» با توصیفگرهای اختصاصیافته به این پایاننامهها صورت پذیرفت. جامعة مورد بررسی، کلیة رکوردهای موجود در این پایگاه (65536 رکورد) از ابتدا تا پایان سال 1381 است. با استفاده از فرمول تعیین حجم نمونه از هر حوزة علوم انسانی، علوم پایه، علوم پزشکی، فنی و مهندسی، علوم کشاورزی و هنر، 100 رکورد به شیوة تصادفی انتخاب شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین تعداد متوسط کلیدواژههای عنوان در حوزههای مورد بررسی تفاوت معناداری وجود دارد و 67 درصد توصیفگرهای نمایهسازان را کلیدواژههای عنوان تشکیل میدهند. همبستگی بالایی بین تعداد کلیدواژههای عنوان و تعداد توصیفگرها و میزان همخوانی آنها وجود دارد. از نظر شیوة نگارش 48 درصد توصیفگرها به صورت تکواژه، 52 درصد ترکیبواژه، 87 درصد توصیفگرها مفرد و 13 درصد آنها به صورت جمع تهیه شدهاند. بازیافت بیشتر از طریق توصیفگرها در مقایسه با کلیدواژههای عنوان، اثربخشی طرحهایی را نشان داد که به منظور افزایش ارتباط بین توصیفگرهای همموضوع در این پایگاه صورت پذیرفته است.