تحلیلی بر سازماندهی پیایندها با تکیه بر قواعد توصیف و دسترسی به منبع (آر.دی.ای.) و الگوی ملزومات کارکردی پیشینه های کتابشناختی (اف.آر.بی.آر.)

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی کارشناسی ارشد علم اطلاعات و دانش‌شناسی دانشگاه آزاد واحد تهران

2 استادیار دانشگاه شهید بهشتی، گروه کتابداری و اطلاع‌رسانی؛

چکیده

هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تحلیل وضعیت سازماندهی پیایندها با توجه به الگوهای مفهومی نظیر اف.آر.بی.آر. و قواعد جدید سازماندهی اطلاعات یعنی آر.دی.ای.انجام شده است.
روش: در این پژوهش، با استفاده از روش نظری، نظریه‌ها، مفاهیم و رویکردهای جدید در موضوع مورد نظر، بررسی شده است.
یافته‌ها: به‌کارگیری الگوی مفهومی اف.آر.بی.آر. و به‌تبع آن آر.دی.ای. برای منابع یکپارچه و پیایندها، به‌راحتی منابع تک‌نگاشتی نیست؛ زیرا در تدوین این الگوها به منابعی که به شکل مجموعه‌ای از آثار و تلاش‌های فکری افراد مختلف است، کمتر توجه شده است. استفاده از سطوح انتزاعی و ایجاد روابط میان موجودیت‌های مختلف، برای این نوع منابع به‌ویژه در قالب‌های فعلیِ به‌کار رفته در فهرست‌های کتابخانه‌ای، بسیار دشوار است. از جمله این مشکلات، قرارگرفتن چندین اثر مختلف در کنار یکدیگر در یک ساختار فیزیکی واحد، تجدید نظر متناوب این آثار، انطباق ساختار خطی فهرست‌های فعلی با سطوح انتزاعی و روابط چندگانه میان سطوح مختلف در الگوی مفهومی است.
بحث و نتیجه‌گیری: به‌کارگیری پیشینه‌های قبلی موجود در فهرست‌های کتابخانه‌ای برای اجرای قواعد جدید فهرست‌نویسی و میزان تغییراتی که در این پیشینه‌ها باید صورت گیرد تا در فهرست‌های جدید قابل استفاده باشند، به بررسی و دقت فراوانی نیاز دارد. پژوهش‌های صورت گرفته در حوزه استفاده از آر.دی.ای. برای فهرست‌نویسی منابع پیوسته و از جمله پیایندها، بیشتر بر حوزه‌های نظری این موضوع تمرکز داشته‌اند زیرا در استفاده از الگوهای مفهومی برای این نوع منابع هنوز نقاط مبهمی مانند انتخاب اثر از میان تلاش‌های فکری گرد هم آمده در این نوع منابع وجود دارد که پژوهشگران تلاش می‌کنند با ارائه نظرها و پیشنهاد‌های جدید، این کمبودها را مرتفع کنند.
 

کلیدواژه‌ها


مقدمه

بررسی روند شکل‌گیری فهرست‌های کتابخانه‌ای و تدوین استانداردهای لازم برای فهرست‌نویسی منابع اطلاعاتی، گویای این حقیقت است که کمک به بهره‌گیر برای یافتن منابع مورد نیاز خود در کوتاه‌ترین زمان ممکن، همیشه هدف اصلی در نظر گرفته‌ شده است. در اواخر قرن بیستم با ظهور منابع جدید اطلاعاتی، نیازهای بهره‌گیران نیز دچار تحول شد، به‌گونه‌ای که بازیابی اطلاعات و پاسخ به نیاز بهره‌گیران در فهرست‌های کتابخانه‌ای و پایگاه‌های عظیم اطلاعاتی، نتایج مطلوبی را در برنداشت (سالابا[3] و ژنگ[4]، 1389).

مشکلاتی نظیر این موارد و تغییرات فراوانی که با گذشت زمان در شکل منابع اطلاعاتی به وجود آمد، صاحب‌نظران و نظریه‌پردازان سازماندهی اطلاعات را بر آن داشت تا راه‌حل‌هایی را برای رفع این مشکلات ارائه دهند. رویکرد الگوهای مفهومی را از جمله بارزترین این راه‌حل‌ها می‌توان دانست که با پیاده‌سازی آن، تغییری چشمگیر در ساختار فهرست‌های کتابخانه‌ای صورت خواهد گرفت. پیاده‌سازی این الگو به ‌نوبه خود به تغییر در قواعد و استانداردهای فهرست‌نویسی نیاز دارد، که قواعد توصیف و دسترسی به منبع (آر.دی.ای)[5] از جمله پیامدهای چنین نیازی در سال‌های اخیر به شمار می‌آید.

از سوی دیگر، فهرست‌نویسی و رده‌بندی پیایندها یکی از موضوع‌های چالش‌برانگیز بوده است. برخی عقیده‌ دارند فهرست‌نویسی پیایندها به سبب مشکلات خاصّ خود مقرون‌به‌صرفه نیست و بهتر است از سازماندهی آنها صرف نظر شود. این در حالی است که برخی زیربنای بانک‌های اطلاعاتی در رشته‌های مختلف را فهرست‌نویسی، رده‌بندی و نمایه‌سازی پیایندها می‌دانند. «اسمیت» (1978) در کتاب خود بیان می‌کند: «با وجود استفاده از قوانین انگلوامریکن یا هر قانون دیگر در کتابخانه، برای انجام فهرست‌نویسی و رده‌بندی کامل نشریه‌های ادواری، مسئله‌ای که وجود دارد این است که کنترل کتاب‌شناختی کارآمد نشریه‌های ادواری، یک الزام است. فهرست‌نویسی کلید کنترل کتاب‌شناختی است. بدون فهرست‌نویسی، نه‌تنها هرج‌ و مرج بلکه نیستی به وجود خواهد آمد».

قدر مسلم، پیایندها به عنوان منابعی ارزشمند که به صورت دائمی به کتابخانه‌ها وارد می‌شوند و بسیار هم مورد استفاده قرار می‌گیرند، باید سازماندهی خوبی داشته باشند تا امکان ارائه خدمات مرتبط با آنها برای کتابخانه‌ها وجود داشته باشد. با توجه به این اهمیت، نمی‌توان جایگاه آنها را در قواعد سازماندهی جدیدی چون آر.دی.ای. نادیده گرفت یا کم‌اهمیت تلقی کرد. بدین سبب، لازم است با پژوهشی جدی، وضعیت این منابع اطلاعاتی مهمِ کتابخانه، در قواعد آر.دی.ای. مورد مداقه قرار گیرد. به همین منظور، نخست باید وضعیت کنونی سازماندهی پیایندها به اختصار بررسی گردد تا در مقایسه با قواعد جدید، وضعیت ساماندهی آنها روشن‌تر شود.

 
مختصری از سازماندهی پیایندها در گذر زمان

تا سال 1967 در آمریکا تنها یک نشریه با شماره‌های پیاپی[6] شناخته می‌شد و گاهی که عنوان آن تغییر می‌کرد، مهم شمرده نمی‌شد. حتی در مواردی که پیایند در زیر نام یک تنالگان قرار می‌گرفت، تا وقتی هویت آن تنالگان تغییر نمی‌کرد، تغییری در عنوان آن صورت نمی‌گرفت. پس از سال 1967، با تغییر عنوان یا نام سازمان پدیدآور یک نشریه، تصور می‌‌شد نشریه جدیدی ایجاد شده است. در طول قرن 19 قواعد فهرست‌نویسی بسیاری ارائه شد. از مهم‌ترین این قواعد، می‌توان به قواعد کاتر اشاره کرد که تأثیر به‌سزایی در فهرست‌نویسی به‌ویژه در آمریکا داشته است (جونز[7]،12:2013).

در سال 1876 شکل غالب فهرست‌های کتابخانه‌ای، «فهرست کتابی»[8] بود. در این فهرست‌ها، هر گونه تغییری در عنوان یک نشریه از طریق یادداشتی در زیر عنوان قبلی نمایش داده و عنوان جدید نیز در جای مناسب خود اضافه می‌شد. کاتر این قاعده را با عنوان «اولین شناسه فهرست‌نویسی»[9] برای پیایندها در قانون 54 خود قرار داد (کاتر[10]، 1876).

با گسترش فهرست‌های برگه‌ای در آمریکا در سال 1901 کمیته بازنگری قواعد انجمن کتابداران آمریکا شکل گرفت تا بتواند این قواعد را تا حد ممکن با کتابخانه کنگره مطابقت دهد. با انتشار فهرست‌های برگه‌ای در آمریکا، مجریان این فهرست‌ها از وارونه شدن قاعده اولین شناسه حمایت کردند. مطابق این قاعده، همه تغییرات عنوان در زیر آخرین عنوان قرار می‌گیرد. مزیت این روش نسبت به قاعده اولین شناسه این بود که می‌توانست همه تغییرات کتاب‌شناختی پیایندها را که در طول زمان صورت گرفته بود، در یک محل کنار هم قرار دهد (پیرسون[11]، 1919).

قاعده «آخرین شناسه»[12] در سال 1908 در متن آمریکایی قواعد انگلوامریکن ثبت شد. این تغییرات فقط محدود به تغییر عنوان نبود و در مواردی که نام‌هایی که پیایند در زیر آنها فهرست شده بود تغییر می‌کرد، پیایند در زیر نام جدید فهرست و از نام اولیه به نام جدید در فهرست ارجاع داده می‌شد.

قواعد کاتر دربارة «عنوان مختصر»[13] در قواعد 1908 حذف شد؛ هرچند نوشتن عنوان مختصر در فهرست برگه‌ای مجاز شناخته ‌شده بود. کتابخانه کنگره فهرست‌نویسان خود را به معرفی عنوان مختصر بر روی اولین کارت هدایت کرد و عنوان‌های کامل که در طول زمان برای پیایندها به‌کار رفته بود، به‌صورت یادداشت بر روی کارت دوم نمایش داده شد. با گذشت زمان، متن آمریکایی 1908 در سال 1949 بازنگری شد و در آن گردشی به عقب (به سمت قواعد کاتر) صورت گرفت، که بیان می‌داشت در صورت امکان عنوان‌های طولانی بدون از دست دادن اطلاعات اصلی کوتاه شوند (کمیته مشترک انجمن کتابداری آمریکا و انگلستان، 1908).

دلیل غالب تفاوت‌های قابل‌ ملاحظه در ویرایش دوم نسبت به ویرایش اول را می‌توان در هماهنگی ویرایش دوم با قواعد توصیف کتاب‌شناختی[14] دانست. علاوه بر آن، در قواعد انگلوامریکن، ویرایش دوم به‌شدت شرح و تفسیرهایی که دربارة قرار گرفتن یک پیایند در زیر سرشناسه تنالگانی وجود داشت، تعدیل ‌شده بود. این باعث شد اغلب پیایندها در زیر عنوان کامل[15] فهرست شوند. با توجه به این‌که پیش‌بینی لازم برای پیایندهای مختلف با مدخل یکسان در این قواعد نشده بود و قاعدة خاصی در ویرایش دوم قواعد انگلوامریکن برای فهرست‌نویسی این نوع پیایندها وجود نداشت،کتابخانه کنگره و کتابخانه ملی کانادا یک راه حل موقتی با عنوان «نشانگرهای یکتای پیایندها»[16] ارائه دادند. این پیشنهاد به ‌مرور به «عنوان قراردادی»[17] تبدیل و در سال 1982 به ویرایش دوم اضافه شد.

در بازنگری سال 2002 ویرایش دوم قواعد انگلوامریکن، دامنة فصل 12 این قواعد گسترده‌تر و موارد زیر به آن اضافه شد: (جونز، 2013: 22).

·      منابع اطلاعاتی یکپارچه‌شده[18]: شامل انتشارات کلاسوری[19] روزآمد شده و منابع اطلاعاتی برخط. در این منابع اطلاعات به‌روز شد و به منابع اصلی افزوده می‌شوند و به‌صورت منابع مجزا منتشر نمی‌شوند.

·           پیایندهای تجدید چاپ شده.

·           پیایندها با دوره زمانی انتشار محدود مانند نتایج کنفرانس‌ها.

نتایج بازیابیِ بسیار زیاد بدون اعمال هیچ‌گونه نظم منطقی، بسیاری از صاحب‌نظران را بر آن داشت تا در نیمه دوم دهه 1990 در زمینة رفع این مشکل تلاش کنند و در نهایت در سال 1998، پس از سال‌ها تلاش و مطالعه، الگوی ملزومات کارکردی پیشینه‌های کتاب‌شناختی (اف.آر.بی.آر.) تدوین شد (ارسطوپور، 1389: 38).

الگوی اف.آر.بی.آر. از چهار مؤلفه اصلی تشکیل‌شده است. این مؤلفه‌ها عبارتند از: موجودیت‌‎ها[20]، ویژگی‌های[21] هر موجودیت، روابط[22] میان موجودیت­ها و فعالیت‌های کاربران (حاجی زین‌العابدینی، 1389).

در سال 2004، زمانی که اولین بخش پیش‌نویس قواعد فهرست‌نویسی انگلوامریکن (ویرایش سوم) آماده شد، کمیته همکاری مشترک به این نتیجه رسید که تغییرات خیلی زیاد بوده و نمی­توان حجم انبوه تغییرات را در قواعد فهرست‌نویسی قدیمی گنجاند و تصمیم گرفت قوانین جدیدی را بر پایه انگلوامریکن وضع نماید (مرادی، 1389).

پس از مطالعات و بررسی‌های فراوان، سرانجام کمیتة همکاری مشترک در سال 2008 پیش‌نویس استاندارد توصیف و دسترسی به منبع (آر.دی.ای.) را معرفی کرد. این استاندارد بر مبنای الگوی ملزومات کارکردی پیشینه‌های کتاب‌شناختی (اف.آر.بی.آر.) و الگوی ملزومات کارکردی داده­های مستند (اف.آر.ای.دی.) پایه‌گذاری شده بود.

آر.دی.ای. استانداردی است که توجه به بهره‌گیر و وظایفی که او در فرایند کشف منبع انجام می‌دهد، در نقطة کانونی آن قرار دارد. هدف از ثبت داده‌ها، پشتیبانی از وظایف بهره‌گیر است. هدف آر.دی.ای. پشتیبانی از تولید داده‌های باکیفیت[23] یا خوش‌ساخت[24] است که با استفاده از فناوری‌های موجود و نیز ساختارهای پایگاهی در حال ظهور و فناوری‌های آینده، بتوان آنها را مدیریت کرد (الیور، 1390: 2).

 
الگوی اف.آر.بی.آر و پیایندها

ساختار خطی فهرست‌هایی که از ترکیب قواعد فهرست‌نویسی انگلوامریکن ویرایش دوم با قالب مارک ایجاد شده‌اند، برای نمایش آثار پیایندی، ضعیف است. همین نکته باعث شکل‌گیری الگوهای جدیدی در ساختار فهرست‌ها گردید. در این الگوها موجودیت‌ها از محدوده اثر و مورد فراتر رفته‌اند؛ همچنین روابط میان موجودیت‌های یکسان و مختلف در الگوهای جدید تعریف ‌شده‌ است. در یک الگوی موجودیت ـ رابطه، روابط چندگانه میان موجودیت‌ها ـ نه پیشینه‌ها ـ می‌توان ایجاد کرد(آنتلمن[25]، 2004).

اگر به ساختار یک پیایند توجه کنیم، خواهیم دید:

·           هر مقاله از یک اثر تشکیل ‌شده است؛

·           یک شماره از پیایند، از چندین مقاله تشکیل ‌شده است؛

·           یک دوره از پیایند، از چندین شماره تشکیل‌ شده است؛

·           یک پیایند، از چندین دوره تشکیل ‌شده است.

بنابراین، تشخیص موجودیت‌های مختلف بر اساس الگوی اف.آر.بی.آر. برای پیایندها دارای شرایط خاصی است که با آثار تک‌نگاشتی تفاوت دارد. در کنار هم قرار گرفتن چندین اثر ـ که حاصل تلاش فکری افراد متفاوتی است ـ در یک ساختار فیزیکی که یک اثر تلقی می‌شود، یکی از مباحث چالش‌برانگیز در استفاده از الگوی اف.آر.بی.آر. برای این نوع منابع اطلاعاتی است.

«دلسی»[26] (2003) بیان می‌کند که «در سطح مفهومی، موجودیت تعریف‌شده به‌عنوان اثر در الگوی اف.آر.بی.آر. به‌روشنی برای آثاری که به شکل پیاپی منتشر می‌شوند، قابل‌استفاده است». در الگوی اف.آر.بی.آر. آثار پیاپی یک اثر یکپارچه[27] در نظر گرفته می‌شوند. تصویری کامل از آثار در طول زمان، به فهرست‌نویس این امکان را می‌دهد که فراتر از منابعی که در کتابخانه در اختیار دارد، تاریخچه کاملی از آثار را در فهرست به نمایش بگذارد.

نقطة قوّت الگوی رابطه- موجودیت، در این است که منطق و اصول توصیف را از مسائل نمایش جدا می‌کند. الگوی اف.آر.بی.آر. با بهره‌گیری از دولایة انتزاعی اثر و بیان راه‌حل مناسبی برای حل مشکلات خاصی است که کتابخانه‌های فعلی در مواجهه با فهرست‌نویسی پیایندها با آن مواجه هستند (آنتلمن، 2004).

با توجه به تغییراتی که در طول زمان ممکن است در عنوان یک اثر اتفاق بیفتد، عنوان یک اثر نمی‌تواند یک شناسه کامل برای معرفی آن در نظر گرفته شود. به همین دلیل «آنتلمن» (2004) استفاده از شناساگر اثر[28] را پیشنهاد می‌کند. درون نظام کتابخانه، فارغ از تغییراتی که در گذر زمان در عنوان و سایر عناصر ممکن است رخ دهد، یک شناسه اثر می‌تواند مجموعه‌ای از بیان‌ها و قالب‌های مختلف را که بنا به تشخیص فهرست‌نویس به یک اثر تعلق دارند، در کنار هم قرار دهد.

یکی از دلایلی که استفاده از الگوی اف.آر.بی.آر. برای پیایندها را به موضوعی پیچیده تبدیل کرده، این است که پیایندها در واقع آثاری یکپارچه هستند. پرسشی که در استفاده از اف.آر.بی.آر. برای پیایندها مطرح می‌شود این است که حد و مرز یک اثر در پیایندها چیست؟ که با توجه به انتزاعی بودن تعریف اثر در اف.آر.بی.آر. تشخیص حدود یک اثر از اثر بعدی، اختیاری در نظر گرفته ‌شده است. یکی دیگر از مشکلات پیایندها در سطح مورد نظر مطرح می‌شود، زیرا برای پیایندهای دارای نسخه‌های متعددی هیچ نسخة واحدی، به‌عنوان نمونة بیان‌کننده یک قالب، نمی‌توان در نظر گرفت. بنابراین اف.آر.بی.آر. باید تعریف موردی خود را در بحث پیایندها گسترش دهد به‌گونه‌ای که تمام اجزای معرّف یک مورد را بدون توجه به شکل انتشار آنها، در برگیرد (بالگویی[29] و بوری[30] ، 2014).

 
مدیریت پیایندها در الگوی اف.آر.بی.آر.

در مقدمه الگوی اف.آر.بی.آر. پیشنهادی برای سازگاری تعریف‌های عملیاتی مختلف از اثر، که در فهرست‌های مبتنی بر قواعد انگلوامریکن ساخته شده‌اند، ارائه شده است. در حال حاضر از یک تعریف محتوا محور (بر پایة تلاش فکری) برای اغلب منابع کتاب‌شناختی و یک تعریف عنوان‌محور (بر اساس تغییر عنوان) برای پیایندها استفاده می‌کنیم. هنگامی‌که هر دوِ این تعریف‌ها در الگوی اف.آر.بی.آر. به‌صورت واضح معرفی شوند، یک تناقض که حاصل مرز متفاوت برای یک اثر واحد در سطوح مختلف انتزاعی است، ایجاد می‌شود. از ویژگی‌های منابع پیاپی، تجدیدنظر متناوب آثار است که به‌کارگیری الگوی اف.آر.بی.آر. را برای این منابع با مشکلاتی مواجه می‌سازد. از جمله این مشکلات، ساختار متفاوت این منابع به دو شکل سلسله مراتبی و استنادی است. هنگامی‌که منبع یک تک‌نگاشت ادامه‌دار در نظر گرفته شود، هر نسخه، یک بیان از اثر واحد است. هنگامی‌که منبع یک پیایند در نظر گرفته شود، هر نسخه، یک اثر است که خود، جزئی از یک اثر بزرگ‌تر (یک اثر یکپارچه) شمرده می‌شود. این موضوع می‌تواند سبب سردرگمی در نمایش فهرست ‌چنین آثاری شود. روش پیایندی از استناد به‌ عنوان کامل حمایت می‌کند؛ درحالی‌که روش تک‌نگاشتی از استناد به نام نویسندة شخصی، حمایت می‌کند. در حالتی که امکان ایجاد بازنمایی[31] میان دو ساختار وجود دارد، فرایند تبدیل ماشینی اطلاعات از یک ساختار به ساختار دیگر، با توجه به استفاده از دو شناسه متفاوت ـ آی.اس.بی.ان.[32] (شابک) و آی.اس.اس.ان.[33] (شابن) ـ در ترکیب دو ساختار، برای معرفی یک منبع کتاب‌شناختی واحد، پیچیده است (جونز، 2005).

برنامه فهرست‌نویسی تعاونی[34] کتابخانة کنگره متشکل از بخش‌های مختلف و اعضای متعدد و دارای وظایف گروهی مختلفی است. یکی از این بخش‌ها به پیایندهای برخط یا همان طرح کانسر[35] مربوط است. در واقع، بررسی عناصر پیایندهای کانسر بخشی از طرح آموزشی آر.دی.ای. در کتابخانه کنگره با نام برنامه آموزشی تخصصی است.

کانسر در روش فعلی فهرست‌نویسی خود، سطوحی از فهرست‌نویسی را که میان سطوح قالب و بیان است، به رسمیت شناخته است. این روش برای میکروفرم‌ تهیه ‌شده از روزنامه‌ها به‌کار رفته است، که به‌وسیلة پیشینه‌های کتاب‌شناختی روزنامه‌های چاپی نمایش داده می‌شوند. همچنین، برای نسخه‌های مختلف از پیایندهایی که به کمک پیشینة کتاب‌شناختی واحدی نمایش داده می‌شوند، پیشینه کتاب‌شناختی تنها از توصیف یک قالب ایجاد می‌شود. بنابراین، انتقال به الگوی اف.آر.بی.آر. نیازمند انطباق میان اطلاعات پیشینه‌های موجود با سطوح مختلف توصیف در الگوی جدید است.

 

استفاده از روابط اف.آر.بی.آر. در توصیف پیایندها

در خصوص روابط میان موجودیت‌های مختلف برای پیایندها در الگوی اف.آر.بی.آر. توجه به این نکته ضروری است که روابط فعلی رمزگذاری شده در پیشینه‌های پیایندها در مارک21، به سبب ساختار خطی آن، در بسیاری موارد به ‌راحتی قابل انطباق با روابط و سطوح متعدد محتوای انتزاعی در الگوی اف.آر.بی.آر. نیست، اگرچه به نظر می‌رسد برخی از روابط انتزاعی از اطلاعات مستندات و قواعد تجدید چاپ، قابل‌استخراج است. عوامل مختلفی که ممکن است مانع شکل‌گیری روابط انطباقی مناسب شوند، عبارتند از: 1. روابط مشابه به‌صورت اختصاصی که به ‌صراحت تعریف ‌نشده‌اند یا در قالب مارک 21 و الگوی اف.آر.بی.آر. رمزگذاری نشده باشند 2. وجود پیایند مرتبط درون یک فهرست به کمک فیلدهای ارتباطی مارک 21 قابل‌تشخیص نیست 3. روابط مربوط به سطح اثر و بیان در الگوی اف.آر.بی.آر. معمولاً در پیشینه‌های مارک 21 در سطح قالب ذخیره ‌شده‌اند.

به نظر می‌رسد اگر بخواهیم روابط الگوی اف.آر.بی.آر. را در مارک 21 پیاده کنیم، قالب کتاب‌شناختی و در صورتی‌که اثر و بیان از پیشینه‌های مستند استفاده می‌کنند، قالب مستند، نیاز به تغییرات وسیعی خواهند داشت. همچنین، این امر نیازمند تلاش مضاعف برای ارزیابی دوباره و دقیق روابط در پیشینه‌های کتاب‌شناختی موجود در مارک 21 برای گنجاندن در الگوی اف.آر.بی. آر. است (جونز، 2005).

 

طرح‌های پیشنهادی در استفاده از اف.آر.بی.آر. برای پیایندها

در سال 2007 میلادی، «کاترین آدامز»[36] و «بریتا سانتامائور»[37] طرحی را دربارة پیاده‌سازی اف.آر.بی.آر. برای پیایندها پیشنهاد دادند. آنها الگوی خود را بهترین الگوی ممکن در دنیا توصیف کردند که در آن تفکر اف.آر.بی.آر. با استاندارد مارک، برای دست یافتن به مزایای فهرست‌نویسی و طراحی رابط کاربری بهتر برای کاربران، ترکیب‌ شده است. همچنین، پیشنهاد دادند سطوح اثر و بیان با هم ترکیب شود و آن را «فراپیشینة ترکیبی»[38] نام نهادند.

فراپیشینة ترکیبی، پیشینه‌ای چتری تلقی می‌شود که اطلاعات کتاب‌شناختی دربارة محتوای پیایندها، همچنین ترجمه‌ها و ویرایش‌های مختلف را در کنار یکدیگر گردآوری می‌کند. این فراپیشینه برای انتشارات وابسته به یک پیایند، شبیه یک پیشینه مستند خواهد بود و همه قالب‌های وابسته به خود را در شکل‌های مختلف نمایش می‌دهد. برای سطح قالب نیز پیشینه‌ای ایجاد می‌شود که برای ثبت تمامی اطلاعات و یک شکل خاص، مانند شکل چاپی، برخط و میکروفیلم استفاده می‌گردد. این پیشینه‌های قالب، از فراپیشینه منشعب خواهند شد و هر اطلاعاتی که در سطح بالاتر پیشینه وجود دارد، در سطوح دیگر تکرار نخواهد شد. در نهایت، پیشینه‌های قالب به پیشینه‌های مورد، که اطلاعات موجودی هر محل را در بردارند، پیوند داده می‌شوند. (بالگویی و بوری، 2014).

مشکلات و ناسازگاری‌ها در استفاده از الگوی اف.آر.بی.آر. برای مجموعه‌های یکپارچه[39] مانعی مهم در مسیر پیاده‌سازی اف.آر.بی.آر. شناخته ‌شده‌اند. برای بررسی این موضوع، گروه بازنگری اف.آر.بی.آر. یک کارگروه برای کار بر روی مجموعه‌های یکپارچه تشکیل داد که مشاهدات و پیشنهاد‌های خود را در گزارش نهایی در سال 2011 به ‌صورت کامل ارائه کرد. این کارگروه تعریفی از آثار یکپارچه پیشنهاد داد که مطابق آن «مجموعه یکپارچه، یک قالب تجسم‌یافته از چندین بیان مجزاست».

یک قالب می‌تواند چندین بیان را در برداشته باشد و یک بیان می‌تواند در قالب‌های مختلف گنجانده شود. در مقابل، یک بیان تنها می‌تواند باعث درک یک اثر واحد گردد و یک مورد، فقط می‌تواند نشان‌دهندة یک قالب واحد باشد. اگرچه این روابط چندگانه[40] میان بیان‌ها و قالب‌ها برای منعکس کردن جهان کتاب‌شناختی ضروری است، بیانگر نوعی پیچیدگی افزوده‌شده به الگوی اف.آر.بی.آر. است.

«بنت[41] و همکاران» (2003) دو نوع مجموعه یکپارچه را شناسایی کردند؛ یکی مجموعه یکپارچه‌ای که دربرگیرندة مجموعه‌هاست (مجموعه‌ای از آثار مستقل) و دوم مجموعه یکپارچه‌ای که نقش تکمیلی بر عهده ‌دارد (مواد الحاقی اضافه‌شده مانند پیش‌گفتار، تصاویر و یادداشت‌ها و ...). کارگروه، نوع سومی از مجموعه یکپارچه را شناسایی کرد. مجموعه یکپارچه موازی زمانی نمود می‌یابد که تعداد دو بیان یا بیشتر از یک اثر واحد در یک قالب منتشر شده است؛ مانند اشعار یا افسانه‌هایی[42] که به ‌صورت دوزبانه در یک قالب منتشر می‌شوند. در الگوی اف.آر.بی.آر. به این نوع مجموعه یکپارچه توجه نشده است. این نوع منابع مجموعه‌ای از بیان‌های موازی مانند منتخبات، جنگ‌ها[43]، تک‌نگاشت‌های پیاپی، پیایندها و منابع مشابه‌اند. مجموعة یکپارچه تکمیلی زمانی شکل می‌گیرد که یک بیان با مواد اضافه‌ شده‌ای که با اثر اصلی پیوسته نیست، تکمیل‌شده است. قبل از تجدیدنظر در تعریف بیان، این نکته پذیرفته‌ شده بود که در صورت اضافه شدن مواد تکمیلی به یک بیان، آن را به‌عنوان یک بیان جدید در نظر بگیرند.

در مدل پیشنهادی کارگروه بازنگری اف.آر.بی.آر. چندین بیان ممکن است در یک قالب ظهور یابد و به‌راحتی ترکیبی از بیان‌ها ارائه شود، اما در این شرایط ممکن است تشخیص تلاش آفریننده اثر مشکل شود. یک اثر یکپارچه به تعیین تلاش آفرینندة آن نیاز دارد. درواقع، اثری است که بتواند در بیان‌های یکپارچه ظهور یابد (تلاش فکری افراد مختلف درباره یک موضوع که به‌صورت بیان مستقل در کنار یکدیگر در یک قالب واحد منتشرشده است). مانند کتابی که به یک موضوع خاص پرداخته است، ولی فصل‌های گوناگون آن را نویسندگان مختلف نوشته‌اند.

نقش اصلی کارگروه منابع یکپارچه، ارائه تعریفی روشن از این نوع منابع اطلاعاتی و شناسایی سه نوع متفاوت از این منابع بود. انواع این منابع شامل: مجموعه‌ها، منابع تکمیلی و مجموعه‌های موازی است. این تقسیم‌بندی برای انواع مواد قابل ‌استفاده است. همچنین، کارگروه چارچوب الگوسازی ثابتی را پیشنهاد کردند. این چارچوب که بر اساس تعریف اثر یکپارچه بنا نهاده شده، به‌طور موفقیت‌آمیزی موضوع انطباق پیایندها با اف.آر.بی.آر. را که تاکنون یک مشکل تلقی می‌شد، حل کرد. اکنون به‌روشنی مشخص‌شده که مجله‌ها را باید مجموعه‌های یکپارچه از مقالات با همکاری ویراستاران، به‌عنوان اثری یکپارچه در نظر گرفت (زومر[44] و اونیل[45]، 2012).

 
آر.دی.ای. و پیایندها

در واژه‌نامه آر.دی.ای.[46] پیایند این‌گونه تعریف‌شده است: منبع اطلاعاتی است که به‌صورت متوالی منتشر می‌شود؛ پایان انتشار آن از قبل مشخص نیست و معمولاً شماره‌گذاری می‌شود (مانند نشریات ادواری، مجموعه‌های تک‌نگاشت یا روزنامه‌ها). همچنین شامل منابع اطلاعاتی است که ویژگی‌های پیایندها مانند شماره‌های متوالی، شماره‌گذاری و تکرار انتشار را دارا هستند اما در محدوده زمانی خاصی منتشر می‌شوند (مانند خبرنامه‌های رخدادها و بازتکثیر پیایندها).

برخلاف تک‌نگاشت‌ها، انتخاب عنوان برای پیایندها نباید تنها بر اساس نسخه در دست صورت گیرد، بلکه عنوان به‌گونه‌ای باید انتخاب شود که معرّف کل مجموعه مورد نظر باشد.

یکی از وظایفی که برنامه فهرست‌نویسی تعاونی به عنوان کارگروهی برای اعضای کانسر مشخص کرد، ارائه پیشنهادهایی برای برطرف کردن تفاوت‌های میان ملزومات پیشینه استاندارد کانسر[47] با عناصر آر.دی.ای. بود. در راستای این طرح، سه سند مهم در سال 2012 توسط این کارگروه منتشر گردید که عبارتند از:

·           عناصر هسته آر.دی.ای.- کانسر[48]

·           انطباق مارک 21 با عناصر هسته آر.دی.ای.[49]

·           سیاهة وارسی فهرست‌نویسی آر.دی.ای.- کانسر.[50]

این سه سند برای تهیه مجموعه‌ای مرکب از عناصر این دو استاندارد است، که بر اساس آن تفاوت‌های میان عناصر هسته کانسر با عناصر هسته آر.دی.ای. قابل تشخیص باشد (براس[51]، هاوکینز[52] و نگوین[53]، 2013).

سیاهة وارسی، شرحی دربارة قواعد اختیاری و جایگزین‌ها ارائه می‌دهد، اما به نظر می‌رسد در مرحله نخست یک ارجاع متقابل میان فصل 12 از ویرایش دوم قواعد انگلوامریکن به آر.دی.ای. فراهم می‌آورد. به سبب این‌که هیچ فصلی در آر.دی.ای. به‌صورت خاص به منابع پیاپی نمی‌پردازد، سیاهة وارسی، فهرست‌نویسان پیایندها را راهنمایی می‌کند که برای مشاهده قواعد مخصوص پیایندها هنگام ساخت یک پیشینة فهرست، به چه قواعدی مراجعه کنند. اما به ‌غیر از محل این قواعد، تفاوت‌های زیادی در قواعد جدید وجود ندارد.

«شورت»[54]و «اوکوهارا»[55] (2014) معتقدند بزرگترین تغییری که آر.دی.ای. ایجاد می‌کند، تغییر در نحوة تفکر ماست. مطابق آر.دی.ای. فهرست‌نویسی کمتر دربارة فهرست و بیشتر دربارة اجتماعی از عناصری است که با یکدیگر ارتباط دارند ولی لزوماً به یک پیشینه واحد محدود نیستند. بدین ترتیب، آر.دی.ای. یک استاندارد فهرست‌نویسی به همان مفهومی نیست که ویرایش دوم قواعد انگلوامریکن بود. آر.دی.ای. به ما می‌گوید که چه اطلاعاتی در توصیف‌های کتاب‌شناختی می‌توان یافت، چه عناصری مهم هستند و چگونه این عناصر با یکدیگر ارتباط دارند. پژوهش‌های بیشتری برای روشن شدن نحوة کاربرد اطلاعات اساسی برای پیایندها لازم است، اما ممکن است در نهایت دسترسی به پیایندها تنها به سبب عناصر خاصی که در توصیف کتاب‌شناختی آنها به کار می‌رود، تسهیل شود. تصمیم‌های ما دربارة نحوة مدیریت پیایندها معمولاً تحت تأثیر جنبه‌های عملی قرارگرفته است و سؤال‌های نظری دربارة بهترین الگو برای سازماندهی اطلاعات، مورد توجه قرار نمی‌گیرد. ما نیازمند آن هستیم که میان یک پیایند با دیگری تفاوت قایل شویم، درحالی‌که ارتباط‌های میان آنها را نمایش می‌دهیم؛ ولی همه این موارد در محدوده کارت‌های فهرست یا پیشینه‌های مارک باید انجام شود. برقراری تعادل میان ارائه بیشترین جزئیات درباره منابع اطلاعاتی خاص و چگونگی تغییر آنها در طول زمان بدون ایجاد مشکل برای مراجعه‌کننده و فهرست‌نویس، همواره دشوار بوده است.

به‌هرحال، هنگامی‌که نوبت به پیایندهای پیچیده با تغییرات پیاپی می‌رسد (مانند منشعب شدن، ترکیب شدن، استمرار، چاپ مجدد، چندقسمتی و موارد دیگر) فراهم آوردن اطلاعات کافی به شکلی که هم توسط انسان قابل‌خواندن باشد و هم ماشین قادر به خواندن آن باشد، دشوار است. در بسیاری موارد، مشاهدة اجمالی تاریخچة انتشار یک عنوان خاص، ساده نیست. «تیلت»[56](2005) برای نخستین بار این موضوع را مطرح کرد که ما پیشینه‌های پیایندها را به‌جای تولید برای کاربران، برای سایر فهرست‌نویسان پیایندها تولید می‌کنیم. اما ممکن است راه مستقیم‌تری برای بیان این پیچیدگی بدون فشار بر کاربر و فهرست‌نویس وجود داشته باشد.

آر.دی.ای. می‌تواند ما را به هدفمان نزدیک‌تر کند، به‌طوری‌که با استفاده از آن می‌توانیم پیشینه‌های کتابخانه‌ای داشته باشیم که عناصری مجزا با تعریف دقیق و انعطاف‌پذیر در آن دیده شود. اطلاعاتی که از الگوی دقیقی پیروی می‌کنند، تولید نظام‌های بازیابی برای استخراج تاریخچة انتشار یک پیایند خاص را به روشی ساده‌تر، تسهیل می‌کنند. به‌جای یک فهرست با چندین پیشینه کاملاً پراکنده برای یک پیایند، با تغییرات کوچک در سطح قالب یا تغییرات کمتر در سطح اثر یا بیان، ساختار سلسله مراتبی هر قالبِ پی‌در‌پی از آغاز تا پایان به کمک ارتباط با آثار هم‌سطح خود، مانند آثاری که از هم تفکیک‌شده و یا باهم ترکیب‌شده‌اند، قابل‌نمایش خواهد بود. در آر.دی.ای. روابط پیایندها به دو شکل کل به جزء[57] و جزءبه‌جزء[58] در نظر گرفته‌شده است. یک پیایند می‌تواند مجموعه‌ای یکپارچه در نظر گرفته شود که شماره‌ها اجزای آن را تشکیل می‌دهند. همچنین مقاله‌های درون هر شماره جزئی از یک جزء بزرگتر در یک پیایند هستند.

اولویت در پیاده‌سازی آر.دی.ای.، پیکربندی نظام جامع کتابخانه و فهرست دسترسی عمومی برخط (اپک)[59] برای استفاده از قواعد جدید در راهنما و جایگزینی برای شناسه عام مواد[60] با فیلدهای 33X(نوع محتوا، نوع رسانه و نوع حامل) است. هر سازمانی باید دربارة نحوة نمایش این فیلدها برای عموم تصمیم بگیرد. در آینده نظام‌های محلی ما باید قادر باشد به ‌صورت خودکار پیشینه‌های مستند از نقاط دسترسی در داده‌های کتاب‌شناختی تولید کند. افزون بر این، پیشینه‌های مستند می‌توانند پس از خلق هر پیشینه کتاب‌شناختی، سرعنوان‌های موضوعی مرتبط با رده‌بندی‌ خود را تولید کنند. بدین ترتیب، داده‌های کتاب‌شناختی از قابلیت استفادة دوباره و پایداری مناسب برخوردار می‌شوند. هدف از توصیف کتاب‌شناختی آر.دی.ای. به تصویر کشیدن یک صفت یا رابطه از یک یا چند موجودیت است. بنابراین، می‌توان به ‌صورت خلاصه گفت: آر.دی.ای.، همه‌چیز دربارة روابط است. برنامة فهرست‌نویسی تعاونی (پی.سی.سی.)[61] در مارس 2012 پیش‌نویسی را منتشر کرد که در آن رهنمودهایی دربارة پیشینه‌های کتاب‌شناختی ترکیبی[62] ارائه نمود. پیشینه‌های ترکیبی نوعی از پیشینه‌های ایجاد شده بر اساس قواعد فهرست‌نویسی انگلوامریکن ویرایش دوم در قالب مارک هستند که هنگام پیاده‌سازی آر.دی.ای. برخی از فیلدهای آنها برای مطابقت با قواعد جدید ویرایش می‌شوند. نتایج حاصل بیانگر این نکته بود که پیشینه‌هایی که با آر.دی.ای. مطابق نیستند، بدون در نظر گرفتن شکل انتشار آنها (چاپی، الکترونیکی و ...)، قابلیت پذیرش استاندارد جدید را دارا هستند. انعطاف‌پذیری آر.دی.ای. در مواجهه با مجموعه‌های یکپارچه، فرصت انتخاب‌ و ارائه پیشنهادهای زیادی را فراهم می‌آورد (شورت، اوکوهارا، 2014).

 

تفاوت الگوی اف.آر.بی.آر با الگوی به کار رفته در آر.دی.ای.

بررسی‌های انجام‌گرفته بر روی الگوی به‌کاررفته در آر.دی.ای. و مقایسه این الگو با الگوی اف.آر.بی.آر. و اف.آر.ای.دی.[63] نشان‌دهندة وجود تفاوت میان این الگوهاست، هرچند بخش عمده‌ای از این الگوها مشترک است.

اف.آر.ای.دی. الگوی مفهومی رابطه- موجودیتی است که توسط ایفلا به وجود آمد تا بین داده‌های ذخیره شده در پیشینه‌های مستند کتابخانه با نیازهای کاربران این پیشینه‌ها پیوندی ایجاد کند. این الگو، جزئی از الگوی دیگر ایفلا یعنی ملزومات کارکردی پیشینه‌های کتاب‌شناختی (اف.آر.بی.آر.) است (حاجی‌زین‌العابدینی، 1389: 63).

تفاوت اصلی میان این دو الگو، وجود رابطه میان موجودیت اثر و قالب در الگوی آر.دی.ای. است. این رابطه در آر.دی.ای. «قالبی از اثر»[64] یا «اثرِ قالب یافته»[65] نامیده می‌شود که درواقع هر دوی آنها عناصر تعریف‌شده در آر.دی.ای. هستند. اگرچه روابط میان موجودیت‌های گروه اول و دوم در الگوی آر.دی.ای. شبیه الگوی اف.آر.بی.آر. است، آر.دی.ای. از روابطی با جزئیات بیشتر استفاده می‌کند.

اغلب عناصر تعریف‌ شده در آر.دی.ای. به‌ عنوان صفات در الگوی آر.دی.ای. شناخته می‌شوند، زیرا برخی از عناصر به روابط در این الگو منتقل‌شده‌اند. بنابراین، الگوی آر.دی.ای. دارای صفاتی با جزئیات بیشتر نسبت به اف.آر.بی.آر. است، به سبب این‌که عناصر آر.دی.ای. میراث قواعد فهرست‌نویسی فعلی است (تانیگوچی[66]، 2013).

 
بحث و نتیجه‌گیری

امروزه جایگاه پیایندها به ‌عنوان یکی از منابع اطلاعاتی مهم، برای استفاده متخصصان و پژوهشگران به‌ روشنی مشخص ‌شده است. از طرفی، تفاوت این نوع منابع با تک‌نگاشت‌ها از نظر نوع محتوا و پیوستگی مطالب ارائه ‌شده در پیایندها سبب شده تا توصیف جامع و مناسب از محتوای این نوع منابع اطلاعاتی و ایجاد ارتباط مناسب میان آثار با پدیدآورندگان آنها در فهرست‌های عظیم کتابخانه‌ای، بیش ‌از پیش مورد نیاز باشد. این امر مستلزم به‌کارگیری الگوها و استانداردهای جدید در توصیف منابع اطلاعاتی است.

هدف این مقاله، بررسی متون و پژوهش‌هایی بود که به موضوع استفاده از الگوهای مفهومی و قواعد توصیف و دسترسی به منبع (آر.دی.ای.) برای توصیف پیایندها و منابع یکپارچه پرداخته‌اند.

چنان‌که اشاره شد، «زومر و اونیل» (2012) معتقدند به‌کارگیری الگوی مفهومی اف.آر.بی.آر. و به ‌تبع آن آر.دی.ای. برای منابع یکپارچه و پیایندها، به‌راحتیِ منابع تک‌نگاشتی نیست زیرا در تدوین این الگوها به منابعی که به شکل مجموعه‌ای از آثار و تلاش‌های فکری افراد مختلف است، کمتر توجه شده است. استفاده از سطوح انتزاعی و ایجاد روابط میان موجودیت‌های مختلف، برای این نوع منابع به‌ویژه در قالب‌های فعلی به‌کاررفته در فهرست‌های کتابخانه‌ای، امری بسیار مشکل است.

استفاده از قواعد جدید فهرست‌نویسی مانند آر.دی.ای. برای توصیف منابعی که ممکن است در طول زمان تغییرات زیادی در آنها ایجاد شودـ که این تغییرات نه فقط منحصر به یک شماره یا نسخه است بلکه تغییراتی مانند ادغام و استنتاج که می‌تواند دوره‌های مختلف از یک پیایند را تحت تأثیر قرار دهد ـ نیازمند مطالعه و بررسی فراوانی است تا کاستی‌های این الگوها و قواعد برای توصیف این نوع منابع اطلاعاتی شناسایی و برطرف شود.

همچنین، چنان‌که در این مقاله به آن اشاره شد، به‌کارگیری پیشینه‌های قبلی موجود در فهرست‌های کتابخانه‌ای برای اجرای قواعد جدید فهرست‌نویسی و میزان تغییراتی که باید در این پیشینه‌ها صورت گیرد تا در فهرست‌های جدید قابل‌استفاده باشند، به بررسی و دقت فراوانی نیاز دارد. بررسی‌های پژوهشگر نشان داد اغلب پژوهش‌های انجام‌گرفته در حوزة استفاده از آر.دی.ای. برای فهرست‌نویسی منابع پیوسته و از جمله پیایندها، بیشتر بر حوزه‌های نظری این موضوع تمرکز داشته است زیرا در استفاده از الگوهای مفهومی برای این نوع منابع هنوز نقاط مبهمی وجود دارد که پژوهشگران در تلاش هستند با ارائه نظرها و پیشنهاد‌های جدید، این کمبودها را مرتفع کنند.

استفاده از فهرست‌نویسی تعاونی همانند آنچه در طرح کانسر انجام گرفته است و استفاده از پیشینه‌های ترکیبی برای به روز‌رسانی پیشینه‌های قبلی، دو پیشنهادی است که به نظر پژوهشگر می‌تواند در تسریع انتقال از قواعد فهرست‌نویسی انگلوامریکن به آر.دی.ای. نقش به‌سزایی داشته باشد.

-ارسطوپور، شعله (1389). بررسی میزان انطباق ساختار مارک ایران بر الگوی ملزومات کارکردی پیشینه‌های کتاب‌شناختی (FRBR) و نگاه کاربران فهرستهای رایانهای به موجودیتهای مطرح در این الگو. مشهد: دانشگاه فردوسی، پایان‌نامه دکتری کتابداری و اطلاع‌رسانی.
-الیور، ک. (1390). آشنایی با مبانی آر.دی.ای. (توصیف و دسترسی منبع). (ع. گیلوری، مترجم) تهران: کتابدار.
-حاجی‌زین‌العابدینی، محسن (1389). امکانسنجی بهکارگیری الگوی ملزومات کارکردی پیشینههای کتاب‌شناختی (اف.آر.بی.آر.) ایفلا در پیشینههای کتاب‌شناختی فارسی. اهواز: دانشگاه شهید چمران، دانشکده علوم تربیتی و روان‌شناسی، پایان‌نامه دکتری کتابداری و اطلاع‌رسانی.
-سالابا،آتنا؛ژنگ،ین، (1389). «ملزوماتکارکردیپیشینه‌هایکتابشناختی:ازالگویمفهومیتاکاربردوتوسعه نظام».ترجمه:محسنحاجی‌زین‌‌العابدینی.ارتباطعلمی: ماهنامهالکترونیکیپژوهشگاهعلوموفناوری اطلاعاتایران.دوره15،شماره1،فروردین1389.قابلدسترسدر:
-فتاحی، رحمت‌الله. و طاهری، م (1391). فهرستنویسی: اصول و روش‌ها (ویرایش 4). تهران: نشر کتابدار.
-مرادی، خ (1389). بررسی عناصر توصیفی به‌کاررفته در پیشینههای کتاب‌شناختی کتابخانههای دیجیتالی ایران بر اساس قواعد آر.دی.اِی. و ارائه الگوی پیشنهادی برای به‌کارگیری این قواعد. مشهد: دانشگاه پیام نور، پایان‌نامه کارشناسی ارشد رشته کتابداری و اطلاع‌رسانی.
-Antelman, K. (2004). Identifying the Serial Work as a Bibliographic Entity. Library Resources & Technical Services, 48(4), 238-255.
-Ballegooie, M., & Borie, J. (2014). From Record-Bound to Boundless: FRBR, Linked Data, and New Possibilities for Serials Cataloging. The Serials Librarian: From the Printed Page to the Digital Age, 66(1-4), 76-87.
-Bennett, Rick, Brian F. Lavoie, and Edward T. O'Neill(2003). The Concept of a Work in WorldCat: An Application of FRBR.Library Collections, Acquisitions and Technical Services , 27(1). Retrieved from.
-Bross, V., Hawkins, L., & Nguyen, H. (2013). CONSER Serial RDA Workflow. The Serials Librarian, 64(1-4), 211-215.
-Catalog Rules, Author and Title Entries, US edition, comp. by committees of the American Library Association and the (British) Library Association (Chicago: American Library Association Publishing Board, 1908),
-Charles A. Cutter, Rules for a Printed Dictionary Catalogue (Washington, DC: Government Printing Office, 1876), http://hdl.handle.net/2027/wu.89101448959.
-Delsey, Tom (2003). FRBR and Serials. Retrieved from
-Pierson. Harriet Wheeler, Guide to the Cataloguing of the Serial Publications of Societies and Institutions (Washington, DC: Government Printing Office, Library Branch, 1919), https://archive.org/details/guidetocatalogui00libriala.
-http://www.loc.gov/aba/pcc/conser/documents/CONSER-RDA-CSR.doc.
-Jones, E. (2005). The FRBR Model As Applied to Continuing Resources. Library Resources & Technical Services, 49(4), 227-242.
-Jones, E. (2013). RDA and serials cataloging. Chicago: American Library Association.
-Short, M., & Okuhara, K. (2014). RDA and Serials in Transition. Serials Review, 40(1), 40-45.
-Smith, L. (1978). A Practical Approach to Serials Cataloging. Greenwich: Conn.
-Taniguchi, S. (2013). Aggregate and Component Entities in RDA: Model and Description. Cataloging & Classification Quarterly, 51(5), 580-599.
-Tillett, B. B. (2005). Change cataloging, but don’t throw the baby out with the bath water! In J. W. Price, & M. S. Price (Eds.), International librarianship—Today and tomorrow. Munich, Germany: K. G. Saur. Retrieved from:
 http://www.loc.gov/catdir/cpso/Mittler.pdf.
-Zumer, M., & O’Neill, E. (2012). Modeling Aggregates in FRBR. Cataloging & Classification Quarterly, 50(5-7), 456-472.