نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار، علم اطلاعات و دانششناسی، دانشگاه شهید چمران اهواز
2 استادیار، علوم اجتماعی، دانشگاه تبریز
3 دانشجوی دکترای، علم اطلاعات و دانششناسی، دانشگاه شهید چمران اهواز
چکیده
کلیدواژهها
منابعالکترونیکی،ازجملهمنابعیهستندکهوجودآنهامزایایزیادی برایاستفادهکنندگان و ناشران دارد. «ﺑﺎﮐﻠﻨﺪ» (1992) دلایل ﺗﻐﯿﯿﺮ اﻟﮕﻮی کاربران را ویژگیهایی از قبیل: ﻣﺤﻠﯽ نبودن اﺳﻨﺎد اﻟﮑﺘﺮوﻧﯿﮑﯽ، اﻧﻌﻄﺎفﭘﺬﯾﺮی، ﺳﺎدﮔﯽ ﻧﺴﺨﻪﺑﺮداری، کم حجم بودن و استفادة همزمان چند نفر از اﺳﻨﺎد اﻟﮑﺘﺮوﻧﯿﮑﯽ ذکر میکند. علاوه بر این ویژگیها، «روزنبرگ»[4] (2001) و «منتظر و عنایتتبار» (1386) ﭘﯿﻮﻧﺪﭘﺬﯾﺮی ﻣﻄﺎﻟﺐ ﺑﺎ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ و ﭼﻨﺪ رﺳﺎﻧﻪای ﺑﻮدن اطﻼﻋﺎت را از دﯾﮕﺮ دﻻﯾﻞ روی آوردن کاربران ﺑﻪ ﻣﻨﺎﺑﻊ اﻟﮑﺘﺮونیکی ﻣﯽدانند. تغییرات حوزه اطلاعات و ارتباطات ﺑﺮ ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪها و ﻣﺮاﮐﺰ اطﻼعرﺳﺎﻧﯽ ﺗأﺛﯿﺮ گذاشته و زﻣﯿﻨﻪهای ظهور ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪهای ﺧﻮدﮐﺎر، اﻟﮑﺘﺮوﻧﯿﮑﯽ، دﯾﺠﯿﺘﺎﻟﯽ و ﻣﺠﺎزی را ﻓﺮاهم ﮐﺮدهاﻧﺪ. «ساتون»[5] (2001) تغییرات به وجود آمده در حرفة علم اطلاعات و دانششناسی ناشی از فنّاوری اطلاعات و ارتباطات را به دو دسته عمده، تغییرات طبیعی تکاملی[6]، تغییرات تبدیلی[7]، تقسیم میکند. در تغییرات طبیعی تکاملی، حرفه علم اطلاعات و دانششناسی، فنّاوری اطلاعات و ارتباطات را برای انجام بهتر وظایف قدیمی تحت کنترل درآورده است. با استفاده از خودکارسازی کار مرجع، خدمات کتابشناختی، فهرستنویسی، نشریات، خدمات امانت و فراهمآوری، مؤثرتر انجام میشوند. از سوی دیگر، تغییرات تبدیلی، شامل ظهور کارکردهای جدید ناشی از فنّاوریهای پیشرفته، جامعه اطلاعاتی تقاضا محور، افزایش قلمروهای بین رشتهای و تمرکز دقیق بر نیازهای کاربران است. «حیاتی» (1377) بیان میکند در ﺷﺮاﯾﻄﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ دﮔﺮﮔﻮﻧیهاییمواجه هستیم ﮐﻪ ﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ ﺻﻮرت ﻣﯽﮔﯿﺮد، درﺳﺖ ﻧﯿﺴﺖ از هیچ ﮔﺮوهی از ﮐﺘﺎﺑﺪاران ﺣﺮﻓﻪای و ﺣﺘﯽ از ﻣﺪرﺳﺎن و ﭘﮋوهشگران داﻧﺸﮑﺪههای ﮐﺘﺎﺑﺪاری اﻧﺘﻈﺎر داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﻢ آﯾﻨﺪه ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪها را ﭘﯿﺶﺑﯿﻨﯽ کنند. اﻣﺎ اﯾﻦ ﻣﻨﻄﻘﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ از آنها اﻧﺘﻈﺎر داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﺑﺮ اﺳﺎس اطﻼﻋﺎﺗﯽ ﮐﻪ از روﯾﺪادهای ﮐﻨﻮﻧﯽ ﺑﻪ دﺳﺖ ﻣﯽآورﻧﺪ، روند ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺧﺪﻣﺎت اطﻼﻋﺎﺗﯽ و ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪها را ترسیم نمایند. ﻧﯿﺮوی ﻣﺤﺮﮐﻪ ﻓﺮاﯾﻨﺪ تغییر، در اﺻﻞ اﯾﻦ واﻗﻌﯿﺖ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺟﺎﻣﻌﻪ بهطور ﮐﻠﯽ در ﺣﺎل ﺣﺮﮐﺖ ﺑﻪ ﺳﻮی ﺷﯿﻮة ﻧﻮﯾﻨﯽ از زﻧﺪﮔﯽ اﺳﺖ ﮐـﻪ در آن اطلاعات اﻟﮑﺘﺮوﻧﯿﮑﯽ ﮐﺎﻻی ﻣﺤﻮری اﺳﺖ (ﻣﻮﺳﻮی و ﻧﺎدری 1386) و نقش کتابخانهها از نگهدارنده منابع اطلاعاتی سنتی به ارائه دهنده منابع اطلاعاتی دیجیتالی خدمت- محور در حال تغییر است. «سینها»، «سینگا» و «سینها»[8] (2011) اعتقاد دارند تاکنون هیچ تعریف دقیق، پذیرفتهشده و استانداردی از منابعالکترونیکیوجودندارد. اما میتوان منابعالکترونیکی را به عنوان منابعی که در ارتباط با فنّاوری رایانه و یا منابعی که به شیوههای الکترونیکی قابل دسترسی هستند، تعریف نمود که برای دسترسی به این منابع علاوه بر آماده بودن زیرساختهای فنّاوری اطلاعات و ارتباطات از جمله دسترسی به اینترنت و رایانه، تخصیص بودجه برای خرید و اشتراک آنها ضروری است. استفادة گسترده از رایانهها، افزایش اعتماد به شبکههای رایانهای، رشد سریع اینترنت و انفجار کمیّت اطلاعات و تحوّلات کیفی اطلاعات، اعضای هیئت علمی را مجبور کرده است تا خود را با ابزارها و روشهای الکترونیکی برای ذخیرهسازی، بازیابی و اشاعه اطلاعات سازگار کنند. در نتیجه، به ناچار موضوع پذیرش این ابزارها مطرح میگردد.
«راجرز» با توجه به درک گیرنده، چندین ویژگی نوآوری را در آهنگ پذیرش آنها مؤثر میداند («راجرز و شومیکر»، ترجمة «کرمی و فنایی» 1369، 28). این ویژگیها به طور کلی عبارتند از: الف) مزیّت نسبی[9] ب) سازگاری[10] ج) پیچیدگی[11] د) آزمونپذیری[12] و ه) مشاهدهپذیری[13]. راجزر معتقد است نوآوریهایی که به وسیلةدریافت کنندگان آن چنان درک شوند که دارای مزیت نسبی بیشتر، سازگاری بیشتر، عینیت بیشتر و پیچیدگی کمتری باشند، آسانتر و سریعتر از سایر نوآوریها مورد قبول واقع میشوند. «بیتس»[14] (1995) صاحبنظردر فنّاوری اطﻼﻋﺎت و رﺳﺎﻧﻪهای آﻣﻮزﺷﯽ و ﻣﺆﺳﺲ داﻧﺸﮕﺎه آزاد[15] اﻧﮕﻠﺴﺘﺎن ﺑﯿﺎن ﻣﯽﮐﻨﺪ ﮐﻪ اعضای هیئت ﻋﻠﻤﯽ، ﻧﻪ ﻓﻘﻂ ﻧﯿﺎز دارند بدانند ﭼﮕﻮﻧﻪ فنّاوری ﻣﻨﺎﺳﺐ را انتخاب و اﺳﺘﻔﺎده کنند، ﺑﻠﮑﻪ ﺑﺎﯾﺪ بدانند ﭼﮕﻮﻧﻪ داﻧﺸﺠﻮﯾﺎن آن را ﯾﺎد خواهند ﮔﺮﻓﺖ و اﺳﺘﻔﺎده خواهند ﮐﺮد.
یافتههای پژوهش حاضر با تأمین اطلاعات لازم در مورد روند پذیرش منابع اطلاعاتی الکترونیکی در بین اعضای هیئت علمی گروههای علم اطلاعات و دانششناسی ایران، میتواند ویژگیها و آهنگ پذیرش این منابع را تعیین کند. همچنین، میتواند در گروههای علم اطلاعات و دانششناسی ایران در پیشبینی پذیرش و اشاعة نوآوریهای جدید و ضرورت سرمایهگذاری درباره آنها، مورد استفاده باشد. بنابراین، هدف اساسی بررسی عوامل مؤثر بر پذیرش منابع اطلاعاتی الکترونیکی است و این که مشخص شود آیا بین درک ویژگیهای منابع اطلاعاتی الکترونیکی (مزیّت نسبی، سازگاری، آزمون پذیری، پیچیدگی، مشاهدهپذیری و فرصت آزمون) و آهنگ پذیرش منابع اطلاعاتی الکترونیکی، رابطة معناداری وجود دارد؟
تا زمان انجام پژوهش حاضر، مطالعات اندکی در حوزة علم اطلاعات و دانششناسی بر اساس نظریة اشاعه نوآوری «راجرز» در ایران و خارج از ایران انجام شده است. تمرکز پیشینة پژوهش حاضر بر تحقیقات حوزه علم اطلاعات و دانششناسی و حوزههای نزدیک به آن و نیز نظریة اشاعه نوآوری «راجرز» است.
در زمینة درک ویژگیهای نوآوریها و فنّاوریها، «راجرز» مطالعات زیادی انجام داده است (1962، 1971، 1983، 1995، 2003). وی پنج ویژگی مهم نوآوری مؤثر بر میزان اشاعة نوآوری را شناسایی کرده است: مزیّت نسبی، سازگاری، پیچیدگی، آزمونپذیری و مشاهدهپذیری نتایج. وی تأکید میکند دو ویژگی اول بخصوص در تبیین آهنگ پذیرش مؤثرند. «راجرز» (2003) همچنین اظهار میدارد که در میان عوامل مؤثر بر آهنگ پذیرش، درک ویژگیهای نوآوری به طور گسترده مورد مطالعه قرار گرفته است، که میتواند تقریباً با نیمی از واریانس آهنگ پذیرش تبیین شود.
نتایج مطالعات «آگاروال» و «پراساد»[16](1998) نشان داده است ویژگیهای مزیّت نسبی، سازگاری و پیچیدگی، به طور ثابت با پذیرش نوآوری ارتباط دارند.
«تورناتسکی» و «کلاین»[17] (1982) بر اساس فراتحلیلی از پژوهشهای اشاعة 10 ویژگی (سازگاری، مزیّت نسبی، پیچیدگی، هزینه، قابلیت برقراری ارتباط، قابلیت تقسیم[18]، سودآوری، تأیید اجتماعی، قابلیت آزمون، و مشاهدهپذیری) نوآوریهایی را که اغلب استفاده میشوند، شناسایی کردند. آنها همچنین اظهار داشتند که سازگاری، مزیّت نسبی، و پیچیدگی مهمترین ویژگیهای نوآوری در ارتباط با پذیرش نوآوری میباشند.
«مور» و «بنباست»[19](1991)بررسی خود را بر اساس کار «تورناتسکی» و «کلاین» (1982) بسط دادند. آنها با تحلیل عوامل، برروی نمونهای از 540 کارمند در هفت شرکت، هشت ساختار عاملی را مشخص کردند. علاوه بر پنج ویژگی نوآوری«راجرز»، «مور» و «بنباست»(1991) تعدادی سازههای بسط یافته از قبیل: تصویر[20]، قابلیت رویت[21]، نتایج قابل مشاهده[22] و استفاده داوطلبی را پیشنهاد کردند. تصویر به عنوان یک عامل جداگانه از مزیّت نسبی بیرون آمده و به عنوان تأیید اجتماعی دیده میشود. قابلیت رویت و نتایج قابل مشاهده، شکل توسعه یافتة مشاهدهپذیری هستند و استفاده داوطلبی سازه جدیدی است که در ردهبندی ویژگیهای نوآوری «راجرز» وجود نداشت.
«اسلایک»، «لو» و «دی»[23] (2002) عواملی را که ممکن است قصد استفاده از برنامههای ابزار گروهی[24] را تحت تأثیر قرار دهند، بررسی کردند. آنها به این نتیجه رسیدند که مزیّت نسبی، پیچیدگی، سازگاری و قابلیت رویت نتایج، به طور معناداری با قصد استفاده ارتباط دارند.
«پارک»[25] (2003) با استفاده از ویژگیهای فردی (یعنی، تجربه رایانهای و خودکارآمدی)، درک ویژگیهای نوآوری (پیچیدگی و مزیّت نسبی)، و درک تأثیر و حمایت محیط (هنجار ذهنی، پشتیبانی، و زمان) برای پیشبینی سطح استفاده از آموزش مبتنی بر وب، با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری پرداخت. نتایجوی نشان داد، تجربه رایانه، هنجار ذهنی، خودکارآمدی، مزیّت نسبی و پیچیدگی، پیشبینهای مهمی هستند. همچنین، مزیّت نسبی و هنجار ذهنی تأثیر مستقیمی بر سطح استفاده از فنّاوری اطلاعات و ارتباطات داشتند.
تا آنجا که نگارندگان این مطالعه بررسی کردند، در ایران در حوزة علم اطلاعات و دانششناسی تحقیقاتی که ویژگیهای منابع اطلاعاتی الکترونیکی را مورد مطالعه قرار دهد، مشاهده نشد. تنها یک پژوهش به بخشی از ویژگیهای نوآوری پرداخته بود که به آن اشاره میشود:
«اکبری، چشمهسهرابی و افشار» (1391) در بررسی وضعیت و شناسایی قابلیتها و ابزارهای مؤثر در پذیرش موتورها و ابرموتورهای جستجو در بین کاربران دانشگاه اصفهان بر اساس نظریة اشاعة نوآوری «راجرز» به این نتیجه دست یافتند که کاربران نسبت به صفحه جستجوی ساده گوگل، گرایش بیشتری نشان میدهند و این امر نظریة «راجرز» را تأیید میکند.
به نظر میرسد تحقیقات تجربی که به طور روشن متکی بر پایة چارچوب نظری اشاعه نوآوریها باشد، در زمینة استفاده و پذیرش منابع اطلاعاتی الکترونیکی کمیاب است. مرور پیشینه تحقیقات انجام شده نشان میدهد با وجود اهمیت و جایگاه مطالعات اشاعة نوآوریها و انجام تحقیقات گسترده در این زمینه در رشتههای مختلف علمی، تا به امروز به موضوع پذیرش و درک ویژگیهای منابع اطلاعاتی الکترونیکی در بین اعضای هیئت علمی گروههای علم اطلاعات و دانششناسی، در سطح ملی و بینالمللی پرداخته نشده است. مطالعات صورت گرفته، بیشتر در زمینة استفاده و موانع استفاده از فنّاوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) بوده است. بیشتر مطالعات به دنبال تبیین موضوع و دلایل پذیرش یا ردّ منابع اطلاعاتی الکترونیکی نبودهاند و همین امر باعث شده بخش نظری مسئله در آثار آنها به عنوان حلقه مفقوده باقی بماند. بر این اساس، فرضیههای اصلی که پژوهش حاضر درصد بررسی و آزمون آنهاست، عبارتند از:
1. بین درک مزیّت نسبی منابع اطلاعاتی الکترونیکی و آهنگ پذیرش آنها رابطه وجود دارد.
2. بین درک سازگاری منابع اطلاعاتی الکترونیکی و آهنگ پذیرش آنها رابطه وجود دارد.
3. بین درک پیچیدگی منابع اطلاعاتی الکترونیکی و آهنگ پذیرش آنها رابطه وجود دارد.
4. بین درک آزمونپذیری منابع اطلاعاتی الکترونیکی و آهنگ پذیرش آنها رابطه وجود دارد.
5. بین درک مشاهدهپذیری منابع اطلاعاتی الکترونیکی و آهنگ پذیرش آنها رابطه وجود دارد.
6. بین درک ویژگی فرصت آزمون منابع اطلاعاتی الکترونیکی و آهنگ پذیرش آنها رابطه وجود دارد.
آزمونپذیری: یکی دیگر از ویژگیهای پذیرش نوآوری «راجرز» (2003) است و به آزمون نوآوری در سطحی محدود اشاره دارد. نوآوریهای که با امکانات محدود قابلیت آزمون دارند، زودتر از مواردی که امکان آزمون آنها وجود ندارد، پذیرفته میشوند.
پیچیدگی: میزانی است که فرد درک کند یادگیری و به کاربردن نوآوری دشوار است. برای بیشتر اعضای نظام اجتماعی، برخی از نوآوریها به آسانی قابل درک و کاربرد است. اما برخی دیگر از نوآوریها به آسانی قابل فهم نیستند و با سرعت کمتری مورد پذیرش قرار میگیرند«راجرز» (2003).
سازگاری: به میزان برداشت فرد از هماهنگی نوآوری با ارزشهای موجود، تجربههای گذشته و نیازهای گیرنده اشاره دارد. نوآوریهای که با ارزشهای اجتماعی حاکم سازگاری ندارند، نسبت به نوآوریهایی که با ارزشهای اجتماعی سازگارند، با سرعت کمتری پذیرفته میشوند. پذیرش یک نوآوری ناسازگار، اغلب به پذیرش اولیة نظام ارزشهای جدید نیاز دارد.
فرصت آزمون: میزانی است که فرد درک کند فرصت ارزیابی منابع اطلاعاتی الکترونیکی در کوتاه مدت برای وی امکانپذیر است.
مزیّت نسبی: برداشتی است از میزان برتری یک نوآوری نسبت به ایدهای که نوآوری جانشین آن میشود. درجه مزیّت نسبی را میتوان با توجه به عوامل اقتصادی سنجید، اما اغلب عواملی مانند اعتبار اجتماعی، راحتی و رضایت ناشی از پذیرش نوآوری، نیز نقش عمدهای دارند. بالا بودن مزیّت عینیت نوآوری اهمّیت چندانی ندارد، بلکه مهم درک فرد از میزان مزیّت نوآوری است «راجرز» (2003).
مشاهدهپذیری: میزان قابل رؤیت بودن نتایج نوآوری، برای دیگران است. هر قدر نتایج نوآوری برای فرد آشکارتر باشد، احتمال پذیرش آن نیز بیشتر است«راجرز» (2003).
این پژوهش از نوع مطالعة توصیفی- پیمایشی بود که در سال تحصیلی 91-1390 انجام شد. در سال 1390در 17دانشگاه و مؤسسه آموزشی وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فنّاوری بجز پیامنور، در 10 دانشگاه و مؤسسه آموزشی وابسته به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، در 55دانشگاه پیام نور، در 4 مؤسسه آموزش عالی غیردولتی غیرانتفاعی و در 30 واحد دانشگاه آزاد اسلامی، پذیرش دانشجو در رشته علم اطلاعات و دانششناسی صورت گرفت (سازمان سنجش و آموزش کشور، 1390). براساس جدول تعیین حجم نمونة کوکران، از بین 170 نفر عضو هیئت علمی شاغل در 61 دانشگاه تحت پوشش وزارت علوم تحقیقات و فنّاوری (به جز دانشگاههای پیام نور که به دلیل دسترسی نداشتن به استادان این دانشگاهها از جامعة آماری حذف شدند)، وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی، و آزاد اسلامی، 122 نفر به صورت طبقهای تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامة الکترونیکی محقق ساخته با 37 پرسش بود که روایی آن مورد تأیید 7 نفر از استادان رشتة علم اطلاعات و دانششناسی و علوم اجتماعی قرار گرفت و برای تأیید پایایی، پرسشنامه به صورت آزمایشی بین 25 نفر از اعضای جامعه که در مطالعه نهایی شرکت نداشتند توزیع و آلفای کرانباخ آن در هفت دسته محاسبه شد. میزان پایایی گویههای مربوط به هر متغیّر عبارت بود از: آهنگ پذیرش (5گویه)= 71/0، مزیّت نسبی (5گویه)= 87/0، سازگاری (5گویه)= 69/0، پیچیدگی (5گویه)= 87/0، آزمونپذیری (6گویه)= 90/0، مشاهدهپذیری (2گویه)= 70/0 و فرصت آزمون (3گویه)= 72/0 به دست آمد. پس از جمعآوری 122 پرسشنامه که توسط نمونه اصلی تکمیل شده بود، دوباره آلفای کرانباخ متغیّرها محاسبه و مقادیر زیر به دست آمد: (آهنگ پذیرش 73/0، مزیّت نسبی 90/0، سازگاری 84/0، پیچیدگی 89/0، آزمونپذیری 83/0، مشاهدهپذیری 69/0 و فرصت آزمون 67/0). با توجه به اینکه آلفای کرانباخ به دست آمده از نمونة آزمایشی و نمونة واقعی مقادیر نزدیکی را نشان داد، میتوان گفت پایایی درونی پرسشنامه به نسبت مناسب است. به منظور اندازهگیری متغیّر آهنگ پذیرش که متغیّر وابسته پژوهش است، از 5 سؤال با 6 گزینه درسطح رتبهای استفاده شد که هر سؤال در طیف لیکرت از کاملاً مخالفم=1 تا کاملاً موافقم= 6 طراحی شد و هر فرد میتواند حداقل میانگین 5 و حداکثر میانگین 30 را کسب کند.
به منظور سنجش درک ویژگیهای منابع اطلاعاتی الکترونیکی توسط اعضای هیئت علمی، 26 پرسش 6 گزینهای در سطح رتبهای به صورت طیف لیکرت از کاملاً موافق=6 تا کاملاً مخالف=1 طراحی شد. گویههای این بخش از متون و مطالعات تجربی و آثار نظری از جمله بر اساس 5 ویژگی نوآوری (مزیّت نسبی، سازگاری، پیچیدگی، آزمونپذیری و مشاهدهپذیری) «راجرز» (1995) تهیه شد. از تحلیل عامل اکتشافی برای خلاصهسازی ویژگیهای پذیرش منابع اطلاعاتی الکترونیکی با ایجاد متغیّرهای کم تعداد ولی با بار مفهومی برابر، برای تحلیلهای اصلی پژوهش استفاده شد.دادهها به وسیلة آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و آمار تحلیلی (ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیّره) با نرمافزار آماری IBM SPSS20 تجزیه و تحلیل شد.
به منظور تعیین اعتبار سازهای وسیلة اندازهگیری، تفکیک و دستهبندی سؤالهای 26 گانه مربوط به ارزیابی درک ویژگیهای منابع اطلاعاتی الکترونیکی از فن تحلیل عاملی بر اساس تجزیه به مؤلفههای اصلی استفاده شد. طبق نتایج این آزمون، مقدار 781KMO=/ به دست آمد و چون این مقدار از 5/. بزرگتر است، نتیجه گرفته میشود تعداد نمونهها برای اجرای تحلیل عاملی بسیار مناسب است، زیرا مقدار KMO بین صفر تا یک است و هرچقدر به یک نزدیکتر باشد، به همان مقدار پایایی نمونه بالاتر است. همچنین، بر اساس نتایج، مقدار کرویت بارتلت[26] برابر 248/1511 با سطح معناداری000P=/ به دست آمده است و چون این مقدار معنادار است، نتیجه گرفته میشود، تفکیک عاملها به درستی انجام شده و سؤالهای مندرج در هر عامل، همبستگی ریشهای بالایی با همدیگر دارند. همانگونه که دادههای جدول 1 نشان میدهد، بیشترین مقدار ویژه به ترتیب با 21/8 و 95/2 مربوط به عاملهای اول و دوم میباشد. با عامل اول حدود 56/31 % و با عامل دوم 36/11% از واریانس کل عاملبندیها قابل تبیین است و در مجموع 92/68% از واریانس کل عاملبندی و کاهش 26 پرسش با 6 عامل اصلی انجام شده که معیار مطلوبی است، زیرا در تحلیل عاملی حداقل لازم است 50% از واریانس تبیین گردد. جدول 1 گویههای مربوط به هر عامل را همراه با بار عاملی و مقادیر ویژه و واریانس تبیینی آنها بر اساس نتایج پیش آزمون نشان میدهد. بارهای عاملی چرخش داده شده، به روش واریماکس[27] انجام شده است.
جدول 1. نتایج تحلیل عاملی مربوط به گویههای ویژگیهای منابع اطلاعاتی الکترونیکی (مال)
متغیّرهای مستقل
|
گویهها
|
بار عاملی
|
مقادیر ویژه
|
واریانس تبیین شده
|
درصد تبیین شده
|
(1) پیچیدگی
|
-تعامل با (مال) امری روشن و قابل درک است. -به طور کلی باور دارم که استفاده از (مال) آسان است. -یادگیری فعالیت با (مال)برایم آسان است. -من عقیده دارم به کمک (مال)میتوانم آنچه را قصد انجام آن را دارم، انجام دهم. -برای من اشکالی ندارد که دربارة نتایج استفاده از (مال) با دیگران صحبت کنم. |
896/
845/
820/
757/
566/
|
21/8
|
56/31
|
92/68
|
(2) آزمونپذیری
|
-من میتوانم از (مال)در دورة آزمایشی به اندازة کافی استفاده کنم تا ببینم آنها چگونه کار میکنند. -من قبل از تصمیم گرفتن برای استفاده از انواع (مال) امکان ارزیابی آنها را داشتهام. -قادرم (مال)را در موارد ضروری آزمایش کنم. -افراد کافی در محیط کار من وجود دارند که برای ارزیابی ویژگیهای مختلف (مال) از آنها استفاده کنم. -این فرصت را داشتهام که از انواع (مال) استفاده نمایم. -میتوانم کاربردهای (مال)را در دورههای درازمدت ارزیابی کنم. |
853/
791/
755/
617/
588/
583/
|
95/2
|
36/11 |
|
(3)
مزیّت نسبی
|
استفاده از منابع اطلاعاتی الکترونیکی(مال): -مرا قادر میسازد تا کارهایم را آسانتر انجام دهم. -مرا قادر میسازد وظایفم را با سرعت بیشتری انجام دهم. -کیفیت کار مرا بهبود میبخشد.
-باعث میشود کنترل بیشتری بر کارم داشته باشم. -باعث افزایش تولیدات علمی من میشود. |
825/
815/
803/
781/
668/
|
27/2
|
75/8
|
|
(4) سازگاری
|
استفاده از منابع اطلاعاتی الکترونیکی(مال): -با نیازهای ضروری من سازگاری دارد. -با رشتة تحصیلی من کاملاً سازگار است. -با تجربیات گذشته من سازگاری دارد. -با تمام جنبههای شغلی من سازگار است. -باعث تغییر در عادتهای کاری من شده است. |
809/
803/
699/
689/
654/
|
76/1
|
80/6 |
|
(5) فرصت آزمون
|
-نباید زمان زیادی را برای ارزیابی (مال) صرف کنم. -فرصت کافی برای ارزیابی ویژگیهای مختلف (مال) ندارم. -ارزیابی درست ویژگیهای متنوع (مال) همزمان با کارهای پژوهشی امکانپذیر نیست. |
769/-
758/
687/
|
61/1
|
20/6 |
|
(6) مشاهدهپذیری
|
-همکارانی را دیدهام که کارشان را با استفاده از (مال) انجام میدهند. -دیدهام که از (مال)در خارج از دانشگاه استفاده شود. |
855/
683/
|
10/1
|
24/4
|
|
000 / = sig 325df= 781/ = kmo 248/1511 = BTS |
شکل 1 معیار سنگریزه کتل[28] میباشد و تعداد مناسب عاملهایی را که می توان استخراج کرد، نشان میدهد. این نمودار تصویری از واریانس کلی مربوط به هر عامل را نشان میدهد. در این تصویر، یک شکست واضح بین شیب تند عامل با مقدار بالای مقادیر ویژه و مسطح شدن تدریجی سایر عوامل مشاهده میشود. به این مسطح شدن تدریجی سنگریزه (اسکری) میگویند. همانگونه که ملاحظه میشود، عوامل 1 تا 6 بر روی خطی قرار دارند که شیب آن با شیب خطی که در برگیرندة عوامل 7 تا 26 می باشد، متفاوت است. بنابراین، تنها 6 عامل مورد بررسی قرار گرفت.
شکل1. نمودار سنگریزه مربوط به درک ویژگیهای منابع اطلاعاتی الکترونیکی
در این بخش، یافتههای حاصل از تحلیل دادهها در دو قسمت آمار توصیفی و استنباطی ارائه شده است.
از مجموع 122 مورد مطالعه شده، (5/61%) (75 نفر) مرد و(5/38%) (47 نفر) زن میباشند. کم سنترین عضو هیئت علمی 28 سال و مسنترین آنها 65 سال دارد. همچنین، میانگین سنی نمونه مورد مطالعه 65/41 سال می باشد. بیشترین فراوانی گروههای سنی اعضای هیئت علمی مربوط به گروه سنی 39-35 بوده، که برابر با 3/30% از کل نمونة آماری است و 1/81% در گروههای سنی 25 تا 49 ساله قرار دارند. (7/46%) (57 نفر) اعضای هیئت علمی دارای مدرک کارشناسی ارشد و (3/53%) (65 نفر) دارای مدرک دکتری میباشند. همچنین (5/79%) (97 نفر) از جامعة مورد مطالعه مدرک تحصیلی خود را از داخل کشور و(5/20%) (25 نفر) از خارج کشور اخذ کردهاند.
57 اعضای هیئت علمی در مرتبة مربی، 49 نفر استادیار، 10 نفر دانشیار و 6 نفر استاد میباشند. بر اساس نتایج به دست آمده، بیشترین فراوانی به اعضای هیئت علمی با مرتبههای مربی (72/46%) و استادیار (16/40%) مربوط میشود که اعضای هیئت علمی این دو مرتبة علمی روی هم رفته با 88/86 %، اکثریت جامعة آماری مورد مطالعه را تشکیل میدهند. بیشترین فراوانی سابقه تدریس به ترتیب به 10-6 سال با (5/38%)، 5-1 سال با (3/21%) و 15-11 سال با (2/17%) مربوط میشود. اعضای هیئت علمی با سابقه تدریس 15-1 سال، 77% جامعة آماری مورد مطالعه را تشکیل میدهند. همچنین، میانگین سابقة تدریس جامعه مورد مطالعه 63/11 سال است. میانگین آهنگ پذیرش برای اعضای هیئت علمی گروههای علم اطلاعات و دانششناسی ایران برابر با 81/20 به دست آمد و نشاندهنده این مطلب است که اعضای هیئت علمی گروههای علم اطلاعات و دانششناسی ایران بیش از حد متوسط منابع اطلاعاتی الکترونیکی را پذیرش نمودهاند. همچنین آمارههای توصیفی مربوط به متغیّر آهنگ پذیرش نشان میدهد بالاترین میانگین آهنگ پذیرش حداکثر نمره یعنی 30 و پایینترین آن، نمره 11 را کسب کردهاند.
یافتههای تحلیلی پژوهش
فرضیة 1: بین درک مزیّت نسبی منابع اطلاعاتی الکترونیکی و آهنگ پذیرش آنها رابطه وجود دارد.
برای اندازهگیری متغیّر درک مزیّت نسبی از 5 گویه استفاده شد، که میانگین 5 گویه، میزان درک مزیّت نسبی را بیان میکند و نتایج آن در جدول 2 ارائه شده است. در این رابطه، میانگین به دست آمده 67/25 است و همانگونه که دادههای جدول 2 نیز نشان میدهد، اعضای هیئت علمی گروههای علم اطلاعات و دانششناسی ایران نسبت به مزایای استفاده از منابع اطلاعاتی الکترونیکی به میزان زیادی آگاهی دارند. همچنین، نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان میدهد با 003/sig=، رابطه معناداری بین مزیّت نسبی با آهنگ پذیرش وجود دارد. ضریب همبستگی به دست آمده 293/ میباشد، که نشاندهنده همبستگی ضعیف و مستقیم است؛ یعنی افرادی که مزایای استفاده از منابع اطﻼﻋﺎتی الکترونیکی را بیشتر درک نمودهاند آهنگ پذیرش بیشتری نیز دارند (جدول 3).
فرضیة 2: بین درک سازگاری منابع اطلاعاتی الکترونیکی و آهنگ پذیرش آنها رابطه وجود دارد.
برای سنجش متغیّر درک سازگاری از 5 گویه استفاده شد، که میانگین 5 گویه، میزان درک ویژگی سازگاری را بیان میکند و نتایج آن در جدول 2 ارائه شده است. میانگین این متغیّر نیز برابر با 04/25 به دست آمد و نشاندهندة آن است که اعضای هیئت علمی منابع اطلاعاتی الکترونیکی را به میزان زیادی با ارزشهای موجود، نیازها و تجربیات خود سازگار درک کردهاند. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نیز نشان میدهد با 000/sig=، رابطه معناداری بین سازگاری و آهنگ پذیرش وجود دارد. ضریب همبستگی به دست آمده 340/ میباشد، که نشاندهندة همبستگی متوسط و مستقیم بوده و بیانگر آن است که اعضای هیئت علمی که سازگاری بیشتری را درک کردهاند، آهنگ پذیرش بیشتری نیز دارند(جدول 3).
فرضیة 3: بین درک ویژگی پیچیدگی منابع اطلاعاتی الکترونیکی و آهنگ پذیرش آنها رابطه وجود دارد.
برای اندازهگیری متغیّر درک پیچیدگی، از 5 گویه استفاده شد. میانگین 5 گویه، میزان درک ویژگی پیچیدگی را بیان میکند و نتایج آن در جدول 2 ارائه شده است. میانگین به دست آمده در این زمینه 64/19 میباشد و نشان میدهد اعضای هیئت علمی تا حدودی، در پذیرش منابع اطلاعاتی الکترونیکی پیچیدگی را احساس کردهاند. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان میدهد با 002/sig=، رابطه معناداری بین آهنگ پذیرش و پیچیدگی وجود دارد. ضریب همبستگی به دست آمده 297/- میباشد، که نشاندهنده همبستگی ضعیف و معکوس میباشد؛ یعنی افرادی که پیچیدگی کمتری احساس کنند، آهنگ پذیرش بیشتری دارند (جدول 3).
فرضیة 4: بین درک آزمونپذیری منابع اطلاعاتی الکترونیکی و آهنگ پذیرش آنها رابطه وجود دارد.
برای اندازهگیری متغیّر درک آزمونپذیری از 5 گویه استفاده شد، که میانگین 5 گویه، میزان درک ویژگی آزمونپذیری را بیان میکند و نتایج آن در جدول 2 ارائه شده است. میانگین به دست آمده در این زمینه برابر با 05/25 میباشد و نشان میدهد اعضای هیئت علمی تا حد زیادی توانایی بررسی و آزمون نوآوری را داشتهاند. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان میدهد با 002/sig=، رابطه معناداری بین آهنگ پذیرش و آزمونپذیری وجود دارد. ضریب همبستگی به دست آمده 307/ میباشد، که نشان میدهد همبستگی متوسط و مستقیم بوده است؛ یعنی افرادی که بتوانند منابع اطﻼﻋﺎتی الکترونیکی را بیشتر مورد آزمون قرار دهند، آهنگ پذیرش نیز بیشتری دارند (جدول 3).
فرضیة 5: بین درک ویژگی مشاهدهپذیری منابع اطلاعاتی الکترونیکی و آهنگ پذیرش آنها رابطه وجود دارد.
برای اندازهگیری متغیّر مشاهدهپذیری، از 2 گویه استفاده شد. میانگین 2 گویه، میزان درک ویژگی مشاهدهپذیری را بیان میکند و نتایج آن در جدول 2 ارائه شده است. میانگین به دست آمده در این زمینه 59/9 میباشد و نشان میدهد اعضای هیئت علمی به میزان زیادی ویژگی مشاهدهپذیری را درک کردهاند. همچنین، نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان میدهد با 000/sig=، رابطه معناداری بین آهنگ پذیرش و مشاهدهپذیری وجود دارد. ضریب همبستگی به دست آمده 389/ میباشد، که نشاندهندة همبستگی متوسط و مستقیم است و نشان میدهد افرادی که استفاده از منابع اطﻼﻋﺎتی الکترونیکی توسط دیگران را بیشتر مشاهده کردهاند، آهنگ پذیرش بیشتری دارند(جدول 3).
فرضیة 6: بین درک ویژگی فرصت آزمون منابع اطلاعاتی الکترونیکی و آهنگ پذیرش آنها رابطه وجود دارد.
این عامل در نظریه اشاعه نوآوری «راجرز» (2003) جزء ویژگی آزمونپذیری بوده اما در پژوهش حاضر از طریق تحلیل عامل به عنوان یک ویژگی مستقل شناسایی شده است. برای اندازهگیری متغیّر درک فرصت آزمون از 3 گویه استفاده شد، که میانگین 3 گویه، میزان درک ویژگی فرصت آزمون را بیان میکند و نتایج آن در جدول 2 ارائه شده است. میانگین به دست آمده، برابر با 73/10 میباشد و نشان میدهد این اعضای هیئت علمی گروههای علم اطلاعات و دانششناسی ایران در حد متوسط آن را درک کردهاند. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نیز نشان میدهد با 039/sig=، رابطهای معنادار بین آهنگ پذیرش و فرصت آزمون وجود دارد؛ یعنی هر قدر فرصت آزمون برای افراد بیشتر باشد، آهنگ پذیرش نیز افزایش مییابد (جدول 3).
جدول 2. توزیع فراوانی و میانگین متغیّرهای مستقل پژوهش در پذیرش منابع اطلاعاتی الکترونیکی
متغیّرهای مستقل
|
فراوانی
|
کمینه
|
بیشینه
|
میانگین
|
انحراف معیار
|
مزیّت نسبی |
108 |
16 |
30 |
67/25 |
66/3 |
سازگاری |
110 |
5 |
30 |
04/25 |
65/3 |
پیچیدگی |
109 |
4 |
24 |
64/19 |
30/3 |
آزمون پذیری |
102 |
12 |
36 |
05/25 |
09/5 |
مشاهدهپذیری |
114 |
6 |
12 |
59/9 |
39/1 |
فرصت آزمون |
110 |
3 |
16 |
73/10 |
18/2 |
جدول 3. نتایج رابطه بین آهنگ پذیرش و درک ویژگیهای پذیرش منابع اطلاعاتی الکترونیکی
روابط |
تعداد مشاهدات |
ضریب همبستگی |
سطح معناداری |
رابطه بین آهنگ پذیرش و درک پیچیدگی |
109
|
297/-
|
002/
|
رابطه بین آهنگ پذیرش و آزمونپذیری |
102
|
307/
|
002/
|
رابطه بین آهنگ پذیرش و مزیتنسبی |
108
|
293/
|
003/
|
رابطه بین آهنگ پذیرش و سازگاری |
110
|
340/
|
000/
|
رابطه بین آهنگ پذیرش و فرصت آزمون |
110
|
205/
|
039/
|
رابطه بین آهنگ پذیرش و مشاهدهپذیری |
114
|
389/
|
000/
|
پس از آزمون فرضیهها، در این قسمت از پژوهش، یافتههای مربوط به تحلیل رگرسیون چندگانه از دادهها و روابط بین متغیّرها ارائه شده است.
تعیینکنندههای آهنگ پذیرش منابع اطلاعاتی الکترونیکی: مدل رگرسیونی
هدف از تحلیل رگرسیون چندگانه، مشخص کردن سهم وتأثیر متغیّرهای عمدة تحقیق در تبیین و پیشبینی تغییرات متغیّر وابسته (آهنگ پذیرش منابع اطلاعاتی الکترونیکی) است. این کار از طریق برآورد میزان نقش و تأثیر متغیّرهای مستقل در ایجاد واریانس انجام میگیرد. از این رو میتوان رگرسیون چند متغیّره را برای به دست آوردن میزانهای درجه روابط میان یک متغیّر Y با هر تعداد از متغیّرهای مستقل به کار برد. یکی از پیش فرضهای اساسی در تحلیل رگرسیون چند متغیّره، نرمال بودن توزیع خطاهاست و یا به عبارتی نرمال بودن توزیع باقیماندههای مدل برازش شده است.
فرض دیگر در رگرسیون چند متغیّره، مستقل بودن خطاها یا باقی ماندهها ازهمدیگر است. آزمونی که فرض مستقل بودن باقی ماندهها از یکدیگر را بررسی میکند، آزمون دوربین- واتسون[29] است. دامنة این کمیّت بین4-0 میباشد و معمولاً محدودة بین 5/2- 5/1 مورد قبول و نشان دهندة مستقل بودن خطاها یا باقی ماندهها از یکدیگر است. همچنین، پیشفرض مربوط به خطی بودن متغیّرها از طریق آزمون آنالیز واریانس بررسی میشود که سطح معناداری کمتر از 05/ نشان دهندة، داشتن رابطه خطی است.
بنابراین، برای تعیین سهم تأثیرگذاری نسبی متغیّرهای مستقل بر آهنگ پذیرش منابع اطلاعاتی الکترونیکی از تحلیل رگرسیونی چند متغیّره با روش گام به گام استفاده شد. از بین متغیّرهای مستقل، متغیّرهای سن، ویژگی فرصت آزمون و ویژگی مشاهدهپذیری وارد معادله شدند، که در مجموع 27% از تغییرات مربوط به آهنگ پذیرش منابع اطلاعاتی الکترونیکی را این 3 متغیّر تبیین میکنند و مابقی واریانس تبیین نشده متأثر از متغیّرهای دیگری است که در مدل این تحقیق آورده نشدهاند. در میان این 3 متغیّر، سهم متغیّر سن با ضریب بتای33/ بیش از سایر متغیّرها بوده است؛ یعنی با کنترل سایر متغیّرها، به ازای یک واحد تغییر در سن، آهنگ پذیرش منابع اطلاعاتی الکترونیکی 33/. واحد تغییر میکند. متغیّرهای فرصت آزمون نیز با بتای 30/. و متغیّر مشاهدهپذیری با بتای 23/. وارد معادله رگرسیونی شدهاند. در نهایت، متغیّرهای سابقه تدریس، ویژگیهای پیچیدگی، آزمونپذیری، مزیّت نسبی و سازگاری، از مدل رگرسیونی خارج شدهاند. جدولهای (3 و 4) نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیّره را نشان میدهد.
جدول3. نتایج آزمون رگرسیون چند متغیّره تعیینکنندههای آهنگ پذیرش منابع اطلاعاتی الکترونیکی
دوربین واتسون
17/2
|
27/تصحیح شده |
299/ |
55/= همبستگی چندگانه
|
||
|
|||||
منبع تغییرات
|
مجموع مجذورات
|
درجه آزادی
|
میانگین مجذورات
|
F
|
سطح معنیداری |
رگرسیون
باقی مانده
کل
|
307/307 193/722
500/1029
|
3 68
71
|
436/102 620/10
|
645/9 |
000/ |
جدول4. ضریبهای بتای متغیّرهای مربوط به مدل رگرسیونی آهنگ پذیرش منابع اطلاعاتی الکترونیکی
|
ضریبهای استاندارد b |
ضریبهای غیر استاندارد b |
t |
سطح معناداری |
عرض از مبدأ |
|
589/1 |
411/. |
682/. |
سن |
337/ |
147/. |
281/3 |
002/. |
فرصت آزمون |
302/ |
633/. |
955/2 |
004/. |
مشاهدهپذیری |
231/ |
653/ |
262/2 |
027/. |
سابقه تدریس |
051/. |
-
|
246/. |
806/.
|
پیچیدگی |
170/. |
- |
628/1 |
108/.
|
آزمون پذیری |
116/. |
- |
002/1 |
320/. |
مزیّت نسبی |
096/. |
- |
851/. |
398/. |
سازگاری |
091/. |
-
|
857/. |
394/. |
یافتهها نشان داد اعضای هیئت علمی گروههای علم اطلاعات و دانششناسی ایران از ویژگیهای منابع اطلاعاتی الکترونیکی (مزیّت نسبی، آزمونپذیری، پیچیدگی، سازگاری و مشاهدهپذیری) آگاهی دارند و این ویژگیها در پذیرش منابع اطلاعاتی الکترونیکی تأثیرگذارند. همچنین، نتایج نشان داد رابطة معناداری بین درک ویژگیهای منابع اطلاعاتی الکترونیکی و آهنگ پذیرش آنها وجود دارد. به این ترتیب، با تأیید فرضیههای پژوهش، یافتههای «راجرز» (2003) در مورد درک ویژگیهای نوآوری تأیید گردید. یافتههای پژوهش حاضر با نتایج پژوهش «تورناتسکی» و «کلاین» (1982) در ارتباط با مهمترین ویژگیهای پذیرش نوآوری، یعنی سازگاری، مزیّت نسبی، و پیچیدگی، با یافتههای «مور» و «بنباست» (1991)، با نتایج پژوهش «اسلایک»، «لو» و «دی» (2002) مبنی بر ارتباط مزیّت نسبی، پیچیدگی، سازگاری و قابلیت رویت نتایج در قصد استفاده از برنامههای ابزار گروهی، با نتایج «پارک» (2003) در زمینه تأثیر ویژگیهای مزیّت نسبی و پیچیدگی بر پیشبینی سطح استفاده از آموزش مبتنی بر وب، همچنین با نتایج پژوهش«اکبری، چشمهسهرابی و افشار» (1391) در زمینة درک پیچیدگی توسط کاربران نسبت به صفحات ساده و پیشرفته موتورها و ابرموتورهای جستجو، همراستاست.
همچنین، نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داد از بین متغیّرهای مستقل، متغیّرهای سن، ویژگی فرصت آزمون و ویژگی مشاهدهپذیری، پیشبینهای معناداری در پذیرش منابع اطلاعاتی الکترونیکی هستندکه در مجموع 27% از واریانس متغیّر وابسته را تبیین میکنند.
با توجه به یافتهها میتوان گفت اعضای هیئت علمی گروههای علم اطلاعات و دانششناسی ایران منابع اطلاعاتی الکترونیکی را در حد بیش از متوسط مورد پذیرش قرار دادهاند و ویژگیهای مشاهدهپذیری، مزیّت نسبی، پیچیدگی، سازگاری و آزمون پذیری در پذیرش منابع اطلاعاتی الکترونیکی مؤثرند. همچنین، نظریة اشاعه نوآوری «راجرز» (2003) در زمینة درک ویژگیهای منابع اطلاعاتی الکترونیکی توسط اعضای هیئت علمی، مورد آزمون قرار گرفت و تائید شد.استفاده و پذیرش منابع اطلاعاتی الکترونیکی توسط اعضای هیئت علمی گروههای علم اطلاعات و دانششناسی ایران در دهة گذشته به سرعت رشد کرده، اما هنوز دوران طفولیت خود را سپری میکند. این رشد ادامه خواهد داشت و سبک کاری و تدریس اعضای هیئت علمی را شکل خواهد داد.
با توجه به یافتههای پژوهش، موارد زیر پیشنهاد میشود:
1. برگزاری کارگاهها و دورههای آموزشی برای اعضای هیئت علمی جوان در راستای آشنایی با منابع اطلاعاتی الکترونیکی و روشهای دسترسی به آنها، با این هدف که ویژگی پیچیدگی را کمتر درک کنند.
2. آگاه نمودن اعضای هیئت علمی گروههای علم اطلاعات و دانششناسی ایران نسبت به ویژگیهای منابع اطلاعاتی الکترونیکی از طریق معرفی مزایای استفاده و پذیرش این منابع.
3. ارزیابی منابع اطلاﻋﺎتی الکترونیکی توسط کتابخانه و یا سایر همکاران و ارائه نتایج آن به اعضای هیئت علمی علاقهمند برای صرفهجویی در هزینهها و وقت در راستای تقویت ویژگی فرصت آزمون.
4. اهمیت دادن به بروندادهای الکترونیکی اعضای هیئت علمی در آئیننامة ارتقای اعضای هیئت علمی و اختصاص پاداش و امتیاز به اینگونه فعالیتها در راستای تقویت ویژگی مزیّت نسبی.
5. آگاه نمودن اعضای هیئت علمی از منابع الکترونیکی تخصصی و روزآمد از طریق خدمات آگاهیرسانی الکترونیکی (Alert و RSS ) به منظور تقویت ویژگی مشاهدهپذیری منابع اطلاعاتی الکترونیکی.
6. انجام پژوهشهای مشابه بر مبنای نظریة اشاعه نوآوری «راجرز» در فاصلههای زمانی مختلف، به منظور آگاهی از درک ویژگیهای منابع اطلاعاتی الکترونیکی توسط اعضای هیئت علمی و مقایسة نتایج آن با یافتههای پژوهش حاضر.
1. این مطالعه در برای بررسیعوامل مؤثر براستفاده ازمنابع اطلاعاتی الکترونیکیاعضای هیئت علمیگروههای علم اطلاعات و دانششناسی ایران بر اساسنظریة«راجرز» (2003)انجام شد. با اینحال، بخشهایی ازنظریه«راجرز»دراین پژوهش باتوجهبه محدودیتزمانی و محدودیت منابع، مورد مطالعهقرار نگرفت.پژوهشگران در مطالعاتآینده میتوانند با توجه به بودجهکافی، زمان و منابع انسانی،متغیّرهایفردی،سازمانی،فنّاوری، فرهنگی و اجتماعیرا مورد مطالعه دهند.
2. از نظریههای دیگر پذیرش فنّاوری مانند نظریه پذیرش فنّاوری، نظریة یکپارچه پذیرش فنّاوری و نظریه رفتار برنامهریزی شده، و یا ترکیبی از این نظریهها، میتوان به عنوان مبانی نظری تحقیقات آینده استفاده کرد.