استفاده پذیری نرم افزار سیمرغ از دید کاربران:لزوم بازنگری در پارادیم طراحی نرم افزارهای کتابخانه ای

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دوره دکترای علم اطلاعات و دانش شناسی داشنگاه فردوسی مشهد

2 دانشجوی دوره دکترای علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه فردوسی مشهد

چکیده

هدف: کاربرمداری، پارادایمی است که ضرورت توجه به آن در تمامی کارکردهای کتابخانه‌ها و مراکز اطلاع‌رسانی بویژه در طراحی نرم‌افزارهای کتابخانه‌ای، بیش از پیش دیده می‌شود. اگر چه در آغاز طراحی و بهره‌گیری از نرم‌افزارهای کتابخانه‌ای پارادایم نظام‌مدار مورد نظر بوده است، امروزه لزوم تغییر پارادایم و حرکت آنها به سمت کاربرمداری و استفاده‌پذیری، اهمیت بیشتری یافته است. نرم‌افزار سیمرغ نیز که در آغاز دهۀ هفتاد طراحی شد، در زمان انجام این پژوهش (1390) در بسیاری از کتابخانه‌های ایران استفاده می‌شود. در این زمان ویرایش 05/6 آن در کتابخانه‌ها از جمله کتابخانه مرکزی دانشگاه فردوسی مشهد مورد استفاده بود.
روش: هدف پژوهش حاضر که به روش پیمایشی انجام شده، بررسی دیدگاه کاربران در مورد استفاده‌پذیری سیمرغ به عنوان پارادایمی کاربرمدار در طراحی آن است. برای گردآوری اطلاعات، از نظرسنجی، مشاهده (به شیوه فیلمبرداری از کاربران در زمان جستجو) و ضبط افکار آنها در زمان استفاده از نرم‌افزار کتابخانه‌ای سیمرغ، استفاده شد. در این رابطه، دیدگاه کاربران در مورد چهار ویژگی جستجو، نمایش، واژگان، رابط کاربر و راهنما بعنوان معیارهای استفاده‌پذیری مورد ارزیابی شد. 30 نفر (15 دانشجوی کارشناسی و 15 دانشجوی تحصیلات تکمیلی) با روش تعمدی برای شرکت در این پژوهش انتخاب شدند.
یافته‌ها:‌ نتایج حاصل از این بررسی نشان داد اگر چه بیش از دو دهه از طراحی این نرم‌افزار کتابخانه‌ای می‌گذرد و تغییرهای زیادی داشته، هنوز هم در طراحی آن پارادایم، نظام‌مداری بیشتر از کاربر مداری مورد توجه بوده است.
 

کلیدواژه‌ها


مقدمه

هدف اصلی طراحی نرم‌افزارهای کتابخانه‌ای «پاسخ به نیازهای کاربران در جستجوی منابع اطلاعاتی کتابخانه» است (Borgman, 1987). با توجه به گسترش و تنوع روزافزون منابع اطلاعاتی در کتابخانه‌ها و مراکز اطلاع‌رسانی، به نظر می‌رسد فهرستهای رایانه‌ای بتوانند در دسترسی کاربران به منابع مفید واقع شوند؛ ولی همان طور که «بورگمن» (Borgman, 1996) و بسیاری از صاحب نظران دیگر در غرب مطرح می‌کنند و نتایج پژوهشهای داخلی نیز نشان می‌دهد (مانند زوارقی 1384؛ زره‌ساز، فتاحی و داورپناه 1385؛ نوروزی و نعمتی 1389)، هنوز کاربران در استفاده از این ابزار مشکل دارند.

 

پارادایم نوین در طراحی نرم‌افزارهای کتابخانه‌ای

پارادایم[1]، که کوهن[2] برای نخستین بار از آن سخن رانده است، شیوۀ نگریستن به جهان از دیدگاه اعضای یک جامعه علمی تلقی می‌شود. به سخنی دیگر، پارادایم هنجار مقبول در یک دورۀ زمانی است. در صورتی که پارادیم حاضر نتواند به مشکلات و مسائل پاسخ دهد، خِرد پذیرفته شده و یا شیوۀ نوین نگرش به مسائل، جایگزین شیوۀ پیشین می‌شود. به عبارتی، تغییر پارادایم رخ می‌دهد (کوهن، 76 :1387). علم اطلاعات و دانش‌شناسی مانند بسیاری از علوم دیگر در سالهای اخیر تغییر پارادایم داده و به سوی کاربرمداری هدایت شده است. این تحول در بیشتر کارکردهای کتابخانه، از مجموعه‌سازی گرفته تا طراحی برخی از نرم‌افزارهای کتابخانه‌ای، قابل مشاهده است. «ورزیگ»(Wersig, 1993)  پارادایم پیشین را در طراحی سیستمهای کتابخانه‌ای نظام‌مدار[3] و پارادایم نوین را کاربرمدار[4] می‌نامد. در پارادایم نظام‌مدار، که بسیاری از متخصصان (از جمله 2003 Burland,) به آن منتقدند، تأکید بر توسعه نظام و الگوریتمهای جستجو از جمله جامعیت و مانعیت، مورد توجه است. ارزیابی این نظامها، که به ارزیابی تجربی[5] معروف است (در اسدی، 1389) بر امکانات سیستم در بازیابی منابع مرتبط با یک موضوع خاص متمرکز است. در طراحی چنین نظامهایی کمترین توجه به استفاده‌پذیری صورت می‌گیرد(Goransson, Gulliksen and Boivie 2003). از طرف دیگر، در طراحی نظامها در پارادایم کاربرمدار، کاربر و نیازهای او در مرکز توجه است. بنابراین، برای اینکه نرم‌افزارهای کتابخانه‌ای به هدف خود برسند، یعنی به نیازهای کاربر پاسخ دهند و موجب رضایت او در استفاده از سیستم شوند، همانطور که «روزگیا» (Ruzegea, 2012) اشاره دارد، در طراحی آنها کاربر باید در مرکز توجه قرار گیرد. ایزو 13047 به اصول طراحی سیستمهای کاربر مدار اختصاص دارد (in Jokela, Ivari, Matero and Karukka 2003). بر پایۀ این استاندارد و نیز ویرایش جدید آن (ایزو 2010-9241( سیستم کاربرمدار، سیستمی است که در طراحی به علاقه، نیاز اطلاعاتی و بافت محیطی کاربر  توجه کند. برای اینکه مشخص شود سیستم فهرست رایانه‌ای به هدف خود رسیده است، یعنی اصول کاربرمداری در آن رعایت شده است، باید استفاده‌پذیری آن سنجیده شود. بنابراین، طراحی کاربرمدار[6] فرآیندی است که در آن باید بر استفاده‌پذیری[7] در آغاز طراحی، در فرایند توسعه و نیز در سراسر چرخۀ عمر نظام اطلاعاتی، تأکید شده باشد (Borgman, 1987; Razilan et al, 2009; Ruzegea, 2012). «نورمن» )1988 در: حسینی، 1391) معتقد است در طراحی سیستمهای کاربرمدار باید درک کاربر از نظام با درک طراح یکی شود تا استفاده‌پذیری افزایش یابد. «نیلسن» (Nielsen, 1993)، که دیدگاه‌هایش در مورد سیستمهای کاربرمدار، مبنای بسیاری از پژوهشها قرار گرفته، بر استفاده‌پذیری به عنوان شاخص ارزیابی سیستمهای کاربر مدار، تأکید کرده است.

در ایزو 11-9241 (in Lindstorm & Malmsten, 2008)، تعریف استفاده‌پذیری به شرح زیر آمده است:

میزانی است که یک محصول توسط یک کاربر ویژه مورد استفاده قرار گرفته تا با اثربخشی، کارآمدی و رضایت در بافتی ویژه، کاربر به اهداف ویژۀ خود دست یابد.

صاحب‌نظران و پژوهشگران، معیارهای متفاوتی را برای استفاده‌پذیری در نظر گرفته‌اند، از جمله معروف‌ترین آنها باید به «شنایدرمن» (in Ruzegea, 2012) و هشت قانون طلایی طراحی صفحه رابط کاربر[8] و نیلسن که 10 اصل استفاده‌پذیری اکتشافی[9] (Nielsen, 2005) اشاره کرد. از اصول طراحی شده توسط نیلسن، به اصول استفاده‌پذیری نیز یاد می‌شود. این اصول همپوشانی زیادی با هم دارد. بنابراین، با حذف موارد مشابه، به طور خلاصه می‌توان از آنها بدین شرح یاد کرد: ثبات، آگاه نمودن کاربران از وضعیت خود در هر صفحه، استفاده از میانبرها برای کاربران مجرّب، امکان تعامل، امکان ارائه بازخورد از طرف سیستم به کاربر و از طرف کاربر به سیستم، جلوگیری از اشتباه کاربر با ارائه پیشنهادها و امکاناتی خاص، امکان بازگشت به مرحلۀ قبلی و خروج در صورت نیاز، امکان داشتن کنترل بر روی سیستم و انجام یک عمل توسط کاربر، انعطاف‌پذیری، کاهش ‌بار شناختی[10].

طراحی نرم‌افزارهای کتابخانه‌ای در ایران از اواخر دهة 60 و با توسعة نسخة فارسی CDS-ISIS آغاز شد. در این رابطه دو شرکت پارس آذرخش و نوسا، پیشرو بودند. شرکت نوسا، که سه دهه از آغاز طراحی اولین نرم‌افزار کتابخانه‌ای آن می‌گذرد، به ایجاد تحول در محصولهای خود پرداخته است. در زمان انجام این بررسی (سال 1390) نسخه 6.05 نرم­افزار سیمرغ، که مرکز توجه این پژوهش است در بسیاری از کتابخانه‌ها در ایران مورد استفاده می‌شود و فعال است. این نسخه تحت وب و از جمله سیستمهای مشتری کارگزار است. با توجه به این سابقه، نتایج پژوهشها نشان می‌دهد کاربران در استفاده از این فهرست کتابخانه‌ای مشکل دارند. بنابراین، این پژوهش به دنبال جستجوی پاسخ به این سؤال است که چرا کاربران در استفاده از استفاده از سیمرغ دچار مشکل هستند؟

     پژوهشهای پیشین چه می‌گویند؟

پژوهشهای گسترده‌ای دربارۀ نرم‌افزارهای کتابخانه‌ای انجام شده است. در ادامه پژوهشهایی که بیشتر با هدف این مطالعه همخوانی دارد (یعنی استفاده‌پذیری فهرستهای رایانه‌ای کتابخانه) مورد بحث قرار می‌گیرند.

در برخی از پژوهشهای انجام شده در خارج، ویژگیهای رابط کاربر در نرم‌افزارهای مختلف مورد بررسی قرار گرفتند (مانند:

 Abdul Rani 2007; Edrington 1999; Yushiana & 1993 Crawford, Thom & Paweles ). پژوهشهایی که در دهۀ 90 میلادی در مورد رابط کاربر فهرستهای رایانه ای انجام شد، وضعیت آنها را در حد متوسط ارزیابی کرد، پژوهش «عبدالرّانی» (2007) رشد آنها را نشان می‌دهد. بر پایۀ نتایج اعلام شد که رابط کاربر فهرست رایانه‌ای دانشگاه اسلامی مالزی، 70% ویژگیها را داراست. بر پایۀ یکی دیگر از ویژگیها، متیوز[11] در سال 1984، مشکلات انتخاب واژگان در صفحه نمایش را به عنوان بخشی از محیط رابط فهرستهای رایانه‌ای بررسی کرد و نتیجه گرفت انتخاب اصطلاحات مورد استفاده برای برچسبهای صفحه نمایش، به اندازۀ انتخاب قالب مناسب آنها پیچیده است (در نوکاریزی، فتاحی و داورپناه، 1386). پژوهشگرانی چون «دورنر و کارتیس» (Dorner & Curtis, 2004) و «می و وِنگ» (Mi & Weng, 2008) به بررسی ویژگیها و قابلیتهای صفحۀ نمایش بازیافتها، معیارهای جستجو و بازیابی و ربط موضوعی بازیافتها پرداختند. آنها دریافتند که اپکها باید متحول شوند و نتیجه گرفتند که به نسل جدیدی از فهرستهای رایانه‌ای نیاز است که استفاده از آنها به آموزش نیازی نداشته باشد.

در ایران پژوهشهایی مانند «فتاحی و پریرخ» (1379)، «موسوی چلک» (1379)، «زوارقی» (1384) به مقایسۀ چند فهرست کتابخانه‌ای پرداختند. ارزیابی صفحه نمایش توسط فتاحی و پریرخ مشخص کرد اگرچه اندک تفاوتی بین نرم‌افزارها هست، ولی به طور تقریب امتیازهای به دست آمده در حدّ متوسط و زیر متوسط بود. ارزیابی تطبیقی کارآیی سه نرم‌افزار کتابخانه‌ای که توسط «موسوی چلک» انجام شد، نشان داد که از 82 معیار در نظر گرفته شده در برخی، حدود نیمی از آنها به طور کامل و در برخی دیگر کمتر از نیمی از آنها وجود دارد. نتیجۀ پژوهش زوارقی که 6 اپک را مقایسه کرد، نشان داد که هیچ کدام از رابطهای کاربر، معیارهای لازم را به طور کامل نداشتند. همچنین «تحریری» (1386) و «نوروزی و نعمتی» (1389) بر پایۀ دیدگاه کاربران، به مقایسه فهرستهای رایانه‌ای از جمله نوسا و رضایت از آنها پرداختند. نتایج نشان داد که کاربران از نرم‌افزار نوسا در جستجو و بازیابی رضایت بیشتری دارند. به طور کلی، مشکلات فهرستهای موجود شامل درک نکردن کاربر از گزینه‌ها و دریافت نکردن کمک از طرف سیستم است.

برخی از پژوهشها، به طور خاص فهرست رایانه‌ای که توسط شرکت نوسا طراحی شده بود، موضوع پژوهش قرار دادند. از جمله «شاپوری» (1379) در رابطه با مسائل و مشکلات کاربر در جستجو در نوسا[12]، نخستین پژوهش را انجام داد. او پی برد که کاربران در درک گزینه‌های صفحۀ جستجو دچار مشکل هستند و اشتباه‌های آنها موجب شکست در دستیابی به نتایج دلخواه می‌شود. «زره‌ساز، فتاحی و داورپناه» (1385) رضایت کاربران را از رابط کاربر سیمرغ مورد سنجش قرار دادند. اطلاعات به دست آمده نشان داد که با توافق زیاد رضایت کاربران در حد متوسط است. «نوکاریزی» (1385) پژوهشی در مورد قابلیت درک واژگان محیط رابط کاربر نرم‌افزارهای کتابخانه‌ها در قالب پایان‌نامه دکترای خود انجام داد. نتایج این پژوهش و نیز همین مطالعه که در سه سال بعد تکرار شد (طبرسا و نوکاریزی، 1388). نشان داد کاربران درک مطلوبی از واژگان محیط رابط کاربر ندارند.

از بُعد دیگر، «زوارقی» (1386)در مورد محصول جدید شرکت نوسا، یعنی سیمرغ، به پژوهش پرداخت. او ویژگیهای صفحۀ نمایش را بررسی کرد و دریافت که سیمرغ از نظر ویژگیهای نمایشی مورد بررسی و کاربرد برچسبها در فهرست، در وضعیت خوبی قرار دارد و از نظر طرح کلی صفحه نمایش، به نسبت ضعیف است. نمادهای تصویری در سیمرغ را «هاشم‌زاده و یگانه‌فر» (1389) بررسی کردند. نتایج مانند سایر پژوهشها، نشان داد اگرچه نمادها از نظر کیفیت در وضعیت مطلوبی قرار داشتند، کاربران درک متوسطی از آنها نشان دادند.

آنچه از مرور پیشینۀ پژوهش درک می‌شود، نشان از این دارد که نرم‌افزارهای کتابخانه‌ای در ایران، نیازمند توجه بیشتر و نگاهی عمیق، اختصاصی و هدفمند به کاربرو نیازهای ویژه وی است. چون در پژوهشهای مرتبط با سنجش استفاده‌پذیری کمتر به مشاهده و بررسی رفتار اطلاع‌یابی کاربر پرداخته‌اند، ضروری است که با انجام پژوهشی، به واقعیتهای دقیق‌تری در مورد نرم‌افزاری مانند سیمرغ، که بسیاری از کتابخانه‌ها از آن استفاده می‌کنند، پی‌برد تا بتوان بر پایۀ یافته‌ها، توصیه‌های لازم را در راستای افزایش استفاده‌پذیری و کاربرمداری سیستمها به طراحان ارائه کرد.

 

هدف و پرسشهای پژوهش

هدف اصلی این پژوهش بررسی میزان استفاده‌پذیری نرم‌افزار کتابخانه‌ای سیمرغ و شناسایی جایگاه آن در پارادایم حاکم بر نرم‌افزارهای کتابخانه‌ای است. انتظار می‌رود نتایج این پژوهش بتواند راهکارهایی برای طراحی فهرستهای کاربرمدار داشته باشد.

برای دستیابی به هدفهای پژوهش، سؤالهای زیر طراحی شد:

1. از دیدگاه کاربران، تا چه میزانی نرم­افزار سیمرغ استفاده‌پذیر است؟

2. تا چه میزانی در طراحی نرم­افزار سیمرغ، از پارادایم کاربرمداری استفاده شده است؟

روش‌شناسی پژوهش

این پژوهش به روش پیمایشی و شیوۀ نظرسنجی و تحلیل محتوا، انجام گرفته است. برای گردآوری اطلاعات، از روش ترکیبی استفاده شد؛ یعنی نظرهای کاربران با استفاده از پرسشنامه جمع‌آوری گردید، رفتار آنها در فرایند استفاده و افکار بیان شده آنان با استفاده از نرم‌افزار BB Flashback Pro فیلمبرداری و ضبط شد.

بر پایۀ مطالعۀ متون، معیارهای استفاده‌پذیری استخراج و در 5 گروه رابط‌کاربر، جستجو، نمایش، واژگان و راهنما دسته‌بندی و مصداقهای آنها در سیستم شناسایی شد. روایی این مصداقها توسط دو متخصص کتابداری و دو متخصص امور رایانه، که یک نفر آنها پشتیبانی از سیستم رایانه‌ای کتابخانه را بر عهده داشتند در دو مرحله تأیید شد. این معیارها زیرساخت نظری پرسشنامه و تحلیل فیلمها و افکار بیان شده توسط کاربر را تشکیل دادند. برای کنترل پایایی پرسشنامه، این ابزار توسط 4 نفر از جامعه مورد پژوهش تکمیل گردید. ضریب آلفای کرونباخ به دست آمده (85/0) نشان از هماهنگی درونی معیارها و پایایی آن است. جامعۀ این پژوهش را 30 نفر از دانشجویان سه مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری تشکیل دادند. انتخاب این دانشجویان که 15 نفر کارشناسی[13] و 15 نفر کارشناسی ارشد و دکتری بودند بر پایۀ رویکرد انتخاب تعمدی صورت گرفت؛ یعنی دانشجویانی که از فهرست استفاده کرده بودند و تمایل خود را نسبت به شرکت در این آزمون اعلام داشتند، از سه حوزۀ علوم انسانی، علوم پایه و فنی مهندسی دانشگاه فردوسی مشهد، انتخاب شدند. در فرایند اجرای پژوهش، از هر یک از کاربران خواسته شد که جستجویی بر پایۀ یکی از موضوعهای مورد علاقه خود انجام دهند و در طول جستجو نظرهای خود را دربارۀ مسائل و مشکلاتی که پیش می‌آید و نیز پرسشهایی که از طرف مصاحبه شونده طرح می‌شود، بیان کنند.

 

تحلیل اطلاعات بدست آمده و ارائه یافته‌های پژوهش

اطلاعات بدست آمده و تحلیلهای مربوطه، بر پایۀ 5 ویژگی رابط کاربر که پیشتر اشاره شد، در ادامه آورده می‌شود. گفتنی است، منظور از کاربر در این پژوهش، کاربران نهایی است که تنها با سطوح بیرونی نرم‌افزار سیمرغ، یعنی صفحۀ رابط، ارتباط برقرار می‌کند.

ویژگیهای جامعۀ شرکت کننده، در جدول 1 نشان داده می‌شود.

 

جدول 1. اطلاعات جمعیت شناختی جامعۀ پژوهش

مقطع و حوزه

 

فراوانی

مقطع تحصیلی

حوزه تحصیلی

کارشناسی

ارشد

دکتری

علوم انسانی

علوم پایه

فنی و مهندسی

فراوانی

15

8

7

11

10

8

فراوانی نسبی

50

7/26

3/23

7/36

3/33

7/26

 

از آنجا که کاربران سیستمهای کتابخانه، جامعۀ ناهمگنی را تشکیل می‌دهند، آنها می‌توانند از پیشینه‌های تحصیلی و مقاطع تحصیلی متفاوتی باشند. گردآوری اطلاعات از این جامعه بهتر می‌تواند به پژوهشگران در قضاوت و درک واقعیت کمک کند. چون سابقۀ کار با فهرست می‌تواند متغیر تأثیرگذاری در قضاوتها باشد، چگونگی آن نیز مورد سؤال قرار گرفت. به ترتیب، حدود 43%، 30% و 27% پاسخ دهندگان اظهار داشتند که به میزان خیلی زیاد، متوسط و کم، از سیمرغ استفاده می‌کنند. از آنجا که از طریق سیمرغ نه تنها کاربران به مجموعه کتابهای فارسی و لاتین، بلکه به اطلاعات مجله‌های چاپی موجود، پایان‌نامه‌ها و طرحهای پژوهشی تهیه شده توسط دانشگاه دسترسی دارند، انتظار چنین پراکندگی در پاسخها نمی‌رود. نتایج آزمون پیرسون نشان داد که رابطه‌ای بین به ترتیب مقطع تحصیلی و حوزۀ تحصیلی و میزان استفاده (121/0 و 085/0) وجود ندارد. بنابراین، این دو به‌عنوان متغیرهای مداخله‌گر، در تحلیلها مورد توجه نمی‌باشند.

نخست نظر کاربران در مورد آسان بودن کار با سیمرغ، مفید بودن، انعطاف‌پذیر بودن، زمان‌بر بودن یادگیری و نیاز به آزمون و خطا برای یادگیری کار با سیستم، مورد پرسش قرار گرفت. وضعیت پاسخها نشان می‌دهد گویا کاربران شناخت مناسبی از سیستم ندارند. برای نمونه، 60% آنها اعلام کردند کار با سیستم آسان است، 10% اظهار داشتند که برای یادگیری کار با سیستم باید وقت زیادی گذاشت و فقط 7% آنها سیستم را انعطاف‌پذیر دانستند. از طرف دیگر، حدود 27% کار با سیستم را به طورکامل و 30% تا حدودی گیج کننده دانستند.

 

رابط کاربر

این معیار به منزلۀ اصلی‌ترین عامل محیط تعامل نرم‌افزار با استفاده‌کننده و نشان دهندۀ چگونگی تعامل کاربران با نرم‌افزار کتابخانه‌ای است. بررسی پاسخها، مانند پاسخ به سایر قسمتها، پراکندگی زیادی را در نظرها نشان می‌دهد. در مورد بیشتر عناصر رابط کاربر مانند تناسب بین عنوان پیوندها و محتوای آنها، اهمیت گزینه‌ها در هدایت آنها به انجام فعالیتها، آگاه شدن کاربر از موقعیت خود و ساده بودن تصحیح اشتباه‌ها به طور نسبی به یک میزان (بین 40 تا حدود 50%) رأی موافق در بین پاسخ‌دهندگان وجود دارد. ولی قابل تأمل، تعداد افرادی است که نظر «تاحدودی» و یا «عدم موافقت» یا «نمی­دانم» را انتخاب کردند. برای نمونه، در مورد «ساده بودن اصلاح اشتباه‌ها»، در مجموع حدود 40% نظر «تا حدودی» و یا «نمی‌دانم» داشتند. با وجودی که بررسی نرم‌افزار سیمرغ توسط پژوهشگران نشان داد که امکان ارسال نتایج جستجو به ایمیل یا ذخیره در اندنوت[14] وجود ندارد، به ترتیب حدود 63% و 73% گزینه «نمی‌دانم» را در این رابطه‌ها انتخاب کردند. ولی به طور تقریب، همۀ کاربران درخواست افزودن این امکانات را داشتند. بیشترین تعداد کاربران (حدود 80%) با یکسان بودن گزینه‌ها در تمام صفحه‌ها موافقت داشتند. آگاهی نداشتن تعداد قابل ملاحظه‌ای از آنها از امکانات رابط کاربر، اعتماد به پاسخهای آنان را کاهش می‌دهد. همان‌طور که پیشتر اشاره شد، سیستمی که کاربرمدار باشد، آموزش و یادگیری کاربران را در نظر دارد و در این صورت به نظر نمی‌رسد تفاوت زیادی بین نظرات آنان در مورد ویژگیهای عینی سیستم بتوان دید. بر پایۀ یافته‌ها و هم‌راستا با نتایجی که «می و ونگ»  (Mi & Weng 2008)به دست آوردند، می‌توان نتیجه گرفت که به نرم‌افزارهایی نیاز است که در تمام مراحل طراحی، کاربر را در مرکز توجه قرار دهند و به آموزش نیازی نداشته باشند. 

 

قابلیتهای جستجو

در رابطه با قابلیتهای جستجو از کاربران در مورد راحتی انجام جستجوی ساده و پیشرفته، طی کردن مراحل زیاد در فرایند جستجو، سردرگمی در استفاده از نویسنده، عنوان و یا موضوع در زمان جستجو، سؤال شد. پاسخها، به نسبت نتایج بدست آمده در قسمت قبل، نتایح بهتری را نشان داد؛ یعنی با توجه با 80% که جستجوی ساده را آسان دانسته و 40% که اعلام کردند با جستجوی پیشرفته مشکلی ندارند، به نظر می‌رسید بیشتر شرکت‌کنندگان در جستجو با مشکل کمی روبرو هستند. ولی، تحلیل فیلم ضبط شده و نیز فایل بلنداندیشی، نشان داد آنها در جستجو با مشکلاتی روبرو هستند. به‌عنوان نمونه، یکی از کاربران چنین اظهار نمود:

«سعی می‌کنم از جستجوی ساده استفاده کنم. استفاده از جستجوی کامل برایم گیج کننده است و نمی‌فهمم با وجود جستجوی پیشرفته، وجود جستجوی کامل چه ضرورتی دارد.»

برخلاف نظرهای به نسبت بهتری که شرکت‌کنندگان در مورد جستجو به طور کلی دادند، تعداد قابل‌توجهی از آنها (3/73%)، در فرایند جستجو اظهار احساس سردرگمی کردند و کمی کمتر از این حد (60%) این کار را خسته‌کننده دانستند. یکی از کاربران بیان می‌دارد:

گاهی در کار با نرم‌افزار احساس سردرگمی دارم. مثلاً بسیار پیش آمده است که هنگام جستجو می‌خواهم به صفحۀ قبلی برگردم، اما کلید بازگشتی وجود ندارد و ناگهان به دلیل اینکه با آزمون و خطا در حال بررسی کلیدهای مختلف هستم، صفحۀ نمایش نتایج را می‌بندم و مجبورم دوباره کار را از ابتدا شروع کنم.

نتیجۀ بررسی فیلمهای ضبط شده از کاربران، تأییدی بر این یافته‌هاست. با وجودی که کاربران معتقد بودند که کار با نرم افزار آسان است، مشاهده می‌شد که در زمان جستجو، بیشتر کاربران تا مدتی مکان‌نما را بی‌هدف در صفحه حرکت می‌دادند. از طرف دیگر، در بررسی فیلمهای ضبط شده مشخص شد برخی از کاربران تمایل دارند در مورد چگونگی تکمیل خانه‌های جستجو، مثالهای کوتاه و مناسبی آورده شود. امکاناتی از این قبیل موجب می‌شود که کار با سیستم برای افراد کم‌تجربه و یا باتجربۀ متوسط در کار با سیمرغ آسان جلوه کند (Fields, Keith & Blandford, 2003).

 

نمایش

نمایش بازیافتها امکان دیگری از فهرست است که کاربر نتیجه کار خود را در آن می‌بیند. در رابطه با این بُعد، امکان تغییر نظم در شیوۀ نمایش بازیافتها و انتخاب برخی از آنها، کفایت منابع بازیابی شده، و فراپیوند بودن نویسنده و موضوع بازیافتها، مورد سؤال قرار گرفت. برخی از کاربران (23%) اظهار داشتند که به برخی انتظارهایشان مانند تغییر نظم نتایج جستجو و نحوۀ نمایش بر اساس علاقۀ‌شان، توجه نشده است. هچنین، بر اساس فیلمهای ضبط شده و گفته‌های کاربران، یکی از دلایل سردرگمی آنها حین جستجو، این است که نمی‌دانند واژۀ مورد نظر آنها در کدام قسمت از اطلاعات کتابشناختی مدارک یافت شده وجود دارد و این مشکل در نرم‌افزارهای خارجی با برجسته‌سازی واژگان مورد جستجو در بازیافتها، برطرف شده است.

 

واژگان

زبان و واژگان، از جمله عوامل مطرح در محیط رابط نرم‌افزار است. برای اینکه کاربر درک درستی از محیط رابط داشته باشد، باید واژگان بکار رفته تا حد ممکن برای او قابل درک باشد. مانند پاسخها به سایر مقوله‌ها، کاربران نسبت به واژگان بکار رفته در صفحۀ رابط نرم‌افزار سیمرغ، نظرهای متفاوتی داشتند. برای نمونه، در حالی که 50% معتقد بودند که عبارتی مانند «بهترین پاسخ» برای آنها مفهوم است، حدود 30% مخالف و 20% تا حدودی موافق بودند. بیشتر پاسخ دهندگان (66%) مخالف این امر بودند که بیشتر واژگان به کار رفته در صفحۀ رابط کاربر، واژه‌های مرتبط با رشتۀ رایانه است، ولی با همین میزان اطمینان به ارتباط واژه‌ها به رشتۀ علم اطلاعات و دانش‌شناسی اشاره نکردند.

 

راهنما

بررسی متغیرهای مرتبط با راهنما نیز نشان داد که بیشتر کاربران (60%) از راهنمای فهرست استفاده می‌کنند اما، حدود 10% آنها این راهنماها را مناسب می‌دانند. اگرچه حدود 48% راهنماهای ارائه شده هنگام جستجو را مناسب می‌دانند، 41% آنها را کافی نمی‌دانند و با وجود اینکه لغات به‌کار رفته در پیغامهای خطا را ساده و قابل فهم می‌دانند، معتقدند راهنماییهای ارائه شده، روشن و واضح نیست. این اظهارنظر با دیدگاه گروه دیگری که گزینه‌های موجود را سردرگم‌کننده می‌دانند، همخوانی دارد. یکی از کاربران اظهار نمود:

گاهی اوقات نمی‌دانم آیکونی که در صفحه وجود دارد به چه معناست و به‌همین دلیل، سعی می‌کنم با آزمودن آن بفهمم که این آیکون چه کاربردی دارد.

از طرف دیگر، در این قسمت نیز پاسخها، مانند پاسخ به سؤالهای مرتبط با ویژگیهای دیگر، پراکندگی زیادی دارد. برای نمونه، در مورد روشن و واضح بودن راهنماها، مناسب بودن لحن راهنماها، و یا مناسب بودن محل قرار گرفتن صفحه راهنما پراکندگی پاسخها مشاهده می‌شود. ولی، پاسخ‌دهندگان با توافق بالا (حدود 70% و 77%) نیاز خود را در مورد پیشنهاد عبارتهای مناسب در زمان جستجو، افزودن مثال در صفحه رابط و نیز وجود راهنمایی برای اصلاح اشتباه تایپی، اعلام داشتند.

بر اساس یافته‌های پژوهش که در بخش پیشین به آنها اشاره شد، می‌توان به سؤالهای پژوهش پاسخ داد. در سؤال اول که میزان استفاده‌پذیری نرم‌افزار سیمرغ از دیدگاه کاربران را مورد پرسش قرار داده است، اگر مساحت پنج ضلعی در تصویر1، را که با خط ممتد احاطه شده است، سطح استفاده‌پذیری مطلوب (میانگین امتیازهای مورد انتظار) در نرم‌افزار در نظر بگیریم، میانگین نظرهای کاربران نسبت به میزان استفاده‌پذیری (امتیازهای قابل مشاهده)، سطح درونی نمودار است که با خط نقطه‌چین، مشخص شده است.

 

 

­

 

تصویر1 . میزان استفاده­پذیری سیمرغ از دید کاربران سیمرغ بر پایۀ میانگین کلیِ ویژگیهای مورد نظر در این پژوهش

 

همان‌گونه که در نمودار بالا قابل مشاهده است، وضعیت استفاده‌پذیری نرم‌افزار سیمرغ به لحاظ ویژگیهای کاربرمداری، پایین‌تر از سطح مورد انتظار قرار دارد. در این میان، به ترتیب وضعیت رابط کاربر، جستجو، راهنماها بهتر از واژگان و صفحه نمایش است. این امر نشان‌دهندۀ این مسئله است که با وجود تحولات این نرم‌افزار در طول سه دهه که از تولد آن می‌گذارد، هنوز از دید کاربر استفاده‌پذیری مطلوبی ندارد.

در مورد سؤال دوم که پارادایم حاکم در طراحی این نرم‌افزار را مورد پرسش قرار داده است، همان‌طور که در پاسخ به سؤال یک پژوهشی مورد اشاره قرار گرفت، سیمرغ استفاده‌پذیری مناسبی ندارد. همان‌طور که در بحثهای نظری مطرح شد، استفاده‌پذیری شاخصی برای سنجش پارادایم کاربرمداری است. بنابراین، می‌توان نتیجه گرفت که در طراحی سیمرغ هنوز پارادایم کاربرمداری مورد نظر قرار نگرفته است. بنابراین، تا زمانی که این تغییر نگرش بوجود نیاید، باید شاهد گلۀ کاربران از سیستم و نارضایتی و یا رضایت متوسط آنها از چنین سیستمهایی باشیم.

 

بحث و نتیجه‌گیری

تحلیل اطلاعات بدست آمده نشان داد اگرچه فهرست رایانه‌ای سیمرغ برخی از نیازهای کاربران را در نظر گرفته و رشد به نسبت خوبی را تجربه کرده است، هنوز جایگاه خود در میان رقبا در کشورهای پیشرفته که پارادایم کاربرمداری را جایگزین پارادایم نظام‌مداری کرده‌اند، به دست نیاورده است. نتایج پژوهشهای بررسی شده نیز نشان داد که سیستمهای رایانه‌ای کتابخانه‌ها در ایران، از جمله سیمرغ دارای مشکلاتی در استفاده هستند. بنابراین، به نظر می‌رسد پاسخ این سؤال که چندین سال پیش برای «بورگمن» (1996) مطرح بود و پس از 16 سال در این پژوهش نیز مطرح شد، آشکار است. بر پایۀ نتایج این پژوهش، به نظر می‌رسد پارادیم سنتی هنوز در طراحی فهرستهای رایانه‌ای داخلی از جمله سیمرغ، حاکم است؛ یعنی، این سیستم چنان که انتظار می‌رود بر پایۀ نیاز کاربران طراحی نشده است. به سخن دیگر، ذهنیت طراحان این نرم‌افزار در هنگام طراحی رابط کاربر، بر نیازها و رفتارهای اطلاع‌یابی کاربران متمرکز نبوده است. همان‌طور که نورمن (درحسینی، 1391) معتقد است، گویا درک کاربر با درک طراحان سیستم یکی نشده تا سیستمی کاربرمدار طراحی شود. در پارادایم کاربرمداری در طراحی نرم‌افزارهای کتابخانه‌ای، تمامی عوامل مرتبط با طراحی نظام بر نیازها و رفتارهای کاربران نهایی متمرکز است. به سخنی دیگر و بر پایۀ اطلاعات به دست آمده از متون و نیز کاربران، ضروری است در رابط کاربر از واژگان آشنا برای کاربر استفاده شود، نمادهای گرافیکی بر پایۀ شناخت کاربر باشد، نه تنها کمکهایی (شامل مثالهای ملموس) در صفحه جستجو و در فضای مورد استفاده فراهم شود، بلکه راهنمای گام به گام ساده که بر اصول یادگیری متمرکز است، وجود داشته باشد. وجود راهنماها به راحتی قابل شناسایی باشد، صفحه رابط کاربر قابل مدیریت برای کاربر باشد و بتواند به شخصی‌سازی آن (در رابطه با رنگ، ذخیرۀ بازیافتها و یا ارسال آنها و...) بپردازد، فضایی که کاربر در آن قرار دارد به راحتی قابل تشخیص و امکان برگشت‌پذیری در فعالیتها و در صفحه وجود داشته باشد.

از طرف دیگر، پاسخهای پراکنده و گاه نقض کنندۀ نظرهای کاربران نشان داد پارادایم حاکم بر دید کاربران نیز پارادایمی سنتی است. بنابراین، کاربران نیز نیاز دارند تغییر نگرش دهند. این تغییر بر عهدۀ کیست؟ این پژوهش، زمینه‌ای برای پژوهش دیگری فراهم می‌کند تا به این سؤال پاسخ دهد. بر پایۀ یافته‌ها، برای طراحی سیستمهای استفاده‌پذیر، پیشنهادهایی چند برای طراحان نرم‌افزارهای کتابخانه‌ای ارائه می‌شود:

- استفاده از پژوهشها: از نتایج پژوهشها و پارادایم حاکم در جهان در طراحی و توسعۀ نرم افزارهای کتابخانه‌ای استفاده شود.

-  تغییر نگرش: شرکتهای نرم‌افزاری از متخصصان کتابداری و اطلاع‌رسانی برای آموزش پاردایمهای نوین به طراحان استفاده کنند.

-  تعامل با کتابداران: تعامل با کتابداران، به عنوان کسانی که شناخت خوبی از کاربر و نیازهای او دارند، افزایش یابد تا بین درک آنها از سیستم با درک کاربر، هماهنگی بوجود آید.

- خلاقیت و ایده‌گرفتن از نمونه‌های موفق: بجای فقط تمرکز بر نمونه‌های داخلی، به رقابت با نرم‌افزارهای مشابه خارجی پرداخته شود. این امر، عاملی در تغییر پارادایم در طراحی می‌تواند باشد.

- اسدی، مریم. (1389). بررسی روندهای موجود در ارزیابی نظامهای بازیابی اطلاعات. ارتباط علمی. دوره 18، شماره 3، اسفند.
- تحریری، شهره (1386). بررسی تطبیقی کارآیی نرم‌افزارهای نوسا و پارس‌آذرخش از جنبه جستجو و بازیابی اطلاعات. پایان‌نامه کارشناسی ارشد، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه تربیت مدرس.
- حسینی، سید مهدی (1391). ﺑﺮرﺳﯽ دﯾﺪﮔﺎه ﮐﺎرﺑﺮان ﭘﯿﺮاﻣﻮن ﺗﺄﺛﯿﺮ وﯾﮋﮔﯽﻫﺎی ﺗﻌﺎﻣﻠﯽ راﺑﻂ ﮐﺎرﺑﺮ ﭘﺎﯾﮕﺎهﻫﺎی اﻃﻼﻋﺎﺗﯽ ﺑﺮ رﻓﺘﺎر ﻋﻠﻤﯽ آﻧﻬﺎ ﺑﺎ ﺗﺄﮐﯿﺪ ﺑﺮ ﻧﻈﺮﯾﻪ ﺗﺠربه دلپذیر. پایان‌نامه دکتری کتابداری و اطلاع‌رسانی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه فردوسی مشهد.
- زره‌ساز، محمد، رحمت‌الله فتاحی و محمدرضا داورپناه (1385). بررسی و تحلیل عناصر و ویژگیهای مطرح در رابط کاربر نرم‌افزار سیمرغ و تعیین میزان رضایت دانشجویان دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه فردوسی مشهد از تعامل با این نرم‌افزار. کتابداری و اطلاع‌رسانی، دوره 36، شماره 4.
- زوارقی، رسول (1384). ارائه الگویی برای ویژگیهای نمایشی و رابط کاربری در اپکهای وب بنیاد کتابخانه‌ای براساس ملاک‌های موجود جهانی و نظرات صاحب نظران به منظور بررسی تطبیقی اپکهای وب بنیاد موجود در کتابخانه‌ها و مراکز اطلاع‌رسانی ایران. پایان‌نامه کارشناسی ارشد، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه شهید چمران.
- زوارقی، رسول (1386). ارزیابی وب اپک سیمرغ بر اساس دو عامل نمیاش و رابط کاربری. فصلنامه کتاب. شماره 70.
- شاپوری، سودابه (1379). بررسی مشکلات جستجوی موضوعی استفاده‌کنندگان در فهرست رایانه‌ای کتابخانه مرکزی، پایان­نامه کارشناسی ارشد، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه فردوسی مشهد.
- طبرسا، فرشته و محسن نوکاریزی (1388). میزان و عوامل موثر بر فهم کتابداران از واژگان محیط رابط. علوم و فناوری اطلاعات، دوره 25، شماره 2.
- فتاحی، رحمت‌الله و مهری پریرخ (1379). ارائه شده در مجموعه مقالات همایش فهرستهای رایانه‌ای؛ کاربرد و توسعه. مشهد: دانشکده علوم‌تربیتی و روانشناسی دانشگاه فردوسی مشهد، آبان 1387. ص.340-327.
- فتاحی، رحمت‌الله و مهری پریرخ (1385). نرم‌افزارهای کتابخانه‌ای. دایرة‌المعارف کتابداری و اطلاع‌رسانی. قابل دسترس در:
- کوهن، توماس اس (1387). ساختار انقلاب‌های علمی. ترجمه عباس طاهری. تهران: قصه.
- موسوی چلک، افشین (1379). بررسی تطبیقی کارایی نرم‌افزارهای کتابخانه‌ای از دیدگاه فهرست‌نویسی. ارائه شده در مجموعه مقالات همایش فهرستهای رایانه ای؛ کاربرد و توسعه. مشهد: دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه فردوسی، مشهد 28-27 آبان 1387. ص. 267-246
- نوروزی، یعقوب و سحر نعمتی (1389). ارزیابی نرم‌افزارهای جامع کتابداری تحت وب پارس‌آذرخش، نوسا و نمایه در بازیابی اطلاعات. تحقیقات اطلاع‌رسانی و کتابخانه‌های عمومی. دوره 16، شماره 1
- نوکاریزی، محسن (1385). تحلیل واژگان محیط رابط در نرم‌افزارهای جامع کتابخانه‌ای فارسی و قابلیت فهم کاربران از آنها به منظور ارائه یک الگوی مفهومی مناسب. پایان‌نامه دکتری کتابداری و اطلاع‌رسانی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه فردوسی مشهد.
- هاشم‌زاده، محمد جواد و معصومه یگانه‌فر (1389). تحلیل میزان درک کاربران از نمادهای تصویری محیط رابط گرافیکی نرم‌افزار سیمرغ. تحقیقات اطلاع‌رسانی و کتابخانه‌های عمومی. دوره 16، شماره 3.
- Borgman, C. L. (1987). Individual differences in the use of information retrieval systems:  Some issues and some data. Proceedings of 10th annual International ACMSIGIL Conference on research and development in Information Retrieval. p. 61-71.
- Borgman C (1996). Why are Online Catalogs Still Hard to Use?" Journal of the American Society for Information Science 47 (7): 499.
- Dervin, B., and Nilan, M. (1986). Information needs and uses. In: -Williams, M.E. (ed.) Annual Review of Information Science and Technology. White Plains, NY: Knowledge Industry Publications, Inc., 21 2-33
- Crawford, C.; Thom, C.; Paweles, J. (1993). Survey of subject access in academic library catalog in Great Britain. Journal of Librarianship and Information Science. 52(2), 85-93
- Dorner, D. G.; Curtis, A. (2004). A comparative review of common user interface products. Library Hi Tech, 22 (2), 182-197
- Edrington, V. L. (1999). User interface design and usability testing: An application. Master’s paper submitted to the faculty of the School of Information and Library Science of the University of North Carolina. Available in: ils.unc.edu/MSpapers/2482.pdf
- Fields, B.,  Keith, S. and Blandford, A. (2003). Usability evaluation of digital libraries: A tutorial. Presented at: Joint Conference on Digital Libraries (JCDL, Houston, US.
- G¨oransson, Bengt; Gulliksen, Jan and Boivie, Inger. 2003. The Usability design process – Integrating user-centered systems design in the software development process. Software Process Improvement and Practice. 8:111—118.
- Jokela, T., Ivari, N., Matero, J. and Karukka, M. (2003). The standard of user-centered design and the standard definition of usability: analyzing ISO 13407 against ISO 9241-11. In Proceedings of the Latin American conference on Human-computer interaction, August 17-20, 2003, Rio de Janeiro, Brasil: 53–60. available online at:
- Lindstorm H. & Malmsten, M. (2008). User-centred design and the next generation OPAC – a perfect match?. Available in : http://dewey.library.nd.edu/mailing-lists/ngc4lib/ in 1391/7/2.
- Mi, J.& Weng, C. (2008). Revitalizing the Library OPAC: Interface, Searching, and Display Challenges. Information technologies & libraries, V.27, No. 1.  Available in : www.ala.org/lita/ital/files/27/1/mi.pdf  in 1391/7/20.

- Nielsen,  Jakob. (2005). Ten Usability Heuristics. Available online:  http://www.useit.com/papers/heuristic/heuristic_list.html on 20/10/2012. on 20/10/2012

- Razilan A. Kadir, Wan A. K.W. Dollah, Fatimah A. Saaid, Diljit S. (2009). Academic Digital Library’s Evaluation Criteria:User-Centered Approach. Available in: http://www.waset.org/journals/ijshs/v3/v3-106.pdf in 1391/7/20.
- Ruzegea, M., (2012). The Usability of OPAC Interface Features: The Perspective of Postgraduate Students at International Islamic University Malaysia (IIUM). Library Philosophy and Practice. Available in:  
 http://digitalcommons.unl.edu/cgi/viewcontent.cgi?article=1765&context=libphilpracon 20/10/2-12
- Yushiana, M., & Abdul Rani, W. (2007). Heuristic evaluation of interface usability for a web-based OPAC, Library HiTech, 25(4), 538 – 549
- Wersig, G. (1993) Information science: The study of postmodern knowledge usage. Information Processing & Management, 29(2), 229-239