نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی بین الملل دانشگاه علامه طباطبایی
2 دکترای مدیریت سیستم دانشگاه شهید بهشتی
3 دانشجوی دکترای مدیریت بازاریابی بین الملل دانشگاه تربیت مدرس
چکیده
کلیدواژهها
از نظر تاریخی، تعالی یک ملت در دستاوردهای فرهنگی آن ریشه دارد و پیشرفت کتابخانهها، بهعنوان نشانه و راهنمای فرهنگی هر ملت، به تلاش عمومی برای بهبود وضع اجتماعی، اقتصادی و فکری و تا حد زیادی اندازه و سازمان اجتماعی بستگی دارد (موکهرجی، 1382). کتابخانهها ازبدوشکلگیریتاکنونمهمترینمرکزجمعآوریونگهداریازآثارمکتوبهرکشور شمرده میشوندوبدینلحاظپاسدارمیراثعظیمفرهنگیهرملتی میباشند،وبرهمیناساسجایگاهویژهای درهرکشوردارندووظیفهایمهمرابهدوش میکشند (عصاره،1384). نقش و اهمیت کتابخانهها در پیشرفت بشر امروزی بر هیچ کس پوشیده نیست. کتابخانهها نهادهایی اجتماعی هستند که با گردآوری، سازماندهی و نگهداری دانش مدوّن بشر، امکان رشد اندیشه، شکوفایی استعدادها و باروری ذهن خلاّق انسانهای پویا و جستجوگر را فراهم میکنند. با توجه به گسترش روزافزون علوم و فنون در زمانها و مکانهای مختلف، تنها کتابخانهها هستند که دسترسی آسان به انبوه دانش بشری را میسر ساخته و تبادل افکار را امکانپذیر میسازند (کتابی و دیگران،1390). مشکلاتوچالشهایموجوددرکتابخانهها،مدیریت کتابخانهها رابهوظیفهایپیچیدهتبدیلکردهاست. مدیرانامروزبایدراهتحولراپیشبگیرندوتلاشکنند تاکتابخانهها بهسویوضعیتمطلوبحرکتکنند.لذا امروزهمدیریتکتابخانهها،مدیریتتغییروتحولاست. برایموفقیتدراینامر،مدیرانابتدابایدبدانندچهچیز رابایدتغییربدهندوبهچهسوبایدحرکتکنند. مدیران بایدمشکلاتراببینند،اطلاعاتلازمرادربارهفعالیتها ونیازهابه دستآورند،رابطهمیانمشکلاتبانیازهاو اطلاعاترادرککنندوبااستفادهازفرصتها وامکانات، بهارائهراهحلپاسخگوییبهنیازهابپردازند (پریرخ، 1382).
با توجه به همة این نکات باید دانست یکی از شاخصهای اصلی سنجش توسعهیافتگی کشورها، سهم یک جامعه در تولید دانش است که با توجه به نقش کتابخانهها در این روند، ارزیابی عملکرد کتابخانهها و به تبع آن ارتقای کارایی آنها اهمیتی روزافزون یافته است. موضوع سنجش عملکرد، دیرزمانی است در متون کتابداری و اطلاعرسانی جایگاه ویژهای را به خود اختصاص داده و مسائل بحثانگیز و مختلفی را میان صاحبنظران باعث شده است. در لزوم ارزیابی عملکرد کتابخانهها همچون سایر مؤسسههای خدماتی شکی نیست، اما ارائه راهکاری صحیح و دقیق و چندبُعدی که بتواند به درستی فرایند ارزیابی عملکرد یک واحد کتابخانهای را انجام دهد، اهمیت دارد (کتابی و دیگران، 1390). با توجه به اهمیت بررسی کارایی در کتابخانههای کشور، در این تحقیق به بررسی کارایی استانها در مبحث کتابخانههای نهادی و مشارکتی طی چهارسال پرداخته و برای موشکافی بیشتر، تحلیل حساسیت شاخصها انجام شده است.
1-2. کتابخانههای نهادی و مشارکتی
در برشماری انواع کتابخانه در زیرمجموعه کتابخانههای عمومی، هفت مورد ذکر میگردد که سه مورد آنها عبارتند از:
1. کتابخانههای عمومی نهاد(نوع1): تمامی کتابخانههای عمومی که به موجب قانون توسط نهاد اداره میشوند، تمامی هزینههای آن اعم از پرسنلی و ... توسط نهاد تأمین و پرداخت میشود. مالکیت تمامی اموال منقول و غیر منقول اینگونه کتابخانهها متعلق به نهاد بوده و یا حق انتفاع اموال غیر منقول در اختیار نهاد میباشد.
2. کتابخانههای عمومی نهاد (نوع2): کتابخانههای عمومی هستند که همانند کتابخانههای عمومی (نوع1) بوده، اما نهاد میتواند حسب صلاحدید و تشخیص، ادارة کتابخانه و مدیریت آن را در قالب قراردادی به صورت کوتاهمدت یا بلندمدت به اشخاص حقیقی یا حقوقی ذیصلاح واگذار کند. مالکیت اموال منقول و غیر منقول و نظارت بر تمامی امور اینگونه کتابخانهها، برای نهاد محفوظ است.
3. کتابخانه عمومی مشارکتی: کتابخانهای است که با تأمین مکان، تجهیزات و نیروی انسانی واجد شرایط، توسط افراد سازمانها و مؤسسههای دولتی و غیر دولتی با مشارکت نهاد در اموری نظیر تأمین منابع کتابخانهای، نرمافزار، تجهیزات، خدمات آموزشی کتابداری و حسب مورد، کمکهای نقدی در قالب قرارداد مشارکت مدنی طبق ضوابط موضوع این شیوهنامه، تأسیس و اداره میشود. (مصوبه 11/12/87 هیأت امنای کتابخانههای عمومی کشور). طبق اظهار نظر کارشناسان نهاد کتابخانههای عمومی کشور، در حال حاضر از بین نهادههای مورد استفادة کتابخانهها، فقط تأمین کتابها در نهادیها و مشارکتیها توسط این سازمان انجام میگیرد و تأمین دیگر نهادهها در کتابخانههای مشارکتی برعهدة مشارکتکنندگان است.
علاوه بر تقسیمبندی موجود، بند 11 در برنامة میانمدت بهبود و توسعه نهاد کتابخانههای عمومی از ارتقای سطح مشارکتهای مردمی یاد میشود که در ابعاد، طراحی و ایجاد انجمن خیرین کتابخانهساز در سطح ملی، استانی و شهرستانی و حمایت از آنان، اصلاح شیوهنامة تأسیس و ادارة کتابخانههای مشارکتی، حمایت از افراد و تشکّلهایی که مبادرت به ایجاد و ادارة کتابخانههای عمومی میکنند، طراحی و حمایت از تشکّلهای مردمی برای توسعة فرهنگ کتابخوانی بویژه مطالعه (کتابخوانی) مفید یاد میشود. (سایت نهاد کتابخانههای عمومی کشور).
2-2. مفهوم کارایی و روشهای اندازهگیریکارایی
کارایی مفهومی مهم و پیچیده دارد که در حوزههای مختلف با تعریفهای متفاوت به کار گرفته میشود. در برخورد با واژه کارایی، با مجموعهای از مفاهیم و تعریفها روبرو میشویم. کارایی ممکن است نسبت ستانده به نهاده باشد. گاه ممکن است نسبت هزینه واقعی به هزینه استاندارد برای محاسبه کارایی به کار رود (پورکاظمی و رضایی، 1382؛ پورکاظمی و غضنفری، 1384). از دیدگاه اقتصادی، کارایی در مورد یک بنگاه به دو نسبت اشاره دارد: نسبت اول، امکانپذیری حداکثر تولید با یک مجموعه نهاده معین (یا حداقل نهاده برای تولید ستانده معین) که این نسبت کارایی فنی نامیده میشود. بنابراین، تنها نهادههایی در این نسبت لحاظ میشود که خاصیت فیزیکی و خریداری داشته باشند. در مورد نسبت دوم نیز نسبت ستانده به نهاده است که البته یک شکل آن به صورت ارزش ستانده به ارزش نهاده تعریف میشود؛ یعنی قیمتهای محصولات و همچنین نهادهها مورد بحث قرار میگیرند و آن را کارایی قیمتی(تخصیصی) مینامند. در این حالت، کارایی اقتصادی حاصلضرب کارایی تکنیکی(فنی) و کارایی قیمتی است. در حقیقت، علت به کارگیری این کارایی این است که حل مشکلات فنی تولید برای یک بنگاه کافی نیست و بنگاه باید عملکرد خود را با قیمتهای رایج و نسبی نهادهها در بازار تطبیق دهد (پورکاظمی و رضایی، 1382؛ پورکاظمی و غضنفری، 1384).
بهطورکلی، روشهای ارزیابیکاراییبهدودسته تقسیم میشوند: روشهای پارامتریو روشهای ناپارامتری.
الف)روشهای پارامتری: بهروشهاییاطلاقمیگرددکهدر آنها ابتدایکشکلخاصبرایتابع تولید درنظرگرفته میشود؛سپسبایکیازروشهای برآوردتوابعکهدرآمارواقتصادسنجیمرسوماست،ضرایبمجهول(پارامترهای) اینتابعبرآوردوبااستفادهازتابعبرآوردشده،کاراییمحاسبهمیشود. چوندراینروش،پارامتریاپارامترهاییازتابعبرآوردمیشود،بهروشهایپارامتری معروفند.مهمترینروشهای پارامتریبهقرارذیلاست: تابعتولیدمرزیقطعی[1]، تابعتولیدمرزیقطعیآماری[2]، تابعتولیدمرزیتصادفی[3]، تابعسود[4] (امامی میبدی،1384).
ب) روشناپارامتری: دراینروشباکمکتکنیکبرنامهریزیریاضی، کارایینسبی بنگاهها محاسبه میشود ودیگرنیازیبهبرآوردتابعتولیدنیستوچنانچه بنگاههادارایچندخروجیمتفاوتباشند،دراینروشارزیابیکاراییدچار مشکلنمیشود.اماایننکتهرابایددرنظرگرفتکهکاراییحاصلدراینروش درمقایسهباسایرواحدهابودهونسبیمیباشد.روشتحلیلپوششیدادههارا میتوانبهعنوانیکیازروشهایناپارامتریمعرفینمود (امامی میبدی،1384).
[1]. Deterministic Frontier Production Function.
[2]. Deterministic Stochastic Frontier Production Function.
[3]. Stochastic Frontier Production Function.
[4]. Profit Function.
-2. پیشینة تحقیق
بررسی کارایی کتابخانهها با محوریت مقایسة دو ساختار مختلف سازماندهی، تاکنون در پژوهشی بررسی نشده است. با این حال، برخی از مقالههای مرتبط با ماهیت کلّی تحقیق، در ادامه مرور میشوند.
«نوح»[1] (2011) در مقالهای با عنوان «اندازهگیری استفاده از منابع اطلاعاتی در کتابخانههای دانشگاهی با استفاده از تکنیک تحلیل پوششی دادهها ([2]DEA)» کتابخانههای دانشگاهی دیجیتال آمریکا را بررسی کرد و با تحلیل حساسیت شاخصها، مشخص نمود تعداد منابع دیجیتال کتابخانهها حساسترین شاخص در این مجموعه است.
«دو»[3] (2010) در مقالهای با عنوان «اندازهگیری عملکرد کتابخانههای مجازی منابع اطلاعاتی با استفاده از تحلیل پوششی دادهها (DEA)»، با تلفیق تحلیل پوششی دادهها و تکنیک AHP به بررسی و رتبهبندی 25 کتابخانه مجازی پرداخته است.
«جیانجی»[4] (2008) در مقالهای با عنوان «بررسی و اندازهگیری کارایی کتابخانههای عمومی با استفاده از تحلیل پوششی دادهها»، به بررسی و رتبهبندی کتابخانههای عمومی چین در سطح 31 استان این کشور پرداخته و استانها را بر این اساس رتبهبندی نموده است.
«ریچمان و سومرگاتر»[5] (2006) نیز در مقالهای با عنوان «بهکاوی کتابخانههای دانشگاهی؛ مقایسهای درونی با استفاده از تحلیل پوششی دادهها (DEA)»، 118 کتابخانه دانشگاهی را که زبان تدریس در آنها آلمانی بوده است، از 6 کشور جهان به صورت تصادفی انتخاب و با کمک تکنیک تحلیل پوششی دادهها، به بررسی کارایی و رتبهبندی آنها پرداختهاند. نتایج تحقیق آنها نشان داده است تقریباً یک سوم کتابخانهها از نظر فنی، کارا هستند.
«استانچوا و آنجلوا»[6] (2004) نیز در مقالهای با عنوان «استفاده از تکنیک تحلیل پوششی دادهها(DEA) برای اندازهگیری کارایی کتابخانهها» با استفاده از تحلیل پوششی دادهها، کتابخانههای دانشگاهی در کشور چک را با یکدیگر از نظر کارایی مقایسه نموده و در نهایت پیشنهادهایی برای بهبود وضعیت برای واحدهای ناکارا ارائه کردهاند.
«شیم»[7] (2003) نیز در تحقیقی با عنوان «به کارگیری تحلیل پوششی دادهها برای بررسی کتابخانههای مراکز علمی»، کارایی 95 کتابخانة عضو انجمن کتابخانههای جستجویی را بررسی و در نهایت پیشنهادهایی را برای بهبود کارایی آنها ارائه نموده است.
در بین تحقیقات داخلی نیز میتوان به مقالة «میر غفوری و شفیعی» (1386) با عنوان «رتبهبندی کتابخانههای دانشگاهیبراساس سطحعملکردبا استفادهازتکنیکهای تحلیلپوششیدادهها وبردا؛ (مورد: کتابخانههایدانشگاه یزد)» اشاره نمود که کتابخانههای دانشگاه یزد را با استفاده از 5 شاخص ورودی و 3 شاخص خروجی، مقایسه و رتبهبندی نمودهاند.
همة موارد بالا تأییدی است بر تناسب استفاده از شیوة تحلیل پوششی دادهها برای ارزیابی عملکرد کتابخانهها .
این تحقیق بر اساس هدف از نوع کاربردی و از نظر روش جمعآوری دادهها و ماهیت از نوع توصیفی - تحلیلی به شمار میرود. قلمرو مکانی این تحقیق تمامی استانهای کشور و قلمرو زمانی سالهای 89 و 90 است. با توجه به اینکه طرح تحقیق از نوع مدلسازی ریاضی است، نمونهگیری (به معنای انتخاب برخی از عناصر جامعة آماری) مبنای تحقیق نخواهد بود. ابزار جمعآوری اطلاعات برای تهیة پیشینه و ادبیات نظری این تحقیق،
[3]. Du.
[4]. Jian-xia.
[5]. Reichman & Sommersguter.
[6]. Stancheva & Angelova.
[7]. Shim.
مستندات کتابخانهای و اینترنتی بوده و از اسناد و مدارک برای جمعآوری دادهها و اندازهگیری استفاده شده است. این اسناد و مدارک مربوط به مراجع و منابع رسمی در این زمینه، یعنی نهاد کتابخانههای عمومی کشور، است که برای جمعآوری دادههای مربوط به شاخصهای ورودی و خروجی مدل، مورد استفاده قرار گرفته است.
در این تحقیق، از مدل ریاضی بسیار قوی برای محاسبه کارایی استفاده شدهاست. این مدل دارای ویژگیهای منحصر به فردی است که مهمترین آن، ارزیابی واقعبینانه نسبت به روشهای دیگر ارزیابی است. این روش، از مجموعه واحدهای تصمیمگیرنده (DMUs[1])، تعدادی را به عنوان کارا معرفی میکند و به کمک آنها، مرز کارایی را تشکیل میدهد، آنگاه این مرز را ملاک ارزیابی واحدهای دیگر قرار میدهد. لذا ملاک ارزیابی، واحدهای تصمیمگیرندهای هستند که در شرایط یکسانی فعالیت میکنند. ویژگی مهم دیگر این تحلیل، ارزیابی توأم مجموعهای از عوامل است؛ لذا تمامی عوامل نهادهای و ستادهای را باهم ارزیابی میکند. یکی دیگر از ویژگیهای اساسی این تحلیل، ویژگی«جبرانی بودن » مدلهای آن است. به عبارت ساده، این ویژگی به واحدهای تصمیمگیرنده اجازه میدهد کمبود یا ضعف خود را در هر ستاده یا نهاده به کمک سایر ستادهها یا نهادهها جبران کنند. با توجه به اینکه مدلهای تحلیل پوشش دادهها با برنامهریزی خطی قابل حل است، روش برنامهریزی خطی به واحد اندازهگیری حساس نیست. لذا، نهادهها و ستادهها میتوانند از واحدهای اندازهگیری مختلفی استفاده کنند (مهرگان،1383). فرایند کلّی تحقیق در شکل زیر منعکس شده است:
مدلهای اصلی تحلیل پوششی دادهها شامل CCR[1] و BCC[2] میشود که نامشان از فهرست ارائهکنندگان این مدلها گرفته شده است و به مدلهای بازده به مقیاس ثابت و متغیر معروفند. در این تحقیق نیز از این مدلها استفاده میشود. مدل ریاضی اولیه (شماره 1) و ثانویه (شماره 2) بازده متغیر افزایشی ورودیگرا که در این تحقیق استفاده شده، به صورت زیر است. [مهرگان،1383]
چند نکتة مهم در استفاده از این روش ریاضی، انتخاب رویکرد ورودی یا خروجیگرا، مقیاس بازده، وزن شاخصها و نحوه رتبهبندی واحدهای کارا میباشد. مدلهای اصلی تحلیل پوششی دادهها به سبب نبود ایجاد رتبهبندی کامل بین واحدهای کارا، امکان مقایسه واحدهای مزبور را با یکدیگر نمیدهد، اما در مورد رتبهبندی استانهای کارا، اغلب از دو روش استفاده میشود؛ اولی مشهور به روش «اندرسون و پیترسون»[1](A&P) است که در سال 1993 توسط افرادی با همین نام به یک نتیجه مناسب منجر شد. در این روش، با تغییر مرز اندازهگیری - فقط برای واحدهای کارا - به این مهم دست پیدا میکنند. دومین روش، استفاده از کارایی متقاطع است. در این روش، عملکرد یک واحد تصمیمگیری با توجه به وزنهای بهینة سایر واحدها مقایسه و در یک جدول متقاطع ترسیم میشود (کریمی،1385). در تحقیقی که گزارش آن را مطالعه میکنید، از روش اول یعنی A&P استفاده میشود. اعداد بیش از 100 در ارقام کارایی بر اساس این روش حاصل شده است. در تمایز رویکرد خروجی و ورودیگرا، مهمترین دلیل برای انتخاب مناسب، توجه به تغییرپذیری و امکان دستکاری برای مدیران واحدهای تصمیمگیرنده اعلام شدهاست؛ یعنی چنانچه امکان تغییر در شاخصهای ورودی بیشتر از خروجی باشد و مسئولان هر واحد تصمیمگیری، آزادی عمل بیشتری در تغییر آن داشته باشند، از مدلهای ورودیگرا استفاده میشود. در حالت بالعکس، شرایط برای استفاده از مدلهای خروجیگرا مناسبتر است (صبور، 1388). در این تحقیق، با توجه به هدف و ماهیت تحقیق، از روش خروجیگرا برای تحقیق استفاده شده است. نکتة مهم دیگر، انتخاب رویکرد مناسب در محاسبة کارایی، توجه به مقیاس بازده است. به منظور تعیین بازدة مقیاس در سطح واحد، از دو روش «زو»[2] و «فار و گروسکوف»[3] استفاده میشود (کریمی،1385) که در این مقاله، روش دوم به کار گرفته شده است. با استفاده از این روش، مشخص شده است که بازدة فزاینده، مناسب این تحقیق است. با این اوصاف، بهترین مدل برای این تحقیق، روش محاسبه کارایی با بازده مقیاس فزاینده و رویکرد ورودیگراست که مدل ریاضی اولیه و ثانویة آن در مدل ریاضی(1) و (2) ترسیم گردید. با همة این تفاسیر، در این تحقیق از نرمافزار
DEA MASTER.1 برای حلّ مدل استفاده شده است. افزون بر این، آمارهای توصیفی با استفاده از نرم افزار SPSS 16 استخراج شده است. ورودی و خروجیهای این تحقیق در جدول 1 دیده میشود.
گفتنی است، در ابتدا شاخصهای زیادی بررسی شد. اما، به دلیل اینکه تنها دادههای برخی از متغیرها هم موجود و هم معتبر بود، محدودیتهای ذاتی روش تحلیل پوششی دادهها ایجاب میکرد که ورودیها و خروجیهای موجود و معتبر بر اساس نظر کارشناسان انتخاب و در مدل مورد استفاده قرار گیرد.
-4. بررسی استانها
در جدول 2 مشاهده میشود که کتابخانههای مشارکتی استانهای سیستان و همدان در هر دو سال در صدر قرار دارند و کتابخانههای مشارکتی خراسان شمالی، گلستان و اصفهان در این دو سال درجایگاههای انتهایی قرار گرفتهاند. در بین کتابخانههای نهادی، استانهای قزوین و قم جایگاه مناسبی را در رتبههای اول در این دو سال داشتهاند و کتابخانههای نهادی یزد، آذربایجان غربی و فارس در انتهای ارقام کارایی قرار گرفتهاند. کاهش ارقام و رتبة کارایی استانهایی چون خراسان جنوبی، زنجان، مازندران، قزوین، گیلان و تهران در میان مشارکتیها و فقط هرمزگان در بین نهادیها بسیار بالا بودهاست که تحلیل این تغییرات به توجه بیشتری نیاز دارد. از طرفی، رشد عملکرد کتابخانههای استانهای خوزستان، کرمانشاه و بوشهر در میان مشارکتیها، پدیدهای است که در میان کتابخانههای نهادی دیده نمیشود. از قسمت سوم جدول که نمایانگر میانگین رتبههاست، چنین استنباط میشود که کتابخانههای مشارکتی و نهادی خراسان جنوبی، سیستان، ایلام و سمنان، رتبههای مناسبی را به خود اختصاص داده و در مجموع کارایی خوبی داشتهاند.
2-4. مقایسة کتابخانههای نهادی و مشارکتی
همانطور که در جدول 2 نیز مشخص است، میزان واحدهای کارا در بین مشارکتیها از 17 مورد به 8 مورد کاهش پیدا کردهاست. فاصلة سه استان اول در سال 1390 به شدت از استانهای پایینتر زیاد شدهاست که نشان از فاصله گرفتن برخی از استانها نسبت به بقیه دارد. در حالی که در میان نهادیها تعداد کاراها در عدد 11 ثابت مانده است. افزون بر این، تغییرات کارایی در بین مشارکتیها بسیار بیشتر از نهادیهاست. البته، ارقام مربوط به انحراف معیار، نمایانگر رشد تغییرات در کتابخانههای مشارکتی و کاهش آن در بین کتابخانههای نهادی است. اختلاف بیشترین و کمترین کارایی در میان کتابخانههای نهادی و مشارکتی درحال کاهش است، ولی اختلاف در میان مشارکتیها بسیار بالاست. از نظر دیگر، مشاهده میشود که ثبات در بین رتبهبندی و ارقام کارایی بین واحدهای استانی مشارکتی بسیار کم و در بین نهادیها بسیار بیشتر و قابل قبولتر است. در کل، این تحلیلها و تغییرات نشانگر نبود ساماندهی مشخص در بین کتابخانههای مشارکتی نسبت به نهادیهاست که مهمترین علت آن را میتوان در عمر کوتاه این کتابخانهها، جستجو کرد، در حالی که واحدهای نهادی به شکلی منسجمتر دست یافتهاند و هر سال نیز در حال بهتر شدن هستند. کاهش اختلاف بین بیشترین و کمترین کارایی، نمایانگر بهتر شدن مدیریت کلان و تسهیم بهتر منابع در طی این دو سال است. البته، ارقام بالاتر کارایی در بین کتابخانههای مشارکتی، نشانگر کارایی مناسبتر این نوع از کتابخانهها نسبت به روش نهادی است. محتوای دو ستون آخر جدول 2، نشاندهندة میانگین رتبة کتابخانههای مشارکتی و نهادی در دو سال 89 و 90 میباشد. بر این اساس، میتوان واحدهای تصمیمگیری را به سه دسته تقسیم کرد. اولین دسته استانهایی هستند که هم در بخش مشارکتی و هم نهادی رتبة مناسبی را دارا بودهاند؛ مثل استانهای خراسان جنوبی و سیستان، دسته دوم که در یک بخش دارای کارایی و رتبة پایین و در بخش دیگر دارای کارایی و رتبة بالا بودهاند؛ بسیاری از استانها در این گروه قرار میگیرند. و دسته سوم، کتابخانههای مشارکتی و نهادی استانهایی است که رتبهبندی و در نتیجه کارآیی پایینی دارند. این استانها عبارتند از: استانهای آذربایجان شرقی و غربی، مرکزی و اصفهان. البته، نباید رتبة یکسان برخی استانها در هر دو روش را نادیده گرفت، مثل آذربایجان شرقی، خراسان رضوی و گیلان.
در این تحقیق، با محور قراردادن چشمانداز گسترش مشارکت مردم در اداره کتابخانهها و اهمیت بررسی کارایی مراکز اطلاعرسانی، کارایی نسبی استانها در زمینة کتابخانههای عمومی و مشارکتی بررسی و مقایسه شد. نتایج، نشان از جایگاه ثابت سیستان و همدان در صدر کارایی کتابخانههای مشارکتی و یزد، آذربایجان غربی و فارس در انتهای کتابخانههای نهادی دارد. اعداد انحراف معیار، نمایانگر رشد تغییرات در مشارکتیها و کاهش آن در بین نهادیهاست. اختلاف بیشترین و کمترین کارایی در میان کتابخانههای نهادی و مشارکتی درحال کاهش است، ولی اختلاف در میان مشارکتیها بسیار بالاست. در کل، مقایسة کارایی این دو روش تأسیس و اداره کتابخانه نشان میدهد کتابخانههای مشارکتی هنوز به مرحلة ثبات ساختاری و سازماندهی نرسیدهاند، ولی کارایی بالاتری نسبت به نهادیها دارند. علاوه بر این، تفاوت بین استانها در مشارکتیها بسیار زیاد است و برخی استانها در حال توسعة زیرساختهای خود در این زمینهاند. از نگاهی دیگر و با توجه به دستهبندی که از میانگین رتبهبندی استانها در میان این دو مدل ذکر شد، میتوان گفت برخی استانها در هر دو گونه به صورت یکسان فعالیت دارند. منظور، دستة اول و سوم است. اما در دستة دوم که بسیاری از استانها در این دستهبندی قرار دارند، میتوان گفت کتابخانههای مشارکتی و نهادی در این استانها به صورت مکمّل یکدیگر ظاهر شدهاند و قدرت یکی مانع شکلگیری و احساس نیاز برای حضور دیگری نشده است. پیشنهاد میشود از تجربة مدیریت نهادیها در ساختار مشارکتیها استفاده و سازمان و یا ساختاری برای مدیریت اینگونه کتابخانههای تازه تأسیس و در مرحلة رشد ایجاد شود.