نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 عضوهیئت علمی فصلنامه سازمان
2 دانشجوی کارشناسی ارشد کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاه شهید چمران اهواز
چکیده
کلیدواژهها
مقدمه
یک جنبه از کارایی اعضای هیئت علمی، از طریق تولیدات علمی آنان اندازهگیری میشود. توجه روز افزونی به کارایی اعضای هیئت علمی معطوف میگردد؛ با وجود این، معیارهای کارایی چندان دقیق و روشن نیست. کارایی بر اساس هدفها و برنامههای مؤسسههای آموزشی و علمی تعریف میشود. آموزش خوب و تولیدات علمی با ارزش، دو معیار متداول برای ارزیابی اعضای هیئت علمی هستند.
«ادکینز و باد» (2006، ص. 375) معتقدند معیار «حقیقی» برای کارایی همیشه فریبنده خواهد بود. با وجود این، یک ارزیابی نظاممند که از معیارهای مستحکمی استفاده میکند، میتواند به روشن کردن پیشرفت یک حوزه به سمت تعالی کمک کند. یکی از راههای سنجش توان اعضای هیئت علمی، بررسی تولیدات علمی آنان است. آنان اضافه میکنند (2006، ص. 388) که تولیدات علمی به نشر مقاله و استناد محدود نمیشود. اگر چه این معیارها همچنان به عنوان معیارهای اصلی برای ارزیابی تولیدات علمی در آموزش عالی به کار میروند، تنها راه ارزیابی تولیدات علمی نیستند و به کارگیری این معیارها لزوماً با عث حذف برخی انواع فعالیتهای علمی مثل تألیف کتاب، ارائه مقاله در کنفرانس و برخی محیطهای نشر مانند ژورنالهای وب - محور، بلاگها، یا شکلهای دیگر انتقال اطلاعات میشود.
مشارکت در تولید اطلاعات علمی، نوآوری و فناوری، و به طور کلی مشارکت در روند توسعة علم جهانی در هر کشور، بیانگر میزان رشد و توسعة آن به شمار میرود (روزی طلب، 1389). در ایران بحث تولید علم برای نخستین بار در سال 1365 در دانشگاه تهران مطرح شد و از سال 1379 به بعد بحث تولید علم در حوزة پژوهشی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری مطرح گردید (موسوی موحدی، کیانی بختیاری، و خان چمنی، 1382). در حال حاضر، با توجه به اینکه دانشگاهها به عنوان یکی از مراکز تولیدکنندة علم نقش مهمی در توسعة علمی ایفا میکنند و دانشآموختگان مقطع دکتری مهمترین پشتوانههای علمی کشور شمرده میشوند، یکی از هدفهای وزارت علوم، تحقیقات و فناوری اعتلای موقعیت آموزشی، علمی و فنی کشور در چارچوب قانون اعزام دانشجو به خارج بوده است. اما، به لحاظ تغییرات ایجاد شدة سالهای اخیر در سیاستهای دولت از نظر توسعة آموزش عالی در سطح دکتری در ایران و کُند شدن فرایند اعزام دانشجو در مقطع دکتری در دهههای اخیر، پژوهشگران حاضر بر آن شدند تا دریابند افراد آموزش دیده در کشور در مقطع دکتری در مقایسه با دانشآموختگان خارج از کشور از بنیة علمی و پژوهشی برابری برخوردار هستند؟ با توجه به اینکه اعزام دانشجو در مقطع دکتری برای رشتههایی که دارای دورة دکتری داخلی هستند، بویژه در حوزههای علوم انسانی و علوم اجتماعی، تقریباً ممنوع شده است (حیاتی، 1384)، انگیزه برای انجام این پژوهش تقویت شد، زیرا بهزعم پژوهشگران حاضر، با توجه به هزینههای کلانی که صرف تحصیل دانشجویان در مقطع دکتری در خارج از کشور میشود، چنانچه دانشآموختگان مقطع دکتری در دانشگاههای داخل همپای دانشآموختگان خارج کشور قادر به تولید اطلاعات علمی باشند، شاید ضرورت چندانی برای اعزام دانشجو به خارج کشور نباشد و احتمالاً سیاست انقباضی دولت در راستای کُند نمودن اعزام دانشجو به خارج تأیید گردد. برای دریافت تصویر روشنی از تاریخچه و وضعیت آموزش کتابداری در ایران، به «حیاتی» (1384 و 1996)، «فرج پهلو» (1390)، «مطلبی» (1390) و «فتاحی» (1390) مراجعه شود.
«ادکینز و باد» (2006، ص. 375) مینویسند تحقیق در مورد تولیدات علمی اعضای هیئت علمی کتابداری در آمریکا برای نخستینبار در سال 1983 توسط «هیز» آغاز شد؛ سپس «باد و سیوی» (1996) و به دنبال آنان «باد» (2000) در مجموع از سال 1969 تا سال 1998 را بررسی کردند. آخرین مطالعه در این زمینه، پژوهش «ادکینز و باد» (2006) است که از سال 1999 تا سال 2004 را پوشش داده است. این مطالعه در امتداد سه پژوهش پیشین، رشد تولیدات علمی در کتابداری و اطلاعرسانی و در نتیجه افزایش کارایی اعضای هیئت علمی در آمریکا را نشان میدهد. نتایج تحقیق نشان داد تولیدات علمی اعضای هیئت علمی کتابداری آمریکا در تمام رتبهها افزایش داشته است. برای مثال، در حالی که 3/45% از «استادان» دست کم یک مقالة منتشر شده در خلال 1981 تا 1992 داشتند، این رقم برای دورة 1999 تا 2004 به 1/57% رسید. 4/44% «دانشیاران» حداقل یک مقاله در فاصله 1981 تا 1992 داشتند، که در فاصله 1993 تا 1998 به 3/55% و برای دورة زمانی 1999 تا 2004 به 5/57% افزایش یافته است. کمترین رشد برای «استادیاران» بود. 9/42% آنان حداقل یک مقاله در فاصلة 1981 تا 1992 داشتند که این درصد در فاصلة 1993-1998 به 3/41% کاهش یافت، اما در فاصلة سالهای 1999 تا 2004 با رشدی اندک به 6/45% افزایش پیدا کرد.
«شاو و وان» (2008) نشان دادند شمار انتشارات اعضای هیئت علمی کتابداری به طور مستمر با پیشرفت رتبة علمی آنان افزایش یافته است. استادیاران، بیشتر مقالة کنفرانس چاپ میکنند و مقالههای مجلههای کمتری منتشر میکنند؛ الگویی که در مورد استادان و دانشیاران وارونه است. نتایج پژوهش «موکهرجی» (2010) نشان داد در طول 7 سال گذشته، میزان انتشارات علمیِ حوزة کتابداری و علم اطلاعات در کشورهای آسیایی دو برابر شده و در میان کشورهای آسیایی نویسندگان چینی بیشترین سهم در تولید مقاله را داشتهاند؛ تایوان و کرهجنوبی در مرتبة دوم و سوم و ایران در رتبة دهم قرار دارد.
در ایران، نتایج پژوهش «شیخینژاد» (1386) بر روی 673 اثر تألیفی مربوط به182 عضو هیئت علمیکتابداری حاکی از آن است که تولیدات علمیبه ترتیب از بیشترین به کمترین در قالب مقاله مجله، مقاله مجموعه، کتاب، و مقاله همایش بودهاند. سرانة تولیدات علمیمردان 70/3 و زنان 68/3 اثر، و بیش از 90% آثار تولید شده به زبان فارسی بوده است. «میرحسینی و مهری» (1386) در پژوهشی دریافتند 8/73% اعضای هیئت علمی کتابداری دانشگاههای دولتی و آزاد اسلامی استان تهران دارای مدرک دکتری هستند و 69% آنان در مرتبة علمی استادیاری میباشند. دانشگاههای مورد مطالعه از لحاظ تولید مقالهها در نشریههای داخلی غنیتر بودهاند و عواملی مانند طولانی بودن مراحل تصویب طرحها، کتابهای تألیفی و ترجمههای ارائه شده تا مرحلة چاپ، وجود موانع مختلف برای شرکت در سمینارها و کنفرانسها و ضعف امکانات پژوهشی، از موانع مؤثر در تولید علم به شمار میروند. در پژوهشی در مورد تولیدات علمی اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، «فروغی وخرازی» (1386) بیشترین مشارکت اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه را در تولید پایاننامه گزارش کردند.
«نوروزی» (1388) در مقالهای به ارزیابی تولیدات علمی متخصصان کتابداری و علم اطلاعات ایران بر مبنای مقالههای بینالمللی موجود در پایگاه استنادی Web Of Science از سال 1971 تا 2008 پرداخت. نتایج نشان داد وضعیت کمّی مقالههای منتشر شده توسط این متخصصان پایین است. با وجود این، در مقایسة تعداد تولیدات علمی کتابداران ایرانی نسبت به دوره قبل از انقلاب اسلامی، تعداد مقالههای منتشر شده پس از انقلاب رشد خوبی داشته است.
پیشینة پژوهش حاضر و بررسیهای دیگر انجام شده توسط پژوهشگران حاضر نشان داد تاکنون مقایسهای بین تولیدات علمی دانشآموختگان دکترای دانشگاههای داخل و خارج کشور در هیچ رشتهای با هدفی که این تحقیق دنبال میکند، انجام نشده است. از سوی دیگر، یافتههای این پژوهش میتواند در اتخاذ تصمیم منطقی و چگونگی اعزام یا عدم اعزام دانشجو به خارج مورد استفاده قرار گیرد؛ بنابراین، انجام پژوهشهایی از این نوع اهمیت زیادی دارد.
سؤالهای پژوهش
1. آیا بین تعداد مقالههای علمی- پژوهشی و علمی- ترویجی دانشآموختگان مقطع دکتری در حوزه کتابداری و علم اطلاعات دانشگاههای داخل و خارج از کشور قبل و بعد از اخذ مدرک دکتری، تفاوت معناداری وجود دارد؟
2. روند تولیدات علمی دانشآموختگان مقطع دکتری در حوزة کتابداری و علم اطلاعات به تفکیک نوع مدرک (کتاب، مقاله، پایاننامه، طرح پژوهشی و...) قبل و بعد از اخذ مدرک دکتری در دانشگاههای داخل و خارج از کشور چگونه است؟
3. آیا بین میزان کل تولیدات علمی دانشآموختگان مقطع دکتری در حوزة کتابداری و علم اطلاعات دانشگاههای داخل و خارج از کشور قبل و بعد از اخذ مدرک دکتری تفاوت معناداری وجود دارد؟
روششناسی پژوهش
پژوهش حاضر از نوع توصیفی است که به روش پیمایشی انجام شده است. برای شناسایی جامعة پژوهش، دفترچههای کنکور سازمان سنجش و دانشگاه آزاد اسلامی سال 1390، وب سایتهای دانشگاهها، مراکز آموزش عالی و مراکز پژوهشی که دارای گروه آموزش کتابداری هستند، و وب سایت نشر کتابدار بررسی شد. این بررسیها نشان داد تعداد دانشآموختگان دکتری در این حوزه 139 نفر است. اما، به دلیل نبود امکان دستیابی به اطلاعات تمام افراد مورد نظر و نیز همکاری نکردن گروه بزرگی از آنان با پژوهشگران، در نهایت اطلاعات مربوط به 76 نفر مورد استفاده و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. تولیدکنندگان دارای مرتبههای دانشگاهی استاد، دانشیار، استادیار و مربی بودند و تولیدات علمی شامل انواع مقاله، کتاب، طرح پژوهشی، و پایاننامه است. در شمارش مقالههای این افراد به مجلههای علمی - پژوهشی و علمی - ترویجی مصوب وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و مجلههای مصوب وزارت بهداشت، درمان، و آموزش پزشکی بر اساس تاریخ تصویب اعتبار، درجه اعطایی توجه شد. در مورد مجلههای دانشگاه آزاد که مصوب وزارت علوم نیستند، به مجلههایی مراجعه شد که عبارت علمی - پژوهشی روی مجله درج شده بود.
ابزار گردآوری و روش تجزیه و تحلیل دادهها
دادههای مورد نیاز از طریق سیاهة وارسی محقق ساخته و مراجعه به کتاب «کتابداران دانشگاهی ایران» تألیف هادی شریفمقدم و بتول رجبیان (1390)، وب سایتهای شخصی، وبسایتهای سازمان محل خدمت، بانکهای اطلاعاتی مانند بانک اطلاعات نشریات ایران ، پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران ، و کتابخانه ملی ایران جمعآوری گردید، و برای تکمیل اطلاعات مربوط به فعالیتهای علمی برخی از افراد، با خود آنها نیز تماس گرفته شد.
سیاهة وارسی در دو بخش تهیه شد. در بخش اول مشخصات فردی، سابقة تحصیلی، و درجه علمی مورد توجه بود. بخش دوم به فعالیتهای علمی - پژوهشی در قالب 14 سؤال برای فعالیتهای انتشاراتی قبل و بعد از اخذ مدرک دکتری اختصاص داشت. ابتدا، سیاهة وارسی با پست الکترونیکی برای مدیران گروههای کتابداری ارسال شد تا آن را بین اعضای هیئت علمی گروهها توزیع کنند. پاسخگو نبودن بسیاری از مدیران گروهها به این خواسته، پژوهشگران را واداشت تا سیاهة وارسی را از طریق پست الکترونیکی برای همة دانشآموختگان ارسال کنند. چون فقط تعداد 39 نفر سیاهة وارسی را تکمیل نموده و بازگرداندند، به ناچار سوابق پژوهشی سایر افراد از کتاب «کتابداران دانشگاهی ایران» تألیف هادی شریفمقدم و بتول رجبیان (1390) استخراج شد. در مجموع، اطلاعات 76 نفر به طور کامل به دست آمد و تجزیه و تحلیل نهایی نیز بر اساس همین تعداد انجام شد. برای توصیف دادهها، از آمار توصیفی و برای تحلیل دادهها از آمار استنباطی مجذور خی استفاده شد.
یافتههای پژوهش
الف) اطلاعات جمعیتشناختی
یافتهها نشان داد 6/52% از پاسخگویان دانشآموختة داخل کشور و 4/47% دانشآموختة خارج از کشور بودند. 25% پاسخگویان زن و 75% مرد بودند. از نظر رتبه علمی، 27/5% مربی، 79/66 % استادیار، 48/14% دانشیار، و 15/13% استاد بودند و یک نفر نیز رتبة علمی خود را اعلام نکرده بود. این بخش از یافتهها از نظر بالاتر بودن درصد استادیاران با یافتههای «میرحسینی و مهری» (1386) همخوانی دارد و از نظر مقدار درصد نیز بسیار به آن نزدیک است؛ 79/66% در برابر 69%. بیشتر دانشآموختگان دارای مدرک دکتری با گرایش کتابداری و اطلاعرسانی (8/90%) و 9/3% گرایش اطلاعرسانی بودند. گرایشهای انفورماتیک پزشکی، کرونولوژی اطلاعات، سیستمها و مدیریت کتابخانههای عمومی و نامشخص هر کدام با 3/1% در مرتبههای بعدی قرار داشتند. بیشتر دانشآموختگان (6/52%) در یک نظام ترکیبی آموزش و پژوهش - محور تحصیل کردند؛ 8/40% در نظامی پژوهش - محور، و 6/6% در یک نظام آموزش - محور درس خواندهاند. میانگین سنّی پاسخگویان 6/47 سال است و بیشترین تعداد دانشآموختگان مربوط به دهة 80 (48 نفر) بودند که از این تعداد 30 نفر از دانشگاههای داخل و 18 نفر از دانشگاههای خارج دانشآموخته شدهاند. کمترین تعداد دانشآموختگان دکتری در دهة 60 (یک نفر) از یکی از دانشگاههای خارج بوده است. 70 نفر بر یک زبان خارجی و 6 نفر بر بیش از یک زبان خارجی تسلط دارند.
ب) پاسخ به سؤالهای پژوهش
در پاسخ به پرسش اول به منظور بررسی وجود یا نبود تفاوت معنادار بین تعداد مقالههای علمی - پژوهشی و علمی - ترویجی دانشآموختگان کتابداری مورد مطالعه قبل و بعد از اخذ مدرک دکتری، از آزمون مجذور خی استفاده شده است.
جدول 1. مقایسه مجموع مقالههای علمی - پژوهشی و علمی - ترویجی قبل و بعد از اخذ مدرک دکتری
|
نمره آزمون مجذور خی
|
درجه آزادی
|
مقدار P
|
Pearson Chi-Square |
438/41
|
37
|
283/0
|
Likelihood Ratio |
921/55
|
37
|
024/0
|
Linear-by-Linear Association |
010/0
|
1
|
920/0
|
N of Valid Cases |
76
|
|
|
همانگونه که در جدول 1 دیده میشود، از آنجا که مقدار (283/0 P=) در آزمون مجذور خی از ضریب اطمینان α که در اینجا 05/0=α است بزرگتر میباشد، بین مجموع تعداد مقالههای علمی - پژوهشی و علمی - ترویجی دانشآموختگان دکتری داخل و خارج کشور قبل و بعد از اخذ مدرک دکتری، تفاوت معناداری وجود ندارد.
یافتههای حاصل از تجزیه و تحلیل دادههای مربوط به سؤال دوم پژوهش دربارة روند تولیدات علمی افراد مورد مطالعه به تفکیک نوع مدرک، در جدول 2 ارائه شده است.
جدول 2. مجموع تولیدات علمی پاسخگویان به تفکیک نوع مدرک و همچنین قبل و بعد از اخذ مدرک دکتری
نوع مدرک
|
داخل کشور
|
خارج کشور
|
||||
قبل از دکتری
|
بعد از دکتری
|
مجموع
|
قبل از دکتری
|
بعد از دکتری
|
مجموع
|
|
مقالههای تألیفی فارسی علمی - پژوهشی |
62
|
300
|
362
|
19
|
406
|
425
|
مقالههای تألیفی فارسی علمی - ترویجی |
215
|
206
|
421
|
50
|
212
|
262
|
مقالههای تألیفی فارسی متفرقه[1] |
108
|
143
|
251
|
29
|
239
|
268
|
مقالههای تألیفی فارسی دایرة المعارف |
15
|
25
|
40
|
1
|
7
|
8
|
مقالههای تألیفی فارسی در مجلههای الکترونیکی |
32
|
48
|
80
|
10
|
25
|
35
|
مقالههای ترجمه شده |
215
|
72
|
287
|
59
|
80
|
139
|
مقالههای خارجی چاپ شده |
36
|
104
|
140
|
7
|
227
|
234
|
تعداد مقالههای خارجی در مجلههای الکترونیکی |
2
|
28
|
30
|
77
|
5
|
82
|
تعداد کتابهای فارسی تألیفی
|
50
|
106
|
156
|
28
|
160
|
188
|
تعداد کتابهای ترجمه و چاپ شده
|
54
|
24
|
78
|
5
|
79
|
84
|
تعداد کتاب ویراستاری شده
|
35
|
20
|
55
|
6
|
58
|
64
|
طرحهای پژوهشی پایان یافته |
59
|
91
|
150
|
42
|
133
|
175
|
مقالههای ارائه شده در همایشهای داخلی |
141
|
94
|
235
|
62
|
255
|
317
|
مقالههای ارائه شده در همایشهای خارجی |
30
|
44
|
74
|
48
|
121
|
169
|
تعداد کارگاههای مرتبط با رشته کتابداری |
163
|
159
|
322
|
34
|
190
|
224
|
پایاننامههای تحت راهنمایی |
0
|
403
|
403
|
0
|
694
|
694
|
پایاننامههای تحت مشاوره |
0
|
369
|
369
|
0
|
427
|
427
|
مجموع
|
1217
|
2236
|
3453
|
477
|
3318
|
3795
|
[1]. منظور از مقالههای متفرقه، مقالههایی است که در روزنامهها، خبرنامهها، مجلههای فاقد اعتبار علمی - پژوهشی و علمی - ترویجی، نشریات دانشجویی، و ... چاپ شده است.
همانگونه که جدول 2 نشان میدهد، در مجموع 1217 مدرک قبل از اخذ مدرک دکتری و 2236 مدرک بعد از اخذ مدرک دکتری توسط دانشآموختگان دانشگاههای داخل تولید شده است. در مورد دانشآموختگان خارج کشور، در مجموع 477 مدرک قبل از اخذ مدرک دکتری و 3318 مدرک بعد از اخذ مدرک دکتری توسط آنها تولید شده است. تفاوت تعداد مدارک تولید شده در قبل و بعد از اخذ مدرک دکتری برای دانشآموختگان داخل 1019 و برای دانشآموختگان خارج 2841 مدرک است. این اعداد به ترتیب رشدی برابر با تقریباً 183% برای دانشآموختگان داخل، و اندکی کمتر از 600% یا شش برابر برای دانشآموختگان خارج را نشان میدهند که در هر دو مورد روند رشد تولیدات قابل تأمل است. این یافته با یافتههای «نوروزی» (1388)، «ادکینز و باد» (2006)، و «موکهرجی» (2010) که همگی روند فزایندة تولیدات علمی حوزة کتابداری و علم اطلاعات را گزارش کرده بودند، همخوانی دارد.
پرسش سوم: پژوهش مربوط به وجود یا نبود تفاوت معنادار بین میزان کل تولیدات علمی دانشآموختگان مقطع دکتری در حوزة کتابداری و علم اطلاعات دانشگاههای داخل و خارج از کشور قبل و بعد از اخذ مدرک دکتری بود.
جدول 3. میزان کل تولیدات علمی دانشآموختگان داخل و خارج کشور قبل و بعد از اخذ مدرک دکتری
|
نمره آزمون مجذور خی
|
درجه آزادی |
مقدارP
|
Pearson Chi-Square |
967/53
|
54
|
476/0
|
Likelihood Ratio |
602/74
|
54
|
033/0
|
Linear-by-Linear Association |
744/1
|
1
|
187/0
|
N of Valid Cases |
62
|
|
|
همانطور که در جدول 3 دیده میشود، از آنجا که مقدار (476/0 P=) در آزمون مجذور خی از ضریب اطمینان α که در اینجا 05/0=α است بزرگتر میباشد، بین میزان کلّ تولیدات علمی دانشآموختگان دکتری داخل و خارج از کشور قبل و بعداز اخذ مدرک دکتری تفاوت معناداری وجود ندارد.
بحث و نتیجهگیری
با توجه به جدول 3، معلوم میشود شش مورد از مجموع 17 مورد از تولیدات علمی جامعة پژوهش به ترتیب بالاترین تعداد مدرک تولید شده توسط دانشآموختگان داخل، عبارتند از: مقالههای تألیفی فارسی علمی - ترویجی(421)، پایاننامههای تحت راهنمایی (403)، پایاننامههای تحت مشاوره (369)، مقالههای تألیفی فارسی علمی - پژوهشی (362)، مقالههای ترجمه شده (287)، و مقالههای تألیفی فارسی متفرقه شامل نشریات فاقد اعتبار علمی - پژوهشی و علمی - ترویجی (251). در خصوص دانشآموختگان خارج، شش مورد اول بالاترین تعداد تولیدات علمی عبارتند از: پایاننامههای تحت راهنمایی (694)، پایاننامههای تحت مشاوره (427)، مقالههای تألیفی فارسی علمی - پژوهشی (425)، مقالههای ارائه شده در همایشهای داخلی (317)، مقالههای تألیفی فارسی متفرقه (268) و مقالههای تألیفی فارسی علمی - ترویجی (262). با توجه به این یافته ها، بیشترین تعداد از نظر نوع مدرک تولید شده توسط دانشآموختگان داخل و خارج، اختصاص به تولید مقاله به زبان فارسی دارد که با یافتههای «شیخی» (1386) و «میرحسینی و مهری» (1386) همخوانی دارد. بخشی از یافتهها در مورد بیشترین مشارکت اعضای هیئت علمی در راهنمایی پایاننامهها توسط دانشآموختگان خارج از کشور، همراستا با یافتههای فروغی و خرازی(1386) است.
بررسی رتبة علمی جامعة مورد پژوهش نشان داد با بالاتر رفتن رتبه علمی افراد، تولید علمی آنان نیز بیشتر میشود. این بخش از یافتهها با یافتههای «ادکینز و باد» (2006)، و «شاو و وان» (2008) در یک راستاست. به علاوه، جدول 3 نشان میدهد نسبت مقالههای خارجی به مقالههای فارسی رقم ناچیزی است که در نتیجه، ادعای «نوروزی» (1388) در خصوص پایین بودن وضعیت کمّی مقالههای خارجیِ تولید شده توسط نویسندگان ایرانی در حوزة کتابداری و علم اطلاعات را تأیید میکند. به نظر میرسد تسلط نداشتن کافیِ بسیاری از نویسندگان به زبانهای خارجی، محدود بودن دامنة پژوهشها به مسائل کوچک و محلی و شاید کمبود انگیزه، از عوامل مهم در این نارسایی است.
همانطور که دیدیم، یافتهها نشان داد دانشآموختگان دانشگاههای داخل و خارج هم از نظر تعداد مقالههای علمی ـ پژوهشی و علمی ـ ترویجی و هم از نظر مجموع تولیدات علمی، تفاوت معناداری ندارند. براساس این یافتهها، میتوان با «فتاحی» (1390) موافق بود که آموزش کتابداری و اطلاعرسانی در سالهای اخیر در ایران توسعه یافته است. از سوی دیگر، بیشتر افراد باسابقه و با مرتبة علمی استاد و دانشیار در دانشگاههای بزرگ مستقر هستند (فرج پهلو، 1390)، که بویژه در 3 دانشگاه تهران، فردوسی مشهد، و شهید چمران اهواز در اجرای برنامه آموزشی کتابداری در مقطع دکتری فعالیت دارند و اکثر آنها دانشآموختگان دانشگاههای خارج هستند. این افراد تعداد کثیری از دانشآموختگان مقطع دکتری در داخل را تربیت کردهاند که از نظر استعداد، توانایی پیشرفت، و تولید اطلاعات علمی با سایر دانشآموختگان در حوزههای دیگر قابل مقایسهاند و به خوبی توانستهاند موازی با استادان خود و پیشکسوتان این رشته، انواع مدارک علمی را تولید کنند؛ به طوری که دانشآموختگان داخل در مجموع تعداد 783 مقالة علمی - پژوهشی و علمی - ترویجی منتشر کردهاند که کمی بیش از 40% آن مقالههای علمی - پژوهشی است. لازم به توضیح است، دانشآموختگان خارج تعداد 687 مقاله علمی - پژوهشی و علمی - ترویجی منتشر کردهاند که کمی بیش از 60% آن مقالههای علمی - پژوهشی است. به علاوه، میتوان چنین استنباط نمود که با توجه به اینکه تدریس در مقطع دکتری تاکنون اغلب توسط دانشآموختگان خارج از کشور صورت گرفته است، این افراد نیز به خوبی رسالت خویش را انجام دادهاند.
از اینرو، به نظر میرسد برنامة آموزشی و عملکرد اعضای هیئت علمی کتابداری و علم اطلاعات در حوزة آموزش و پژوهش نسبتاً مطلوب است. یافتههای پژوهش حاضر بیانگر آن است که دانشآموختگان دانشگاههای داخل به لحاظ صلاحیتهای علمی ـ پژوهشی که در قالب انتشارات علمی منعکس میشود، با دانشآموختگان دانشگاههای خارج تقریباً هم سطح هستند. بنابراین، ضروری است اعزام دانشجو به خارج در این رشته فقط به صورت موردی صورت گیرد تا هم دولت متحمل هزینههای سنگین نگردد و هم با صرفهجویی در بودجه بتوان گروههای مجری دورة دکتری در داخل را از نظر تأمین نیازمندیها و توسعه و فراهم آوردن زمینههای پژوهشهای ملی که گره گشای مسائل مملکتی این حوزه است و حتی پژوهشهای بینالمللی یاری نمود. برخی از موارد مطرح در این حوزه میتواند توجه به حمایتهای معنوی و مالی از استادان، فراهم کردن امکانات علمی و گسترش و تقویت زبان انگلیسی دانشجویان باشد. افزون بر این، لازم است توان علمی استادان را با اعطای فرصت مطالعاتی با زمان کافی بالا برد تا استادان مدرس در دورة دکتری به طور منظم دانش و مهارتهای خود را روزآمد کنند. برای دانشجویان دکتری نیز در طول تحصیل دورههای کوتاه مدت آموزش در خارج کشور تدارک دیده شود. این موارد هم به لحاظ زمانی و هم هزینه، موجهتر از اعزام دانشجو برای کل دورة تحصیلی به خارج است. یادآور میشود، این پیشنهاد به معنای بستن راه اعزام دانشجو به خارج نیست، زیرا در مواردی ضرورت دارد دانشجویی حتما به یکی از دانشگاههای خارج اعزام شود. اصولاً، حتی بزرگترین کشورهای میزبان نیز هرگز از اعزام دانشجو به خارج بی نیاز نبودهاند. افزون براین، در تفسیر نتایج این پژوهش باید جانب احتیاط رعایت شود، زیرا این پژوهش در حوزة خاص کتابداری و علم اطلاعات، تنها بر اساس شمارش انتشارات، آن هم با جامعهای محدود، صورت گرفته است و یافتههای آن قابل تعمیم به حوزههای دیگر علمی نیست.
در نهایت، بر اساس نتایج این پژوهش پیشنهاد میشود:
1. با توجه به اینکه کتابداری با رشتههای دیگر و بویژه علوم پایه و مهندسی تفاوت ماهوی دارد، و حتی با سایر حوزههای انسانی و اجتماعی نیز تفاوتهایی دارد، برای به دست آوردن تصویر کاملی از وضعیت تولیدات علمی دانشآموختگان خارج از کشور در رشتههای مختلف و مقایسه با تولیدات همتایان آنان در داخل کشور، انجام پژوهشی مشابه این پژوهش در تمام رشتهها پیشنهاد میشود.
2. تولیدات علمی دانشآموختگان مقطع دکتری دانشگاههای داخل و خارج در حوزه کتابداری و علم اطلاعات با تولیدات علمی دانشآموختگان دانشگاههای داخل و خارج سایر حوزههای علمی مقایسه شود، تا نقاط قوّت و ضعف و مشابهتهای احتمالی تحصیل در خارج برای همة رشتهها به لحاظ تأثیرگذاری بر کمّیت و کیفیت تولیدات علمی آشکار شود.
3. تولیدات علمی دانشآموختگان مقطع دکتری دانشگاههای خارج در حوزة کتابداری و علم اطلاعات به تفکیک منطقه جغرافیایی محل تحصیل (آسیا، استرالیا، اروپا، آفریقا و آمریکا) با هم و با دانشآموختگان داخل مقایسه شود تا تأثیر احتمالی منطقة جغرافیایی بر کمّیت و کیفیت انتشارات دانشآموختگان آشکار شود. نتایج این مورد میتواند در تصمیمات مربوط به اعزام دانشجو به کشورهای متفاوت نیز اثر گذار باشد.
4. با توجه به سرعت تحولات و رشد رشتة کتابداری و علم اطلاعات در غرب، انتخاب توأمان هر دو محیط داخل و خارج برای آموزش در سطح دکتری در این حوزه پیشنهاد میشود.