در سال 1380 که تشویقهای مالی وزارت علوم و بهداشت برای نشر مقاله در مجلات ISI آغاز شد، در نوشتهای کوتاه با عنوان «کوچ اندیشهها» در همین فصلنامه، به کارگیری این شیوه را هزینه کردن در ایران و سود بردن غربیها از این هزینه تلقی کردم (دیانی، 1380). درمیزگرد «نقشISI در رشد علمی ایران» که در سال 1386 تشکیل شد، اعلام گردید تنها 2% مقالههایISI در داخل کشور قابل استفاده است؛ یعنی ما با هزینه ایران مقالههایی را تولید میکنیم که به رشد علمی غرب کمک میکند. دکتر حبیبی اعلام داشته است «به نظر مىرسد که عملاً به هزینه ما، براى خارجىها و حل مسائل آنها تحقیق مىشود.» ایرج فاضل مینویسد:
«آیا مسیر علم ما را باید خارجىها تعیین کنند یا خودمان؟ آیا باید معیارها را آنها تعیین کنند یا خودمان؟ اگر معیار ارزیابى در اختیار آنها باشد، ما همیشه بازندهایم» . مهمتر اینکه در ایران هنوز مشخص نشده است تولید علمی چیست. صرفاً تولید مقاله است، تولید اختراع است، یا به کارگیرى نتایج تحقیقات است و یا ترکیب متوازنی از همة اینها؟ (حبیبی، 1383).
در بحثهایی که طی سالهای گذشته دربارة اهمیت یا کم اهمیت بودن نشر مقاله در مجلههای ISI در ایران جاری بوده است، عدهای بر تأثیر زیاد و عدهای بر تأثیر اندک اینگونه مقالهها در رشد علمی ایران تأکید داشتهاند.
واقعیت این است که به هر حال، طی سالهای گذشته تعداد مقالههای ایرانیان در مجلههای ISI افزایش داشته است. به عنوان مثال، از دیماه ۱۳۷۴ (ژانویه ۱۹۹۶) تا خرداد ۱۳۸۵ (ژوئیه ۲۰۰۶) ۲۰۷۸۵ سند علمى از ایران در مجلههای خارجى تحت پوشش ISI چاپ شده؛ یعنی طی حدود 20 سال، بیش از بیست هزار مقاله از ایرانیان در مجلههای ISI منتشر گردیده است. این رشد در سالهای بعد با سرعت بیشتری در جریان است. برای مثال، دکتر مهراد، رئیس مرکز منطقهای، در 25 مهرماه 1389 اعلام کرد: کل تولیدات علمی ایران از اول سال 2009 میلادی تا امروز، برابر با 13 هزار و 640 مقاله است و انتظار میرود تا پایان سال 2009 به 16 هزار مقاله برسد. مهراد درباره کل تولیدات علمی ایران در ISI گفت: تحلیل پایگاههای استنادی علوم، علوم اجتماعی، هنر و علوم انسانی در ISI مشخص میسازد در طول 20 سال گذشته، یعنی از سال 1990 تا 2009 میلادی، مجموع تولیدات علمی ایران در این مؤسسه 66 هزار و 975 مقاله بوده است (مهراد، 1389).
چنانچه ارقام مربوط به سال 2009 با ارقام با کل مقالههای فارسی منتشر شده در مجلههای با درجة علمی ـ پژوهشی و علمی ـ ترویجی فارسی مقایسه شود، شکل آشکارتری به خود میگیرد. در سال 1388 مجموع مقالههای منتشر شده در حدود 450 عنوان مجله علمی ـ پژوهشی/ ترویجی فارسی برابر 13000 عنوان بوده است؛ یعنی مقالههای منتشر شده طی ششماه در مجلههایISI 3000 عنوان بیشتر از مجموع مقالههای فارسیِ منتشر شده طی یک سال در 450 مجلة ایرانی بوده است.
آشکار است، در این راه سرمایههای مادی و انسانی بسیاری هزینه کرده و دستاوردهای علمی ایرانیان را در اختیار دیگران قرار دادهایم.
آنچه در این سرسخن مورد نظر است، تکرار بحثهای گذشته در زمینه اهمیت یا بیاهمیت بودن نشر مقاله در مجلههای ISI نیست، بلکه طرح این پرسش است که چرا محتوای این مقالههای به زبان فارسی نیز در نمیآید تا جامعه علمی که به زبان غیر فارسی آشنایی کامل نداشته و به مجلههایISI مربوط نیز دسترسی ندارند، بتوانند از آنها بهره برند. با حرکت در این مسیر، ضمن آنکه سمت و سوی حرکت دانش در سطح جهان آنگونه که ایرانیان آن را تشخیص دادهاند آشکار میشود، پشتوانه با ارزشی برای اجرای تحقیقاتی که هم جهانی می نگرد و هم به کندوکاو در مسائل ایران میپردازد، فراهم آورده میشود. آشکار است که نشر نسخه فارسی این مقالهها در مجلههای چاپی، دشواریها و هزینههای فراوانی را در پی خواهد داشت، اما نشر الکترونیکی متن فارسی این مقالهها، بویژه وقتی بخواهیم در حال نمایهسازی مقالههای مجلههای دنیای اسلام هستیم از اولویت بیشتری برخوردار است. دشوار نیست چنانچه از مؤلفان اینگونه مقالهها بخواهیم نسخه الکترونیکی فارسی مقاله را پیش از دریافت پاداشها یا دریافت دیگر امتیازها، به مراجع مربوط تقدیم کنند و این نسخه الکترونیکی در سایت خاصی در دانشگاه یا واحد مربوط و یا در پایگاهی که در مرکز منطقه علوم و فناوری تشکیل میشود، قرار داده شود. در اینصورت، این مقالهها همراه با دیگر مقالههای موجود در آن مرکز، پشتیبان اندیشههایی میشود که تحقیقات جدید را شکل میدهند. گمان میکنم تشکیل پایگاهی مستقل از متن الکترونیکی انگلیسی این مقالهها در ایران نیز سودمندیهای فراوانی را در پی خواهد داشت.