نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
نویسنده
چکیده
کلیدواژهها
مقدمه
ملاک ارزیابی هر پژوهشگر تاکنون عامل تأثیر[1] نشریههایی بوده که پژوهشگر در آنها، مقالههایی داشته است. عامل تأثیر نشریهها، هر چند می تواند معیاری برای سنجش کیفیت آنها باشد شاخص دقیقی برای سنجش بازده علمی محققان نیست؛ زیرا ممکن است از نویسندهای، در نشریات با عامل تأثیر بالا، مقالههایی چاپ شده باشد که در طول سالیان متمادی، استنادی به آنها نشده باشد. با این شیوة ارزیابی، این نویسنده، از نظرعلمی با نویسندگان دیگری که در آن نشریهها، مقالههایی پراستناد و مؤثر دارند، همتراز میشود و این، منطقی به نظر نمی رسد. در دو سال اخیر، در جهان، شاخصی جدید برای ارزیابی مقالههای محققان ابداع شده است. این شاخص جدید، h index نام دارد که پروفسور علم فیزیک به نام Jorge E. Hirsch آن را پیشنهاد کرده است. هدف این مقاله، بررسی این شاخص است. در این بررسی، ضمن استفاده از منابع ذکر شده در پایان مقاله، برای درک بهتر و رفع اشکال دربارة مفهوم h index، نگارنده، با بخش گفتگوی مستقیم بانک اطلاعاتی [2] Scopus و نیز از طریق پست الکترونیکی با مبدع این شاخص، (Hirsch) ارتباط برقرار کرده که مفید بوده است.
h index چیست؟
h index شاخصی است که هم قدرت تولید علمی یک محقق و هم تأثیر علمی[3] او را با عدد نشان میدهد. به عبارت دیگر، h index، نتیجة تناسب بین تعداد مدارک منتشر شده و تعداد استنادهای هر مدرک است. این شاخص، علاوه بر سنجش قدرت تولید و تأثیر علمی یک محقق، برای سنجش قدرت تولید و تأثیر علمی گروهی از محققان، مثلاً محققان یک گروه دانشگاهی، یا یک کشور نیز به کار میرود. h index، محققان مؤثر را از آنهایی که صرفاً مقالههای زیادی منتشر می کنند، متمایز میکند. همچنین، تحت تأثیر مقالههای موردی که استنادهای بسیار دارند، قرار نمی گیرد. این شاخص، بهطور معقول و صحیح، فقط برای مقایسة دانشمندانی به کار می رود که در یک زمینة موضوعی فعالیت میکنند.h index در سال 2005 میلادی، به عنوان ابزاری برای مشخص کردن فیزیکدانان نظری تراز اول پیشنهاد شد. مبدع این شاخص، آن را اینگونه تعریف می کند:
"A scientist has index h if h of his/her Np[4] papers have at least h citations each, and the other (Np – h) papers have no more than h citations each."
ترجمة این تعریف، چنین است:
«دانشمندی شاخص h را دارد که h مقاله از کل مقالههایی که در طول n سال منتشر کرده است، حداقل h استناد داشته باشد (هر کدام از آن h مقاله، h استناد داشته باشد) و مقالههای دیگر او بیشتر از h استناد نداشته باشد. (هر کدام از مقالههای دیگر او بیشتر از h استناد نداشته باشد)».
به عنوان مثال، وقتی h index یک محقق، 7 است؛ بدین معناست که از میان تعداد کل مقالههایی که او منتشر کرده است، 7 مقالة او، هر کدام، حداقل 7 استناد دارد و بقیة مقالههای او، هیچ کدام، بیشتر از 7 استناد ندارند و یا در مثالی بسیار ساده، وقتیh index یک محقق، 1 است، بدین معناست که از میان تعداد کل مقالههایی که او منتشر کرده، یکی حداقل 1استناد دارد و بقیه هیچ کدام بیشتر از 1 استناد ندارند. مثال اخیر در بانک اطلاعاتی استنادی Scopus نشان داده شده است (تصویر1). در این تصویر، مقالههای محققی با نام "Abdollahpour G" نشان داده شده است. h index این محقق، 1 است؛ بدین معنا که از میان کل مقالههایی که این محقق منتشر کرده است (4 مقاله)، یک مقالة او ـ یعنی همانگونه که در تصویر مشاهده ـ میشود، مقالة اول او ـ حداقل، 1 استناد دارد (مقالة اول، 4 استناد دارد) و مقالههای دیگر او ـ یعنی 3 مقالة دیگر ـ هیچ کدام بیشتر از 1 استناد ندارند (مقالة دوم، سوم و چهارم، به ترتیب 1، 0 و 0 استناد دارد).
تصویر 1
Hirsch در بررسیهای خود نشان داده است که h بر معیارهای عددی دیگری که معمولاً برای ارزیابی بازده علمی یک محقق استفاده می شود، برتری دارد. در زیر، دو مورد از این معیارها و مزایا و معایب آنها از نظر Hirsch آمده است:
1- تعداد کل مقالهها:
مزیت: قدرت تولید را محاسبه می کند.
اشکال: اهمیت و تأثیر مقالهها را نمیسنجد.
2- تعداد کل استنادها:
مزیت: تأثیر کامل را میسنجد.
اشکال: پیداکردن آن، مشکل است و نیز به مقالههای مروری[5] با استناد بسیار در مقابل مقالههای تحقیقی جدید و بدیع، ارزش بسیار بیشتری می دهد.
Hirsch استدلال می کند که دو محقق با h مشابه، از نظر علمی، همتراز هستند؛ حتی اگر تعداد کل مقالههایشان، یا تعداد کل استنادهایشان، بسیار متفاوت باشد. بر عکس، دو محقق (با سن علمی مشابه) با تشابه در تعداد کل مقالههای منتشر شده، یا تشابه در تعداد کل استنادها و ارزشهای h بسیار متفاوت، از نظر علمی، هم رتبه نیستند و محققی که h بالاتری دارد، احتمالاً دانشمند ماهرتری است.
برای دستیابی به h index، در چه منابعی می توان جستجو کرد؟
سه بانک اطلاعاتی استنادی وجود دارد که در آنها h محاسبه می شود: Google Scholar، Scopus و ISI Web of Science . با استفاده از بانک اطلاعاتی اینترنتی رایگان Google Scholar، h index بهطور دستی تعیین می شود؛ در صورتی که دو بانک اطلاعاتی دیگر که با پرداخت حق اشتراک، قابل استفادهاند، h index را بهطور خودکار محاسبه میکنند و در اختیار قرار می دهند. هر کدام از این بانکهای اطلاعاتی، احتمالاً h متفاوتی برای هر محقق خاص ارائه می کنند. علت این موضوع بررسی و مشخص شد که بانک اطلاعاتی ISI Web of Science ، نشریههای زیادی را پوشش میدهد؛ اما پوشش آن از نظر کنفرانسهای با تأثیر بالا، غنی نیست. بانک اطلاعاتی Scopus بهتر از ISI Web of Science کنفرانسها را پوشش میدهد؛ اما پوشش آن از نظر انتشارات قبل از سال 1992 میلادی، ضعیف است. Google Scholar بهترین پوشش را از نظر کنفرانسها و نشریهها دارد (اگر چه همه را پوشش نمیدهد)؛ اما انتشارات قبل از سال 1990 را محدود کرده است.[6]
نباید فراموش کرد که محتوای همة بانکهای اطلاعاتی، بخصوص Google Scholar پیوسته تغییر میکند؛ بنابراین هر تحقیقی دربارة محتوای بانکهای اطلاعاتی، با گذشت زمان، از رونق میافتد. پیشنهاد شده است برای مقابله با تفاوتهایی که گاهی در h یک محقق خاص در بانکهای اطلاعاتی استنادی دیده میشود، اینطور تصور کنید که کمیّتهای منفی اشتباه در بانکهای اطلاعاتی، مشکل آفرین تر هستند تا کمیتهای مثبت اشتباه و از میان آنها ماکزیمم h اندازه گیری شده برای یک محقق، انتخاب شود.
چگونه h index، به طور خودکار، در بانک اطلاعاتی Scopus نمایش داده میشود؟
در بانک اطلاعاتی استنادیScopus، نحوة نمایش h index محققی با نام "Abdollahpour G" بیان میشود:
1- وارد بانک اطلاعاتی Scopus شوید[7].
2- در قسمت Author Search، نام محقق مذکور را جستجو کنید. (تصویر2)
تصویر2
3- درصفحة نتایج جستجو، داخل Box کنار اسامی نویسندگان، کلیک کنید (در این مثال، هر3 نام، متعلق به یک محقق است.)؛ سپس روی Citation tracker کلیک کنید. (تصویر3)
تصویر 3
4- صفحة Citation Overview نمایش داده می شود. در این صفحه، h index محقق مذکور نشان داده میشود (تصویر4). برای محاسبة استنادها به طور ایدهآل، محقق باید استنادهای خود را به مقالاتش[8] حذف کند. در تصویر4، این عمل با کلیک کردن، داخل Box، کنارعبارت Self citations of selected authors و بعد از آن، کلیک کردن روی Update Overview نشان داده شده است.
تصویر4
h index چگونه به طور دستی، محاسبه می شود؟
برای محاسبة h index، به طور دستی، در تمام بانکهای اطلاعاتی استنادی، حتماً باید ابتدا مقالههای پژوهشگر مورد نظر، به ترتیب تعداد استنادها (ترتیب نزولی) مرتب شوند. بنا بر تعریف، h index، بر مبنای بالاترین شمارة مقالههاست؛ به شرط آنکه مقالهای که بالاترین شماره را دارد، حداقل به تعداد شمارة خود، استناد داشته باشد. در این صورت، شمارة آن مقاله، h index است؛ به عنوان مثال، h index محققی با نام "Abdollahpour G" دربانک Scopus، 1 است . اکنون توضیح میدهیم که چرا 1 و نه عددی دیگر؟
1- در قسمت Basic Search، نام محقق مذکور را درفیلد Authors جستجو میکنیم. (تصویر 5)
2-
تصویر 5
2. حتماً باید مقالههای این محقق را به ترتیب تعداد استنادها (ترتیب نزولی) مرتب کنیم، بدین منظور در صفحة نتایج جستجو، روی Cited By کلیک می کنیم. (تصویر 6). مقالهها به ترتیب تعداد استنادها (ترتیب نزولی) نمایش داده می شود. (تصویر7)
تصویر 6
تصویر7
با توجه به قسمت اول تعریف داده شده برای محاسبه h index در ابتدای همین بخش، در تصویر7 بالاترین شمارة مقالهها، 4 است، اما h index ، 4 نمی تواند باشد؛ زیرا بنا به قسمت دوم تعریف، h index به شرطی می تواند 4 باشد که مقالة شماره 4، حداقل 4 استناد داشته باشد؛ اما همانگونه که در تصویر دیده میشود، تعداد استناد این مقاله، صفر است. بعد از بررسی مقالههای شمارة سوم و دوم، به این نتیجه می رسیم که آنها نیز نمیتوانند h index باشند؛ زیرا در آن صورت، مقالة شمارة 3 باید حداقل 3 استناد و مقالة شماره 2 باید حداقل 2 استناد داشته باشد؛ در صورتی که اینطور نیست. در نهایت، مقالة شمارة 1 را بررسی می کنیم و متوجه میشویم که این مقاله، حداقل به تعداد شمارة ترتیب خود، یعنی حداقل 1 استناد دارد، (این مقاله 4 استناد دارد)؛ بنابراین، بالاترین شمارة مقالهها که حداقل، معادل خود، استناد دارد، 1 است؛ پس h index این نویسنده، 1 است.
با توجه به اینکه h index در بانکهای اطلاعاتی استنادی ISI Web of Science و Scopus بهطور خودکار، برای هر محقق، محاسبه و ارائه میشود، احتمال دارد به زودی جایگزین ملاکهای قدیمی ارزشیابی محققان شود. لذا به محققانی که می خواهند ارتقای شغلی پیدا کنند و از امتیازها و امکانات ویژة مؤسسة خود برخوردار شوند، توصیه میشود h index خود را افزایش دهند؛ یعنی مقالههای بیشتر و در عین حال. مؤثرتری منتشر کنند. به مؤسسههای پژوهشی و دانشگاهها نیز توصیه می شود برای جذب و استخدام نیروی علمی کارآمد، این شاخص را به عنوان معیاری ارزشمند در نظر بگیرند.