بررسی کیفیِ رویکرد کتابداران کتابخانه‌های عمومی کرمان نسبت به استفاده از شبکه‌های اجتماعی به‌‌منظور اشتراک دانش

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 عضو هیئت علمی گروه علم اطلاعات و دانش‌شناسی دانشگاه شهید باهنر کرمان، ایران

2 کارشناس ارشد علم اطلاعات و دانش‌شناسی دانشگاه شهید باهنر کرمان، ایران

چکیده

هدف: هدف پژوهش، بررسی چگونگی به‌کارگیری شبکه‌های اجتماعی برای اشتراک دانش توسط کتابداران کتابخانه‌های عمومی شهر کرمان است.
روش‌شناسی: در این پژوهش از رویکرد کیفی و روش نظریۀ زمینه‌ای استفاده ‌شده است. جامعه پژوهش تمام کتابدارن کتابخانه‌های عمومیِ شهر کرمان است و شرکت‌کنندگان در پژوهش به روش نمونه‌گیری گلوله‌برفی انتخاب شده‌اند. در نهایت، پژوهشگران پس از مصاحبه با 18 کتابدار کتابخانه‌های عمومی شهر کرمان به اشباع نظری دست یافتند. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش مصاحبۀ نیمه‌ساختاریافته است. برای تعیین روایی و پایایی پژوهش، از روش ارزیابی لینکولن و گوبا  استفاده شد که معادل روایی و پایایی در تحقیقات کمّی است. تجزیه‌وتحلیل داده‌های پژوهش بر اساس روش رمزگذاری نظری، طی سه مرحله انجام شد: رمزگذاری باز، رمزگذاری محوری و رمزگذاری انتخابی.
یافته‌ها: تفکیک و بررسی متون مصاحبه‌ها و رمزگذاری باز آنها با جزءبه‌جزء کردن اطلاعات، در مجموع به 69 گزاره مفهومی منجر شد. در مرحله دوم (رمزگذاری محوری) داده‌های خردشده به مقوله‌هایی که بیشترین ارتباط را با مسئلۀ پژوهش داشتند منتهی و 29 گزارۀ مفهومی شناسایی گردید. سپس در مرحلۀ سوم یعنی رمزگذاری انتخابی، 4 مقولۀ اصلی به‌دست آمد.
نتیجه‌گیری: نتایج این پژوهش نشان داد درحال‌حاضر کتابداران کتابخانه‌های عمومی شهر کرمان، شبکه‌های اجتماعی را برای فعالیت‌های فردی ـ شخصی، فعالیت‌های حرفه‌ای، ارتباطات دانشی، اشتراک مسائل دینی و مذهبی مورد استفاده قرار می‌دهند، اما اشتراک دانش و توزیع مسائل علمی، سهم بسزایی در این امر دارند. طبق نتایج حاصل، همچنین می‌توان گفت، این کتابداران دیدگاه مثبتی نسبت به کاربرد شبکه‌های اجتماعی دارند اما جوامع عملی با هدف ارتباط‌های سازمانی و حرفه‌ای کتابداران از طریق اشتراک دامنۀ خاص از دانش، در حال حاضر به‌صورت عملی در کتابخانه‌های عمومیِ شهر کرمان وجود ندارند.

کلیدواژه‌ها


مقدمه

در دنیای پرسرعت امروز، دانش و محصولات آن پایه و قوام اصلیِ کشور­ها و سازمان­ها را شکل می‌دهند. دنیای امروز دیگر صنعت‌محور نیست، دانش‌محور است و در آن دانشگران یا دانش­کاران مشغول به کار هستند (احمدی و صالحی،1391: 2). امروزه دانش برای سازمان­ها اهمیت ویژه­ای دارد، زیرا به­عنوان یک کالا موردتوجه است (الی[1]، 1997)؛ بنابراین در دنیای کنونی، سازمان­ها برای بقای حیات خود، به دانش بهینه و نیز مدیریت دانش نیاز دارند. مدیریت دانش فعالیتی در جستجوی ارتقای پردازش دانش است. پردازش دانش چرخه­ای است که از طریق آن، کارکنان برای پاسخ به مسائل سازمانی به­صورت جمعی تلاش می­کنند و دانش تولید می­شود و این امر به مطرح‌شدن اشتراک دانش به­عنوان یکی از ابزارهای بسیار مهم مدیریت دانش منجر می­شود. به­عبارت­دیگر، بدون اشتراک دانش، سازمان­ها نمی­توانند به مدیریت دانش مطلوب برسند و پابه­پای سازمان­های برتر رقابت کنند. اشتراک دانش به معنای دسترس‌پذیر کردن دانش برای دیگران است که به­صورت یک فرایند عمل می‌کند و از طریق آن دانش یک فرد به قالبی قابل‌فهم و استفاده برای دیگران تبدیل می‌شود(داونپورت[2]، 1997). دانش را می‌توان با استفاده از ابزارهای مدیریت دانش در کتابخانه‌ها یا مراکز اطلاع‌رسانی یا از طریق تعامل شخصی انتقال داد (رهنورد و خاوندکار، 1387). یکی از فرایندهای مهمّ  مشترک در ساختارهای مختلف برای مدیریت دانش، اشتراک دانش و انگیزۀ افراد برای به اشتراک گذاشتن دانش شخصی‌شان است (ابیلی، نارنجی ثانی، رشیدی و مختاریان، 1390). بر اساس گزارش سازمان بین‌المللی کار[3] (2010) اشتراک دانش فرایندی است که با ذخیره و سازماندهی دانش شروع می‌شود و سود ویژه‌ای را عاید کسانی خواهد ساخت که این دانش را برای طیف گسترده‌تری از استفاده­کنندگان، دسترس‌پذیر خواهد ساخت. بنابراین، سبب ایجاد ارتباطات جدیدی بین گروه‌هایی با علایق مشابه می‌شود. اشتراک دانش، از عناصر کلیدیِ برنامه­های مدیریت دانش کارآمد و مؤثر است (ریگ[4]، 2005 نقل در خاتمیان­فر و پریرخ، 1388). کتابخانه‌های عمومی به­عنوان یک نوع خاص از کتابخانه­های مورد نظر در این پژوهش، مکان تلاقی افکار و نظرهای عامۀ مردم با صاحب­نظران جامعه است (بیرانوند، 1391: 8). اشتراک دانش در کتابخانه­های عمومی اهمیت زیادی دارد، زیرا کتابداران با استفاده‌کنندگان از قشرهای مختلف جامعه، پژوهشگران و همکاران خود و سایر کتابخانه­ها و حتی منابع اطلاعاتی تعامل و ارتباط دارند و بدین سبب از دانش و اطلاعات غنی برخوردارند. چنانچه فرهنگ اشتراک دانش در کتابخانه­ها وجود داشته باشد، این عامل می­تواند در موفقیت کتابداران و کاربران کتابخانه­های عمومی در اشتراک‌گذاری دانش خود نقش مهمی را ایفا کند (هانگ[5] و همکاران، 2011). شبکه­های اجتماعی از جمله ابزارهایی است که امکان ارائه و تبادل افکار و اندیشه­ها را برای همه اقشار جامعه فراهم کرده است (اناری و همکاران، 1392). همچنین با توجه به نقش کنونی کتابخانه­های عمومی در توسعه و اشاعۀ دانش، کتابداران عمومی می­توانند از شبکه­های اجتماعی به­عنوان یک ابزار قدرتمند برای ایجاد محیطی عمومی به‌منظور توسعۀ خلاقیت­ها، مکان ملاقات افراد جامعه، افزایش سواد عمومی و اطلاعاتی، تبادل فرهنگی و ارتقای سطح فرهنگی و درنهایت اشتراک دانش استفاده کنند. در این پژوهش به این مسئله پرداخته می­شود که آیا شبکه­های اجتماعی از جمله فیس­بوک[6]، توییتر[7]، یوتیوب[8]، گوگل پلاس[9]، مای اسپیس[10] و ... به­ منظور اشتراک دانش توسط کتابداران کتابخانه­های عمومی شهر کرمان کاربرد دارند؟ و در نهایت در راستای تکمیل نگاه کیفی پژوهش، مدل پارادایمی اشتراک دانش کتابداران در کتابخانه­های عمومی ارائه خواهد شد.

«حسین­زاده» (1393) در پژوهش خود عوامل مؤثر بر پذیرش رسانه­های اجتماعی را در مدیریت اجتماعیِ ارتباط با مشتری بررسی کرده است. در این پژوهش برای تجزیه‌وتحلیل داده­ها از آمار توصیفی و استنباطی شامل آزمون تی تک‌نمونه­ای[11] و آزمون فریدمن[12] استفاده‌شده است. نتایج به­دست­آمده از آزمون فریدمن نشان داد از میان عوامل مؤثر بر پذیرش رسانه­های اجتماعی، «ایجاد اطلاعات تفکیکی با توجه به نیازهای مشتریان» بالاترین و «در اختیار گذاشتن امکانات یکسان توسط رسانه­های اجتماعی برای تمامی کاربران» کم­ترین میزان اولویت را داراست.

«تیموری» (1392) در پژوهشی پیمایشی، رابطۀ متغیرهای سازمانی (ساختار، فرهنگ و فناوری) با تسهیم دانش در دیوان محاسبات کشور را بررسی کرده است. یافته­های پژوهش وی نشان داد فرهنگ و فناوری سازمانی، زمینۀ لازم را برای تسهیم دانش کارکنان دیوان محاسبات کشور فراهم می­آورد.

«کولک­لی و ماهونی»[13] (2014) در پژوهش خود اشتراک و خلق دانش از طریق ابزارهای وب 2 و نقش آن در آموزش و یادگیری برای دانشگاه را بررسی کرده­اند. این پژوهش با هدف بررسی فرصت­ها و تحولات جدیدی که فناوری­های وب 2 در دانشگاه­ها ایجاد می‌کنند و همچنین نقش این فناوری­ها در آموزش و یادگیری برای این نهادها به عمل آمد. پژوهشگران به این نتایج دست یافتند که نوآوری وب 2 یک زیرساخت[14] ارتباطی است که افراد را برای به اشتراک­گذاری افکار و تجربه‌های خود به‌منظور مشارکت از طریق رسانه­های اجتماعیِ تعاملی تشویق می­کند.

«چو و اس دو»[15] (2013) در پژوهش خود با عنوان «ابزارهای شبکه­های اجتماعی برای کتابخانه­های دانشگاهی» به بررسی و کشف کاربرد ابزارهای شبکه‌های اجتماعی در کتابخانه­های دانشگاهی، میزان استفاده، برداشت کارکنان از فرصت­ها و چالش­ و عوامل مؤثر بر تصمیم­گیری برای استفاده یا عدم استفاده از چنین ابزارهایی پرداخته­اند. یافته­های پژوهش آنان نشان داد فیس­بوک و توییتر رایج­ترین ابزارهای شبکه­های اجتماعیِ مورداستفاده در کتابخانه­های دانشگاهی بوده‌اند.

مروری اجمالی بر پژوهش­های انجام­شده نشان می­دهد پژوهش­ها اغلب با استفاده از روش پیمایشی و کاربرد پرسش‌نامه و تجزیه‌و­تحلیل آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفته است. در راستای پژوهش­های مربوط به اشتراک دانش، برخی عوامل مؤثر بر اشتراک دانش در محیط‌های مختلف و برخی نیز عوامل مشوّق و بازدارنده اشتراک دانش را بررسی کرده‌اند. در پژوهش­های مربوط به شبکه‌های اجتماعی، بعضی میزان استفاده از انواع مختلف شبکه‌های اجتماعی را درمحیط­ کتابخانه‌ها و دانشگاه‌ها ارزیابی کرده‌اند. گروهی از پژوهشگران نیز رابطۀ اشتراک دانش و کاربرد فناوری­های وب 2 را در محیط‌های مختلف بررسی کرده‌اند. نکتۀ قابل ذکر دیگر اینکه پژوهش‌های صورت‌گرفته در این زمینه، بیشتر شبکه‌های فیس‌بوک و توییتر را بررسی کرده‌اند. مقایسه پژوهش­های داخلی و خارجی نشان می­دهد در پژوهش­های خارجی، بررسیِ میزان استفاده از شبکه‌های اجتماعی در اشتراک دانش بیشتر مورد توجه قرارگرفته است؛ در حالی‌که در پژوهش­های داخلی بیشتر اشتراک دانش و عوامل مؤثر بر آن بررسی‌شده است.

با توجه به این موارد، پژوهش حاضر در پی ارائۀ پاسخ به پرسش‌های زیر است:

  1. کتابداران کتابخانه­های عمومی شهر کرمان چه شناختی از شبکه­های اجتماعی دارند؟
  2. کتابداران کتابخانه‌های عمومی شهر کرمان از شبکه‌های اجتماعی با چه هدفی استفاده می‌کنند؟
  3. کتابداران کتابخانه­های عمومی شهر کرمان چگونه شبکه­های اجتماعی را برای به‌اشتراک­گذاری دانش مورداستفاده قرار می­دهند؟
  4. شبکه­های اجتماعی چگونه جوامع عملی را در کتابداران کتابخانه‌های عمومی ایجاد می‌کنند و آن را گسترش می­دهند؟

 

روش‌شناسی پژوهش

روش انجامِ پژوهش حاضر کیفی بوده و به شیوه نظریۀ زمینه‌ای[16] انجام شده است. پژوهشگران کیفی، تجربۀ پژوهشی را نه در قالب متغیرهای مجزا بلکه با تمامیّت و به­صورت یکپارچه در نظر می­گیرند (حریری، 1385). پژوهش کیفی به‌طورکلی با درکی انسان­گرایانه و پدیدارشناسانه به مطالعۀ کنش­های اجتماعی پرداخته و تلاش خود را بر دید علمی از دیدگاه مؤلفه­های انسانی متمرکز می­سازد. نظریۀ زمینه­ای یکی از روش­های پژوهش کیفی است که به هیچ نوع دادۀ خاص، راهبرد پژوهش یا علایق مشخصی تعهد ندارد و از جمع­آوری داده­ها به‌‌دست می­آید (ذکایی، 1381).

جامعۀ آماری پژوهش حاضر، کلیۀ کتابداران کتابخانه­های عمومی شهر کرمان است. باتوجه به روش انجام این پژوهش و نیز گستردگی جامعۀ پژوهش، نیاز به نمونه­گیری واضح است. نمونه­گیری در پژوهش­های کیفی بر اساس نظریه­های احتمال آماری قرار ندارد و انتخاب نمونه بر مبنای نمونه­گیری نظری یا هدفمند انجام می‌شود (حریری، 1385، 131). در این روش نمونه­گیری که خاصّ پژوهش­های کیفی است، تعداد افراد مورد مطالعه به اشباع نظری[17] پرسش‌های مورد بررسی، بستگی دارد (محمدپور، صادقی و رضایی، 1389). برای انتخاب مشارکت­کنندگان از میان کتابداران کتابخانه­های عمومی شهر کرمان، از روش متوالی گلوله‌برفی[18] استفاده و روند مصاحبه از مدیر اداره کتابخانه­های عمومی شهر کرمان آغاز شده است. دلیل انتخاب این روش این است که با وجود مشخص بودن تعداد کتابداران کتابخانه­های عمومی شهر کرمان، تعداد مشخصی از کتابدارانی که از شبکه­های اجتماعی استفاده می­کنند، در دسترس نبودند. پس از مصاحبه با 18 نفر از کتابداران کتابخانه­های عمومی شهر کرمان، پژوهشگران اشباع نظریِ پاسخ­های داده شده را تشخیص و به مصاحبه پایان دادند.

جدول 1. نمونه آماری پژوهش

مشارکت کننده

جنسیت

سابقه کار (سال)

کتابدار یک

زن

12

کتابدار دو

مرد

7

کتابدار سه

زن

5

کتابدار چهار

مرد

6

کتابدار پنج

مرد

5

کتابدار شش

زن

4

کتابدار هفت

زن

8

کتابدار هشت

مرد

13

کتابدار نه

زن

15

کتابدار ده

زن

7

کتابدار یازده

زن

7

کتابدار دوازده

زن

8

کتابدار سیزده

مرد

5

کتابدار چهارده

زن

7

کتابدار پانزده

زن

3

کتابداره شانزده

مرد

20

کتابدار هفده

مرد

3

کتابدار هجده

زن

19

البته، بدیهی است که معیار استفاده از شبکه­های اجتماعی به­عنوان پیش­شرط لازم برای ورود افراد موردنظر به مشارکت­کنندگان در­ پژوهش در نظر گرفته شده بود.

ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش، مصاحبۀ نیمه­ساختار‌یافته[19] است. امتیاز اصلی مصاحبۀ نیمه‌ساختار­یافته در این است که مصاحبه­گر درعین‌حال که فرایند کسب اطلاعات از مصاحبه­شونده را تحت کنترل دارد، در دنبال‌کردن مسیرهای تازه­ای که با توجه به پاسخ­های مصاحبه­شونده پیش می­آید، آزادی لازم را دارد.

برای تعیین روایی و پایایی پژوهش حاضر، از روش ارزیابی «لینکولن و گوبا»[20] (1985) که معادل روایی و پایایی در تحقیقات کمّی است، استفاده شد. برای دستیابی به هر یک از این معیارها، کارهای زیر انجام گرفت:

  • اعتبار (باورپذیری): صرف زمان کافی برای پژوهش، تأیید داده­های مصاحبه توسط مصاحبه­شونده پس از پیاده­سازی، تأیید فرایند پژوهش توسط چند متخصص دیگر.
  • انتقال­پذیری: کسب نظر و تأیید چند پژوهشگر کلیدی که در پژوهش مشارکت نداشتند، دربارۀ یافته­های پژوهش.
  • اطمینان­پذیری: ثبت و ضبط تمامی جزئیات پژوهش و یادداشت‌برداری در تمامی مراحل کار.

در این پژوهش برای تجزیه­وتحلیل داده­های به‌دست‌آمده و رسیدن به نظریه، از روش رمزگذاری نظری[21] استفاده شد. این روش از این­ جهت مناسب تشخیص داده شد که روشی استقرایی و اکتشافی است و به­عنوان روشی راهگشا، با تجزیه و تحلیل متن به جزء­ها و مفهوم­های دقیق، امکان تعریف یک نظریه یا الگو را فراهم می­آورد (ادیب­حاج­باقری، 1385). در این روش با مقایسه مداوم در رویکرد نظریۀ زمینه­ای «اشتراوس و کوربین»[22] رمزگذاری در سه مرحلۀ باز[23]، محوری[24]و انتخابی[25] انجام شد.

 

یافته‌های پژوهش

درخصوص تحلیل مرحله­ایِ یافته­ها با تفکیک و بررسی متون مصاحبه­ها رمزگذاری باز[26] با جزءبه‌جزء‌کردن اطلاعات، به شکل مقوله­های اطلاعات دربارۀ چگونگیِ به­کارگیری شبکه­های اجتماعی برای اشتراک دانش در کتابخانه­های عمومی شهر کرمان پرداخته شد. در این مرحله، داده­ها به بخش­های مجزا تقسیم شدند و از نزدیک بررسی و ازنظر شباهت­ها و تفاوت­هایشان با هم مقایسه گردیدند. بر اساس داده­های گردآوری‌شده از مصاحبه­ها، در مجموع از مصاحبه­های کتابداران 69 گزارۀ مفهومی استخراج گردید. در مرحلۀ دوم رمزگذاری، که «رمزگذاری محوری»[27] نام دارد، داده­های خردشده در جریان رمزگذاری دوباره کنار هم گذاشته می­شوند و مقوله­هایی که بیشترین ارتباط را با مسئله پژوهش دارند، از میان رمزها و یادداشت‌های مربوط انتخاب می‌گردند. در این مرحله، از میان گزاره­های مفهومی مرحلۀ اول رمزگذاری، 29 گزاره مفهومی مرتبط با مصاحبه کتابداران کتابخانه­های عمومی شهر کرمان شناسایی ‌شده است. در مرحلۀ سوم، یعنی رمزگذاری انتخابی،[28] مقوله‌های اصلی تعیین شد. در این مرحله 4 مقوله در ارتباط با مصاحبه­های کتابداران شامل: فعالیت­های شخصی، فعالیت­های حرفه­ای، ارتباطات و دین و مذهب به‌دست آمد.

جدول 2. کدگذاری داده­های راهبرد کیفی

مربوط به مصاحبه کتابداران کتابخانه­های عمومی شهر کرمان در سه مرحله

رمزگذاری انتخابی

رمزگذاری محوری

رمزگذاری باز

رمز

 

 

فعالیت­های فردی- شخصی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فعالیت­های حرفه­ای

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

ارتباطات

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

دینی و مذهبی

ارتباطات (انسانی -  فردی)

سیاست

اقتصاد

مسائل اجتماعی

مسائل فرهنگی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بهره­وری

فرهنگ‌سازمانی

تعهد

همکاری

هدفمندی

وظیفه

انعطاف

آرمان‌گرایی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

دانش فردی

دانش سازمانی

روش تحقیق

گسترش علم

تخصص

تعاملات علمی

نظام­های اطلاعاتی

آموزش

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

معنویات

عقاید

تجارب

 

 

 

 

 

 

وجود شبکه­های اجتماعی

شرایط انسانی

شرایط کاری

وجود اینترنت

بسترهای اینترنت

تبادل مطالب اجتماعی

A2

ارتباطات فردی

A5

مسائل عاطفی

A7

سرگرمی

A8

اخبار روز

A11

ملاقات بدون حضور فیزیکی

A14

پر کردن اوقات فراغت

A18

انتقال پیام­های فوری

A21

مباحث ورزشی

A27

اعتمادسازی فردی

A29

اطلاعات سیاسی

A30

تعاملات غیررسمی

A31

خرید الکترونیک

A38

ارتباطات سازمانی

B1

اشتراک اطلاعات اداری

B4

اجتماع­سازی مجازی

B5

غلبه بر زمان و مکان

B8

ارتقای سازمان

B9

پرورش روح همکاری

B13

مشورت با همکاران مجرب

B19

اعتمادسازی سازمانی

B20

افزایش بهره­وری فردی

B21

ارتقای بهره­وری سازمانی

B24

ارتقای فرهنگ‌سازمانی

B26

افزایش تعهد سازمانی

B27

یکپارچگی سازمان

B32

هدفمندی سازمان

B35

مدیریت تغییر

B37

مدیریت خوب

B38

اشتراک ایده­های نو

B40

بهبود خدمات سازمانی

B42

جذب کاربران

B46

گسترش اهداف علمی

C3

گسترش اهداف پژوهشی

C5

گسترش دانش فردی

C6

توسعه دانش فردی

C8

تسهیم دانش سازمانی

C9

اطلاعات تخصصی

C13

اطلاعات عمومی

C19

اطلاعات مفید علمی

C20

جستجوهای علمی

C21

مطالب آموزشی

C22

تعاملات انسانی فردی

C25

گسترش دانش سازمانی

C29

دسترسی نظام‌مند به اطلاعات مفید

C33

گسترش دانش ذهنی

C36

دسترسی به منابع علمی

C37

تصحیح دانش

C41

ایجاد گروه­های تخصصی

C43

آموزش استفاده از شبکه­های اجتماعی

C45

معرفی منابع خوب (علمی - غیرعلمی)

C48

ارتباطات آسان

D1

انتقال پیام

D2

اشتراک اعتقادات

D7

آرزوها

D19

خرافات

D21

اشتراک تجربه­ها و آگاهی­ها

D25

انجام کارهای گروهی

D28

فراهم بودن امکانات اینترنت

E3

قیمت مناسب اینترنت

E5

اوقات فراغت زیاد

E8

فراهم بودن زیرساخت استفاده از اینترنت

E15

فراهم بودن امکانات از طرف سازمان مادر­

E17

فراهم بودن زیرساخت استفاده از شبکه­های اجتماعی

E20

خدمات اپراتورهای تلفن همراه برای دستیابی به اینترنت

E25

پالایه[29] بودن شبکه­های اجتماعی

E27

به وجود آمدن نرم­افزارهای ارتباطی تلفن همراه

E28

عدم برنامه­ریزی درست برای اوقات فراغت

E30

عدم علاقه به کتاب‌خوانی

E33

بحث و نتیجه‌گیری

پرسش اول پژوهش: کتابداران کتابخانه‌های عمومی شهر کرمان چه شناختی از شبکه‌های اجتماعی دارند؟

پژوهشگر پس از بررسی میزان شناخت کتابداران کتابخانه­های عمومی شهر کرمان از شبکه­های اجتماعی، نتیجه گرفت همان­طور که شبکه­های اجتماعی جنبه‌های شناخته­شده و ناشناختۀ زیادی دارند، کتابداران کتابخانه­های عمومی شهر کرمان نیز نسبت به جنبه­ها و ابعاد گسترده شبکه­های اجتماعی دیدگاه و شناخت گسترده­ و متفاوتی داشتند. این مطلب به عوامل مؤثر بر فرایندهای شناخت فردی آنها برمی‌گردد. هر یک از این افراد دیدگاه و درک منحصربه­فردی از شبکه­های اجتماعی داشته­اند. آنان در بعضی موارد شناخت خود را در زمینۀ رفتارهای شخصی و در برخی موارد مرتبط با رفتارهای سازمانی بیان کرده­اندـ که البته رفتارهای شخصی و سازمانی در شبکه­های اجتماعی با یکدیگر تفاوت زیادی دارند. علاوه بر این، آنها از بین شبکه­های اجتماعیِ مورد بررسی در پژوهش حاضر، به­جز «مای‌اسپیس» نسبت به چهار شبکۀ­ اجتماعی دیگر، فیس­بوک، توییتر، گوگل­پلاس و یوتیوب شناخت کامل داشتند و تقریباً همه در این شبکه­ها عضو بودند و از آنها روزانه بازدید و استفاده می­کردند. کتابداران کتابخانه­های عمومی شهر کرمان با شناختی که از شبکه­های اجتماعی دارند، این فضای مجازی را که حاوی اطلاعات انبوه و گوناگون بوده، به­صورت بخشی از واقعیت مجازی عصر خود پذیرفته و در چارچوب تعامل­های معرفتی از آن  استفاده می‌کنند. همچنین، روابط کاری و فردی خود را در این چارچوب افزایش داده­اند و با ورود به این شبکه­ها، هر پیامی را به هر کسی در هرکجا و به هر تعداد ارسال می­کنند. نتایج این پژوهش با پژوهش «چو و اس­دو» (2013) که نشان داد فیس­بوک و توییتر رایج­ترین ابزارهای شبکه­های اجتماعی مورد استفاده در کتابخانه­های دانشگاهی بودند و بیشتر کارکنان کتابخانه­ها دیدگاه مثبتی نسبت به کاربرد شبکه­های اجتماعی در کتابخانه­های دانشگاهی دارند، هم­راستاست. همچنین یافته­های این پژوهش با پژوهش «چو» (2009) همخوانی دارد، زیرا یافته­های «چو» نشان می­دهد رسانه ویکی[30] به‌عنوان یک نرم­افزار در کتابخانه­های دانشگاهی پذیرفته‌شده است.

پرسش دوم پژوهش:کتابداران کتابخانه‌های عمومی شهر کرمان از شبکه‌های اجتماعی با چه هدفی استفاده می‌کنند؟

بررسی مقولات به‌دست‌آمده و تحلیل مصاحبه­های مشارکت­کنندگان نمایانگر این است که کتابداران کتابخانه­های عمومی شهر کرمان شبکه­های اجتماعی را عمدتاً برای اهداف فردی و شخصی مورد استفاده قرار می­دهند و به دلایل مختلفی استفادۀ سازمانی از آن نمی­شود. برخی از این عوامل عبارتند از: نبود سیاست­گذاری شفاف درباره شبکه­های اجتماعی، پالایه بودن[31] و محدودیت اینترنت در سرعت و دسترسی، اولویت‌نداشتن فضای مجازی در بودجه­ها، بی­تمایلی سازمان­ها به شفاف­سازی ذاتی اینترنتی، محافظه­کاری و نگرانی کتابداران درباره حضور رسمی در شبکه­های اجتماعی به دلایل سیاسی، نبود زیرساخت­های لازم در کتابخانه­ها، نشناختن کارکردهای شبکه­های اجتماعی و تمایل سازمانیِ بیشتر به کار محفلی به­جای کار تولیدی ـ که البته عمده­ترین آن پالایه‌بودن شبکه­های اجتماعی است. همچنین، کتابداران کتابخانه­های عمومی شهر کرمان از بین چهار شبکۀ اجتماعی که در آنها عضویت داشته­اند، از فیس­بوک وگوگل­پلاس بیشتر از بقیه شبکه­ها استفاده می‌کنند و این شبکه­ها جای خود را در میان کتابداران کتابخانه­های عمومی شهر کرمان بیشتر بازکرده­اند. این نکته می­تواند مدنظر مدیران و سرپرستان کتابخانه­های عمومی شهر کرمان قرار گیرد و با تمرکز بر روی استفاده از آنها، روابط اجتماعی میان کتابداران به‌منظور اشتراک­­گذاری ایده­ها و مهارت­ها و در نهایت کمک به بهبود محیط کار را گسترش دهند و فرصت استفادۀ سازمانی از شبکه­های اجتماعی را برای تبدیل کتابخانه­های عمومی به کتابخانه­ عمومی3 فراهم کنند، زیرا شبکه­های اجتماعی و نرم­افزارهای مربوط به آنها جزء اصلی و جدانشدنی سازمان­های 3 در عصر حاضر هستند. کتابخانه­های عمومی3 نهاد­هایی اجتماعی ـ اطلاعاتی و در تعامل و اشتراک همیشگی با تبادل اطلاعات و دانسته­ها هستند که آرمان اطلاعات درست در همه جا و همه وقت را محقق می­سازند (تانگ و زو[32]، 2015). یافته­های این پژوهش نشان می­دهد کتابداران کتابخانه­های عمومی، شبکه‌های اجتماعی را در درجه اول برای ارتباطات دوطرفه (مانند مکالمه و گفتگو با دوستان) و کمتر برای ارتباطات یک­طرفه (مانند به­روزرسانی­ها و بارگذاری نوشته­ها) مورد استفاده قرار می­دهند. همچنین همۀ مشارکت­کنندگان در زندگی شخصی خود از شبکه­های اجتماعی استفاده کرده­اند. نگرش شرکت­کنندگان نسبت به شبکه­های اجتماعی نشان می­دهد آنها شبکه­های اجتماعی را در ابتدا برای استفاده­های شخصی (به‌عنوان‌مثال فقط سرگرمی)، سپس برای استفاده حرفه­ای و سازمانی به کار می‌گیرند. همچنین، شبکه­های اجتماعی یک مشوّق و محرک برای ایجاد انگیزه در میان کتابداران کتابخانه­های عمومی شهر کرمان برای اشتراک ایده‌ها، اطلاعات و تجربیات می­باشند. یافته­های این پژوهش  با یافته­های «فورسیر»[33] (2012) هم‌راستاست. فورسیر نشان داد وبلاگ­ها توسط کتابداران دانشگاهی برای ارتباطات داخلی و شخصی مورد استفاده قرار می­گیرند. بنابراین، این رسانه­ها ارزشی را برای کتابخانه 2 در ارائه خدمات به ارمغان آورده‌اند. به‌‌‌علاوه، یافته­های این پژوهش با پژوهش کولک­لی و ماهونی (2014) همخوانی دارد. یافته­های «لطفی» (1393) نیز با یافته­های این پژوهش مشابه است. یافته‌های لطفی(1393) نشان می­دهد به­طورکلی میزان حضور انجمن­های علمی کتابداری و اطلاع­رسانی در شبکه­های اجتماعی رضایت­بخش است و شبکۀ­ اجتماعی فیس­بوک بیشترین تأثیر را روی فعالیت­های آنها داشته و جای خود را در میان انجمن­های علمی کتابداری و اطلاع‌رسانی به­خوبی بازکرده است.

پرسش سوم پژوهش: کتابداران کتابخانه­های عمومی شهر کرمان چگونه از شبکه­های اجتماعی برای اشتراک‌گذاری دانش استفاده می‌کنند؟

یافته­های حاصل از بررسی رفتار اشتراک دانش کتابداران کتابخانه­های عمومی شهر کرمان در شبکه­های اجتماعی نشان داد کتابداران کتابخانه­های عمومی شهر کرمان از شبکه­های اجتماعی به­منظور اشتراک دانش استفاده می­کنند. مرور مصاحبه­های انجام­شده نشان می­دهد بیشترین فعالیت­های آنها در راستای اشتراک دانش در شبکه­های اجتماعی، مربوط به اشتراک اطلاعات و دانش تخصصی است، هرچند دانش عمومی خود را نیز از طریق شبکه‌های اجتماعی در اختیار دیگران قرار می­دهند. کتابداران کتابخانه­های عمومی شهر کرمان با انگیزه‌های متفاوت در شبکه‌های اجتماعی دانش را به اشتراک می‌گذارند. شبکه­های اجتماعی در درجه اول به­طور قابل‌توجهی برای اشتراک دانش خارج از سازمان مورد استفاده قرار می‌گیرند. مفهوم شبکه­های اجتماعی به­عنوان یک سهم اجتماعی ارزشمند در نظر گرفته‌شده که حتی می­توان برای به­کارگیری در جهت اشتراک دانش آن­ را به کاربران آموزش داد. هرچند استفادۀ سازمانی از شبکه­های اجتماعی در ایران امکان‌پذیر نیست، تقریباً تمامی شرکت­کنندگان به­عنوان یک بخش ضروری در دسترسی به اطلاعات روزانه و اشتراک­گذاری دانش بر روی شبکه­های اجتماعی تأکید کرده­ و اظهار داشته‌اند که این شبکه­ها بهترین مکان برای پخش و اشتراک اطلاعات و مطالب مهم هستند، زیرا کاربران شبکه­های اجتماعی مطالب جذّاب را در حوزه‌های مورد علاقۀ خود جستجو می‌کنند و اگر مطالب جذّاب و مفید را در ارتباط با رشته و حرفه خود در این شبکه­ها به اشتراک بگذاریم، به‌سرعت بین کاربران دیگر پخش می­شود و همه از آن آگاهی می­یابند. یافته­های این پژوهش با پژوهش «آهارونی»[34] (2010) مشابه است. یافته­های او نشان می­دهد کاربرد توییتر در کتابخانه­های دانشگاهی و عمومی، این کتابخانه­ها را قادر به پخش و اشتراک اطلاعات دربارۀ فعالیت­های خود، نظرها، موقعیت و نیز منافع حرفه­ای آنها می­کند. ولی با یافته­های پژوهش «نعمتی انارکی» (1393) مغایرت دارد. همچنین نتایج این پژوهش با پژوهش «اناری و همکاران» (1392) که نشان داد میزان استفاده کتابداران دانشگاه اصفهان از ابزارهای شبکه­های اجتماعی در روند اشتراک­گذاری دانش رو به پایین است، مغایرت دارد. با توجه به یافته­های این پژوهش، کتابداران کتابخانه‌های عمومی شهر کرمان ابزارهای شبکه­های اجتماعی را در جهت اشتراک دانش به کار می‌برند و در صورت پیاده­سازی این ابزارها در محیط کتابخانه­ها، رفتار اشتراک دانش سیر صعودی پیدا می­کند. به­علاوه، یافته‌‌های پژوهش حاضر نیز با پژوهش «چامگ[35]و همکاران» (2015) هم­راستاست.

پرسش چهارم پژوهش: شبکه­های اجتماعی چگونه جوامع عملی را میان کتابداران کتابخانه‌های عمومی ایجاد می‌کنند و آن را گسترش می­دهند؟

جامعه عملی نظام فعالیتی است که اعضای آن آنچه را که درک می­کنند و تأثیر آن را در زندگی و جامعه خود می­بینند، به اشتراک می­گذارند. به­عبارت­دیگر، جامعۀ عملی یک شبکۀ غیررسمی از تعاملات بین متخصصانی است که در حرفه­ای مرتبط با ایجاد دانش مشغول به کار هستند (فورسیر[36]، 2013). جوامع عملی با توجه به شناخت انسان‌گرایانه ونگر[37] (2004)، گروهی از افراد است که مهارت، حرفه و یا یک شغل را به اشتراک می‌گذارند. دامنۀ یک جامعۀ عملی محدود به زمینه­ها و رشته­های مشترک اعضای آن است و شرایطی را برای یادگیری ایجاد می­کند که یک جامعۀ قوی را پرورش می‌دهد و تمایلات و فعل‌وانفعال‌های مربوط به اشتراک دانش را تشویق و بر محور توسعه دانش تمرکز می­کند. کتابخانه‌های عمومی شهر کرمان قبل از استفاده از شبکه­های اجتماعی باید هنگام پیاده­سازی مدیریت دانش و توسعۀ رفتارهای اشتراک دانش کتابداران خود به این موضوع توجه داشته باشند که این ابزارها از جوامع عملی حمایت کنند زیرا شبکه­های اجتماعی بستر مناسبی برای ایجاد جوامع عملی در کتابخانه‌های عمومی هستند. یافته­های حاصل از مصاحبه­های انجام‌شده با کتابداران کتابخانه­های عمومی شهر کرمان نشان داد جوامع عملی می‌توانند در کتابخانه­های عمومی شهر کرمان وجود داشته باشند و از ارتباط‌های سازمانی و حرفه­ایِ کتابداران و کاربران از طریق اشتراک دامنۀ خاص از دانش حمایت کنند، ولی این جوامع در حال حاضر به­صورت عملی در کتابخانه­های عمومی شهر کرمان وجود ندارند.



[1]. Alee

[2]. Davenport

[3]. International Labour Organization

[4]. Riege 

[5]. Hung

[6]. Facebook

[7]. Twitter

[8]. YouTube

[9]. Google Plus

[10]. My Space

[11]. One-Sample t - test

[12]. Friedman test

[13]. Kulakli & Mahony

[14]. Platform

[15]. Chu & S Du

[16]. grounded theory

[17]. Theoretical Saturation

[18]. Snowball Sampling

[19]. Semi – Structured Interview

[20]. Lincoln & Guba

[21]. Theoretical Coding

[22]. Strauss & Corbin

[23]. Open Coding

[24]. Axial Coding

[25]. Selective Coding

[26]. Open Coding

[27]. Axial Coding

[28] - Selective Coding

[29]. Filter

[30].  Wiki

[31].  Filtering

[32]. Tang & Zui

[33]. Forceir

[34]. Aharony

[35]. Chumg

[36]. Forcier

[37]. Wenger

ـ ابیلی، خدایار؛ فاطمه نارنجی­ثانی، محمدمهدی رشیدی و فرانک مختاریان (1390). «نقش عوامل مؤثر بر اشتراک­گذاری دانش سازمانی در مؤسسه مطالعات بین­المللی انرژی»، مدیریت و منابع انسانی در صنعت نفت، 4(14)، 31 – 54.
ـ احمدی، علی­اکبر و علی صالحی (1391). مدیریت دانش. تهران: دانشگاه پیام نور.
ـ ادیب­حاج­باقری، محسن (1385). روش تحقیق گراندد تئوری، راه و روش نظریه­پردازی در علوم انسانی و بهداشتی، تهران: نشر و تبلیغ بشری.
ـ اناری، فاطمه (1391). بررسی مقایسه­ای استفاده از رسانه­های اجتماعی تعاملی وب 2 در به اشتراک­گذاری دانش بین کتابداران دانشگاه لیمیریک ایرلند و دانشگاه اصفهان. پایان نامه منتشر نشده کارشناسی ارشد. دانشگاه اصفهان، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، گروه علم اطلاعات و دانش­شناسی.
اناری، فاطمه؛ عاطفه عاصمی و نصرت ریاحی­نیا (1392). بررسی میزان استفاده از ابزارهای شبکه­های اجتماعی در به اشتراک­گذاری دانش بین کتابداران دانشگاه اصفهان. فصلنامه دانش­شناسی (علوم کتابداری و اطلاع­رسانی و فناوری اطلاعات)، 6(20)، 10 - 23.
ـ بیرانوند، علی (1391). کتابخانه­های عمومی و توسعه فرهنگی. تهران: چاپار.
ـ تیموری، لیلا (1392). بررسی رابطه متغیرهای سازمانی (ساختار، فرهنگ و فناوری) با تسهیم دانش در دیوان محاسبات کشور. پایان نامه منتشر نشده کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکزی، دانشکده مدیریت، گروه مدیریت.
ـ حریری، نجلا (1385).اصول و روش­های پژوهش کیفی. تهران: دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات.
ـ حسین­زاده، هما (1393). بررسی عوامل مؤثر بر پذیرش رسانه­های اجتماعی در مدیریت اجتماعی ارتباط با مشتری. پایان نامه منتشر نشده کارشناسی ارشد. دانشگاه الزهرا، دانشکده علوم اجتماعی و اقتصادی، گروه علوم اجتماعی.
ـ خاتمیان­فر، پریسا و زهره پریرخ (1388). بررسی عوامل مشوق و بازدارنده اشتراک دانش در سازمان کتابخانه­ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی. فصلنامه کتابداری و اطلاع­رسانی، 12(45)، 223-245.
ـ ذکایی، محمدسعید (1381). نظریه و روش در تحقیقات کیفی. مجله علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی،53(17)، 41 – 70.
ـ رهنورد، فرج­الله و جلیل خاوندکار (1387). تأثیر اشتراک دانش بر توفیق در برون­سپاری خدمات فناوری اطلاعات. مدیریت فناوری اطلاعات، 23(1)، 49 – 64.
ـ لطفی، شهلا (1393). نقش شبکه­های اجتماعی در حمایت از فعالیت­های انجمن­های کتابداری و اطلاع­رسانی. پایان­ نامه منتشرنشدۀ کارشناسی ارشد. دانشگاه الزهرا، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، گروه علم اطلاعات و دانش­شناسی.
ـ محمدپور، احمد؛ رسول صادقی و مهدی رضایی (1389). روش­های تحقیق ترکیبی به­عنوان سومین جنبش روش­شناختی: مبانی نظری و اصول عملی جامعه‌شناسی کاربردی. مجله پژوهشی علوم انسانی دانشگاه اصفهان،21(2)،77-100.
ـ نعمتی­ انارکی، لیلا (1393). اشتراک دانش برون­سازمانی: ارائه الگویی جامع. مجله اطلاع­رسانی پزشکی نوین، 1 (1)، 10 – 25.
Aharony, N. (2010). Twitter use in libraries: An exploratory analysis. Journal of web librarianship, 4 (4), 333 – 550.
Allee, V. (1997). The Knowledge Evolution Expanding Organizational Intelligence. Washington: Butter worth – Heinemann. Available at: http:// Booksgoogle.ro.
Chu, S. K. w. (2009). Using wikis in academic libraries. The Journal of Academic librarianship, 35 (2), 170 – 176.
Chu, S.; SDU, H. (2013). Social networking tools for academic libraries. Librarianship & Information science, 45, 64 – 75.
Chumg, H.; Cooke, L.; Fry, J.; Hung, I. (2015). Factors affecting knowledge sharing in the virtual organization: Employees sense of well-being as a mediating effect. Computers in Human Behavior, 44, 70 – 80.
Davenport, T.H. & Prusak, l. (1997). Working Knowledge: How Organizations management what they know. Boston, ma: Harvard Business School pres.
Forcier, E. (2013). The Shoemaker’s Son: A Substantive Theory of Social Media Use for Knowledge Sharing in academic Libraries. (Unpublished Master’s Thesis). University of Alberta, Department of Humanities Computing – School of Library & Science Information.
Forceir, E. (2012). A pilot study of Blog use for Internal Knowledge Sharing in academic libraries. Canadian Association of Information Science, 40th Annual Conference, waterloo, Ontario, June 2, 2012.
Hung, S. Y.; Durcikova, A.; Lai, H. M.; Lin, W. M. (2011). The influence of intrinsic & extrinsic motivation on individual’s knowledge sharing behavior. International Journal of Human Computer studies, 69, 415 – 427.
International Labour Organization (2010). Available at: http://www.ilo-irsc.gc.ca/e/29728.html.
Kulakli, A.; Mahony, S. (2014). Knowledge creating & sharing with Web2.0 Tools for teaching & learning roles in So-called university2.0. Social & Behavioral Science, 150, 648 – 657.
Lincoln, Y. S.; Guba, E. G. (1985). Naturalistic inquiry. Beverly Hills, CA: Sage.
Strauss, A.; Corbin, J. (1998). Basics of qualitative research: Techniques & procedures for developing grounded theory. California: Sage.
Tang, S.W.; Zui – Chen, D. (2015). Exploring the affect factors of Knowledge Sharing behavior in world 3. Expert Systems with Applications, 51(1), 63-81.
Wenger, E. (2004). Knowledge Management as a doughnut: Shaping your strategy through communities of practice. Ivey Business Journal, 68 (3), 1 – 8.