Document Type : Original Article
Author
Assistant Prof., National Library and Archives of Iran, Tehran, Iran.
Abstract
Keywords
استنساخ کتابهای خطی در کانونهای صوفیان
مقدمه
هدف پژوهش: هدفهای پژوهش عبارتند از:بررسی کارکرد آموزشی و کتابپردازی در مراکز صوفیان، نحوه و میزان پراکندگی و تنوع آن مراکز در دورههای مختلف تاریخی، بررسی اینکه خانقاهها و مراکز دیگر صوفیان در کدامیک از موضوعات مذهبی یا علمی گرایش بیشتری به تألیف و استنساخ کتاب داشتهاند.
پرسشهای تحقیق
روش تحقیق : این تحقیق به روش پیمایشی با رویکرد توصیفی _ تحلیلی و با ابزار چکلیست انجام شده است؛ بدیننحو که نخست از کلیدواژههایی همانند خانقاه، زاویه، مزار، مرقد، بقعه که بهنحوی مرتبط با مراکز صوفیان بوده، استفاده شد و نسخههایی در مجلدات 34 گانه فهرستگان نسخ خطی ایران (فنخا) بررسی گردید که محل کتابت ویا تألیف آنها در یکی از مراکز صوفیان بود. سپس اطلاعات استخراجشده از فهرستها درخصوص نسخههای انتخابشده در چکلیست وارد و مطابق با پرسشهای تحقیق دستهبندی شد و در نهایت، اطلاعات دستهبندیشده بهعنوان پاسخ به پرسشها ویافتههای پژوهش در جدولها ارائه گردید.
جامعه آماری: در پژوهش حاضر بیش از 300.000 نسخه خطیِ فهرستشده در کتابخانههای ایران بررسی شد. نسخههای انتخابشده باید دارای محل کتابت بوده و کاتب در انجامۀ نسخه، محل کتابت را ذکر کرده باشد.
پیشینۀ تحقیق: با بررسی پژوهشهای انجامشده مرتبط با موضوع، مشخص شد تقریباً همه آنها پژوهشهای تاریخی دربارۀ کارکرد خانقاهها و مراکز دیگر صوفیان در دورهها و مکانهای مختلف بوده است و موردی یافت نشد که تمرکز پژوهش در خصوص تألیف و کتابت آثار علمی در این مراکز بوده باشد. برخی از پژوهشهای انجامشده عبارتند از:
_ حسن دوست، مریم: «مراکز آموزشی طوس از آغاز دوره اسلامی تا استیلای مغول»، فصلنامه تاریخ و تمدن اسلامی، س2، ش3، بهار وتابستان85 . (خراسان از نخستین مناطقی است که خانقاههای صوفیه در آن تأسیس شده است. در این مقاله ضمن تبیین کارکردهای خانقاه، خانقاههای منطقه خراسان وطوس معرفی شده است).
_ ترکمنی آذر، پروین: « مراکز علمی ایران در دوره ایلخانیان»، فصلنامه تاریخ اسلام، سال هشتم، بهار 86، شماره مسلسل29 (در این مقاله مدارس و مراکز علمی مهم این دوره همچون ربع رشیدی و مدرسه سلطانیه معرفی و مشخص شده که هرکدام از این مجتمعهای آموزشی، دارالتعلیم و خانقاه داشتهاند.
_ کافیه، رفیع: «ربع رشیدی؛ بزرگترین مجتمع علمی دانشگاهی ایران»، فصلنامۀ تاریخ پزشکی، سال اول، ش اول، زمستان88 . مؤلف در این مقاله، مقاطع آموزشی ربع رشیدی را به پنج مقطع تقسیم کرده است: بیتالتعلیم، آموزش حرفهای، مدارس عالی، دارالشفا و خانقاه. در همین راستا، فعالیتهای آموزشی خانقاه را معرفی کرده است.
_ فلاح، محمدرضا: «تاریخ نهاد آموزشی یزد از ایلخانیان تا پایان زندیه»، دانشگاه بینالمللی امامخمینی؟رح؟، دانشکده علوم و تحقیقات اسلامی، مهر 1390 (در این پایاننامه، ضمن بررسی پیشینۀ آموزش یزد در دوران اسلامی، مراکز مهم تعلیم و تربیت این شهر شامل مکتبخانهها،مسجدها، مدرسهها و خانقاهها معرفی شده است.
_ عدلی، محمدرضا: «علل گسترش جماعتهای اولیه صوفیان و شکلگیری خانقاهها»، فصلنامه ادبیات عرفانی، س9، ش30، بهار 92 (در این مقاله کارکرد مختلف خانقاهها بررسی شده که از جمله آن تدریس علوم اسلامی، تألیف و تکثیر کتاب و ایجاد کتابخانه بوده است).
_ شعبان زاده، مریم: «آسیبشناسی نظام تربیتی خانقاهی صوفیه»، دوفصلنامه کاوش نامه،سال چهاردهم (392)، شماره 27، سال 1392 (در این تحقیق، آسیبشناسی آن دسته از شیوههای تربیتی صوفیه که به فاصلهگرفتن برخی از صوفیان متاخر از مشی و مرام صوفیان متقدم منجر شده، بررسی شده است.
_ تقوی سنگدهی، لیلا و بهرام بهرامی: «مراکز آموزشی و فرهنگی مصر در عصر ممالیک»، دوفصلنامه مطالعات تاریخی جهان اسلام، س3، ش6، پاییز و زمستان 94 (در این مقاله ضمن آنکه بر این موضوع تأکید شده که سلاطین ممالیک در مصر به ساخت مراکز آموزشی مانند مساجد، مدارس،کتابخانهها، خانقاهها، رباطها و زاویهها اقدام کردند، خانقاههای فعال مصر در این دوره معرفی شدهاند).
نتایج اولیه جستجو: در بررسیهای اولیه جمعا 102 نسخه یافت شد که حاوی یکی از کلیدواژهها بود. پس از بررسیهای انجام شده معلوم شد محلّ تألیف 12 نسخه و محل کتابت 79 نسخه خطی در یکی از مراکز مرتبط باصوفیان بوده و 11 نسخه هم وقف بر آن مراکز بوده است.
محدودیتهای پژوهش: به احتمال زیاد، در میان جامعۀ آماری پژوهش (بیش از 300.000 نسخه خطی فهرست شده در کتابخانههای ایران) تعداد بیشتری از نسخههای خطی در مراکز صوفیان استنساخ شده است اما چون در انجامه (ترقیمه) تعداد زیادی از نسخههای خطی، محل کتابت ذکر نشده، امکان تشخیص آن موجود نبود.
فهرستگان نسخههای خطی ایران (فنخا)
فهرستگان نسخههای خطی ایران (فنخا) در 45 مجلد به کوشش مصطفی درایتی و توسط انتشارات سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران در سالهای 1391تا 1394 چاپ و منتشر شده است. در 34 مجلداین فهرستگان بیش از 320 هزار عنوان از نسخههای خطی موجود در کتابخانههای ایران از بالغ بر 500 فهرست معتبر نسخههای خطی گردآوری و بهترتیب حروف الفبایی عنوان کتابها، معرفی شده است.این فهرست با محور قراردادن هر اثر، از عنوان و مؤلف کتاب بهعنوان دو شناسۀ مهم در بازیابی اطلاعات مربوط به آثار استفاده کرده است. نام مستند مؤلف همراه با تاریخ تولد و وفات، نام افراد دخیل در شکلگیری اثر، تاریخ و محل تألیف،توصیفی کوتاه دربارۀ محتوا، منابع ومآخذی که حاوی اطلاعاتی دربارۀ اثر و یا مؤلف هستند، از جمله اطلاعات کتابشناختی موجود در فنخاست. همچنین در اطلاعات نسخهشناسی، اطلاعات مربوط به مباحث مندرج در نسخه، نام کاتب همراه با تاریخ و محل کتابت، معرفی و گزارش نوشتههایی که علاوه بر متن در نسخه درج شدهاند، مانند مصحّح، حاشیه، اطلاعات مربوط به وقف یا اهدای نسخه، منبعی که اطلاعات مربوط به نسخه از آن ذکر شده، گردآوری و درج شده است. از مجلد 35 تا 45 فهرستگان، 11 نمایه درج شده که عبارتند از: نمایه مؤلفان، نمایه موضوعی، کاتبان، واقفان، اهداشوندگان، محلهای تألیف، محلهای کتابت، نسخههای به خط مؤلف، اَعلام و اماکن.
مراکز وکانونهای صوفیان
در سدههای نخستین اسلامی، اهل تصوف از مراکز آموزشی، دینی و نظامی برای گردهمایی، آموزش و اجرای آداب و رسوم خویش بهره میگرفتند. مراکز مستقل همچون خانقاه، رباط، زاویه و تکیه از آن جملهاند.
صوفیان برای اجرای برنامههای ریاضت و مجاهدت و دیگر مراسم و اعمال مربوط به مسلک تصوف و مرکزی برای تبلیغ و انتقال اندیشههای عرفانی از قرن چهارم هجری کانونهایی با عنوان«خانقاه» و نامهای دیگر بهوجود آوردند و در آنجا به سر بردهاند (کیانی،1369 : 17).
در سرتاسر قلمرو اسلامی اصطلاحات مختلفی برای اشاره به منزلگاه صوفیان متداول بوده است که از جمله آنها: خانقاه، بقعه، رباط، زاویه، تکیه، مدرسه و صومعه است. در ایران، شام و مصر واژه خانقاه رواج بیشتری یافت (مصطفی جواد، 2006: 1007) ؛ در سرزمینهای عربیزبان و در جنوب غربی ایران واژه «رباط» شهرت بیشتری داشت.
خانقاه
خانقاه نهادی متصل به صوفیان با کارکردهای گوناگون تجمع، اقامت و آموزش صوفیان بوده است. اگرچه جزئیات دقیقی درباره نخستین خانقاههای صوفیان وجود ندارد، بسیاری از پژوهشگران تشکیل نخستین خانقاهها را با فعالیت کرّامیان مرتبط میدانند. واژه خانقاه نخستینبار در آثار نویسندگان سدۀ چهارم هجری آمده است. نویسنده ناشناس کتاب حدودالعالم (تألیف قرن چهارم هـ .ق) به خانقاه مانویان اشاره کرده است.
خانقاه در واسط قرن چهارم هجری کاملاً شناخته شده بود. میتوان گفت، با تثبیت تصوف در حدود قرن سوم، صوفیان مراکز ویژهای برای گِردآمدن، تعلیم و انجام اعمال صوفیانه بنا کردند و در پایان قرن 4 و 5 این مراکز گسترش یافت (مقدسی، بی تا:41، 179). از قرن پنجم هجری به بعد صومعهها و خانقاههای سازمانیافته زیاد شدند و در قرن هفتم و هشتم چنانکه ابنبطوطه در سفرنامه خود نشان داده، در سراسر حوزههای اسلامی خانقاهها و زاویههای سازمانیافته قرارگاه صوفیان و محلّ آمدوشد جهانگردان و زائران بود (دستغیب،1376 : 268).
بسیاری از خانقاهها کتابخانه داشتند که غالباً مربوط به موضوع تصوف و عرفان بود و مورد استفاده صوفیه و علاقهمندان قرار میگرفت.
بقعه / مقبره
بقعهها که گاه مقبره، آرامگاه، مزار و مرقد نیز خوانده میشوند، مدفن عالمان، عارفان و دانشمندان بوده و زیارتگاه مردم بهشمار میروند. بقعهها از قرن پنجم هجری از دورۀ سلجوقیان در ایران پدید آمد و رو به گسترش نهاد. در میان بقعههای متعلق به عارفان و صوفیان، بقعۀ شیخ صفیالدین اردبیلی اهمیت بیشتری دارد. این بقعه که در حقیقت خانقاه و مدرسه شیخ صفیالدین بود و پس از مرگش آرامگاه وی شد، محلی برای تدریس و ارشاد مریدان شیخ بوده است. گاه آرامگاههای مشایخ صوفیه مرکزی برای نشر تعالیم صوفیانه بوده وگاه خانقاه پس از بنای مقبره ساخته میشد. آرامگاه شیخ صفیالدین بخاری (قرن هشتم هجری) در بخارا، از این گونه است. در واقع، با افول مراکز خانقاهی، مقبره و زاویهها نقش محوری یافتند.
رباط
نخستین کاربرد واژه رباط در اشاره به مراکز و پادگانهای نظامی مرزی بود که برای دفاع از قلمروِ سرزمین اسلامی شکل گرفتند. مرزهای شام، شمال آفریقا و خراسان مراکزی نظامی با این نام داشتهاند (اصطخری،1839 : 55). بهتدریج در سرزمینهای اسلامی رباطها تغییر چهره دادند و به مراکز عبادی و یا آموزشی تبدیل شدند.
رباط در معنای خانقاه بیش از همه در عراق و بغداد کاربرد داشت و در عصر عباسی به معنای خانه و مأوایی برای مسکینان بود. پس از آن بهعنوان یک نهاد خیریه در داخل و خارج بغداد گسترش یافت (آلوسی، 1393: 113-120). در عراق و حجاز اصطلاح رباط به جهت موقعیت سیاسی آن برگزیده شد و در مصر هم بهکار میرفت (مصطفی جواد، 2006: 1007). رباطها از نظر ساختار تفاوتهایی با خانقاه داشتند و بیشتر مراکز تربیت و پرورش مریدان بود (Timingham, 1971:168).
زاویه
زاویه واژهای عربی به معنای گوشهگیری و کنارهگیریکردن است. زاویه در اصطلاح مکانی است که در آنجا عزلت میگزینند و به ذکر و قرائت قرآن میپردازند (ولی، 1988: 92). این اصطلاح در بسیاری از نواحی بهویژه در شمال آفریقا به معنای خانقاه بهکار رفته است. گاه زاویه با کاربرد صوفیانه به حجرهای اطلاق میشد که سالک در آنجا گوشۀ عزلت میگزید. گاه این حجره در مسجد قرار میگرفت؛ چنانکه ابنجبیر (1984 : 240) به زاویهای در مسجد دمشق اشاره کرده که اماممحمد غزالی در آن عزلت اختیار کرده بود. ابنبطوطه (1987 :ج 1، 380) از چهل زاویه که یکی از امرای مغول در شهر غزنه ساخته بود، نام برده است.
تکیه
تکیه در دوره عثمانیان در سرزمینهای مصر، آناتولی، ایران و هند بهمعنای خانقاه بهکار رفته است (براون، 1362 : ج 3، 190؛ clayer,2002,415).
پراکندگی جغرافیایی کانونهای صوفیان
ایران: در ایران از قرن پنجم هجری خانقاههای سازمانیافته شکل گرفته و در قرن هفتم و هشتم هجری خانقاهها و زاویهها در شهرهای مختلف ایران، محل تجمع صوفیان و زائران بود. در دوره ایلخانیان و تیموریان خانقاههای متعدد دایر گردید. در زمان صفویه (قرن دهم) برخی از خانقاهها تعطیل شد و تعدادی از صوفیان به سرزمینهای دیگر مهاجرت کردند. در اوایل دوره قاجار صوفیان فعالیت خود را از سرگرفتند (رجبی،1381 : 645).
عراق: بغداد از کانونهای مهمّ تصوف در جهان اسلام و محل مباحثات و مجادلات فرقههای مختلف اسلامی بود. نخستین رباط در قرن چهارم هجری برای زاهد بصری بهپا شد و تا آخر قرن هفتم از وجود 35 رباط در بغداد اطلاع داریم (مصطفی جواد،2006 : 33-93).
سوریه: نخستین خانقاه رسمی در شام به ابوالقاسم سمیساطی دمشقی (متوفی 453)منسوب است که وقف صوفیان بوده است. پس از آن با حمایت فرمانروایان، 21 رباط در شهر حلب بنا شد. نعیمی دمشقی (1988 :ج 2، 139 -191) تعداد 29 خانقاه را در شام از قرن 5 تا 8 توصیف کرده است. تا پیش از عهد عثمانی در این منطقه از واژۀ زاویه بهجای تکیه استفاده میشد (فرید حجا،1981 : 208)؛ در عهد ایوبی رباطها و خانقاههای حلب را بیش از بیست مورد برشمردهاند (فرید حجا، 1981 : 210).
ترکیه: در منطقه آناتولی از قرن هفتم هجری به بعد صوفیان مهاجر ایرانی با همکاری باباهای ترک به ترویج تصوف میپرداختند. سلسله مولویه نیز سبب شکلگیری خانقاههای متعدد در آناتولی شد (افلاکی، 1362 :ج 2، 694).
خانقاههای آناطولی در اواخر دوره سلجوقی (اواخر قرن هفتم هجری) به لحاظ ساختمان از طرح مدرسه پیروی میکردند. مهمترین مجتمع خانقاهی منسوب به مولویه در محل آرامگاه مولوی دایر گردید (Dickie,1984,24) .
مصر: نخستین خانقاه رسمی مصر را صلاحالدین ایوبی در سال 569 برای اقامت صوفیان مهاجر برپا کرد. بیشترین تعداد خانقاههای مصر در شهر قاهره است. در این شهر هفت خانقاه از قرن هشتم و نهم هجری پابرجاست. خانقاهها در عهد مملوکی با نقشه مدرسه گسترش یافت (Dickie,1984,41). در عصر ممالیک (648-923ق.) همزمان با تبلیغ و انتشار طرق صوفیه در شهرها و روستاها، خانقاهها گسترش یافتند (ناصر الحجی،1412 :161).
آفریقا: در شمال آفریقا (مراکش و تونس و لیبی) نهادهای صوفیانه اغلب با اصطلاح زاویه و گاه رباط شناخته میشوند.
آسیای مرکزی: در آسیای مرکزی شهرهایی چون بلخ، بخارا و سمرقند از مراکز مهمّ خانقاهی بود (خواندمیر، 1305 :ج 4، 21). معروفترین خانقاههای بخارا، خانقاه خاندان باخزری بود که در دورۀ تیموریان بازسازی شد (جامی،1337 : 419). در سدههای هشتم و نهم با گسترش تصوف ساخت مقبره و خانقاه بیشتر شد که نمونههایی از آن در بخارا، خانقاه و مقبره شیخ بهاءالدین نقشبند (متوفی 791) است. این مکان هماکنون جنبۀ زیارتگاهی دارد (هاشمی گلپایگانی،1379: 187). از ویژگیهای خانقاههای آسیای میانه همجواری با مدارس است. این همجواری حاکی از نوعی همزیستی اهل مدرسه و پیروان تصوف است (Golombek&Wilber,1988,48).
افغانستان: هرات از مراکز مهمّ خانقاهی شمرده میشد. حضور شخصیتهایی مانند خواجهعبدالله انصاری از عوامل مؤثر در این امر بود. در این منطقه تیموریان درکار بنای خانقاه اهتمام داشتند (خطیب بغدادی،1383). خانقاههای افغانستان امروز هم در شهر کابل اغلب مزار مشایخ صوفیه است.
کشمیر: در دوره میرسیدعلی همدانی (متوفی 785) از سلسله کبرویه که در کشمیر فعالیت داشت، خانقاههای بسیاری به نام حضرت امیر شناخته شد که محلّ زندگی و محلّ آموزش و انجام دادن مراسم بود (دهلوی،1383 : ص 168).
کارکرد آموزشی خانقاهها و مراکز دیگر صوفیان
کارکرد خانقاهها و مراکز دیگر صوفیان با توجه به مقتضیات زمانی و مکانی در طول تاریخ پیدایی، تغییراتی در آن حاصل شده است. در این کانونها علاوه بر استفاده از برنامههای مختلف سیر و سلوک، مجالس وعظ و ارشاد عمومی و آموزش تعلیم اسلامی به مردم برگزار می شد. از سدۀ چهارم هجری به بعد مباحثات نظری فراوانی درباره آموزش و تربیت مریدان نمود یافته است؛ از جمله میتوان به دو رساله قشیری در این زمینه اشاره کرد (Karamustafa,2007:116).
این مراکز اقامت صوفیان در طول تاریخ رفتهرفته بهصورت کانونی در آمده است که به امر آموزش و تربیت اخلاقی هم پرداخته شده و بهصورت یک مرکز رسمی و تربیتی در بیشتر سرزمینهای اسلامی تأسیس و تکمیل شده است. سلسلههای صوفیه خود را با هر طبقۀ اجتماعی و نیز نژادهای متعددی که در اسلام وجود داشت، تطبیق میدادند. این قدرت تطبیق و سازگاری سلسلههای صوفیه موجب شد که آنها به وسایلی ایدهآل برای گسترش تعالیم اسلامی تبدیل شوند و تحت تأثیر رقابت با فقهای مدرسه تعلیم آن همانند تعلیم مدرسه دارای سلسله و اسناد و اجازه شود.گرایشهای فقهی وکلامی جامعه سبب شد خانقاهها همانند مدارس دینی باشند. علومی را که صوفیان در خانقاهها میآموختند، عبارت بود از: قرآن، تفسیر، فقه، حدیث، ادبیات، فلسفه و فلکیات.
در زمان سلجوقیان (قرن پنجم هجری) در مدارس نظامیه بر تعلیم و گسترش علوم دینی تأکید و مباحث فقهی و کلامی ارائه میشد (دباشی، 1384: 180) موازی با این مدارس،گسترش حیات دینی عمیقتر در خانقاهها ادامه یافت و صوفیان میکوشیدند تا در آموزشهای خود وجه متشرّعانهای از باورهای عرفانی را بازگو کنند (دباشی، 1384 : 183).
گوشۀ آرام خانقاهها و زاویهها، محیط مناسبی برای تفکر و تأمل و مطالعه و کتابت بود. اماممحمد غزالی پس از ترک نظامیه بغداد، سالها در زوایای مختلف سکونت داشت و در همان دوران، کتاب احیاءالعلوم را تألیف کرد (کیانی،1369 :378؛ زرین کوب،1364 :100). شیخ نجمالدین کبری نیز کتاب شرح السنه و مصابیح را در خانقاه زاهده تبریز نوشت و فخرالدین عراقی هم تألیف کتاب لمعات خود را در خانقاه اوحدالدین کرمانی به پایان برد (کیانی،1369 :378)علومی را که دراویش در خانقاهها میآموختند، عبارت بود از: قرآن، تفسیر، فقه، حدیث، ادبیات، فلسفه و فلکیات.
در رباطها نیز همانند خانقاهها، شیخ و مُدّرسی بود که خواندن و نوشتن و آداب دین و تصوف را به صوفیان میآموخت. برخی از خانقاهها، رباطها و زاویهها به زنان اختصاص داشت که مریدان در آنها به خواندن و نوشتن و قرآن و فقه و حدیث میپرداختند.
با افزایش کارکرد آموزشی در خانقاهها،گروهی از دانشمندان و عارفان به مطالعه و کتابت کتابهای تصوف و دیگر علوم اسلامی میپرداختند. بهعنوان مثال، در خانقاه اماممحمد غزالی (متوفی 505) گروهی از دانشمندان و عارفان بر مطالعه و تدوین آثار غزالی و سایر کتابها میپرداختند (همایونفرخ،1342 :36). شیخاحمد جام (متوفی 536) معروف به ژندهپیل در خانقاه خود در شهر جام کتابخانهای داشت که عدهای در آن به مطالعه و کتابت مشغول بودند (همان :58). علاءالدوله سمنانی _ عارف ایرانی _ خانقاهی در سمنان ساخت و کتابخانه معتبری برای استفادۀ شاگردان خود فراهم کرد که پس از مرگ او نیز به مدت 100 سال، عارفان نامدار در آن مشغول مطالعه و کتابت و ارشاد مردم بودند (همان:94).
در بخشی از خطبههای آغازین یا عبارت پایانی، تعدادی از نسخههای خطی که مؤلفان آنها صوفیان بودند، تصریح شده که این کتاب در خانقاه تألیف شده و نیز کاتبان در عبارت پایانی برخی از نسخههای خطی تصریح کردهاندکه این کتاب در خانقاه استنساخ شده است. با بررسیهایی از این قبیل میتوان به این نتیجه رسید که خانقاهها و دیگر مراکز صوفیان بهعنوان یکی از کانونهای تألیف و کتابت نسخههای خطی دانشمندان بوده است.
فراز و فرودهای مراکز صوفیان در دورههای تاریخی
خانقاهها و بقعهها از مهمترین مراکز تجمع صوفیان بوده است. بقعهها از قرن پنجم هجری و از دورۀ سلجوقیان در ایران پدید آمد و رو به گسترش نهاد. بیشتر بقعههای مشایخ صوفیه در حقیقت خانقاه و مدرسه آنان و محلی برای تدریس، تألیف و استنساخ کتاب و ارشاد مریدان بود و پس از مرگ، همانجا دفن میشدند. در دوره صفویه و قاجار توجه خاصی به ایجاد بقعه سادات علوی و امامزادگان شیعی معطوف شد هرچند توجه پادشاهان صفوی به بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی (آرامگاه جدّ بزرگشان) بیشتر شد و در رونق و آبادانی بقعه و کتابخانۀ آن کوشیدند؛ چنانکه شاهعباس صفوی کتابهای نفیس مجموعه اهدایی دربار را وقف کرد (همایونفرخ،1342 :55؛ همو، 1374 : 102).
خانقاهها از قرن چهارم هجری همزمان با رونق تصوف در خراسان و فارس پدیدآمد (دایرةالمعارف فارسی، ذیل واژه خانقاه: ج1،ص 880 ). پس از حملۀ مغول و تاتار به ایران بهسبب مصایب و رنجهای عمیقی که به مردم وارد شده بود، میل به تصوف در میان آنان فزونی یافت و در جایجای کشور خانقاههایی ایجاد شد و در آنجا مشایخ به ارشاد و تربیت مریدان و پیروان خود اشتغال داشتند (زرینکوب،1362 :74). دورۀ ایلخانیان خانقاههای متعدد در اکناف ممالک ایلخانی دایر بود و جمع کثیری از صوفیان در هر یک از خانقاهها به انجام آداب تصوف و کسب فیض و همت از محضر پیران و مشایخ مشغول بودهاند (مرتضوی، 1370 :312). سلجوقیان نیز از برپایی خانقاهها حمایت میکردند.
با ظهور صفویان در آغاز قرن دهم هجری و رواج مذهب شیعه در ایران و قوّت عالمان و فقیهان شیعه، مشایخ صوفیه قدرت و نفوذ خود را از دست دادند و عالمان شیعه در طعن و ذمّ مشایخ صوفیه کتابها نوشتند (دایرةالمعارف فارسی: ذیل واژه تصوف،ج1،645). این امر موجب مهاجرت گروه کثیری از صوفیه به سرزمینهای دیگر و تعطیلی اغلب خانقاهها شد، اما بار دیگر در اوایل دوره قاجار، صوفیان فعالیت خود را از سرگرفتند که با انتقاد و مخالفت شدید عالمان مواجه شد (رجبی،1381 :394). در دورۀ صدارت حاجمیرزا آقاسی به سبب مشرب تصوف وی، صوفیان بار دیگر قدرت یافتند اما دیری نپایید که با عزل وی،آنها تحت فشار واقع شدند. با این همه، صوفیانی حتی در سمتهای بالا به خدمت وتألیف و تصنیف اشتغال داشتند (دایرةالمعارف فارسی: ذیل واژه تصوف ج1، 645). بهعنوان مثال، حاجمیرزا محمدحسن اصفهانی معروف به صفیعلیشاه (1251-1316 ق) که از مشایخ صوفیه قاجار بود، خانقاهی در تهران بناکرد که به نام وی مشهور گردید (رجبی،1381 :394).
یافتههای پژوهش
پس از بررسی و جستجو در میان انبوه نسخههای خطیِ فهرستشده در کتابخانههای ایران، در مجموع 106 نسخه مرتبط با پژوهش انتخاب شد. از این تعداد 82 نسخه کتابهای استنساخشده و 13 نسخه کتابهای تألیفشده در مراکز صوفیان و 11 نسخه نیز وقف بر آن مراکز بوده است. اطلاعات استخراجشده از این نسخهها در جدولهای جداگانه و با عنوان «پاسخ به پرسشهای پژوهش» ارائه میشود.
1. استنساخ نسخههای خطی در مراکز صوفیان
پاسخ به پرسش نخست: فراوانی استنساخ نسخههای خطی درمراکز مرتبط با صوفیان وپراکندگی محلّ کتابت چگونه است؟
با بررسی 82 نسخه مورد پژوهش مشخص میشود که مراکز استنساخ صوفیان متنوع بودهاند و بیشترین فراوانی این مراکز مربوط به «خانقاه»ها با 27 خانقاه واستنساخ 38 نسخه است. به جز خانقاهها، 31 مرکز دیگرِ مرتبط با صوفیان با کتابت 44 نسخه، در امر کتابپردازی فعالیت داشتهاند. در بین این مراکز، بیشترین فراوانی مربوط به «زاویه» با 8 مرکز و سپس «مدرسه» با 5 مرکز است. در پاسخ تفصیلی به این پرسش، یافتههای تحقیق در دو بخش خانقاهها و مراکز دیگر، به شرح زیر ارائه میشود.
الف) خانقاهها
جدول 1 مراکز استنساخ صوفیان با عنوان «خانقاه» را همراه با شهر و کشور آن خانقاه نشان میدهد. چنانکه در جدول زیر مشاهده میشود، 27 مرکز خانقاهی با استنساخ 38 نسخه خطی در کتابت نسخههای خطی فعال بودهاند. بیشترین فراوانی خانقاهها مربوط به خانقاههای ایران با 9 مرکز، مصر با 7 مرکز و افغانستان با 3 مرکز است.
جدول 1. مراکز استنساخ صوفیان با عنوان «خانقاه» همراه با شهر و کشور آن خانقاه
ردیف |
نام خانقاه |
تعداد نسخه |
نام شهر |
نام کشور |
1 |
ربع رشیدی |
3 |
تبریز |
ایران (9مرکز با10 نسخه) |
2 |
رشیدالدین فضل الله |
1 |
یزد |
|
3 |
حسینیه اشرفیه |
1 |
یزد |
|
4 |
ظهیریه |
1 |
ساوه |
|
5 |
عمادیه فقهیه |
1 |
کرمان |
|
6 |
شیخ صافی |
1 |
اردبیل |
|
7 |
طغایی |
1 |
سمنان |
|
8 |
شیخ عبدالکریم نطنزی |
1 |
نطنز |
|
9 |
سلماس |
1 |
سلماس |
|
10 |
شیخو |
1 |
- |
مصر (7 مرکز با 7 نسخه) |
11 |
شیخونیه |
1 |
- |
|
12 |
ظهریه |
1 |
قاهره |
|
13 |
رکنیه |
1 |
قاهره |
|
14 |
ملکیه ناصریه |
1 |
قاهره |
|
15 |
سریاقوس |
1 |
قاهره |
|
16 |
بیک |
1 |
- |
|
17 |
شهابیه |
1 |
هرات |
افغانستان (3 مرکز با 3 نسخه) |
18 |
هرات |
1 |
هرات |
|
19 |
اخلاصیه |
1 |
هرات |
|
20 |
امیریه |
8 |
- |
کشمیر (1مرکز با 8 نسخه |
21 |
سید محمد مشتاق |
3 |
لکهنو |
هندوستان (1مرکز با 3 نسخه) |
22 |
سمیساطیه |
1 |
دمشق |
سوریه (1مرکز با 2 نسخه) |
23 |
خواجه محمد پارسا |
1 |
بخارا |
ازبکستان (2مرکز با 2 نسخه) |
24 |
خواجه عبدالاول |
1 |
سمرقند |
|
25 |
مظفریه |
1 |
اربل |
عراق (1مرکز با 1 نسخه) |
26 |
شیخ ابوالمغیث |
1 |
- |
- |
27 |
بلغنج خاتون |
1 |
- |
- |
ب) مراکز دیگر بهجز خانقاهها
با بررسی نسخههای مورد پژوهش معلوم میشود که استنساخ کتابهای خطی در مراکز صوفیان بهجز خانقاهها در مراکز دیگر با تنوع در آن مراکز صورت گرفته است. جدول2 مراکز استنساخ صوفیان بهجز خانقاهها را نشان میدهد. چنانکه در جدول زیر مشاهده میشود، بهجز خانقاه، 31 مرکز دیگرِ مرتبط با صوفیان با کتابت 44 نسخه، در زمینۀ کتابپردازی فعالیت داشتهاند. در بین این مراکز، بیشترین فراوانی مربوط به «زاویه» با 8 مرکز، «مدرسه» با 5 مرکز، «بقعه» با 4 مرکز و «مزار» و «رباط» هرکدام با 3 مرکز است.
جدول 2. مراکز استنساخ صوفیان بهجز خانقاه همراه با شهر و کشور آن خانقاه
ردیف |
عنوان کلی مرکز |
نام مرکز |
تعداد نسخه |
نام شهر |
نام کشور |
1-8 |
زاویه |
عبدالعظیم حسنی |
4 |
شهر ری |
ایران |
قاسم صوباشی |
1 |
سوریه |
ترکیه |
||
مظفریه |
1 |
تبریز |
ایران |
||
مولویه |
1 |
شام |
سوریه |
||
بسطامیه |
1 |
حلب |
سوریه |
||
بسطامیه |
1 |
- |
مصر |
||
مولویه |
1 |
- |
مصر |
||
کبیره شهابیه |
1 |
- |
- |
||
9-11 |
مزار |
ناصر بخاری |
5 |
بخارا |
ازبکستان |
شیخین |
1 |
سبزوار |
ایران |
||
مولانا |
1 |
قونیه |
ترکیه |
||
12-13 |
مرقد |
شیخ عبدالله انصاری |
4 |
هرات |
افغانستان |
شیخ برهان |
1 |
بغداد |
عراق |
||
14 |
مقبره |
حاج محمدجعفر |
2 |
تبریز |
ایران |
15-18 |
بقعه |
سید حمزه |
1 |
تبریز |
ایران |
سلطانیه |
1 |
شیراز |
ایران |
||
ظهیریه علویه بزغشیه |
1 |
شیراز |
ایران |
||
سلطان میرحیدر |
1 |
- |
ایران |
||
19-20 |
دارالتعلیم |
محله سلطانیه |
1 |
قسطنطنیه |
ترکیه |
دارالتعلیم شیراز |
1 |
شیراز |
ایران |
||
21-25 |
مدرسه |
اخلاصیه |
1 |
هرات |
افغانستان |
رکنیه |
1 |
کرمان |
ایران |
||
شعبانیه |
1 |
حلب |
سوریه |
||
کلاباد |
1 |
بخارا |
ازبکستان |
||
نذر دیوان بیگی |
1 |
- |
- |
||
26-28 |
رباط |
رباط کرمان |
1 |
کرمان |
ایران |
رباط |
1 |
- |
ایران |
||
رباط مستنجد |
1 |
- |
- |
||
29 |
ربع |
ربع رشیدی |
3 |
تبریز |
ایران |
30 |
مسجد جامع |
ایاصوفیه |
1 |
قسطنطنیه |
ترکیه |
31 |
اقطاع |
عالیجاه قلیخان |
1 |
کابل |
افغانستان |
چنانکه در جدول 1 مشخص میشود، فعالیت علمی و نگارش کتابهای مذهبی و علمی در رسمیترین مرکز یعنی «خانقاه» آن هم نخست در ایران سپس در مصر، بیشتر از مراکز دیگر مرتبط با صوفیان بوده است. پس از خانقاه، «زاویه»ها در ایران و مصر و پس از آن «مدرسه» و «بقعه» و مزارهای مشایخ صوفیان، از مراکز فعال در کتابت نسخههای خطی بودهاند.
2. استنساخ نسخههای خطی در دورههای تاریخی مختلف
پاسخ به پرسش دوم: ادوار تاریخی استنساخ نسخههای خطی در مراکز صوفیان کدام است؟
با بررسی نسخههای پژوهش مشخص میشود مراکز استنساخ صوفیان از قرن هفتم تا سیزدهم هـ .ق فعال بوده است. جدول3 ادوار مختلفِ تاریخیِ استنساخ نسخههای خطیِ صوفیان را نشان میدهد. چنانکه در این جدول مشاهده میشود، بیشترین فراوانی استنساخ نسخههای خطی در مراکز صوفیان بهترتیب در قرن هشتم هـ .ق (با 21 نسخه)، قرن نهم (با 19 نسخه)، قرن یازدهم (با 13 نسخه) و قرن دهم هـ .ق (با12 نسخه) است.
جدول3. دورههای مختلف تاریخیِ استنساخ نسخههای خطیِ صوفیان
ردیف |
تاریخ |
قرن |
نسخههای خانقاهی |
نسخههای مراکز دیگر |
جمع |
1 |
610 - 698 |
7 |
2 |
- |
2 |
2 |
707 - 788 |
8 |
13 |
8 |
21 |
3 |
831 - 896 |
9 |
12 |
7 |
19 |
4 |
903 - 971 |
10 |
2 |
10 |
12 |
5 |
1009 - 1086 |
11 |
3 |
10 |
13 |
6 |
1105 - 1198 |
12 |
6 |
2 |
8 |
7 |
1209 - 1291 |
13 |
- |
7 |
7 |
8 |
جمع |
از قرن 7 تا قرن 13 ق. |
38 |
44 |
82 |
چنانکه در جدول 3 مشخص است، در سدههای هشتم و نهم هـ .ق، فعالیت علمی کانونهای صوفیان از دورههای دیگر بیشتر بوده است .
3_ تنوع موضوعی در استنساخ نسخههای خطی صوفیان
پاسخ به پرسش سوم: تنوع موضوعی نسخههای کتابت شده در مراکز صوفیان چگونه است؟
با بررسی نسخههای مورد پژوهش مشخص میشود در مراکز استنساخ صوفیان نسخههای خطی با موضوعات مختلف کتابت میشده است. چنانکه در جدول4 مشاهده میشود، بیشترین موضوعی که صوفیان به استنساخ کتاب در زمینه آن پرداختهاند، مربوط به «عرفان و تصوف» با 22 نسخه و سپس «دیوان شعر»، «فلسفه و منطق» هر کدام با 12 نسخه است.
جدول4. تنوع موضوعیِ نسخههای کتابتشده در مراکز صوفیان
ردیف |
موضوع |
نسخههای خانقاهی |
نسخههای مراکز دیگر |
جمع |
1 |
عرفان و تصوف |
16 |
5 |
22 |
2 |
دیوان شعر |
2 |
10 |
12 |
3 |
فلسفه و منطق |
9 |
3 |
12 |
4 |
تفسیر و علوم قرآنی |
4 |
4 |
8 |
5 |
ادبیات عرب |
4 |
3 |
7 |
6 |
کلام و اعتقادات |
1 |
5 |
6 |
7 |
فقه و اصول فقه |
1 |
3 |
4 |
8 |
حدیث اخلاق |
1 |
2 |
3 |
9 |
اخلاق |
1 |
1 |
2 |
10 |
جنگ و مجموعه |
- |
2 |
2 |
11 |
تراجم و تاریخ |
1 |
1 |
2 |
12 |
طب |
1 |
- |
1 |
13 |
تعبیرخواب |
- |
1 |
1 |
مطابق با جدول فوق، بیشترین گرایش موضوعی مراکز کانونهای کتابت صوفیان به کتابهای عرفان و تصوف وسپس دیوانهای شعر و فلسفه و منطق بوده است. بهنظر میرسد درسهایی که در این مراکز تدریس و کتابهایی که در این موضوع استنساخ میشده، بیشتر از همه در زمینه عرفان وتصوف بوده است؛ همچنانکه گرایش بیشتر خانقاهها به کتابت دیوانهای شعری وکتابهای فلسفی نیزگویای گرایش علمای متصوفه به شعر و فلسفه پس از موضوع عرفان و تصوف است.
4. تألیف کتاب در مراکز صوفیان
پاسخ به پرسش چهارم: نسخههای دیگر مرتبط با مراکز صوفیان کدامند؟
در پاسخ به این پرسش، کتابهای تألیفشده در آن مراکز و نسخههای خطیِ وقفی، جداگانه بررسی میشوند.
الف) کتابهای تألیفشده در مراکز صوفیان درکدام دوره و در چه موضوعاتی بوده است؟
با بررسی نسخههای مورد پژوهش معلوم میشود که بیشترین تألیف کتاب در «زاویه» و سپس «خانقاه» با گرایش موضوعات متنوع همچون عرفان وتصوف و فلسفه بوده است.
جدول5. کتابهای تألیفشده در مراکز صوفیان
ردیف |
نوع مرکز |
نام مرکز |
سال تالیف (قمری) |
موضوع |
1 |
عبدالعظیم حسنی (ری) |
1256 |
اصول فقه |
|
2 |
عبدالعظیم حسنی |
1257 |
اخلاق و سیروسلوک |
|
3 |
عبدالعظیم حسنی |
1273 |
تذکره صوفیان |
|
4 |
زاویه |
مظفریه (تبریز) |
782 |
فلسفه |
5 |
مظفریه (تبریز) |
872 |
فلسفه |
|
6 |
مظفریه (تبریز) |
872 |
عرفان |
|
7 |
بایزید (قسطنطنیه) |
984 |
عرفان و تصوف |
|
8 |
خانقاه |
سیدعلی همدانی |
988 |
حدیث |
9 |
حسینیه سمرقند |
999 |
فلسفه |
|
10 |
قطب الدین بختیار (دهلی) |
1061 |
ادبیات |
|
11 |
ربع |
ربع رشیدی (تبریز) |
828 |
تاریخ |
12 |
ربع رشیدی (تبریز) |
قرن 9 |
وقف نامه |
|
13 |
رباط |
رباط |
675 |
تصوف |
چنانکه در جدول فوق مشخص میشود، نسخههای تألیفشده در «زاویه»ها و«خانقاه»ها و«ربع» بیشتر در قرن نهم ه. ق (با 4 عنوان کتاب) و سپس قرنهای دهم و سیزدهم هجری (هرکدام با 3 عنوان کتاب) بوده است.
ب ) نسخههای وقفشده بر مراکز صوفیان درکدام مرکز و در چه موضوعاتی بوده است؟
با بررسی نسخههای مورد پژوهش معلوم میشود بیشترین وقف کتاب بر «زاویه» و سپس «خانقاه» و «بقعه» بوده است.
جدول6. نسخههای وقفشده بر مراکز صوفیان
ردیف |
نوع مرکز |
نام مرکز |
تاریخ وقف (قمری) |
موضوع |
1 |
زاویه |
- |
636 |
علوم قرآنی |
2 |
درون آباد |
822 |
لغت |
|
3 |
عاشق افندی |
قرن 10 |
اعتقادات |
|
عاشق افندی |
1029 |
دیوان شعر |
||
4 |
|
مولوی خانه باب جدید |
764 |
تاریخ (قصص انبیا) |
5 |
||||
6 |
خانقاه |
سلیمانیه |
قرن 10 |
عرفان |
7 |
ناصریه |
856 |
تاریخ |
|
8 |
نعمت اللهی |
1348 |
عرفان |
|
9 |
بقعه |
شیخ صفی |
1017 |
تاریخ |
10 |
شیخ صفی |
1318 |
قرآن |
|
11 |
مزار |
- |
قرن 11 |
حدیث |
چنانکه در جدول 6 مشخص است، نسخههای وقفشده بیشتر بر زاویهها و خانقاهها در قرنهای مختلف و در موضوعات متعدد بوده است.
تحلیل یافتههای پژوهش
الف) جمعبندی یافتهها
1. در دورههای مختلف تاریخی 27 مرکز خانقاهی با استنساخ 38 نسخۀ خطی در کتابت نسخههای خطی فعال بودهاند. بیشترین فراوانی خانقاهها مربوط به خانقاههای ایران (با 9 مرکز) و سپس مصر (با 7 مرکز) است.
2. به جز خانقاهها، 31 مرکز دیگرِ مرتبط با صوفیان با کتابت 44 نسخه، در امر کتابپردازی فعالیت داشتهاند. در بین این مراکز، بیشترین فراوانی مربوط به «زاویه» (با 8 مرکز)، «مدرسه» (با 5 مرکز)، «بقعه» (با 4 مرکز) و «مزار» و «رباط» (هرکدام با 3 مرکز) است.
3. بیشترین فراوانی استنساخ نسخههای خطی در مراکز صوفیان در قرن هشتم و
نهم هـ .ق (هرکدام با 21 و 19 نسخه) و پس از آن قرن یازدهم (با 13 نسخه) و قرن 10 (با12 نسخه) است.
4. بیشترین موضوعی که صوفیان به استنساخ کتاب در آن پرداختهاند، مربوط به «عرفان و تصوف» با 22 نسخه و سپس دیوان شعر و فلسفه و منطق هر کدام با 12 نسخه است.
5. بیشترین تألیف کتاب در «زاویه» و سپس « خانقاه » با گرایش موضوعات متنوع همچون عرفان وتصوف و فلسفه بوده است همچنانکه نسخههای وقف شده بیشتر بر «زاویه»ها و «خانقاه»ها در دورههای مختلف و در موضوعات متعدد بوده است.
ب) تحلیل یافتهها
از قرن چهارم و پنجم تا قرن سیزدهم هـ .ق، مراکز مربوط به صوفیان همچون خانقاهها، زاویهها و بقعهها نهتنها مراکز خلوت و عبادت بوده است، بلکه این مراکز کارکردهای مختلف آموزشی و علمی همچون استنساخ نسخههای خطی داشتهاند. بیشترین فعالیت صوفیان در استنساخ نسخههای خطی در قرنهای هشتم و نهم هـ .ق بوده است وآن هم بهدلیل افزایش میل به تصوف در میان مردم پس از حمله مغول و تاتار به ایران و پیش از ظهور صفویه است، زیرا در دوران صفویه با نگاشتن کتابهایی توسط عالمان شیعه در ردّ و نقد طریقت صوفیه وانحرافهای ایجادشده در آنان، کمکم مشایخ صوفیه قدرت و نفوذ خود را از دست دادند. بهعلاوه با ایجاد انحراف در برخی از مبانی و آداب صوفیه در این دوران وفاصلهگرفتن برخی از صوفیان از مشی و مرام پیشینیان و ایجاد نحلههای مختلف صوفیه، بهمرور خانقاه ودیگر مراکز صوفیه جایگاه خود را بهعنوان کانونهای تألیف و استنساخ کتابهای علمی از دست داده وصرفاً به محل برگزاری مراسم خاصّ صوفیان تبدیل شدند.
کانونهای علمیِ صوفیان بیشتر متمرکز به «خانقاه»ها و سپس با تفاوتی معنادار به «زاویه»ها، «مدرسه»ها و«بقعه»ها بوده است، زیرا در ادوار مختلف تاریخی، خانقاهها بهعنوان رسمیترین جایگاه صوفیان تلقی می شده است که در آن جمع کثیری از صوفیان به انجام آداب تصوف و کسب فیض و همت از محضر پیران و مرشدان مشغول بوده اند، مضاف بر آنکه در دورۀ ایلخانیان خانقاههای متعددی دایر گردید. با توجه به رونق تصوف در قرنهای چهارم و پنجم هـ .ق به بعد در خراسان و فارس، بیشتر مراکز خانقاهی مورد پژوهش در ایران است . پس از ایران بیشتر خانقاهها در مصر بوده و این هم بهدلیل حکومت سلاطین ممالیک (648-923ق.) و رویکرد آنان در ساخت یا بازسازی مراکز آموزشی همانند مدارس، مساجد و خانقاهها و بهتبع آن گسترش فعالیت خانقاهها در آن کشور بوده است. در روزگار ممالیک خانقاهها از دیدگاه سازماندهی روش تدریس وتشکیل حلقههای درس و وعظ، به بالاترین پلکان خود رسید.
بدیهی است، وجهۀ همت کاتبان در کانونهای صوفیان بیشتر درخصوص استنساخ کتابهای خطی با موضوع عرفان و تصوف بوده است و این رویکرد در راستای آموزشیبودن این کانونها در جهت تقویت و گسترش مبانی فکری متصوفه قابل توجیه است.