Document Type : Original Article
Authors
Director-in-Charge, Editorial Board Library & Information Sciences
Abstract
Keywords
مقدمه
در نگارش نسخههای خطّی که میراث مکتوب گذشتگان ماست، آداب خاصی وجود داشته است. یکی از این آداب، نشانهگذاری در هنگام نگارش بوده است. چگونگی ظهور این نشانههای نگارشی در متون عربی و فارسی، از موضوعاتی است که در زبانشناسی کمتر به آن پرداختهشده است. همچنین مجهولات فراوانی برای این موضوع وجود دارد که نیازمند پژوهشهای اساسی برای طرح هر سؤال از این موضوع است. در پژوهش حاضر با مراجعه به اصل نسخههای خطی منتخب تا دورۀ تیموری بهصورت روشمند، متغیرهای پژوهش تجزیهوتحلیل شد تا تصویر بهتری را پیش روی چشم مخاطبان برای شناخت نوع و فراوانی کاربرد نشانههای نگارشی در نسخههای خطی قرار دهد.
نخستین کتابتهای کاتبان در سرزمینهای اسلامی به زبان عربی است. بنابراین در این پژوهش چند برگ از نسخههای عربی قرون اوّلیّه اسلامی و چند نسخۀ منتخب به زبان عربی و فارسی موجود در کتابخانه، موزه و مرکز اسناد آستانقدسرضوی و دیگر کتابخانههای بزرگ، بررسی میشود.
با انجام این پژوهش و پاسخ به پرسشهای مطرحشده، مجهولات فراوان دیگری در این زمینه مطرح میشود که پاسخ به آنها بهدلیل گستردگی آن، در این پژوهش میسّر نیست. امید است این پژوهش مقدمهای برای شروع پژوهشهای کاربردیِ دیگر در این زمینه باشد.
مبانی نظری و پیشینه پژوهش
در بررسی پیشینۀ موضوع مورد بررسی آثاری وجود دارد که تنها بهصورت فرعی و جنبی به این موضوع پرداخته است. این آثار را میتوان به دو مقوله تقسیم کرد: آثاری که به بیان تاریخچۀ نشانهگذاری در آثار ادبی پرداختهاند و آثاری که با مراجعه مستقیم به نسخههای خطیِ تجزیهوتحلیل شده نگاشته شدهاند.
در این پژوهش تنها مقوله دوم که عینیتر و عملیتر است، مدّنظر است.
دربارۀ تاریخچۀ نشانهگذاری در سنت خطّ عربی ازجمله نگاشتههایی که موجود است، به قلم علی بن خلف کاتب (د. 455 ق) منشی صاحب سبک در فنّ مراسلهنویسی است و از رساله او، مواد البیان (از منابع صبح الاعشی قلقشندی، د. 821ق) برگرفتهشده است. نویسنده، در این رساله، به فنّ منشیگری و اهمیت و جایگاه والای آن و به بلاغت و فنّ انشاء، قواعد و قوانین آن میپردازد. در واقع، آنگونه که قلقشندی میگوید، بهنظر میرسد کاتبان به کوچکترین جزئیات در ساماندهی نوشتار توجه داشتهاند. نظر کاتبان دربارۀ روش تفکیک قسمتهای غیرشنگرفی متفاوت است. نسخهبرداران برای جداسازی دو فصل از دایره استفاده میکنند، درحالیکه کاتبان، میان فصول و نیز اجزای یکفصل فاصله میگذارند؛ با این تفاوت که فاصلۀ جداکننده فصول بهاندازه سرانگشت شست و فاصله جداکنندۀ میان اجزای آن بهاندازه سرانگشت کوچک است (قلقشندی، 821 ق: 144).
محمدبن ابییزید طیفور، ملقب به شمسالدین و مکنّی به ابوالفضلالسَجاوندی القاری، در قرن ششم ﻫ.ق، از دیگر افرادی است که در زمینۀ نشانهگذاری در متون کهن تأثیرگذار بوده است. سجاوندی برای راهنمایی قاریان نخستین نشانهها را در نگارش قرآن بهکار برد. با همین انگیزه کاتبان اروپایی کتاب مقدس، در سدههای میانه نشانههایی را بهکار میبردند.
«سجاوندی نخستین کسی است که نشانههای هفتگانۀ وقف را بهکار برده و ازاینرو این نشانهها سجاوندی خواندهشده و قرآنهایی را که این نشانهها در آنها بهکار رود «قرآن سجاوندی » خوانند.» (دانشپژوه و منزوی، 1340: 242)
در فرهنگهای لغت دربارۀ سجاوندی چنین نگاشته شده است:
«سجاوندی /sajāvandi/
1_ (اسم، صفت نسبی) (ادبی) علایمی که در نقطهگذاری متون بهکار میرود.
2_ صفت نسبی، منسوب به سجاوند، ناحیه و کوهی در نزدیکی سیستان [قدیمی] از مردم سجاوند.
3_ (اسم مصدر) [قدیمی] نقشونگار کردن در صفحۀ کتاب با آب زر و شنگرف.
نشانههای سجاوندی از اینقرار است:
1. م: علامت وقف لازم؛ 2. ط: علامت وقف مطلق؛ 3. ج: علامت وقف جایز؛ 4. ز: علامت وقف مجوز؛ 5. ص: علامت وقف مرخص؛ 6. لا: علامت وقف ممنوع.
نشانههای سجاوندی یا سگاوندی (واژه سگاوندی «تازی شده آن سجاوندی» از نام ابوالفضل سجاوندی گرفتهشده است) نشانههایی است که برای روشنکردن معنی و مشخصکردن آغاز و انجام عبارتها و جملهها و بندها در نگارش بهکار میرود. » (سجاوندی در فرهنگ فارسی عمید، 1389).
«سجاوندی. [سَ وَ] (اِخ) محمّد بن ابییزید طیفور ملقّب به شمسالدین و مکنّی به ابوالفضل السجاوندی القاری، متوفی 560 ﻫ. ق. او راست:
1_ «الوقف و الابتداء» که هفتگونه وقف را میشناساند.
2_ «الموجز» که پنجگونه را در بردارد.
3_ «عین المعانی فی تفسیر سبعالمثانی.» (سجاوندی در لغتنامه دهخدا،1337: 11883)
«چرا به این علائم «نشانههاى نقطهگذارى» یا «نشانههاى سجاوندى» مىگویند؟ علت آن است که در بعضى از این علائم، نقطه (.) بهکاررفته است. ازاینرو، به آنها «نشانههاى نقطهگذارى» مىگویند؛ مثلاً در شش نشانه از علایم بیستگانهاى که برشمردیم، نقطه وجود دارد. اما اینکه به آنها «سجاوندى» مىگویند دلیلش این است که مخترع این نشانهها، اهل «سجاوند» (از محلههاى غزنین) بوده است. علامه قزوینى دراینباره مىنویسد: این اصطلاحِ «سجاوندى» فقط در ایران و سایر بلاد شرقىِ ممالک اسلامى معمول شده بود و هنوز دوام دارد، چون مخترع این علامات و رموز، از اهلِ سجاوند از محال (محلههاى) غزنین _ یکى از شرقىترین بلاد اسلام است ـ بوده است.» (افشار و قزوینی، 1347: 71).
دو پاپیروسشناس به نامهای «آدولف گروهمان»[1] و «نبیا ابوت»[2] دربارۀ نشانهگذاری در نسخههای عربی پژوهشهایی را انجام دادهاند. «آدولف گروهمان» در تحول مطالعات پاپیروسشناسی و کهنخطشناسی عربی سهم بسیار دارد. او سالها به کندوکاو در چندین مجموعه پاپیروس عربی مشغول بود. او همۀ نشانهگذاریهای پاپیروس عربی را استخراج کرد. او 36 نشانۀ مختلف را از شصت سند قدیمی نشانهگذاریشده استخراج کرد. یکی از این سندها، روی چرم، یکی بر روی پوستکاغذی، یکی هم بر روی کاغذ و بقیه روی پاپیروس نوشتهشده بود. این 36 نشانه بر اساس نوع متن، به دو گروه تقسیم شد: گروه اوّل نامهها و اسناد دیوانی و نامههای خصوصی و گروه دوم متنهای ادبی بود. سیزده نشانه در گروه اوّل قرارگرفتند و 23 نشانه دیگر در گروه دوم.[3]
(Grohmann,1952.pp: 90-93و [4] (Grohmann a. , 1924. P:61))
«نبیا ابوت» که نامش با مجموعههای پاپیروس عربی انجمن شرقی دانشگاه شیکاگو درآمیخته است، توانست در تعداد محدودی از سندهای مورد مطالعۀ خود وجود یا فقدان علایم نشانهگذاری را در کتابی سهجلدی که در این زمینه نوشته است، نشان دهد. او کوشید شکل دقیق نشانههای بهکاررفته در هر یک از اسناد و کارکرد آنها را بهدقت توصیف کند. (Abbot, 1957)
مطالعۀ نظاممند در نشانهگذاری نسخههای خط عربی، حتی برای یک نسخه انجام نشدهاست. «گروهمان» و «ابوت» نخستین پژوهشگرانی هستند که به این مسئله علاقه نشان داده و توجه دیگر پژوهشگران را به آن موضوع جلب کردهاند.
از جمله نگاشتههای معاصران ایرانی که دربارۀ نشانهگذاری در نسخههای خطی و اهمیت آن موجود است، میتوان به نگاشتههای زیر اشاره کرد:
رایجترین شیوۀ نگارش عنوانها و سرفصلها، نگارش آنها به رنگی جز رنگ متن و یا با اندازهای متفاوت از قلم متن بوده است. کاتبان برای اینکار در زمان نگارش متن، هرکجا به این عناوین برخورد میکردند جای آن را _ بهاندازه موردنیاز _ خالی میگذاشتند تا بعداً به رنگ یا قلمی دیگر بنویسند. (صفری آققلعه، 1390: 73)
«از علایمی که در نسخههای خطی کموبیش دیده میشود، مسئله نقطهگذاری و علامتهایی است که در گذشته نسخهنویسان به غرض نمودن جدایی مصراعها، برخی از حالات اضافی کلمات و پایان فصول، و گاهی انجامههای پاره عبارات در کتابت و نسخهنویی رعایت میکردهاند.» (مایل هروی، 1369: 53)
«متنها مکتوب میشوند تا بر اساس قواعد و قراردادها خوانده شوند. همانگونه که برای خط، قاعدۀ نوشتن وجود دارد، هر قاعدۀ نوشتن نیازمند دقت و بهکارگیری نشانههای ترسیمی است تا بتواند همچون رمزی مشخص برای کاربرانش بهکار آید. نشانهگذاری سخنورانه، برای متون شفاهی کاربرد دارد. نشانهگذاری نوشته، برای نظم نگارش کاربرد دارد. اما این نشانهگذاری گفتار مکتوب را سازماندهی میکند، فهم سخن را آسان میکند و ابهام آن را رفع مینماید.» (مرعشی و جواهری، 1394: 77-118)
«هرچند عدهای از معاصران پنداشتهاند که نقطهگذاری و علامتهایی که خواندن نگاشتهای را آسانتر میکند، در روزگار ما توسط اروپاییان وضعشده است، ولی این پندار، یکدست پذیرفته نیست، زیرا باآنکه صورت کامل آن به روزگار ما عنوان و اعمالشده، ولی توجه بشر به نقطهگذاری پیشینۀ طولانی دارد و میتوان گفت که از اوانی که بشر اندیشههایش را با خطوط الفبایی و آوانگاره نویسانیده، در حدی _ هرچند ابتدایی _ از علایمی که نوشتهاش را آسان کند، بهره میبرده است (مایل هروی، 1369: 53-57).
ادیب سلطانی بیان میکند: «با بررسی متون کهن میتوان به گذشته و شیوههای فرهنگی آن دوران پیبرد که تنها راه آن، مطالعه و بررسی دقیق علامتهای نشانهگذاری در ارتباط با مسائل عملی و نظری زبان، دستور و خط فارسی و بهویژه چاپ فارسی و پیشرفتهای تکنیکی جدید است.» (ادیب سلطانی، 1365: 69-71).
با توجه به مسئله پژوهش و همچنین مطالب ذکرشده در مبانی نظری، هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی و شناسایی آداب نشانهگذاری در نسخههای خطّی منتخبِ تاریخدار و مستند تا عصر تیموری است تا زمینهای را برای شناساییِ روندِ تکامل نشانهگذاری در نسخههای خطی فراهم آورد. دراینبین، اطلاعات لازم را برای نسخهشناسان و زبانشناسان که مخاطبان این پژوهش میباشند، فراهم سازد. سایر هدفهای فرعی پژوهش عبارتند از:
_ شناسایی انواع نشانهگذاری در نسخ خطّی منتخب تا دوره تیموری.
_ تعیین نوع کاربرد نشانهها و میزان کاربرد آنها در نسخههای خطی تا عصر تیموری.
_ میزان اشتراک نشانهها در نسخههای خطی تا عصر تیموری.
در راستای دستیابی به این هدفها، پرسشهای زیر مطرح گردید:
1_ چه نوع نشانههایی در نسخههای خطّی تا عصر تیموری بهکار میرفته است؟
2_ میزان کاربرد و نوع کاربرد نشانهها چگونه بوده است؟
3_ میزان اشتراک نشانهگذاری در منابع مورد پژوهش کدام است؟
روش پژوهش
پژوهش حاضر از نوع کاربردی است و برای بررسی نشانهگذاری در نسخههای خطی منتخب تا عصر تیموری، از روش پیمایشی استفاده کرده است. جامعۀ مورد بررسی پس از مشورت با متخصصان نسخهشناسی تعداد 6 عدد نسخه خطی مربوط به کتابخانه آستان قدس رضوی است و6 عدد نسخه خطی موجود در کتابخانههای معتبر دنیا که دارای بیشترین ویژگیهای نشانهگذاری در نسخههای خطی بودند، به روش هدفمند انتخاب شد. سپس با مشاهدۀ نمونههای مورد بررسی، نشانههای بهکاررفته در متن این نسخهها، استخراج گردید و تحلیل یافتهها از طریق توصیف دادها و آمار آن صورت گرفت.
یافتههای پژوهش
پرسش اول پژوهش: چه نوع نشانههایی در نسخههای خطی تا عصر تیموری به کار میرفته است؟
برای پاسخ به این پرسش ابتدا باید نسخههای منتخب تا عصر تیموری را مشخص کرد. برای اینکار با مشورت خبرگان حوزۀ نسخهشناسی، نسخههای معتبر و تاریخدار را از کتابخانههای معتبر فهرست نموده و مشخصات آنها در جدول 1 آورده شده است. اولین کتابتهای انجامشده در سرزمینهای اسلامی که ایران نیز شامل آنهاست، قرآنها هستند. بنابراین، نشانههای نگارشی بهکاررفته در کتابتهای پس از قرآن، بهطورقطع تأثیرگرفته از آن است. پس از قرآن کتابهای حدیث و نقل حدیث، در سرزمینهای اسلامی مورد توجه قرار گرفت. نشانهگذاری در این متون بهخاطر امانت در نقلقول نزد کاتب اهمیت زیادی داشت زیرا با نشانهگذاری ناصحیح، معنی و مفهوم جمله نیز تغییر میکرد. از قرنهای یک و دو هـ .ق بهجز مصحفهای قرآنی، دستنوشتهای تاکنون ثبتنشده است. بنابراین، اولین نسخههای مورد بررسی از قرن سه و چهار هجری به بعد است.
جدول 1. نسخههای منتخب برای پژوهش
مشخصات نسخه |
|
|
شماره نسخه مورد بررسی |
|||||||||
نسخه 1 |
نسخه 2 |
نسخه 3 |
نسخه 4 |
نسخه 5 |
نسخه 6 |
نسخه 7 |
نسخه 8 |
نسخه 9 |
نسخه 10 |
نسخه 11 |
نسخه 12 |
|
عنوان نسخه |
مسائل ابن حنبل |
المدخل الکبیر فی علم احکام النجوم. |
کتاب الصّناعتین |
الکامل فی معرفه ضعفاء المحدثین و علل الحدیث |
هدایه المتعلّین فی الطّب |
مجمل الاقوال فی الحکم و الامثال |
الابنیّه عن حقایق الادویّه؛ روضة الانس و منفعة النّفس |
النجاه |
روضالجنان و روحالجنان فی تفسیرالقران |
دیوان الشریف الرضی |
روضة المنجمین |
سامی فی الاسامی |
تألیف |
اسحاق بن ابراهیم بن هانی النیشابوری |
ابو معشر بلخی |
ابو هلال عسکری |
ابن عدی |
ابوبکر ربیع بن احمد اخوینی بخاری |
احمد بن احمد بن احمد الدمانیسی السیواسی |
ابومنصورموفق بن علی هروی |
ابنسینا |
جمالالدین ابوالفتوح |
ابوالحسن، محمد بن طاهر |
شه مردان بن ابوالخیر رازی |
میدانی، احمد بن محمد |
شماره ثبت |
334 |
948 |
1335 |
96 |
-- |
-- |
11567565 |
923 |
1337 |
7658 |
12010 |
23850 |
محل نگهداری |
کتابخانه ملی دمشق |
کتابخانه کوپر ولو استانبول |
کتابخانه کوپر ولو استانبول |
کتابخانه ملی قاهره |
چاپ 1371 شمسی دانشگاه فردوسی مشهد |
چاپ 1381 تهران، طلایه |
کتابخانه و مرکز اسناد آستان قدس رضوی |
کتابخانه و مرکز اسناد آستان قدس رضوی |
کتابخانه و مرکز اسناد آستان قدس رضوی |
کتابخانه و مرکز اسناد آستان قدس رضوی |
کتابخانه و مرکز اسناد آستان قدس رضوی |
کتابخانه و مرکز اسناد آستان قدس رضوی |
قرن کتابت |
266 قمری |
327 قمری |
394 قمری |
523 قمری |
478 قمری |
693 قمری |
465 قمری |
524 قمری |
554 قمری |
515 قمری |
446 قمری |
قرن 5 |
پس از مشخص شدن نسخههای منتخب، با کنکاش در تصاویر نسخهها نشانههایی استخراج شد که در جدول 2 نشان دادهشده است.
جدول 2. نوع نشانههای بهکاررفته در نسخههای موردپژوهش
یافتههای جدول 1 نشان میدهد نشانههای بهکاررفته در نسخههای خطی منتخب را میتوان به دو گروه نشانههای تصویری و نشانهها با حروف متن نسخه، تقسیمبندی کرد. نشانهها با حروف متن با استفاده از تغییر در اندازه، رنگ، کشیدگی و فاصلهانداختن بین حروف و کلمات نسخه ایجاد شده است. (تصویر 1)
تصویر 1. نمونه نشانههای بهکار رفته در نسخه برگردان الابنیّه عن حقایق الادویّه؛ روضةالانس و منفعةالنّفس، (1387)
پرسش دوم پژوهش: میزان کاربرد و نوع کاربرد نشانهها چگونه بوده است؟
برای پاسخ به این پرسش با توجه به یافتههای جدول2، نمودارهای زیر را میتوان ترسیم کرد.
نمودار1. درصد فراوانی میزان کاربرد نشانههای تصویری
با توجه به یافتههای نمودار 1 میتوان چنین استنباط کرد که بیشترین میزان کاربرد در نشانههای تصویری، نشانه «نقطه بزرگ» و نشانه حرف «هـ» هر کدام با 41% استفاده در نسخههای مورد پژوهش است. پس از آن «سهنقطه مثلثی و نقطه لوزی» با 34% استفاده، بیشترین کاربرد را در نشانههای تصویری دارد. «مدّ کشیده» در رتبه سوم استفاده از نشانههای تصویری قرار دارد. این نشانه بیشتر در اول جمله بر بالای اولین کلمه یا بر روی اعدادی که به حروف نوشتهشده و یا بر روی یک اسم خاص گذاشته میشود و کاربرد متمایزکردن یک قسمت از متن را دارد. (ر.ک.تصویر 1. برگ پشت، سطر 12) پس از آن «دایره منقوط»، «دو دایره هممرکز» و «حرف الف و هـ» بیشترین کاربرد را بین نشانههای تصویری دارند.
با بررسی نسخههای مورد پژوهش میتوان چنین استنباط کرد که کاربرد تمام این نشانهها، تمایز و جداکنندگی است. نقش جداکنندگی در این نشانهها با توجه به جایگاه هر نشانه در متن متفاوت است. برای مثال، گاهی یک نشانۀ تصویری دو جمله را از یکدیگر جدا و گاهی دو مصرع و یا دو بیت را از هم متمایز میکند (تصویر 2). در مواردی هم این نشانهها برای تمایز و جداکردن یک پاراگراف و یک متن بهکار میروند که در این مورد نشانه «انتهی» مختصّ این کاربرد است.
تصویر 2. نشانههای تصویری بهکاررفته در نسخه شماره 7658 کتابخانه آستان قدس رضوی و نقش جداکنندگی و تمایز این نشانهها
نمودار 2. درصد فراوانی میزان کاربرد نشانهها با حروف متن
با توجه به یافتههای نمودار2 میتوان چنین استنباط کرد که در بین نشانهها با حروف متن بیشترین کاربرد را «کشیدگی حروف» با فراوانی 50% دارد. پس از آن «فاصلهگذاری» و «شنگرفنویسی» با فراوانی40% بیشترین کاربرد را در نسخههای خطی مورد پژوهش دارد. «درشتنویسی» با فراوانی 26% کمترین میزان کاربرد در بین نشانهها با حروف متن را داراست.
با بررسی در تصاویر نسخههای مورد پژوهش چنین استنباط شد که نقش این نشانهها در نسخههای خطی نیز جداکردن و متمایزساختن است. جداکنندگی در این نشانهها بیشتر از نوع جداکردن فصلها و بابها، جداکردن پاراگراف و شروع پاراگراف بعدی و گاهی شمارش بندهای یک متن است. (تصویر 3 و 4)
تصویر 3. درشتنویسی سرفصلها و فاصلهگذاری در متن برای جداسازی، در نسخه «النجاه» قرن ششم هجری، نسخه 923 موجود در کتابخانه آستانقدسرضوی
تصویر 4. شمارهگذاری متن با ترتیب حروف الفبایی بهصورت شنگرف و درشت، در نسخه شماره 23850 موجود در کتابخانه آستان قدس رضوی
پرسش سوم پژوهش: میزان اشتراک نشانهگذاری در منابع مورد پژوهش کدام است؟
برای پاسخ به این پرسش باید اشتراکهای موجود در جدول 1 را با رسم نمودار مشخص کرد.
نمودار 3. درصد فراوانی اشتراکهای نشانهگذاری در نسخههای منتخب
با توجه به یافتههای نمودار 3 میتوان چنین استنباط کرد که در 76% نسخههای منتخب از هر دو نوع نشانهها استفادهشده است. نسخههای بدون نشانههای حروفی 16% و نسخههای بدون نشانههای تصویری8% را داراست.
نتیجهگیری
_ چنانکه «مایل هروی» (1369) دربارۀ نشانههای تصویری مورد استفاده در نسخههای خطی بیان داشته است، بیشترین استفاده از نشانههای تصویری مربوط به نقطهگذاری است. با بررسی یافتههای این پژوهش چنین استنباط میشود که علاوه بر نقطهگذاری، نشانه «حرف هـ» (41% منابع مورد پژوهش) نیز مورد استفادۀ فراوان برای نشانهگذاری در نسخههای خطی بوده است. ترکیب نقطه مانند «سهنقطه مثلثی و نقطه لوزی» (34% منابع مورد پژوهش) نیز یکی دیگر از پراستفادهترین نشانههای مشترک در بین نسخههای خطی است.
_ چنانکه «قلقشندی» (821 هـ .ق) و «صفری آق قلعه» (1390) بیان داشتهاند، رایجترین شیوه برای نشانهها با متن حروف نسخه، شنگرفنویسی و رنگهنویسی بوده است. با بررسی نتایج این پژوهش چنین استنباط میشود که رایجترین شیوه در این نشانهگذاری استفاده از «کشیدگی حروف متن» (50% منابع مورد پژوهش) است. استفاده متفاوت کاتبان و نسخهبرداران از «فاصله بین حروف» و «شنگرفنویسی» با توجه به گفته قلقشندی (821 هـ .ق) این دو نشانه، هرکدام با 41% استفاده در منابع مورد پژوهش در یک رتبه استفاده قرار دارند.
_ با بررسی یافتههای این پژوهش چنین استنباط میشود کاربرد تمام نشانههای بهکاررفته در نسخههای خطی، تمایز و جداکنندگی است. در نسخههای خطی از هر دو نشانهگذاری تصویری و حروفی استفاده میشده است؛ چنانکه در 76% منابع مورد پژوهش از هر دو نشانه استفاده شده است.
با توجه به یافتهها و نتایج بهدستآمده از پژوهش حاضر و از آنجاکه مطالعات پژوهشی در حوزۀ بررسی نشانهگذاری در نسخههای خطی سایر ادوار صورت نگرفته است، موارد زیر برای گسترش هر چه بیشتر دانش موجود در این زمینه پیشنهاد میشود:
_ ریشهیابی نشانههای تصویری و حروفی مشترک در نسخههای خطی با نسخهها، متون پاپیروسی، الواح گلی و سنگنوشتههای پیش از اسلام.
_ با توجه گفته «ادیب سلطانی» (1365) مبنی بر یافتن شیوههای فرهنگی یک دوره با بررسی نوع نشانهگذاری در نسخههای خطی آن دوره، تعیین نشانههای مشترک در یک دوره برای استفاده در تعیین سالیابی نسخههای خطی.
_ نشانهگذاری در نسخههای پس از تیموری تا ورود نسخههای چاپ سنگی به ایران.
_ با توجه به گفته بسیاری از ادیبان (کاخی، 1378)، (خیام، 1373)، (ادیب سلطانی، 1365)، (یاحقی و ناصح، 1377) مبنی بر ورود نشانههای نگارشی معاصر از اروپا به ایران، مقایسه و تطبیق نشانههای نگارشی در متون چاپی و معاصر با نشانههای تصویری در نسخههای خطی و ریشهیابی این نشانهها در این نسخهها.