نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
دانشیار، گروه علم اطلاعات و دانش شناسی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران.
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Purpose: The aim of this study was to analyze the factors affecting the adoption of SIMAP by Tabriz University faculty members based on Rogers diffusion of innovation theory.
Methodology: The research was conducted through a descriptive-survey method. From 800 faculty members, 260 individuals were randomly selected and questionnaire was distributed among them, Finally, 174 questionnaires (67%) were completed and returned. Data analysis was performed by using T-test, ANOVA, Pearson correlation and Kolmogorov-Smirnov and through Factor analysis.
Findings: The Pearson correlation coefficient showed that there was not a significant relationship between the mean of adoption rate and the age of Tabriz University faculty members. The results of correlation test showed that characteristics of Rogers diffusion of innovation theory (i.e. “relative advantage”, “trainability”, “compatibility”, “complexity”, “observability”, and “seriousness of university”) were effective in the acceptance of SIMAP. Also there was a significant relation between adoption rate and five of these characteristics. The results also showed that the mean of the adoption rate of SIMAP among the Tabriz University faculty members was 3.10 of 5 confirming that faculty members accepted SIMAP slightly higher than the moderate level. The curve of the adoption rate of SIMAP among the faculty members was normal, and therefore, the plot of the adoption rate of SIMAP versus the time, was an S-shaped curve.
Conclusion: this study confirmed The Rogers’ Diffusion of Innovation Theory (2003) in the fields of adaptors categories, characteristics of innovation and S-shaped curve, among faculty members of Tabriz University.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
ظهور فناوریهای نوین در دنیای اطلاعات و ارتباطات یکی از شاخصهای جامعه اطلاعاتی شمرده میشود. از گذشتههای نهچندان دور که نظامهای الکترونیکی رواج یافته و دستیابی به منابع الکترونیکی یکی از راهبردهای اصلیِ توسعۀ علمی کشور محسوب شده است (منتظر، 1381) بیشتر سازمانها سعی دارند امور خود را بهصورت الکترونیکی، ایجاد، ذخیره و اداره کنند. در این میان، دانشگاهها از جمله سازمانهایی هستند که در انجام این امور پیشگام بودهاند. از شاخصترین فناوریهای مورد استفاده در دانشگاهها میتوان به سامانههای مدیریت اطلاعاتِ پژوهشی اشاره کرد. پیادهسازی مطلوب این سامانهها علاوه بر هزینۀ زیاد، نیازمند زمان زیادی است (جهانگیر، دیّانی و نوکاریزی، 1394). در سالهای اخیرسرمایهگذاری سازمانهای گوناگون از جمله دانشگاهها و مؤسسههای آموزشی و پژوهشی برای ایجاد سامانههای مدیریت اطلاعات پژوهشی بهطرز قابل توجهی افزایش یافته است. هدف از این سرمایهگذاریها افزایش بهرهوری فردی و به تبع آن، بهرهوری سازمانی است (ونکاتش، موریس و آکرمن[1]، 2000). با اینحال، در عمل مشاهده میشود استفادۀ اندکی از قابلیتهای این سامانهها توسط کاربران سازمان صورت میگیرد (لوران و لین[2]، 2005). از سامانههای مذکور میتوان به سامانۀ سیماپ[3] دانشگاه تبریز اشاره کرد که در راستای ایجاد درگاهی واحد برای دسترسی به کلیۀ اطلاعات علمیپژوهشیِ استادان دانشگاه طراحی شده است. سامانۀ حاضر میتواند در سازماندهی فعالیتهای پژوهشی اعضای هیئتعلمی دانشگاه تبریز نقش مهمی ایفا کند و مانع هدر رفتن وقت و هزینه آنان شود و در تجمیع اطلاعات پژوهشی برای مراکز تصمیمگیر سودمند واقع گردد. بنابراین، کوشش طراحان و مدیران دانشگاه تبریز برای افزایش کارایی در استفاده و پذیرش این سامانه در فرایندهای پژوهشی، رهیافتی بسیار مناسب است. بهمنظور استفادۀ بهینۀ کاربران دانشگاهی از پایگاههای اطلاعاتی و استفاده مؤثر و کارآمد از این منابع، درک عوامل مؤثر بر پذیرش و استفاده از این پایگاهها، یکی از شیوههای علمی است که میتواند الگویی پژوهشمحور را در اختیار مسئولان قرار دهد تا با کمک آن و در نظرگرفتن رفتار کاربران، به انتخاب و فراهمآوری پایگاههای اطلاعاتی مناسب مبادرت ورزند و میزان استفاده مؤثر از این پایگاهها را ارتقا بخشند (مکیزاده، فرجپهلو، عصاره و شهنی ییلاق، 1391). در حال حاضر سیماپ برای ثبت، امتیازدهی، گزارشگیری و مدیریت جامع سوابق و فعالیتهای پژوهشی استادان کاربرد دارد. در بعضی موارد استفاده و پذیرشِ اندکی از آن بهعمل میآید. بهمنظور کمک به اعضای هیئتعلمی دانشگاه تبریز در جهت پذیرش سیماپ، شناخت وضعیت موجود و بررسی ویژگیهای مزیت نسبی، سازگاری، پیچیدگی، قابلیت آزمون و مشاهدهپذیری سیماپ و نیز تعیین دستههای پذیرندگان (نوآوران، نخستین پذیرندگان، اکثریت اولیه، اکثریت کندپذیر و دیرپذیران) در میان اعضای هیئتعلمی ضروری بهنظر میرسد. پژوهش حاضر سعی دارد در زمینۀ روند استفاده و پذیرش سیماپ، اطلاعات لازم را ارائه دهد؛ خصیصهها و آهنگ پذیرش این سامانه را مشخص و دستۀ پذیرش اعضای هیئتعلمی دانشگاه تبریز را براساس نظریه رسانش نوآوریها تعیین کند.
مبانی نظری و پیشینۀ پژوهش
نخستین پژوهشهای انجامشده در زمینۀ رسانش را میتوان یک قرن قبل در آثار جامعهشناسانی چون «گابریل تارد»[4] از فرانسه و «جورج سیمل»[5] از آلمان و مردمشناسانی عمدتاً از بریتانیا، آلمان و اتریش پیگیری کرد (راجرز، 2003). برخی از این پژوهشگران نخستین کسانی بودند که در اروپا از اصطلاح «رسانش» استفاده کردند. در دهۀ1940 تدوین اصل پارادایم رسانش از طریق مطالعۀ «رایان و گراس»[6] (1943) مشخص شده است. در طول دهۀ 1950 مطالعات رسانش در ایالات متحدۀ آمریکا گسترش یافت. در دهۀ1960 تحقیقات پیرامون موضوع رسانش در کشورهای در حال توسعه مانند آمریکای لاتین، آفریقا و آسیا توسعه پیدا کرد. دو رویداد مشخص، به توسعۀ نظریۀ رسانش کمک کرده است. یکی مطالعۀ دانههای ذرت هیبریدی در آیوا[7] که توسط «رایان و گراس»[8] (1943) انجام شد و دیگری مشاهدات تحلیلی «تارد» از پروندههای حقوقی و روندهای اجتماعی بود. تصوّرات «تارد» از رسانش بهمراتب جلوتر از زمان خود بود. وی از مفاهیم متفاوتی مانند «تقلید»[9] برای آنچه امروز «پذیرش»[10] شناخته میشود، استفاده کرد. «تارد» همچنین پذیرش یا ردّ نوآوری را بهعنوان یک متغیّر مهم در تحقیقات رسانش شناسایی کرد. وی تصریح کرده است که آهنگ پذیرش ایدههای جدید، معمولا در طول زمان از منحنی S شکل پیروی میکند. در این منحنی مرحله شروعِ خیزبرداشتن[11] زمانی اتفاق میافتد که رهبران افکار در یک نظام از یک ایدۀ جدید استفاده کنند. اگر چه وی از واژههای امروزی دربارۀ رهبران افکار و شبکههای رسانش استفاده نکرد، اما واژه کلیدی او یعنی «تقلید» به این نکته اشاره دارد که یک فرد نوآوری را با نسخهبرداریِ پذیرش نوآوری از دیگران میآموزد. این روند امروزه بهعنوان فرایند اجتماعی شبکۀ ارتباطیِ بین شخصی شناخته شده است.
نظریه رسانش نوآوری راجرز
نظریۀ رسانش نوآوری، فرایند اجتماعی نوآوریها اعم از ایدهها و شیوههای جدیدِ استفاده از وسایل و چگونگی دستیابی به آنها و نحوۀ گسترش آنها را در یک نظام اجتماعی بررسی میکند. راجرز نوآوری را بهعنوان ایده، عمل، هدف، وسیله و یا انطباق با وضعیت متغیری که شخص آن را نو فرض میکند، تعریف کرده است. «راجرز» اعتقاد دارد اگر چه حقیقت دارد که ما بیش از هر زمان دیگر، در عصر تغییر زندگی میکنیم اما ساختار نظام اجتماعی حاکم، غالباً مانع رسانش نوآوریها میشود. آنچه در فرایند نوآوری مهم است، بومیسازی و رسانش آن در سطوح مختلف و متقاعدساختن افراد به استفاده از آن است. این امر همواره از مشکلات عمده در راه عمومیسازی نوآوری در سطوح ساختارهای مختلف است. باید به خاطر داشت که رسانش، در درون نظام اجتماعی به وقوع میپیوندد و ساختار اجتماعی یک نظام، به چند طریق در انگارههای رسانش نوآوری، اثر میگذارد. همچنین «راجرز» اعتقاد داشت تغییر اجتماعی فرایندی است که طی آن در ساختار و کارکرد یک نظام اجتماعی دگرگونی بهوجود میآید. ابداع شیوۀ جدیدِ تولید و ابداع روش جدیدِ تدریس، نمونههایی از تغییر اجتماعی هستند. دگرگونی در ساختار و کارکرد نظام اجتماعی نتیجۀ پدیدآمدن چنین واکنشهایی است. در حقیقت، نمود رفتاری انسان از تجربۀ چگونگی کسب ایدهها و تغییر آنها بهواسطۀ ارتباط با دیگران سرچشمه میگیرد. اساساً فرایند فراگیری، رسانش و تغییر، همگی مستلزم انتقال ایدههای جدید است (راجرز و شومیکر، ترجمه کرمی و فنایی، 1369). تغییر اجتماعی شامل سه فرایند: ابداع[12]؛ رسانش[13] و پیامدها[14] است. ابداع، فرایندی است که طی آن افکار و روشهای نوین، خلق شده یا توسعه مییابند. رسانش، فرایندی است که طی آن، افکار و ایدههای نوین به اعضای نظام اجتماعی انتقال داده میشوند. پیامدها نیز تغییراتی هستند که در نتیجۀ رد یا قبول نوآوری، درون نظام اجتماعی بهوجود میآیند. تغییر اجتماعی زمانی بهوجود میآید که رد یا قبول نوآوری در جامعه اثرهایی داشته باشد (راجرز و شومیکر، ترجمه کرمی و فنایی، 1369). در این میان، چهار عنصر رسانش ایدههای جدید اهمیت خاصی دارد که در ادامه توضیح داده خواهد شد:
(الف) نوآوری میتواند ایده، شیوه یا یک شئ تازه و بدیع باشد یا اینکه تازه جلوه کند. برخلاف اسم ظاهری نوآوری، نیازی نیست نوآوری یک ایدۀ بسیار تازه باشد، بلکه کافی است ایده، شیوه یا شیئ از دیدگاه افرادی که آن را میپذیرند، تازه ادراک شود[15]. بنابراین، در رسانش یک ایدۀ جدید، تازه جلوه کردن اغلب مهمتر از تازگی عینی است (راجرز، 1995).
(ب) کانال ارتباطی وسیلهای است که با آن، پیام از منبع به گیرنده میرسد. این مجراها ممکن است وسایل ارتباط جمعی از قبیل رادیو، تلویزیون، روزنامهها، اینترنت یا مجراهای ارتباط بین شخصی چون مبادلۀ رو در روی[16] اطلاعات را شامل شوند (فیشر، اردلز و مک کچینی، ترجمه زارع فراشبندی و همکاران، 1387).
(ج) زمان که سومین عامل تعیینکننده در فرایند رسانش نوآوری است و در (1) فرایند تصمیم نوآوری (2) نوگرایی[17] فرد و (3) آهنگ پذیرش[18] دخالت دارد (راجرز و شومیکر، ترجمه کرمی و فنایی، 1369). 1- فرایند تصمیم نوآوری، فرایندی ذهنی است که طی آن فرد از مرحله آگاهی از نوآوری، گذشته و به مرحله رد یا قبول نوآوری و سرانجام به مرحله همنوایی میرسد. 2- نوگرایی فرد،که به طور نسبی عبارت است از دیر یا زود قبول کردن نوآوری در مقایسه با سایر اعضای نظام اجتماعی. 3- آهنگ پذیرش، در واقع سرعت نسبی پذیرش نوآوری به وسیله اعضای نظام اجتماعی است. آهنگ پذیرش، بر اساس طول زمان لازم برای پذیرش نوآوری، به وسیله درصد مشخصی از اعضای نظام اجتماعی، اندازهگیری میشود. نوآوریهایی که از نظر پذیرندگان، دارای مزیت نسبی و سازگاری بیشتری هستند، آهنگ پذیرش فزونتری دارند. همچنین یک نوآوری در نظامهای اجتماعی متفاوت، دارای آهنگ پذیرش متفاوت است.
(د) چهارمین عامل تعیینکننده نظام اجتماعیاست وبه مجموعه واحدهایی اطلاق میشود که با توجه به کارکردهای متفاوت و مشخص، متکی به هدفی مشترک، برای حل مسائل تلاش میکنند. ممکن است افراد گروههای غیررسمی، سازمانهای پیچیده و یا نظامهای کوچکتر، اعضا و یا واحدهای تشکیلدهندۀ نظام اجتماعی باشند.
در زمینه درک خصیصههای نوآوری، راجرز پژوهشهای زیادی انجام داده است (راجرز، 1971، 1995، 2003 و 2010). وی پنج خصیصه (الف) مزیت نسبی[19] (ب) سازگاری[20] (ج) پیچیدگی[21](د) آزمون پذیری[22]و (ه) مشاهدهپذیری[23] را شناسایی کرده است. نتایج مطالعات پیشین نشان داده است که ویژگیهای مزیت نسبی، سازگاری و پیچیدگی، به طور ثابت با پذیرش نوآوری ارتباط دارند (آگاروال و پرساد[24]، 1998). در ادامه به ویژگیهای نوآوری، منحنی S شکل و دستههای پذیرندگان نوآوری راجرز توضیح داده میشود.
الف) مزیّت نسبی: میزان درک فرد از بهتربودن نوآوری نسبت به ایدهای است که میخواهد جانشین آن شود. میزان مزیّت نسبی معمولا با سوددهی اقتصادی اندازهگیری میشود، اما اغلب عواملی مانند اعتبار اجتماعی، راحتی و رضایت ناشی از پذیرش نوآوری، نقش عمدهای دارند. بالابودن مزیّت عینیتِ نوآوری اهمّیت چندانی ندارد بلکه مهم درک فرد از میزان مزیّت نوآوری است. مزیّت نسبیِ ایدۀ جدید، آنگونهکه توسط اعضای نظام اجتماعی برداشت میشود، همبستگی مثبتی با آهنگ پذیرش دارد.
ب) سازگاری: عبارت از میزان برداشت فرد از هماهنگی نوآوری با عقاید و ارزشهای اجتماعی و فرهنگی، ایدههای از پیش ارائهشده و نیاز افراد به نوآوری است. ایدهای که با ارزشهای اجتماعی حاکم سازگاری دارد، نسبت به ایدهای که با ارزشهای اجتماعی سازگار نیست با سرعت بیشتری مورد پذیرش قرار میگیرد. سازگاری، میزان خطرپذیری را کاهش میدهد و سبب اطمینان بیشتر نوآور میشود. در این حالت، درک فرد از نوآوری بیشتر خواهد شد. میزان سازگاری ایدۀ جدید، از دید اعضای نظام اجتماعی، با آهنگ پذیرش آن ایده همبستگی مثبت دارد.
ج) پیچیدگی:میزان درک فرد از دشواری یادگیری و بهکار بردن نوآوری است. برای بیشتر اعضای نظام اجتماعی، برخی از نوآوریها بهآسانی قابل درک و کاربرد است، اما برخی بهآسانی قابل فهم نیست و با سرعت کمتری پذیرفته میشوند. بهطور کلی، ایدههای جدید که به یادگیری و سرمایهگذاری نیاز ندارند، زودتر از نوآوریهای مستلزم فراگیری دانش و مهارت جدید، پذیرفته میشوند. بین برداشت اعضای نظام اجتماعی از پیچیدگی نوآوری و آهنگ پذیرش آن رابطۀ منفی وجود دارد.
د) آزمونپذیری:عبارت است از امکانبررسی و آزمون نوآوری در سطحی کوچک. ایدههای جدیدی که بتوان ابتدا آنها را در سطح کوچک آزمود، از ایدههایی که امکان آزمون آنها وجود ندارد، زودتر پذیرفته میشوند. نوآوریهایی که قبلاً در سطح کوچکی آزموده میشوند، خطرپذیری در آنها کمتر است. برداشت اعضای نظام اجتماعی از میزان آزمونپذیری نوآوری، همبستگی مثبتی با آهنگ پذیرش نوآوری دارد.
هـ ) مشاهدهپذیری: منظور از این مفهوم، میزان ملموسبودن نتایج نوآوری برای دیگران است. هر اندازه نتایج نوآوری برای فرد آشکارتر باشد، احتمال پذیرش آن نیز بیشتر است. رابطۀ مثبتی بین درک اعضای نظام اجتماعی از قابلیت رؤیت اثرهای نوآوری و آهنگ پذیرش آن وجود دارد.
«راجرز» پس از مرور پژوهشهای مرتبط با انواع نوآوری در طول چندین سال و در بین رشتههای مختلف، به این نتیجه رسید که درک ویژگی نوآوری میتواند تقریباً با نیمی از واریانس آهنگ پذیرش تبیین شود.
منحنی S شکل پذیرش در طول زمان: با استفاده از متغیر زمان، پژوهشگران به گروهبندی پذیرندگان و ترسیم منحنی نشر میپردازند. اگر منحنی براساس فراوانی تراکمی افراد پذیرا رسم شود، نتیجۀ آن S شکل خواهد بود. اگر منحنی پذیرش نوآوری در طول زمان بر اساس فراوانی رسم شود، منحنی نرمال و زنگولهمانندی بهدست خواهد داد. منحنی S شکلِ پراکنش پذیرندگان، در ابتدا که تعداد پذیرندگان اندک است بهکندی افزایش مییابد و با پذیرش نظام اجتماعی نوآوری از سوی نیمی از افراد، بهسوی حداکثر افزایش، شتاب پیدا میکند. پس از این مرحله، با سرعت کمتری فزونی میگیرد، تا زمانی که دیگر اعضای نظام اجتماعی نیز نوآوری را قبول کنند، این منحنی S شکل بهنجار است (راجرز و شومیکر، 1983، ترجمه کرمی و فنایی، 1369).
دستههای پذیرندگان نوآوری:راجرز پذیرشگران (پیام گیران یا مخاطبان نوآوری) را بر اساس استقبال آنان از نوآوری، بهترتیب به پنج دسته با ویژگیهای زیر تقسیم میکند (راجرز و شومیکر، 1983، ترجمه کرمی و فنایی، 1369):
1. نوآوران: مشاهدات نشان میدهد جسور بودن[25] صفت ذاتیِ نوآورانی است که مشتاق آزمون ایدههای جدید میباشند. همین علاقه آنها را وادار میسازد تا با خروج از دایرۀ همقطاران محلی خود، به درون روابط اجتماعیِ جهانشهریتری[26] وارد شوند. معمولا ارتباط و دوستی آنها با دیگر افراد نوآور زیاد است. چنین اشخاصی، با جرأت و بیپروا هستند و به استقبال خطر میروند.
2. نخستین پذیرندگان:نسبت به نوآوران، یکپارچگی بیشتری با نظام اجتماعی محلی دارند. در مقایسه با نوآوران که دارای گرایش جهانشهری هستند، نخستین پذیرندگان بیشتر محلیگرا هستند. در بیشتر نظامهای اجتماعی، این گروه از پذیرندگان بیش از هر گروه دیگر رهبری افکار را در دست دارند. معمولاً پذیرندگان مستعد برای کسب اطلاعات و مشورت به این گروه مراجعه میکنند. بسیاری از افراد پیش از کاربرد ایدۀ جدید، نخستین پذیرندگان را بهعنوان افرادی قابل مشورت میدانند.نخستین پذیرندگان از نظر نوگرایی فاصلۀ چندانی با افراد متوسط نظام ندارند و برای اعضای نظام اجتماعی، نقش الگو را دارند.
3. اکثریت زودپذیر: پیش از اعضای قشر متوسط نظام اجتماعی، نوآوری را میپذیرند. افراد این گروه پیوسته با دیگر همفکران خود ارتباط دارند اما بهندرت دارای مقام رهبری هستند. افراد اکثریت زودپذیر، پیش از پذیرش کامل ایدۀ جدید، بسیار دوراندیش[27] میباشند. آنها با اشتیاقی دوراندیشانه، نوآوری را میپذیرند.
4. اکثریت کندپذیر: نوآوری را پس از افراد متوسط نظام اجتماعی میپذیرند. این پذیرش ممکن است بهدلیل نیازهای اقتصادی و یا فشار فزایندۀ ناشی از نظام اجتماعی باشد. افراد این گروه با تردید به نوآوری مینگرند و تا پیش از پذیرش اکثریت افراد نظام اجتماعی، آنرا نمیپذیرند.
5. دیرپذیران: دیرپذیران آخرین گروهی هستند که نوآوری را میپذیرند. آنان بههیچوجه رهبری افکار را برعهده ندارند و نسبت به تمام گروههای پذیرا، دارای محلیترین دید بوده و نقطۀ مرجع آنان زمان گذشته است. تصمیمها بر اساس عملکرد نسلهای پیشین اتخاذ میشود. چنین اشخاصی معمولاً با افراد دارای ارزشهای سنتی ارتباط دارند.
چنانکه در نظریۀ رسانش نوآوری توضیح داده شد، بهنظر میرسد اساسیترین نظریههای مربوط به ارتباط رسانهها و فنّاوریهای ارتباطی را نظریهپردازان رسانش مطرح کردهاند. در بین نظریهپردازان رسانش نیز یکی از مهمترین و برجستهترین کارهای پژوهشی و نظری را «اورت راجرز و همکاران» انجام دادهاند که مبنای انجام پژوهشهای زیادی شده است (حیاتی و جوکار، 1389).
در زمینۀ رسانش نوآوریها در ایران پژوهشهای متنوعی در حوزههای مختلف از جمله، نوآوری در بخش دولتی (حضوری و خداداد حسینی، 1384)؛ نظام آموزش و پرورش (حسنی، 1385؛ هاشمی، 1385؛ حسینیخواه، 1387)، سیستم موقعیت مکانی[28] (زارع و رضوانفر، 1385)؛ رسانههای جمعی (ضحاکی، 1378)، یادگیری الکترونیکی (رحیمی دوست و رضوی، 1385؛ وکیلی، 1392)؛ عوامل مؤثر در جذب افراد به شرکتهای هرمی (فرشادبخت، خداداد حسینی، کردنائیج، 1391)؛ منابع اطلاعاتی الکترونیکی (حیدری، علیزاده اقدم، و حمدیپور، 1392)؛ درک ویژگیهای عملکرد مبتنی بر شواهد با پذیرش آن در بین دانشجویان کارشناسی پرستاری (پاشاییپور، نگارنده و برومندنیا، 1394) انجام شده است. با وجود این، بررسیها نشاندهندۀ آن است که در حوزۀ پذیرش سامانۀ مدیریت اطلاعات پژوهشی با استفاده از نظریۀ رسانش نوآوریهای راجرز در ایران و جهان انجام نشده است. اندک پژوهشهای انجامشده نیز با استفاده از سایر نظریههای پذیرش فناوری صورت گرفته است که در ادامه به چکیدۀ آنها اشاره میشود:
«حیاتی و تمجید شبستری» (1385) در بررسی روند پذیرش اینترنت در میان دبیران مدارس شهر شیراز نشان دادند منحنی آهنگ پذیرش نوآوری در میان نمونۀ مورد تحقیق نرمال نبوده و S شکل نیست. «اکبری و همکاران» (1391) در بررسی وضعیت و روند پذیرش موتورها و ابرموتورهای جستجو در بین کاربران دانشگاه اصفهان نشان دادند که میانگین پذیرش موتورها و ابرموتورهای جستجو توسط کاربران دانشگاه اصفهان از نظر جنسیت و مقطع تحصیلی و دانشکده از لحاظ آماری معنادار نیست و فقط از نظر جنسیت در پذیرش موتورهای جستجوی تخصصی معنادار بوده است. دیگر نتایج حاکی از این بود که منحنی آهنگ پذیرش نوآوری در میان نمونۀ مورد پژوهش نرمال نبوده وSشکل نیست.
«نظری و همکاران» (1391) رابطۀ میان درک ویژگیهای نظریۀ اشاعۀ نوآوریهای راجرز بر میزان پذیرش پایگاههای اطلاعاتی زنان عضو هیئتعلمی را بررسی کردند. یافتهها نشان داد تمام متغیرهای مستقل در چارچوب ویژگیهای نظریۀ اشاعۀ نوآوریهای راجرز در سطح 001/0 ارتباط معناداری با میزان پذیرش دارد. همچنین 78/0 درصد میزان پذیرش متأثر از متغیرهای پیشبین مزیّت نسبی، سازگاری، پیچیدگی، آزمونپذیری و مشاهدهپذیری است.
«حمدیپور و بیگدلی» (1393) در بررسی وضعیت پذیرش منابع اطلاعاتی الکترونیکی توسط اعضای هیئتعلمی گروههای علم اطلاعات و دانششناسی ایران نشان دادند که بین میانگین آهنگ پذیرش اعضای هیئتعلمی بر حسب سن، سابقۀ کار، مدرک تحصیلی (کارشناسیارشد و دکتری) و محل اخذ آن، تفاوت معناداری وجود دارد. منحنی آهنگ پذیرش منابع اطلاعاتی الکترونیکی در میان نمونۀ مورد مطالعه، نرمال بوده و بر همین اساس، آهنگ پذیرش این منابع بهصورت S شکل درآمده است. همچنین، پنجدسته پذیرندگان نوآوری در این پژوهش شناسایی شدند.
«عباداللهی و همکاران» (1393) در پژوهشی به شناسایی تأثیر ویژگیهای پنجگانۀ اشاعۀ نوآوری بر پذیرش نرمافزار نمایۀ نشریات توسط کتابداران کتابخانههای عمومی شهر تهران پرداختند. نتایج نشان داد کلیۀ ویژگیهای اشاعۀ نوآوری با پذیرش نرمافزار نمایۀ نشریات توسط کتابداران کتابخانههای عمومی شهر تهران رابطهای معنادار، مثبت و مستقیم داشتهاند.
«پردل و همکاران» (1394) در بررسی نقش مؤلفههای نظریۀ اشاعۀ نوآوریهای راجرز و آمادگی سازمانی در پذیرش پرمیس از دیدگاه اعضای دارای محتوای رقومی در کنسرسیوم محتوای ملی نشان دادند که میزان نقش مؤلفههای نظریۀ اشاعۀ نوآوریهای راجرز و مؤلفۀ آمادگی سازمان، بیشتر از حد متوسط 3 است. از دیدگاه صاحبنظران، مؤلفۀ مزیّت نسبی، سازگاری، آمادگی سازمانی، مشاهدهپذیری، پیچیدگی و قابلیت استفادۀ آزمایشی، بهترتیب با میانگین (4، 5/3، 46/3، 43/3، 2/3 و 066/3) در اتخاذ استاندارد ابردادهای پرمیس نقش دارند.
«جهانگیر و همکاران» (1394) پژوهشی را با هدف سنجش میزان پذیرش سامانۀ اطلاعات پژوهشی (پژوهان) از سوی اعضای هیئتعلمی دانشگاه علوم پزشکی مشهد مبتنی بر مدل پذیرش فنّاوری انجام دادند. یافتهها نشان داد دربارۀ میزان پذیرش سامانۀ پژوهان بر اساس جنسیت، مرتبۀ علمی، سابقۀ کاری و دانشکدۀ محل خدمت اعضای هیئتعلمی رابطۀ معناداری وجود ندارد.
«تورناتسکی و کلاین» (1982) فراتحلیلی در پژوهشهای اشاعه انجام دادند و ده ویژگی سازگاری، مزیّت نسبی، پیچیدگی، هزینه، قابلیت برقراری ارتباط، قابلیت تقسیم[29]، سودآوری، تأیید اجتماعی، قابلیت آزمون و مشاهدهپذیری را در نوآوریهای مورد استفاده، شناسایی کردند. آنها همچنین اظهار داشتند سازگاری، مزیّت نسبی، و پیچیدگی مهمترین ویژگیهای نوآوری در ارتباط با پذیرش نوآوری است.
«مور و بنباست»[30] (1991) بررسی خود را بر اساس کار راجرز (1982) بسط دادند. آنها با تحلیل عوامل بر روی نمونهای از 540 کارمند در هفت شرکت، هشت ساختار عاملی را پیشنهاد کردند. علاوه بر پنج ویژگیِ نوآوریِ راجرز، آنان تعدادی سازههای بسطیافته از قبیل وجهه[31]، قابلیت رؤیت[32]، نتایج قابل مشاهده[33] و استفادۀ داوطلبی را پیشنهاد کردند.
«پارک» (2006) با استفاده از ویژگیهای فردی (یعنی، تجربه کامپیوتری و خودکارآمدی)، درک ویژگیهای نوآوری (پیچیدگی و مزیّت نسبی) و درک تأثیر و حمایت محیط (هنجار ذهنی، پشتیبانی و زمان) سطح استفاده از آموزش مبتنی بر وب را پیشبینی کرد. نتایج وی نشان داد مهارت در کاربری کامپیوتر، هنجار ذهنی، خودکارآمدی، مزیّت نسبی و پیچیدگی، پیشبینهای مهمی هستند.
«سانی و همکاران»[34] (2013) با استفاده از نظریۀ اشاعۀ نوآوری، عوامل مؤثر بر آهنگ پذیرش انتشار 82 مجله الکترونیکی مالزیایی را بررسی کردند. یافتهها نشان داد تنها دو ویژگیِ پیچیدگی و آزمونپذیری تأثیر معناداری در آهنگ پذیرش مجلههای الکترونیکی داشتند و هر سه متغیر سازمانیِ عمر مجلات، اندازۀ انتشارات و تجربۀ سردبیران معنادار است. به طور خلاصه، این پنج متغیر، 8/57% از واریانس آهنگ پذیرش را تبیین میکند.
«احمدی و همکاران»[35] (2017) پذیرش نظام اطلاعات بیمارستان[36] (HIS) را بر اساس نظر متخصصان و ارائۀ چارچوبی برای بیمارستانهای دولتیِ مالزی انجام دادند. نتایج نشان داد ویژگیهای مزیّت نسبی، سازگاری، نگرانیهای امنیتی، اندازۀ بیمارستان، فشار رقبا، خدمات پس از فروش، شایستگی فنّی درکشده توسط کارکنان نظام اطلاعاتی، و دانش کارمندان نظام اطلاعاتی بهعنوان عوامل مؤثر بر پذیرش نظام اطلاعات بیمارستان مطرح هستند.
«رینارد»[37] (2017) در پژوهشی با بررسی پذیرش کتابهای الکترونیکی دانشگاهی بر اساس نظریۀ اشاعۀ نوآوری، منحنی اشاعۀ نوآوریهای راجرز، دستههای پذیرندگان و عوامل مؤثر بر فرایند رسانش نوآوری را تحلیل کرد.
بررسی پیشینهها نشان میدهد باوجود اهمیت و جایگاه مطالعات رسانش نوآوریها و انجام تحقیقات وسیع با استفاده از این نظریه، تا بهحال به موضوع پذیرش و درک ویژگیهای سیماپ در بین اعضای هیئتعلمی دانشگاه تبریز پرداخته نشده است. بنابراین، بررسی پذیرش سیماپ میتواند هم برای مدیران دانشگاه تصویری از کارکردهای پژوهشی اعضای هیئتعلمی را ارائه دهد تا بر مبنای آن امتیازدهی، گزارشگیری، برنامهریزی و تصمیمسازی نمایند و هم به طراحان سامانه کمک کند تا نواقص سامانه را برطرف کنند. در این صورت است که سرمایهگذاری برای استفاده و پذیرش این سامانه سودمند واقع میشود.
روش پژوهش
این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا توصیفی (پیمایشی) است. جامعۀ آماری پژوهش 800 نفر اعضای هیئتعلمی دانشگاه تبریز بودند که مطابق جدول تعیین حجم نمونۀ مورگان، 260 نفر بهعنوان نمونۀ آماری بهروش نمونهگیری تصادفیـطبقهای انتخاب شدند. در نهایت 174 پرسشنامه (67%) تکمیل و برگشت داده شد و تجزیهوتحلیل دادهها با این پرسشنامهها انجام شد. ابزار اندازهگیری و جمعآوری دادهها پرسشنامۀ محققساخته بود. این پرسشنامه بهصورت چاپی طراحی و برای افراد نمونۀ آماری ارسال شد. پرسشنامۀ پژوهش بر اساس چارچوب نظری و پژوهشی موضوع مرکب از 40 سؤال مرتبط با متغیرهای جمعیتشناختی، آهنگ پذیرش و خصیصههای پذیرش سیماپ طراحی گردید. پرسشنامۀ پژوهش در سه بخش تنظیم شد. بخش اول برای گردآوری اطلاعات جمعیتشناختی و شغلی (9 گویه)، بخش دوم برای سنجش آهنگ پذیرش (5 گویه) و انواع تصمیمهای نوآوری(3 گویه)، در میان دستههای پذیرندگان سیماپ بر اساس نظریه «راجرز» (1995) طراحی شد. برای سنجش دستههای مختلف پذیرندگان نمرههای زیر اعمال شد: 5 برای نوآوران، 4 برای نخستین پذیرندگان، 3 برای اکثریت اولیه،2 برای اکثریت کندپذیر و برای دیرپذیران عددی برابر با 1در نظر گرفته شد. این متغیّر بهعنوان یک متغیّر وابسته تحلیل شد. بخش سوم پرسشنامه با 23 گویه برای چگونگی درک ویژگیهای پذیرش سیماپ طراحی شد. در هر گویه از 5 گزینه در طیف لیکرت، کاملاً مخالفم=1، مخالفم=2، تاحدودی =3، موافقم= 4، کاملاً موافقم=5 استفاده شد.
پس از طراحی پرسشنامه و قبل از توزیع آن بین اعضای نمونۀ آماری، از پنج نفر از متخصصان خواسته شد روایی محتوایی پرسشنامه را بررسی و نظراتشان را دربارۀ سهولت اجرا، عینیبودن، قابلیت درک، عملیبودن، مبهمبودن و رعایت دستور زبان فارسی در هر گویه اعلام کنند. پس از این مرحله، پرسشنامه طبق نظر متخصصان بازبینی شد. پایایی پرسشنامه با اجرای مقدماتی بر روی 35 نفر از اعضای هیئتعلمی که در پژوهش اصلی مشارکت نداشتند، با محاسبۀ ضریب آلفای کرانباخ تائید شد که نتایج آن در جدول1 قابل مشاهده است.
جدول 1. آلفای محاسبهشده برای تعیین پایایی پرسشنامه
ویژگیها |
تعداد پاسخدهندگان |
تعداد گویهها |
آلفای کرونباخ |
درک مزیت نسبی |
35 |
9 |
923/. |
درک سازگاری |
35 |
4 |
906/. |
درک آزمون پذیری |
35 |
4 |
801/. |
درک پیچیدگی |
35 |
4 |
706/. |
درک جدیت دانشگاه |
35 |
2 |
601/. |
شیوه تحلیل دادهها: در این پژوهش از روش تحلیل عاملی برای شناسایی عوامل مؤثر در پذیرش سیماپ، از ضریب همبستگی پیرسون برای آزمون معناداری آهنگ پذیرش و درک ویژگیهای سیماپ، از آزمون کلموگروفـاسمیرونوف برای بررسی نرمالبودن دستههای پذیرش سیماپ و برای مقایسه نظرهای اعضای هیئتعلمی در پذیرش سیماپ از تحلیل واریانس و آزمون t استفاده شد.
یافتهها
سؤال اول: آهنگ پذیرش سیماپ توسط اعضای هیئتعلمی دانشگاه تبریز در چه وضعیتی قرار دارد؟
دادههای جدول2 نشان میدهد میانگین آهنگ پذیرش اعضای هیئتعلمی دانشگاه تبریز10/3 است و اعضای هیئتعلمی دانشگاه تبریز اندکی بیش از حد متوسط سیماپ را پذیرش کردهاند. همچنین یافتهها در جدول2 آمارههای توصیفی مربوط به متغیّر آهنگ پذیرش سیماپ را نشان میدهد. چنانکه از دادههای جدول مشخص است، حداکثر سطح آهنگ پذیرش 5 و حداقل سطح آن 1 است.
جدول 2. آمارههای توصیفی مربوط به متغیّر آهنگ پذیرش سیماپ
میانگین 10/3 |
دامنه 4 |
انحراف معیار 01/1 |
واریانس 02/1 |
حداقل 1 |
حداکثر 5 |
کشیدگی 40/- |
چولگی 25/- |
|
کل پاسخگویان 174 |
سؤال دوم: عوامل مؤثر بر پذیرش ویژگیهای سیماپ از دیدگاه اعضای هیئتعلمی دانشگاه تبریز کدامند؟
برای شناسایی عوامل مؤثر بر پذیرش ویژگیهای سیماپ از دیدگاه استادان دانشگاه تبریز از تحلیل عاملی استفاده و دیدگاه آنان در این زمینه تحلیل و در نهایت، در قالب مؤلفههای جدید ردهبندی شده است. بر اساس نتایج اولیۀ تحلیل، مقدار 874/0KMO= بهدست آمد و چون این مقدار از 5/. بزرگتر است، نتیجه گرفته میشود تعداد نمونهها برای اجرای تحلیل عاملی بسیار مناسب است. همچنین بر اساس نتایج، مقدار کرویت بارتلت برابر 038/2554 در سطح 1% معنادار بود. در نتیجه، تفکیک عاملها بهدرستی انجام شده و برای تحلیل عاملی مناسب هستند. در جدول3 تعداد عوامل و مشخصات آنها نشان داده شده است.
جدول 3. تعداد عوامل، مقادیر ویژه و درصد واریانس عوامل مؤثر بر پذیرش سیماپ
ردیف |
عوامل |
مقادیر ویژه |
درصد واریانس تبیینشده |
درصد واریانس تجمعی |
1 |
عامل اول |
91/8 |
76/38 |
76/38 |
2 |
عامل دوم |
16/2 |
38/9 |
14/48 |
3 |
عامل سوم |
90/1 |
28/8 |
42/56 |
4 |
عامل چهارم |
44/1 |
29/6 |
71/62 |
5 |
عامل پنجم |
21/1 |
29/5 |
68 |
6 |
عامل ششم |
04/1 |
53/4 |
53/72 |
بر اساس دادههای جدول3، ششعامل استخراج شده که در مجموع 53/72% کلّ تغییرات مربوط به عوامل مؤثر بر پذیرش سیماپ را تبیین میکند. بیشترین مقدار ویژه بهترتیب با 91/8 و 16/2 مربوط به عاملهای اول و دوم است. با عامل اول حدود 76/38% و با عامل دوم 38/% از واریانس کلّ عاملبندیها قابل تبیین است. بهمنظور شناسایی و نامگذاری متغیرهای مربوط به هر عامل، بارهای عاملی به روش وریماکس چرخش داده شد که نتایج آن در جدول4 قابل مشاهده است.
جدول 4. ویژگیهای مؤثر بر پذیرش سیماپ توسط اعضای هیئتعلمی
ویژگی (عامل) |
گویهها |
بار عاملی |
مزیت نسبی |
استفاده از سیماپ را به طور کلی مفید میدانم. هر چند استفاده از سیماپ میتواند مفید باشد اما من نیازی نمیبینم که از آن استفاده کنم. مزایای استفاده از سیماپ بیشتر از معایب آنهاست. نتایج استفاده از سیماپ برای من آشکار است. استفاده از سیماپ مرا قادر میسازد تا اطلاعات پژوهشی را آسانتر ثبت نمایم. بهطور کلی من باور دارم که استفاده از سیماپ آسان است. استفاده از سیماپ با سبک کاری من همخوانی دارد. تعامل با سیماپ امری روشن و قابل درک است. استفاده از سیماپ مرا قادر میسازد وظایفم را با سرعت بیشتری انجام دهم. |
752/
745/ 744/ 723/ 691/ 674/ 674/ 665/ 521/ |
سازگاری |
استفاده از سیماپ با ارزشهای اجتماعی سازگاری دارد. استفاده از سیماپ با تجربیات گذشته من سازگاری دارد. استفاده از سیماپ با تمام جنبههای شغلی من سازگار است. استفاده از سیماپ با نیازهای ضروری من سازگاری دارد. |
907/ 842/ 701/ 601/ |
آزمون پذیری |
من قادر هستم عملکردهای سیماپ را در موارد ضروری آزمایش کنم. استفاده آزمایشی از سیماپ برای من فراهم است تا بتوانم درباره نحوه کارکرد آن اطلاعات کسب نمایم. من میتوانم فواید سیماپ را در دورههای درازمدت ارزیابی کنم. من قبل از تصمیم گرفتن برای استفاده از سیماپ، امکان ارزیابی آنها را داشتهام. |
821/ 800/ 751/ 645/ |
پیچیدگی |
یادگیری فعالیت با سیماپ برای من آسان است. راهنماییهای لازم در هر بخش از سیماپ وجود دارد. گزارشگیری از سیماپ برای من آسان است. |
759/ 756/ 726 |
جدیت دانشگاه |
دانشگاه من اصرار دارد که از سیماپ استفاده کنم. من همکارانی را دیدهام که فعالیتهای پژوهشی خود را در سیماپ ثبت میکنند. |
793/ 729/ |
مشاهده پذیری |
من از سیماپ استفاده میکنم چون میبینم سایر همکارانم نیز از آن استفاده میکنند. |
912/ |
رابطۀ بین آهنگ پذیرش و درک ویژگیهای پذیرش سیماپ: برای آزمون رابطه بین آهنگ پذیرش و درک خصیصههای پذیرش سیماپ، از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان میدهد رابطۀ بین ویژگی مزیّت نسبی و آهنگ پذیرش سیماپ در سطح 01/0 با 009/0sig=، معنادار بوده و ضریب همبستگی بهدستآمده 197/0 است که نشاندهندۀ همبستگی ضعیف و مستقیم است؛ یعنی افرادی که مزیّت نسبی نوآوری را درک کردهاند، آهنگ پذیرش بیشتری دارند. وجود رابطه بین ویژگی سازگاری و آهنگ پذیرش نیز تأیید گردید. رابطۀ بین ویژگی سازگاری و آهنگ پذیرش در سطح 01/0 با 001/0sig=، معنادار بوده است و ضریب همبستگی بهدستآمده 246/0 است که نشاندهنده همبستگی ضعیف و مستقیم است؛ یعنی افرادی که سازگاری بیشتری با سیماپ دارند، آهنگ پذیرش بیشتری هم دارند. نتایج آزمون پیرسون نشان داد با 014/0sig=، رابطه معناداری بین پیچیدگی با آهنگ پذیرش وجود دارد. ضریب همبستگی بهدستآمده 185/0- است که نشاندهندۀ همبستگی ضعیف و معکوس است؛ یعنی افرادی که پیچیدگی نوآوری را کمتر احساس کنند، آهنگ پذیرش بیشتری نیز دارند. در ارتباط با ویژگی آزمونپذیری و آهنگ پذیرش نیز در سطح 01/0 با 005/0sig=، معنادار بوده است و ضریب همبستگی بهدستآمده212/ است که نشاندهندۀ همبستگی ضعیف و مستقیم است؛ یعنی افرادی که بیشتر بتوانند نوآوری را آزمون کنند آهنگ پذیرش بیشتری نیز دارند. علاوه بر این موارد، رابطۀ بین ویژگی جدیت دانشگاه و آهنگ پذیرش با 648/0sig=، معنادار نبوده است و ضریب همبستگی بهدستآمده 035/0 است که نشان میدهد همبستگی بین این دو متغیر وجود ندارد. در نهایت رابطۀ معناداری بین ویژگی مشاهدهپذیری و آهنگ پذیرش مشاهده شد. ضریب همبستگی بهدستآمده176/0 است که نشاندهندۀ همبستگی متوسط و مستقیم است. جدول5 نتایج بهدستآمده در زمینۀ ویژگیهای پذیرش سیماپ را نشان میدهد.
جدول 5. نتایج بررسی رابطۀ بین آهنگ پذیرش و درک ویژگیهای پذیرش سیماپ
رابطه بین آهنگ پذیرش و |
فراوانی |
میانگین |
انحراف معیار |
ضریب همبستگی |
سطح معناداری |
مزیت نسبی |
174 |
40/32 |
40/6 |
**197/0 |
009/0 |
سازگاری |
173 |
08/13 |
10/3 |
**246/0 |
001/0 |
آزمونپذیری |
174 |
87/11 |
3 |
**212/0 |
005/0 |
درک پیچیدگی |
172 |
62/10 |
10/2 |
*185/0- |
014/0 |
جدیت دانشگاه |
174 |
02/8 |
07/1 |
035/0 |
648/0 |
مشاهده پذیری |
174 |
62/2 |
875/ |
*176/0 |
020/0 |
کل خصیصههای پذیرش |
172 |
63/78 |
91/11 |
** 246/0 |
001/0 |
** همبستگی معنی دار در سطح 01/ * همبستگی معنی دار در سطح 05/
سؤال سوم: بهکارگیری سیماپ توسط استادان دانشگاه تبریز از چه نوع تصمیم پذیرش نوآوری پیروی میکند؟
ارتباط میان نظام اجتماعی و تصمیمگیری در پذیرش نوآوری در قالب سه تصمیم اختیاری[38]، جمعی[39] و فرمایشی[40] تشریح میشود. افراد تصمیمهای اختیاری را بدون توجه به تصمیمهای سایر اعضای نظام اجتماعی اتخاذ میکنند. تصمیم افراد، حتی در چنین شرایطی، تحت تأثیر هنجارهای نظام و فشارهای گروهی است. تصمیمهای جمعی با توافق تمام نظام اجتماعی اجرا میشود. هنگام اتخاذ تصمیم جمعی، تمام افراد باید خود را با آن مطابقت دهند. تصمیمهای فرمایشی از سوی افراد صاحب قدرت، مانند مسئول یک سازمان، به افراد زیردست تحمیل میشود. تمایل فرد برای رد یا قبول نوآوری اهمّیتی ندارد؛ فقط به او گفته میشود تصمیمِ نوآوریِ اتخاذشده را بپذیرد و برای تحقق آن تلاش کند (راجرز و شومیکر، 1983، ترجمه کرمی و فنایی، 1369). یافتهها در جدول6 نشان میدهد میانگین تصمیمهای فرمایشی97/3، تصمیمهای جمعی62/2 و تصمیمهای اختیاری59/3 است. با توجه به این یافتهها، بهنظر میرسد استفاده از سیماپ اغلب بهعنوان یک تصمیم فرمایشی مورد توجه استادان دانشگاه تبریز است.
جدول 6. توزیع فراوانی انواع تصمیمهای نوآوریِ آزمودنیها در استفاده از سیماپ
انواع تصمیم |
فراوانی |
میانگین |
انحراف معیار |
فرمایشی |
174 |
97/3 |
67/0 |
جمعی |
174 |
62/2 |
87/0 |
اختیاری |
173 |
59/3 |
06/1 |
سوال چهارم: گروههای مختلف پذیرندگان سیماپ در میان اعضای هیئتعلمی دانشگاه تبریز بر اساس نظریۀ رسانش نوآوریها کدامند؟
بر اساس نظریۀ اشاعۀ نوآوری راجرز (2003) آهنگ پذیرش سیماپ اعضای هیئتعلمی دانشگاه تبریز در پنج دسته طبقهبندی شده است. چنانکه دادههای جدول7 نشان میدهد، بر اساس نمرههای کسبشده، بیشترین فراوانی بهترتیب مربوط به اکثریت زودپذیر با 64 پاسخگو (8/36 %) و نخستینپذیرندگان با 54 پاسخگو (31%) بوده است. اکثریت کندپذیر با 33 پاسخگو (19 %)، دیرپذیران با 12 پاسخگو (9/6 %) و نوآوران با 11 پاسخگو (3/6 %) کمترین فراوانی را بهخود اختصاص دادهاند. در کل، بیش از 1/74 % اعضای هیئتعلمی دانشگاه تبریز در دستههای اکثریت زودپذیر، نخستینپذیرندگان و نوآوران قرار گرفتهاند. این یافتهها نشان میدهد اعضای هیئتعلمی دانشگاه تبریز سیماپ را بیش از حدّ متوسط پذیرش نمودهاند.
جدول 7. دستههای مختلف پذیرندگان سیماپ بر اساس آهنگ پذیرش آزمودنیها
دستههای پذیرندگان |
نمرهها |
فراوانی |
درصد |
درصد فراوانی تجمعی |
نوآوران |
5 |
11 |
3/6 |
3/6 |
نخستین پذیرندگان |
4 |
54 |
31 |
3/37 |
اکثریت زودپذیر |
3 |
64 |
8/36 |
1/74 |
اکثریت کندپذیر |
2 |
33 |
19 |
1/93 |
دیرپذیران |
1 |
12 |
9/6 |
100 |
برای تعیین توزیع آهنگ پذیرش، فراوانی پذیرندگان سیماپ در طول زمان رسم و از آزمون کلموگروفـاسمیرنوف برای تعیین توزیع مناسب استفاده شد. نتایج این آزمون نشان داد میانگین و انحراف معیار متغیّر آهنگ پذیرش بهترتیب 10/3 و 01/1 بوده و مقدار P در آزمون فوق برابر با 000/1 شده است. فرضیۀ صفر در آزمون کلموگروفـاسمیرونوف عبارت است از پیروی دادهها از توزیع نرمال و فرضیۀ مقابل آن، عدم پیروی دادهها از توزیع مورد نظر (نرمال) است. با توجه به مقدار P و ردنشدن فرضیۀ صفر، توزیع دادهها منطبق بر توزیع نرمال قلمداد میگردد. بنابراین، منحنی پذیرش سیماپ اعضای هیئتعلمی دانشگاه تبریز بهنجار است. شکل1 منحنیِ توزیع فراوانی گروههای پذیرای سیماپ را نشان میدهد.
در پژوهش حاضر منحنی S شکل از طریق فراوانیِ تجمعیِ دستههای مختلفِ پذیرندگان سیماپ توسط اعضای هیئتعلمی دانشگاه تبریز بر اساس زمان پذیرش ترسیم شد. نتایج مندرج در شکل2 نشان میدهد منحنیِ توزیعِ پذیرندگان سیماپ بهنجار بوده و در طی زمان به صورت S شکل درآمده است.
شکل 1. منحنی توزیع فراوانی گروههای پذیرنده سیماپ در طول زمان
شکل 2. منحنی توزیع پذیرندگان سیماپ در طول زمان
سؤال پنجم: چه تفاوتی در آهنگ پذیرش سیماپ توسط اعضای هیئتعلمی بر اساس ویژگیهای جمعیتشناختی و شغلی (جنسیت، مدرک تحصیلی و مرتبۀ علمی) مشاهده میشود؟
در جدول8 توزیع فراوانی، میانگین و انحراف معیار نظرهای اعضای هیئتعلمی زن و مرد دانشگاه تبریز درخصوص ویژگیهای مؤثر بر پذیرش سیماپ قابل مشاهده است که برای مقایسۀ آنها از آزمون t استفاده شده است. دادههای جدول8 نشان میدهدF محاسبهشده برای ویژگیهای مزیّتنسبی و سازگاری در سطح 05/0 معنادار است. بنابراین، به احتمال 95% میتوان نتیجه گرفت در جامعهای که نمونه از آن انتخاب شده است، بین میانگین نظرهای دو گروه اعضای هیئتعلمی زن و مرد دربارۀ ویژگیهای مذکور تفاوت معناداری وجود دارد و این تفاوت به نفع اعضای هیئتعلمی مرد است. اعضای هیئتعلمی مرد هر دو عامل مزیّت نسبی و سازگاری را بیشتر از اعضای هیئتعلمی زن در آهنگ پذیرش مؤثر دانستهاند. در سایر ویژگیها Fهای محاسبهشده در سطح 05/0 معنادار نیست و با اطمینان 95% میتوان گفت بین نظرهای اعضای هیئتعلمی زن و مرد دربارۀ تأثیرگذاری ویژگیهای پیچیدگی، آزمونپذیری، مشاهدهپذیری و جدیت دانشگاه در پذیرش سیماپ تفاوت معنادار وجود ندارد.
جدول 8. آزمون t مستقل برای تفاوت نظرهای آزمودنیها برحسب جنسیت در عوامل پذیرش سیماپ
سطح معناداری |
درجه آزادی |
T |
تفاوت میانگینها |
میانگین |
فراوانی |
جنسیت |
عوامل |
*006/0 |
172 |
806/2 |
44850/3 |
0423/33 |
142 |
مرد |
مزیتنسبی |
5938/29 |
32 |
زن |
|||||
*025/0 |
172 |
268/2 |
36224/1 |
3310/13 |
142 |
مرد |
سازگاری
|
9688/11 |
32 |
زن |
|||||
784/0 |
172 |
274/0- |
11312/0- |
6056/10 |
142 |
مرد |
پیچیدگی
|
7188/10 |
32 |
زن |
|||||
153/0 |
172 |
436/1 |
84067/0 |
0282/12 |
142 |
مرد |
آزمونپذیری |
1875/11 |
32 |
زن |
|||||
261/0 |
172 |
128/1 |
19322/0 |
6620/2 |
142 |
مرد |
مشاهدهپذیری |
4688/2 |
32 |
زن |
|||||
962/0 |
172 |
048/0- |
01012/0- |
0211/8 |
142 |
مرد |
جدیت دانشگاه |
0313/8 |
32 |
زن |
همچنین نظرهای استادان دانشگاه تبریز به تفکیک مدرک کارشناسیارشد و دکتری با استفاده از آزمون t تحلیل شد. نتایج نشان داد ویژگیهای نوآوری و مدرک تحصیلی در سطح 05/0 معنادار نیست و با اطمینان 95 % میتوان گفت بین نظرهای اعضای هیئتعلمی با مدرک کارشناسی ارشد و دکتری و پذیرش ویژگیهای سیماپ تفاوت معنادار وجود ندارد.
مرتبۀ علمی و پذیرش ویژگیهای سیماپ: برای ارزیابی مرتبۀ علمی اعضای هیئتعلمی و آهنگ پذیرش، از آزمون تحلیل واریانس استفاده شد. بر اساس نتایج توصیفی میانگین آهنگ پذیرش سیماپ برای اعضای هیئتعلمی با مرتبه مربی 14/2، استادیار 13/3، دانشیار 38/3 و برای اعضای هیئتعلمی با مرتبۀ استادی 96/2 بوده است (جدول 9). مقایسۀ بین میانگینها نشان میدهد استادان با مرتبۀ دانشیاری در بالاترین سطح و استادان با مرتبه مربی، در پایینترین سطح قرار دارند. نتایج آزمون تحلیل واریانس با سطح معناداری 05/0، نشان میدهد میانگین آهنگ پذیرش در بین استادان با مرتبههای علمی متفاوت، اختلاف معناداری با هم دارد (جدول 10). نتایج آزمون تعقیبی LSD نیز نشان میدهد تفاوت معناداری میان اعضای هیئتعلمی با هر یک از مرتبههای علمی مربی با استادیار، دانشیار و استاد در سطح معناداری( 05/0) وجود دارد، اما بین سایر مرتبههای علمی تفاوت معناداری مشاهده نشد.
جدول 9. توزیع فراوانی، انحراف معیار پذیرش سیماپ توسط آزمودنیها به تفکیک مرتبه علمی
در سطح 95% اطمینان |
انحراف معیار |
میانگین |
فراوانی |
مرتبه علمی |
|
کرانه بالا |
کرانه پائین |
||||
7359/2 |
5489/1 |
02711/1 |
1429/2 |
14 |
مربی |
3536/3 |
9248/2 |
95722/0 |
1392/3 |
79 |
استادیار |
6509/3 |
1269/3 |
95989/0 |
3889/3 |
54 |
دانشیار |
3506/3 |
5753/2 |
97985/0 |
9630/2 |
27 |
استاد |
2605/3 |
9579/2 |
01128/1 |
1092/3 |
174 |
کل |
جدول 10. نتایج آزمون تحلیل واریانس یکطرفه بین آهنگ پذیرش و مرتبۀ علمی آزمودنیها
متغیّر |
منبع تغییرات |
مجموع مجذورات |
درجه آزادی |
میانگین مجذورات |
F |
سطح معناداری |
آهنگ پذیرش |
بین گروهی درون گروهی کل |
946/17 979/158 935/176 |
3 170 173 |
983/5 935/ |
397/6 |
000/ |
بحث و نتیجهگیری
پژوهش حاضر با هدف تحلیل عوامل مؤثر بر پذیرش سیماپ توسط اعضای هیئتعلمی بر اساس نظریۀ رسانش نوآوریها انجام شد. بر اساس نظریۀ رسانش نوآوری «راجرز» (2003) آهنگ پذیرش سیماپ توسط اعضای هیئتعلمی دانشگاه تبریز در پنج دسته (نوآوران، نخستین پذیرندگان، اکثریت زودپذیر، اکثریت کندپذیر و دیرپذیران) بررسی و تائید شد. این یافتهها با نتایج پژوهشهای «نظری، خسروی و باب الحوائجی» (1391)، «حمدیپور و بیگدلی» (1393)، «عبادالهی، چشمهسهرابی و نوشینفرد» (1393)، «پردل، سیفی و نوکاریزی» (1394)، «تورناتسکی و کلاین» (1982)، «مور و بنباست» (1991) «راجرز» (1995)، «آگاروال و پرساد» (1998)، «اسلایک، لو و دی» (2002)، «پارک» (2006)، «سانی» (2013)، «احمدی و همکاران» (2017) و «رینارد» (2017) همسو بوده است. در طبقهبندی پذیرندگان بر اساس نمرههای کسبشده، بیشترین فراوانی به ترتیب مربوط به اکثریت زودپذیر با 64 (8/36 %) پاسخگو و نخستینپذیرندگان با 54 (31 %) پاسخگو بوده است. اکثریت کندپذیر با 33 (19 %)، دیرپذیران با 12 (9/6 %) و نوآوران با 11 (3/6 %) پاسخگو کمترین فراوانی را بهخود اختصاص دادهاند. در کل بیش از 1/74 % اعضای هیئتعلمی دانشگاه تبریز در دستههای اکثریت زودپذیر، نخستینپذیرندگان و نوآوران قرار گرفتهاند. این یافتهها نشان میدهد اکثریت اعضای هیئتعلمی دانشگاه تبریز سیماپ را بهخوبی و بیش از حد متوسط پذیرش نمودهاند. این یافتهها با نتایج «پردل، سیفی و نوکاریزی» (1394) در پذیرش پرمیس همخوانی دارد. اکنون که اعضای هیئتعلمی دانشگاه تبریز نسبت به استفاده و پذیرش سیماپ واکنش مناسبی نشان دادهاند، لازم است سیاستگذاران و مدیران دانشگاه، نسبت به پشتیبانی فنی استفاده از این سامانه که در پژوهش حاضر به آنها اشاره شد، همت گمارند.
نتایج نشان داد دادهها از توزیع نرمال پیروی میکنند. بنابراین، منحنی پذیرش سیماپ اعضای هیئتعلمی دانشگاه تبریز بهنجار شده است. این یافتهها با نتایج پژوهش «حیاتی و جوکار» (1389) مبنی بر بهنجاربودن آهنگ پذیرش منابع مرجع الکترونیکی، با نتایج پژوهش «حمدیپور و بیگدلی» (1393) مبنی بر نرمالبودن آهنگ پذیرش منابع اطلاعاتی الکترونیکی همسو بوده است ولی با نتایج پژوهش «حیاتی و تمجید شبستری» (1385) مبنی بر بهنجارنبودن منحنی آهنگ پذیرش اینترنت در میان دبیران و با نتایج پژوهش «اکبری و همکاران» (1391) در زمینۀ پذیرش موتورهای جستجو همخوانی ندارد.
یافتهها نشان داد منحنی توزیع پذیرندگان سیماپ بهنجار بوده و در طی زمان به صورت S شکل درآمده است. این یافتهها با نتایج پژوهشهای «حیاتی و جوکار» (1389) و «حمدیپور و بیگدلی» (1393) همسو بوده ولی با نتایج پژوهش «حیاتی و تمجید شبستری» (1385) و «اکبری و همکاران» (1391) همخوانی ندارد. «راجرز» نیز اعتقاد دارد وقتی منحنی پذیرش نوآوری بر اساس فراوانی تجمعی افراد پذیرشکننده ترسیم شود، نتیجۀ آن منحنی، S شکل میشود (راجرز و شومیکر، 1983، ترجمه کرمی و فنایی، 1369). بر این اساس میتوان گفت که آهنگ پذیرش سیماپ ابتدا روند ملایمی را طی کرده سپس افزایش پیدا کرده و در نهایت به مرحله اشباع رسیده است.
نتایج نشان داد بین ویژگیهای اصلی (مزیت نسبی، آزمون پذیری، پیچیدگی، مشاهدهپذیری، و سازگاری) پذیرش سیماپ و آهنگ پذیرش آن سامانه ارتباط معناداری وجود دارد. این موضوع در تأیید نظریۀ رسانش نوآوری است و با نتایج پژوهشهای «نظری، خسروی و باب الحوائجی» (1391)، «عبادالهی، چشمهسهرابی و نوشینفرد» (1393)، «پردل، سیفی و نوکاریزی» (1394)، «تورناتسکی و کلاین» (1982)، و «پارک» (2006) همخوانی دارد. علاوه بر آنها، یک ویژگی دیگر نیز در این پژوهش شناسایی شد که با عنوان جدیت دانشگاه نامگذاری گردید. این ویژگی نشان میدهد تا چه اندازه دانشگاه در استفاده از سیماپ مصمم است و اعضای هیئتعلمی را ترغیب میکند از این سامانه استفاده کنند.
دیگر نتایج نشان داد بین جنسیت و مزیّت نسبی و سازگاری رابطۀ معنادار وجود دارد. این یافتهها نشان میدهد عواملی مانند اعتبار اجتماعی، راحتی و رضایت ناشی از پذیرش سیماپ و همچنین سازگاری با ارزشهای اجتماعی و فرهنگی در پذیرش آن تأثیرگذارند.
نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد بین ویژگی مزیّت نسبی و آهنگ پذیرش سیماپ رابطۀ معناداری وجود دارد؛ یعنی افرادی که آهنگ پذیرش بیشتری دارند مزایای استفاده از سیماپ را بیشتر درک کردهاند. این یافتهها با نتایج «تورناتسکی و کلاین» (1982)، «پارک» (2006)، و«احمدی و همکاران» (2017) همخوانی دارد. پژوهشگران مذکور نیز مزیّت نسبی را بهعنوان یک عامل مؤثر در آهنگ پذیرش نوآوری قلمداد نمودهاند. «راجرز»( 2003) نیز تأکید میکند مزیّت نسبی ایدۀ جدید، همبستگی مثبتی با آهنگ پذیرش دارد. در تبیین این عامل میتوان گفت مؤلفههایی مانند مفید بودن، داشتن مزایا، استفادۀ آسان، تعامل قابل درک و انجام سریع وظایف، از جمله عواملی هستند که بار عاملیِ بالایی را بهخود اختصاص دادهاند.
از دیگر نتایج میتوان به وجود رابطۀ معنادار بین ویژگی سازگاری و آهنگ پذیرش سیماپ اشاره کرد؛ یعنی افرادی که آهنگ پذیرش بیشتری دارند سازگاری بیشتری با سیماپ دارند. این یافتهها با نتایج «نظری، خسروی و باب الحوائجی» (1391)، «عبادالهی، چشمهسهرابی و نوشینفرد» (1393)، «احمدی و همکاران» (2017) و «تورناتسکی و کلاین» (1982) همخوانی دارد. این محققان نیز سازگاری را بهعنوان یک عامل پیشبین در آهنگ پذیرش نوآوری، ذکر کردهاند. همچنین «راجرز» (2003) اعتقاد دارد میزان سازگاری ایدۀ جدید، همبستگی مثبتی با آهنگ پذیرش آن ایده دارد. سیماپ بهعنوان یک نوآوری، اگر با عواملی مانند ارزشهای اجتماعی، تجربیات گذشته، جنبههای شغلی و نیازهای ضروری سازگاری داشته باشد، بهتر پذیرفته میشود.
نتایج دیگر نشان داد رابطۀ معناداری بین ویژگی آزمونپذیری و آهنگ پذیرش وجود دارد؛ یعنی افرادی که آهنگ پذیرش بیشتری دارند بیشتر به آزمون نوآوری میپردازند. این یافتهها با نتایج «سانی» (2013) مبنی بر مؤثربودن آزمونپذیری و آهنگ پذیرش مجلههای الکترونیکی همخوانی دارد. «راجرز» (2003) نیز عقیده دارد میزان آزمونپذیری نوآوری، همبستگی مثبتی با آهنگ پذیرش نوآوری دارد. نوآوریهایی که در موارد ضروری قابل آزمایش باشند یا امکان ارزیابی کوتاهمدت یا درازمدت آن وجود داشته باشد، در نظام اجتماعی بیشتر مورد پذیرش قرار میگیرند.
از نتایج دیگر میتوان به وجود رابطۀ معنادار بین ویژگی پیچیدگی و آهنگ پذیرش اشاره کرد؛ یعنی افرادی که آهنگ پذیرش بیشتری دارند پیچیدگی کمتری احساس میکنند. این یافتهها با نتایج «عبادالهی، چشمهسهرابی و نوشینفرد» (1393)، همخوانی دارد، «تورناتسکی و کلاین» (1982)، «پارک» (2006)، و «سانی» (2013) دربارۀ مؤثربودن عامل پیچیدگی در پذیرش نوآوریها تأکید کردهاند. «راجرز» (2003) نیز خاطر نشان میکند بین پیچیدگی نوآوری و آهنگ پذیرش آن رابطۀ منفی وجود دارد. در تبیین این عامل هم میتوان گفت، هر اندازه استفاده از سیماپ ساده باشد و اعضای هیئتعلمی بتوانند مدارک خود را بدون پیچیدگی در سامانه بارگذاری کنند، سرعت پذیرش نوآوری بیشتر خواهد شد. بنابراین طراحان سامانه و نیز مسئولان دانشگاه باید تدابیری را اتخاذ کنند که پیچیدگیهای استفاده از سامانه را به حداقل برسانند، روشهای بارگذاری را بهسادگی فراهم و در هر حال پشتیبانی سامانه را فعال کنند.
همچنین با توجه به یافتهها رابطۀ معناداری بین ویژگی مشاهدهپذیری و آهنگ پذیرش وجود دارد؛ یعنی افرادی که آهنگ پذیرش بیشتری دارند نتایج پذیرش سیماپ را بیشتر مشاهده کردهاند. «راجرز» (2003) نیز تأکید میکند رابطۀ مثبتی بین مشاهدهپذیری و آهنگ پذیرش آن وجود دارد. در تبیین این عامل میتوان گفت اگر نتایج استفاده از سیماپ برای اعضای هیئتعلمی قابل رؤیت باشد و آنها بتوانند نتایج کار با سیماپ را مشاهده کنند، بهتر میتوانند آن را بپذیرند.
نتایج بررسیها نشان داد اعضای هیئتعلمی با مرتبۀ دانشیاری و مربی بهترتیب در بالاترین و پایینترین سطح پذیرش سیماپ قرار دارند. هر چند این یافتهها با نتایج «جهانگیر و همکاران» (1394) در خصوص مؤثرنبودن مرتبۀ علمی در پذیرش سامانۀ پژوهان همخوانی ندارد، بهنظر میرسد اعضای هیئتعلمی با مرتبۀ مربی، با فعالیتهای پژوهشی اندک، انگیزهای برای تکمیل سیماپ ندارند. برای جلوگیری از اینکار، با روشهای مختلف از جمله موکولکردن دریافت پایۀ سالانه منوط به ثبت فعالیتهای علمی در سیماپ، میتوان آنها را متقاعد کرد از این سامانه استفاده کنند. هر چند در پژوهش حاضر مشخص شد اعضای هیئتعلمی دانشگاه تبریز سیماپ را بیشتر بهعنوان یک تصمیم فرمایشی مورد استفاده قرار میدهند، لازم است مدیران دانشگاه استفاده از سیماپ را یک تصمیم فرمایشی قلمداد نکنند زیرا «راجرز» (2003) هم تأکید کرده است اگر عامل فشار یا نظارت مدیران در تصمیمهای فرمایشی کم شود، منجر به عدم تداوم پذیرش نوآوری خواهد شد. بنابراین، بهتر است فرصت و امکاناتی فراهم شود که استادان دانشگاه تبریز این سامانه را در بافت فعالیتهای علمیپژوهشی خود ببینند و اطلاعات پژوهشی خود را تکمیل کنند.
پیشنهادهای پژوهش
در راستای پژوهش حاضر، پیشنهادهای زیر ارائه میشود:
پیشنهاد میشود تمام فعالیتهای اعضای هیئتعلمی دانشگاه تبریز از قبیل دریافت پایه، ارتقا و تبدیل وضعیت اعضای هیئتعلمی از طریق این سامانه انجام شود تا ضمن ایجاد یکدستی و وحدت رویّه در تخصیص امتیازها، یک پیشینۀ پژوهشی هم برای اعضای هیئتعلمی ایجاد شود.
به طراحان این سامانه پیشنهاد میشود طراحی مناسب و بدون پیچیدگی سامانه را در اولویت برنامههای خود قرار داده و بخشی را جهت اخذ بازخوردها و پاسخ به پرسشهای کاربران اختصاص دهند.
از آنجاکه ثبت اطلاعات پژوهشی در سیماپ میتواند بنا بر اصل کمترین کوشش، در کمترین زمان ممکن صورت پذیرد، به طراحان پیشنهاد میشود در تمام بخشهای سامانه که باید اطلاعات تکمیل شود، گزینهای به نام «راهنما» قرار دهند و موارد مجاز و غیرمجاز را برای تکمیل اطلاعات توضیح دهند.
پیشنهاد میشود سامانۀ مدیریت اطلاعات پژوهش و فناوری در سایر دانشگاهها با استفاده از نظریۀ رسانش نوآوریهای راجرز بررسی و نتایج تحقیقات با نتایج پژوهش حاضر مقایسه شود.
در پژوهش حاضر به پیامدهای استفاده یا عدم استفاده از این سامانه پرداخته نشد. بنابراین پژوهشگران میتوانند در آینده پیامدهای پذیرش سیماپ توسط اعضای هیئتعلمیِ دانشگاه تبریز را بررسی کنند.
[1]. Venkatesh, Morris, & Ackerman
[2]. Luarn and Lin
[3]. در این مقاله برای اختصار از کلمه (سیماپ) به جای سامانه مدیریت اطلاعات پژوهش و فناوری استفاده شده است.
[4]. Gabriel Tarde
[5]. George Simmel
[6]. Ryan and Gross
[7]. Iowa
[8]. Ryan and Gross
[9]. imitation
[10]. acceptance
[11]. take off
[12]. Innovation
[13]. Diffusion
[14]. Consequences
[15]. Perceived Newness
[16]. Face-to-Face
[17]. Innovativeness
[18]. Rate of Adoption
[19]. Relative Advantage
[20]. Compatibility
[21]. Complexity
[22]. Trialability
[23]. Observability
[24]. Agarwal and Prasad
[25]. Venturesome
[26]. Cosmopolite
[27]. Deliberate
[28]. Global Position System (GPS)
[29]. divisibility
[30]. Moore and Banbasat
[31]. image
[32]. visibility
[33]. result demonstrability
[34]. Sanni, Ngah, Karim, Abdullah, & Waheed
[35]. Ahmadi, Nilashi, Shahmoradi, & Ibrahim
[36]. Hospital Information System
[37]. Raynard
[38]. optional decisions
[39]. collective decisions
[40]. authority decisions