نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری، گروه علم اطلاعات و دانششناسی دانشگاه پیام نور مشهد، مشهد، ایران.
2 استاد، گروه علم اطلاعات و دانششناسی دانشگاه پیام نور مشهد، مشهد، ایران.
3 دانشیار، گروه علم اطلاعات و دانششناسی، سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، تهران، ایران.
4 استادیار، گروه علم اطلاعات و دانششناسی دانشگاه پیام نور مشهد، مشهد، ایران.
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Purpose: The purpose of this study was to determine the status of using social media in the National Library and Archives of Iran for identifying the best social media for official use.
Methodology: This descriptive-analytical research was conducted through a survey method. The research population consisted of 274 librarian and 400 users of whom 159 librarian and 196 user were randomly selected based on the Krejcie & Morgan sample size table. The needed data were gathered through an online questionnaire in Google forms and analyzed using descriptive and inferential statistics.
Findings: The results revealed that the librarians (mean= 3.35 out of 5) and the users (mean= 4.16 out of 5) frequently used mobile social media applications. social media were rarely used by the librarians for the purpose of library services and research in contrast with the users who used them more frequently at moderate level. Both librarian and users use Telegram and Instagram as their favorite social media for library services and research. Besides, users also use LinkedIn (mean= 3.76) and ResearchGate (mean= 3.73) for the research purpose.
Conclusion: Telegram and Instagram, and then LinkedIn and ResearchGate were determined as the most useful social media for official use in Iran National Library and Archives. It is recommended to prepare a codified policy and create facilities for using social media in this organization.
کلیدواژهها [English]
مقدمه و بیان مسئله
در عصر ارتباطات و رسانههای اجتماعی زندگی میکنیم؛ عصری که با شکلگیری اولین رسانه اجتماعی با عنوان «شش درجه جدایی[1]» در سال 1997 میلادی آغاز شد. رسانههای اجتماعی در مدت کوتاه بیشترین تغییرات را در ارتباطات ایجاد کردهاند. امروزه با نیمنگاهی به ابزارهای ارتباطی در جوامع میتوان انواع گوشیهای همراه، تبلت و سایر ابزارهای الکترونیکی مجهز به برنامههای آندرویدی و دیگر سیستمعاملهایی را دید که رسانههای اجتماعی گوناگونی مانند فیسبوک، اینستاگرام و... برای ایجاد ارتباطات بر روی آنها توسط شرکت سازنده نصبشده است. تنها با داشتن یک گوشی همراه و دسترسی به اینترنت میتوان با کلّ جهان، ارتباط مجازی ایجاد کرد. انواع حرفهها، مشاغل، شرکتها، نهادها و مؤسسات با توجه به گسترش رسانههای اجتماعی و افزایش روزافزون کاربران آنها از میان گروههای مختلف سنّی، برای ارتباط سریع و روزآمد ناگزیرند تا هر چه زودتر در رسانههای اجتماعی عضو شوند و برای پیشبرد اهداف و توسعۀ کسبوکار خود از آنها استفاده کنند.
شاید بتوان گفت کتابخانهها از اولین نهادهایی باشند که از رسانههای اجتماعی برای ارائه اطلاعات بهشکل وبلاگها استفاده کردند. از سال 2004 که وبلاگها شکل گرفتند، از سوی کتابداران در کتابخانهها بهعنوان ابزار اطلاعرسانی بهکار میرفتند. شرکت ارائهدهندۀ وبلاگ در سال 2003 کار خود را آغاز کرد و در سال 2004 اولین وبلاگها به فرم کنونی در سراسر جهان ارائه شدند (وبلاگ،2017). با ظهور هر فناوری جدید ارتباطی کتابداران سعی کردهاند تا از آن برای انجام خدمات کتابخانه سود جویند. ازجمله وب 0/2 یا وب اجتماعی که موجب شکلگیری کتابخانه 0/2 یا کتابخانه اجتماعی و منتهی به تغییر و گسترش تعامل با کاربران شده است. کتابخانه 0/2 بهمعنای تغییرات بهسوی استفادۀ افزایشیِ رسانههای اجتماعی و سایر ابزارهای وب0/2 و تغییر در تعامل میان کتابخانه و کاربران است (هلمبرگ[2] و دیگران،2013).
با رشد استفاده از رسانههای اجتماعی در کتابخانهها، استفاده و تطبیق با این ابزارها برای گسترش خدمات ارائهشده به کاربران و همینطور گسترش ارتباطات با کاربران ضرورت یافته است (شیری و راتی[3]،2013). بسیاری از کتابخانهها نیز از این فرصت طلایی برای انجام بهتر خدماتشان، روزآمدسازی، سرعت و پاسخگویی بیشتر استفاده کردهاند.
کتابخانههای زیادی در رسانههای اجتماعی گوناگون از جمله فیسبوک، توییتر و اینستاگرام عضو شدهاند و کتابداران بهصورت خلاقانه و خودجوش و بدون ابلاغ رسمی استفاده از جانب سازمان متبوع خود، انواع وظایف و خدمات کتابخانه را با استفاده از امکانات این فناوریهای جدید انجام میدهند. برای اینکه کتابداران بتوانند در چارچوب اداری و سازمانی از امکانات رسانههای اجتماعی برای انجام خدمات کتابخانه و وظایف محولهشان استفاده کنند، لازم است خطّمشی کتابخانهها، شرح وظایف شغلی کتابداران و برنامههای راهبردی کتابخانهها با توجه به کاراییهای رسانههای اجتماعی باز نویسی و روزآمد شوند (جین[4]،2014؛ عبدالله و همکارانش[5]،2015؛ ماماتا و نیکام[6]،2016). بهعنوان مثال، در خطمشی کتابخانهها، رسانههای اجتماعی نیز به عنوان ابزار خدمات رسانی و پژوهش درج شوند و یا بهعنوان نمونه در شرح شغل کتابداران بیان شود که کتابدار برای اطلاعرسانی بهتر، لازم است تا از ابزارهای گفتگوی برخط (آنلاین)رسانههای اجتماعی استفاده کند. بدینصورت، رسانههای اجتماعی در چارچوب تعیینشده و سازمانی بهصورت رسمی قابل استفاده در کتابخانهها خواهند بود.
کتابداران میتوانند با ارائه خدمات و گزارش وقایع کتابخانه بهوسیلۀ رسانههای اجتماعی بهصورت مثبت در زمینۀ افزایش استفاده، شهرت کتابخانه، آموزش کاربران و تغییر دیدگاه آنها استفاده کنند. علاوه بر این، میتوانند از رسانههای اجتماعی بهعنوان ابزار بازاریابی برای مطلعسازی کاربران دربارۀ اخبار، حوادث، کارگاهها، نمایشگاهها، تسهیلات، ارتقای مجموعه و خدمات استفاده کنند. همچنین، میتوانند بهصورت مؤثری از رسانههای اجتماعی برای ارائه خدمات متمرکز و روشن استفاده کنند (ماماتا و نیکام،2016). کاربران نیز میتوانند آنها را برای ایجاد ارتباط با سایر کاربران و کتابداران بهکار ببرند و از مزایای بیشمار این فرصت بهرهمند شوند. بهطورخلاصه، چند مزیّت استفاده از رسانههای اجتماعی برای کتابخانه را میتوان چنین بیان کرد: اول گسترش حمایت اجتماعی و ارتباط بیشتر کاربران و کتابداران، دوم ایجاد محتوا توسط کاربران، اشتراک اطلاعات کاربرمدار و تجارب، سوم تشکیل جوامع تخصصی بهصورت برخط که ساده است و دارای نتایج خوب و موفق برای کتابداران و کاربران است (چن و دیگران[7] 2012). همچنین «علی» (2011) ذکر میکند که استفاده از رسانههای اجتماعی موجب کمشدن شکاف دیجیتالی و یکدستی دانش میشود.
در سطح جهان استفاده از رسانههای اجتماعی در امور شغلی و پژوهشی نیز بهسرعت گسترشیافته و بهکارگیری فناوریهای وب 0/2 و رسانههای اجتماعی در یادگیری، پژوهش و انجام وظایف شغلی در بسیاری از کتابخانهها به امری بدیهی مبدل گشته است. بهدنبال آن، رسانههای اجتماعی یکی از اصلیترین دلایل استفاده از اینترنت در کتابخانهها شدهاند (ماماتا و نیکام،2016). ابزارها و خدمات وب0/2 میتواند در روند پژوهش و اشاعۀ دانش انعطافپذیریهای زیادی را بهوجود آورد (برینت[8]، 2007 به نقل از مهدیزاده و عزیزی، 1389). دیگر استفاده از منابع یک مرکز کتابخانهای منوط به حضور در ساختمان فیزیکی آن نیست و باعث سرعتبخشی به امر پژوهش و مطالعات شده است. رسانههای اجتماعی ابزارهای مناسبی برای ظهور و بروز استعدادها، خلاقیت و نوآوریها شدهاند. همینطور، فنّاوری اطلاعات موجب افزایش کارایی فرایند پژوهش گردیده است. جوامع مجازی علمی در رسانههای اجتماعی نقش اساسی در دسترسی و اشتراک دانش پیداکردهاند (مورفی، مولایسون[9]،2009) و رویکرد کلیِ پژوهش و مشاغل مرتبط بهسوی ارتباطات مجازی تغییر مسیر داده است. «پرارا»[10] (2013) بیان میکند که رسانههای اجتماعی ابزارهای ارزشمند جامعۀ دانشگاهی شدهاند و تسهیلات آنها برای بهکارگیری علم موجود، ایجاد دانش جدید، محاوره اجتماعی و بهبود همکاری و انتقال دانش در جامعه دانشگاهی که ابعاد گوناگون پژوهش است، بهکار میرود. کتابداران و کاربران میتوانند از طریق رسانههای اجتماعی از دانش و تجارب یکدیگر و همفکری برای حلّ مسائل استفاده کنند. استفاده از محیطهای وب 0/2 یا رسانههای اجتماعی از جمله ویکیها، بلاگها و محیطهای مجازی در پژوهش در حال افزایش است (مهدیزاده و عزیزی، 1389). این رسانهها علاوه بر قابلیت ساخت شبکههای مجازی، امکان استفاده از فرصتهای مختلف در فضای اینترنت _ اعم از جستجو، خواندن و بهاشتراکگذاری اخبار، بارگذاری عکس و فیلم، نوشتن یادداشت و عضویت در گروههای مختلف آنلاین _ را فراهم کرده و سهلشدن ارتباطات توسط این رسانهها باعث افزایش اقبال کاربران اینترنتی به استفاده از رسانههای اجتماعی شده است (رحمان زاده،1389). رسانههای اجتماعی فرصتها و منافع مختلفی را برای کلیه سازمانهای مردممحور ایجاد میکنند و منجر به رشد، پاسخ بهتر به مشتریان، توزیع مناسب و بهموقع اطلاعات و خدمات میشوند (الاجیده[11]،2015).
کاربردهای فراوان رسانههای اجتماعی در کتابخانهها و اهمیت و همهگیر شدن استفاده از رسانههای اجتماعی در کتابخانههای سراسر جهان و منافع بیشمار آنها از جمله ایجاد و اشتراک اطلاعات، تشکیل گروههای بحث تخصصی، اطلاعرسانی امور فرهنگی کتابخانه، تسهیل و انجام امور کتابخانهای و پژوهش و مدیریت اطلاعات و سایر کاربردهای خلاقانه که بهصورت رایگان در اختیار استفادهکنندگان است، مشهود است. از سویی، بسیاری از کتابخانههای ملی جهان در انواع و اقسام رسانههای اجتماعی حساب کاربری دارند و کتابداران خود را به سواد رسانههای اجتماعی مجهز کردهاند. اما در زمان انجام پژوهش، سازمان اسناد و کتابخانۀ ملی ایران هنوز گام جدی و اساسی در این خصوص برنداشته و دارای حضور رسمی و حساب کاربری در رسانههای اجتماعی نبود. بنابراین از مزایا و امکانات آنها در انجام امور کتابخانهای و پژوهش و دارا بودن هویت رسانه اجتماعی برای بیشتر دیدهشدن در دنیا و ارتباط مناسب رسانه اجتماعی با سایر کتابخانههای همتراز خود محروم بود. با توجه به ضرورت موضوع، در میان کاربران و رفتار اطلاعیابی آنها که امروزه بیشتر از طریق اینترنت و رسانههای اجتماعی صورت میگیرد، کاربران بهخصوص مراجعهکنندگان خارجی، صفحات مجازی غیررسمی دربارۀ سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایجاد و از این طریق اطلاعات را به اشتراک میگذاشتند. بنابراین ضروری به نظر رسید که مناسبترین رسانههای اجتماعی با توجه به محبوبیت و کاربرد آنها از سوی کتابداران و کاربران برای بهکارگیری رسمی در سازمان انتخاب و پیشنهاد داده شوند تا سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران بتواند بر اساس چارچوب رسمی، از مزایای آنها از جمله رشد و اشاعۀ دانش و پژوهش و انجام امور کتابخانهای به شیوۀ نوین سود ببرد و همگام با سایر کتابخانههای ملی دنیا پیش برود. همچنین ارائه خدمات و اطلاعرسانی بهتر، متمرکز و موثق به کاربران و سایر کتابخانهها، از جمله کتابخانههای ملی سراسر جهان از جانب حسابهای کاربری رسمی سازمان اسناد و کتابخانه ملی در رسانههای اجتماعی قابل انجام است. در این راستا، انجام پژوهشی در سازمان اسناد و کتابخانه ملی برای تعیین وضعیت استفاده از رسانههای اجتماعی در انجام امور کتابخانهای و پژوهش توسط کتابداران و کاربران و وجود اختلاف معنادار در وضعیت استفادۀ کتابداران و کاربران ضروری به نظر رسید تا بتوان بر اساس نتایج، مناسبترین رسانههای اجتماعی را برای استفادۀ رسمی در سازمان اسناد و کتابخانه ملی انتخاب کرد.
مطالعات گوناگونی در زمینۀ ابعاد مختلف استفاده و کاربردهای رسانههای اجتماعی در امور کتابخانهها و پژوهش انجام شده است. ازآنجاکه کاربران کتابخانه ملی قشر دانشگاهی هستند، سعی شد تعدادی از پژوهشهایی که به استفاده دانشگاهیان از رسانههای اجتماعی پرداختهاند نیز بررسی شود.
نتایج پژوهش «اسفندیاریمقدم و حسینی شعار» (1390) نشان داد بیشترین استفادۀ کتابداران از رایانامه و وبلاگ و کمترین استفاده از فلیکر بود. کتابداران استفادۀ کمی از رسانههای اجتماعی داشتند و با نتایج پژوهش «صرافزاده، حاضری و علوی» (1390) که بیانکنندۀ استفادۀ کمِ مدرسان کتابداری و اطلاعرسانی از رسانههای اجتماعی بود، همخوانی داشت. 66% آنها از وبلاگ استفاده میکردند اما کمتر از 11% از سایر شبکههای اجتماعی چون اشتراک لینک، اشتراک عکس، پادکست و لایبراریتینگ استفاده میکردند. نتایج پژوهش «هندریک و دیگران» (2009) نیز دالّ بر آن بود که تنها 5/12% کتابداران در فیسبوک صفحه داشتند که درصد کمی است و کتابخانهها از فیسبوک بیشتر برای بازاریابی کتابخانه، فرستادن اخبار و دادن آگاهی به کاربران، پست کردن عکس، ایجاد گفتگوی مرجع و داشتن حضور در شبکه اجتماعی استفاده میکردند. این نتایج نشان داد میزان استفادۀ کتابداران از رسانه اجتماعی کم بوده است اما در زمینههای متنوع بهکار گرفته شده است. همچنین پژوهش «کوک و وایبرند» (2010) مشخص کرد درصد کمی از کتابداران رسانههای اجتماعی را برای پیداکردن پاسخ سؤالهای کاری استفاده میکردند. در میان رسانههای اجتماعیِ بررسیشده، به گفتۀ 68% پاسخگویان توییتر مفیدترین سایت برای اشاعه و کسب اطلاعات تخصصی بود. همچنین یافتههای پژوهش «ظهوریان و ابریزه» (2013) نیز حاکی از آن بود که کتابداران از رسانههای اجتماعی بسیار کم استفاده میکردند. کمتر از چهار نوع رسانۀ اجتماعی در کتابخانههای دانشگاهی استفاده میشد که عبارت بود از بلاگ[12]، وبسایتهای اشتراک چندرسانهای[13]، نشانهگذاریهای اجتماعی[14] و سایتهای شبکۀ اجتماعی[15]. رسانههای اجتماعی فیسبوک، بلاگ، دلیشز[16]، یوتیوب[17] و توییتر[18] بیشتر توسط کتابداران پذیرفتهشده بودند. پژوهش «ولان»[19] (2009) بدین نتیجه رسید که کتابداران مدرسه مثبتترین نگرش را دربارۀ ارزش رسانههای اجتماعی و استفاده از آنها داشتند؛ اما لازم بود استفادۀ تخصصیتر از رسانههای اجتماعی کنند و آنها را برای اشتراک تجارب و چالشهای کاری بهکارگیرند. پژوهش «اتولوماه و آنوُاها» (2011) نشان داد بیشتر کتابداران سعی داشتند تا از موقعیتهای بهوجودآمده وب 0/2 برای توسعه مهارتهایشان و ارائه خدمات بهتر به کاربران سود جویند. آنها با استفاده از فیسبوک شبکههای تخصصیِ حرفهای درست میکردند تا تجارب کاری و چالشهایشان را به اشتراک بگذارند. رسانههای اجتماعی موقعیت تبادل ایده و منابع با دانشجویان، هیئتعلمی، متخصصان اطلاعرسانی سایر رشتهها را ایجاد میکرد که باعث هوش جمعی و توسعۀ پژوهش میشد. «آنوُاها» (2013) در پژوهش خود نشان داد استفادۀ کتابداران از رسانههای اجتماعی در زمینۀ شغلیشان و انجام امور کتابخانه مفید بود و با خواندن نظرات دیگران و پیوستن به جوامع بحث، بیشتر یاد میگرفتند. گروههای بحث برخط مانند نظرآزمایی برخط، فیسبوک و ویکی بیشتر مورد استفاده قرار میگرفتند، درحالی که پادکست و ابزار نشانگذاری کمتر بهکار میرفتند. همچنین پژوهش «الاجیده» (2015) بیانکنندۀ دانش قبلی کتابداران از رسانههای اجتماعی در سطح خوب بود اما با توجه به تداوم رشد حرفهای و عدم روزآمدسازی، دانش آنها در حد متوسط شناخته میشد که منجر به استفادۀ کم آنها از رسانههای اجتماعی بهدلیل دانش ناکافی میشد. با توجه به نتایج پژوهشهای انجامشده، نتیجه گرفته میشود که با وجود مزایای رسانههای اجتماعی برای کتابداران، آنها از این فناوریها کم استفاده میکنند و نیاز به روزآمدسازی مداوم اطلاعات خود در زمینۀ این فناوریهای جدید دارند.
«میرزایی، رحیمی و مرادی» (1395) در نتایج پژوهش خود نشان دادند70% دانشجویان بیش از یک ساعت در روز از شبکههای اجتماعی استفاده میکردند و از بین شبکههای اجتماعی، تلگرام با 7/66% بیشترین میزان استفاده را بین پاسخگویان داشت. تلفن همراه با 8/63% مهمترین ابزار مورد استفاده برای دسترسی به شبکههای اجتماعی بود. در واقع، نتایج نشان از استفادۀ زیاد قشر دانشگاهی از رسانههای اجتماعی داشت. یافتههای پژوهش «سینگ و گیل»[20] (2015) نیز مشخص ساخت که همۀ جامعۀ پژوهش از رسانههای اجتماعی آگاه بودند و از آنها در کارهای دانشگاهی استفاده میکردند که بیانگر استفادۀ زیادِ دانشگاهیان از رسانههای اجتماعی بود. فیسبوک شناختهترین رسانۀ اجتماعی توسط آنها بود. هدف استفاده از رسانههای اجتماعی توسط ایشان اکثراً ارتباطات و تفریح بود. موانع عمده در راه دسترسی به رسانههای اجتماعی، مصرف زمان زیاد و ترس از سوءاستفاده از اطلاعات شخصی بود. بر اساس نتایج فیسبوک، توییتر، یوتیوب، ارکات و گوگل معروفتر بودند و بیشتر استفاده میشدند. «ولیزاده، رضائی شریفآبادی و دولانی» (1396) در پژوهش خود بدین نتیجه رسیدند که بیشتر کتابخانهها از تلگرام برای ارائۀ اخبار و رویدادهای کتابخانه استفاده میکردند اما بهدلیل آگاهی ناکافی مدیران و کتابداران، استفادۀ کم و نامناسب داشتند و با توجه به اهمیت و کارایی تلگرام در ارائۀ خدمات امانتدهی، اطلاعرسانی، مرجع، فناوری اطلاعات و آموزشی و پژوهشی، پیشنهاد شد تدابیری برای استفادۀ مناسب در توسعۀ خدمات کتابخانههای دانشگاهی با کمک تلگرام لحاظ شود. این پژوهشها حاکی از استفادۀ زیاد قشر دانشگاهی از رسانههای اجتماعی است.
پژوهش «پناهی و دیگران»[21] (2012) بدین نتیجه رسید که استفاده از رسانههای اجتماعی، محیط مناسبی برای انجام بهتر خدمات کتابخانهها و ارتباط بهتر کتابداران و کاربران ایجاد کرد. چالشهای استفاده از رسانههای اجتماعی، دسترسی اینترنت و منابع برق ضعیف، پهنای باند پایین و قیمت بالای وسایل، مسئله آموزش و دانش ناکافی، هزینۀ داده/ مگابایت و زمان محدود بود. «پرارا» (2013) نیز از نتایح پژوهش خود دریافت که بسیاری از کتابخانهها بلاگها را بهعنوان نوعی انتشارات استفاده میکردند و رسانههای اجتماعی ابزارهای ارزشمند جامعه دانشگاهی شده بودند. تسهیلات آنها برای بهکارگیری علم موجود، ایجاد دانش جدید، محاورۀ اجتماعی و بهبود همکاری و انتقال دانش در جامعه دانشگاهی بهکار میرفت. پژوهش «چو و دو»[22] (2012) مشخص کرد 71.1% کتابخانههای مورد بررسی از رسانههای اجتماعی استفاده میکردند، اما فقط 13.1% استفادهکننده بالقوه بودند و 15.8% کتابخانهها طرحی برای استفاده از رسانههای اجتماعی نداشتند. فیسبوک و توییتر موفقترین ابزارها بودند. بیشتر کادر کتابخانه نظر مثبت دربارۀ مفیدبودن رسانههای اجتماعی داشتند، اما تردید استفادۀ کادر کتابخانه و شرکت محدود کاربران از جمله موانع استفاده بود. یافتههای پژوهش «جین» (2014) حاکی از آن بود که رسانههای اجتماعی در کتابخانهها و مراکز اطلاعرسانی سطح جهان برای اهداف گوناگونی از جمله بازاریابی، برندینگ، ایجاد روابط با مشتری، خدمات مرجع و انتشار سریع اخبار بهکار میرفتند. فیسبوک بیشتر از سایرین استفاده میشد. این مطالعه موانع استفاده از رسانههای اجتماعی را کمبود منابع و رقابت کارمندان، مسائل حریم شخصی و تردید عمومی دربارۀ فواید بالقوۀ رسانههای اجتماعی و کمبود خطمشی رسانههای اجتماعی نام برده است. کمتر از یکسوم کتابخانهها خطمشی رسانههای اجتماعی را تهیه و اجرا کرده بودند. «عبدالله و همکارانش» (2015) در پژوهش خود بدین یافتهها دست یافتند که کتابخانهها از رسانههای اجتماعی در خدماتشان و تا قسمتی هم برای فعالیتهای درونی و بیرونی استفاده میکردند. کتابداران خطمشی دقیقی برای روشنشدن وظایفشان دربارۀ استفاده از رسانههای اجتماعی نداشتند. سازمانی کردن خطمشی خاص برای استفاده از رسانههای اجتماعی در کتابخانهها میتوانست از سطوح سازمانی بالا به پایین یا پایین به بالا بهکارگرفته شود. همچنین نتایج پژوهش «چو و دو» (2012) مشخص کرد کتابخانهها طرحی برای استفاده از رسانههای اجتماعی نداشتند و بدین نتیجه رسید که با توجه به کاراییهای رسانههای اجتماعی برای امور کتابخانهها و پژوهش، لازم است تا به تهیۀ خطمشی استفاده و ارائۀ طرحهای کاربردی برای استفادۀ بهتر و نظاممند آنها در کتابخانهها اقدام شود.
«شیری و راتی» (2013) نیز پژوهشی در زمینه رسانههای اجتماعی انجام دادند و بدین نتیجه رسیدند که توییتر بهعنوان یک ابزار بازاریابی برای مطلعکردن کاربران دربارۀ اخبار، وقایع، کارگاهها، نمایشگاهها و خدمات کتابخانه و برای توسعۀ مجموعه و خدمات مشاوره بهکار میرفت. با رشد استفاده از ابزارهای رسانههای اجتماعی برای کتابخانهها، استفاده و تطبیق با این ابزارها برای گسترش خدمات ارائهشده به کاربران و همینطور گسترش ارتباطات با کاربران امری ضروری شده بود. همچنین پژوهش «الدیهانی والوادی» (2015) نیز بدین نتیجه رسید که کتابخانههای دانشگاهی از توییتر بهعنوان ابزاری چندوجهی استفاده میکردند. بالاترین نوع اطلاعاتی که توسط کتابخانهها در توییتر پست میشد اخبار و فراخوان و سپس دربارۀ مجموعه کتابخانه و خدمات آن بود. مشابه سایر دامنهها مانند تجارت و آموزش، کتابخانهها نیز شروع به تطبیق با رسانههای اجتماعی بهعنوان وسیلهای برای گسترش دامنۀ خدمات و افزایش شهرت پرداخته بودند. از سویی، نتایح پژوهش «شولمن، یپ و تومه» (2015) بیان کرد که توییتر بهطور خاص از سایر رسانههای اجتماعی کاربردیتر بود و بیشتر برای بازاریابی خدمات و برنامههای کتابخانهها بهکار میرفت. کاربردی بودن توییتر در بسیاری از پژوهشهای انجامشده در سطح جهان برای کتابخانهها دیده میشود؛ اما در پژوهشهای داخلی تلگرام بهعنوان پراستفادهترین و کاربردیترین رسانۀ اجتماعی در کتابخانهها و مراکز علمی تعیین شده است.
ظرفیت بالای ایجاد فناوریهای موبایلی و فناوریهای رسانههای اجتماعی در کتابخانههای دانشگاهی، از جمله یافتههای پژوهش «آکریوا و همکاران» (2015) بود. برنامههای موبایلی و رسانههای اجتماعی دو فناوری بودند که کتابخانههای دانشگاهی بهعنوان اهرمی برای گسترش کلیۀ خدمات استفاده میکردند. از سویی، بر اساس نتایج پژوهش «رزمن و یانگ» (2015) استفاده از رسانههای اجتماعی محتوای کتابخانه را قابل جستجوتر میکرد که سبب مدیریت اطلاعات دریافتی و موجود و در نتیجه شرکت بیشتر کاربران و ساختهشدن جوامع آنلاین میشد. همچنین حضور در رسانههای اجتماعی و اشتراک محتوا از طریق آنها جایگزین محیطهای یادگیری و پژوهش سنتی کاربران شده بود. این نوع اشتراک دانش منجر به ارتباط بیشتر جامعه و کتابخانه شده بود. این نتایج نشاندهندۀ تأثیرهای مثبت استفاده از رسانههای اجتماعی در کتابخانه در روند انجام امور پژوهشی بود. همچنین پژوهش «ماماتا و نیکام» (2016) نیز بدین نتیجه رسید که رسانههای اجتماعی برای کتابخانهها موقعیتهای جدیدی در طراحی بهتر همهچیز ایجاد کردهاند. نوآوریهای فناوری بهسرعت فراگیر میشوند و کاربرد رایانه و اینترنت هر روز افزایش مییابد و به دنبال آن رسانههای اجتماعی یکی از اصلیترین دلایل استفاده از اینترنت در کتابخانهها شدهاند. با توجه به مزایای گوناگون رسانههای اجتماعی که در این پژوهشها مشخص شده، استفاده از آنها در کتابخانهها بسیار مفید و ضروری به نظر میرسد.
«توییتر» در بیشتر پژوهشهای خارجی از جمله «کوک و وایبرند» (2010)، «شیری و راتی» (2013)، «الدیهانی و الوادی» (2015)، «شولمن، یپ و تومه» (2015) و «ماماتا و نیکام» (2016) و همچنین «فیسبوک» در پژوهشهای «اتولوماه و آنوُاها» (2011)، «آنوُاها» (2013)، «جین» (2014) و «سینگ و گیل» (2015) و هر دو رسانه اجتماعی یعنی فیسبوک و توییتر در پژوهش «چو و دو» (2012) و «ظهوریان و ابریزه» (2013) در امور کتابخانه و پژوهش بین کتابداران و کاربران محبوبتر تشخیص داده شده و بیشتر از سایر رسانههای اجتماعی پذیرفته و استفاده میشدند. اما در پژوهشهای داخلی، تلگرام محبوبترین رسانۀ اجتماعی بود و بیشتر استفاده میشد.
نیاز به خطمشی مدوّن در پژوهش «جین» (2014) و «عبدالله و همکارانش» (2015) تأکید شده است. در سایر پژوهشها نیز تشویق به استفاده از رسانههای اجتماعی و فراهمآوری اینترنت با پهنای باند مناسب، از جمله شرایط مناسب استفاده بود. همچنین در کنار انواع کاربردهای رسانههای اجتماعی مشخصشده در پژوهشها، «آکریوا و همکاران» (2015) فناوریهای موبایلی را دارای پتانسیل بالایی برای خدمات کتابخانه و امور پژوهش دانستهاند.
به طور کلی، بیشتر پژوهشهای صورتگرفته حاکی از استفادۀ کمِ کتابداران و استفادۀ بیشتر قشر دانشگاهی از رسانههای اجتماعی است. پژوهشها همچنین نشان میدهند انواع کاربردها و تسهیلات در امور کتابخانهای و پژوهش، در اثر استفاده از رسانههای اجتماعی در کتابخانهها فراهم میشود.
با این اوصاف، پژوهش حاضر بهمنظور مشخصساختن وضعیت استفاده از رسانههای اجتماعی در سازمان اسناد و کتابخانه ملی و پیشنهاد مناسبترین رسانههای اجتماعی برای بهکارگیری رسمی در سازمان برای بهرهگیری از مزایای آنها در امور کتابخانهای و پژوهشی با هدفها، سؤالها و فرضیۀ زیر صورت گرفته است.
هدفها
هدف اصلی تعیین وضعیت استفاده از رسانههای اجتماعی در سازمان اسناد و کتابخانه ملی است.
هدف فرعی اول تعیین وضعیت استفاده کتابداران از رسانههای اجتماعی در سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران است.
هدف فرعی دوم تعیین وضعیت استفادۀ کاربران از رسانههای اجتماعی در سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران است.
سؤالهای پژوهش
کتابداران و کاربران کتابخانه ملی تا چه اندازه از رسانههای اجتماعی استفاده میکنند؟
کتابداران و کاربران کتابخانه ملی در چه زمینههایی از رسانههای اجتماعی استفاده میکنند؟
کتابداران و کاربران کتابخانه ملی تا چه اندازه از انواع رسانههای اجتماعی برای پیشبرد پژوهش استفاده میکنند؟
کتابداران و کاربران کتابخانه ملی تا چه اندازه از انواع رسانههای اجتماعی برای خدمات کتابخانهای استفاده میکنند؟
فرضیه
وضعیت استفادۀ کتابداران از رسانههای اجتماعی با کاربران کتابخانۀ ملی ایران تفاوت معناداری دارد.
روش پژوهش
این پژوهش توصیفی _ تحلیلی است و به روش پیمایشی انجام شده است. سازمان اسناد و کتابخانه ملی در زمان انجام پژوهش نیمسال دوم تحصیلی 95-96 نزدیک به 2000 عضو داشت که از این تعداد کاربران فعال آن طبق آمار مراجعه و سایر فعالیتها400 نفر بود. کتابخانۀ ملی دارای 271 پست کتابدار است که وظایف گوناگون کتابداری از جمله سازماندهی، نمایهسازی، اطلاعرسانی، مخازن، پیایندها، عضویت، واسپاری و سایر بر عهدۀ ایشان است. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان برای کاربران196 و برای کتابداران 159 جمعاً 355 نفر تعیین شد. برای گردآوری دادهها از ابزار پرسشنامه (دیجیتالی) محققساخته بر مبنای مقیاس لیکرت پنجگزینهای تهیهشده در فرم گوگل استفاده شد که تا تکمیلشدن تعداد نمونۀ تعیینشده، جمعآوری پاسخها ادامه یافت. پرسشنامه برای تعیین روایی به پنج نفر صاحبنظر فرستاده و پس از اصلاح توسط 30 نفر کتابدار و کاربر تکمیل و تأیید شد که از جامعۀ پژوهش اصلی حذف شدند. نتایج حاصل مورد تحلیل آلفای کرونباخ قرار گرفت و 939/0 به دست آمد و پایایی پرسشنامه مطلوب ارزیابی شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها از آمار توصیفی (میانگین) و آمار استنباطی (آزمون تی میانگین دو جامعۀ مستقل) استفاده شد. دادهها از توزیع نرمال برخوردار بود.
مدل مفهومی پژوهش بدینصورت است که برای بررسی وضعیت استفاده از رسانههای اجتماعی بر اساس مطالعۀ پژوهشهای مختلف و انواع کاربردهای ممکن آنها در سازمان اسناد و کتابخانه ملی، هفت زمینۀ استفاده از رسانههای اجتماعی شامل خدمات کتابخانهای رسانههای اجتماعی (هندریک و دیگران[23]،2009؛ ظهوریان و ابریزه[24]،2013؛ پرارا،2013؛ شیری و راتی،2013؛ جین،2014؛ عبدالله و همکارانش،2015؛ الدیهانی والوادی[25]، 2015)، استفاده در انجام پژوهش/ امور شغلی (اتولوماه و آنوُاها[26]،2011)، استفاده از ابزارها/ برنامههای موبایلی آنها (آکریوا و همکاران[27]،2015)، دریافت/ اشاعه اطلاعات عمومی و اشاعه فعالیتهای فرهنگی کتابخانه از طریق آنها (شولمن، یپ و تومه[28]،2015)، مدیریت اطلاعات دریافتی توسط آنها (رزمن و یانگ[29]،2015)، ارائه نتایج پژوهش/ اشاعۀ امور شغلی به کمک آنها (شولمن، یپ و تومه،2015) و شرکت در گروههای مختلف رسانههای اجتماعی مرتبط با موضوع پژوهشی/ شغلی (کوک و وایبرند[30]،2010؛ آنوُاها، 2013) بهعنوان هفت گویۀ زمینههای استفاده، انتخاب شد.
طبق اساسنامۀ سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، کتابخانۀ ملی مؤسسهای آموزشی، پژوهشی و خدماتی است. در راستای این تعریف، کتابخانه وظایف گردآوری، سازماندهی، اشاعۀ اطلاعات، آموزش و پژوهش را بر عهده دارد که در دو دستۀ کلیِ امور خدمات کتابخانهای (مانند فراهمآوری، فهرستنویسی، تخصیص فیپا و شابک، اطلاعرسانی، و...) و دسته دوم اموری که در پیشبرد پژوهش (مانند تسهیل مطالعه و تحقیق کاربران و کتابداران، آموزش، تدوین منابع و استانداردها، دسترسپذیرکردن منابع پژوهشی، و...) صورت میگیرند (وبسایت کتابخانه ملی، 1397) که برای پژوهش حاضر این دو دسته کلی انتخاب شد. برای بررسی میزان استفاده از رسانههای اجتماعی در این دو دسته کلی، چهارده رسانه اجتماعی برتر بر اساس آمار منتشرشده از جمله تعداد اعضا در سایتهای معتبر دریم گرو، ایبیز و استاتیستا و همچنین رتبهبندی آلکسا بر اساس محبوبیت در ایران در دستههای عمومی شامل فیسبوک، توییتر، اینستاگرام، گوگلپلاس، تلگرام و واتسآپ و تخصصی _ علمی شامل لینکداین، ریسرچ گیت، آکادمیا ادو، مندلی، زوترو، سایت یولایک، رف ورک و ریسرچ آی دی، انتخاب شدند.
یافتهها
سؤال اول: کتابداران و کاربران کتابخانه ملی تا چهاندازه از رسانههای اجتماعی استفاده میکنند؟
جدول 1. دفعات استفاده پاسخگویان از رسانههای اجتماعی در طی روز
سمت |
کتابدار |
کاربر |
||
دفعات استفاده |
فراوانی |
درصد |
فراوانی |
درصد |
بدون استفاده |
8 |
5 |
2 |
1 |
5-1 |
107 |
3/67 |
59 |
1/30 |
10-5 |
37 |
3/23 |
64 |
7/32 |
بیش از 10 بار |
7 |
4/4 |
71 |
2/36 |
کل |
159 |
100 |
196 |
100 |
بر اساس جدول 1 بیشتر کتابداران 3/67% در طی روز یک الی پنج بار، 3/23% از پنج الی ده بار،4/4% نیز بیشتر از ده بار از رسانههای اجتماعی استفاده میکنند و 5% اصلاً استفاده نمیکنند. بیشتر کاربران 2/36% بیش از ده بار، 7/32% پنج الی ده بار، 1/30% یک الی پنج بار در طول روز از رسانههای اجتماعی استفاده میکنند. تنها 1% کاربران اصلاً از رسانههای اجتماعی استفاده نمیکنند. این نتایج نشان میدهد بیشتر کتابداران در طی روز کمتر از پنج بار از رسانههای اجتماعی استفاده میکنند، این در حالی است که بیشتر کاربران در طی یک روز بیش از ده بار از رسانههای اجتماعی استفاده میکنند و حاکی از استفادۀ بیشتر کاربران است.
سؤال دوم: کتابداران و کاربران کتابخانه ملی در چه زمینههایی از رسانههای اجتماعی استفاده میکنند؟
جدول 2. میانگین میزان انواع زمینههای استفاده پاسخگویان از رسانههای اجتماعی
زمینههای استفاده از رسانههای اجتماعی |
میانگین کتابدار |
میانگین کاربر |
برنامههای موبایلی |
35/3 |
16/4 |
اشاعۀ اطلاعات عمومی فرهنگی |
97/2 |
68/3 |
پژوهش/امور شغلی |
94/2 |
79/3 |
شرکت در گروهها |
86/2 |
88/3 |
خدمات کتابخانهای |
85/2 |
35/3 |
مدیریت اطلاعات دریافتی |
84/2 |
38/3 |
ارائه نتایج پژوهش/شغل |
72/2 |
72/3 |
طبق جدول 2 کتابداران از برنامههای موبایلی (35/3) تا حدودی و کاربران (16/4) زیاد استفاده میکنند که در هر دو گروه پاسخگویان بیشترین زمینه استفاده از رسانههای اجتماعی است. کتابداران در زمینۀ امور فرهنگی (97/2)، پژوهش/امور شغلی (94/2) و سایر موارد با کسب میانگینهای کمتر از 3، کم استفاده میکنند؛ اما کاربران در زمینههای شرکت در گروهها (88/3)، پژوهش/امور شغلی (79/3) و سایر موارد از رسانههای اجتماعی در حدّ متوسط استفاده میکنند؛ بدینمعنا که انواع زمینههای استفاده از رسانههای اجتماعی توسط کاربران بیشتر بهکار میرود.
سؤال سوم: کتابداران و کاربران کتابخانۀ ملی تا چه اندازه از انواع رسانههای اجتماعی برای پیشبرد پژوهش استفاده میکنند؟
جدول 3. میانگین میزان استفاده پاسخگویان از رسانههای اجتماعی برای پیشبرد پژوهش
رسانههای اجتماعی |
میانگین کتابدار |
میانگین کاربر |
تلگرام |
05/4 |
34/4 |
اینستاگرام |
14/3 |
07/4 |
گوگل پلاس |
83/2 |
65/3 |
لینکداین |
66/2 |
76/3 |
واتسآپ |
38/2 |
80/2 |
ریسرچ گیت |
25/2 |
73/3 |
فیسبوک |
10/2 |
07/3 |
توییتر |
10/2 |
39/3 |
آکادمیا |
02/2 |
54/3 |
مندلی |
89/1 |
32/3 |
زوترو |
86/1 |
26/3 |
سایت یولایک |
69/1 |
79/2 |
رف ورکز |
47/1 |
02/3 |
ریسرچ آی دی |
45/1 |
83/2 |
بر اساس جدول3 رسانههای اجتماعی تلگرام (05/4) و اینستاگرام (14/3) با داشتن میانگین بالاتر از 3 در مقیاس لیکرت دو رسانۀ اجتماعی هستند که استفادۀ کتابداران از آنها برای پیشبرد پژوهش با تفاوت زیادی بیش از سایر رسانههای اجتماعی است. تلگرام (34/4)، اینستاگرام (07/4)، لینکداین (76/3) و ریسرچ گیت (73/3) بیشتر از سایر رسانههای اجتماعی مورد استفادۀ کاربران برای پیشبرد پژوهش هستند. سایر رسانههای اجتماعی توسط پاسخگویان در حدّ متوسط و کم استفاده میشود. دو رسانۀ تلگرام و اینستاگرام در هر دو گروه پاسخدهنده، بیشتر از سایر رسانههای اجتماعی برای پیشبرد کارهای پژوهشیشان استفاده میشود.
سؤال چهارم: کتابداران و کاربران کتابخانۀ ملی تا چه اندازه از انواع رسانههای اجتماعی برای خدمات کتابخانهای استفاده میکنند؟
جدول 4. میانگین میزان استفاده پاسخگویان از رسانههای اجتماعی برای خدمات کتابخانهای
رسانههای اجتماعی |
میانگین کتابدار |
میانگین کاربر |
تلگرام |
72/3 |
04/4 |
اینستاگرام |
14/3 |
52/3 |
گوگل پلاس |
67/2 |
86/2 |
لینکداین |
45/2 |
83/2 |
واتسآپ |
25/2 |
34/2 |
ریسرچ گیت |
19/2 |
88/2 |
آکادمیا |
84/1 |
74/2 |
توییتر |
77/1 |
70/2 |
فیسبوک |
72/1 |
40/2 |
مندلی |
70/1 |
57/2 |
زوترو |
63/1 |
56/2 |
سایت یولایک |
42/1 |
34/2 |
رف ورکز |
26/1 |
33/2 |
ریسرچ آی دی |
26/1 |
29/2 |
بر اساس اطلاعات جدول 4 کتابداران رسانههای اجتماعی تلگرام (72/3) و اینستاگرام (14/3) و کاربران نیز تلگرام (04/4) و اینستاگرام (52/3) را برای خدمات کتابخانهای بیشتر از سایر رسانههای اجتماعی استفاده میکنند.
فرضیۀ پژوهش: وضعیت استفادۀ کتابداران از رسانههای اجتماعی با کاربران کتابخانه ملی ایران تفاوت معناداری دارد.
جدول 5.آزمون تی میانگین دو جامعۀ مستقل برای تحلیل وضعیت استفادۀ رسانههای اجتماعی کتابداران و کاربران کتابخانه ملی ایران
|
آزمون لوین برای تساوی واریانسها |
آزمون تی برای تساوی میانگینها |
||||||||
آماره اف |
سیگما |
آماره تی |
درجه آزادی |
سیگمای دوکران |
تفاوت میانگین |
تفاوت خطای استاندارد |
تفاوت فاصله اطمینان در سطح %95 |
|||
پایین |
بالا |
|||||||||
استفاده رسانههای اجتماعی |
تساوی واریانسها |
13/18 |
000/0 |
158/11- |
353 |
000/0 |
775/0- |
069/0 |
912/0- |
638/0- |
عدمتساوی واریانسها |
|
|
378/11- |
854/352 |
000/0 |
775/0- |
068/0 |
909/0- |
641/0- |
چنانکه در جدول5 مشاهده میشود، سیگمای آزمون لوین برابر 000/0 است که از سطح خطای 05/0 کوچکتر بوده و فرض صفر آزمون لوین رد و سطر دوم خوانده میشود. در سطر دوم تفاوت میانگین برابر با 77/0- است. سیمگای آزمون برابر 0 است که از سطح خطای 05/0 کوچکتر و مقدار آزمون t برابر 378/11- است که از مقدار بحرانی 96/1 کوچکتر است. دلایل ردشدن فرض صفر بوده است؛ بدین معنا که وضعیت استفاده کتابداران از رسانههای اجتماعی با کاربران کتابخانه ملی ایران تفاوت معناداری دارد و فرض پژوهش مورد قبول است. حد بالای آزمون (64/0-) و حد پایین (90/0-) آزمون هر دو منفی و دلالت بر آن دارد که میانگین گروه دوم (کاربران) از گروه اول (کتابداران) بزرگتر است؛ بدینمعنا که وضعیت استفادۀ رسانههای اجتماعی کاربران با کتابداران متفاوت است.
بحث و نتیجهگیری
با توجه به یافتههای پرسش اول میتوان نتیجه گرفت که بیشتر کتابداران در طی روز کمتر از پنج بار از رسانههای اجتماعی استفاده میکنند و این در حالی است که بیشتر کاربران بیش از ده بار استفاده میکنند. بدینصورت، میتوان استفادۀ کمتر کتابداران از رسانههای اجتماعی نسبت به کاربران کتابخانه ملی را نتیجه گرفت که با نتایج «اسفندیاریمقدم و حسینی شعار» (1390) که حاکی از استفادۀ کمِ کتابداران از امکانات وب 0/2 است و نتایج «صرافزاده، حاضری و علوی» (1390) که نشان میدهد کمتر از 11% مدرسان کتابداری از رسانههای اجتماعی استفاده میکردند و یافتههای «ظهوریان و ابریزه» (2013) که دالّ بر استفادۀ بسیار کم کتابداران از رسانههای اجتماعی است، همسوست. استفادۀ زیادتر کاربران سازمان اسناد و کتابخانه ملی از رسانههای اجتماعی که دانشجویان و محققان هستند نیز با یافتههای «میرزایی، رحیمی و مرادی» (1395) که نشان داد 70% دانشجویان بیش از یک ساعت در روز از رسانههای اجتماعی استفاده میکنند و همچنین یافتههای «سینگ و گیل» (2015) که بیان میکند 100% دانشجویان و دانشپژوهان از رسانههای اجتماعی استفاده میکردند، مطابقت دارد.
از یافتههای پرسش دوم میتوان نتیجهگیری کرد که کتابداران و کاربران از برنامههای موبایلی با تفاوت چشمگیری بیش از سایر زمینهها استفاده میکنند که با یافتههای «آکریوا و همکاران» (2015) دالّ بر پتانسیل بالای فناوریهای موبایلی رسانههای اجتماعی در کتابخانهها بهعنوان اهرمی برای گسترش کلیۀ خدمات و همچنین گزارش ویآرسوشیال که 34% جمعیت جهان در سال 2017، کاربران رسانههای اجتماعی موبایلی هستند و احتمال رشد غافلگیرکننده این آمار در 12 ماه آینده بسیار زیاد است (وی آر سوشیال، 2017) و نتایج «میرزایی، رحیمی و مرادی» (1395) که نشان میدهد تلفن همراه مهمترین ابزار مورد استفاده برای دسترسی به رسانههای اجتماعی است. همچنین نتایج «ولیزاده، شریفآبادی و دولانی» (1396) که دالّ بر استفادۀ بیشتر کتابخانهها از تلگرام که یک رسانۀ اجتماعی موبایلی است، همسوست. بنابراین، استفاده از برنامههای کاربردی موبایلی (اپلیکیشن) رسانههای اجتماعی در کتابخانه ملی و سازمان اسناد با توجه به میزان استفادۀ بالای آن و احتمال زیاد رشد سریع این نوع استفاده، پیشنهاد میشود.
از یافتههای پرسش سوم میتوان نتیجه گرفت که رسانههای اجتماعی تلگرام و اینستاگرام هم توسط کتابداران و هم کاربران سازمان اسناد و کتابخانه ملی بسیار بیشتر از سایر رسانههای اجتماعی برای پیشبرد پژوهش استفاده میشوند که با نتایج «میرزایی، رحیمی و مرادی» (1395) دال بر بیشترین استفاده از تلگرام و سپس اینستاگرام و همچنین نتایج «ولیزاده، شریفآبادی و دولانی» (1396) که نشاندهندۀ استفاده بیشتر کتابخانهها از تلگرام است، همخوانی دارد. البته، کاربران در رتبۀ سوم و چهارم از رسانههای اجتماعی لینکداین و ریسرچگیت نیز برای پیشبرد پژوهش استفاده میکنند که با نتایج «میرزایی، رحیمی و مرادی» (1395) که فیسبوک، ریسرچگیت و لینکداین در رتبههای بعدی استفاده هستند، اندکی متفاوت است. «رزمن و یانگ» (2015) به تأثیرهای مثبت استفاده از رسانههای اجتماعی در کتابخانه در روند انجام امور پژوهشی اشاره میکنند.
از یافتههای پرسش چهارم میتوان نتیجهگیری کرد که رسانههای اجتماعی تلگرام و اینستاگرام هم توسط کتابداران و هم کاربران سازمان اسناد و کتابخانه ملی با تفاوت چشمگیر بیش از سایر رسانههای اجتماعی برای خدمات کتابخانهای استفاده میشوند. پژوهش «میرزایی، رحیمی و مرادی» (1395) و «ولیزاده، شریفآبادی و دولانی» (1396) نیز تلگرام را رسانۀ اجتماعی برتر مورد استفاده دانشپژوهان و کتابداران در کتابخانهها میدانند.
درخصوص انواع رسانههای اجتماعی پرکاربرد در امور کتابخانهای و پژوهش، دو رسانۀ تلگرام و اینستاگرام در پژوهش حاضر دارای بیشترین استفاده بودند. این در حالی است که در پژوهشهای فراوانی در دنیا از جمله «کوک و وایبرند» (2010)، «شیری و راتی» (2013)، «الدیهانی و الوادی» (2015)، «شولمن، یپ و تومه» (2015) و «ماماتا و نیکام» (2016) «توییتر» و همچنین «اتولوماه و آنوُاها» (2011)، «آنوُاها» (2013)، «جین» (2014) و «سینگ و گیل» (2015) فیسبوک و «چو و دو» (2012) و «ظهوریان و ابریزه» (2013) فیسبوک و توییتر را بهعنوان موفقترین، پراستفادهترین و پذیرفتهشدهترین رسانههای اجتماعی در کتابخانهها بیان کردهاند که با نتایج پژوهش حاضر همخوانی ندارد. شاید دلیل اصلی این ناهمخوانی، عدم دسترسی و نبود شرایط استفادۀ این رسانههای اجتماعی باشد.
بر اساس تأیید فرضیۀ پژوهش، وضعیت استفادۀ کتابداران از رسانههای اجتماعی با کاربران کتابخانۀ ملی ایران تفاوت معناداری دارد و نشاندهندۀ استفادۀ کمتر کتابداران از رسانههای اجتماعی نسبت به کاربران است. «ولیزاده، شریفآبادی و دولانی» (1396) به دید سنتی کتابداران به رسانۀ اجتماعی تلگرام ناشی از استفادۀ کم و ناآگاهی اشاره و بیان میکنند به همین دلیل است که در کتابخانهها به کاربران اجازه استفاده خدمات مرجع بیرون از کتابخانه داده نمیشود و کتابداران و مدیران با این دید خدمات مرجع را قابل توسعه در تلگرام نمیدانند. «ظهوریان و ابریزه» (2013) نیز بیان میکنند که کتابداران از رسانههای اجتماعی بسیار کم استفاده میکنند؛ اما نتایج پژوهش «ولان» (2009) مشخص میسازد که کتابداران مدرسه مثبتترین نگرش را دربارۀ ارزش و استفادۀ رسانههای اجتماعی در تحصیلات دارند. همچنین، نتایج پژوهش «الاجیده» (2015) حاکی از دانش خوب کتابداران دربارۀ رسانههای اجتماعی است اما برای استفاده مناسب با توجه به تداوم رشد حرفهای، کتابداران نیاز به روزآمدسازی دانش خود بهصورت مداوم دارند.
چالشهای استفاده از رسانههای اجتماعی همانطور که «ظهوریان و ابریزه» (2013) بیان کردهاند، میتوانند موانع گردش کاری، فناوری، سازمانی و شخصی باشند که مدیران کتابخانهها لازم است با حمایت و تجهیز کتابداران و رفع موانع، آنان را بهسوی حضوری پررنگتر و فعالتر در رسانههای اجتماعی سوق دهند. سایر چالشها، اینترنت و منابع برق ضعیف، پهنای باند پایین و قیمت بالای وسایل، مسئله آموزش و دانش ناکافی، هزینه داده/ مگابایت و محدودیت زمان هستند (پناهی و دیگران،2012). همچنین «جین» (2014) موانع استفاده از رسانههای اجتماعی را کمبود منابع و رقابت کارمندان، مسائل حریم شخصی و تردید عمومی دربارۀ فواید بالقوۀ رسانههای اجتماعی و کمبود خطمشی رسانههای اجتماعی نام برده است و بیان میکند کمتر از یکسوم کتابخانهها خطمشی رسانههای اجتماعی را تهیه و اجرا کردهاند. «عبدالله و همکارانش» (2015) نیز نبود خطّمشی را ذکر و لزوم سازمانیکردن خطمشی خاص برای استفاده از رسانههای اجتماعی در کتابخانهها را تأکید میکنند. بنابراین علاوه بر تهیه امکانات لازم و ایجاد شرایط مناسب برای استفادۀ هرچه بهتر از رسانههای اجتماعی تلگرام، اینستاگرام، لینکداین و ریسرچگیت که در پژوهش حاضر برای استفادۀ رسمی تعیین شدند، تهیۀ خطّمشی مدوّن استفاده از آنها در سازمان اسناد و کتابخانه ملی الزامی است.
با توجه به یافتهها پیشنهاد میشود از برنامههای کاربردی موبایلی (اپلیکیشن) رسانههای اجتماعی بهدلیل پراستفادهتربودن برای انجام خدمات و پژوهش بهصورت رسمی استفاده شود. تلگرام و اینستاگرام، لینکداین و ریسرچ گیت بهعنوان کاربردیترین رسانههای اجتماعی برای بهکارگیری رسمی در کتابخانه ملی استفاده شوند تا تنوع رسانههای بهکارگرفته شده، انواع گوناگون اطلاعات را پوشش دهد. امکانات لازم سختافزاری و نرمافزاری و سایر شرایط لازم برای استفاده هرچه بهتر از فناوری نوین رسانههای اجتماعی در کتابخانه ملی فراهم شود. شرح شغل کتابداران با توجه به کاربری رسانههای اجتماعی در انجام وظایف و امور کتابخانهای اصلاح و روزآمدسازی شود. خطّمشی مدوّن استفاده از رسانههای اجتماعی بهمنظور ایجاد چارچوب استاندارد و قابلکنترل و استفادۀ شفاف، تهیه شود. همچنین، انجام پژوهشهای امکانسنجی استفاده از رسانههای اجتماعی در امور پژوهشی و وظایف شغلی در سازمانهای گوناگون، بررسی امکانات ایجاد و تدوین خطمشی استفاده و کاربرد رسانههای اجتماعی در چارچوب سیاستهای سازمانها و تعیین و امکان بهکارگیری انواع استفادۀ خلاقانه از رسانههای اجتماعی در سازمانها بهعنوان پژوهشهای آتی پیشنهاد میشود.
[1]. SixDegrees.com
[2]. Holmberg
[3]. Shiri & Rathi
[4]. Jain
[5]. Abdullah, et.al.
[6]. Mamatha & Nikam
[7]. Chen. et.al
[8]. Brynt
[9]. Murphy and Moulaison
[10]. Perera
[11]. Olajide
[12]. blog
[13]. multimedia sharing
[14]. social bookmarking
[15]. social networking sites (SNS)
[16]. Delicious
[17]. YouTube
[18]. Twitter
[19]. Whelan
[20]. Singh & Gill
[21]. Panahi,et.al.
[22]. Chu and Du
[23]. Hendrix, et al.
[24]. Zohoorian-Fooladi & Abrizah
[25]. Al-Daihani & AlAwadhi
[26]. Atulomah & Onuoha
[27]. Akeriwa, et.al.
[28]. Shulman,Yep & Tomé
[29]. Rossmann & Young
[30]. Cook & Wiebrand