نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکترای علم اطلاعات ودانش شناسی دانشگاه آزاداسلامی،واحد علوم تحقیقات،گروه علم اطلاعات ودانش شناسی،تهران ،ایران
2 دانشیار گروه علم اطلاعات و دانششناسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
3 استادیار گروه علم اطلاعات و دانششناسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران. رایانامه:
4 دانشیار گروه علم اطلاعات و دانششناسی دکتری علم اطلاعات و دانششناسی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Objective: The purpose of this research was studying the future of the dissemination of scientific productions of Knowledge and Information Science in social networks.
Methodology: This research was carried out using an applied method employing a mixed method approach containing scientometric methods, content analysis, Delphi technique, scenario writing and survey methods to conduct futures studies on the dissemination of scientific production of information science and library researchers in social networks. To conduct futures studies, we need to understand the current needs and interests of researchers in each field of science,that all articles of Knowledge and Information Science indexed in the Web of Science from 2005 to mid-2016 has been investigated in terms of altmetric indicators and subject areas were identified by quantitative content analysis method in terms of dissemination. Then, in the future studies section, Delphi technique, survey methods, and scenario writing approach were used to predict the status of dissemination of scientific productions in future years in social networks.
Findings: According to the study, social networks such as ResearchGate, Mendeley, and Academia will be more appreciated by researchers in the field of Knowledge and Information Science. It was also found that the subject areas such as library and information science, computational studies, information retrieval, are among the top priorities for research in the social networks in the next ten years. The compound annual growth rate of the dissemination of scientific production of information science and library researchers in social networks was found to be 14.5% and the growth of the dissemination of scientific productions of Knowledge and Information Science researchers is expected to follow the continuation scenario. According to the views of Iranian researchers who are active in social networks, the qualitative development of scientific production, the attractiveness of research topics and self-archiving are expected to influence the dissemination rate in the coming years more than other factors.
Conclusion: The results showed that social networks continuously play the role of disseminators of scientific information and are not limited in disseminating information in the same way as some traditional platforms are. In effect, it is possible to use the dissemination rate as a complementary measure to other altmetric indicators in assessing researchers’ productions in social networks. Dissemination score can be used as one of the complementary measures of Altmetrics indicators in projection trends, future predictions and evaluation of researchers in social networks, the dissemination of information on social networks are more than other factors would be related to the quality of scientific output. Researchers in the field of Knowledge and Information Science can use the results of this research to improve future planning.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
داشتن تصویری روشن از یک حوزه علمی، با استفاده از ابزاری دانش بنیان برای طراحی آینده مطلوب امکانپذیر است. تشخیص فرصتها و تهدیدهای آینده کمک میکند تا از فرصتهای آینده به بهترین شکل استفاده نموده و از پیامدهای منفی و تهدیدهای آن تا حد ممکن پیشگیری کرد (فخرائی و کیقبادی، 1393). در عصر حاضر با توجه به پیشرفتهای فناوری و شتاب روزافزون تغییر، نگاه به آینده پیشنیاز هر نوع برنامهریزی بوده و آشکار است اگر ما به هر دلیل قادر به پیشبینی تغییرات محتمل آینده نباشیم، فلسفه برنامهیزی به کلی مخدوش میشود، هر چند هدف از آیندهپژوهی پیشبینی نیست بلکه بهبود روند امور است (کورنیش[1]، 2004).
بسیاری از فعالیتهایی که در حوزه اطلاعرسانی انجام میشود ناظر بر اشاعه اطلاعات است. تولیدات علمی پژوهشگران زمانی هویت مییابد که به جامعه علمی عرضه و در آثار و مطالعات دیگران متجلی شود (داورپناه، 1386). با ظهور وب 2 و شکلگیری شبکههای اجتماعی، اشاعه اطلاعات شکل تازهای به خود گرفت. شوماگا[2](2008) در توصیفش از آینده شبکههای اجتماعی این گونه بیان میکند که آینده شبکههای اجتماعی بر روابط کاربر و اطلاعات مبتنی است که رفتار کاربر برای سازمان دادن اطلاعات آن را مستدل میکند. سهولت دسترسی به اطلاعات علمی با کیفیت، روزآمدی اطلاعات و دشواریهای اشاعه اطلاعات علمی به شیوه سنتی موجب گردید تا پژوهشگران از شبکههای اجتماعی به عنوان محملهای نوین اشاعه اطلاعات استقبال کنند.
در پژوهش حاضر نخست به منظور شناسایی روند کنونی اشاعه علم اطلاعات و دانششناسی از مطالعات آلتمتریکس استفاده شد. از شاخصهای آلتمتریکس به عنوان علمسنجی شبکههای اجتماعی یاد میشود که پیگیری تأثیر تولیدات پژوهشی بر چرخه علم را امکانپذیر میسازد (ربوللال و فریر[3]،2016)، سپس برای پیشبینی آینده روند اشاعه تولیدات علمی از مطالعه دلفی، سناریونویسی و پیمایشی تحلیلی استفاده گردید. از آنجا که نتایج مطالعه دلفی به دانش افراد شرکتکننده بستگی دارد (چن هسو[4]،2007)، نویسنده تمام تلاش خود را در انتخاب افرادی که احتمالاً اندیشههای ارزشمندی را ارائه میکنند، نموده است.
شناسایی اولویتهای موضوعی پژوهشگران علم اطلاعات و دانششناسی در شبکههای اجتماعی و داشتن تصویری درست از زمینههای فعالیت و کاربرد علم میتواند راهگشای کسانی باشد که هنوز مسیرهای پژوهشی آینده خود را تعیین نکرده اند. روندهای جاری علم با کمک به شناخت آنچه در دنیای اطراف ما رخ میدهد ما را تا درگاه آینده میبرند، اما نمیگذارند در آن قدم بگذاریم (ونتی[5]،2016)؛ بنابراین برای آن که واقعاً دل به آینده بزنیم باید به سناریوها متوسل شویم، سناریوها میتوانند با درک نیروهای پیشران و عدم قطعیتها کمک زیادی در تصمیمگیریها و سیاستگذاریهای درست داشته باشند.
هدف پژوهش حاضر پیشبینی وضعیت آینده اشاعه تولیدات علمی پژوهشگران علم اطلاعات و دانششناسی در شبکههای اجتماعی است.
مبانی نظری پژوهش
یونسکو[6] برای تعیین نیازهای اطلاعاتی کاربران چهار روش مطالعه را توصیه میکند که یکی از مهمترین آنها مطالعه درباره اشاعه اطلاعات است (شوتز[7]، 1975). اشاعه اطلاعات مستلزم آگاهی نسبت به علایق و روزآمد نگه داشتن دانش آنان یا توزیع به موقع اطلاعات مرتبط و مناسب به منظور برآورده ساختن نیازهای متخصصان است (ترنچ [8]،1997).
با ظهور وب 2 شبکههای اجتماعی به مجرای انتقال اطلاعات تبدیل گردیدند و افراد از این طریق به اشاعه اطلاعات میپردازند. از قابلیتهای شبکههای اجتماعی سرعت دسترسی به اطلاعات، ایجاد پروفایل، افزایش ضریب دسترسپذیری به مقالات، افزایش میزان رؤیتپذیری پژوهشگران و نشانهگذاری است. نشانهگذاریها میزان استفاده از یک مقاله یا مدرک را مشخص میکنند. تعداد دفعههایی که یک مقاله نشانهگذاری میشود از تعداد دفعههایی که یک مدرک مورد استفاده قرار گرفته یا خوانده شده است حکایت دارد (هاستین و سیبنلیست[9]، 2011). از مفاهیم مرتبط با شاخصهای استفاده[10]در متون علمی میتوان از خواندن[11]، بارگذاری[12] و استفاده[13] که معمولاً معادل یکدیگر به کار میروند، نام برد (کرتز و بلن[14]، 2011).
در پژوهش حاضر منظور از اشاعه تولیدات علمی میزان به اشتراکگذاری مقالات علمی پژوهشگران علم اطلاعات و دانششناسی جهان در شبکههای اجتماعی با توجه به تعداد دفعات خوانده شدن و استناد به مقالات است.
مروری بر پیشینه پژوهش
در سالهای اخیر پژوهشهای متعددی به مطالعات آیندهنگاری پرداخته اند. در یک جمعبندی کلی پیشینههای مرتبط با پژوهش حاضر از منظر روششناختی به شش دسته تقسیم میشوند (جدول 1).
جدول 1. تحلیل پیشینهها از منظر روششناختی
مطالعه دلفی |
پژوهشهایی که با استفاده از تکنیک دلفی به مطالعه آینده یا بررسی روند کنونی یک علم یا گرایشی از آن پرداخته اند: بروچستان و برونشتاین (2002)، دبونس و دیگران (2005)، زینس (2007)، ساندرس (2009)، نلسون و دیگران (2012) |
تحلیل محتوا |
پژوهشهایی که با استفاده از روش تحلیل محتوا به شناسایی اولویتهای پژوهشی درحوزههای علمی مختلف پرداختند: شرفی و نورمحمدی (1393)، کاولک (2013) |
آلتمتریکس |
پژوهشهایی که مربوط به علمسنجی و آلتمتریکس بوده و از این ابزار جهت پیشبینی ارتباطات علمی در شبکههای اجتماعی، روند کنونی و آینده علم و ارزیابی شبکههای اجتماعی استفاده نموده ا ند: پریم و دیگران (2012)، ژو و دیگران (2017)، مس و دیگران (2014)، هاستین و دیگران (2014)، ثلوال و کوشا (2015) |
سناریونویسی |
پژوهشهایی که با سناریونویسی رویدادهای احتمالی آینده را به تصویر میکشند: گرایی (1395) |
پیمایشی |
پژوهشهایی که ازپرسشنامهها برای سنجش موضوعی استفاده میکنند: ژو و دیگران (2017) |
آمیخته |
پژوهشهایی که از ترکیب چند روش برای پیشبینی آینده استفاده نموده اند:مهربان (1393)، عظیمی و فدایی (1395) |
در ادامه به مرور اجمالی پژوهشهای مرتبط با پژوهش حاضر، پرداخته میشود:
بتولی (1392) نشان داد که دسترسپذیر کردن یافتههای پژوهش از طریق خود آرشیوی میزان استناد را به بیش از 50 درصد افزایش میدهد.
شرفی و نورمحمدی (1393) به شناسایی اولویتهای پژوهشی برتر علم اطلاعات و دانششناسی به روش تحلیل محتوا پرداختند. یافتههای این پژوهش نشان داد که موضوعات کتابداری و بازیابی اطلاعات دراولویتهای پژوهشی بیشتر؛ ولی موضوعات فناوری اطلاعات، کتابسنجی، منابع چاپی و الکترونیکی، مدیریت اطلاعات، ردهبندی، ارتباطات علمی و نشر الکترونیک کمتر بررسی شده اند. عرفان منش (1393) در پژوهشی تحت عنوان «حضور مقالههای بینالمللی ایرانی علم اطلاعات و کتابداری در رسانههای اجتماعی: مطالعه آلتمتریک» به بررسی انواع رسانههای اجتماعی مختلف پرداخت. یافتههای پژوهش وی نشان داد که توئیتر (80/55)، مندلی (77/77) و سایت یولایک (22/22) مهمترین رسانههای اجتماعی منتشرکننده مقالههای علم اطلاعات و کتابداری ایران بوده اند.
مهربان (1393) در پژوهشی تحت عنوان «آیندهپژوه در علم فناوری نانو» به بررسی و کشف ساختار علمی این حوزه طی سالهای 2007- 2014 با استفاده از روش علمسنجی پرداخته و توانمندیها و کاستیهای موجود را مورد بررسی قرار داده است.
اسدی، نقشینه و نظری (1394) به بررسی میزان رؤیت پژوهشگران ایرانی در شبکههای اجتماعی علمی پرداختند و دریافتند که شبکه اجتماعی مندلی دارای بالاترین نسبت همبستگی نسبت به سایر شبکههای اجتماعی است.
اسماعیل پور بندبنی، بتولی، رمضانی، رنجبر و پاکپور لنگرودی (1395) به بررسی میزان استناد به تولیدات علمی پژوهشگران دانشگاه علوم پزشکی گیلان با شاخصهای آلتمتریک در دو شبکه اجتماعی علمی ریسرچ گیت و مندلی پرداختند. بر اساس نتایج به دست آمده، شبکههایاجتماعی ریسرچ گیت و مندلی میتوانند اثرات بسیار مثبتی بر میزان استناد به مقالات علمی داشته باشند.
عظیمی و فدایی (1395) در پژوهشی تحت عنوان «جستاری در رویکرد مطلوب آیندهپژوه فناوری اطلاعات در حوزه علم اطلاعات و دانششناسی» به ارائه راهکارهای مناسب برای آیندهپژوه در حوزه فناوریهای اطلاعات مورد استفاده در کتابخانههای دانشگاه پرداختند و نشان دادند که رویکردها و روشهای پویش محیطی و تحلیل سوات به همراه بهرهگیری از روش دلفی میتواند در این حوزه مورد استفاده قرار گیرد.
گرایی، حیدری و کوکبی (1396) در مطالعه خود تحت عنوان «آیندهنگاری آموزش علم اطلاعات و دانششناسی ایران با رویکرد تحلیل تأثیرات متقابل» به بررسی نیروهای پیشران کلیدی مؤثر بر حوزه علم اطلاعات و دانششناسی به منظور برنامهریزی بهتر برای آینده پرداخته است. نتایج نشان داد گرایش به بازنگری در ساختار پژوهش و آموزش در حوزههای علوم انسانی و اجتماعی، استقرارنظام اعتبارسنجی و تضمین کیفیت، وضعیت اشتغال دانش آموختگان آموزش عالی کشور، تأثیر فناوری اطلاعات بر محیطهای علم اطلاعات از پیشرانهای کلیدی شناخته شده هستند.
دبونس[15] و دیگران (2005) در پژوهشی تحت عنوان «نقشه دانش علم اطلاعات:[16] پیامدهای آن برای آینده رشته» به مطالعه دلفی انتقادی مقالات یازده تن از متخصصان از 16 کشور بین سالهای 2003 تا 2005 درباره نقشه علم اطلاعات و کارکردهای آن برای آینده علم میپردازد. نتایج مطالعه دلفی نشان داد که ترسیم نقشه دانش علم اطلاعات بایست به طور متناوب و دورهای صورت پذیرد و از روشهای مکمل برای طبقهبندی مختلف حوزه علم وکشف جهان دانش در آینده استفاده شود.
زینس[17] (2007) در پژوهش خود به ترسیم نقشه علم اطلاعات به روش دلفی پرداخت که هدف آن شناسایی موضوعات اصلی و فرعی علم اطلاعات بود. در این پژوهش 45 متخصص حوزه علم اطلاعات علاوه بر 130تعریف از دادهها، اطلاعات و دانش به ارائه نقشههای اصلی مفهومی پرداخته و زمینه را برای ارائه نظریههای علم اطلاعات در آینده فراهم نمودند. نتایج حاکی از آن است که حوزه علم اطلاعات پیوسته در حال دگرگونی و تغییر بوده و ساختار آن همواره نیاز به بازبینی دارد.
پریم، پیووار و همینگر[18] (2012) به نحوه استناد پژوهشگران به شبکه اجتماعی توییتر پرداخته و دریافت که استنادات توییتر بخش ارزشمندی از علمسنجی وب 2 هستند و متمایز از استنادات سنتی به اشاعه اطلاعات میپردازند.
نلسون[19] و دیگران (2012) به بررسی اولویتهای پژوهشی خدمات به اشتراکگذاری ویدئو به ویژه در یوتیوب در 5 سال آینده با استفاده از روش دلفی پرداختند که کاربران، گروهها و جوامع در اولویت پژوهشی قرار گرفتند.
کاولک[20] (2013) در پژوهشی به بررسی گرایشهای انتشارات علم کتابداری و اطلاعرسانی اسپانیا بین سالهای 2000 تا 2010 پرداخت و نشان داد که بیشترین گرایش موضوعی به فناوری اطلاعات (47%)، کارکردهای مدیریتی (32%) و سپس مبانی نظری و عمومی اطلاعات (18%) تعلق دارد. در بین موضوعات فرعی مجموعهسازی، پشتیبانی و کانالها (24%) عملکردها و خدمات اطلاعاتی، صنعت آموزش و پرورش، کاربرد اطلاعات و جامعهشناسی اطلاعات، به طور مساوی (13%) در صدر توجه پژوهشگران قرار گرفته اند.
مس و دیگران[21] (2014) در پژوهشی تحت عنوان «ریسرچ گیت: اشاعه، ارتباطات و سنجش علمی» بیان میکند که 28 درصد از پژوهشگران پراستناد کشورهای اروپایی از شبکههای اجتماعی در امور پژوهشی خود بهره میبرند. یکی از یافتههای جالب این پژوهش تمایل بیشتر پژوهشگران علوم اجتماعی نسبت به پژوهشگران علوم طبیعی در استفاده از شبکههای اجتماعی است.
هاستین[22] و دیگران (2014) در پژوهشی تحت عنوان «رسانههای اجتماعی در ارتباطات علمی» تعدادی از معیارهای جدید را که به عنوان معیارهای رسانههای اجتماعی دستهبندی میشوند را معرفی کرد.
ثلوال و کوشا[23] (2015) در پژوهش خود به ارزیابی اشاعه اطلاعات و ارتباطات علمی و سنجش دانش در شبکه اجتماعی ریسرچگیت پرداختند و دریافتند که کشورهای برزیل و هند بسیار زیاد از این شبکه اجتماعی استفاده میکنند در حالی که کشورهای روسیه، چین و کره جنوبی از فرصتهای موجود در این شبکه به طور تـأثیرگذاری برای ارزیابی تولیدات علمی خود استفاده نمیکنند.
ژو و دیگران (2017) در پژوهشی تحت عنوان «شناخت تأثیر و نقش کاربران بر اشاعه اطلاعات در شبکههای اجتماعی» به بررسی رفتارهای اجتماعی کاربران در شبکههای اجتماعی پرداختند و دریافتند که اشاعه اطلاعات در شبکههای اجتماعی فرآیندی پویا و قابل برنامهریزی است. بسیاری از محتواهای تولید شده توسط افراد، مشتمل بر دانش جمعی و تجارب گستردهای است که با اشاعه اطلاعات به شیوه سنتی کاملاً متمایز بوده و به کیفیت محتوای ارسال شده و میزان محبوبیت افراد بستگی دارد.
تاکنون در بیشتر پژوهشهای انجام شده به بررسی موضوعاتی نظیر تعیین اولویتهای پژوهشی به روش دلفی، ارزیابی شبکههای اجتماعی با استفاده از شاخصهای آلتمتریکس و آیندهنگاری علم اطلاعات پرداخته اند. با توجه به اهمیت اشاعه اطلاعات و فقدان تحقیقاتی در خصوص آینده اشاعه در شبکههای اجتماعی انجام چنین پژوهشی ضروری به نظر میرسد.
روش پژوهش
پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و با استفاده از روش آمیخته انجام شده است. روش آمیخته به عنوان ابزاری کاربردی به پژوهشگر این امکان را میدهد تا دادههای متنوع و یافتههای به دست آمده از روشهای کمی و کیفی مختلف را در قالبی علمی و منسجم با یکدیگر تلفیق نماید تا درکی بهتر نسبت به مسائل به دست آید (پوپر،[24] 2008).
در پژوهش حاضر نیز برای پیشبینی آینده از روشهای آلتمتریکس، تحلیل محتوا، تکنیک دلفی، سناریونویسی و روش پیمایشی تحلیلی استفاده شد. جهت جمعآوری دادهها به مؤسسه آلتمتریک و دادههای آلتمتریکس موجود در هر یک از شبکههای اجتماعی مراجعه شد. شبکههای اجتماعی تحت بررسی از شبکههای اجتماعی معتبر علمی ریسرچگیت[25]، آکادمیا[26]، مندلی[27]، سایت یولایک[28] و شبکههای اجتماعی محبوب عمومی به نامهای توییتر[29]، فیس بوک[30]، گوگل پلاس[31]، کونوتیا[32] و ویکیپدیا[33] انتخاب گردید تا بر اعتبار و درستی جمعآوری دادهها افزوده گردد. در ادامه تمام مقالات معتبر نمایه شده در پایگاه وب آو ساینس بین سالهای 2005 تا میانه 2016 از نظر میزان اشاعه با توجه به دو شاخص استناد و تعداد دفعات خوانده شدن مورد بررسی قرار گرفتند. از تعداد 4500 مقاله، 530 مقاله دارای نمره آلتمتریک و اشاعه بالای صفر بودند که مورد تحلیل محتوای کمی قرار گرفتند و حوزههای موضوعی برتر در شبکههای اجتماعی مشخص شد.
سپس از روش دلفی دو مرحلهای استفاده شد. به همین منظور از اعضای پنل دلفی خواسته شد تا با توجه به نتایج مطالعات آلتمتریک به ارائه نظرات خود درباره آینده اشاعه یافتههای پژوهشی در شبکههای اجتماعی بپردازند. اعضای پنل دلفی متشکل از 15 نفر از خبرگان علم اطلاعات و دانششناسی ایران و ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامهای آنلاین بر مبنای مقیاس پنج درجهای طیف لیکرت بود. برای تجزیه و تحلیل نهایی دادهها از نرمافزار spss استفاده شد و عناوین پژوهشی به ترتیب اولویت (بر مبنای میانگین بیشتر و انحراف معیار کمتر) کسب شده، فهرست گردیدند.
برای شناسایی عوامل مؤثر بر رشد اشاعه در شبکههای اجتماعی از مرور منابع، پاسخهای پنل دلفی و نتایج مطالعات آلتمتریک و جهت تعیین اثربخشی این عوامل از روش پیمایشی تحلیلی استفاده شد؛ به همین منظور پرسشنامهای محقق ساخته تهیه و روایی آن توسط 15 نفر از خبرگان علم اطلاعات و دانششناسی و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ مورد سنجش قرار گرفت و مقدار 0/93 حاصل شد. جامعه پژوهش را 148 نفر از پژوهشگران ایرانی حوزه علم اطلاعات و دانششناسی که در شبکههای اجتماعی مورد بررسی حضور داشتند تشکیل میداد. برای تعیین نرمال بودن دادهها از آزمون کلموگروف اسمیرنف و تعیین اثربخشی عوامل مؤثر بر رشد اشاعه در آینده از آزمون تی استیودنت استفاده شد. در پایان از سناریونویسی[34] که یکی از متداولترین شیوههای آیندهنگاری است برای بررسی آیندههای ممکن یا محتمل استفاده شد.
مهمترین هدف برنامهریزی سناریویی به چالش کشیدن و آزمون فرضهای تصمیمگیرندگان درباره وضع کنونی و آینده موضوع مورد بررسی است. از این رو از منظر پیرواک[35]، سناریو به عنوان «نقشههای ذهنی آینده» هستند (فه و راندال[36]، 1998). اکثر برنامهریزان از روش پیشبینی خطی، که منجر به پیشبینی نقطهای آینده میشود، به عنوان مبنای برنامهریزی استفاده میکنند. پیشبینی خطی فرض میکند که آینده لزوماً در امتداد گذشته شکل میگیرد. این سناریو را معمولاً برونیابی روند جاری یا سناریوی تداوم رشد[37] (پیشبینی خطی) نیز مینامند،پیشبینی کنندگان این فرض بر آن باورند که آینده، درست در همان مسیری که آنها پیشبینی میکنند، شکل میگیرد. در کنار سناریوی تداوم رشد گذشته، دو سناریوی خوشبینانه[38] و بدبینانه[39] نیز وجود دارد (کورنیش[40]، 2004) که در پژوهش حاضر از هر سه سناریو استفاده شده است.
پرسشهای پژوهش
1. بر اساس انتشارات نویسندگان پرنشر، در دهه اخیر کدام یک از موضوعات حوزههای مختلف علم اطلاعات و دانششناسی اولویت بیشتری دارند؟
2. بر اساس انتشارات نویسندگان پر نشر، کدام یک از شبکههای اجتماعی بیشتر مورد اقبال پژوهشگران بوده است؟
3. از نظر صاحبنظران، در دهه اخیر کدام یک از موضوعات حوزههای مختلف علم اطلاعات و دانششناسی اولویت بیشتری دارند؟
4. از نظر صاحبنظران، کدام یک از شبکههای اجتماعی در آینده بیشتر مورد اقبال و توجه پژوهشگران علم اطلاعات و دانششناسی قرار خواهند گرفت؟
5. از نظر صاحبنظران، چه عواملی در آینده بر افزایش اشاعه تولیدات علمی پژوهشگران علم اطلاعات و دانششناسی مؤثر خواهند بود؟
6. از نظر صاحبنظران سناریوهای احتمالی روند رشد اشاعه تولیدات علمی پژوهشگران علم اطلاعات ودانششناسی در شبکههای اجتماعی تا ده سال آینده چیست؟
فرضیهپژوهش
عوامل مؤثر (تشویق پژوهشگران به حضور در شبکههای اجتماعی، خود آرشیوی، تخصصی کردن شبکههای اجتماعی (موضوعی سازی)، افزایش امنیت اطلاعات در شبکههای اجتماعی، توسعه کیفی تولیدات علمی، توسعه کمی تولیدات علمی، بهرهگیری از کارگاههای آموزشی برای پژوهشگران، میزان جذابیت موضوعات پژوهشی، هزینههای دسترسی به شبکههای اجتماعی، کاهش موانع دسترسی (فیلتر بودن برخی سایتها، پایین بودن سرعت دسترسی)، میزان دانش و مهارت پژوهشگران، میزان فرهنگسازی استفاده از شبکههای اجتماعی، دشواری اشاعه اطلاعات به شیوه سنتی، میزان تنوع موضوعات پژوهشی، افزایش شبکههای اجتماعی و ارائه سرویسهای جدید روی شبکههای اجتماعی) بر افزایش اشاعه تولیدات علمی پژوهشگران علم اطلاعات و دانششناسی در شبکههایاجتماعی در آینده مؤثر است.
یافتهها
در این بخش یافتههای حاصل از تجزیه و تحلیل دادهها در پاسخ به پرسشها ارائه میشود.
1. بر اساس انتشارات نویسندگان پرنشر، در در دهه اخیرکدام یک از موضوعات حوزههای مختلف علم اطلاعات و دانششناسی اولویت بیشتری دارند؟
جهت به دست آوردن حوزههای موضوعی جاری در شبکههای اجتماعی، 530 مقاله که دارای نمره اشاعه و آلتمتریک بالاتر در شبکههای اجتماعی بودند مورد تحلیل محتوای کمی قرار گرفتند. برای تعیین کلیدواژههای مربوط به حوزههای اصلی تحت پوشش علم اطلاعات و دانششناسی به مقاله علمی پژوهشی «تعیین پوشش موضوعی اولویتهای پژوهشی علم اطلاعات و دانششناسی» استناد گردید.
شرفی و نورمحمدی (1393) در مقاله خود جهت تعیین اولویتهای پژوهشی از لحاظ موضوعی بر مبنای پوشش موضوعی پایگاه اطلاعاتی لیزا[41] که دارای 10 طبقه موضوعی است، عمل نموده اند و زیرردههای طبقههای موضوعی اصلی را با استفاده از سرعنوانهای موضوعی کنگره، فارسی، اصطلاحنامه اصفا و نما و اصطلاحنامه کتابداری که شامل 16 رده فرعی بوده است به آن 10 طبقه موضوعی اضافه نموده اند و در نهایت 26 موضوع برای طبقهبندی موضوعی اولویتهای پژوهشی در پژوهش خود در نظر گرفتند. به منظور جلوگیری از پراکندگی موضوعات و کسب نتایج بهتر از این تفکیک موضوعی، موضوعات 26 گانه در 10 گروه موضوعی کلی جای داده شد که این موضوعات کلی عبارتند از: 1. کتابسنجی شامل تحلیل استنادی، وبسنجی و علمسنجی 2. بازیابی اطلاعات شامل خدمات مرجع، نظامهای ذخیره و بازیابی اطلاعات، مهارت اطلاعیابی کاربران و نیازهای اطلاعاتی کاربران؛ 3. کتابداری و اطلاعرسانی شامل اقتصاد کتابخانهها، کتابخانههای دانشگاه، آموزشگاه، عمومی، دیجیتالی، اختصاصی و کودکان، مدیریت کتابخانهها، استفاده از کتابخانهها، تحقیق در کتابداری؛ 4. منابع چاپی و الکترونیکی؛5 . فهرستنویسی؛ 6. فناوری اطلاعات؛ 7. مدیریت اطلاعات؛ 8. نشرالکترونیک؛ 9. ارتباطات علمی؛ 10. رده بندی. در جدول 2 فراوانی و درصد فراوانی حوزههای موضوعی اشاعه یافته در شبکههای اجتماعی آورده شده است. یافتههای جدول 2 نشان میدهد که از 530 مقاله دارای نمره آلتمتریک و اشاعه که مورد تحلیل محتوای کمی قرار گرفته اند، 251 موضوع اشاعه یافته در شبکههای اجتماعی مربوط به کتابداری و اطلاعرسانی، 90 مقاله مربوط به حوزه موضوعی بازیابی اطلاعات، 70 مقاله مربوط به حوزه کتابسنجی هستند و بقیه نیز در رتبههای بعدی قرار دارند.
2. بر اساس انتشارات نویسندگان پرنشر، کدام یک از شبکههایاجتماعی بیشتر مورد اقبال پژوهشگران بوده است؟
در جدول 3 میزان اشاعه مقالات علمی پژوهشگران در شبکههای اجتماعی مختلف به نمایش گذاشته شده است. یافتههای جدول 3 نشان میدهد بیشترین میزان اشاعه مقالات پژوهشگران علم اطلاعات و دانششناسی مربوط به شبکه اجتماعی ریسرچ گیت به مقدار 78 درصد میباشد. شبکه های اجتماعی مندلی و آکادمیا به ترتیب در ردههای بعدی میباشند و کمترین میزان آن مربوط به شبکه اجتماعی گوگل پلاس به مقدار 0/01 درصد است.
3. از نظر صاحبنظران، در دهه اخیر کدام یک از موضوعات حوزههای مختلف علم اطلاعات و دانششناسی اولویت بیشتری دارند؟
برای آگاه بیشتر اعضای پنل دلفی، نتایج مطالعات آلتمتریکس در اختیار آنان قرار گرفت و از آنان خواسته شد تا نظر نهایی خود را بر اساس نتایج دادههای آلتمتریکس اعلام نمایند.
یافتههای جدول 4 که بر اساس نتایج مطالعه دلفی به دست آمده است، نشان میدهد که حوزههای کتابداری و اطلاعرسانی، مطالعات سنجشی و بازیابی اطلاعات از اولویتهای پژوهشی برتر در شبکههای اجتماعی در افق ده ساله آینده خواهند بود و همچنین زیرموضوعات؛ فلسفه کتابداری، سیاستگذاری علم و فناوری، آموزش برای کار اطلاعرسانی و مدلهای رفتار اطلاعیابی در اولویت قرار دارند.
جدول 4. اولویتبندی موضوعات پژوهشی برتر در علم اطلاعات و دانششناسی بر اساس دلفی
4. از نظر صاحبنظران، کدام یک از شبکههای اجتماعی در آینده بیشتر مورد اقبال و توجه پژوهشگران علم اطلاعات و دانششناسی قرار خواهند گرفت؟
پاسخ. نتایج مطالعه آلتمتریکس برای آگاهی بیشتر در اختیار اعضای پنل دلفی قرار گرفت، پس از دریافت میانگین نظرات پژوهشگران در دور اول (که در جدول 5 آمده است)، 86/6 درصد از پژوهشگران در دور دوم موافقت خود را با نتایج دور اول اعلام نمودند.
5. از نظر صاحبنظران، چه عواملی در آینده بر افزایش اشاعه تولیدات علمی پژوهشگران علم اطلاعات و دانششناسی مؤثر خواهند بود؟
پاسخ. جهت تعیین عوامل مؤثر بر رشد اشاعه تولیدات علمی پژوهشگران علم اطلاعات در شبکههای اجتماعی در آینده از روش پیمایشی استفاده شد. پس از جمعآوری نظرات اعضای پانل و تأیید روایی پرسشنامه توسط 15 نفر از خبرگان علم اطلاعات و دانششناسی، پرسشنامهای محققساخته در اختیار 148 نفر پژوهشگر ایرانی حاضر در شبکههای اجتماعی قرار گرفت که در نهایت تعداد 102 نفر (68%) به پرسشنامه پاسخ دادند. این عوامل عبارتند از: تشویق پژوهشگران به حضور در شبکههای اجتماعی، خود آرشیوی، تخصصی کردن شبکههای اجتماعی (موضوعی سازی)، افزایش امنیت اطلاعات در شبکههای اجتماعی، توسعه کیفی تولیدات علمی، توسعه کمی تولیدات علمی، بهرهگیری از کارگاههای آموزشی برای پژوهشگران، میزان جذابیت موضوعات پژوهشی، هزینههای دسترسی به شبکههای اجتماعی، کاهش موانع دسترسی (فیلتر بودن برخی سایتها، پایین بودن سرعت دسترسی)، میزان دانش و مهارت پژوهشگران، میزان فرهنگسازی استفاده از شبکههای اجتماعی، دشواری اشاعه اطلاعات به شیوه سنتی، میزان تنوع موضوعات پژوهشی، افزایش شبکههای اجتماعی و ارائه سرویسهای جدید روی شبکههای اجتماعی. در جدول 6 شاخصهای مربوط به آمار توصیفی شامل میانگین و انحراف استاندارد برای متغیرهای مورد بررسی در این پژوهش آورده شده است. یافتههای جدول 6 نشان میدهد توسعه کیفی تولیدات علمی، میزان جذابیت موضوعات پژوهشی و خود آرشیوی بیشترین میانگین را به خود اختصاص داده اند.
6. از نظر صاحبنظران سناریوهای احتمالی روند رشد اشاعه تولیدات علمی پژوهشگران علم اطلاعات و دانششناسی در شبکههای اجتماعی تا ده سال آینده چیست؟
پاسخ. یکی از فنون پیشبینی رویدادهای آتی روند رشد اشاعه اطلاعات در شبکههای اجتماعی آن استکه به نگارش سناریوهای احتمالی بپردازیم، معمولا سناریوهای متعددی تدوین میشود. با گذشت زمان، میتوانیم سناریوها را با اطلاعات جدید تطبیق داده، بررسی کنیم که کدام سناریو به جریان واقعی رویدادها نزدیکتر است. برای احتمال تحقق سناریو شناسایی عوامل مؤثر بر رشد اشاعه (در پرسش 5 بررسی گردید) و بررسی روند جاری رشد اشاعه تولیدات علمی پژوهشگران علم اطلاعات و دانششناسی در شبکههای اجتماعی ضروری است، بنابراین روند جاری اشاعه تولیدات علمی، میزان مقالات و اشاعه آن در سالهای جاری با استفاده از مطالعات آلتمتریک به دست آمد، در مطالعههای علمسنجی، برای ارزشیابی متون پژوهش از استنادها استفاده میشود؛ کاکل[42] (1976) از روایی و پایایی استناد دفاع میکند و اظهار میدارد که استنادها شاخصهای معتبریاند و موارد نرمال نبودن در آنها بسیار کم است، اخیراً در مطالعههای آلتمتریکس، خواندن به این شاخصها اضافه شدهاست، در پژوهش حاضر از هردو شاخص (استناد و خواندن) که نشاندهنده اشاعه اطلاعات است، استفاده شده است برای محاسبه میزان اشاعه از رابطه 1 استفاده شد.
2C+R=S
رابطه 1: تعیین نمره اشاعه تولیدات علمی در شبکههای اجتماعی
در رابطه 1، پارامتر C تعداد استنادهای دریافتی مقالات هر پژوهشگر در شبکههای اجتماعی، پارامتر R بیانگر تعداد دفعات خوانده شده هر مقاله و S نمره اشاعه مقالات علمی را در هر شبکه اجتماعی نشان میدهد. جدول 7 بیانگر میزان اشاعه تولیدات علمی پژوهشگران در شبکههای اجتماعی طی سالهای 2005 تا میانه 2016 با استفاده از مطالعات آلتمتریکس است.
جدول 7. میزان اشاعه و درصد فراوانی مقالات در شبکههای اجتماعی بین سال های 2005 تا میانه 2016
میزان اشاعه |
تعداد مقالات |
سال |
|
50 |
105 |
2005 |
|
77 |
144 |
2006 |
|
78 |
161 |
2007 |
|
101 |
235 |
2008 |
|
106 |
176 |
2009 |
|
135 |
212 |
2010 |
|
125 |
208 |
2011 |
|
129 |
201 |
2012 |
|
144 |
205 |
2013 |
|
177 |
180 |
2014 |
|
193 |
278 |
2015 |
|
66 |
86 |
میانه 2016 |
برای سناریوپردازی و پیشبینی نرخ رشد اشاعه در ده سال آتی از فرمول نرخ رشد مرکب سالانه (CAGR)[43] استفادهشد. نرخ رشد مرکب سالانه نرخ ثابتی است که اثر نوسانات بازده دوره ای را تعدیل میکند که در محاسبات ریاضی جواب بیربط میدهد. این نرخ در واقع تعدیل شده نرخ رشد هر سال است و فرد از ارزش اولیه به ازای تعداد سالهای وارد شده به ارزش نهایی میرساند. نرخ رشد مرکب سالانه به خصوص برای مقایسه نرخ رشد دادههای مختلف مجموعهای از دامنه مشترک مرتبط با یک موضوع به کار میرود. لذا برای محاسبه نرخ رشد مرکب سالانه از رابطه 2 استفاده شد:
بر اساس رابطه 2 نرخ رشد مرکب سالانه سال 2015 نسبت به 2005 5/14% محاسبه شد، بنابراین سه سناریوی احتمالی رشد اشاعه تولیدات علمی پژوهشگران علم اطلاعات در شبکههای اجتماعی به شرح ذیل است:
1. سناریوی تداوم رشد (پیشبینی خطی) اکثر برنامهریزان از روش پیشبینی خطی، که منجر به پیشبینی نقطهای آینده میشود، به عنوان مبنای برنامهریزی استفاده میکنند. پیشبینی خطی فرض میکند که آینده لزوماً در امتداد گذشته شکل میگیرد که در اینجا همان نرخ رشد مرکب سالانه سال 2015 نسبت به 2005 است که 14/5% محاسبه شد.
2. سناریوی رشد بالا (خوش بینانه) اگر فرض کنیم افزایش نرخ رشد اشاعه در آینده با تقویت عوامل مؤثر بر رشد اشاعه تولیدات علمی در شبکههای اجتماعی افزایش یابد که در اینجا 20 درصد در نظر گرفته شد.
3. سناریوی رشد پایین (بدبینانه)اگر فرض کنیم که به عوامل مؤثر بر اشاعه از سوی پژوهشگران، سازمانها و دولت توجه نگردد آنگاه نرخ رشد کاهش خواهد یافت که در اینجا 5 درصد در نظر گرفته شد، نمودار 1 سناریوهای پیشبینی رشد اشاعه مقالات علمی در شبکههای اجتماعی را به صورت خطی نشان میدهد. معادلات روی نمودار 1 تعداد مقالات در هر سال با توجه به نرخ رشد فرض شده در سناریوی موردنظر را نسبت به سال پایه که همان سال 2005 است، نشان میدهد. همانطور که در نمودار 1 مشاهده میشود ضریب تعیین (R2) که همان نیکویی بر ازش را اندازه می گیرد در هر سه معادله بالای 95 درصد است که حاکی از قدرت بالای برازش یا پیش بینی معادلات برآورده شده است. همچنین معادلات نشان می دهد که تعداد مقالات در حالت سناریوی رشد پایین با افزایش سال به صورت خطی افزایش مییابد حال آنکه برای سایر سناریوها رابطه از نوع درجه دو یا سوم میباشد.
همان گونه که در جدول 8 آمده است از اعضای پانل دلفی خواسته شد که نرخ رشد اشاعه مقالات علمی را در شبکههای اجتماعی تا 10 سال (تا سال 2025) با توجه به نرخ پیش بینی شده از رابطه 2 برآورد کنند که تقریباً با سناریوی رشد تدوام گذشته همخوانی دارد.
فرضیه پژوهش
پاسخ. برای پاسخ به فرضیه مطرح شده دو حالت میتوان در نظر گرفت:
فرض صفر(H1): عوامل مؤثر (تشویق پژوهشگران به حضور در شبکههای اجتماعی، خود آرشیوی، تخصصی کردن شبکه های اجتماعی (موضوعی سازی)، افزایش امنیت اطلاعات در شبکه های اجتماعی، توسعه کیفی تولیدات علمی، توسعه کمی تولیدات علمی، بهرهگیری از کارگاههای آموزشی برای پژوهشگران، میزان جذابیت موضوعات پژوهشی، هزینههای دسترسی به شبکه های اجتماعی، کاهش موانع دسترسی (فیلتر بودن برخی سایتها، پایین بودن سرعت دسترسی)، میزان دانش و مهارت پژوهشگران، میزان فرهنگسازی استفاده از شبکه های اجتماعی، دشواری اشاعه اطلاعات به شیوه سنتی، میزان تنوع موضوعات پژوهشی، افزایش شبکه های اجتماعی و ارائه سرویسهای جدید روی شبکه های اجتماعی؛ بر افزایش اشاعه تولیدات علمی پژوهشگران علم اطلاعات و دانششناسی در شبکههای اجتماعی در آینده مؤثر است.
فرض خلاف (H0): عوامل مؤثر فوق بر افزایش اشاعه تولیدات علمی پژوهشگران علم اطلاعات و دانششناسی در شبکههایاجتماعی در آینده مؤثر نیست.
در آزمون فرضیه مطرح شده ابتدا برای بررسی نرمال بودن دادههای تحقیق از آزمون کلموگروف- اسمیرنوف (KS) استفاده شد. با توجه به نرمال بودن دادهها جهت اثربخشی عوامل مؤثر بر افزایش اشاعه تولیدات علمی در آینده از آزمون میانگین یک جامعه یا آزمون تی استیودنت[45] استفاده شده است.
با توجه به جدول 9، آماره تی عوامل مؤثر بر افزایش اشاعه تولیدات علمی پژوهشگران علم اطلاعات و دانششناسی در شبکههای اجتماعی در آینده در سطح 0/01 مثبت و معنیدار میباشد. به عبارت دیگر عوامل مؤثر فوق بر افزایش اشاعه تولیدات علمی پژوهشگران علم اطلاعات و دانششناسی در شبکههایاجتماعی در آینده مؤثر بوده است. با توجه به این که t به دست آمده از بررسی آزمون از مقدار بحرانی 1/96 بالاتر است فرض صفر مورد تأیید است.
جدول 9
بحث و نتیجهگیری
یافتههای پژوهش نشان میدهد میزان اشاعه اطلاعات در شبکههای اجتماعی به هر دو شاخص استناد و تعداد دفعات خوانده شدن مقالات بستگی دارد که با نتایج پژوهش نویدی و منصوریان (1393) همخوانی دارد. نمره اشاعه این امکان را فراهم میسازد تا تأثیر اجتماعی هر پژوهشگر بهتر سنجیده شود و شناختی دقیقتر از پژوهشگران و چگونگی ارائه هر چه بهتر خدمات اطلاعاتی به آنان داشته باشیم.
تلفیق نتایج مطالعات آلتمتریکو دلفی حاکی از آن است که پژوهشگران علم اطلاعات و دانششناسی از شبکه اجتماعی ریسرچ گیت بیش از سایر شبکههای اجتماعی بهره خواهند برد. شبکههای اجتماعی مندلی و آکادمیا در رتبههای بعدی قرار دارند. این نتایج با نتایج پژوهشهای مس[46] و دیگران (2014)، ثلوال و کوشا[47](2015)، اسماعیل پور بندبنی و دیگران (1395)، عرفان منش (1393)، اسدی و دیگران (1394) تا حدودی همخوانی دارد. نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که حوزههای موضوعی کتابداری و اطلاعرسانی، مطالعات سنجشی و بازیابی اطلاعات و زیرموضوعات فلسفه کتابداری، سیاستگذاری علم و فناوری، آموزش برای کار اطلاعرسانی و مدلهای رفتار اطلاعیابی بیش از سایر در شبکههای اجتماعی اشاعه خواهند یافت که بیانگر نیازهای خاص پژوهشگران، جذابیت و تنوع موضوعی گرایشهای موضوعی مربوط به این حوزههاست. یافتههای پژوهش حاضر با نتایج پژوهش شرفی و نورمحمدی (1393) مطابقت و با نتایج کاولک[48] (2013) همخوانی ندارد.
بر اساس پیشبینی متخصصان خبره حوزه علم اطلاعات و دانششناسی نرخ رشد اشاعه تولیدات علمی در شبکههای اجتماعی از رشدی صعودی برخوردار خواهد بود. بررسی سناریوها نشان میدهد که پیشبینی وضعیت اشاعه در آینده بر مبنای سناریوی رشد تداوم گذشته است. البته باید تأکید کرد که پیشبینیها همواره با عدم قطعیت روبروست.
همخوانی نتایج مطالعات آلتمتریک و تکنیک دلفی نشان میدهد متخصصان علم اطلاعات و دانششناسی ایران نتایج آلتمتریک را پذیرفته اند. یافتههای پژوهش نشان داد که توسعه کیفی تولیدات علمی، میزان جذابیت موضوعات پژوهشی و خود آرشیوی از عوامل مؤثر بر رشد اشاعه اطلاعات در سالهای آتی خواهند بود که با نتایج پژوهش هارنارد[49] (2006) وبتولی (1392) همخوانی دارد.
افزایش کمیت تولیدات علمی زمانی با ارزش است که همراه با رشد کیفی انتشارات باشد. ارائه تولیدات علمی در مجلات بینالمللی تا حدود زیادی بیانگر کیفیت علمی تحقیق است ولی با مراجعه به مجلات بینالمللی تولیدات علمی زیادی مشاهده میشود که حتی یک بار هم بعد از گذشت چند سال مورد استناد قرار نگرفته و در حوزه علمی خود مؤثر واقع نشده اند (ابراهمی، 83)؛ در حالی که اشاعه اطلاعات در شبکههای اجتماعی به دلیل سرعت دسترسی و روزآمد شدن اطلاعات فرآیندی پویا و قابل برنامهریزی است. ارتباطات علمی بین متخصصان علم اطلاعات و دانششناسی و پژوهشگران جوان در شبکههای اجتماعی سبب بالارفتن کیفیت پژوهش و افزایش میزان اشاعه مقالات علمی خواهد شد.
پیشنهاداتی که با توجه به نتایج پژوهش حاضر میتوان مطرح نمود، عبارتند از:
[1]. Cornich
[2]. Schmuga
[3]. Rebollal &Freire
[4]. Chien Hsu
[5]. Vanti
[6]. Unesco
[7]. Schutz
[8]. Trench
[9]. Haustein & Siebenlist
[10]. Usage Metrics
[11]. Readership
[12]. Downloads
[13]. Usage
[14]. Kurtz & Bollen
[15]. Debons
[16]. Knowledge map of information science
[17]. Zins
[18]. Priem, Piwowar & Hemminger
[19]. Snelson
[20]. Kawalec
[21]. Mas-Bleda et al
[22]. Haustein
[23]. Thelwall & Kousha
[24]. Popper
[25]. ResearchGate: https://www.researchgate.net
[26]. Academia: www.academia.edu
[27]. Mendeley: www.mendeley.com
[28].Citeulike: www.citeulike.org
[29]. Twitter: https://twitter.com
[30]. Facebook: https://www.facebook.com
[31]. Google Plus: https://plus.google.com
[32]. Connotea: www.connotea.org
[33]. Wikipedia: http://www.wikipedia.org
[34]. Scenario
[35]. Pirwak
[36]. Fahey & Randall
[37]. Continuational Scenario
[38]. Optimistic Scenario
[39]. Pessimestic Scenario
[40]. Cornich
[43]. Compound annual growth rate
[44]. Root
[45]. t-student
[46]. Mas-Bleda et al
[47]. Thelwall & Kousha
[48]. Kawalec
[49]. Harnard