Document Type : Original Article
Authors
1 Assistant Professor, Department of Management, Faculty of Economics, Management and social sciences, Shiraz University. Shiraz. Iran
2 Ph.D Student of Industrial Management, Faculty of Management and Accounting, Allameh Tabatabaei University, Tehran, Iran
3 MSc, Faculty of Accounting and Management, Zand Shiraz Institute of Higher Education. Shiraz, Iran.
Abstract
Keywords
دانش، هسته اصلی رقابت در اقتصاد پیشرفته محسوب میشود و مدیریت دانش جهت حفظ مزیت رقابتی سازمانها ضروری است (هو و دیگران، 2018). دانش نقش مؤثری بر توسعه دارد و سازمانها با استفاده از مدیریت دانش مؤثر، قادر به ارائه بهتر خدمات هستند (حجازینیا، 1395). مدیریت دانش به سازمانها کمک میکند تا اطلاعات و مهارتهای مهم را که به عنوان حافظه سازمانی محسوب میشود و به طور معمول به صورت سازماندهی نشده وجود دارند؛ شناسایی، انتخاب، سازماندهی و منتشر نمایند و منجر به کاهش خطاکاریها و دوباره کاریها میشود. این امر مدیریت سازمانها را برای حل مسائل یادگیری، برنامهریزی راهبردی و تصمیمگیریهای پویا به صورت کارا و مؤثر قادر میسازد و سرعت حل مسائل و تصمیمگیریها را افزایش میدهد (صفایی، طالقانینیا و کیامنش، 1396). شرایط و فضای رقابتی سازمانها بیش از پیش پیچیده و به سرعت در حال تغییر است. به گونهای که سرعت تغییر در بیشتر سازمانها به مراتب بیشتر از سرعت توان پاسخگویی و تطبیق آنهاست.
مهمترین هدف به کارگیری مدیریت دانش در سازمانها، انطباق سریع با تغییرات محیط پیرامون میباشد. تغییرات مستمر دانش، وضعیت عدم تعادل جدیدی را برای سازمانها به وجود آورده است. در این میان تنها سازمانهایی میتوانند به حیات خود ادامه دهند که بتوانند مزیت رقابتی خود را حفظ نمایند و حفظ مزیت رقابتی و بقاء سازمان به کمک مدیریت دانش میتواند امکانپذیر شود (ایرانبان، 1396). هدف نهایی مدیریت دانش بهرهبرداری و توسعه داراییهای دانشی در راستای تحقق اهداف، خلق دانشهای نو در سازمان، چگونگی انجام کار و افزایش تجربیات افراد و مهارتها و ایجاد ارزش افزوده برای سازمان است.
آنچه نظام مدیریت دانشی انجام میدهد، برقراری ارتباط میان افرادی است که با هم بیندیشند و زمانی را برای اشتراک افکار و دیدگاههایی که به نظر میرسد برای دیگر اعضا گروه مناسب است، اختصاص دهند (حسنی، ملک زاد و عرفانیان، 1394). برای استقرار و پیادهسازی مؤثر سیستم مدیریت دانش ابعاد درون و برون سازمان متعددی تأثیرگذار هستند. در خصوص عوامل موفقیت بر پیادهسازی مدیریت دانش و سیستمهای مدیریت دانش مطالعات زیادی انجام شده است. زواری و داخلی (2018) چهار بعد فناوری، منابع انسانی، فرایند و زمینه را عوامل مؤثر بر موفقیت سیستم مدیریت دانش معرفی میکنند. هاک و انوار (2016) سیستمهای انگیزشی و پاداش، ساختار سازمانی، روابط اجتماعی، فرهنگ سازمانی، بستر فناوری اطلاعات و حمایت مدیران ارشد را عوامل تأثیرگذار بر موفقیت پیادهسازی سیستم مدیریت دانش میدانند. ساعی (1396) معتقد است عوامل اقدامات منابع انسانی، زیرساخت فناوری اطلاعات، ساز و کار خلق و توسعه دانش و اسناد بالادستی در پیادهسازی مدیریت دانش مؤثر است. خدیور و درتاج (1395) استفاده از فناوری رایانش ابری را زمینهساز استقرار مناسب سیستم مدیریت دانش میدانند. گران، مروتی و زنجیرچی (1394) عوامل فناوری اطلاعات، فرهنگ سازمانی، منابع انسانی، ساختار سازمانی، رهبری و حمایت رهبری، اهداف، آموزش کارکنان، ارزیابی عملکرد، فرایندهای دانشی، حمایتها و اقدامات انگیزشی و یادگیری سازمانی برای پیادهسازی موفق مدیریت دانش را مورد مطالعه قرار دادند. رضایی، شاه حسینی و خسروی (1393) در مدل مفهومی خود به تأثیر عوامل فرهنگ سازمانی، آگاهی کارکنان، ساختار، سیستم انگیزش، کارگروهی کارکنان، راهبرد مدیریت دانش، پشتیبانی مدیریت ارشد، مهندسی فرایندهای سازمان و ساختاردهی به دانش در استقرار سیستم مدیریت دانش پرداختند. برای بهرهمندی موفق و اثربخش از مدیریت دانش در ابتدا لازم است تا نسبت به شناخت عوامل و فاکتورهایی که بر روی پیادهسازی مدیریت دانش تأثیرگذار هستند اقدام شود. پژوهشهای مختلف از منظرهای گوناگونی پیادهسازی مدیریت دانش را مورد بررسی قرار داده اند و با تنوع عوامل تأثیرگذار مواجه هستیم؛ از همین رو نیاز به ارائه چارچوبی جامع از عوامل مؤثر وجود دارد. دستیابی به اجماع بین پژوهشگران پیشین و ارائه رویکردی جامع نسبت به عوامل مؤثر بر استقرار سیستم مدیریت دانش مسأله اصلی پژوهش است. با توجه به تنوع عوامل مؤثر ذکر شده در پژوهشهای پیشین جهت دستیابی به رویکردی جامع مدل مفهومی پژوهش مطابق شکل 1 تدوین گردید.
بر اساس هدف پژوهش و مدل مفهومی ارائه شده پرسشهای پژوهش در خصوص عوامل مؤثر بیرونی، درونی و فردی عبارتند از:
عوامل محیطی تأثیرگذار بر پیادهسازی مدیریت دانش کدامند؟
عوامل فردی و انسانی تأثیرگذار بر پیادهسازی مدیریت دانش کدامند؟
عوامل سازمانی و ساختاری تأثیرگذار بر پیادهسازی مدیریت دانش کدامند؟
وزن عوامل مؤثر بر پیادهسازی مدیریت دانش بر اساس مطالعات پیشین چگونه است؟
پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است. این تحقیق از این نظر کاربردی است که نتایج آن برای سازمانها جهت پیادهسازی مناسب مدیریت دانش و همچنین پژوهشگران این حوزه قابل استفاده است. روش پژوهش فراترکیب است. فراترکیب با فراهم کردن نگرش نظاممند برای پژوهشگران از راه ترکیب پژوهشهای کیفی مختلف به کشف موضوعات و استعارههای جدید و اساسی میپردازد و با این روش دانش جاری را ارتقا داده و یک دید جامع و گسترده را نسبت به مسائل پدید میآورد (زیمر، 2006).
با توجه به مطالعات متعددی که در حوزه پیادهسازی مدیریت دانش در سالیان گذشته انجام شده است و همچنین با توجه به فراوانی مطالعات؛ میتوان ادعا کرد اشباع نظری در این حوزه رخ داده است. از همین رو عوامل پیادهسازی مدیریت دانش در قالب ابعاد درون و بیرون سازمانی و فردی از مطالعات پیشین و مقالاتی که در زمینه مدیریت دانش بودند، با استفاده از روش فراترکیب شناسایی گردید و وزن و اهمیت عوامل با استفاده از تکنیک شانون محاسبه گردید. روش آنتروپی شانون، پردازش دادهها را در مبحث تحلیل محتوا بسیار قوی انجام میدهد. آنتروپی در تئوری اطلاعات، شاخصی است برای اندازهگیری عدم اطمینان که از طریق یک توزیع احتمال بیان میشود. روشهای متعددی برای تعیین وزن شاخصها وجود دارد. یکی از بهترین روشها، آنتروپی شانون است (مانیان و رونقی، 1394). در این مقاله از فرایند هفت مرحلهای فراترکیب سندلوسکی و باروسو (2003) استفاده گردید.
جامعه آماری این تحقیق در روش فراترکیب، پژوهشهای پیشین میباشد که بین سالهای 2010 تا 2018 از پایگاههای علمی ساینس دایرکت، پایگاه علمی جهاد دانشگاهی، مگ ایران و علم نت جستجو شده است.
گاماول: ابتدا پرسشهایپژوهش همانند جدول 1 به همراه پارامترها بیان میشود.
جدول 1.پارامترهاوپرسشهایپژوهش
پارامترها |
پرسشهایپژوهش |
چه چیزی جامعه مورد مطالعه محدودیت زمانی چگونگی روش |
چه عوامل محیطی، سازمانی و فردی در پیادهسازی مدیریت دانش تأثیرگذار است؟ هر یک از عوامل چه اهمیت و وزنی در پیادهسازی مدیریت دانش دارند؟
|
گامدوم:بررسینظاممندمتون
برای جستجوی مقالههای پژوهش از واژههای کلیدی در خصوص عوامل زیرمجموعه محیطی، سازمانی و فردی استفاده شد. عوامل محیطی مؤثر بر مدیریت دانش، عوامل سازمانی مدیریت دانش و عوامل فردی مدیریت دانش، پیاده سازی مدیریت دانش، مدلهای مدیریت دانش و عوامل موفقیت مدیریت دانش از جمله عواملی بودند که در نتیجه جستجو و بررسی پایگاههای علمی و با استفاده از واژههای کلیدی مورد نظر در 335 مقاله یافت شد. در جدول 2 واژههای مورد جستجو نشان داده شده است.
جدول 2. واژههایجستجو
واژههای کلیدی |
|
فارسی |
انگلیسی |
عوامل محیطی مدیریت دانش |
Environmental factors of knowledge management |
عوامل سازمانی مدیریت دانش |
Organizational factors of knowledge management |
عوامل فردی مدیریت دانش |
Individual factors of knowledge management |
عوامل موفقیت مدیریت دانش |
Critical Success Factors of Knowledge management |
مدلهای استقرار مدیریت دانش |
Knowledge Management implementation Model |
پیادهسازی نظامهای مدیریت دانش |
KM Implementation |
نظام مدیریت دانش |
Knowledge Management system |
ترکیبی از موارد بالا |
- |
گامسوم:جستجو و انتخابمقالههایمناسب
برای انتخاب مقالههای مناسب بر اساس الگوریتم مشاهده شده پارامترهای مختلفی مانند چکیده و محتوا ارزیابی شده است. در بخش عنوان، مقالههای مرتبط با پیادهسازی سیستم مدیریت دانش و عوامل موفقیت انتخاب گردیدند. در بخش محتوا، بر اساس پرداختن مطالعات به عوامل موفقیت و ابعاد درون و برون سازمانی تحلیل محتوا صورت گرفت و منابع غیرمرتبط حذف گردید. در هر بازبینی تعدادی مقاله از روند مطالعه فراترکیبی حذف شده اند. شکل 2 نشان دهنده مراحل حذف منابع یافت شده است.
شکل2. خلاصهازنتایججستجووانتخابمقالهها
گامچهارم:استخراجنتایج
در این مرحله، اطلاعات مقالهها بر اساس مرجع مربوط به هر مقاله شامل نام نویسنده، به همراه سال انتشار مقاله و اجزای هماهنگی بیان شده در هر مقاله طبقهبندی شدند و عوامل مورد نظر استخراج شده از مطالعه مقالهها به عنوان کد در نظر گرفته شده اند. نتایج این فرآیند و برخی از منابع در جدول 3 نشان داده شده است.
جدول 3.کدهاومنابعمطالعاتی
ردیف |
کد |
منبع |
1 |
تولید دانش، خلق دانش، دانش آفرینی |
مردانی و همکاران (2018)، صفایی و همکاران (1396)، نامی و همکاران (1396) |
2 |
شناسایی دانش، آشکارسازی دانش |
نامی و همکاران (1396)، اوزتمل و همکاران (2011) |
3 |
رهبری دانش |
چن و فانگ (2015) |
4 |
هدفگذاری دانش، برنامهریزی دانش |
اولیوا (2014)، اوزتمل و همکاران (2011) |
5 |
ارتقا دانش، بهروزرسانی دانش |
نورس و کامتا (2014)، اولیوا (2014)، نامی و همکاران (1396) |
6 |
تسهیم دانش (انتقال دانش) |
ژوو (2013)، نامی و همکاران (1396)، اکسوی و الگاویاز (2014)، سالیمان (2013)، لیائو و کائو (2014)، صفایی و همکاران (1396) |
7 |
ارزیابی دانش |
اوزتمل و همکاران (2011) |
8 |
نگهداری، ذخیره دانش |
اکسوی و الگاویاز (2014)، سالیمان (2013)، لیائو و کائو (2014) |
9 |
پذیرش دانش |
ژوو (2013)، سالیمان (2014)، لیائو و کائو (2014) |
10 |
یادگیری دانش |
سنتورو و همکاران (2018)، اولیوا (2014) |
11 |
تعریف شفاف دانش |
اولیوا (2014) |
12 |
محتوا دانش، ساختار دانشی |
اوزتمل و همکاران (2011)، حجازی نیا (1395) |
13 |
اشتراک گذاری دانش |
صفایی و همکاران (1396)، سالیمان (2014)، لیائو و کائو (2014) |
14 |
انتشار دانش |
صفایی و همکاران (1396)، سالیمان (2014)، لیائو و کائو (2014) |
15 |
اثربخشی دانش، سازماندهی دانش |
صفایی و همکاران (1396)، نامی و همکاران (1396) |
16 |
کاربرد و پیادهسازی دانش |
نامی و همکاران (1396)، اکسوی و الگاویاز (2014)، سالیمان (2014)، لیائو و کائو (2014)، صفایی و همکاران (1396) |
17 |
کیفیت دانش ذخیره شده |
مدهواییا و بشیر (2012)، سری و کورنیاوان (2015)، لیائو و کائو (2014) |
18 |
آمادگی اولیه |
اولیوا (2014)، لیائو و کائو (2014) |
19 |
فرهنگ دانش محور |
اوزتمل و همکاران (2011) |
20 |
فرهنگ نوآوری و خلاقیت (در فناوری و تمامی موارد) |
مردانی و همکاران (2018)، سنتورو و همکاران (2018)، ژوو و همکاران (2018)، اولیوا (2014)، لک و همکاران (1395)، الرشید و همکاران (2014)، مدهواییا و بشیر (2012)، رضایی و همکاران (2016)، وانگ و وانگ (2016) |
21 |
فرهنگ سازمانی |
وانگ و وانگ (2016)، ایرانبان (1396)، حجازی نیا (1395)، صفایی و همکاران (1396)، تولایی و فدایی (1395)، امیری و همکاران (1395)، نامی و همکاران (1396)، لک و همکاران (1395)، خلج و زارعیان (1395)، حسین پور و علی پور (1397)، صیادی و همکاران (1395) |
22 |
ساختار سازمانی و زیرساختها |
ایرانبان (1396)، صفایی و همکاران (1396)، تولایی و فدایی (1395)، امیری و همکاران (1395)، نامی و همکاران (1396)، لک و همکاران (1395)، خلج و زارعیان (1395)، حسین پور و علی پور (1397)، صیادی و همکاران (1395) |
23 |
قضاوت |
نورس و کامتا (2014) |
24 |
مدیریت منابع انسانی |
دالوتا (2011)، نورس و کامتا (2014)، تولایی و فدایی (1395)، امیری و همکاران (1395)، حسین پور و علی پور (1397)، صیادی و همکاران (1395)
|
25 |
حمایت و پشتیبانی مدیران ارشد |
شی و سای (2016)، وانگ و وانگ (2016)، حجازی نیا (1395)، تولایی و فدایی (1395)، بری و بهال (2015) |
26 |
رهبری |
نورس و کامتا (2014)، صفایی و همکاران (1396) |
27 |
نتایج کلیدی عملکردها، تجربه موفقیت |
نورس و کامتا (2014)، حجازی نیا (1395) |
28 |
فرایندهای مدیریت دانش |
شان و همکاران (2013)، چن و فانگ (2013)، لیندنر و والد (2011)، اوزتمل و همکاران (2011)، نورس و کامتا (2014)، لک و همکاران (1395) |
29 |
همسویی مدیریت دانش با فرایندهای مدیریت دانش |
مارتا و همکاران (2011)، بیمول و همکاران (2014)، سلطان (2013)، سالیمان (2014) |
30 |
اهداف، راهبرد و چشماندازهای سازمان |
صفایی و همکاران (1396)، تولایی و فدایی (1395)، لک و همکاران (1395) |
31 |
راهبردهای مدیریت دانش |
کروگر و جانسون (2011)، لیندنر و والد (2011)، کیم و همکاران (2014)، اولیوا (2014)، اوزتمل و همکاران (2011)، نورس و کامتا (2014)، ایرانبان (1396) |
32 |
همسویی مدیریت دانش با راهبردهای سازمان |
لیندنر و والد (2011)، اولیوا (2014)، مدهواییا و بشیر (2012)، سری و کورنیاوان (2014)، لیائو و کائو (2014) |
33 |
آموزش کارکنان |
لیندنر و والد (2011)، حجازی نیا (1395)، صفایی و همکاران (1396)، امیری و همکاران (1395)، نامی و همکاران (1396) |
34 |
توانمندسازی کارکنان |
شی و سای (2016)، شان و همکاران (2013) |
35 |
توانمندسازی سازمانی |
فرزین و همکاران (2014) |
36 |
اعتماد کارکنان |
صفایی و همکاران (1396)، الرشید و همکاران (2014)، خوشنویس و ربیعی فر (2012)، رضایی و همکاران (2016) |
37 |
اعتماد کارکنان و مدیریت |
خوشنویس و ربیعی فر (2012)، مارتا و همکاران (2011)، مدهواییا و بشیر (2012)، هیر و همکاران (2014)، سالیمان (2014)، گاریسون و کیم (2012)، بری و بهال (2015)، آیونیتا و آیونیتا (2011) |
38 |
کار تیمی و تعامل سازنده (ارتباطات) |
شان و همکاران (2013)، حجازی نیا (1395)، الرشید و همکاران (2014)، مارتا و همکاران (2011)، امیری و همکاران (1395) |
39 |
تمرکز |
صیادی و همکاران (1395) |
40 |
درگیری و مشارکت کارکنان |
شان و همکاران (2013) |
41 |
مشارکت در تصمیمات |
حجازی نیا (1395)، فرزین و همکاران (2014) |
42 |
تشویق و انگیزه (مالی و غیرمالی) |
شان و همکاران (2013)، لیندنر و والد (2011)،حجازی نیا (1395)، صفایی و همکاران (1396)، خلج و زارعیان (1395)، حسین پور و علی پور (1397)، الرشید و همکاران (2014)، خوشنویس و ربیعی فر (2012) |
43 |
تعداد کارمندان |
الرشید و همکاران (2014)، مارتا و همکاران (2011)، بیمول و همکاران (2014) |
44 |
ارزیابی عملکرد و پیشرفت |
مردانی و همکاران (2018)، شان و همکاران (2013)، کروگر و جانسون (2011)، لیندنر و والد (2011)، حجازی نیا (1395)، صفایی و همکاران (1396) |
45 |
منابع سازمان |
شان و همکاران (2013)، لیندنر و والد (2011)، نامی و همکاران (1396) |
46 |
منابع انسانی |
زوری و دخری (2018)، نورس و کامتا (2014)، ایرانبان (1396)، امیری و همکاران (1395)، نامی و همکاران (1396)، صیادی و همکاران (1395) |
47 |
منابع مالی |
حجازی نیا (1395)، بری و بهال (2015) |
48 |
شرایط حاکم در سازمان |
امیری و همکاران (1395) |
49 |
انعطاف پذیری |
الرشید و همکاران (2014)، مارتا و همکاران (2011)، مدهواییا و بشیر (2012)، هیر و همکاران (2009)، سالیمان (2014)، گاریسون و کیم (2012)، سری و کورنیاوان (2014)، آیونیتا و آیونیتا (2011) |
50 |
قابلیت اطمینان |
الرشید و همکاران (2014)، مارتا و همکاران (2011)، مدهواییا و بشیر (2012)، هیر و همکاران (2009)، سالیمان (2014)، گاریسون و کیم (2012)، سری و کورنیاوان (2014)، آیونیتا و آیونیتا (2011) |
51 |
اندازه سازمان |
سری و کورنیاوان (2014)، بری و بهال (2015) |
52 |
فناوری اطلاعات (زیرساخت فناوری) |
اولیوا (2014)، صفایی و همکاران (1396)، تولایی و فدایی (1395)، امیری و همکاران (1395)، خلج و زارعیان (1395)، حسین پور و علی پور (1397)، صیادی و همکاران (1395)، الرشید و همکاران (2014)، مدهواییا و بشیر (2012)، گاریسون و کیم (2012)، حجازی نیا (1395) |
53 |
ابزار فناورانه |
اولیوا (2014)، نامی و همکاران (1396) |
54 |
فشار رقابتی، ایجاد رقابت |
وانگ و وانگ (2016)، حجازی نیا (1395)، امیری و همکاران (1395) |
55 |
الگوبرداری |
حجازی نیا (1395)، صفایی و همکاران (1396)، صیادی و همکاران (1395) |
56 |
مهندسی معکوس |
حجازی نیا (1395) |
57 |
استخدام افراد با صلاحیت |
صفایی و همکاران (1396) |
58 |
انتخاب صحیح ارائه دهنده مدیریت دانش |
زوری و دخری (2018)، الرشید و همکاران (2014)، مارتا و همکاران (2011)، مدهواییا و بشیر (2012)، سلطان (2013) |
59 |
سهولت استقرار و استفاده از مدیریت دانش |
زوری و دخری (2018)، خوشنویس و ربیعی فر (2012)، مدهواییا و همکاران (2012)، بیمول و همکاران (2014)، سلطان (2013)، سالیمان (2014) |
60 |
ارتقا و بهروزرسانی سریع و دائمی |
الرشید و همکاران (2014)، مدهواییا و همکاران (2012)، بیمول و همکاران (2014)، سولیمان (2014)، هووا و همکاران (2014) |
61 |
بهرهمندی از فضای ذخیره سازی حجیم اطلاعات |
الرشید و همکاران (2014)، سیادت و مفری مهر (1397)، مدهواییا و همکاران (2012)، بیمول و همکاران (2014)، سالیمان (2014)، هوو و همکاران (2014) |
62 |
دسترسی به بسترهای خدمات جهانی |
سیادت و مفری مهر (1397)، خوشنویس و ربیعی فر (2012)، مدهواییا و بشیر (2012)، هووا و همکاران (2014)، رضایی و همکاران (2016) |
63 |
مشارکت مدیریت در اجرای کارهای گروهی |
فرزین و همکاران (2014)، الرشید و همکاران (2014)، مارتا و همکاران (2011)، سالیمان (2014)، سری و کورنیاوان (2014)، لانگنبرگ و همکاران (2011)، آیونیتا و آیونیتا (2011) |
با توجه به اطلاعات جدول 3، تعداد 63 کد اولیه از میان پژوهشها و مطالعات مورد بررسی استخراج گردید. باید توجه داشت که برخی از این کدها دارای اشتراک معانی و همپوشانی هستند، از همین رو در مرحله بعد به تحلیل و تلفیق کدهای مستخرج پرداخته میشود.
گامپنجم: تجزیهو تحلیل و تلفیقیافتههایکیفی
در این پژوهش، ابتدا تمام عوامل استخراج شده از مطالعات پیشین را کد در نظر میگیریم. سپس با درنظرگرفتن مفهوم هریک از این کدها، آنها را در مفهومی مشابه دستهبندی میکنیم و به اینترتیب مفاهیم پژوهش مشخص میشوند؛ سه معیار عوامل سازمانی، فردی، محیطی به عنوان سه مقوله انتخاب شدند. براساس تحلیلهای صورت گرفته، با کمک روش تحلیل محتوا روی 54 مقالة نهایی انتخاب شده، در مجموع سه مقوله و هشت مفهوم و 52 کد برای پیاده سازی موفق مدیریت دانش در این پژوهش کشف و برچسبگذاری شدند. در جدول 4 کدهای نهایی استخراج شده مشاهده میشود.
جدول 4.مقولهبندی یافتهها
مقوله |
مفاهیم |
کد |
سازمانی |
فرایندهای مدیریت دانش |
تولید دانش، خلق دانش، دانش آفرینی |
شناسایی دانش، پذیرش دانش، آشکارسازی دانش |
||
رهبری دانش |
||
هدفگذاری و برنامهریزی دانش |
||
ارتقا، بهروز رسانی، سازماندهی و اثربخشی دانش |
||
تسهیم دانش (انتقال، اشتراک گذاری، انتشار دانش) |
||
ارزیابی دانش |
||
نگهداری، ذخیره دانش |
||
یادگیری دانش |
||
تعریف شفاف دانش |
||
کاربرد دانش (پیادهسازی دانش) |
||
کیفیت دانش ذخیره شده (محتوا و ساختار دانش) |
||
ساختار سازمانی |
همسویی مدیریت دانش با فرایندهای مدیریت دانش |
|
اهداف، راهبرد و چشماندازهای سازمان |
||
همسویی راهبردهای مدیریت دانش با راهبردهای سازمان |
||
توانمندسازی کارکنان |
||
توانمندسازی سازمانی |
||
منابع سازمان |
||
منابع مالی |
||
شرایط حاکم در سازمان |
||
تعداد کارمندان |
||
استخدام افراد با صلاحیت |
||
اندازه سازمان |
||
ارزیابی عملکرد و پیشرفت |
||
انتخاب صحیح ارائه دهنده نظام مدیریت دانش |
||
آموزش کارکنان |
||
فناوری |
مهندسی معکوس |
|
ارتقا و بهروز رسانی سریع و دائمی |
||
انعطاف پذیری |
||
قابلیت اطمینان |
||
سهولت استقرار و استفاده از نظام مدیریت دانش |
||
ابزار فناورانه |
ادامه جدول 4.مقولهبندی یافتهها
مقوله |
مفاهیم |
کد |
سازمانی |
فناوری |
بهرهمندی از فضای ذخیرهسازی حجیم اطلاعات |
فناوری اطلاعات (زیرساخت فناوری) |
||
مدیریتی |
حمایت و پشتیبانی مدیران ارشد |
|
رهبری (مدیریت منابع انسانی) |
||
مشارکت مدیریت در اجرای کارهای گروهی |
||
مشارکت دادن نیروی انسانی در تصمیمات |
||
تشویق و انگیزه (مالی و غیرمالی) |
||
قضاوت |
||
فردی |
عوامل شخصیتی (نیروی انسانی) |
آمادگی اولیه |
تمرکز |
||
کار تیمی و تعامل سازنده و مشارکت کارکنان (ارتباطات) |
||
عوامل اعتمادی |
اعتماد کارکنان و مدیریت |
|
اعتماد بین کارکنان |
||
محیطی
|
رقابتی |
فشار رقابتی، ایجاد رقابت |
الگوبرداری |
||
دسترسی به بسترهای خدمات جهانی |
||
نتایج کلیدی عملکردها (تجربه موفقیت) |
||
فرهنگی و اجتماعی |
فرهنگ دانش محور |
|
فرهنگ نوآوری و خلاقیت (در فناوری و همه زمینهها) |
||
فرهنگ سازمانی (ساختار سازمانی و زیرساختها) |
اطلاعات مندرج در جدول 4 تقسیمبندی کدهای نهایی پژوهش شامل 52 کد را نشان میدهد. سه مقوله کلی برای تقسیمبندی کدها در نظر گرفته شد. این امر نشان دهنده توجه به عوامل داخلی سازمان، محیطی و فردی در جهت استقرار مدیریت دانش میباشد. جهت تقسیمبندی دقیقتر هر مقوله به چند مفهوم تقسیم میگردد در این بین مقوله سازمانی؛ به فرایندهای مدیریت دانش، ساختار سازمانی، فناوری و مدیریتی و مقوله فردی؛ به عوامل شخصیتی و اعتمادی و در نهایت مقوله محیطی؛ به مفاهیم رقابتی، فرهنگی و اجتماعی تقسیم گردیدند. همان گونه که در جدول 3 نشان داده شده است در ذیل هر مفهوم کدهای مرتبط مشخص شدند.
گامششم: کنترل کدهای استخراجی
برای کنترل مفاهیم استخراجی از مقایسه نظر پژوهشگر با خبرگان استفاده شد. خبره از اعضای هیئت علمی بخش مدیریت دانشگاه دولتی و دارای تألیف در حوزه مدیریت دانش است. زمانی که دو رتبه دهنده، پاسخگویان را رتبهبندی میکنند؛ برای ارزیابی میزان توافق بین این دو رتبه دهنده از شاخص کاپای کوهن استفاده میشود. شاخص کاپا فقط برای متغیرهایی استفاده میشود که سطح سنجش آنها یکی باشد و همچنین تعداد طبقات آنها با یکدیگر برابر باشد. مقدار شاخص کاپا بین صفر تا یک نوسان دارد. هرچه مقدار این سنجه به عدد یک نزدیکتر باشد، نشان دهنده توافق بیشتر بین رتبه دهندگان است؛ اما زمانی که مقدار کاپا به عدد صفر نزدیکتر باشد، توافق کمتر بین دو رتبه دهنده وجود دارد (مانیان و رونقی، 1394). با استفاده از نرم افزار SPSS عدد معناداری 0/001 و مقدار شاخص 0/755 محاسبه شد که در جدول 5 مشاهده میشود. با توجه به کوچکتر بودن عدد معناداری از 0/05 فرض استقلال کدهای استخراجی رد میشود. پس میتوان ادعا کرد استخراج کدها پایایی مناسبی داشته است.
در روش آنتروپی شانون، ابتدا پیام برحسب مقولهها به تناسب هر پاسخگو در قالب فراوانی شمارش میشود، سپس با استفاده از بار اطلاعاتی هر مقوله درجه اهمیت هر یک محاسبه میشود. در این پژوهش، از روش آنتروپی شانون به دلیل قدرت آن و سادگی محاسبه استفاده شده است. بر این اساس، میزان پشتیبانی پژوهشهای گذشته از یافتههای این پژوهش به صورت آماری نشان داده میشود. برای محاسبه بار اطلاعاتی عدم اطمینان و ضریب اهمیت به ترتیب از رابطه 1 و 2 استفاده میشود (مانیان و رونقی، 1394).
گامهفتم:ارائهخروجیها
بر اساس مطالعه پژوهشهای پیشین و کدهای استخراج شده مؤلفههای اصلی در پیادهسازی مدیریت دانش در 3 مقوله و 8 مفهوم طبقهبندی شد. برای محاسبه وزن هریک از مفاهیم با استفاده از رابطه 1 و 2 وزن کدهای آن مفهوم محاسبه شد و بر اساس وزنهای به دست آمده در جدول 6، رتبهبندی صورت گرفت.
بر اساس ضرایب به دست آمده مشخص شد کدهای فرهنگ سازمانی (ساختار سازمانی و زیرساختها)، تسهیم دانش (انتقال، اشتراک گذاری، انتشار دانش)، راهبردهای مدیریت دانش (همسویی مدیریت دانش با راهبردهای سازمان)، رهبری (مدیریت منابع انسانی، منابع انسانی)، فناوری اطلاعات (زیرساخت فناوری)، حمایت و پشتیبانی مدیران ارشد به ترتیب بیشترین ضریب اهمیت را دارند و درکل بالاترین رتبهها را کسب کرده اند؛ یعنی در حوزه پیادهسازی مدیریت دانش این موضوعات بیشتر مطالعه شده اند و تکرارپذیری بیشتری نسبت به سایر کدها داشته اند.
بحث و نتیجه گیری
خروجی روش فراترکیب رویکردی کلی نسبت به پدیده مورد مطالعه ارائه میدهد. بر اساس نتایج فراترکیب این پژوهش مشخص گردید توجه به سه بعد سازمانی، فردی و محیطی در استقرار مدیریت دانش حائز اهمیت است. بدین مفهوم که برای پیادهسازی موفق سیستم مدیریت دانش در یک سازمان نه تنها باید به عوامل درون سازمانی مانند فرایندهای خلق، انتقال، ذخیرهسازی و کاربرد دانش، ساختار سازمانی، مدیریتی و فناوری مورد استفاده توجه داشت؛ بلکه عوامل محیط پیرامون سازمان و عوامل فردی نیز مؤثر هستند. دلیل این یافته تأثیر محیط پیرامون جهت کسب دانش از بیرون و انتقال آن به سازمان و همچنین انتقال فناوری مورد نظر میباشد. از طرف دیگر مدیریت دانش، مفهومی انسانی نیز محسوب میشود و توجه به ابعاد شخصیتی افراد و کارکنان و همچنین فضای اعتماد بین افراد عامل اثرگذار در انتقال دانش بین آنها و تبدیل دانش ضمنی به صریح محسوب میشود .
با توجه به ضرایب محاسباتی و فراوانیهای به دست آمده مشخص گردید، عامل فرهنگ سازمانی از بعد فرهنگی و اجتماعی دارای بیشترین تکرار در مطالعات گذشته بوده است و از مهمترین عوامل موفقیت پیادهسازی مدیریت دانش محسوب میشود. جهت تقویت این بعد در سازمان، دانش محور کردن سازمان و ترویج فرهنگ نوآوری و خلاقیت در کارکنان در زمینههای مختلف و ایجاد زیرساختها و ساختار سازمانی مناسب از طریق برگزاری کلاسهای مربوطه برای آموزش کارکنان و فراهم کردن تجهیزات و موارد مورد نیاز کارکنان پیشنهاد میشود. راه اندازی اتاق فکر و استفاده از عوامل انگیزشی مالی و غیرمالی جهت انتقال تجربیات و دانش در سازمان میتواند در اعتلای فرهنگ دانشی یک سازمان مؤثر باشد. استفاده از فناوریهای انتقال دانش مانند استفاده از شبکههای اجتماعی درون سازمانی و سامانه ثبت بهترین تجارب، راهکارهایی جهت اشتراک گذاری دانش در سازمان است که پیشنهاد میشود.
در سطح عالی، سازمان و مدیریت راهبردی نیاز به برنامهریزی بلند مدت و همراستایی پیادهسازی مدیریت دانش با سایر راهبردهای کسب و کار از جمله استقرار نظامهای اطلاعاتی در سازمان دارد. همچنین شناخت بهترین الگو از بین رقبا برای یک سازمان و ارائه اطلاعات به سازمان و کارکنان و ایجاد رقابتی سالم با رقبا برای کارکنان و سازمان، ایجاد زمینه مناسب دسترسی به بسترهای خدمات جهانی در جهت آگاهی و دانش کارکنان از مهمترین عوامل جهت ابعاد محیطی است. استفاده از دانش برون سازمانی نیز کمک بسیاری به کارکنان برای انتقال دانش دارد. مدیریت باید در سازمان تلاش کند اعتماد بین کارکنان و اعتماد بین کارکنان و مدیریت حفظ شود.
در بعد مدیریتی، حمایت و پشتیبانی از نیروی کار و رهبری کارکنان در جهت صحیح و یکسان نسبت به تمامیکارکنان و مشارکت دادن افراد در کارهای گروهی و مشارکت دادن افراد در تصمیمات که در بالا بردن سطح یادگیری و اعتماد به نفس کارکنان و ابراز تجربیات آنها، نقش بسزایی دارد. تشویق کارکنان به صورت مالی و غیرمالی به عنوان انگیزهای در استقرار مدیریت دانش در سازمان میباشد.
استقرار سیستم مدیریت دانش و نرمافزار ثبت گزارش عملکرد روزانه جهت تسهیم تجربیات و ذخیره دانش میتواند در حوزه بسترهای فناوریهای دانشی پیشنهاد شود. استفاده از مشاوره خبرگان برون سازمانی و جذب افراد توانمند در جهت تقویت فرایند خلق دانش مؤثر است. وجه تمایز خروجی این پژوهش نسبت به مطالعات پیشین همچون ساعی، 1396؛ حجازینیا ، 1395؛ حسنی، ملک زاده و عرفانیان، 1394؛ لیائو و کائو، 2014؛ بررسی جامع و کامل کدها و عوامل مربوط به پیادهسازی مدیریت دانش است که به نوعی از جمعبندی یافتههای پژوهشهای پیشین حاصل گردید.
جهت پژوهش های آینده ارائه مدل بومی پیادهسازی مدیریت دانش و آسیبشناسی مدیریت دانش در ایران بر اساس عوامل حاصل شده از این مقاله پیشنهاد میشود.