نویسنده
دانشجوی دکتری علم اطلاعات و دانش شناسی، دانشگاه آزاداسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران، ایران
چکیده
کلیدواژهها
مقدمه و بیان مسئله
سازمانها فارغ از نوع و اندازه، با عوامل تأثیرگذار داخلی و خارجی روبهرو میشوند که این عوامل رسیدن و زمان رسیدن سازمان به اهدافش را غیرقطعی[1] میکنند. تأثیری که این عدمقطعیت[2] بر اهداف سازمان دارد، «بحران»[3] نام دارد (Iso31000,2009). موضوع مدیریت بحران[4] در حوزههای مختلف مطرح است. سازمانها به عنوان یکی از اجزای اصلی جامعه، از این امر مستثنا نیستند. بحران، اغتشاشی عمده در سازمان است که دارای پوشش خبری گسترده شده و کنجکاوی مردم دربارۀ این موضوع بر فعالیتهای سازمان اثر میگذارد و میتواند اثر سیاسی، قانونی، مالی و دولتی بر سازمان بگذارد (Smith, 2002, 63; Rezvani, 2007, 20). بحران در کتابخانه، اغتشاشی است که تأثیر اساسی در فعالیتهای کتابخانه، امور اداری، مالی و شهرت کتابخانه دارد که این بحران میتواند برونسازمانی باشد (مانند سیل، آتشسوزی و زلزله) و یا درونسازمانی (مانند بحرانهای مالی یا بیرغبتی کارکنان) و یا میتواند در محیط عملیات برونسازمانی رخ دهد؛ مانند شکست در رقابت با سایر کتابخانهها و یا افزایش بدبینی نسبت به کتابخانه. مدیریت بحران، تلاش نظامیافتهای است که توسط اعضای سازمان همراه با ذینفعان خارج از سازمان بهمنظور پیشگیری از بحرانها و یا مدیریت اثربخش آن انجام میشود ((Pearson & clair, 1998, 61. از لحاظ دستهبندی محتوایی حوزههای دانش مدیریت، مدیریت بحران بهعنوان یک رشتۀ علمی جدید، در حوزۀ مدیریت استراتژیک قرار میگیرد(Gottschalk, 2004, 6). همچون سایر خرده سیستمهای ساختار اجتماعی، نظام مدیریت بحران نیز برای دستیابی هر چه دقیقتر به اهداف پیشبینی شده و به منظور ساماندهی برنامههایش، نیازمند الگویی هدفمند، علمی، کارآمد و مبتنی بر نیازهای روز است. بدیهی است، خاستگاه چنین الگویی باید از زیرساختهای تئوری و مبانی نظری مستحکمی برخوردار باشد .لذا نتایج مطالعات را باید با شرایط بومی و محلی (محیط، افراد، مشتریان و تقاضاهای آنها) تلفیق کرد تا بتوان به الگویی جامع دست یافت، زیرا شرایط بومی در کشورهای جهان سوم و توسعه یافته متفاوت است و مدیریت بحران در هر کشوری و در هر سازمان از هر کشوری، باید مطابق با آن محیط، علمی و عملی شود. بحرانهایی که سازمانها با آن مواجه هستند، در سه دستۀ اصلی (1) بحرانهای درونسازمانی (2) بحران در محیط عملیات برونسازمانی و (3) بحرانهای برونسازمانی، طبقهبندی میشود که هر کدام از این طبقات شاخصهای گوناگونی دارند. امکان بروز علایم سه بحران مذکور در کتابخانههای پژوهشگاهها نیز وجود دارد، اما به دلیل نبود الگویی بومی برای اجرای مدیریت بحران در کتابخانههای ایران، امکان ایجاد یکپارچگی در مواجهه با آسیبهای ناشی از این بحرانها سلب می شود؛ لذا این پژوهش به بومیسازی[5] مدیریت بحران در کتابخانههای پژوهشگاههای وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری ایران پرداخته است. این کتابخانهها با توجه به نقش حیاتی که در روند توسعه پژوهش در کشور دارند، چنانچه اصول استاندارد مدیریت بحران را در اساسنامه مدیریتی خود داشته باشند، به شیوهای کارآمد میتوانند به پیشگیری و کنترل بحرانهای طبیعی و سازمانی بپردازند و از آسیبهای این بحرانها مصون بمانند و یا کمتر به آسیب جدی دچار شوند. پژوهشگاهها بالاترین وظیفه تحقیقاتی را در کشور بر عهده دارند و کتابخانههای آنها منبع ذخایر ارزشمند اطلاعات علمی و پژوهشی، نرمافزاری و سختافزاری هستند؛ لذا مصون ماندن آنها از هر آسیبی، یکی از وظایف اصلی و ملی کشور است و باید شرایطی ایجاد شود که به بهترین نحو، از آنها در برابر هر گونه حوادث برونسازمانی و درونسازمانی، برای همیشه حفاظت شود. آگاهی از اولویتهای مهم در هر مرحله از رویارویی با بحران در این کتابخانهها و اقدامات مهم در این خصوص، کمک میکند که چارچوبی برای مواجهه با بحران و مدیریت بحران در این کتابخانهها داشته باشیم که تّا به حال در هیچ یک از کتابخانههای ایران بررسی و اجرا نشده است. بهکارگیری اصول کلان ارائه شده در مبانی نظری و تجربی دانش مدیریت بحران، نیازمند توجه به شرایط بومی و محلی قلمرو فضایی استقرار این نظام است. اهمیت مدیریت بحران در فرایند مدیریتی کتابخانهها را در عواملی همچون فراوانی بحرانها، گستردگی حوزۀ نفوذ بحرانها، تأثیر بحرانها بر مدیریت و نیز تاثیر پنهان بحرانها بر فرایندهای کتابخانه و آسیبهای بلندمدت و گاه جبرانناپذیر آنها بر بدنۀ کتابخانه میتوان جستجو نمود. در این پژوهش، به بررسی چگونگی رویارویی کتابخانههای مورد نظر با این سه دسته بحران پرداخته شده و الگوی بومی مدیریت بحران در این کتابخانهها ارائه شده است. این الگو، زمینۀ مناسبی را برای درک مفاهیم مرتبط با بحرانها و رویکرد نظام یافته برای مدیریت آنها در کتابخانهها فراهم میآورد.
مدیریت بحران در کتابخانهها
مدیریت بحران در کتابخانهها با مفهوم فعلی از سال 1980 آغاز شده و از سال 2001 تا کنون به اوج خود رسیده است. برخی سازمانهای بینالمللی از جمله یونسکو، انجمن بینالمللی آرشیو و فدراسیون بینالمللی کتابداری و اطلاعرسانی، در زمینۀ مدیریت بحران نقش برجسته داشتهاند. مراکز میراثفرهنگی، آرشیوی و کتابخانهها در معرض خطرات طبیعی و انسانساخت هستند؛ خطراتی که به منابع و ساختمانها آسیب میرساند. هر حادثهای که امنیت بشر را تهدید کند یا هرگونه تهدیدی که به تخریب ساختمان، محتوا، تجهیزات یا خدمات کتابخانه منجر شود، بحران با نگرش خاص به کتابخانه نامیده میشود. بیتردید، امکان پیشگیری از تمام بحرانها وجود ندارد، اما کتابخانهها باید بهمنظور مدیریت مؤثر بحران برنامهریزی کنند (Matthews et al, 2009; Shakeri, 2013, 60). هرچند بحران در کتابخانهها امری ویرانگر قلمداد شده، امروزه در ادبیات مدیریت، لزوماً امر مذمومی نیست بلکه مدیر میتواند از آن به عنوان ابزار رشد بهره بگیرد. آنچه مهم است بحران نیست، بلکه مدیریت اثربخش آن است که در مذموم یا ممدوح بودن آن اثر میگذارد (Goudarzi, 2004, 139). مدیریت بحران، علمی کاربردی است که بهوسیلۀ مشاهده سیستماتیک بحرانها و تحلیل آنها، در جستجوی یافتن ابزاری است که بتوان از بروز بحرانها پیشگیری کند و یا در صورت بروز، در جهت کاهش آثار آنها اقدام نماید. مدیریت بحران واکنشی است که هدف آن کاهش اثرات بلایای طبیعی و انسانساخت با انجام برنامهریزی، سازماندهی و بسیج تمامی تجهیزات است (Franklin, 2004; Rezghi Shirsavar, 2009, 145).
شاخصهای بومیسازی در ایران
هرچند فرایند اجرایی مدیریت بحران عموماً در سازمانها شکل میگیرد، از آنجا که سازمانها در بطن جامعه نهاده شدهاند و خردهنظامی از مجموعه سیستمهای تشکیلدهندۀ ساخت اجتماعی جامعه قلمداد میگردند، منطقی است برای طراحی مدلی بومی در زمینۀ مدیریت بحران، ویژگیها و شاخصهای بومی و اجتماعی جامعه ایران نیز شناسایی شود.
ارزشمداری[6]: پایبندی به هنجارهای رفتاری، یکی از بارزترین ویژگیهای جامعۀ ایران است که تأثیری سرنوشتساز بر کارکرد مدیریت بحران دارد (assarin nejad, 2004, Kargar Shoraki, 2006, 9). از جملۀ ارزشها در ایران، ارزشهای اجتماعی[7]، دینی[8] و اخلاقی[9] است.
حاکمیت روابط انسانی[10]: در فرهنگ ارتباطات در ایران، برتری و چیرگی خاصی به نفع ملاحظات انسانی در مقایسه با سایر عوامل مشاهده میشود. از جمله شاخصهای روابطانسانی، توان برقراری ارتباط با دیگران، درک تفاوتهای فردی و انجام کارگروهی است (Fathollahi, 2010, 153).
روحیه مساعدت و همکاری[11]: از ویژگیهای بنیادین فرهنگ ایران آن است که همکاری در فعالیتهای اجتماعی، نمودی ملموس در جامعه دارد؛ به نحوی که نمونههای عملی این همکاریها را در فعالیتهای اجتماعی و مذهبی میتوان مشاهده کرد (Mesgarian Haghighi, 2004; Kargar Shoraki, 2006). شاخصهای مهمّ مشارکت و همکاری عبارتند از: انعطافپذیری، تندادن به هماهنگیهای لازم در حین کار، نظم در کارها، فهم مشترک و پیوندهای عاطفی (Masjed Jamei, 1998, 19).
تحلیل استراتژیک فرایند مدیریت بحران در کتابخانهها
کتابخانهها زمانی دور از بحران خواهند بود که بر اساس مدل علمی طراحی شده باشند. مدل علمی میتواند کتابخانه را از بروز بحران نجات دهد. برای طراحی این مدل باید بحرانهای کتابخانه و علایم هشدار دهندۀ آنها را شناسایی نمود. بحرانها دارای دو دسته علایم هشداردهندۀ عمومی و اختصاصی هستند که به سه دسته علایم درونسازمانی، محیط عملیات در خارج سازمان و علایم برونسازمانی تقسیم میشوند که هریک بهتنهایی میتواند سبب بحران شود.
علایم بحرانهای درونسازمانی عبارتند از: (1) افزایش چشمگیر ضابطهشکنی میان کارکنان (2) بیانگیزگی آنان (3) خارج شدن تمام یا بخشی از فعالیتهای کتابخانه از چارچوبهای علمی (4) انطباق نداشتن منابع (بودجه، امکانات و نیرو) با برنامهها (5)ضعف مدیران در اجرای برنامه (نداشتن تخصص و تجربه) (6) کاهش کیفیت خدمات (7) از دست دادن چند نیروی کلیدی (8) خرابکاری، سرقت، افشای اطلاعات محرمانه و بروز وقایع غیراخلاقی. علایم بحران در محیط عملیات برونسازمانی عبارتند از: (1) افزایش اعتراض به سازمان (2) موفقیت رقبا (3) قوانین سازمان مادر. علایم وقایع بحرانساز برونسازمانی عبارتند از: (1) استاندارد نبودن ساختمان و تناسب نداشتن آن با فعالیتهای سازمان، (2) شرایط جدید در سازمان، (3) احتمال خرابکاری دشمن (آشکار یا پنهان) و (4) مسائل اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه (Wiener & Kahn, 1962; Gholami, 2004, 84).
پیشینۀ پژوهش
بر اساس یافتههای پژوهش «حسینی و همکاران» (Hosseini et al, 2012)، وضعیت سازمانهای مورد پژوهش در حد متوسط ارزیابی شده است (نمرۀ 7/62 در مدیریت راهبردی و 2/52 در مدیریت بحران). بر اساس یافتههای این پژوهش، به کارگیری رویکرد راهبردی در تدوین برنامههای مدیریت بحران کافی نیست و ابتدا باید مدیریت راهبردی پیادهسازی و سپس مدیریت بحران بر پایۀ آن تنظیم شود. «احمدی و همکاران» (Ahmadi et al, 2012) مدل مدیریت بحران با تمرکز بر نظام مدیریت منابع انسانی را ارائه کردند و به این نتیجه رسیدند که از جمله عوامل فرهنگی که تأثیر زیادی بر فرایند مدیریت بحران دارد، روحیه کار تیمی، غلبه بر ترس، تخصصمحوری و ایثارگری است. ارائه پاداشهای مناسب (با میانگین32/4) بیشترین نقش را در ایجاد انگیزه به نیرویانسانی برای اجرای مدیریت بحران دارد. «رزقی شیرسوار» (Rezghi Shirsavar, 2010) مدیریت بحران را در دانشگاهها بررسی و پس از شناسایی انواع بحران و ابعاد پنجگانه بحرانساز در آموزشعالی، راهکارهای رفع این بحرانها را بیان کرده و مدل اجرایی مدیریت بحران در آموزش عالی کشور را ارائه داده است. او پنج بُعد بحرانساز در دانشگاههای ایران را بُعد سیاسی، مدیریتی، آموزشی، فرهنگی، اجتماعی و بعد اقتصادی دانسته و نتیجه گرفته است که بحرانهای ناشی از بُعد فرهنگی و اجتماعی، بیشترین عامل ایجاد بحران در دانشگاههای ایران، بیشترین عامل ایجاد بحران بودهاند. «روزنتال و همکاران» (Rosenthal et al, 2003) در پژوهش خود به الگویی دست یافتهاند که بر پیشگیری و کاهش بحران تمرکز دارد. در این الگو، برکوتاهسازی روند اداری و آسانکردن فرایند تخصیص بودجه در جریان مدیریت بحران تأکید شده است. روانشناسی تصمیمگیری بحران، از جمله مقولههای پرداخته شده در الگوی ارائه شده است. نبود قطعیت، یأس، ترس و اضطراب از جمله موارد هنگام تصمیمگیری شناخته شده است. «میتراف و همکاران» (Mitroff et al, 2002) معتقدند در بسیاری از مؤسسات، مدیران ارشد نمیپذیرند مؤسسه آنها دچار بحران شده بلکه همچنان خود و مخاطبانشان را با برخی توجیهات فریب میدهند. آنها به این نتیجه رسیدهاند که تفکر انتقادی در مدیریت بحران مؤثر است.
سؤالهای پژوهش
- تا چه میزان در کتابخانههای مورد پژوهش، ابعاد مدیریت بحران درونسازمانی رعایت میشود؟
- تا چه میزان در کتابخانههای مورد پژوهش، ابعاد مدیریت بحران محیط عملیات برونسازمانی رعایت میشود؟
- تا چه میزان در کتابخانههای مورد پژوهش، ابعاد مدیریت بحران برونسازمانی رعایت میشود؟
- الگوهای بومی مدیریت بحران در کتابخانههای مورد پژوهش چگونه است؟
روششناسی پژوهش
روش پژوهش ترکیبی[12] است. در بخش کیفی و برای تدوین سؤالهای پرسشنامه، از روش نظریه زمینهای[13] و در بخش کمّی از روش پیمایشی ـ تحلیلی[14] استفاده شده است. نظریۀ زمینهای، فرایند ساخت نظریۀ مدوّن از طریق گردآوری سازمانیافتۀ دادهها و تحلیل استقرایی آنها برای پاسخگویی به پرسشهای نوین پژوهش است (Strauss & Corbin, 1998, 5). در این پژوهش، با انجام مصاحبههای عمیق نیمهساختاریافته[15] با متخصصان مدیریت بحران و تصمیمگیرندگان حوزۀ مدیریت در پژوهشگاههای مورد نظر و مراجعه به کتابخانههای جامعه مورد نظر و با استفاده از پرسشنامه، نتایج جمعآوری و با بهرهگیری از آمار استنباطی، تجزیه و تحلیل شده است. جامعۀ پژوهش در بخش کیفی به صورت گلوله برفی[16] انتخاب شده است؛ بدین مفهوم که افراد تا مرحلهای شناسایی شدند که به حد اشباع رسید. 38 نفر از مدیران کل بحران شناسایی شدند که فهرست کامل آنها و محل کارشان بر اساس اطلاعات موجود در درگاه سازمان مدیریت بحران کشور[17] در زمان انجام پژوهش[18] به دست آمد. از این تعداد،20 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند که 2 مصاحبۀ آخر مطلب جدیدی اضافه نکرده و به حد اشباع رسیده است. در بخش کیفی، الگوی زمینهای حاصل شده که در نمودار 1 آمده است.
[1]. Uncertain.
[2]. Uncertainty.
[3]. Crisis.
[4]. Crisis Management.
[5]. Localization.
[6]. Value orientation.
[7]. Social values.
[8]. Religious values.
[9]. Ethical values.
[10]. Human relations.
[11]. Spirit of cooperation.
[12]. Mixed method.
[13]. Grounded Theory.
[14]. Survey analytics.
[15]. Depth semi-structured interview.
[16]. snowball.
[17]. http://www.ndmo.org/Managers.aspx.
[18]. 17 اردیبهشت ماه 1392.
در بخش کمّی برای تدوین پرسشنامه از الگوی زمینهای ارائه شده در نمودار 1 که در آن شرایط علّی، مداخلهگرها، راهبردها، زمینهها و پیامدها بیان شده و نیز با استفاده از شاخصهای سه نوع بحران برونسازمانی، محیط عملیات برونسازمانی و درونسازمانی و نیز شاخصهای بومیسازی در ایران، استفاده شده است. در این پژوهش متغیر مستقل مدیریت بحران درونسازمانی و متغیرهای وابسته، مدیریت بحران محیط عملیات برونسازمانی و مدیریت بحران برونسازمانی است.
جدول 1. پژوهشگاههای وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و پاسخ دهندگان به پرسشنامه
نام پژوهشگاه |
تعداد مدیران پژوهشگاه و پژوهشکدههای زیر مجموعه |
تعداد مدیران کتابخانه های پژوهشگاه و پژوهشکدههای زیر مجموعه |
جمع مدیران مورد نظر جهت تکمیل پرسشنامه |
تعداد پاسخگویان |
درصد پرسشنامههای تکمیل شده |
2 |
1 |
3 |
1 |
33% |
|
6 |
1 |
7 |
5 |
71% |
|
6 |
1 |
7 |
6 |
85% |
|
5 |
1 |
6 |
5 |
83% |
|
10 |
1 |
11 |
9 |
81% |
|
5 |
1 |
6 |
6 |
100% |
|
6 |
1 |
7 |
6 |
85% |
|
4 |
1 |
5 |
4 |
80% |
|
5 |
1 |
6 |
4 |
66% |
|
4 |
1 |
5 |
4 |
80% |
|
2 |
1 |
3 |
3 |
100% |
|
7 |
1 |
8 |
6 |
75% |
|
2 |
1 |
3 |
2 |
66% |
|
9 |
1 |
10 |
8 |
80% |
|
2 |
1 |
3 |
2 |
66% |
|
2 |
1 |
3 |
2 |
66% |
|
2 |
1 |
3 |
2 |
66% |
|
2 |
1 |
3 |
2 |
66% |
|
2 |
1 |
3 |
1 |
33% |
|
2 |
1 |
3 |
3 |
100% |
|
2 |
1 |
3 |
3 |
100% |
|
2 |
1 |
3 |
3 |
100% |
|
2 |
1 |
2 |
1 |
50% |
|
2 |
1 |
3 |
2 |
66% |
|
2 |
1 |
2 |
2 |
100% |
|
2 |
1 |
3 |
2 |
66% |
|
2 |
1 |
3 |
3 |
100% |
|
2 |
1 |
3 |
2 |
66% |
|
2 |
1 |
2 |
2 |
100% |
|
2 |
1 |
3 |
3 |
100% |
|
2 |
1 |
2 |
1 |
50% |
|
2 |
1 |
2 |
2 |
100% |
|
2 |
1 |
2 |
1 |
50% |
|
2 |
1 |
3 |
1 |
33% |
|
2 |
1 |
3 |
3 |
100% |
|
جمع |
115 |
35 |
144 |
112 |
76% |
جامعه در بخش کمّی 144 نفر از مدیران پژوهشگاهها و مدیران کتابخانههای مورد نظر هستند (115نفر مدیر پژوهشگاه و 35 نفر مدیر کتابخانه) که با توجه به دادههای جدول 1، از این تعداد، 112 نفر پرسشنامه را تکمیل کردهاند (80 نفر مدیر پژوهشگاه و 32 نفر مدیر کتابخانه). به طور کلی 76% از کلّ پرسشنامهها تکمیل شده و به دست محقق رسیده است.
روایی و پایایی پرسشنامه
با توجه به اینکه پرسشنامههای مدیریت بحران در خارج از ایران، قابلیت استفاده در کتابخانههای ایران را نداشت؛ در فرایند مصاحبه، شاخصهای ضروری در پرسشنامه اضافه و موارد بیاستفاده حذف گردیده است. لذا، نتایج حاصل از این پرسشنامه بهمنظور نیل به اهداف پژوهش حاضر است. برای اطمینان از مرتبطبودن پرسشهای پرسشنامه با متغیرهای مطرح شده در فرضیهها و پرسشهای پژوهشی، علاوه بر بازنگری پرسشنامه توسط استادان علم اطلاعات و دانششناسی، بین چند تن از متخصصان مدیریت بحران توزیع شده و پرسشهای مبهم و نامربوط تشخیص داده و حذف شدهاند. از این رو، روایی ابزار پژوهش مسجل گردیده است. برای تعیین پایایی، پرسشنامه بین 12 نفر از مدیران پژوهشگاههای مورد نظر و مدیران کتابخانهها (به صورت تصادفی) برای انجام پیشآزمون توزیع گردیده، سپس با استفاده از محاسبۀ ضریب آلفای کرونباخ، قابلیت اعتماد آن مورد سنجش قرار گرفته است. نتایج اندازهگیری آلفای کرونباخ ابعاد زیرمجموعۀ سه نوع بحران، جداگانه محاسبه شده است.
با توجه به نتایج ارائه شده در جدل 1، ضریب آلفای کرونباخ تمامی ابعاد هر سه نوع مدیریت بحران مساوی یا بالای 70% است؛ بنابراین پایایی پرسشنامه تأیید شده است.
یافتههای پژوهش
برای توصیف دادهها از شاخصهای میانگین، میانه، نما و انحراف معیار و برای تحلیل دادهها از تحلیلعامل[1]، تحلیل مسیر[2] و شاخص نیکویی برازش[3] استفاده شده است. برای پاسخ به سؤال اول، توزیع شاخصهای مرکزی و پراکندگی مدیریت بحران درونسازمانی و ابعاد آن، بررسی شده است.
جدول 3. توزیع شاخصهای مرکزی و پراکندگی متغیر مدیریت بحران درونسازمان و ابعاد آن
بحران درون سازمانی |
بُعد فعالیتهای تخصصی |
بعد فردی |
بُعد فرصتهای انگیزشی |
بُعد مدیریتی |
بعد قوانین و مقررات
|
بعد پیشبینیهای ایمنی
|
ابعاد بحران درونسازمانی
شاخصهای مرکزی و پراکندگی |
149.90 |
25.48 |
28.56 |
23.59 |
42.04 |
41.14 |
14.71 |
میانگین |
146.00 |
24.00 |
28.50 |
22.00 |
39.00 |
40.00 |
14.00 |
میانه |
134 |
22 |
28 |
20 |
37 |
39 |
14 |
نما |
23.892 |
6.238 |
5.186 |
5.493 |
8.586 |
7.610 |
3.681 |
انحراف معیار |
110 |
26 |
26 |
23 |
37 |
37 |
16 |
دامنۀ تغییرات |
112 |
15 |
17 |
13 |
26 |
25 |
9 |
حداقل |
222 |
41 |
43 |
36 |
63 |
62 |
25 |
حداکثر |
با توجه به نتایج حاصل در جدول 4، پایینترین امتیاز بحران درونسازمانی 112 و بالاترین 222 است که دامنۀ تغییرات 110 بوده و بیشترین امتیاز تکرار شده، 134 است. امتیاز نیمی از پاسخگویان مساوی یا کمتر از 146 و نیمی دیگر بیش از آن است. متوسط امتیاز نمونۀ آماری، برابر با 149 است. بنابراین، در ارزیابی کلی از متغیر مدیریت بحران درونسازمانی باید اذعان داشت که توزیع این متغیر و ابعاد «فردی»، «فرصتهای انگیزشی»، «مدیریتی»، «قوانین و مقررات» و «پیشبینیهای ایمنی» به توزیع نرمال گرایش دارد. در پاسخ به سؤال اول نیز میتوان گفت که ابعاد مدیریت بحران درونسازمانی در سطح متوسط در کتابخانههای پژوهشگاههای مورد نظر رعایت میشود.
جدول 4. توزیع شاخصهای مرکزی و پراکندگی متغیر مدیریت بحران محیط عملیات برونسازمانی و ابعاد آن
مدیریت بحران محیط عملیات برونسازمانی |
بعدتکنولوژی اطلاعات |
بعد بودجهریزی
|
بعد ارتباطات سازمانی |
ابعاد مدیریت بحران محیط عملیات برونسازمانی
شاخصهای مرکزی و پراکندگی |
70.99 |
16.59 |
29.81 |
24.59 |
میانگین |
70.00 |
18.00 |
30.00 |
25.00 |
میانه |
67 |
19 |
26 |
25 |
نما |
11.013 |
5.345 |
5.947 |
5.558 |
انحراف معیار |
54 |
22 |
30 |
32 |
دامنۀ تغییرات |
44 |
5 |
17 |
8 |
حداقل |
98 |
27 |
47 |
40 |
حد اکثر |
با توجه به جدول 5، پایینترین امتیاز مدیریت بحران محیط عملیات برونسازمانی44 و بالاترین آن98 است که دامنۀ تغییرات 54 و بیشترین امتیاز تکرار شده، 67 و امتیاز نیمی از پاسخگویان مساوی یا کمتر از 70 و نیمی دیگر بیش از آن است و متوسط امتیاز نمونۀ آماری 70 است. لذا در ارزیابی کلی از متغیر مدیریت بحران محیط عملیات برونسازمانی میتوان گفت که توزیع این متغیر و ابعاد «تکنولوژی اطلاعات»، «بودجهریزی» و «ارتباطات سازمانی» به توزیع نرمال گرایش دارد. بنابراین، در پاسخ سؤال دوم پژوهش میتوان اذعان داشت که ابعاد مدیریت بحران محیطعملیاتبرونسازمانی در کتابخانههای پژوهشگاهها در سطح متوسط رعایت میشود.
جدول 5. توزیع شاخصهای مرکزی و پراکندگی متغیر مدیریت بحران برونسازمانی و ابعاد آن
مدیریت بحران برونسازمانی |
بُعد ساختمان وتجهیزات |
بُعد مسایل سیاسی و اقتصادی جامعه |
ابعاد مدیریت بحران برونسازمانی شاخصهای مرکزی و پراکندگی |
49.90 |
13.88 |
36.02 |
میانگین |
48.50 |
14.00 |
35.00 |
میانه |
51 |
15 |
33 |
نما |
8.936 |
3.133 |
6.928 |
انحراف معیار |
50 |
16 |
42 |
دامنۀ تغییرات |
30 |
7 |
16 |
حداقل |
80 |
23 |
58 |
حداکثر |
با توجه به جدول 6، پایینترین امتیاز بحران برونسازمانی30 و بالاترین 80 است و دامنۀ تغییرات 50 و بیشترین امتیاز تکرار شده، 51 و امتیاز نیمی از پاسخگویان مساوی یا کمتر از 48 و نیمی دیگر بیش از آن است. متوسط امتیاز نمونه آماری 49 است. بنابراین در ارزیابی کلی از متغیر مدیریت بحران برونسازمانی باید اذعان داشت که توزیع این متغیر و ابعاد «مسائل سیاسی و اقتصادی جامعه» و«ساختمان و تجهیزات» به توزیع نرمال گرایش دارد و در پاسخ به سؤال سوم پژوهش نیز میتوان گفت که ابعاد «مدیریت بحران برونسازمانی» در کتابخانههای مورد پژوهش در سطح متوسط رعایت میشود.
الگوهای بومی مدیریت بحران در کتابخانههای پژوهشگاههای مورد نظر
در این پژوهش دو الگو پیشنهاد شده که الگوی اول، ارتباط مدیریت بحران درونسازمانی (متغیر مستقل) با مدیریت بحران برونسازمانی (متغیر وابسته) و الگوی
دوم، ارتباط مدیریت بحران درونسازمانی (متغیر مستقل) با مدیریت بحران محیط عملیات برونسازمانی (متغیر وابسته) را نشان میدهد. دادههای تجربی با تأکید بر تحلیل عامل و تحلیل مسیر طراحی و سپس برازش الگوها انجام شده و شاخصهای مربوط به نیکویی برازش و خطاهای اندازهگیری به دست آمده است. برای هر الگو پنج شاخص تاکر- لوئیز[1] (شاخص برازش غیرنرم[2])، بونت- بنتلر[3] (شاخص برازش نرمشده[4])، هولتر[5]، ریشه خطای میانگین مجذورات تقریب[6] و شاخص نیکویی برازش اندازهگیری شده است.
[1]. Tucker- Lewis Index(TLI).
[2]. Non-Normed Fit Index(NNFI).
[3]. Bentler-Bonett Index(BBI).
[4]. Normed Fit Index(NFI).
[5]. Hoelter Index(HI).
[6]. Root Mean Square Error of Approximation (RMSE).
شکل 1، الگوی ارتباط ابعاد مدیریت بحران درونسازمانی (X) شاملx1 «بُعد فردی»، x2 «بُعد فرصتهای انگیزشی»، x3 «بعد مدیریتی»، x4 «بعد قوانین و مقررات»، x5 «بعد پیشبینیهای ایمنی»، x6 «بعد فعالیتهای تخصصی»، بهعنوان متغیر مستقلبا ابعاد مدیریت بحران برونسازمانی (y) شاملy1.1 «بُعد ساختمان و تجهیزات»، y1.2 «بُعد مسایل اقتصادی و سیاسی جامعه»، به عنوان متغیر وابسته را نشان میدهد. میزان لامبدا (بارگذاری یا تأثیر) متغیر پنهان بیرونی ابعاد مدیریت بحران درونسازمانی (X) شاملx1 «بعد فردی» 53/0، x2 «بعد فرصتهای انگیزشی» 86/0، x3 «بعد مدیریتی» 73/0، x4 «بعد قوانین و مقررات» 82/0، x5 «بعد پیشبینیهای ایمنی» 60/0، x6 «بعد فعالیتهای تخصصی» 57/0 است که از تجمیع آنها، مدیریت بحران درونسازمانی شکل میگیرد و در مجموع 75/0 ضریب تأثیرگذاری دارد (75% از تغییرات متغیر وابسته مدیریت بحران برونسازمانی توسط این شاخصها پوشش داده شده و بقیه موارد توسط سایر متغیرها پیشبینی میشود). بعد «فرصتهای انگیزشی»، بالاترین شدت و «بعد فردی» کمترین شدت را نشان میدهد. رابطه بین دو متغیر مستقیم است و با افزایش ابعاد مدیریت بحران درونسازمانی، ابعاد مدیریت بحران برونسازمانی افزایش مییابد و برعکس. بیشترین تأثیر را بُعد «فرصتهای انگیزشی» بر بُعد «ساختمان و تجهیزات» دارد. میزان لامبدای متغیر پنهان درونی مدیریت بحران برونسازمانی (y) شامل y1.1 «بُعد ساختمان و تجهیزات» 91/0، y1.2 «بُعد مسایل اقتصادی و سیاسی جامعه» 56/0 است که از تجمیع این شاخصها مدیریت بحران برونسازمانی شکل میگیرد. مقدار«شاخص نیکویی برازش» 91/0 است؛ لذا این مدل، برازش قابل قبولی با واقعیت دارد. میزان ضریب بهدست آمده، بیانگر اثر مستقیم مدیریت بحران درونسازمانی بر مدیریت بحران برونسازمانی است.
جدول 6. شاخصهای مرتبط با برازش الگوی اول مدیریت بحران
شاخص |
میزان |
تفسیر |
تاکر- لوئیز (شاخص برازش غیرنرم) |
90/0 |
برازش عالی (ملاک بیش از90/0) |
بونت- بنتلر (شاخص برازش نرمشده) |
90/0 |
برازش عالی (ملاک بیش از90/0) |
هولتر |
71/0 |
برازش عالی (ملاک بیش از 70/0) |
ریشه خطای میانگین مجذورات تقریب |
031/0 |
برازش عالی (ملاک کمتر یا مساوی 05/0) |
شاخص نیکویی برازش |
91/0 |
برازش عالی (ملاک بیش از90/0) |
با توجه به جدول 13، پنج شاخص نیکویی برازش و برازش الگوی شماره 1 از یکسو و دادههای تجربی از سوی دیگر، تأیید شده است. لذا، انطباق مطلوبی بین الگوی ساختاری شده با دادههای تجربی فراهم گردیده است. الگوی پیشنهادی شماره 1، از برازش کاملی برخوردار است زیرا شاخص برازش غیرنرم تاکر- لوئیز (90/0)و شاخص برازش نرم شده بونت بنتلر (90/0)، مساوی 90/0 است. شاخص هولتر (71/0) بالاتر از 70/0 است که برازش مطلوب را نشان میدهد. ریشۀ خطای میانگین مجذورات تقریب 031/0، کمتر از 05/0 بوده و معرف برازش مدل طراحی شده است.
شکل 2، الگوی ارتباط ابعاد مدیریت بحران درونسازمانی (X) شاملx1 «بُعد فردی»، x2 «بُعد فرصتهای انگیزشی»، x3 «بعد مدیریتی»، x4«بعد قوانین و مقررات»، x5«بُعد پیشبینیهای ایمنی»، x6 «بعد فعالیتهای تخصصی»، به عنوان متغیر مستقل با ابعاد بحرانهای محیط عملیات برونسازمانی (y) شامل y1 «بعد تکنولوژی اطلاعات»، y2 «بعد بودجهریزی» y3 «بعد ارتباطات سازمانی»، به عنوان متغیر وابسته را نشان میدهد. میزان لامبدا (میزان بارگذاری یا تأثیر) متغیر پنهان بیرونی ابعاد مدیریت بحران درونسازمانی (X) شامل x1 «بعد فردی» 49/0، x2 «بعد فرصتهای انگیزشی» 83/0، x3 «بعد مدیریتی» 72/0، x4 «بعد قوانین و مقررات» 78/0، x5 «بعد پیشبینیهای ایمنی» 67/0، x6 «بعد فعالیتهای تخصصی» 65/0 است که از تجمیع این شاخصها متغیر مدیریت بحران درونسازمانی شکل میگیرد و در مجموع 81/0- ضریب تأثیرگذاری دارد (81% از تغییرات متغیر وابسته بحرانهای محیط عملیات به وسیلۀ مجموعهای از این شاخصها پوشش داده شده و بقیۀ موارد پیشبینی، بهوسیلۀ سایر متغیرها پیشبینی میشود). «بعد فرصتهای انگیزشی» بالاترین شدت و «بعد فردی» کمترین شدت را نشان میدهد. بنابراین، رابطه بین دو متغیر معکوس است و با افزایش ابعاد مدیریت بحران درونسازمانی، بحرانهای محیط عملیات برونسازمانی کاهش مییابد. بیشترین اثر معکوس بر روی «بعد بودجهریزی» است. میزان لامبدای متغیر پنهان درونی برای بحرانهای محیط عملیات برونسازمانی (y) شامل y1 «بعد تکنولوژی اطلاعات» 23/0، y2 «بعد بودجهریزی» 91/0-، y3 «بعد ارتباط سازمانی» 49/0- است که از تجمیع این شاخصها «بحرانهای محیط عملیات برونسازمانی» شکل میگیرد. «شاخص نیکویی برازش» این الگو 92/0 است. بنابراین، این الگو برازش قابل قبولی با واقعیت دارد. ضریب بهدست آمده بیانگر اثر معکوس مدیریت بحران درونسازمانی بر مدیریت بحران محیط عملیات برونسازمانی است. این الگو بیانگر این است که بیشترین اثر را «بعد فرصتهای انگیزشی» و «بعد قوانین و مقررات» در متغیر مدیریت بحران درونسازمانی بر «بعد بودجهریزی» در متغیر مدیریت بحران محیط عملیات برونسازمانی دارند.
جدول 7. شاخص های مرتبط با برازش الگوی دوم مدیریت بحران
شاخص |
میزان |
تفسیر |
تاکر- لوئیز (شاخص برازش غیرنرم) |
91/0 |
برازش عالی (ملاک بیش از90/0) |
بونت- بنتلر (شاخص برازش نرمشده) |
91/0 |
برازش عالی (ملاک بیش از90/0) |
هولتر |
71/0 |
برازش عالی (ملاک بیش از 70/0) |
ریشه خطای میانگین مجذورات تقریب |
029/0 |
برازش عالی (ملاک کمتر یا مساوی 05/0) |
شاخص نیکویی برازش |
92/0 |
برازش عالی (ملاک بیش از90/0) |
با توجه به جدول 14، پنج شاخص نیکویی برازش و برازش الگوی شماره 2 از یکسو و دادههای تجربی از سوی دیگر، تأیید شده است. بنابراین، انطباق مطلوبی بین الگوی ساختاری شده با دادههای تجربی فراهم گردیده و برازش مطلوب، معرف الگویابی معادلات ساختاری با توجه به تأثیر مدیریت بحران درونسازمانی بر مدیریت بحران محیط عملیات برونسازمانی است. الگوی پیشنهادی شماره 2، از برازش کاملی برخوردار است زیرا شاخص برازش غیرنرم تاکر- لوئیز(91/0) و شاخص برازش نرم شده بونت بنتلر (91/0)، بالاتر از 90/0 است. شاخص هولتر (71/0) بالاتر از 70/0 است، نیز ریشه خطای میانگین مجذورات تقریب (029/0)، کمتر از 05/0 بوده و معرف برازش مدل محقق است.
نتیجهگیری
در پژوهش حاضر، چگونگی رویارویی کتابخانههای پژوهشگاههای وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری با سه دسته بحران برونسازمانی، درونسازمانی و محیط عملیات برونسازمانی بررسی شده، سپس دو الگوی بومی در این زمینه ارائه شده است.هر یک از این سه نوع مدیریت بحران دارای ابعاد مختلفی است که نتایج نشان داده ابعاد زیرمجموعه هر سه دستۀ مدیریت بحران، در حد متوسط در کتابخانههای مورد نظر رعایت میشود. الگوی اول حاکی از ارتباط مستقیم مدیریت بحران درونسازمانی با مدیریت بحران برونسازمانی است و بیشترین تأثیر را بُعد «فرصتهای انگیزشی» بر بُعد «ساختمان و تجهیزات» دارد. چنان که در الگوی ارائه شده در پژوهش «احمدی و همکاران» (Ahmadi et al, 2012) نیز به ایجاد انگیزش در کارمندان برای اجرای مدیریت بحران تأکید شده است. به جهت این که مقدار «شاخص نیکویی برازش» الگوی اول 91/0 است، این مدل، برازش قابل قبولی با واقعیت دارد. الگوی دوم، رابطه معکوس مدیریت بحران درونسازمانی (متغیر مستقل) با مدیریت بحران محیط عملیات برونسازمانی (متغیر وابسته) را نشان میدهد. این الگو بیانگر آن
است که هر چه «بعد فرصتهای انگیزشی» و «بعد قوانین و مقررات» افزایش یابد، «بعد بودجهریزی» کاهش مییابد. این امر در نتایج پژوهش «روزنتال و همکاران» (Rosenthal et al, 2003) نیز مشاهده شده که بروکراسی و قوانین دست و پاگیر سازمان بر فرایند اجرای مدیریت بحران تأثیر معکوس دارد و روند تأمین هزینه و بودجهبندی صحیح را در تمام مراحل طول بحران (پیش از بحران، حین بحران و پس از بحران) دچار خدشه میکند. با توجه به نتایج حاصل از پژوهش حاضر، بهتر است مدیران کتابخانههای پژوهشگاههای مورد نظر با توجه به این که بالاترین مسئولیت در زمینه پژوهش و توسعۀ تحقیق را بر عهده دارند، اصول و الگوی بومی مدیریت بحران را در آییننامه خود بگنجانند و به پیشگیری و کنترل بحرانهای طبیعی و سازمانی بپردازند و انگیزۀ لازم برای اجرای آن را در میان کارمندان خود ایجاد کنند. همچنین، طبق نتایج این پژوهش، اولویت اول، مدیریت بحرانهای برون سازمانی، سپس بحرانهای محیط عملیات برونسازمانی و در نهایت بحرانهای درونسازمانی است.