نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی کارشناسی ارشد کتابداری و اطلاعرسانی دانشگاه فردوسی مشهد
2 عضو هیئت علمی گروه کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاه فردوسی مشهد
چکیده
کلیدواژهها
مقدمه
در دنیای کنونی، متخصصان و پژوهشگران ناگزیر از برقراری ارتباطهای بیشتر و بهرهگیری از پدیدة «همکاری علمی»[1] و روی آوردن به «تألیف مشترک»[2] هستند، زیرا یک فرد بندرت میتواند تمامی تخصص، مهارت، منابع و امکانات لازم برای پژوهش در موضوعی خاص را در اختیار داشته باشد. همکاری علمی مزایا و فواید زیادی دارد. «هارت»[3] (2000) مزایای همکاری علمی را ارتقای کیفیت مقاله، استفاده از تخصص و مهارت نویسنده همکار، ارائه ایدههای جدید و با ارزش توسط نویسنده همکار، افزایش انتشارات علمی و یادگیری از نویسنده همکار برشمرده است.
در چند دهه اخیر، انتشار مقالههای علمی حاصل تلاش مشترک دو و یا چند نویسنده، گسترش روزافزون یافته است. پدیدة «تألیف مشترک» یا «همکاری در تألیف»، فرایندی را شامل می شود که طی آن دو یا چند نویسنده برای خلق یک اثر علمی، با اتخاذ یکی از شیوههای همکاری، منابع و استعدادهای خود را به اشتراک میگذارند و با هم همکاری میکنند (امیری، 1383). از آنجا که «تألیف مشترک» یکی از جنبههای قابل لمس همکاری علمی است، اغلب تألیف مشترک به عنوان شاخصی برای سنجش آن در نظر گرفته می شود. با وجود افزایش روزافزون تعداد مطالعات درباره همکاریهای علمی در خارج، پژوهشی که به طور اخص به بررسی این پدیده و ویژگیهای آن در جامعه علمی دانشگاههای ایران بپردازد، تاکنون انجام نگرفته است. پژوهش حاضر نقطه آغازی برای اینگونه مطالعات در ایران است.
بیان مسئله
همزمان با ظهور پدیده جهانی شدن و رشد فزاینده ارتباطهای اجتماعی در گستره جهانی و گرایش پژوهشگران به سنجش تولیدات علمی و علمسنجی، موضوع همکاری به عنوان جنبهای شاخص و مهم از پژوهش و تولید علمی، اهمیت خاصی یافته است. همکاری اغلب با مسائلی پیچیده از قبیل تغییر سریع فناوری، پیدایش و ظهور شبکههای ارتباطی مختلف، اینترنت و نیز رشد پویای دانش و افزایش حوزههای بسیار تخصصی علوم و نظایر آن مواجه است. به نظر میرسد تخصصگرایی متخصصان در عرصة علم، ضرورت همکاری برای اشتراک دانش، مهارتها و منابع مورد نیاز در پژوهش را آشکار میکند. از این رو، بررسی همکاری علمی اعضای هیئت علمی دانشگاهها به عنوان یکی از مؤلفههای اصلی تولید اطلاعات علمی، اهمیت ویژهای دارد.
پرسشهای اساسی
پرسش شماره1. وضعیت همکاری علمی بین اعضای هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد در چهار حوزة علوم پایه، مهندسی، کشاورزی و علوم انسانی چگونه است؟
پرسش شماره 2. از لحاظ میزان نسبت تولیدات مشترک به کل تولیدات در میان چهار حوزة مورد بررسی تفاوتی معنادار وجود دارد؟
پرسش شماره3. نسبت تولیدات مشترک در کدام حوزهها بیشتر است؟
جامعه آماری
جامعة آماری پژوهش را 448 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد تشکیل میدهند که در یک دوره 6 ساله (از 1377 تا 1379 و از 1381 تا 1384) عضو هیئت علمی این دانشگاه بوده و تولید علمی داشتهاند. این گروه از طریق بررسی پژوهشنامههای دانشگاه، از میان تمام اعضای هیئت علمی دانشگاه شناسایی شدند، بدین صورت که تمام کسانی که نام آنها در پژوهشنامههای دانشگاه آمده بود و حداقل سه مورد تولید علمی در دورة مورد نظر این پژوهش داشتند، به عنوان جامعه آماری انتخاب شدند. بنابراین، این پژوهش میزان تولیدات مشترک در تولیدات علمی این گروه را بررسی نموده است.
منابع، ابزار و مراحل گردآوری اطلاعات
منبع اصلی اطلاعات در این پژوهش، پژوهشنامههای معاونت پژوهشی دانشگاه فردوسی مشهد، شامل 6 کتاب هستند. این منابع عبارتند از:
دادههای این پژوهش از طریق تهیه و تکمیل یک پرسشنامه محقق ساخته که به بررسی متغیرهای مورد نظر در جامعه پژوهش می پردازد، جمعآوری شد. این پرسشنامه با عنوان پرسشنامه استخراج اطلاعات (تولیدات علمی مشترک)، توسط خود محقق تکمیل شده و طی جدولهایی میزان تولیدات علمی مشترک جامعه مورد نظر را بررسی و از طریق آن به سؤالهای پژوهش حاضر پاسخ داده شده است. ابتدا قرار بود این پرسشنامه توسط اعضای هیئت علمی تکمیل شود، اما به دلیل مشکلات موجود، پژوهشگر اطلاعات این پرسشنامه را از راههای مختلف جمعآوری و آنها را تکمیل نموده است. بنابراین، پس از شناسایی جامعة پژوهش، یعنی افرادی که در دوره مورد نظر تولید علمی داشتند، تکمیل پرسشنامهها توسط محقق و با استفاده از اطلاعات موجود در پژوهشنامههای دانشگاه، آغاز شد.
روایی و پایایی ابزار اندازهگیری
به منظور سنجش روایی از طریق اعتبارسنجی پرسشنامه، از دیدگاههای تعدادی از متخصصان و اعضای هیئت علمی دانشگاهها (5 نفر از هیئت علمی گروه کتابداری، 3 نفر از گروه روانشناسی و گروه علوم تربیتی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه فردوسی مشهد و یک نفر از استادان گروه جامعهشناسی دانشگاه مازندران) در تصحیح پرسشنامهها استفاده گردید. همچنین اطلاعات به دست آمده از پژوهشنامههای معاونت پژوهشی با اطلاعات موجود در سایت دانشگاه تطبیق داده شد که در برخی موارد اشکالهایی دیده و اصلاح گردید.
روش پژوهش
پژوهش حاضر از نوع کتابخانهای و پیمایشی است و وضعیت همکاری علمی در اعضای هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد در چهار حوزة موضوعی مختلف را بررسی نموده است. با توجه به پیشینه مرور شده و اینکه در اغلب پژوهشها برای سنجش میزان همکاری از شاخص «تألیف مشترک» استفاده شده، در این پژوهش نیز از همین شاخص استفاده شده است. طبق نظر «کتز و مارتین»[4] (1997) شاخص «تألیف مشترک» تغییرناپذیر و تحقیقپذیر است، دسترسی به دادههای یکسان را در پژوهشهای مختلف فراهم میسازد و نسبتاً یک روش ارزان و عملی برای اندازهگیری همکاری است. همچنین بسیاری از پژوهشگران نظیر «کیم»[5] (2006)، «ونگ و همکاران»[6] (2005)، «گوپتا و داون»[7] (2003) و دیگران «تألیف مشترک» را به عنوان مقیاسی رایج و مورد قبول در پژوهشهای خود به کار بردهاند. تولیدات مورد بررسی در این پژوهش عبارتند از:
1. کتابهای مشترک: شامل سه نوع کتاب تألیفی، ترجمه و گردآوری شده به صورت مشترک.
2 . مقالههای مشترک: شامل مقالههای ـ تألیفی و ترجمهای ـ مجلههای فارسی و غیرفارسی و نیز مقالههای ارائه شده در همایشهای داخلی و خارجی به صورت مشترک.
3 . طرحهای پژوهشی مشترک: شامل طرحهای پایان یافته و در حال اجرای مشترک.
روشهای آماری برای بررسی و تحلیل دادهها
دادههای گردآوری شده در این پژوهش که از طریق پرسشنامه جمعآوری شدهاند، به دو شکل «ارائه دادهها» (آمار توصیفی) و «تحلیل دادهها» (آمار تحلیلی) بررسی و تجزیه و تحلیل گردیده است. در همین رابطه، از نرمافزارهای آماری Excel و SPSS استفاده شده است. در پرسش اول، از آمار توصیفی به میزان زیادی بهره گرفته شد. در پرسش دوم، برای بررسی تفاوت معنادار میان 4 حوزه در رابطه با میزان همکاری علمی، از آزمون «مجذور کای»[8] (آزمون همگونی) و در پرسش سوم برای شناسایی حوزهای که نسبت همکاری بیشتری داشته است از آزمون «مقایسه نسبتها» استفاده شده است.
ارائه دادهها
در این بخش، به سه سؤال اصلی این پژوهش پاسخ داده میشود:
پرسش شماره1. وضعیت همکاری علمی بین اعضای هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد در چهار حوزة علوم پایه، مهندسی، کشاورزی و علوم انسانی چگونه است؟
1-1) وضعیت همکاری علمی در حوزة علوم پایه
حوزة علوم پایه شامل دو دانشکدة علوم پایه و دانشکدة علوم ریاضی است. در جدول1، اطلاعات مربوط به تعداد اعضای هیئت علمی حوزة علوم پایه ارائه شده است.
جدول1. توزیع و درصد فراوانی تعداد اعضای هیئت علمی در حوزة علوم پایه
افراد دارای همکاری علمی |
افراد دارای تولید علمی |
تعداد اعضای هیئت علمی حوزه (کل افراد) |
|||
(74/65%) |
71 |
(44/69%) |
75 |
نسبت به کل حوزه |
دانشکده علوم پایه (102 نفر ) |
(66/94%) |
(100%) |
نسبت به هر دانشکده |
|||
(55/30%) |
33 |
(55/30%) |
33 |
نسبت به کل |
دانشکده ریاضی ( 47 نفر ) |
(100%) |
(100%) |
نسبت به هر دانشکده |
|||
104 (29/96%) |
108 (100%) |
کل حوزه علوم پایه (149 نفر ) |
بررسی دادههای جدول 1 نشان میدهد در حوزة علوم پایه از مجموع 149 نفر عضو هیئت علمی، 108 نفر در دورة پژوهش حاضر دارای تولیدات علمی بوده اند که از این میان 104 نفر (29/96%) تولیدات مشترک نیز داشتهاند. همچنین از کل افراد دارای تولید علمی در حوزة علوم پایه، حدود 44/69 % در دانشکدة علوم پایه و 55/30% در دانشکدة علوم ریاضی و از کل افراد دارای تولید علمی در حوزة علوم پایه، حدود 74/65% در دانشکدة علوم پایه و 55/30% در دانشکدة علوم ریاضی دارای همکاری علمی هستند.
اما دادههای مرتبط با هر دانشکده نشان میدهد از میان 75 نفر عضو هیئت علمی دارای تولید علمی در دانشکدة علوم پایه، 71 نفر (66/94%) تولیدات مشترک (همکاری علمی) داشته اند. اما در دانشکدة ریاضی، تمام افرادی که تولید علمی داشتهاند، 33 نفر (100%) در همکاری علمی نیز سهیم بودهاند. در مجموع، دادههای جدول 1 نشان دهندة آن است که در میان اعضای هیئت علمی حوزة علوم پایه، همکاری علمی امری ملموس و شناخته شده است و کار گروهی در میان اعضای هیئت علمی این حوزه جایگاهی شاخص دارد. اما دادههای به دست آمده در جدول 2 نشان میدهد در مجموع در حوزة علوم پایه تعداد 310 مقالة مشترک، 22 کتاب مشترک و 337 طرح پژوهشی مشترک در طول دورة پژوهش به دست آمده است که حاکی از 46/40% همکاری علمی در مقاله ها، 68/22% همکاری علمی در کتابها و 66/35 % همکاری علمی در طرحهای پژوهشی است. در مجموع، از میان 1808 تولید علمی منتشر شده در این حوزه، 669 مورد (002/37 %) حاصل همکاری علمی افراد است.
جدول 2. توزیع و درصد فراوانی و درصد فراوانی تعداد کل منابع تولید شده
به صورت انفرادی و مشترک حوزة علوم پایه نسبت به کل حوزه
تعداد کل تولیدات مشترک |
تعداد کل تولیدات علمی |
تعداد کل طرحهای مشترک |
تعداد کل طرحهای پژوهشی |
تعداد کل کتابهای مشترک |
تعداد کل کتابها |
تعداد کل مقاله های مشترک |
تعداد کل مقاله ها |
تولیدات علمی
حوزه |
480 (54/26%) |
1241 (63/68%) |
226 (14/28%) |
652 (99/68%) |
10 (30/10%) |
44 (36/45%) |
244 (85/31%) |
544 (01/71%) |
دانشکده علوم پایه |
189 (45/10%) |
545 (14/30%) |
111 (74/11%) |
270 (57/28%) |
12 (37/12%) |
53 (63/54%) |
66 (61/8%) |
222 (98/28%) |
دانشکده ریاضی |
669 (002/37%) |
1808 (100%) |
337 (66/35 %) |
945 (100%) |
22 (68/22%) |
97 (100%) |
310 (46/40%) |
766 (100%) |
حوزه علوم پایه (مجموع) |
بررسی اعداد به دست آمده مربوط به دانشکدههای حوزة علوم پایه طبق جدول 3، نشان میدهد در دانشکده علوم از کل 544 مقالة تولید شده، 244 مقاله (17/41%)، از 44 کتاب تولید شده 10 کتاب مشترک (72/22%) و از 625 طرح پژوهشی تولید شده، 226 طرح پژوهشی مشترک (66/34%) حاصل همکاری علمی است.
همچنین بررسی اعداد به دست آمده مربوط به دانشکده علوم ریاضی، از 222 مقالة تولید شده 66 مقالة مشترک (72/29%)، از 53 کتاب انتشاریافته 12 کتاب مشترک (64/22%) و از 270 طرح پژوهشی تولید شده 111 طرح پژوهشی مشترک (11/41 %) حاصل همکاری علمی است.
جدول 3. توزیع و درصد فراوانی تعداد کل منابع تولید شده به صورت انفرادی و مشترک
نسبت به دانشکده های حوزة علوم پایه
تعداد کل تولیدات مشترک |
تعداد کل تولیدات علمی |
تعداد کل طرحهای مشترک |
تعداد کل طرحهای پژوهشی |
تعداد کل کتابهای مشترک |
تعداد کل کتابها |
تعداد کل مقاله های مشترک |
تعداد کل مقاله ها |
تولیدات علمی
حوزه |
480 (67/38%) |
1241 (100%) |
226 (66/34%) |
652 (100%) |
10 (72/22%) |
44 (100%) |
244 (17/41%) |
544 (100%) |
دانشکده علوم پایه |
189 (67/36%) |
545 (100%) |
111 (11/41%) |
270 (100%) |
12 (64/22%) |
53 (100%) |
66 (72/29%) |
222 (100%) |
دانشکده ریاضی |
1-2) وضعیت همکاری علمی در حوزة مهندسی
دومین حوزه، حوزة مهندسی است که تنها یک دانشکدة مهندسی را در بر میگیرد. در جدول 4، اطلاعات مربوط به تعداد اعضای هیئت علمی دارای تولید و همکاری علمی ارائه شده است.
جدول 4. توزیع فراوانی تعداد اعضای هیئت علمی حوزة مهندسی
افراد دارای همکاری علمی |
افراد دارای تولید علمی |
تعداد اعضای هیئت علمی حوزه (کل افراد) |
62 (69/74 %) |
83 (100%) |
حوزه و دانشکدة مهندسی (122 نفر) |
طبق دادههای جدول 4، حوزه و نیز دانشکدة مهندسی دارای مجموعاً 122 نفر عضو هیئت علمی است که از این میان 83 نفر دارای تولید علمی و 62 نفر دارای همکاری علمی بودهاند. در واقع، از میان افرادی که در طول دورة پژوهش تولید علمی داشتهاند، 69/74 % تولیدات علمی مشترک داشتهاند. بنابراین، وضعیت همکاری علمی در تولیدات علمی حوزة مهندسی به صورت ذیل در جدول 5 خلاصه شده است.
جدول5. توزیع فراوانی تعداد کل منابع تولید شده به صورت انفرادی و مشترک در حوزة مهندسی
تعداد کل تولیدات مشترک |
تعداد کل تولیدات علمی |
تعداد کل طرحهای مشترک |
تعداد کل طرحهای پژوهشی |
تعداد کل کتابهای مشترک |
تعداد کل کتابها |
تعداد کل مقاله های مشترک |
تعداد کل مقاله ها |
تولیدات علمی
حوزه |
202 (76/23 %) |
850 (100 %) |
82 (47/15 %) |
530 (100%) |
19 (66/31 %) |
60 (100%) |
101 (84/38 %) |
260 (100%) |
حوزه و دانشکدة مهندسی |
طبق دادههای ارائه شده در جدول 5، چنانکه مشاهده میشود، در مجموع در حوزة مهندسی تعداد 101 مقالة مشترک، 19 کتاب مشترک و 82 طرح پژوهشی مشترک در طول دو دورة پژوهش حاضر به دست آمده است که نشان دهندة 84/38% همکاری علمی در مقاله ها، 66/31% همکاری علمی در کتابها و 47/15% همکاری علمی در طرحهای پژوهشی است. در مجموع، در حوزة مهندسی از میان 850 تولید علمی منتشر شده 202 مورد تولید علمی مشترک یعنی 76/23 % همکاری علمی مشاهده میشود.
1-3) وضعیت همکاری علمی در حوزة کشاورزی
سومین حوزة مورد بررسی، حوزة کشاورزی است که دو دانشکدة دامپزشکی و کشاورزی را در بر میگیرد. طبق روال قبل در جدول 6، اطلاعات مربوط به تعداد اعضای هیئت علمی حوزة کشاورزی به صورت کل، اعضایی که دارای تولید علمی بودهاند و آنهایی که همکاری علمی داشتهاند، ارائه شده است.
جدول 6. توزیع فراوانی تعداد اعضای هیئت علمی حوزة کشاورزی
افراد دارای همکاری علمی |
افراد دارای تولید علمی |
تعداد اعضای هیئت علمی حوزه (کل افراد) |
|||
(14/23%) |
25 |
(77/27%) |
30 |
نسبت به کل حوزه |
دانشکده دامپزشکی (36نفر) |
(33/83%) |
(100%) |
نسبت به هر دانشکده |
|||
(33/58%) |
63 |
(22/72%) |
78 |
نسبت به کل |
دانشکده کشاورزی (108نفر) |
(76/80%) |
(100%) |
نسبت به هر دانشکده |
|||
88 (48/81 %) |
108 (100%) |
کل حوزه کشاورزی (144 نفر ) |
طبق جدول 6، در حوزة کشاورزی از میان 144 نفر عضو هیئت علمی موجود، 108 نفر دارای تولید علمی و از میان این 108 نفر، 88 نفر (48/81 %) دارای همکاری علمی بودهاند. چنانکه مشاهده میشود، از کل جمعیت حوزه دارای تولید علمی،30 نفر(77/27%) به دانشکدة دامپزشکی و 78 نفر (22/72%) به دانشکدة کشاورزی تعلق دارند. اما در رابطه با همکاری علمی، همانطور که در جدول 7 مشاهده میشود، در دانشکدة دامپزشکی از 30 نفر، 25 نفر (33/83%) و در دانشکدة کشاورزی از 78 نفر، 63 نفر (76/80%) همکاری علمی داشتهاند.
جدول 7. توزیع و درصد فراوانی تعداد کل منابع تولید شده به صورت انفرادی و مشترک
در حوزة کشاورزی نسبت به کل حوزه
تعداد کل تولیدات مشترک |
تعداد کل تولیدات علمی |
تعداد کل طرحهای مشترک |
تعداد کل طرحهای پژوهشی |
تعداد کل کتابهای مشترک |
تعداد کل کتابها |
تعداد کل مقاله های مشترک |
تعداد کل مقاله ها |
کل منابع
حوزه |
184 (85/13%) |
324 (39/24%) |
115 (62/13%) |
197 (34/23%) |
3 (72/2%) |
9 (18/8%) |
66 (64/17%) |
118 (55/31%) |
دانشکده دامپزشکی |
387 (14/29%) |
994 (84/74%) |
202 (93/23%) |
647 (65/76%) |
50 (45/45%) |
101 (81/91%) |
135 (09/36%) |
256 (44/68%) |
دانشکده کشاورزی |
571 (99/42 %) |
1328 (100 %) |
317 (55/37 %) |
844 (100 %) |
53 (18/ 48 %) |
110 (100 %) |
201 (74/53 %) |
374 (100 %) |
حوزه کشاورزی (مجموع) |
طبق دادههای به دست آمده در جدول 7، چنانکه مشاهده میشود، در مجموع در حوزة کشاورزی تعداد 201 مقالة مشترک، 53 کتاب مشترک و 317 طرح پژوهشی مشترک در طول دو دورة پژوهش حاضر به دست آمده که نشان میدهد 74/53 % مقاله حاصل همکاری علمی، 18/ 48 % کتاب حاصل همکاری علمی و 55/37 % طرح پژوهشی حاصل همکاری علمی است.
طبق جدول 8، بررسی دادههای به دست آمده مربوط به دانشکدة دامپزشکی نشان میدهد در این دانشکده از 118مقالة تولید شده، 66 مقالة مشترک (93/55 %)، از 9 کتاب تولید شده، 3 کتاب مشترک (33/33%) و از 197 طرح پژوهشی تولید شده 115 طرح پژوهشی مشترک (37/58%) حاصل همکاری علمی بودهاند. به طور کل، در این دانشکده از مجموع 324 عنوان تولید علمی، 184 مورد (79/56 %) حاصل همکاری علمی بودهاند.
جدول 8. توزیع و درصد فراوانی تعداد کل منابع تولید شده
به صورت انفرادی و مشترک در حوزة کشاورزی نسبت به هر دانشکده
تعداد کل تولیدات مشترک |
تعداد کل تولیدات علمی |
تعداد کل طرحهای مشترک |
تعداد کل طرحهای پژوهشی |
تعداد کل کتابهای مشترک |
تعداد کل کتابها |
تعداد کل مقاله های مشترک |
تعداد کل مقاله ها |
کل منابع
حوزه |
184 (79/56 %) |
324 (100 %) |
115 (37/58 %) |
197 (100 %) |
3 (33/33 %) |
9 (100 %) |
66 (93/55 %) |
118 (100 %) |
دانشکده دامپزشکی |
387 (97/38 %) |
994 (100 %) |
202 (22/31 %) |
647 (100 %) |
50 (50/49 %) |
101 (100 %) |
135 (73/52 %) |
256 (100 %) |
دانشکده کشاورزی |
بررسی دادههای به دست آمده مربوط به دانشکده کشاورزی (جدول 8) نیز نشان میدهد از 256 مقالة تولیدی، 135 مقالة مشترک (73/52 %)، از 101 کتاب تولید شده 50 کتاب مشترک (50/49%) و از مجموع 647 طرح پژوهشی انجام شده، 202 طرح پژوهشی مشترک (22/31 %) نتیجة همکاری علمی بودهاند. به طور کل، از مجموع 994 عنوان تولید علمی 387 مورد (97/38 %) حاصل همکاری علمی بودهاند.
1-3 ) وضعیت همکاری علمی در حوزة علوم انسانی
آخرین حوزة مورد بررسی حوزة علوم انسانی است که پنج دانشکدة ادبیات و علوم انسانی، الهیات، علوم اداری و اقتصادی، علوم تربیتی و روانشناسی و دانشکدة تربیت بدنی را شامل میشود. طبق جدول 9، تعداد کل اعضای هیئت علمی در این حوزة 266 نفر میشود که از این میان 149 نفر دارای تولید علمی در طول دورة پژوهش و 87 نفر (38/58%) دارای همکاری علمی بودهاند.
مقایسة دادههای مربوط به تعداد اعضای هیئت علمی با سایر حوزهها نشان میدهد، حوزة علوم انسانی بیشترین تعداد هیئت علمی و نیز بیشترین تعداد دانشکدة زیر مجموعه را دارد. با وجود این، مقایسة ارقام مربوط به درصد افرادی که در تولید علمی و نیز در همکاری علمی شرکت داشتهاند، نشان میدهد اعضای هیئت علمی این حوزه در تولید علم ونیز همکاری علمی نسبت به سایر حوزهها مشارکت کمتری داشتهاند.
جدول 9. توزیع فراوانی تعداد اعضای هیئت علمی حوزة علوم انسانی
افراد دارای همکاری علمی |
افراد دارای تولید علمی |
تعداد اعضای هیئت علمی حوزه (کل افراد) |
|||
(83/24%) |
37 |
(30/46%) |
69 |
نسبت به کل حوزه |
دانشکده ادبیات (109 نفر) |
(62/53%) |
(100%) |
نسبت به هر دانشکده |
|||
(38/7%) |
11 |
(10/16%) |
24 |
نسبت به کل حوزه |
دانشکده الهیات (51 نفر) |
(83/45%) |
(100%) |
نسبت به هر دانشکده |
|||
(08/12%) |
18 |
(10/16%) |
24 |
نسبت به کل حوزه |
دانشکده علوم اداری (51 نفر) |
(75%) |
(100%) |
نسبت به هر دانشکده |
|||
(73/10%) |
16 |
(75/12%) |
19 |
نسبت به کل حوزه |
دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی (35 نفر) |
(21/84%) |
(100%) |
نسبت به هر دانشکده |
|||
(35/3%) |
5 |
(72/8%) |
13 |
نسبت به کل حوزه |
دانشکده تربیت بدنی (20 نفر) |
(46/38%) |
(100%) |
نسبت به هر دانشکده |
|||
87 (38/58 %) |
149 (100%) |
حوزه علوم انسانی (266 نفر) |
طبق جدول 9، از مجموع 149 نفر دارای تولید علمی در کل حوزة علوم انسانی 69 نفر (30/46%) افراد متعلق به دانشکدة ادبیات، 24 نفر (10/16%) متعلق به دانشکدة الهیات و 24 نفر (10/16%) متعلق به دانشکدة علوم اداری بودهاند. همچنین، از کل حوزه، 19 نفر (75/12%) متعلق به دانشکدة علوم تربیتی و روانشناسی و 13 نفر به دانشکدة تربیت بدنی (72/8%) تعلق داشتهاند.
اما برای سنجش میزان همکاری علمی در هر دانشکده در این حوزه، درصدهای هر دانشکده محاسبه شد. دادهها نشان میدهد از مجموع 69 نفر عضو هیئت علمی در دانشکدة ادبیات تنها 37 نفر (62/53%) همکاری علمی داشتهاند. همچنین، در دانشکدة الهیات از مجموع 24 نفر، 11 نفر (83/45%)؛ در دانشکدة علوم اداری از مجموع 24 نفر، 18 نفر (75%)؛ در دانشکدة علوم تربیتی از مجموع 19 نفر، 16 نفر (21/84%) و در دانشکدة تربیت بدنی از مجموع 13 نفر، 5 نفر (46/38%) همکاری علمی داشتهاند. بدین ترتیب، مشاهده میشود که از لحاظ جمعیتی، دانشکدة علوم تربیتی و پس از آن دانشکدة علوم اداری نسبت به سایر دانشکدهها بیشترین حجم افراد دارای همکاری علمی را دارند. بررسی میزان تولیدات علمی و تولیدات مشترک در حوزة علوم انسانی با توجه به جدول 10، به طور کل از 97/3 % مقالة حاصل از همکاری علمی ، 79/14 % کتاب حاصل از همکاری علمی و 74/27 % طرح پژوهشی حاصل از همکاری علمی حکایت دارد.
جدول 10. توزیع و درصد فراوانی تعداد کل منابع تولید شده به صورت انفرادی و مشترک
در حوزة علوم انسانی نسبت به کل حوزه
تعداد کل تولیدات مشترک |
تعداد کل تولیدات علمی |
تعداد کل طرحهای مشترک |
تعداد کل طرحهای پژوهشی |
تعداد کل کتابهای مشترک |
تعداد کل کتابها |
تعداد کل مقاله های مشترک |
تعداد کل مقاله ها |
کل منابع
حوزه |
80 (32/7%) |
572 (38/52%) |
68 (10/13%) |
295 (84/56%) |
7 (57/3%) |
67 (18/34%) |
5 (32/1%) |
210 (70/55%) |
دانشکده ادبیات |
17 (55/1%) |
148 (55/13%) |
13 (50/2%) |
50 (63/9%) |
1 (51/0%) |
38 (38/19%) |
3 (79/0%) |
60 (91/15%) |
دانشکده الهیات |
39 (57/3%) |
118 (80/10%) |
31 (97/5%) |
63 (138/12%) |
8 (08/4%) |
30 (30/15%) |
0 (0 %) |
25 (63/6%) |
دانشکده علوم اداری و اقتصاد |
44 (02/4%) |
223 (32/20%) |
25 (81/4%) |
97 (68/18%) |
12 (12/6%) |
51 (02/26%) |
7 (85/1%) |
75 (89/19%) |
دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی |
8 (73/0) |
31 (83/2%) |
7 (34/1%) |
14 (69/2%) |
1 (51/0%) |
10 (10/5%) |
0 (0 %) |
7 (85/1%) |
دانشکده تربیت بدنی |
188 (21/17%) |
1092 (100%) |
144 (74/27 %) |
519 (100%) |
29 (79/14%) |
196 (100%) |
15 (97/3 %) |
377 (100%) |
حوزه علوم انسانی (مجموع) |
در واقع، از میان 1092 تولید علمی موجود در این حوزه، تنها 188 مورد (21/17%) تولید مشترک حاصل از همکاری علمی وجود دارد که با توجه به این داده ها و با نگاهی به درصد کل همکاری علمی اعضای شاغل در این حوزه ـ که دارای بیشترین تعداد هیئت علمی در بین سایر حوزههای دانشگاه فردوسی است، یعنی 277 نفر (25/35%) ـ متوجه خواهیم شد که اعضای هیئت علمی این حوزه به میزان بسیار اندکی در تولیدات مشترک سهیم بودهاند. این یافته جای بحث و بررسی زیادی دارد که چرا با وجود اینکه حوزة علوم انسانی بیشترین تعداد هیئت علمی و دانشکده را دارد، از لحاظ میزان مشارکت افراد در همکاری علمی در پایینترین سطح قرار گرفته است. در بررسی وضعیت همکاری علمی در دانشکدههای حوزه علوم انسانی، دادههای جدول 11 حاکی از آن است که طبق دادههای جدول11، در دانشکدة ادبیات از 210 مقالة تولید شده، تنها 5 مقاله (38/2 %)، از 67 کتاب تولید شده، 7 کتاب (44/10 %) و از 295 طرح پژوهشی تولید شده تنها 68 طرح (005/23 %) حاصل همکاری علمی مشترک است.
در این خصوص، این نکته جالب توجه است، با توجه به اینکه مقالههای علمی به عنوان یکی از شاخصهای سنجش تولیدات علمی کشورها در نظر گرفته میشوند، در حوزة علوم انسانی دانشگاه فردوسی و دانشکدههای مربوط به آن، درصد همکاری در مقالهها بسیار ناچیز و نزدیک به صفر میباشد.
جدول 11. توزیع فراوانی تعداد کل منابع تولید شده به صورت انفرادی و مشترک
در حوزة علوم انسانی نسبت به هر دانشکده
تعداد کل تولیدات مشترک |
تعداد کل تولیدات علمی |
تعداد کل طرحهای مشترک |
تعداد کل طرحهای پژوهشی |
تعداد کل کتابهای مشترک |
تعداد کل کتابها |
تعداد کل مقاله های مشترک |
تعداد کل مقاله ها |
کل منابع
حوزه |
80 (98/13%) |
572 (100%) |
68 (005/23%) |
295 (100%) |
7 (44/10 %) |
67 (100%) |
5 (38/2 %) |
210 (100%) |
دانشکده ادبیات |
17 (48/11%) |
148 (100%) |
13 (26 %) |
50 (100%) |
1 (63/2 %) |
38 (100%) |
3 (5 %) |
60 (100%) |
دانشکده الهیات |
39 (05/33%) |
118 (100%) |
31 (20/49 %) |
63 (100%) |
8 (66/26 %) |
30 (100%) |
0 (0 %) |
25 (100%) |
دانشکده علوم اداری و اقتصاد |
44 (73/19%) |
223 (100%) |
25 (77/25 %) |
97 (100%) |
12 (52/23 %) |
51 (100%) |
7 (33/9 %) |
75 (100%) |
دانشکده علوم تربیتی |
8 (80/25%) |
31 (100%) |
7 (50 %) |
14 (100%) |
1 (10 %) |
10 (100%) |
0 (0 %) |
7 (100%) |
دانشکده تربیت بدنی |
آنچه بارز است اینکه اعضای هیئت علمی این دانشکده در تولید مقالههای علمی خود از کمترین میزان همکاری علمی بهره جسته اند و بیشترین درصد مقالههای منتشر شده در این دانشکده به صورت انفرادی است. گاه اعضایی در این بین بوده اند که بیش از 10 مقاله انفرادی داشته و به هیچ وجه در تولید آنها از همکاری دیگران بهره نجسته اند. در تولید کتابها و طرحها نیز چنین گرایشی به کار انفرادی و دوری از کار گروهی به میزان کمتر از مقاله ها دیده می شود. به طور کل در این دانشکده از مجموع 572 عنوان تولید علمی، تنها 80 مورد (98/13%) حاصل همکاری علمی بوده اند.
نظیر چنین گرایشی را میتوان در دانشکده الهیات نیز دید. چنانکه در جدول 11 دیده می شود، در رابطه با تولیدات علمی، در تمام انواع تولید علمی درصد بسیار ناچیزی همکاری علمی (5 % همکاری علمی در مقالهها، 63/2% همکاری علمی در کتابها و 26% همکاری علمی در طرحهای پژوهشی) دیده میشود. این دادهها حاکی از آن است که در این دانشکدة الهیات، افراد ترجیح میدهند به طور انفرادی کتاب و مقاله تولید کنند و به کار گروهی توجه بسیار ناچیزی ـ که آن هم ممکن است در نتیجه اجبار باشد ـ نشان میدهند. درصد همکاری علمی در کل منابع تولیدی در دانشکدة الهیات دانشگاه فردوسی مشهد 48/11% میباشد. در ارتباط با دانشکدة علوم اداری و اقتصادی اوضاع مساعدتر است، اما باز هم طبق جدول 11% همکاری در مقاله ها به صفر رسیده و تنها در تولید کتابها 66/26% و طرحهای پژوهشی 20/49 % همکاری علمی مشاهده میشود.
این دانشکده بیشترین درصد همکاری علمی را در رابطه با کتابها در کل حوزه داراست. در رابطه با دانشکدة بعدی، یعنی دانشکدة علوم تربیتی و روانشناسی، طبق جدول 11، این دانشکده تنها دانشکدهای است که بیشترین درصد همکاری علمی 33/9% در تولید مقالههای مشترک را در میان تمام دانشکدههای حوزة علوم انسانی دارد. در تولید کتابها 52/23% و در تولید طرحهای پژوهشی نیز 77/25% همکاری علمی داشته است.
در دانشکدة تربیت بدنی، اعضای هیئت علمی مربوط، 0% همکاری علمی در تولید مقالهها، 10% همکاری علمی در کتابها و 50% همکاری علمی در طرحهای پژوهشی داشتهاند. بنابراین دانشکدة تربیت بدنی در رابطه با تولید طرحهای پژوهشی بیشترین درصد همکاری علمی (50% ) را در کل حوزه داشته است. به طور کل، میتوان مشاهده کرد که بالاترین میزان همکاری علمی در حوزة علوم انسانی از لحاظ تولید انواع منابع مشترک دانشکدة علوم اداری (05/33%) در مقام اول و سپس دانشکدة تربیت بدنی (80/25%) در مقام دوم است.
سرانجام، جدول 12 وضعیت کلی چهار حوزة مورد بررسی در رابطه با میزان تولید و همکاری علمی را نشان میدهد. چنانکه مشاهده می شود، درصد فراوانی کل تولیدات مشترک (اعم از مقاله، کتاب و طرح پژوهشی) در حوزة علوم پایه برابر با 002/37%، در حوزة مهندسی برابر با 76/23%، در حوزة کشاورزی برابر با 99/42% و در حوزة علوم انسانی برابر با 86/17% میباشد.
جدول 12. توزیع فراوانی کل تولیدات علمی ناشی از همکاری در چهار حوزة مورد بررسی پژوهش
تعداد کل تولیدات مشترک |
تعداد کل تولیدات علمی |
تعداد کل طرحهای مشترک |
تعداد کل طرحهای پژوهشی |
تعداد کل کتابهای مشترک |
تعداد کل کتابها |
تعداد کل مقاله های مشترک |
تعداد کل مقاله ها |
کل منابع
حوزه |
669 (002/37%) |
1808 (100 %) |
337 (66/35%) |
945 (100%) |
22 (68/22%) |
97 (100%) |
310 (46/40%) |
766 (100 %) |
علوم پایه |
202 (76/23%) |
850 (100 %) |
82 (47/15%) |
530 (100%) |
19 (66/31%) |
60 (100%) |
101 (84/38%) |
260 (100%) |
مهندسی |
571 (99/42%) |
1328 (100 %) |
317 (55/37%) |
844 (100 %) |
53 (18/ 48%) |
110 (100 %) |
201 (74/53%) |
374 (100 %) |
کشاورزی |
188 (21/17%) |
1092 (100 %) |
144 (74/27%) |
519 (100%) |
29 (79/14%) |
196 (100%) |
15 (97/3%) |
377 (100%) |
علوم انسانی |
1630 (09/32%) |
5078 (100 %) |
880 (007/31%) |
2838 (100 %) |
123 (56/26 %) |
463 (100 %) |
625 (17/35%) |
1777 (100 %) |
کل دانشگاه |
پرسش شماره 2. از لحاظ میزان همکاری علمی در میان چهار حوزة مورد بررسی، تفاوت معناداری وجود دارد؟
برای بررسی وجود یا نبود تفاوت معنادار میان داده های حاصل از همکاری علمی در بین 4 حوزة مورد بررسی در این پژوهش، از آزمون مجذور کای به نام آزمون همگونی برای مقایسه چند نسبت استفاده شده است.
از آنجا که آزمون بررسی تفاوت میان بیش از دو حوزه (در اینجا 4 گروه یا حوزه) انجام شده است و هر حوزه دارای فراوانی جمعیتی متفاوتی با بقیة حوزههاست، از این آزمون استفاده میشود. بدین منظور، در متغیر همکاری علمی دو گزینة «همکاری علمی» و «نبودِ همکاری علمی» ایجاد شده است.
با فرض اینکه نسبت همکاری علمی در حوزة علوم پایه برابر با P1 و نسبت همکاری علمی در حوزة مهندسی برابر با P2 و نسبت همکاری علمی در حوزة کشاورزی برابر با P3 و نسبت همکاری علمی در حوزة علوم انسانی برابر با P4 است، فرضیة صفر (H0 : P1=P2=P3=P4) در مقابل فرضیه H1 مبنی بر وجود تفاوت در بین حداقل یکی از نسبتها با دیگر نسبتها تشکیل شده است. برای انجام این آزمون، ابتدا یک جدول توافقی[9] به صورت جدول 13 تشکیل شده است.
جدول 13. فراوانی تولیدات مشترک و انفرادی اعضای هیئت علمی دانشگاه فردوسی
حوزه همکاری |
علوم پایه |
مهندسی |
کشاورزی |
علوم انسانی |
جمع |
همکاری علمی |
669 |
202 |
571 |
188 |
1630 |
نبودِ همکاری علمی |
1139 |
648 |
757 |
904 |
3448 |
جمع |
1808 |
850 |
1328 |
1092 |
5078 |
بر اساس داده های جدول 13، آزمون مجذور کای با استفاده از نرمافزار SPSS انجام شده و نتایج حاصل در جدول 14 ارائه شده است.
جدول14. نتایج حاصل از آزمون مجذور کای برای بررسی تفاوت میان میزان همکاری علمی
در 4 حوزة دانشگاه فردوسی (n=5078 )
فرمول آماری |
نمرة مجذور کای |
درجة آزادی |
P Asymp. Sig. (2-sided) |
مجذور کای پیرسون |
371/230 |
3 |
000/0 |
بررسی دادههای جدول 14 نشان میدهد P- مقدار برابر با صفر و کمتر از 05/0 است. بنابراین، فرض صفر یعنی برابری نسبتها در 4 حوزه رد میشود. این نتیجه حاکی از آن است که حداقل یکی از نسبتها با بقیه متفاوت است. در نتیجه، میتوان گفت تفاوتی معنادار میان نسبت همکاری علمی در 4 حوزة دانشگاه فردوسی وجود دارد؛ یعنی بین نسبت تولیدات مشترک به کل تولیدات علمی حوزههای مختلف در دانشگاه فردوسی مشهد تفاوت وجود دارد.
پرسش شماره 3. نسبت همکاری علمی در کدام حوزهها بیشتر از بقیه است؟
برای به دست آوردن مکان تفاوت میان 4 حوزه و به عبارتی بررسی نسبت همکاری علمی بین حوزهها برای یافتن بیشترین نسبت، لازم است از آزمون مقایسه نسبتها در دو جامعه استفاده شود. بنابراین، این آزمون دو به دو در هر دو حوزه و چندین بار بین حوزههای مختلف انجام شده است.
اگر P1 نسبت تولیدات مشترک در حوزه علوم پایه و P2 نسبت تولیدات مشترک در حوزه مهندسی در نظر گرفته شود، برای مقایسه نسبت تولیدات مشترک این دو حوزه، آزمون اول با فرضهای زیر انجام شده است.
فرض صفر : H0 : P1=P2
فرض یک : H1 : P1
با قرار دادن اعداد به دست آمده در آماره آزمون مقدار Z برابر با 23/8 محاسبه شد. این مقدار بیشتر از منفی Zα (65/1-) است، در نتیجه فرض صفر رد نمیشود و نتیجه عبارت است از: P1>P2 : بدین معنا که نسبت تولیدات مشترک در حوزة علوم پایه، از نسبت تولیدات مشترک در حوزة مهندسی بیشتر است.
اکنون برای مقایسه نسبتهای حوزه علوم پایه و حوزه کشاورزی، آزمون دوم را انجام میدهیم؛ بدین صورت که اگر P1 نسبت تولیدات مشترک در حوزه علوم پایه و P3 نسبت تولیدات مشترک در حوزه کشاورزی در نظر گرفته شود، برای مقایسه نسبت تولیدات مشترک این دو حوزه، آزمون دوم با فرضهای زیر انجام شده است:
فرض صفر : H0 : P1=P3
فرض یک : H1 : P1<P3
با قرار دادن اعداد به دست آمده از نسبتها در آماره آزمون، مقدار Z برابر با 94/2- محاسبه شد. این مقدار کمتر از منفی Zα (65/1-) است، در نتیجه فرض صفر رد و فرض یک تأیید میشود. نتیجه عبارت است از:
P3>P1 : بدین معنا که نسبت تولیدات مشترک در حوزه کشاورزی بیشتر از نسبت تولیدات مشترک در حوزه علوم پایه است.
اکنون با انجام دو آزمون مشخص شده است که : P3>P1>P2 : بدین معنا که نسبت تولیدات مشترک حوزه کشاورزی از هر دو حوزه علوم پایه و مهندسی بیشتر است. اما برای مقایسه نسبت تولیدات مشترک حوزه علوم انسانی آزمونهای دیگری لازم است تا مکان این حوزه در بین سه حوزه دیگر مشخص شود.
اگر P2 نسبت تولیدات مشترک در حوزه مهندسی و P4 نسبت تولیدات مشترک در حوزه علوم انسانی در نظر گرفته شود، برای مقایسه نسبت تولیدات مشترک این دو حوزه، آزمون سوم با فرضهای زیر انجام شده است.
فرض صفر : H0 : P2=P4
فرض یک : H1 : P2<P4
با قرار دادن اعداد به دست آمده در آماره آزمون، مقدار Z برابر با 10 محاسبه شد. این مقدار از منفی Zα (65/1-) بیشتر است، در نتیجه فرض صفر رد نمیشود و نتیجه عبارت است از:
P2>P4: بدین معنا که نسبت تولیدات مشترک در حوزة مهندسی بیشتر از نسبت تولیدات مشترک در حوزة علوم پایه است و چون نسبت تولیدات مشترک حوزه مهندسی کمتر از دو حوزه علوم پایه و کشاورزی است، میتوان به نتیجه مورد نظر رسید و به انجام آزمون دیگری نیاز نیست. از این رو طبق آزمونهای انجام شده، نتیجه عبارت است از :
P3>P1>P2>P4
نسبت همکاری علمی در حوزه کشاورزی > نسبت همکاری علمی درحوزه علوم پایه > نسبت همکاری علمی در حوزه مهندسی > نسبت همکاری علمی در حوزه علوم انسانی
بنابراین، مشخص میشود که بیشترین میزان نسبت همکاری علمی در حوزه کشاورزی و کمترین آن در حوزه علوم انسانی است. بدین ترتیب، مشخص میشود که اعضای هیئت علمی در حوزه کشاورزی بیش از همتایان خود در سایر حوزهها در تولیدات علمیشان از همکاری علمی بهره جستهاند، اما حوزه علوم انسانی با وجود اینکه از لحاظ جمعیتی دارای بیشترین عضو هیئت علمی و نیز دارای بیشترین تعداد دانشکده و رشته موضوعی است، از لحاظ میزان همکاری علمی در پایینترین مرتبه قرار دارد. این نتیجه دلیلی بر گرایش اعضای هیئت علمی حوزه علوم انسانی به کار انفرادی و کم توجهی آنان به ضرورت همکاری علمی در تولیدات علمی است.
این تفاوتها در میان حوزههای دانشگاه فردوسی مشهد میتواند ناشی از عوامل مختلفی نظیر تفاوت ماهیت رشتههای مورد تدریس در هر یک از حوزهها، سیاستهای مدیریتی حاکم بر حوزه و تفاوت در میزان اهمیت دادن و نیز انگیزة اعضای هیئت علمی در همکاری علمی در حوزهای خاص و نیز صرف بودجههای متفاوت باشد.
بحث و نتیجهگیری
با توجه به آنکه شمار آثار چند مؤلفی به سرعت در حال افزایش است و بررسی متون نشان می دهد که در ایران در این زمینه پژوهشی صورت نگرفته است، ضرورت پژوهشهایی نظیر پژوهش حاضر در جامعه علمی ایران آشکار است. در نهایت، اگر چه در ابتدای کار به ظاهر به نظر میرسید سطح همکاری علمی در میان اعضای هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد بسیار کم است، اما با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش، مشاهده شد سه حوزه موضوعی مهم در این دانشگاه شامل حوزههای «کشاورزی»، «علوم پایه» و «مهندسی» درصد قابل توجهی همکاری علمی در تولیدات علمی اعضای هیئت علمی خود داشتند و همچنین حوزه موضوعی وسیع علوم انسانی، پایینترین میزان همکاری علمی را در کل دانشگاه داشت.
طبق دادههای ارائه شده، در حوزة علوم پایه از مجموع 108 نفری که در دورة پژوهش حاضر دارای تولیدات علمی بوده اند، 104 نفر (29/96%) در تولیدات علمی خود، همکاری علمی داشتهاند. این دادهها حاکی از آن است که درصد بالایی از اعضای هیئت علمی به همکاری علمی توجه نشان دادهاند. در حوزة علوم پایه 46/40% همکاری علمی در مقالهها، 68/22% همکاری علمی در کتابها و 66/35 % همکاری علمی در طرحهای پژوهشی و به طور کل 002/37 % همکاری علمی در کل تولیدات علمی وجود داشته است.
در حوزه مهندسی از مجموع 83 نفر عضو هیئت علمی دارای تولید علمی، 62 نفر (69/74 % ) در دوره پژوهش همکاری علمی داشتهاند. در واقع، در این حوزه 84/38% همکاری علمی در مقالهها، 66/31% همکاری علمی در کتابها و 47/15% همکاری علمی در طرحهای پژوهشی و 76/23 % همکاری علمی در کل تولیدات علمی مشاهده شده است.
در حوزه کشاورزی، از مجموع 108 نفر دارای تولید علمی، 88 نفر (48/81 %) همکاری علمی داشتهاند. دادههای به دست آمده نشان دهندة 74/53% همکاری علمی در مقالهها، 18/48% همکاری علمی در کتابها و 55/37% همکاری علمی در طرحهای پژوهشی و در مجموع 97/38% همکاری علمی در کل تولیدات علمی است.
دادههای مربوط به حوزه علوم انسانی نشان میدهد از میان 149 نفر دارای تولید علمی در طول دورة پژوهش، 87 نفر (38/58%) دارای همکاری علمی بودهاند. همچنین دادهها حاکی از 97/3 % همکاری علمی در مقالهها، 79/14 % همکاری علمی در کتابها و 74/27 % همکاری علمی در طرحهای پژوهشی است. در مجموع در این حوزه 21/17% همکاری علمی در تولیدات علمی وجود دارد.
همچنین نتایج نشان داد بین نسبت تولیدات مشترک به کل تولیدات علمی حوزههای مختلف در دانشگاه فردوسی مشهد، تفاوتی معنادار وجود دارد. نیز مشخص شد که بیشترین میزان نسبت همکاری علمی در حوزه کشاورزی، سپس در حوزه علوم پایه و پس از آن در حوزههای مهندسی و علوم انسانی است.
از این رو، با توجه به همه نتایج به دست آمده از این پژوهش، میتوان اظهار داشت که دانشگاه فردوسی مشهد از آنجا که جزء دانشگاههای مطرح در تولید اطلاعات کشور به شمار میآید و با داشتن بیش از 40 رشته موضوعی فعال و بیش از 10 دانشکده و 4 حوزه موضوعی، نقش مهم و تأثیرگذاری در تولید و رواج علم و دانش دارد و دارای ظرفیتهای قوی و مهمی برای سرمایه گذاری در فعالیتهای تولید علم و بخصوص رواج همکاریهای علمی داخلی و بینالمللی است. چنانچه فرهنگ مشارکت در میان اعضای هیئت علمی این دانشگاه مطرح و مورد توجه قرار گیرد، به سایر افراد و به تبع آنها سایر سازمانهای مرتبط با دانشگاه نیز سرایت نموده و بتدریج دانشگاه منشأ رواج فرهنگ مشارکت در جامعه خواهد بود.
بیشک، تولید علم که یکی از پدیدههای اجتماعی است، در سایه فرهنگ قوی مشارکت و همکاری علمی، فواید و مزایای زیادی را عاید اجتماع نمود. از این رو، در جامعة امروز برای عقب نماندن از جوامع علمی و پیشرفته بخصوص در عرصة تولید علم، نیاز است تدابیر و سیاستهای ویژه برای رواج و گسترش فرهنگ مشارکت در میان افراد جامعه بخصوص متخصصان و دانشمندان در دانشگاهها و مراکز پژوهشی اندیشیده شود تا با آگاهی بیشتر و به دور از انزوا و با بهرهگیری از مزایای کار گروهی، گامهایی هر چه سودمندتر و بهتر به سوی پیشرفت و توسعة علمی کشور برداشته شود.
پیشنهادهای پژوهش
پیشنهادهایی برای پژوهشهای آینده