نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 کارشناس ارشد علوم کتابداری و اطلاع رسانی پژوهشگاه اطلاعات و مدارک علمی ایران
2 دانشیار گروه کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاه تهران
چکیده
کلیدواژهها
رایانهای کردن خدمات کتابخانهها در ایران، از اواسط دهة 1350 با ثبت موجودی کتابخانه مرکزی دانشگاه شهید چمران اهواز بر روی کارتهای پانچی 80 ستونه رایانهای مورد توجه قرار گرفت، اما در پایان دهة 1350 در اثر مشکلات اقتصادی و اجتماعی ناشی از وقوع انقلاب اسلامی و هشت سال جنگ تحمیلی، بهکارگیری فناوریهای جدید اطلاعاتی در کتابخانهها به تأخیر افتاد (فرج پهلو، 1994). پس از جنگ با توجه به نقشی که کتابخانههای دانشگاهی در پیشرفتهای آموزشی ایفا میکنند بیش از پیش مورد توجه قرار گرفتند و بخشی از بودجه کاربرد فناوری اطلاعات در سازمانهای دولتی به آنها اختصاص یافت. طی سالهای اخیر تخصیص بودجه در کنار پیشرفت سریع فناوری اطلاعات سبب شده تعداد کتابخانههای دانشگاهی در حال استفاده از فناوری اطلاعات در ایران افزایش یابد (حکیمی، 1375). این کتابخانهها با وجود مزایایی که کاربرد فناوری اطلاعات برای آنها داشته، با مسائل و مشکلات مربوط به کاربرد آن از جنبههای گوناگون مانند فردی، سازمانی، فرهنگی، و اجتماعی روبرو شدهاند. بنابراین، نیاز به انجام پژوهشهایی در زمینه عوامل مؤثر بر پذیرش و کاربرد فناوری اطلاعات در آنها در سالهای اخیر کاملاً احساس شده است. عوامل فردی مانند برداشتها و نگرشهای کارکنان نسبت به فناوری اطلاعات و ویژگیهای جمعیتشناختی آنها، از جمله عواملی هستند که بر میزان پذیرش و استفاده کارکنان از این فناوری تأثیر میگذارند. با توجه به نقش مهم عامل انسانی در بهبود کارایی کتابخانهها و مراکز اطلاعرسانی، بررسی عوامل فردی میتواند از ابعاد گوناگون به افزایش بهکارگیری نظاممند فناوری اطلاعات و در نتیجه بهرهوری و پیشرفت سازمان یاری رساند (ناخدا، 1384).
بر اساس بررسیهای صورتگرفته، مدلها و روشهای گوناگونی در سطح جهان برای بررسی عوامل مؤثر بر پذیرش فناوری اطلاعات بهکار گرفته شده و از جمله معتبرترین آنها «مدل پذیرش فناوری» است که به بررسی عوامل در سطح فردی میپردازد. این مدل در پژوهشهای زیادی در کشورهای گوناگون بهکارگرفته شده و قابلیت کاربرد آن بررسی شده است (دیلون[1] و موریس[2]، 1996). بنابراین، مسئله اصلی این پژوهش، بررسی عوامل تعیینکننده پذیرش فناوری اطلاعات در چارچوب عوامل سازندة «مدل پذیرش فناوری»[3] توسط کتابداران کتابخانههای دانشکدههای فنی دانشگاههای دولتی شهر تهران است.
معرفی «مدل پذیرش فناوری»
این مدل را «دیویس»[4] در سال 1986 براساس «تئوری عمل مستدل»[5]، برای
مدلسازی موضوع پذیرش فناوری اطلاعات توسط کاربران، در رسالة دکترایش معرفی کرده است (به این منبع در «دیویس»، «باگوزی»[6]، و «وارشاو»[7] (1989) استناد شده است). این مدل، توضیحی را برای عوامل مؤثر بر پذیرش رایانه توسط کاربران ارائه داده و مدلی در سطح عوامل فردی است. شکل 1 نشان دهندة روند این مدل و نحوة عملکرد آن است.
چنانکه دیده میشود، اساس این مدل را دو عامل «برداشت ذهنی از مفید بودن»[8] و «برداشت ذهنی از آسانی استفاده»[9] تشکیل میدهد. این دو عامل بر نگرش افراد نسبت به استفاده از یک فناوری تأثیر گذاشته، موجب تصمیمگیری برای استفاده از آن فناوری میشوند، و در نهایت عمل استفاده صورت میگیرد. همچنین، برداشت ذهنی از آسانی استفاده، چنانکه در مدل دیده میشود، بر برداشت ذهنی از مفید بودن تأثیر دارد. عوامل بیرونی میتوانند شامل هر نوع عاملی، عوامل سازمانی، عوامل اجتماعی، ویژگیهای سیستمهای رایانهای مانند نوع سختافزار و نرمافزار، نحوه آموزش، و کمکهای افراد دیگر در استفاده از سیستمهای رایانهای باشند که بر روی برداشتهای ذهنی افراد از مفید بودن و آسانی استفاده از فناوری اطلاعات تأثیر میگذارند (دیویس، باگوزی، و وارشاو، 1989). منظور از:
- برداشت ذهنی از مفید بودن، احتمال ذهنی شکل گرفته در کاربران دربارة مفید بودن انواع فناوریهای اطلاعاتی در دسترس در محیط کار برای انجام وظایف است؛ بدین ترتیب که هر چه این فناوریها عملکرد کاری آنها را در بستر سازمانی بهبود بخشد، مفیدتر بوده و در نتیجه بیشتر مورد استفاده قرار میگیرند.
- برداشت ذهنی از آسانی استفاده، احتمال ذهنی شکل گرفته در کاربران دربارة آسانی استفاده از انواع فناوریهای اطلاعاتی در دسترس در محیط کار برای انجام وظایف است؛ بدین ترتیب که فناوریهای فوق هر چقدر به تلاش کمتری برای یادگیری و نحوة استفاده از آنها نیاز داشته باشد، بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد (دیویس، باگوزی، و وارشاو، 1989؛ آمواکو – جیامپا[10] و سلام[11]، 2003؛ کلاپینگ[12] و مکینی[13]، 2004).
فرضیههای پژوهش
عوامل «مدل پذیرش فناوری» که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفتهاند، شامل برداشتهای ذهنی کتابداران از مفید بودن بهکارگیری فناوری اطلاعات برای انجام فعالیتهای کتابخانه و آسانی استفاده از این فناوری برای انجام آن فعالیتها، نگرش کتابداران نسبت به استفاده از فناوری اطلاعات، تصمیم آنها برای استفاده، و استفاده آنها از فناوری اطلاعات برای انجام فعالیتهای کتابخانه خود میباشد. در این پژوهش، عوامل بیرونی مدل حذف شدهاند، زیرا پژوهش را گسترده و زمان انجام آن را افزایش میدادند. با توجه به عوامل سازندة «مدل پذیرش فناوری»، روابط بین آنها، و ساختار کلی مدل، این پژوهش دارای شش فرضیه است:
1. بین برداشت ذهنی کتابداران از مفید بودن فناوری اطلاعات و نگرش آنها نسبت به استفاده از فناوری اطلاعات رابطهای معنادار وجود دارد.
2. بین برداشت ذهنی کتابداران از مفید بودن فناوری اطلاعات و تصمیم آنها برای استفاده از فناوری اطلاعات رابطهای معنادار وجود دارد.
3. بین برداشت ذهنی کتابداران از آسانی استفاده از فناوری اطلاعات و نگرش آنها نسبت به استفاده از فناوری اطلاعات رابطهای معنادار وجود دارد.
4. بین برداشت ذهنی کتابداران از آسانی استفاده از فناوری اطلاعات و برداشت ذهنی آنها از مفید بودن فناوری اطلاعات رابطهای معنادار وجود دارد.
5. بین نگرش کتابداران نسبت به استفاده از فناوری اطلاعات و تصمیم آنها برای استفاده از فناوری اطلاعات رابطهای معنادار وجود دارد.
6. بین تصمیم کتابداران برای استفاده از فناوری اطلاعات و استفاده آنها از فناوری اطلاعات رابطهای معنادار وجود دارد.
پیشینة پژوهش
بسیاری از پژوهشگران برای بررسی موضوعات و مسائل مربوط به یک حوزه، از مدلها و الگوهای معتبر موجود در آن حوزه استفاده میکنند. چنانکه گفته شد، در زمینة پذیرش فناوری اطلاعات نیز مدلهایی وجود دارد که اعتبار آنها در پژوهشهایی گوناگون تأیید شده است. از جملة این مدلها میتوان به «مدل پذیرش فناوری» «دیویس»، «تئوری اشاعة نوآوری» «راجرز»، «تئوری رفتار برنامهریزی شده»[14] و «تئوری پذیرش سیستمهای فنی اجتماعی»[15] اشاره کرد (دیلون و موریس، 1996).
«مدل پذیرش فناوری» در آمریکای شمالی طراحی و در پژوهشهای زیادی بهکار گرفته شده و بتدریج در کشورهای دیگر نیز اعتبار لازم را کسب کرده است. «لگریس»، «اینگهام»، و «کلرت» (2003) در پژوهش خود پژوهشهایی را بررسی نمودند که از «مدل پذیرش فناوری» استفاده کردهاند. آنها تلاش نمودند ارزش این مدل را در توضیح استفاده از فناوری اطلاعات مشخص نمایند. نتایج این پژوهش نشان داد «مدل پذیرش فناوری» توانسته تقریباً 40% از عوامل تأثیرگذار در استفاده از فناوری اطلاعات را در این پژوهشها پیشبینی کند و مدل نظری مفیدی برای درک و توضیح رفتار استفاده از فناوری اطلاعات تشخیص داده شده است.
در ادامه به معرفی تعدادی از پژوهشهایی پرداخته میشود که «مدل پذیرش فناوری» را در آمریکا و کشورهای دیگر بهکار گرفتهاند و در پایان، سه پژوهشی که این مدل را در محیط کتابخانه بررسی کردهاند، ارائه میشوند.
الف) آمریکا
«دیویس»، «باگوزی»، و «وارشاو» (1989) در پژوهش خود ابتدا به معرفی «مدل پذیرش فناوری» و «تئوری عمل مستدل» پرداخته و در ادامه، عوامل مؤثر بر پذیرش و بهکارگیری یک نرمافزار واژهپرداز را با استفاده از «مدل پذیرش فناوری» در میان 107 دانشجو مورد بررسی قرار دادهاند. نتایج این پژوهش نشان میدهد برداشت ذهنی دانشجویان از مفیدبودن فناوری مورد استفاده، کاملاً بر تصمیم به استفاده تأثیر داشته است، در حالیکه برداشت ذهنی دانشجویان از آسانی استفاده از این فناوری، تأثیر کمتری بر تصمیم به استفاده داشته و در طی زمان نیز نقش آن کمرنگتر شده است. نتایج این پژوهش، قابلیت کاربرد ساده اما قدرتمند مدلهای تعیین عوامل پذیرش را پیشنهاد کرده است.
«پن»[16]، «سیوو»[17]، و «بروفی»[18] (2003) در پژوهشی به بررسی تأثیر پنج متغیر مستقل «برداشت ذهنی از مفید بودن»، «برداشت ذهنی از آسانی استفاده»، «نگرش نسبت به استفاده»، «هنجار ذهنی»، و «خود باوری در زمینه استفاده از رایانه»[19] بر متغیر وابستة استفاده از سیستم «وب سی تی» و وجود روابط علّی در بین این متغیرها پرداختهاند. نتایج این پژوهش نشان داد «مدل پذیرش فناوری» در محیط دانشگاهی که این پژوهش در آن انجام شده، قابلیت کاربرد ضعیفی را نشان داده و تنها بعضی از عوامل آن بر پذیرش سیستم مورد بررسی تأثیر داشتهاند. بین متغیرهای برداشت ذهنی از مفید بودن، برداشت ذهنی از آسانی استفاده، و نگرش نسبت به استفاده از سیستم مورد بررسی رابطة علّی پیدا نشده و نگرش دانشجویان نسبت به استفاده از این سیستم و هنجار ذهنی آنها، بهعنوان عوامل تعیینکنندة استفاده از سیستم مورد بررسی شناسایی شدهاند.
ب) کشورهای دیگر
ـ کشورهای توسعه یافته. «القحطانی»[20] (2001) با هدف بررسی قابلیت کاربرد «مدل پذیرش فناوری» در فرهنگهای دیگر غیر از فرهنگ آمریکا و بررسی عوامل مؤثر بر پذیرش فناوری اطلاعات با کمک این مدل، به پژوهش پرداخته است. نتایج، قابلیت کاربرد این مدل را در انگلستان تأیید کرده و نشان میدهند که در این پژوهش، نگرشهای شخصی، برداشت ذهنی از آسانی استفاده، و برداشت ذهنی از مفید بودن، مؤثرترین عوامل در پذیرش فناوری اطلاعات بودهاند.
ـ کشورهای در حال توسعه. «روز»[21] و «استراب»[22] (1998) با هدف همخوانی مدلهای مربوط به اشاعة فناوری اطلاعات را که در کشورهای توسعه یافته ریشه دارند، با وضعیت کشورهای در حال توسعه، اختصاصاً کاربرد «مدل پذیرش فناوری» را در جهان عرب بررسی کردهاند. نتایج این پژوهش نشان میدهد مدل پذیرش فناوری درجهان عرب نیز همانند کشورهای توسعه یافته دارای اعتبار بوده است. در واقع، در کشورهای عربی نیز تأکید بر عواملی منطقی همچون مفید بودن و آسانی استفاده از یک سیستم جدید، به پذیرش و کاربرد بهتر آن منجر شده است.
ج) پژوهشها در محیط کتابخانه
«اسپیسی»، «گولدینگ»، و «مورای» (a2004) معتقدند پژوهشهایی که در حوزة علوم کتابداری و اطلاع رسانی دربارة عوامل پذیرش و بهکارگیری فناوری اطلاعات صورت گرفته، اغلب یا به صورت کیفی بوده یا عوامل در نظر گرفته شده برای بررسی، نظم خاصی مانند یک مدل علّی نداشتهاند. این در حالی است که بسیاری از پژوهشهای انجام شده در سازمانهای دیگر غیر از کتابخانهها و مراکز اطلاعاتی، با استفاده از مدلهای علّی موجود مانند «مدل پذیرش فناوری» صورت پذیرفتهاند. نتیجة جستجوی پژوهشگر در پایگاههای اطلاعاتی تنها سه مقاله بوده که مورد اول «مدل پذیرش فناوری» را برای موضوع کتابخانههای دیجیتالی بهکار گرفته و موارد دوم و سوم به بررسی نگرش کتابداران کتابخانههای عمومی در انگلستان نسبت به اینترنت با استفاده از «مدل پذیرش فناوری» پرداختهاند.
«تانگ»، «هانگ»، و «تم» (2002) به بررسی عوامل مؤثر بر پذیرش کتابخانههای دیجیتالی در میان کاربران با بهره گرفتن از «مدل پذیرش فناوری» پرداختهاند. سه ویژگی برای «رابط سیستم»[23]، سه متغیر بافت سازمانی، و سه اختلاف شخصی بهعنوان عوامل بیرونی ضروری شناسایی شدهاند که احتمالاً بر برداشت ذهنی از مفید بودن کتابخانة دیجیتالی، آسانی استفاده و در نهایت تصمیمگیری دربارة استفاده از آن، تأثیر میگذارند. یافتهها حاکی از آن است که هم برداشت ذهنی از مفید بودن و هم استفاده آسان، عوامل تعیینکنندة پذیرش کتابخانة دیجیتالی در میان کاربران بودهاند. در میان عوامل بیرونی، ویژگیهای رابط سیستم و اختلافهای شخصی بر برداشت ذهنی از استفاده آسان و بافت سازمانی بر برداشت ذهنی از استفاده آسان و مفید بودن کتابخانههای دیجیتالی تأثیر گذاشتهاند.
«اسپیسی»، «گولدینگ» و «مورای» (a,b2004) در پژوهشی ویژگیهایی از کارمندان کتابخانههای عمومی را که بر نگرش آنها نسبت به اینترنت تأثیر گذاشته، بررسی نمودهاند. در این پژوهش، تأثیر جنس، سن، متغیرهای سازمانی، مهارتهای رایانهای، تجربههایی در زمینة فناوری اطلاعات و ارتباطات، و هنجار ذهنی بررسی شدهاند. یافتههای این مطالعه حاکی از آن است که نوع پُست و سِمت کنونی کارمندان بر روی برداشت ذهنی آنها از مفید بودن اینترنت، و جنس و محل کار، بر روی برداشت ذهنی آنها نسبت به استفاده آسان از اینترنت تأثیر گذاشته است. در زمینة مهارتهای رایانهای و فناوری اطلاعات، اکثر کارمندان دارای مهارتهای رایانهای بودهاند و استفادة از اینترنت را آسان دانسته، اغلب با آن کار کردهاند.
روش پژوهش
جامعة این پژوهش را کتابداران کتابخانههای دانشکدههای فنی دانشگاههای دولتی شهر تهران تشکیل دادهاند. با بررسی اسامی دانشگاهها و مراکز پژوهشی وابسته به وزارت علوم، تعداد 9 دانشگاه که دارای دانشکده فنی بوده یا به طور کل دانشگاه فنی محسوب میشدهاند ـ شامل دانشگاه صنعتی شریف، امیرکبیر، خواجه نصیرالدین طوسی، علم و صنعت ایران، دانشگاه تهران، تربیت معلم، شهید بهشتی، الزهرا، و تربیت مدرس ـ شناسایی شدهاند. سپس پژوهشگر به بررسی و تحقیق دربارة تعداد کتابداران مشغول به کار در این دانشگاهها پرداخت که تعداد 160 نفر شناسایی شدند. با توجه به اینکه جامعة مورد بررسی، چندان بزرگ نبوده که نیازمند نمونهگیری باشد، محقق برای اعتبار بیشتر یافتهها، از روش سرشماری بهره گرفته است.
روش اجرایی این پژوهش، پیمایشی و ابزار گردآوری اطلاعات آن پرسشنامه بوده است. بخشهای موجود در پرسشنامه طراحی شده و پرسشهای مربوط به هر بخش، بر اساس سازهها و عوامل تشکیلدهندة «مدل پذیرش فناوری» و مورد بررسی در این پژوهش شکل گرفتهاند. پرسشهای این پرسشنامه بهطور کلی، غیر از پرسشهای مربوط به مشخصات عمومی، شامل 25 پرسش بسته بوده است. پرسشنامه این پژوهش توسط پژوهشگر و بهصورت حضور در محل در مهر و آبان سال 1384 توزیع گردیده است. از مجموع 160 پرسشنامه ارسالی برای کتابداران جامعه پژوهش، 156 پرسشنامه از طرف پاسخدهندگان بازگردانده شد که یکی از آنها به دلیل ناقص بودن اطلاعات، از مجموع پرسشنامههای قابل تحلیل حذف شده است. بنابراین 155 پرسشنامه در این پژوهش مورد تحلیل قرار گرفتهاند که نشاندهندة نرخ پاسخ 8/96 درصد بوده که درصد قابل قبولی است.
به منظور آزمون فرضیههای این پژوهش و پی بردن به وجود روابط معنادار بین متغیرهای مستقل و وابسته آن، از روش تحلیل ناپارامتری همبستگی با استفاده از آماره «رو اسپیرمن»[24] استفاده شده است. تجزیه و تحلیل آماری دادههای پژوهش با استفاده از نرمافزار آماری «SPSS10» و جدولها و نمودارهای مقتضی برای انعکاس توزیع فراوانی درصد و رتبه موارد لازم با نرمافزار Excel وWord تهیه گردیده است.
یافتهها
دادههای به دستآمده از پرسشنامههای پژوهش، در سه بخش زیر ارائه گردیده است:
- توصیف جامعه پژوهش
- توصیف متغیرهای پژوهش
- آزمون فرضیههای پژوهش.
در بخش اول و دوم، اطلاعات بر اساس شش بخش موجود در پرسشنامه در قالب جدولها و نمودارها ارائه شدهاند.
ـ توصیف جامعه پژوهش: در این بخش، اطلاعات مربوط به مشخصات عمومی پاسخدهندگان در قالب جدول ارائه شده است. از تجزیه و تحلیل 155 پرسشنامه بازگشت داده شده، مشخص شد در این پژوهش زنان (با 117 نفر) میزان مشارکت بیشتری نسبت به مردان با (38 نفر) داشتهاند. از نظر سن، بیشترین تعداد پاسخدهندگان در گروه سنی 40-31 سال (با یک فاصله اختلاف از گروه سنی 30-19سال) قرار داشتند. بیشترین میزان سابقه کار در کتابخانه بین 5-1 سال و بیشترین سطح تحصیلات متعلق به گروه لیسانس بود. رشته تحصیلی 49 نفر از پاسخدهندگان، کتابداری و اطلاعرسانی بود و 61 نفر مدارک رشتههای دیگر را داشتند. بیشترین میزان مشارکت و تعداد پاسخدهنده، به دانشگاه امیرکبیر با 37 نفر و کتابخانههای دانشکدهای با 83 نفر تعلق داشت. جدول 1، مشخصات پاسخدهندگان را به طور مختصر نشان میدهد. اطلاعات مربوط به نام دانشکده و بخش محل فعالیت، بهعلت گستردگی و تنوع پاسخها ارائه نشده است.
جدول1. مشخصات عمومی پاسخدهندگان
ویژگی |
توزیع جامعه |
||||||||
نام دانشگاه |
صنعتی شریف: 31 نفر (20 درصد) امیرکبیر: 37 نفر (9/23 درصد) علم و صنعت: 34 نفر (9/21 درصد) تهران: 18 نفر (6/11 درصد) خواجه نصیر الدین طوسی: 24 نفر (5/15 درصد) |
شهید بهشتی: 4 نفر (6/2 درصد) الزهرا: 3 نفر (9/1 درصد) تربیت مدرس: 2 نفر (3/1 درصد) تربیت معلم: 1 نفر (6/0 درصد) بدون پاسخ: 1 نفر (6/0 درصد) |
|||||||
نوع کتابخانه |
دانشکدهای: 83 نفر (5/53 درصد) |
مرکزی: 72 نفر (5/46 درصد) |
|||||||
جنس |
زن: 117 نفر (5/75 درصد) |
مرد: 38 نفر (5/24 درصد) |
|||||||
سن |
30-19 سال 51 نفر(9/32%) |
40-31 سال 52 نفر (5/33%) |
50-41 سال 33 نفر (3/21%) |
60-51 سال 8 نفر (2/5%) |
بدون پاسخ 11 نفر (1/7%) |
||||
سابقه کار در کتابخانه |
کمتر از یک سال: یک نفر (6/0 درصد) 5-1 سال: 51 نفر (9/32 درصد) 10-6 سال: 30 نفر (4/19 درصد) 15-11 سال: 30 نفر (4/19 درصد) 20-15 سال: 12 نفر (7/7 درصد) |
25-21 سال: 10 نفر (5/6 درصد) 30-26 سال: 9 نفر (8/5 درصد) 40-36 سال: 1 نفر (6/0 درصد) بدون پاسخ: 11 نفر (1/7 درصد) |
|||||||
سطح تحصیلات |
دیپلم 34 نفر (9/21%) |
فوق دیپلم 22 نفر (2/14%) |
لیسانس 75 نفر (4/48%) |
فوق لیسانس و بالاتر 19 نفر (3/12%) |
بدون پاسخ 5 نفر (2/3%) |
||||
رشته تحصیلی |
کتابداری 49 نفر (6/31%) |
سایر رشتهها 61 نفر (4/39%) |
بدون پاسخ 45 نفر (29%) |
||||||
ـ توصیف متغیرهای پژوهش: در این بخش، ابتدا اطلاعات مربوط به متغیرهای مستقل این پژوهش در قالب نمودارهای میلهای، و سپس اطلاعات مربوط به متغیر وابسته پژوهش در قالب نمودارهای خطی و جدول، ارائه شده است. در نمودارهای میلهای مربوط به متغیرهای مستقل پژوهش، یعنی بخش سوم تا ششم پرسشنامه، میانگین پاسخهای پاسخدهندگان به هر پرسش، برای مقایسه در قالب نمودار ارائه شده است.
ـ برداشت ذهنی از مفید بودن فناوری اطلاعات:برای سنجش این متغیر پژوهش از 6 معیار (پرسش) موجود در بخش سوم پرسشنامه شامل، تسریع در انجام وظایف، بهبود کیفیت کار، افزایش بهرهوری کار، افزایش میزان دستیابی به هدفهای شغلی، آسانی و سهولت در انجام وظایف، و معیار (پرسش) کلی مفید بودن فناوری اطلاعات برای انجام وظایف استفاده شده است. متوسط نمرههای طیف لیکرت برای این 6 معیار (پرسش) از 18/4 برای «افزایش میزان دستیابی به هدفهای شغلی» تا 59/4 برای «مفید بودن فناوری اطلاعات بهطور کلی» گسترده شده است (شکل 1). متوسط برداشت ذهنی پاسخدهندگان این بوده که فناوری اطلاعات بهطور کلی مفید است (59/4) و موجب تسریع در انجام وظایف (41/4) و بهبود کیفیت کار (42/4) میشود. اما معیارهای (پرسشهای) آسانی و سهولت در انجام وظایف (35/4) و افزایش بهرهوری کار (26/4) امتیازهای کمتری را به خود اختصاص داده بودند و افزایش میزان دستیابی به هدفهای شغلی، کمترین امتیاز را داشته است (18/4). بهطور کلی، متوسط برداشت ذهنی پاسخدهندگان نسبت به مفید بودن فناوری اطلاعات، از مرز «موافق» گذشته و تا حدودی به طرف «کاملاً موافق» پیش رفته است. این موضوع نشاندهندة آن است که همه پاسخدهندگان معتقدند فناوری اطلاعات مفید است. دربارة معیارهایی (پرسشهایی) که امتیاز کمتری به خود اختصاص دادهاند، میتوان گفت که این موارد در موقعیتهایی برای پاسخدهندگان مسئلهساز بودهاند و بههمین دلیل بر برداشت ذهنی آنها تأثیر گذاشته است.
1= کاملاً مخالف 2= مخالف 3= مطمئن نبودن 4= موافق 5= کاملاً موافق
شکل2. برداشت ذهنی از مفیدبودن فناوری اطلاعات
ـ برداشت ذهنی از آسانی استفاده از فناوری اطلاعات:برای سنجش این متغیر پژوهش از 6 معیار (پرسش) موجود در بخش چهارم پرسشنامه ـ شامل: آسانی یادگیری، استفاده راحت در تمامی موارد مورد نیاز، برقراری ارتباط واضح و قابل فهم، انعطافپذیری، آسانی کسب مهارت، و معیار (پرسش) کلی آسانی استفاده از فناوری اطلاعات برای انجام وظایف ـ استفاده شده است. متوسط نمرههای طیف لیکرت برای این 6 معیار (پرسش) از 91/3 برای انعطافپذیری تا 40/4 برای آسانی استفاده از فناوری اطلاعات بهطور کلی گسترده شده است (شکل 2). متوسط برداشت ذهنی پاسخدهندگان این بوده که استفاده از فناوری اطلاعات بهطور کلی (4/4) و یادگیری استفاده آسان از آن (34/4) است. اما معیارهای (پرسشهای) آسانی کسب مهارت در بهکارگیری آن (17/4)، استفاده راحت از آن در تمامی موارد مورد نیاز (15/4)، و برقراری ارتباط واضح و قابل فهم با آن (11/4) امتیاز کمتری را به خود اختصاص داده بودند و انعطافپذیری فناوری اطلاعات کمترین امتیاز را داشته است (91/3). بهطور کلی متوسط برداشت ذهنی پاسخدهندگان از آسانی استفاده از فناوری اطلاعات (بهاستثنای انعطافپذیری) از مرز موافق بودن گذشته و تا حدودی به طرف کاملاً موافق پیش رفته است.
1= کاملاً مخالف 2= مخالف 3= مطمئن نبودن 4= موافق 5= کاملاً موافق
شکل 3. برداشت ذهنی از آسانی استفاده از فناوری اطلاعات
ـ نگرش نسبت به استفاده از فناوری اطلاعات: برای سنجش این متغیر پژوهش از 5 معیار (پرسش) موجود در بخش پنجم پرسشنامه ـ شامل: خوب، عاقلانه، دوست داشتنی، خوشایند و سودمند بودن استفاده از فناوری اطلاعات ـ استفاده شده است که به سنجش نگرش افراد نسبت به فناوری اطلاعات پرداختهاند. متوسط نمرههای طیف لیکرت برای این 5 معیار (پرسش) از 17/4 برای «دوستداشتنی» تا 56/4 برای «خوب بودن استفاده از فناوری اطلاعات» گسترده شده است (شکل 3). متوسط نگرش شکل گرفته در پاسخدهندگان این بوده که استفاده از فناوری اطلاعات خوب (56/4)، عاقلانه (52/4)، و سودمند (48/4) است. اما معیارهای (پرسشهای) خوشایند (27/4) و دوست داشتنی بودن (17/4) امتیاز کمتری را به خود اختصاص داده بودند. بهطور کلی، متوسط نگرش پاسخدهندگان نسبت به استفاده از فناوری اطلاعات از مرز «موافق» گذشته و تا حدودی به طرف «کاملاً موافق» پیش رفته است.
1= کاملاً مخالف 2= مخالف 3= مطمئن نبودن 4= موافق 5= کاملاً موافق
شکل 4. نگرش نسبت به استفاده از فناوری اطلاعات
ـ تصمیم به استفاده از فناوری اطلاعات: برای سنجش این متغیر پژوهش از 4 معیار (پرسش) موجود در بخش ششم پرسشنامه ـ شامل: تمایل به استفاده از فناوری اطلاعات برای انجام وظایف، به صورت مداوم، در صورت دسترسی، و استفاده در آینده ـ استفاده شده است. این معیارها (پرسشها) به سنجش تصمیمات افراد برای پذیرش و استفاده از فناوری اطلاعات در حال و آینده پرداختهاند. متوسط نمرههای طیف لیکرت برای این 4 معیار (پرسش) از 28/4 برای «تمایل به استفاده از فناوری اطلاعات به صورت مداوم» تا 63/4 برای «تمایل به استفاده از فناوری اطلاعات در آینده» گسترده شده است (شکل 4). تصمیم پاسخدهندگان برای استفاده از فناوری اطلاعات به صورت، «تمایل به استفاده از آن در آینده» (63/4)، «برای انجام وظایف» (47/4)، و «در صورت دسترسی» (43/4) بوده است. اما معیار (پرسش) «تمایل به استفاده از آن بهصورت مداوم» (28/4) امتیاز کمتری را به خود اختصاص داده است. بهطور کلی، متوسط تصمیمات پاسخدهندگان برای استفاده از فناوری اطلاعات از مرز «موافق» گذشته و به میزان زیادی به طرف «کاملاً موافق» پیش رفته است.
1= کاملاً مخالف 2= مخالف 3= مطمئن نبودن 4= موافق 5= کاملاً موافق
شکل 5. تصمیم به استفاده از فناوری اطلاعات
ـ استفاده از فناوری اطلاعات برای انجام وظایف:برای اندازهگیری متغیر وابسته این پژوهش از چهار معیار (پرسش) استفاده شده است که نتیجه اندازهگیری این معیارها (پرسشها) در قالب نمودار و جدول بهترتیب ارائه شده است.
|
1. فناوریهای اطلاعاتی مورد استفاده: در پرسش اول بخش دوم پرسشنامه این پژوهش که مربوط به این معیـار است 17 نـوع فنـاوری اطـلاعـات در قـالـب سخـتافزار و
شکل 6. استفاده از انواع فناوری اطلاعات
نرمافزار وگزینة 18 برای سایر موارد بهعنوان پاسخ به پاسخدهنده ارائه شده است. پاسخدهندگان با توجه به فناوریهای اطلاعاتی در دسترس در محیط کار، موارد مورد استفاده را انتخاب کردهاند.
چنانکه در شکل 5 مشاهده میشود، بیشترین موارد مورد استفاده بهترتیب متعلق به نرمافزارهای کتابخانهای با 87 مورد، شبکه جهانی وب با 85 مورد، دیسکت و لوح فشرده با 78 مورد، چاپگر با 72 مورد، و واژهپردازها با 68 مورد بودهاند.
|
2. استفاده از فناوری اطلاعات برای انواع فعالیتها: در پرسش دوم بخش دوم پرسشنامه این پژوهش که مربوط به این معیار است، 18 نوع فعالیت مانند خدمات امانت، مرجع، وجستجوی اطلاعات، وگزینة 19 برای سایر موارد در نظر گرفته شده است. پاسخدهندگان با توجه به بخش محل فعالیت، وظایف نیازمند استفاده از فناوری اطلاعات را مشخص کردهاند. چنانکه در شکل 6 مشاهده میشود، بیشترین وظایف نیازمند استفاده از فـنـاوری اطلاعـات بـهتـرتیب متعلق به جستجوی پایگاه اطلاعات کتابخانه با 102 مورد،
شکل 7. استفاده از فناوری اطلاعات برای انواع فعالیتها
جستجوی اطلاعات در اینترنت با 92 مورد، خدمات امانت با 83 مورد، همکاریهای بین کتابخانهای با 57 مورد، ذخیره و بازیابی دادهها با 55 مورد، و فهرستنویسی با 48 مورد بودهاند.
3 و 4. میانگین دفعات و مدت استفاده از فناوری اطلاعات: دو پرسش آخر این بخش مربوط به اندازهگیری میانگین دفعات و میانگین مدت استفاده از فناوری اطلاعات برای انجام وظایف کاری است. شش گزینه برای پاسخگویی به هر کدام از این دو پرسش در نظر گرفته شده است. اطلاعات مربوط به این دو پرسش، در جدول 2 نشان داده شده است. چنانکه در جدول مشاهده میشود، اکثریت پاسخدهندگان چندین بار در روز (111 نفر) و بیشتر از سه ساعت در هر روز (74 نفر) از فناوری اطلاعات برای انجام وظایفشان استفاده میکنند.
جدول 2. میانگین دفعات و مدت استفاده از فناوری اطلاعات
ویژگی |
توزیع جامعه |
میانگین دفعات استفاده از فناوری اطلاعات |
یک بار یا کمتر از یک بار در ماه: 8 نفر (2/5 درصد) 3-2 بار در ماه: 2 نفر (3/1 درصد) هفتهای یک بار: 6 نفر (9/3 درصد) 3-2 بار در هفته: 8 نفر (2/5 درصد) تقریباً یک بار در روز: 12 نفر (7/7 درصد) چندین بار در روز: 111 نفر (6/71 درصد) بدون پاسخ: 7 نفر (5/4 درصد) |
میانگین مدت استفاده از فناوری اطلاعات در هر روز |
تقریباً هیچ: 6نفر (9/3 درصد) از نیم ساعت تا یک ساعت: 13 نفر (4/8 درصد) کمتر از نیم ساعت: 15 نفر (7/9 درصد) 2-1 ساعت: 25 نفر (1/16 نفر) 3-2 ساعت: 13 نفر (4/8 درصد) بیشتر از سه ساعت: 74 نفر (7/47 درصد) بدون پاسخ: 8 نفر (2/5 درصد) |
ـ آزمون فرضیههای پژوهش.این فرضیهها بهترتیب عبارتند از:
فرضیه اول. بین برداشت ذهنی کتابداران از مفید بودن فناوری اطلاعات و نگرش آنها نسبت به استفاده از فناوری اطلاعات رابطهای معنادار وجود دارد.
در این فرضیه، طبق ساختار مدل پژوهش، برداشت ذهنی کتابداران از مفید بودن فناوری اطلاعات، متغیر مستقل و نگرش کتابداران نسبت به استفاده از این فناوری، متغیر وابسته محسوب شده است. نتیجه بررسی رابطه بین این دو متغیر، در جدول 3 نشان داده شده است.
جدول 3. آزمون فرضیه اول
نگرش نسبت به استفاده |
متغیر وابسته متغیر مستقل |
|
سطح معناداری |
ضریب همبستگی |
|
000/0 |
*597/0 |
برداشت ذهنی از مفید بودن |
* < 0.01 Р |
چنانکه در جدول مشاهده میشود، با 99% اطمینان میتوان گفت که بین این دو متغیر رابطهای معنادار از نوع مثبت وجود دارد.
فرضیه دوم. بین برداشت ذهنی کتابداران از مفید بودن فناوری اطلاعات و تصمیم آنها برای استفاده از فناوری اطلاعات رابطهای معنادار وجود دارد.
در این فرضیه، طبق ساختار مدل پژوهش، برداشت ذهنی کتابداران از مفید بودن فناوری اطلاعات، متغیر مستقل و تصمیم کتابداران برای استفاده از این فناوری، متغیر وابسته محسوب شده است. نتیجه بررسی رابطه بین این دو متغیر، در جدول 4 نشان داده شده است.
جدول 4. آزمون فرضیه دوم
تصمیم به استفاده |
متغیر وابسته متغیر مستقل |
|
سطح معناداری |
ضریب همبستگی |
|
000/0 |
*457/0 |
برداشت ذهنی از مفید بودن |
* < 0.01Р |
چنانکه در جدول مشاهده میشود، با 99% اطمینان میتوان گفت که بین این دو متغیر رابطهای معنادار از نوع مثبت وجود داشته است.
فرضیه سوم. بین برداشت ذهنی کتابداران از آسانی استفاده از فناوری اطلاعات و نگرش آنها نسبت به استفاده از فناوری اطلاعات، رابطهای معنادار وجود دارد.
در این فرضیه، طبق ساختار مدل پژوهش، برداشت ذهنی کتابداران از آسانی استفاده از فناوری اطلاعات، متغیر مستقل و نگرش کتابداران نسبت به استفاده از این فناوری، متغیر وابسته محسوب شده است. نتیجه بررسی رابطه بین این دو متغیر در جدول 5 نشان داده شده است.
جدول5. آزمون فرضیه سوم
نگرش نسبت به استفاده |
متغیر وابسته متغیر مستقل |
|
سطح معناداری |
ضریب همبستگی |
|
000/0 |
*526/0 |
برداشت ذهنی از آسانی استفاده |
* < 0.01 Р |
چنانکه در جدول مشاهده میشود، با 99% اطمینان میتوان گفت که بین این دو متغیر رابطهای معنادار از نوع مثبت وجود دارد.
فرضیه چهارم. بین برداشت ذهنی کتابداران از آسانی استفاده از فناوری اطلاعات و برداشت ذهنی آنها از مفید بودن فناوری اطلاعات، رابطهای معنادار وجود دارد.
در این فرضیه طبق ساختار مدل پژوهش، برداشت ذهنی کتابداران از آسانی استفاده از فناوری اطلاعات، متغیر مستقل و برداشت ذهنی کتابداران از مفید بودن فناوری اطلاعات، متغیر وابسته محسوب شده است. نتیجه بررسی رابطه بین این دو متغیر، در جدول 6 نشان داده شده است.
جدول6. آزمون فرضیه چهارم
برداشت ذهنی از مفیدبودن |
متغیر وابسته متغیر مستقل |
|
سطح معناداری |
ضریب همبستگی |
|
000/0 |
*585/0 |
برداشت ذهنی از آسانی استفاده |
* < 0.01Р |
چنانکه در جدول مشاهده میشود، با 99% اطمینان میتوان گفت بین این دو متغیر رابطهای معنادار از نوع مثبت وجود دارد.
فرضیه پنجم. بین نگرش کتابداران نسبت به استفاده از فناوری اطلاعات و تصمیم آنها برای استفاده از فناوری اطلاعات رابطهای معنادار وجود دارد.
در این فرضیه، طبق ساختار مدل پژوهش، نگرش کتابداران نسبت به استفاده از فناوری اطلاعات، متغیر مستقل و تصمیم کتابداران برای استفاده از این فناوری، متغیر وابسته محسوب شده است. نتیجه بررسیِ رابطه بین این دو متغیر، در جدول 7 نشان داده شده است.
جدول7. آزمون فرضیه پنجم
تصمیم به استفاده |
متغیر وابسته متغیر مستقل |
|
سطح معناداری |
ضریب همبستگی |
|
000/0 |
*560/0 |
نگرش نسبت به استفاده |
* < 0.01Р |
چنانکه در جدول مشاهده میشود، با 99% اطمینان میتوان گفت بین این دو متغیر رابطهای معنادار از نوع مثبت وجود دارد.
فرضیه ششم. بین تصمیم کتابداران برای استفاده از فناوری اطلاعات و استفاده آنها از فناوری اطلاعات رابطهای معنادار وجود دارد.
در این فرضیه، طبق ساختار مدل پژوهش، تصمیم کتابداران برای استفاده از فناوری اطلاعات، متغیر مستقل و استفاده کتابداران از این فناوری، متغیر وابسته محسوب شده است. نتیجه بررسی رابطه بین این دو متغیر، در جدول 8 نشان داده شده است.
جدول8. آزمون فرضیه ششم
استفاده از فناوری اطلاعات |
متغیر وابسته متغیر مستقل |
|
سطح معناداری |
ضریب همبستگی |
|
015/0 |
*205/0 |
تصمیم به استفاده |
* < 0.05Р |
چنانکه در جدول مشاهده میشود، با 95% اطمینان میتوان گفت که بین این دو متغیر رابطهای معنادار از نوع مثبت وجود دارد.
بحث و نتیجهگیری
با توجه به یافتههای ارائه شده در قسمت نتایج، به تفسیر فرضیههای پژوهش و نتیجهگیری پرداخته و پیشنهادهایی مطابق با نتیجهگیریها ارائه شده است.
فرضیه اول. بین برداشت ذهنی کتابداران از مفید بودن فناوری اطلاعات و نگرش آنها نسبت به استفاده از فناوری اطلاعات رابطهای معنادار وجود دارد.
اطلاعات جدول3، نشاندهندة آن است که فرضیه اول این پژوهش با 99% اطمینان مورد تأیید قرار گرفته است. بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که هر چه برداشت شکل گرفته در ذهن کتابداران جامعه پژوهش از مفید بودن فناوری اطلاعات بیشتر باشد، نگرش آنها نسبت به استفاده از این فناوری مثبتتر است.
فرضیه دوم. بین برداشت ذهنی کتابداران از مفید بودن فناوری اطلاعات و تصمیم آنها برای استفاده از فناوری اطلاعات، رابطهای معنادار وجود دارد.
اطلاعات جدول 4، نشاندهنده آن است که فرضیه دوم این پژوهش با 99% اطمینان، مورد تأیید قرار گرفته است. بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که هر چه برداشت شکل گرفته در ذهن کتابداران جامعه پژوهش از مفید بودن فناوری اطلاعات بیشتر باشد، آنها در تصمیم خود برای استفاده از این فناوری مصممترند (دیویس، باگوزی، و وارشاو، 1989).
فرضیه سوم. بین برداشت ذهنی کتابداران از آسانی استفاده از فناوری اطلاعات و نگرش آنها نسبت به استفاده از فناوری اطلاعات، رابطهای معنادار وجود دارد.
اطلاعات جدول 5 نشاندهنده آن است که فرضیه سوم این پژوهش با 99% اطمینان مورد تأیید قرار گرفته است. بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که هر چه برداشت شکل گرفته در ذهن کتابداران جامعه پژوهش از آسانی استفاده از فناوری اطلاعات بیشتر باشد، نگرش آنها نسبت به استفاده از این فناوری مثبتتر است.
فرضیه چهارم. بین برداشت ذهنی کتابداران از آسانی استفاده از فناوری اطلاعات و برداشت ذهنی آنها از مفیدبودن فناوری اطلاعات رابطهای معنادار وجود دارد.
اطلاعات جدول 6، نشاندهنده آن است که فرضیه چهارم این پژوهش با 99% اطمینان، مورد تأیید قرار گرفته است. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که هر چه برداشت شکل گرفته در ذهن کتابداران جامعه پژوهش از آسانی استفاده از فناوری اطلاعات بیشتر باشد، برداشت شکل گرفته در ذهن آنها از مفید بودن فناوری اطلاعات نیز بیشتر است (تانگ، هانگ، و تم 2002).
فرضیه پنجم. بین نگرش کتابداران نسبت به استفاده از فناوری اطلاعات و تصمیم آنها برای استفاده از فناوری اطلاعات رابطهای معنادار وجود دارد.
اطلاعات جدول 7، نشاندهنده آن است که فرضیه پنجم این پژوهش با 99% اطمینان مورد تأیید قرار گرفته است. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که هر چه نگرش کتابداران جامعه پژوهش نسبت به استفاده از فناوری اطلاعات مثبتتر باشد، آنها در تصمیمشان برای استفاده از این فناوری مصممترند (پن، سیوو، و بروفی، 2003).
فرضیه ششم. بین تصمیم کتابداران برای استفاده از فناوری اطلاعات و استفاده آنها از فناوری اطلاعات رابطهای معنادار وجود دارد.
اطلاعات جدول 8 نشاندهندة آن است که فرضیه ششم این پژوهش با 95% اطمینان، مورد تأیید قرار گرفته است. بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که هر چه کتابداران جامعه پژوهش در تصمیمشان برای استفاده از فناوری اطلاعات مصممتر باشند، این فناوری را بیشتر مورد استفاده قرار میدهند .
با توجه به تأیید شش فرضیه اول این پژوهش، میتوان نتیجه گرفت:
- عوامل سازنده «مدل پذیرش فناوری» در این پژوهش نیز در چارچوب مدل به عنوان عوامل تأثیرگذار بر پذیرش و کاربرد فناوری اطلاعات شناسایی شدهاند (القحطانی، 2001؛ تانگ، هانگ، و تم، 2002؛ اسپیسی، گولدینگ، و مورای، a,b2004).
- با توجه به تأیید فرضیههای مربوط به دو عامل اصلی و سازندة «مدل پذیرش فناوری» یعنی «برداشت ذهنی از مفید بودن» و «برداشت ذهنی از آسانی استفاده»، میتوان نتیجه گرفت که هر چه یک سیستم وابسته به فناوری اطلاعات از نظر کتابداران کتابخانههای جامعه پژوهش برای بهبود عملکرد کاریشان مفیدتر و از نظر یادگیری آسانتر تشخیص داده شود، بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد. در واقع، این عوامل بر نگرش کتابداران نسبت به استفاده از آن سیستم تأثیر گذاشته و موجب تصمیمگیری برای استفاده از آن سیستم میشود (روز و استراب، 1998).
پیشنهادها
طبق نتایج بهدست آمده در این پژوهش:
1. به طراحان و سازندگان سیستمهای مرتبط با فناوری اطلاعات مانند نرمافزارهای کتابخانهای پیشنهاد میشود دو عامل «برداشت ذهنی از مفید بودن» و «برداشت ذهنی از آسانی استفاده» را در طراحی سیستمهای متناسب با نیاز شغلی کتابداران کتابخانههای دانشگاههای دولتی شهر تهران در نظر بگیرند و سیستمهایی را طراحی کنند که در عین مفید بودن، یادگیری آنها برای استفاده آسان باشد. به عنوان نمونه، بیشتر از گزینههای گرافیکی بهجای دستوری استفاده شود.
2. به مدیران کتابخانهها و خریداران سیستمهای مرتبط با فناوری اطلاعات پیشنهاد میشود دو عامل برداشت ذهنی از مفید بودن و برداشت ذهنی از آسانی استفاده را در خرید سیستمهای متناسب با نیاز شغلی کتابداران کتابخانههای دانشگاههای دولتی شهر تهران مد نظر داشته باشند و سیستمهایی را خریداری کنند که در عین مفید بودن، یادگیری آنها برای استفاده آسان باشد.
3. به کتابداران کتابخانههای دانشگاههای دولتی شهر تهران توصیه میشود سعی کنند در تصمیمگیریهای مدیریتی سازمان خود برای خرید سیستمهای مرتبط با فناوری اطلاعات مشارکت کنند تا سیستمهایی متناسب با نیاز آنها خریداری شود.