نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استاد، گروه علم اطلاعات و دانش شناسی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران.
2 استادیار، گروه علم اطلاعات و دانش شناسی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران.
3 کارشناس ارشد، گروه علم اطلاعات و دانش شناسی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران.
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Purpose: The purpose of this study was to investigate the status of personal information management (PIM) of graduate students of Shahid Chamran University of Ahwaz from three aspects of knowledge, attitude and seven activities of personal information management (including retrieval, storage, organization, maintenance, information flow management, measuring and evaluation, and sense making) based on Jones's model. Research has been a survey of descriptive-analytic type.
Methodology: This study was a descriptive-analytic survey and Amuzandeh’s modified questionnaire (2011) was used for data gathering. The research population consisted of 4422 graduate students of Shahid Chamran Univerity of Ahvaz that 354 of them were selected based on Krejcie-Morgan sample size table. Of the 354 distributed questionnaires 304 were filled and returned (85.87% response rate). For data analysis, descriptive statistics (mean and standard deviation) as well as inferential statistics (t-test and variance analysis) were used to determine the significance of differences.
Results: The descriptive findings of the research showed that the means of knowledge, attitude and total of seven PIM activities of students were 3.20, 3.97 and 2.86 respectively, and the total mean of their PIM activities was 3.2 and at moderate level. . In this research, the effect of four variables of gender, age, faculty and educational level on the students’ PIM activities was examined and it was found that there was a significant difference between the students’ PIM activities among the different faculties with the significance level of 0.04 while there were no difference regarding gender, educational level, and age group.
کلیدواژهها [English]
مقدمه و بیان مسئله
دانشجویان تحصیلات تکمیلی بهعنوان پژوهشگران بالفعل و بالقوۀ کشور، برای انجام تکالیف، طرحها و پژوهشهای خود با حجم انبوهی از اطلاعات ذخیرهشده در منابع قابل دسترس و گوناگون مواجه هستند. آنان برای دسترسی و توانایی استفادۀ هدفمند از اطلاعات، مفاهیم و فعالیتهای سواد اطلاعاتی را آموزش میبینند تا بتوانند نیاز اطلاعاتی خود را تشخیص بدهند و آن را از انبوه اطلاعات موجود در منابع گوناگون بهنحومؤثری جستجو و بهترین و مربوطترین اطلاعات را انتخاب کنند. در مرحلۀ بعد دانشجویان پس از انتخاب اطلاعات مورد نیاز خود، آنها را به شیوههای گوناگون وارد مجموعۀ شخصی خود میکنند. بنابراین مجموعۀ اطلاعات شخصی دانشجویان بهصورت یک فضای اطلاعاتی پویا درمیآید که بهطور پیوسته در حال تولید، مصرف و بازتولید است و دائم بر حجم آن افزوده میشود. دانشجویان برای استفادۀ بهینه از اطلاعات شخصی خود نیازمند بهرهگیری از رشتهفعالیتهایی بهنام «فعالیتهای مدیریت اطلاعات شخصی» هستند تا بتوانند با آن، ورود، پردازش و خروج اطلاعات را کنترل کنند. چنانچه دانشجویان با سواد اطلاعاتی، با فعالیتها و عناصر مدیریت اطلاعات شخصی آشنا نباشند و نتوانند مجموعۀ اطلاعات شخصی خود را که ممکن است حاوی اطلاعات مفید و ارزشمندی باشد، کنترل و مدیریت کنند، دوبارهکاری شدت میگیرد و در مواردی به ایجاد فشار روانی و نگرانی، سردرگمی و آشفتگی، دسترسی نداشتن به اطلاعات در زمان و مکان مناسب و بههنگام نیاز میانجامد و سبب آسیبدیدن و گمشدن اطلاعات، اتلاف وقت، انرژی و هزینه میشود. در نتیجه، دانشجویان نمیتوانند استفادۀ کارا، خلاّق و هوشمندانهای از اطلاعات داشته باشند. این موضوع دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید چمران را نیز شامل است.
با وجود چنین مسائلی، پژوهشگران درصددند با الگوگیری از چارچوب مدیریت اطلاعات شخصی جونز[1] بررسی کنند که دانش، نگرش و فعالیتهای مدیریت اطلاعات شخصی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید چمران اهواز در چه سطحی قرار دارد و با بررسی عناصر مدیریت اطلاعات شخصی و مقایسۀ مدیریت اطلاعات شخصی دانشجویان از لحاظ متغیرهای جمعیتشناختی جنسیت، مقطع، گروههای سنّی و دانشکدۀ محلّ تحصیل، اطلاعات بیشتری از آنان کسب کنند تا در صورت وجود مشکل و ضعف در هر یک از این گروهها، با ارائۀ پیشنهادهایی در این زمینه، به بهبود روشهای مدیریت اطلاعات شخصی آنان کمک کنند و کارایی خود را در تحصیل وانجام پژوهشها، طرحها و پایاننامههای خود با توجه به مدتزمان محدودی که دارند، افزایش دهند. در این راستا برای رسیدن به هدفهای پژوهش پرسشهای زیر مطرح است:
1. دانش دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید چمران اهواز نسبت به مدیریت اطلاعات شخصی در چه سطحی است؟
2. نگرش دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید چمران اهواز نسبت به مدیریت اطلاعات شخصی در چه سطحی است؟
3. هفت فعالیت مدیریت اطلاعات شخصی (شامل دوبارهیابی، ذخیرهسازی، سازماندهی، نگهداشت، مدیریت جریان اطلاعات، ارزشیابی و ارزشگذاری، و مفهومسازی) دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید چمران اهواز در چه سطحی است؟
4. آیا از لحاظ جنسیت، سن، مقطع و دانشکدۀ محل تحصیل تفاوت معناداری میان مدیریت اطلاعات الکترونیکی شخصی و زیرمجموعههای آن در بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید چمران اهواز وجود دارد؟
مدیریت اطلاعات شخصی
مدیریت اطلاعات شخصی تعریفهای مختلفی دارد. «لنسدیل»[2] (1988) «برگمن»[3] (2003)، «باری»[4] (1995)، «بلوتی و دیگران»[5] (2002) و «بردمن»[6] (2004) تعریفها و تقسیمبندیهای متعددی از مدیریت اطلاعات شخصی ارائه دادهاند که همۀ آنها تحت تأثیر فرایند سنّتی مدیریت اطلاعات یعنی فراهمآوری، سازماندهی، ذخیرهسازی، بازیابی، دسترسی و انتشار است. اما «جونز» (2008) در مقایسه با سه فرایند ورود، ذخیره و بازیابی اطلاعات که در دیدگاه سنتی وجود داشت دیدگاهی را مطرح میسازد که مسئلۀ مدیریت اطلاعات شخصی را بهطور عمیقتر و پیچیدهتر بررسی میکند(آموزنده،1390). جونز فعالیتهای مدیریت اطلاعات شخصی را در سه دسته جای داد: الف) فعالیتهای نگهداری ب) فعالیتهای فراسطحی و ج) فعالیتهای یافتن و دوبارهیابی. وی بر اساس آنها هفت فعالیت برای مدیریت اطلاعات شخصی در نظر گرفت: 1. دوبارهیابی 2. ذخیرهسازی 3. سازماندهی 4. نگهداشت 5. امنیت و مدیریت جریان اطلاعات، 6. ارزشیابی و ارزشگذاری 7. تدبیر و مفهومسازی.
در پژوهش حاضر میتوان مدیریت اطلاعات شخصی را چنین تعریف کرد: مدیریت اطلاعات شخصی به رویّه و فعالیتهایی اطلاق میشود که دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید چمران اهواز، به وسیلۀ آنها برای انجام تکالیف کلاسی، پژوهشها، طرحها و پایاننامههای خود، اقلام اطلاعاتی الکترونیکی را در فضای شخصی رایانهای به منظور برآوردن نیازها و هدفهای خاص در زمان مطلوب فراهمآوری، ذخیره، سازماندهی، بازیابی و استفاده میکنند.
با توجه به هویّت میانرشتهای بودن حوزۀ مطالعاتی مدیریت اطلاعات شخصی، مطالعات فراوانی در این زمینه صورتگرفته است که هر یک به جنبههای خاصّی توجه دارد. در نتیجه سبب گستردهشدن مطالعات انجامشده در این زمینه شده است. در ادامه به چند مورد از پژوهشهای مرتبط با پژوهش حاضر اشاره میشود:
تا قبل از دهۀ1980 مطالعاتی توصیفی مبنی بر اینکه افراد چگونه اطلاعات شخصی خود را مدیریت میکنند، وجود داشت (پیر[7]، 2011). از دهۀ1980 به بعد مدیریت اطلاعات شخصیِ اسناد کاغذی مطرح شد و در آن، بیشتر تأکید بر این بود که افراد اطلاعات شخصی خود را چگونه و چرا به شیوهای خاص سازماندهی میکنند؟ (ملن[8]، 1983؛ کول[9]، 1982؛ لنسدیل، 1988؛ کواسنیک[10]، 1992؛ کیس[11]، 1981). از آغاز دهۀ 1980 و با اوجگیری هیجانهای ناشی از ظرفیتهای بالقوۀ رایانههای شخصی جهت ارتقای قابلیتهای بشری در پردازش و مدیریت اطلاعات بود که عبارت «مدیریت اطلاعات شخصی» از سوی لنسدیل (1988) مورد استفاده قرار گرفت (زوارقی و صفایی، 1391) و پژوهشهای مربوط به مدیریت اطلاعات شخصی وارد دورۀ جدیدی شد. در دهههای اولیه که هنوز فناوریهای جدید کامپیوتری همانند فناوریهای سنتی (کاغذ) در بافت محیط کار مورد قبول قرار نگرفته بود، پژوهشگرانی چون «باری» (1995)، «باری و ناردی»[12] (1995)؛ «فرتیگ[13] و دیگران» (1996) مدیریت اطلاعات شخصی اسناد کاغذی و الکترونیکی را بررسی و آنها را با هم مقایسه کردند. آنان در پژوهشهای جداگانه به این نتیجه رسیدند که افراد تمامی رفتارهای مبتنی بر مدیریت اطلاعات شخصیِ اسناد کاغذی را همچنان در محیط الکترونیکی حفظ کردهاند. بهعنوان مثال، افرادی که برای دسترسی به اسناد کاغذی مورد نیاز خود _ که مجبور بودند به طور مکرر به آنها مراجعه کنند _ آنها را روی میز خود انباشته میکردند، همان رفتار را در محیط کامپیوتری نیز داشتند با این تفاوت که فایلهای مورد نیاز خود را در دسکتاپ کامپیوتر قرار میدادند تا به آسانی در دسترس باشند.
چنانکه بیان شد، پژوهشگران با رویکردهایی متفاوت مدیریت اطلاعات شخصی افراد را بررسی می کنند. با مرور پژوهشها شماری از پژوهشگران به سه فعالیت اصلی مدیریت اطلاعات شخصی یعنی دوبارهیابی، ذخیرهسازی و سازماندهی توجه میکنند و سپس راهکارها و راهبردهای مختلفی را ارائه میدهند (اوسی اوتاپا و ددی[14]، 2013). در زمینۀ دوبارهیابی اطلاعات میتوان به پژوهش «باری و ناردی» (1995) اشاره کرد. آنان در پژوهش خود دو رویکرد اصلی را برای یافتن اطلاعات شخصی شناسایی کردند:1. رویکرد مبتنی بر مکان 2. رویکرد منطقی. آنها به این نتیجه رسیدند که اکثریت افراد، رویکرد مبتنی بر مکان را (به این معنی که آنها معمولاً میدانند که فایلها در کجا قرار گرفتهاند و بهسادگی آنها را مرور میکنند تا به نتیجه برسند) بر رویکرد منطقی (شامل جستجو به وسیلۀ کلیدواژه) ترجیح میدهند. «دنگ و فنگ»[15] (2011) نیز در پژوهش خود چهار روشِ اصلی برای دوبارهیابی اطلاعات موجود در وبسایتها (شامل 1. ابزارهای دوبارهیابی اطلاعات در مرورگرهای وب 2. موتورهای جستجوی دوبارهیابی 3. دوبارهیابی مبتنی بر صوت و 4. خدمات تاریخچۀ جستجو) و سه رویکرد دوبارهیابی اطلاعات که در مدیریت اطلاعات شخصی استفاده میشود (شامل 1. جستجو بر اساس ساختار متن 2. رویکردهای مبتنی بر مرور و 3. جستجوی مبنتی بر محتوا) را شناسایی کردند وبه این نتیجه رسیدند که با پیروی از سازوکار یادآوری در حافظه انسان، روش فراخوان مبتنی بر ساختار متن، هم در وب و هم در مدیریت اطلاعات شخصی میتواند باعث شود تا کاربران اطلاعات خود را به آسانی پیدا کنند.
نوع محملها و مجراهایی که دانشجویان برای گردآوری اطلاعات مورد نیاز خود استفاده میکنند، نوع رفتار آنان را در ذخیرهسازی اطلاعات شخصی تعیین میکند. بهعنوان مثال، میتوان به ذخیرهسازی اطلاعات موجود در وب اشاره کرد. در این رابطه میتوان به پژوهشهای «کاپرا»[16] (2009) و «مجید[17] و دیگران» (2010) اشاره کرد. «کاپرا» (2009) در مقالهای به بررسی شیوههای مدیریت اطلاعات شخصی پرداخت. نتایج پژوهش به این صورت بود که 98% افراد از طریق بوکمارک و بقیه از طریق ایمیل، نوشتن روی کاغذ، کپیکردن نشانی اینترنتی، ذخیرهکردن صفحات وبی و ذخیرهکردن در سایتهای بوکمارک، اطلاعات وبی مورد نیاز خود را ذخیره میکنند. «مجید و دیگران» (2010) پژوهشی شبیه به پژوهش «کاپرا» (2009) با هدف بررسی میزان درک دانشجویان دو دانشگاه عمومی در مالزی از خدمات اینترنتی برای مدیریت اطلاعات شخصی انجام دادند. یافتهها نشان داد 75% دانشجویان از خدمات اینترنت برای ذخیرهسازی و مدیریت برخی از اقلام اطلاعاتی استفاده میکنند. خدمات اینترنت بهطور عمده توسط دانشجویان برای ذخیرهسازی نشانیهای ایمیلها و پیامها، اسناد متنی شخصی و عکسها مورد استفاده قرار میگیرد. فقط تعداد کمی از دانشجویان برای نگهداری اطلاعات مربوط به قرار ملاقات، شماره تلفن، اسناد پیشنویس، پیشینههای صوتی و تصویری و سیاهههای از چیزهایی که باید انجام شود، به ذخیرهسازی آنلاین میپرداختند. در نهایت، نتایج مقاله نشان داد باید اقدامهای خاصی برای بهبود مهارتهای مدیریت اطلاعات شخصی دانشجویان و عموم مردم صورت بگیرد.
از جدیدترین پژوهشهای صورتگرفته در زمینۀ مدیریت اطلاعات شخصی، پژوهش «اوسی اوتاپا و ددی» (2013) است. آنها با هدف بررسی شیوههای مدیریت اطلاعات شخصی اسناد کاغذی و الکترونیکی دانشجویان دانشگاه غنا به روش پیمایشی و با استفاده از مدل جونز مقالهای را نوشتند. یافتهها نشان داد شکل اقلام اطلاعاتی، تواناییهای کاربران، حجم مجموعه، حافظه و عادتهای افراد سبب ایجاد تنوع در شیوههای مدیریت اطلاعات شخصی دانشجویان غنا شده است. از جمله اشکالهای عمدۀ دانشجویان، مهارت ناکافی، پراکندگی اطلاعات، عادتهای نامناسب و حافظۀ ناکارآمد آنها گزارش و نیز به نقش مفید کتابداران و حمایت مدیران کتابخانهها اشاره شد.
در ایران اولین پژوهشهای انجامشده بهصورت پیمایشی را «عبداللهی» (1390) و «آموزنده» (1390) انجام دادند.
«عبداللهی» (1390) در پژوهش خود میزان استفادۀ اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران از ابزارهای مدیریت اطلاعات شخصی را به روش مصاحبۀ نیمهساختارمند بررسی کرد. نتایج پژوهش او نشان داد 37% شرکتکنندگان در مصاحبه از ابزارها و روشهایی خاص برای سازماندهی و نگهداری اطلاعات شخصی استفاده میکنند یا روشهای منحصربهفردی برای بازیابی اطلاعات دارند. بیشترین روشهای مورد استفاده در سازماندهی اطلاعات، روشهای طبقهبندی اطلاعات بهترتیب بر اساس موضوع، نام فایل، تاریخ، نوع فایل، و کمترین روش مورد استفاده سازماندهی بر اساس حجم فایل است. بیشترین ابزار مورد استفاده توسط جامعۀ مورد مطالعه برای نگهداری اطلاعات شخصی، بعد از رایانه شخصی به ترتیب فلش، هارد اکسترنال، تقویم، پست الکترونیکی، سیدی و کمترین ابزار مورد استفاده بوکمارک و دیسکت است. بیش از نیمی از شرکتکنندگان در مصاحبه (4/60%) اطلاعات شخصی خود را معمولاً بر اساس موضوع بازیابی میکردند.
«آموزنده» (1390) نیز در پژوهش خود مدیریت اطلاعات شخصی را در سه عامل دانش، نگرش و هفت مهارت، به وسیلۀ پرسش نامه، رفتار مدیریت اطلاعات دانشجویان را روی کامپیوتر شخصی آنها میداند. مدل مورد استفادۀ او برای طراحی پرسشنامه، مدیریت اطلاعات شخصی جونز است. چنانکه بیان شد «جونز» فعالیتهای مدیریت اطلاعات شخصی را در مدل خود بررسی کرده است. «آموزنده» از واژۀ «مهارت» به جای «فعالیت» در مدل جونز استفاده کرده است، درحالیکه وی در پرسشنامه خود به فرایند انجام این فعالیتها با توجه به سه عنصر زمان، مکان و راهبردهای لازمِ هر فعالیت پرداخته است نه به بررسی میزان مهارتهای افراد در فعالیتهای مدیریت اطلاعات شخصی. بنابراین، در پژوهش حاضر با توجه به مدل جونز از واژۀ «فعالیت» به جای «مهارت» استفاده شد.
آنچه این پژوهش را از آثار دیگر متمایز میکند بررسی دانش، نگرش و هفت فعالیت مدیریت اطلاعات شخصی بر اساس مدل جونز است که بر خلاف پژوهشهای پیشین، دید کلی وجامعتری دربارۀ مدیریت اطلاعات شخصی دانشجویان ارائه میدهد. همچنین در این پژوهش مدیریت اطلاعات شخصی دانشجویان از لحاظ جنسیت، مقطع تحصیلی، دانشکدۀ محل تحصیل و سنّ دانشجویان مقایسه میشود که در پژوهشهای پیشین کمتر به آن پرداخته شده است.
روششناسی پژوهش
پژوهش حاضر به روش پیمایشی، و توصیفیـتحلیلی انجام شد. جامعۀ آماری پژوهش کلیۀ دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهیدچمران اهواز میباشند. طبق آمار دفتر تحصیلات تکمیلی دانشگاه، تعداد کلّ دانشجویان کارشناسی ارشدو دکترای مشغولبهتحصیل در سال 1391-1392، 4422 نفر است. با استفاده از جدول کرجسی _ مورگان، تعداد تقریبی نمونه 354 نفر است. شیوۀ نمونهگیری از جامعۀ آماری بر اساس روش نمونهگیری تصادفی طبقهای نسبی است. از میان 354 پرسشنامۀ توزیعشده در بین اعضای نمونۀ آماری، 304 پرسشنامه برگردانده (87/85%) و کار تجزیهوتحلیل یافتهها با استفاده از نسخۀ 20 نرمافزار اسپیاساس بر اساس تعداد مذکور انجام شد.
ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه تصحیحشدۀ «مهدیه آموزنده» (1390) است. این پرسشنامه از چهار بخش و 81 سؤال تشکیل شده است. بخش اول مربوط به مشخصات جمعیتشناختی جامعۀ مورد پژوهش؛ بخش دوم شامل 57 سؤال بسته، یک سؤال باز و مربوط به هفت فعالیت مدیریت اطلاعات شخصی (ذخیرهسازی، سازماندهی، دوبارهیابی، نگهداشت، امنیت و مدیریت جریان اطلاعات، ارزشیابی و ارزشگذاری و مفهوم سازی)؛ بخش سوم با 13 سؤال بسته و یک سؤال باز مربوط به دانش؛ و بخش چهارم با 10 سؤال بسته، مربوط به نگرش دانشجویان تحصیلات تکمیلی نسبت به مدیریت اطلاعات شخصی است. پایایی پرسشنامۀ تصحیحشدۀ «آموزنده» 89/0 برآورد شده که بیانگر پایایی آن است.
یافتههای پژوهش و تحلیل آنها
یافتههای منتج از پژوهش در دو بخش «یافتههای مربوط به آمار توصیفی» و «یافتههای مربوط به آمار استنباطی» آورده و در صورت امکان با پژوهشهای پیشین مقایسه شدهاست.
الف)یافتههای توصیفی و تحلیل آنها
جدول1میانگینهای دانش، نگرش و هفت فعالیت مدیریت اطلاعات شخصی دانشجویان مقاطع کارشناسی ارشدو دکتری و دانشجویان تحصیلات تکمیلی را بهطور کلی نشان میدهد.
جدول 1 میانگین میانگینهای دانش و نگرش و هفت فعالیت مدیریت اطلاعات شخصی
شاخص
مدیریت اطلاعات شخصی |
کارشناسی ارشد |
دکتری |
تحصیلات تکمیلی |
||||
میانگین |
انحراف معیار |
میانگین |
انحراف معیار |
میانگین |
انحراف معیار |
||
دانش |
28/3 |
96/0 |
13/3 |
98/0 |
20/3 |
97/0 |
|
نگرش |
97/3 |
9/0 |
98/3 |
86/0 |
97/3 |
88/0 |
|
مجموع هفت فعالیت |
88/2 |
13/1 |
83/2 |
22/1 |
86/2 |
26/1 |
|
|
دوبارهیابی |
57/3 |
06/1 |
49/3 |
97/0 |
53/3 |
01/1 |
هفت فعالیت |
ذخیرهسازی |
25/3 |
19/1 |
06/3 |
09/1 |
15/3 |
14/1 |
سازماندهی |
57/2 |
32/1 |
59/2 |
23/1 |
58/2 |
27/1 |
|
نگهداشت |
16/2 |
45/1 |
12/2 |
47/1 |
14/2 |
46/1 |
|
مدیریت جریان اطلاعات |
62/2 |
41/1 |
57/2 |
43/1 |
59/2 |
42/1 |
|
ارزشیابی و ارزشگذاری |
74/2 |
36/1 |
55/2 |
32/1 |
64/2 |
34/1 |
|
تدبیر و مفهومسازی |
31/3 |
13/1 |
44/3 |
22/1 |
37/3 |
17/1 |
|
مدیریت اطلاعات شخصی |
05/3 |
19/1 |
99/2 |
17/1 |
02/3 |
18/1 |
با توجه به جدول1میانگین میانگینهای بهدستآمده از مجموعه عناصر دانش، معادل 20/3 محاسبه شده است. بنابراین این مقدار عددی، گویای این مطلب است که دانش دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید چمران اهواز درحدّ متوسط قرار دارد. با توجه به پاسخهای دادهشده به پرسشهای پرسشنامه، مشخص شد دانشجویان بهطور متوسط سعیمیکنند دانش خود را نسبت به محیط کامپیوتر و مدیریت آن افزایش دهند. این یافتهها با یافتههای «آموزنده» (1390) همسوست.
با توجه به جدول مقدار میانگین میانگینهای بهدستآمده از مجموعه عناصر نگرش که برابر با 97/3 است میتوان ادّعا کرد که نگرش دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید چمران اهواز درحدّ مطلوب است و نشان میدهد که دانشجویان به اهمیت و ضرورت مدیریت اطلاعات شخصی و لزوم بهکارگیری آن در مجموعۀ اطلاعات شخصی واقف هستند. همچنین دیدگاه مثبتی نسبت به مسئلۀ مدیریت اطلاعات شخصی دارند. این یافتهها همسو با یافتههای «آموزنده» (1390) است.
با توجه به جدول1 میانگین هفت فعالیت مدیریت اطلاعات شخصی دانشجویان تحصیلات تکمیلی که شامل دوبارهیابی، ذخیرهسازی، سازماندهی، نگهداشت، مدیریت جریان اطلاعات، مفهومسازی و ارزشیابی و ارزشگذاری، برابر با 86/2 است که نشاندهندۀ حدّ متوسط هفت فعالیت مدیریت اطلاعات شخصی است. در ادامه، یافتههای مربوط به هر کدام از فعالیتها با توجه به جدول1 بهطورجداگانه آمده است:
1. دوبارهیابی: در پژوهش حاضر دوبارهیابی اطلاعات شخصی با توجه به سه عنصر «زمان یافتن اطلاعات»، «مکان یافتن اطلاعات» و «راهبردهای دوبارهیابی اطلاعات شخصی دانشجویان» سنجیده شده است. میانگین میانگینهای بهدست آمده از مجموعه عناصر فعالیت دوبارهیابی اطلاعات الکترونیکی شخصی برای دانشجویان تحصیلات تکمیلی برابر با 53/3 و درحدّ مطلوب است. این یافتهها با یافتههای پژوهش «آموزنده» (1390) همسوست. دانشجویان کارشناسی ارشدو دکتری زمان کمتری را برای پیداکردن اطلاعات مورد نیاز خود از مجموعۀ شخصی خود صرف میکنند و قادرند اطلاعات مورد نیاز خود را در زمان مطلوب پیدا کنند؛ در حالیکه «اوسی اوتاپا و ددی» (2013) در پژوهش خود به این نتیجه رسیدند که کمتر از 50% دانشجویان بهراحتی اطلاعات مورد نیاز خود را پیدا میکنند.
دانشجویان دکتری در هنگام جستجوی اطلاعات مورد نیاز خود بهعلّت فراموشکردن محلّ اطلاعات در مجموعۀ شخصی خود، بیشتر از دانشجویان کارشناسی ارشدبه منبع اصلی اطلاعات مراجعه میکنند. «اوسی اوتاپا و ددی» (2013) در پژوهش خود به این نتیجه رسیدند که حجم اطلاعات شخصی تأثیر زیادی در بازیابی اطلاعات شخصی افراد دارد. شاید بتوان گفت دلیل این امر، مربوط به حجم زیاد اطلاعات شخصی دانشجویان دکتری نسبت به دانشجویان کارشناسی ارشد است. «عبداللهی» (1390) در پژوهش خود به این نتیجه رسید که اعضای هیئت علمی معمولاً در بازیابی اطلاعات شخصی خود با مشکل مواجه میشوند. یافتههای پژوهش حاضر مغایر با یافتههای «عبداللهی» (1390) است.
در یافتههای حاصل از پرسشهای مربوط به انواع شیوههای بازیابی اطلاعات، مشخص شد دانشجویان سعی دارند از سادهترین و آشناترین شیوههای بازیابی مثل مرورکردن استفاده کنند و از ابزارهای بازیابی اطلاعات شخصی مثل گوگلدسکتاپ که در بخش مربوط به دانش ابزاری آمده بود، استفادۀ بسیار اندکی دارند. این در حالی است که از ناکارآمدی کافی این نوع از بازیابی اطلاعات مطلع هستند (با توجه به برخی از یادداشتهایی که کنار پرسشهای پرسشنامه گذاشته شده بود). این یافتهها همسو با پژوهشهای «باری و ناردی» (1995)، «دنگ و فنگ» (2010)، «عبداللهی» (1390) و «آموزنده» (1390) است.
2. ذخیرهسازی: در این پژوهش سه عاملِ زمان، مکان و راهبردهای ذخیرهسازی اطلاعات شخصی سنجیده شد. میانگین میانگینهای بهدستآمده از مجموعه عناصر فعالیت ذخیرهسازی اطلاعات الکترونیکی شخصی برای دانشجویان تحصیلات تکمیلی برابر با 15/3 و درحدّ مطلوب است. یافتههای حاصل از پژوهش نشان داد دانشجویان اطلاعات شخصی مورد نیاز خود را بیشتر برای رفع نیازهای کنونی خود ذخیره میکنند تا برای رفع نیازهای احتمالی در آینده، که همسو با یافتههای «آموزنده» (1390) است. ولی در یادداشتهایی که برخی از دانشجویان کارشناسی ارشد در کنار پرسشهای این بخش از پرسشنامه گذاشته بودند، اظهار داشتند که از ترس ازدستدادن مقالههای موجود در پایگاههای اطلاعاتی، حتّی مجبور به ذخیرۀ تمامی مقالههایی میشوند که به آنها نیاز ندارند؛ امّا ممکن است در آینده به آنها احتیاج داشته باشند. دانشجویان بهطور متوسط بیشتر از ابزارهای جانبی مثل فلش، سیدی، دیویدی، حافظههای جانبی برای ذخیرهسازی اطلاعات شخصی خود استفاده میکنند تا از فضای وب مثل بوکمارکها، ایمیلها و وبلاگهای شخصی. این یافتهها همسو با یافتههای «آموزنده» (1390) و «عبداللهی» (1390) است. شاید علتِ استفادهنکردن از فضای وب، ناآگاهی یا اعتمادنداشتن دانشجویان به وب باشد. «کاپرا» (2009) در پژوهش خود مشاهده کرد بیش از 98% افراد از طریق بوکمارک و ایمیل اطلاعات مورد نیاز خود را ذخیره میکنند. همچنین «مجید و دیگران» (2010) در پژوهش خود به این نتیجه رسیدند که75% دانشجویان برای ذخیرهسازی و مدیریت برخی از اقلام اطلاعاتی از خدمات اینترنت استفاده میکنند که این یافتهها مغایر با پژوهش حاضر است.
3. سازماندهی: در این پژوهش سازماندهی اطلاعات شخصی با توجه به دو عنصر «زمان» و «راهبردهای سازماندهی اطلاعات شخصی» سنجیده شد. میانگین میانگینهای بهدستآمده از مجموعه عناصر فعالیت سازماندهی اطلاعات الکترونیکی شخصی برای دانشجویان تحصیلات تکمیلی برابر با 58/2 و درحدّ متوسط است. این یافتهها با پژوهش «آموزنده» (1390) همسوست. یافتههای پژوهش نشان داد دانشجویان کارشناسی ارشدو دکتری بهطور متوسط به علت ازدیاد حجم اطلاعات ذخیرهشده به مرتبسازی دوبارۀ اطلاعات میپردازند و بهطور معمول نیز سازماندهی اطلاعات زمان کمتری میگیرد. این یافتهها با یافتههای «اوسی اوتاپا و ددی» (2013) همسوست. دربارۀ شیوههای سازماندهیِ پرسیدهشده در پرسشنامه، دانشجویان تحصیلات تکمیلی بیشتر از سازماندهی بر اساس پوشههای موضوعی، برای سازماندهی اطلاعات شخصی خود کمتر بر اساس نوع فرمت اطلاعات مثل فایلهای متنی، پیدیاف، پاورپوینت، عکس، ویدئو و... اطلاعات موجود را دستهبندی و کمتر از یادداشتهای توضیحی استفاده میکنند. این یافتهها همسو با یافتههای «آموزنده» (1390) و «عبداللهی» (1390) است. «عبداللهی» (1390) نیز در پژوهش خود به این نکته اشاره کرد که افراد شرکتکننده در پژوهش از روشهای مناسب برای سازماندهی اطلاعات شخصی استفاده نمیکنند و در بازیابی دچار مشکل میشوند. اما در پژوهش حاضر با توجه به پاسخهای دادهشده، دانشجویان از روش سازماندهی اطلاعات شخصی خود رضایت نسبی داشتند.
4. فعالیت نگهداشت: میانگین میانگینهای بهدستآمده از مجموعه عناصر فعالیت نگهداشت اطلاعات الکترونیکی شخصی برای دانشجویان تحصیلات تکمیلی برابر با 14/2 و در حد متوسط است. امروزه دانشجویان تحصیلات تکمیلی، از جمله کاربران سیستمهای کامپیوتریِ شخصی بهشمارمیآیند و روزانه ساعات زیادی را با این ابزار سپری میکنند. پاسخهای دادهشده به پرسشهای مربوط به نگهداشت، زنگ خطری برای دانشجویان تحصیلات تکمیلی است زیرا آنان نسبت به حفاظت و نگهداری از مجموعه اطلاعات شخصی الکترونیکی که در بیشتر مواقع حاوی مطالب مهم و ارزندهای است، عملکرد ضعیفی دارند؛ بهطوریکه میانگین گزینۀ «استفاده نمیکنم» بیشتر از گزینههای دیگر است. از انواع شیوههای حفاظت و نگهداری از مجموعۀ اطلاعات الکترونیکی شخصی میتوان به پشتیبانگیریهای مداوم روی ابزارهای جانبی رایانه یا به پشتیبانگیری بهصورت خودکار، فشردهسازی فایلها، همگامسازی اطلاعات و خانهتکانیهای منظم برای حذف موارد غیرضروری ذخیرهشده بر روی رایانه اشاره کرد. دانشجویان بیشتر از خانهتکانی و حذف موارد غیرضروری و غیرمفید برای نگهداشت اطلاعات شخصی استفاده میکنند. با اینکه از مهمترین و پرکاربردترین روشهای نگهداری و حفاظت از اطلاعات، همگامسازی فایلها و گرفتن فایلهای پشتیبان است، دانشجویان کمترین میزان پاسخدهی را در این زمینهها داشتهاند. یکی از دلایل این امر میتواند نداشتن دانش و آگاهی کافی نسبت به عناصر مذکور باشد و نیاز به آموزش بیشتر در میان دانشجویان دیده میشود. این یافتهها همسو با یافتههای «آموزنده» (1390) است.
4. مدیریت جریان اطلاعات: میانگین میانگینهای بهدستآمده از مجموعه عناصر فعالیت مدیریت جریان اطلاعات الکترونیکی شخصی برای دانشجویان تحصیلات تکمیلی برابر با 59/2 و درحدّ متوسط است. از انواع شیوههای حفظ امنیت اطلاعات شخصی میتوان به استفاده از آنتیویروسها، پنهانسازی فایلها، استفاده از قابلیتهای دیوارههای آتش، حذف کوکیها و استفاده از رمزگذاریها اشاره کرد. از میان شیوهها کمترین میزان پاسخدهی مربوط به حذف کوکیها و استفاده از دیوارههای آتش و بیشترین میزان پاسخدهی مربوط به استفاده از رمزگذاریها بود. یکی از دلایل استفادهنکردن دانشجویان از معمولترین روشهای ایمنسازی اطلاعات شخصی میتواند نداشتن دانش و آگاهی کافی نسبت به عناصر مذکور باشد؛ بهطوریکه شماری از دانشجویان در کنار پرسشهای پرسشنامه، نداشتن آگاهی و ناآشنایی خود با عناصر مذکور را اعلام کرده بودند؛ بنابراین در این زمینه نیاز به آموزش دارند. دانشجویان کارشناسی ارشدمحیط دسکتاپ رایانه خود را نسبت به دانشجویان دکتری شلوغتر و درهمریختهتر میدانند. همچنین محیط کامپیوتر شخصی خود را بیشتر بر اساس روحیات و علایق خود تنظیم میکنند تا بر اساس نیازهای کنونیشان. «باری و ناردی» (1995) و «فرتیگ و دیگران» (1996) در پژوهشهای خود ذکر کردند که افراد در محیط دسکتاپ رایانۀ خود بر اساس نیاز خود فایلهای مورد نظر را در دسترس قرار میدهند که مغایر با پژوهش حاضر است.
6. ارزشیابی و ارزشگذاری: میانگین میانگینهای بهدستآمده از مجموعه عناصر فعالیت ارزشیابی و ارزشگذاری اطلاعات الکترونیکی شخصی برای دانشجویان تحصیلات تکمیلی برابر با 64/2 و درحدّ متوسط است. در این بخش دانشجویان کارشناسی ارشدو دکتری عملکرد خود را دربارۀ فعالیتهای مدیریت اطلاعات شخصی ارزیابی کردهاند. پژوهشگران به این نتیجه رسیدند که دانشجویان بیشتر ازحدّ متوسط اظهار داشتهاند که یادداشتهای توضیحی و برجستهکردن عنوانهای فایلها سبب بهتریافتن اطلاعات شخصی آنان میشود، در حالی که در بخش پرسشهای مربوط به سازماندهی اطلاعات، دانشجویان از یادداشتهای توضیحی کمترین میزان استفاده را داشتهاند. بسیاری از دانشجویان (بیشتر از80%) اظهار داشتهاند که پوشهبندی فایلهای کامپیوتری باعث جستجوی بهتر اطلاعات شخصی آنها میشود. همچنین بهطور متوسط روش سازماندهی اطلاعات بهکارگرفتهشده توسط خود را قابل اعتماد و درست میدانند و کمتر سعی میکنند شیوههای جدید و مناسب سازماندهی اطلاعات شخصی را یاد بگیرند. این یافتهها همسو با یافتههای «آموزنده» (1390) است. با توجه به یافتههای پژوهش «دنگ و فنگ» (2011) نگهداری نتایج جستجوهای قبلی یکی از روشهای سازماندهی و بازیابی سریع اطلاعات شخصی است، درحالیکه نتیجۀ این پژوهش نشان داد دانشجویان اطلاعات کافی در این زمینه ندارند.
7. تدبیر و مفهومسازی: میانگین میانگینهای بهدستآمده از مجموعه عناصر فعالیت تدبیر و مفهومسازی اطلاعات الکترونیکی شخصی برای دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید چمران اهواز برابر با 29/3 و درحدّ مطلوب است. دانشجویان کارشناسی ارشدو دکتری قبل از شروع به انجام یک پروژه بهطور متوسط سعی میکنند طرحی روشن از آن را در ذهن خود ترسیم و دانش اولیه و کافی دربارۀ آن را کسب کنند. دانشجویان دکتری نسبت به دانشجویان ارشد بیشتر سعیمیکنند پیش از انجام یک پروژه، رئوس مطالب را بهصورت یک مجموعۀ کلی یادداشت کنند و طرحی جامع از کار خود را بکشند. دانشجویان به خروجی و نتیجۀ هر پژوهش قبل از شروع به انجام آن میاندیشند و بهطور متوسط یک برنامۀ زمانی و کاریِ منظم قبل از شروع به انجام هر پژوهش یا تکلیف را طرّاحی میکنند. این یافتهها همسو با یافتههای آموزنده (1390) است.
ب. آمار استنباطی مربوط به یافتههای پژوهش و تحلیل آنها
در این بخش سعی بر این است تا معناداری تفاوت مدیریت اطلاعات شخصی از لحاظ جنسیت، سن، مقطع و دانشکده سنجیده تا مشخص شود که این متغیرها چه تأثیری میتوانند بر روی مدیریت اطلاعات شخصی دانشجویان داشته باشند. برای مقایسۀ مدیریت اطلاعات شخصی در میان دو جنس زن و مرد و دو مقطع کارشناسی ارشدو دکتری، از آزمون تی برای گروههای مستقل و از آزمون آنوا یا تحلیل واریانس یکراهه برای مقایسۀ مدیریت اطلاعات شخصی در میان چند گروه از جمله سن و دانشکده، استفاده شد.
نتایج حاصل از آزمون t مستقل (جدول 2) نشان میدهد میانگین مدیریت اطلاعات شخصیدر مردان بالاتر از زنان است، لیکن با توجه به سطح معناداری 55/0 در فاصلۀ اطمینان 95/0 این اختلاف معنادار نیست (05/0 <P). «سانگ و لینگ»[18] (2007) در پژوهش خود به این نتیجه رسیدند که مدیریت اطلاعات شخصی دانشجویان مرد و زن متفاوت است و مردان بیشتر از زنان از مدیریت اطلاعات شخصی خود راضی هستند و فعالیت بالایی دارند.
جدول 2. نتایج آزمون t مستقل مربوط به مقایسۀ مدیریت اطلاعات شخصی دانشجویان تحصیلات تکمیلی از لحاظ جنسیت
شاخص آماری گروهها |
تعداد n |
میانگین M |
انحراف معیار SD |
درجه آزادی Df |
t |
سطح معناداری |
مرد |
138 |
08/221 |
61/32 |
302 |
594/0- |
55/0 |
زن |
166 |
92/218 |
31/30 |
نتایج حاصل از آزمون t مستقل (جدول3) نشان میدهد میانگین مدیریت اطلاعات شخصی در دانشجویان دکتری بالاتر از دانشجویان کارشناسی ارشد است، لیکن با توجه به سطح معناداری 258/0 در فاصله اطمینان 95/0 این اختلاف معنادار نیست (05/0 <P). با اینکه انتظار میرفت عملکرد دانشجویان دکتری با توجه به تجربۀ چندینسالۀ خود در مقایسه با دانشجویان کارشناسی ارشدبهتر باشد، در این پژوهش تفاوت معناداری میان دانشجویان از لحاظ مقطع تحصیلی مشاهده نشد. این یافتهها با یافتههای «آموزنده» (1390) همسوست.
جدول 3 نتایج آزمون t مستقل مربوط به مقایسۀ مدیریت اطلاعات شخصی دانشجویان تحصیلات تکمیلی از لحاظ مقطع تحصیلی
شاخص آماری گروهها |
تعداد n |
میانگین M |
انحراف معیار SD |
درجه آزادی Df |
t |
سطح معناداری |
کارشناسی ارشد |
236 |
93/220 |
51/31 |
302 |
08/1 |
281/0 |
دکتری |
68 |
72/216 |
71/30 |
جدول4 نشان میدهد مدیریت اطلاعات شخصی در بین سنین مختلف با توجه به سطح معناداری 59/0 در فاصله اطمینان 95/0 تفاوت معناداری ندارد (05/0 <P). در پژوهش «سانگ و لینگ» (2007) مشخص شد افراد در گروههای سنّی مختلف دارای تجربههای مختلفی هستند. هرچه سنّ افراد بالاتر برود تجربۀ استفادۀ آنها از رایانه نیز بیشتر میشود. در نتیجه مدیریت اطلاعات شخصی افراد میتواند تحت تأثیر آن قرار بگیرد که خلاف آن در این پژوهش ثابت شد. البته این شرایط همیشه ثابت نیست. ممکن است دانشجویان با سنّ کم، بیشتر از دانشجویان با سنّ بالا در معرض فنّاوریهای نوین قرار بگیرند. درنتیجه تمایل، تجربهها و فعالیتهای بیشتری نسبت به استفاده از فناوریهای جدید داشته باشند.
جدول4. نتایج تحلیل واریانس (آنوا) مربوط به مقایسۀ بین مدیریت اطلاعات شخصی دانشجویان از لحاظ سن
شاخص آماری گروهها |
مجموع مجذورات |
درجه آزادی |
میانگین مجذورات |
F |
سطح معناداری |
مدیریت اطلاعات شخصی |
028/1033 |
2 |
514/516 |
52/0 |
596/0 |
جدول5 نشان میدهد مدیریت اطلاعات شخصی در بین دانشکدههای مختلف باتوجه به سطح معناداری 04/0 در فاصله اطمینان 95/0 تفاوت معناداری دارد (05/0 P<)؛ با اینحال، با توجه به نتایج تحلیل واریانس نمیتوان اظهار داشت که یک گروه با یازده گروه دیگر یا تمام گروهها با یکدیگر متفاوت هستند. برای بررسی الگوی تفاوت میانگینها از آزمون تعقیبی توکی استفاده شده است. آزمون توکی اختلاف معناداری را میان جفتجفت گروهها (دانشکدهها) نشان نداد و این معناداری بهدستآمده میتواند بهعلت خطای میانگروهی باشد.
جدول5. نتایج تحلیل واریانس (آنوا) مربوط به مقایسۀ مدیریت اطلاعات شخصی دانشجویان از لحاظ دانشکدۀ محل تحصیل
شاخص آماری گروهها |
مجموع مجذورات |
درجه آزادی |
میانگین مجذورات |
F |
سطح معناداری |
مدیریت اطلاعات شخصی |
032/199093 |
11 |
730/1735 |
83/1 |
04/0 |
بحث و نتیجهگیری
با توجه به اهمیت و ضرورت مدیریت اطلاعات شخصی و مسائلی که ممکن است دانشجویان در مدیریت اطلاعات شخصی خود با آن روبهرو شوند و تأثیر مثبتی که دانش، نگرش و هفت فعالیت مدیریت اطلاعات شخصی میتواند بر افزایش توانایی رفع نیازهای اطلاعاتی و مدیریت صحیح فضای شخصی اطلاعات بگذارد و در نتیجه سبب افزایش کارایی افراد در استفادۀ بهینه از اطلاعات شود، در این پژوهش سعی شد تا وضعیت مدیریت اطلاعات شخصی دانشجویان تحصیلات تکمیلی از سه جنبۀ دانش، نگرش، و هفت فعالیت مدیریت اطلاعات شخصی بر اساس مدل جونز بررسی شود.
میانگین میانگینهای دانش، نگرش و هفت فعالیت مدیریت اطلاعات شخصی دانشجویان تحصیلات تکمیلی که برابر با 02/3 است، نشان میدهد مدیریت اطلاعات شخصی آنان در کل درحدّ مطلوب است. اما برای تحلیل بیشتر، دانش، نگرش و تکتک هفت فعالیت مدیریت اطلاعات شخصی بررسی شد. میانگین هفت فعالیت مدیریت اطلاعات شخصی دانشجویان تحصیلات تکمیلی که برابر با 86/2 است نشاندهندۀ حدّ متوسط هفت فعالیت مدیریت اطلاعات شخصی است. مقایسۀ هفت فعالیت مدیریت اطلاعات شخصی با دانش و نگرش آنان نشان میدهد باوجود اینکه دانشجویان دانش و نگرش بالایی نسبت به مدیریت اطلاعات شخصی بیان کردند، سطح فعالیتهای آنها پایینتر است. در پاسخ به علت آن میتوان به پاسخ دانشجویان (56%) به پرسش بازی که در انتهای پرسشنامه قرار گرفته و طیّ آن از آنها خواستهشدهبود تا پیشنهادهایی در زمینۀ مدیریت اطلاعات شخصی ارائه دهند و یا در یادداشتهایی که دانشجویان کنار برخی از پرسشها در پرسشنامه نوشته بودند، اشاره کرد. دانشجویان این نکته را مشخص کردند که نسبت به بسیاری از عناصری که در پرسشنامه آمده است اطلاعات کافی ندارند و با بسیاری از آنها برای اولینبار مواجه شدهاند. دانشجویان مقاطع دکتری و کارشناسی ارشدبرای انجام کارهای روزمره بسیاری از وقت خود را با رایانه سپری میکنند. آنان حجم سنگینی از درسها و کارهای کلاسی و تحقیقاتی دارند و ممکن است فرصتی برای آموزش و یادگیری انواع راهبردهای مدیریت اطلاعات شخصی نیابند. در نتیجه، ممکن است فعالیتهای ضعیفی داشته باشند ولی به اهمیت و ضرورت مدیریت اطلاعات شخصی واقف هستند و نیاز به آموزش در این زمینه را حس میکنند.
برای بالابردن سطح دانش، نگرش و فعالیتهای مدیریت اطلاعات شخصی دانشجویان دکتری و کارشناسیارشد، پیشنهادهایی در زیر آورده شده است:
1. بروشورهایی جامع و مختصر برای معرفی و توجیه فعالیت مدیریت اطلاعات شخصی منتشر و توزیع شود تا عملکرد دانشجویان را ارتقا دهد.
2. کارگاههای علمی با استانداردهای لازم و در سطحی پیشرفته برگزار شود، تا دانشجویان دکتری و کارشناسی ارشداز آنها بهرۀ لازم را ببرند.
3. با توجه به اینکه دانشجویان آشنایی اندکی با ابزارهای مدیریت اطلاعات شخصی داشتهاند، پیشنهاد میشود کارگاههایی برای معرفی ابزارهای مدیریت اطلاعات شخصی با توجه به رشتههای تحصیلی دانشجویان برگزار شود.
4. با توجه به اینکه دانشجویان در میان هفت فعالیت مدیریت اطلاعات شخصی، عملکرد ضعیفی در فعالیتهای نگهداشت و مدیریت جریان اطلاعات داشتند، پیشنهاد میشود آموزشهای بیشتری در این زمینه ببینند.
5. از آنجاکه عدم پاسخگویی به برخی از پرسشهای پرسشنامه ناشی از ناآگاهی و نداشتن اطلاع کافی دربارۀ مدیریت اطلاعات شخصی است، میتوان با اختصاصدادن واحدهای درسی در دورۀ کارشناسی، دانشجویان را با مفاهیم مدیریت اطلاعات شخصی آشنا کرد.
پیشنهادهایی برای پژوهشهای آینده
1. پژوهشگران آتی میتوانند به بررسی مدیریت اطلاعات شخصی افراد در فضاهای شخصی متنوع مثل ایمیلها، بوکمارکها و وبلاگها بپردازند.
2. در این پژوهش مدیریت اطلاعات شخصی دانشجویان تحصیلات تکمیلی بررسی شد. در پژوهشهای بعدی میتوان به بررسی مدیریت اطلاعات شخصی افرادی مثل اعضای هیئتعلمی دانشگاهها و هنرمندانی مثل عکاسها، نقاشها و... که با حجم انبوهی از اطلاعات سروکار دارند، پرداخت.