نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استاد، گروه علم اطلاعات و دانششناسی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران.
2 استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد یادگار امام شهر ری، تهران، ایران
3 دانشجوی دکتری، گروه علم اطلاعات و دانششناسی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران.
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Purpose: The aim of the present study is to survey the views of Iranian publishers about the impact(s) of modern information technologies on different aspects of book publishing and the resulted developments and changes.
Methodology: Survey quantitative method was preferred for this research and a Likert-type questionnaire was used for data gathering through which publishers’ views were evaluated in five levels..Data set included 500 active publishers selected by purposeful sampling method for whom the questionnaires were sent. Finally, the data analysis was carried out using 380 completed returned questionnaires using SPSS software. One sample t test and Friedman test were used for comparative analysis of the resulted data.
Findings: The findings indicated that about 97% of publishers had access to the Internet, and 60.8% had websites and 53.2% used online stores. Also, 32.1% subscribed to Facebook, 31.6% to Telegram and 30.3% to Instagram. About 66% of the publishers positively confirmed the impact of information technologies on book publishing processes with an average of 3.9. However, in regards with details of dimensions (levels), the impact of information technologies on the total process of book publishing, gained the highest score with an average of 3.9.
Conclusions:
Since the p-value was less than 0.05 in all study levels in the t-test, it could be assumed that there was a significant and positive difference between the test value amount, i.e. 3, and the society Mean, indicating existence of a positive tendency in responses to the survey questions among the respondents. The general process of publishing stands on the highest level of taking effect, but standing after the factor “distribution and sell” on the fifth rank shows that the publishers had some problems in distributing and selling their books and fewer changes is observable in them.
کلیدواژهها [English]
تأثیر بهکارگیری فناوریهای اطلاعاتی در زندگی بشر چنان نمود دارد که میتوان ادعا کرد برخلاف گذشتۀ نهچندان دور که فناوریها و توانایی بشر از تخیلات آرمانگرایانهاش عقبتر بود، امروز فناوریهای متنوع و متفاوت، از تخیلات ما پیشی گرفته و فراتر از تصور، سیطرۀ خود را بر زندگی انسان گسترانیده است. فناوریهای جدید همچون موبایلهای آیپد، انواع تبلت، کیندلها و کتابخوانهای دیجیتال سونی و آیفون و سایر تجهیزات مرتبط رسانهای، پدیده نشر اجتماعی و خوانش الکترونیکی را در جامعه گسترش داده و به همراه نسلهای پیشین فناوریها، بهمانند اینترنت و وب، شبکهها و پایگاههای اطلاعاتی و امکانات و ابزارهای دیجیتالی، تحولات و خیزش عظیمی را در تولید و انتقال اطلاعات و دانش برعهده داشته است و نقش برجستهای را در آگاهیبخشی و دانشافزایی جامعه ایفا میکنند. بهتعبیری، با حضور رایانهها و اینترنت و دیگر رسانهها، امکان انتقال و تبادل اطلاعات، سادهتر و ارزانتر شد (بابایی و فهیمیفر، 1391) و رسانۀ نوین بهمثابۀ فناوری رایانهای، بهمنزلۀ بستر[1] انتشار مورد استفاده قرار گرفته است (تامپسون[2]، 1995؛ نقل در بابایی، فهیمیفر، 1391).
بنابراین، صنعت نشر تأثیرپذیرفته از این پدیدهها، بهتدریج به مسیری گام نهاد تا بتواند در سرعت، حجم، و دقت تولید، انتقال و دریافت اطلاعات تغییرات بنیادینی ایجاد کند و از طرف دیگر فاصله خود را با جایگاه آثار کاغذی و مکتوب بیشتر نماید. به گفته «مویرا»[3] (2002) ما در انقلاب دیگری در ارتباط با دانش نشر هستیم؛ نشری که بعد از اختراع چاپ در 1452م. در خواب 550 ساله بود، در حال حاضر با ظهور رسانههای الکترونیکی در حال تزلزل است. این بود که متخصصان در اواخر قرن بیستم از دنیای بیکاغذ[4]، سازمانهای بدون کاغذ[5]، ظهور کتاب الکترونیکی، ارتباطات وب جهانی و به نوعی پایان عصر کتاب چاپی خبر دادند. جالب آنکه تحولات دهه اول قرن دوازدهم نیز بر سرعت دگردیسی صنعت نشر افزود و ظهور روشها و فناوریهای نوین شتاب بیشتری به این تغییرات و تحولات بخشید. نشر رومیزی[6]، نشر دیجیتال[7]، خودناشری[8]، نشر بنا بر نیاز[9]، کتاب الکترونیکی[10]، نشریات الکترونیکی[11]، پست الکترونیک[12]، فروشگاه اینترنتی کتاب[13]، ابزارهای خواندن الکترونیکی[14]، محیط وب و... همه در عرصه نشر، جلوههایی از ورود به دنیای بیکاغذ داشت (آذرنگ، 1389). «خادمی و بحیرایی» (1392) این دوران را بهعنوان «نشر پسامدرن» دانستهاند که به تعبیری اشاره آنان به وضعیت نشر در دوران پس از مدرنشدن است که در فضای مجازی و شبکه شکل گرفته و دارای فرایند و کارکردی متفاوت با نشر سنتی و نشر مدرن است.
«ژوزف»[15](2010) نیز اشاره دارد که صنعت نشر از دو دهه پیش با یک مرحلۀ تغییر و دگرگونی شروع شده است. چاپ کمتر کتاب، در تقارن با انفجار محتوای دیجیتال نظیر کیندل، کتابخوان دیجیتال سونی و آیفون قرار دارد. با قدیمیتر شدن نسل اینترنت، خوانندگان ممکن است به خواندن بیشتر از یک ایمیل یا پیغام متنی تمایل داشته باشند و محتوای دیجیتال را به محتوای چاپی، که به واسطة رایانهها و اینترنت رشد پیدا کرده است، ترجیح دهند (محمد سمسار، 1391). این میتواند برای صنعت چاپ و نشر، از ناشر کتاب گرفته تا تهیهکننده محتوای آن، بهمعنای یک تغییر جهت از کتاب به تلویزیون، اینترنت، نظام ارتباطات سیار جهانی[16] و پروتکل نرمافزارهای بدون سیم[17] باشد (گرگ[18]، 2003). به تعبیر «طوفانی و منتظر» (2010) بزرگترین مزیّت نشر الکترونیک غنای اطلاعاتی است که در دسترس کاربر نهایی است.
شواهد تجربی اخیر از چندین کشور نشان میدهد که گرایش نیرومندی بهسمت فناوریهای اطلاعات و سرمایهگذاری خرد و کلان در نشر الکترونیکی بهوجود آمده است. با اینحال، بسیاری از ناشران در ایران مشغول استفاده از راهبرد کسب و کار نشر سنتی هستند و در برابر هر گونه تغییر مقاومت نشان میدهند (طوفانی و منتظر، 2010: 471). نشانهها و شواهد موجود از کسب و کار ناشران ایرانی، حاکی از آن است که اگر ناشران ایرانی فعالیتهای خود را بر بهکارگیری فناوریهای نوین اطلاعاتی متمرکز سازند، بهمراتب عملکرد بهینه و متناسب با واقعیات فرهنگی و دانشی زمانه خواهند داشت. این عدم شناخت و به تعبیری بیاهمیتی به این مهم میتواند سبب بروز مشکلات و زیانهای گوناگون فنی، اقتصادی و ساختاری و فرایندی در تولید و توزیع کتاب شود و حتی بین ناشران و مخاطبانشان فاصله بیندازد. لیکن مسئله این است که در حال حاضر مشخص نیست این فناوریهای اطلاعاتی در مسیر پیشرفت صنعت نشر کشور چقدر دارای اهمیت و تأثیر هستند و در فرایند و چرخۀ نشر هر یک از مراحل و حلقههای نشر چه سهمی از این تأثیر را به خود اختصاص دادهاند. بنابراین ضروری است که در آغاز راه نشر الکترونیک در ایران، فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی (ICT) در هر دو سطح خرد و کلان به جامعه نشر کشور معرفی شوند. اهمیت این موضوع از آن روست که با دانستن این واقعیتها، شاید بتوان نسبت به آیندۀ نشر کشور بینش درستی پیدا کرد و از هماکنون آمادگی لازم را برای رویارویی با پدیدههای احتمالی آینده فراهم نمود. به همین دلیل، پژوهش حاضر در پی آن است که ضمن ملاک قراردادن مؤلفههای فناوریهای نوین اطلاعاتی همچون امکانات وب و اینترنت، پایگاهها و شبکههای اطلاعاتی، پست الکترونیک، شبکهها و رسانههای اجتماعی، تلفن همراه و ابزارهای مرتبط با آن و سایر امکانات نرمافزاری و سختافزاری اطلاعاتی و ارتباطی، تأثیرگذاری این تحولات تکنولوژیکی را بر فرایند و حلقههای زنجیرۀ چاپونشر کتاب بررسی کند. به بیان روشنتر، مسئله اصلی پژوهش حاضر این است که در واقعیت دنیای نشر کشور، فناوریهای نوین اطلاعاتی بر صنعت نشر کتاب در ایران چه تأثیری داشته و ناشران چه دیدگاهی نسبت به تأثیر این فناوریها بر کسبوکار نشر دارند؟
پیشینۀ پژوهش
در بررسی متون و ادبیات حوزه نشر، مواردی مرتبط با موضوع پژوهش حاضر چه در ایران و چه در خارج ایران بهچشم میخورد. در این بخش پژوهشهای انجام گرفته در دو بخش خارجی و داخلی آورده شده است.
«تیان[19] و همکاران» (2008) در مقالۀ خود به تأثیر دیجیتالسازی بر مدلهای تجاری نشر در کشور استرالیا پرداختهاند. در این مقاله شناخت مدلهای کسبوکار زمان حاضر و آنهایی که پدید خواهند آمد، همینطور ماهیت پویای صنعت چاپ و نشر در استرالیا که با توسعۀ سریع فناوری اطلاعات و ارتباطات شکل گرفتهاند، مورد توجه واقع گردیده و بررسی شدهاند. «ژوزف»[20] (2010) نیز ضمن بررسی دگرگونی و تغییراتی که متأثر از فناوریهای نوین در صنعت نشر بهوجود آمدهاند، بیان میکند که چاپ بنا بر نیاز[21]، خودناشری، نشر اجتماعی، نشر دسترسپذیر، دانلودهای شبهکاغذی و کتابهای الکترونیکی و مدلهای دیجیتالی پیامدهای تغییرات ناشی از فناوریهای اطلاعاتی است که جدیداً به صحنه وارد شدهاند. «لیتل»[22] (2013) هم در بخشی از پژوهش خود به مقایسۀ نشر پویا[23] با نشر ایستا پرداخته و در بخش دیگر ضمن برشمردن ویژگیهای هر دو، تأثیر نشر پویا را در یادگیری و آموزش مورد کندوکاو قرار داده است. وی نتیجه میگیرد که پیشرفت جدید در فناوری یادگیری _ به مانند نشر پویا _ باعث پیشرفتهای ممکن در یادگیری شخصی و تحول در تلفن همراه، در میان ابزارها و امکانات دیگر شده است. «چی»[24] (2014) مدیر انتشارات الزویر، رویکردهایی را درخصوص نشر مدرن که بر پایه فناوریهای اطلاعاتی رشد و توسعه پیدا کرده، ارائه داده است. در پژوهش فوق چالشهای موجود بر سر راه ناشران و در مسیر تغییر متناسب با تحولات فناورانه، مورد بررسی قرار گرفته است. «چی» نتیجه میگیرد که سرعت بالای پیشرفتهای تکنولوژیکی، انفجار محتوا، و مسئله تصویر صنعت نشر در نگاه مردم، از مهمترین چالشهای نشر در برخورد با این فناوریهاست. «پکاسکی و هیل»[25] (2015) در پژوهشی با عنوان «فراتر از مدلهای چاپی سنتی» مدلهای نشر مدرن تأثیرگرفته از فناوریهای اطلاعاتی را تحلیل کرده است. در مدل نوین نشر که در این پژوهش ارائه شده، حذف برخی از مراحل فیزیکی و تغییر چرخۀ نشر، بهچشم میخورد.
در پژوهشهای داخلی نیز میتوان به مواردی از این دست اشاره کرد. «منتظر و عنایتتبار» (1386) به تأثیرهای فناوری اطلاعات بر صنعت نشر که از آن بهعنوان نشر الکترونیکی یاد میکنند، پرداختهاند. از دیدگاه آنان توسعة اینترنت و آسانی استفاده از آن، در دسترس بودن کتابخانههای الکترونیکی و پیشرفتهای زیاد در فناوری اطلاعات سبب تغییردادن راه و روش خواندن افراد و شیوۀ انتشار مطالب توسط ناشران شده است. «طوفانی و منتظر» (2010) نیز در مطالعۀ خود وضعیت شرکتهای انتشاراتی ایرانی را در مواجهه با فناوریهای اطلاعاتی در نشر و محصول آن نشر الکترونیک را با یک نگاه انتقادی بررسی کردهاند. ترسیم یک چشمانداز بر اساس مدل نشر الکترونیک و توجه به زیرساختهای لازم از نتایج مهم این پژوهش است. «پورمعصوم» (1391) لازمۀ تغییر ناشران از سنتی به ناشران الکترونیکی و مدرن را تحول در فرهنگ سازمانی و تغییر نگاه مدیران انتشاراتی به واقعیتهای زمانه میداند. «عزتزاده» (1391) در پژوهش خود بر محور تحولات در تکنولوژیهای نشر، به واقعیتهای فرهنگی در برخورد با این تحولات اشاره دارد. «چهرقانی» (1392)در پژوهش خود نقش کتاب گویا را که از محصولات نشر الکترونیکی است، در اشاعۀ اطلاعات عنوان کرده و این روش نشر را هم برای کاربران و مخاطبان و هم برای نشر آن مهم و ضروری برشمرده است. «انصاری موحد و هنرمند ساری» (1393) نیز پافشاری ناشران در نشر سنتی و ترس از تغییر را بهعنوان تهدید و بهکارگیری امکانات و تجهیزات مدرن نشر را بهعنوان فرصت در نتایج مطالعه خود برشمردهاند. «توکل و بنیجمال» (1393) از منظر چگونگی مصرف کتاب الکترونیک در بین کاربران جوان ایرانی به تحولات نشر الکترونیک کتاب در ایران پرداختهاند. در این پژوهش خلأ زیرساختهای لازم، از جمله فقدان فرهنگ کتابخوانی، نبود ساختارهای کتابخانهای گسترده و عدم شکلگیری بازار کالایی در حوزۀ کتاب الکترونیک و از همه مهمتر کمرونقی نشر در ایران بهعنوان موانع زمینهای، مانع پیادهسازی نشر مدرن و الکترونیکی در کشور شدهاند و نبود امنیت و فقدان بازار کتاب الکترونیک از اطمیناننداشتن کاربران به فضای نشر الکترونیک حکایت دارد. «صادقی» (1393) در مطالعۀ خود به بررسی پذیرش نشر کتاب الکترونیکی توسط ناشران، با بهرهگیری از مدل اشاعۀ نوآوری راجرز[26] (1995)پرداخته است. نتایج بهعملآمده از این پژوهش نشاندهندۀ آن است که باوجود مزیّت نسبی، امکان بهکارگیری نشر الکترونیکی بهدلیل وجود پیچیدگی زیاد و عدم سازگاری بالای نشر کتاب الکترونیکی با سیستم فعلی ناشران و همینطور با توجه به شرایط و وضعیت موجود، میزان پذیرش آن توسط ناشران پایین است.
در یک جمعبندی کلّی از مبانی نظری و پیشینههای پژوهش میتوان بیان کرد که ناشران لاجرم متناسب با پیشرفت و توسعه فناوریهای اطلاعاتی و تحولات دنیای کنونی، به انجام تغییرات بنیادی در فرایند و کسبوکار نشر همت گمارند. در این میان، محور پیشینههای خارجی بر ارائه مدلهای نوین نشر متأثر از فناوریهای اطلاعاتی قرار گرفته است. در زمینۀ نشر مدرن ناشی از تحولات فناوریهای اطلاعاتی و در بررسی مطالعات و پژوهشهای صورتگرفته، تمرکز بر تأثیر بالای این فناوریها بر صنعت نشر و ایجاد تحولات در صورت و محتوا و ماهیت این صنعت، چه در مطالعات خارجی و چه در مطالعات داخلی، دیده میشود. تغییر در رویکردها، روشها، ساختار و محصولات نشر که تأثیرگرفته از روح زمانه و عصر اطلاعات و ارتباطات است، در بیشتر متون و ادبیات مدرن در این حوزه بهچشم میخورد. همچنین در ادبیات اشاره شده ظهور محصولات جدید نشر الکترونیک همچون کتابهای الکترونیک، کتابهای گویا و چندرسانهایها و همینطور سکوها (پلتفرم) نوین نشر همچون نشررومیزی، خودناشری، نشر بنابرنیاز، نشرآنلاین، چاپونشر دیجیتال، نشر اجتماعی مورد تأکید قرار گرفته است. هر چند در این میان مقاومت منفی ناشران در ایجاد تغییر و تحول و پذیرش فناوریهای اطلاعاتی که در برخی پژوهشها به آن اشاره شده نیز قابل تأمل است.
هدف پژوهش
هدف اصلیِ پژوهش حاضر این است که با تکیه بر نظرهای ناشران و کارشناسان حوزۀ نشر، تأثیر فناوریهای نوین اطلاعاتی بر صنعت نشر کتاب را در ابعاد مختلف در فرایند یا چرخۀ نشر مورد مطالعه و بررسی قرار دهد تا با دانستن واقعیتهای موجود، بتوان نسبت به آیندۀ نشر کشور بینش درستی پیدا کرد و از هماکنون آمادگی لازم را برای رویارویی با پدیدههای احتمالی حاصل از تأثیر فناوریهای اطلاعاتی نوین بر فرایند نشر ایجاد کرد.
پرسشهای اساسی
برای رسیدن به این هدف پرسشهای زیر پیشروی محققان قرار داشت که باید برای آنها پاسخ لازم به دست آید:
روششناسی پژوهش
این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، پیمایشیتوصیفی است.
جامعۀ پژوهش ناشران فعال و مطرح کشور بودند که بر اساس شاخصهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با حداقل نشر چهار عنوان کتاب در سال، در عرصه نشر حضور فعال داشتهاند. از بین ناشران موجود کشور، 500 ناشر از طریق نمونهگیری غیر تصادفی هدفمند انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها، از پرسشنامه محققساخته از نوع لیکرت[27] استفاده شد. پاسخدهندگان میباید با توجه به دیدگاه و تجربۀ خود، میزان تأثیر هر کدام از فناوریهای مورد اشاره در پرسشنامه را با انتخاب اعداد از 1تا 5 نشان دهند. عدد 1 نشانۀ کمترین تأثیر و عدد 5 نشان از بیشترین تأثیر را داشت. این پرسشنامه بر مبنای ساختار فرایندی و ماهیتی نشر، بهشکلی طراحی شد که پوششدهندۀ تمام جنبهها و ابعاد فعالیت ناشران کتاب باشد. ناگفته نماند، در این راستا پژوهشگر حاضر با تکیه بر تجربهها و شناختی که طی سالها کار در حوزۀ نشر بهدست آورده است، قسمتهای لازم پرسشنامه را هم از نظر مفهومی و هم ساختاری مشخص نمود. بنابراین، این پرسشنامه در دو بخش تنظیم شد. در بخش اول اطلاعات فردی و جمعیتی نمونهها (شامل 18 پرسش) خواسته شد و در بخش دوم پرسشهای اصلی (با 55 گویه) در دو قسمت مجزا گنجانده شد. بخش دوم خود به دو قسمت تقسیم شد. در قسمت اول ابتدا بهکارگیری و تأثیر فناوریهای ارتباطی در نشر (با طرح13 گویه) و سپس تأثیر فناوری اطلاعات در سه مرحله از فرایند نشر(تولید محتوا با 8 گویه، تولید فرهنگی و فنی با 11 گویه، و توزیع، پخش و فروش با 10 گویه) مورد پرسش واقع شد. در قسمت دوم بخش دوم نیز، تأثیر فناوری اطلاعات بر فرایند کلی نشر با 14 گویه مورد پرسش قرار گرفت. برای انجام پیشآزمون، ابتدا پرسشنامه بین 30 نفر از ناشران و صاحبنظران حوزۀ نشر که در آزمون اصلی شرکت نداشتند، توزیع شد و نظرها و دیدگاههای آنان جمعآوری گردید. از این نظرها و دیدگاهها در تدوین ویرایش نهایی پرسشنامه استفاده شد. سپس سنجش روایی سازۀ پرسشنامه از روش تحلیل عاملی و با استفاده از روش چرخش واریماکس، 79/0 محاسبه شد و درصد تبیین واریانس 5/88 بهدست آمد. پایایی پرسشنامه نیز از طریق محاسبۀ ضریب آلفای کرونباخ[28] با مقدار 95/0 تأیید شد.
چنانکه اشاره شد، پرسشنامۀ نهایی بین 500 ناشر که از طریق نمونهگیری غیرتصادفی هدفمند انتخاب شده بودند، توزیع گردید. توضیح اینکه، پرسشنامهها یا بهصورت حضوری توزیع گردید و یا از طریق ارسال پرسشنامه الکترونیکی که با استفاده از امکانات گوگل داکس[29] طراحی شده بود، تکمیل و جمعآوری شد. از مجموع پرسشنامههای توزیعشده، تعداد 415 پرسشنامه دریافت شد که پس از بررسیهای اولیه 35 پرسشنامه بهدلیل نقص اطلاعات حذف و در مجموع 380 پرسشنامه انتخاب گردید و مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت.
تجزیهوتحلیل دادهها در دو بخش توصیفی و تحلیلی انجام شد. در بخش اول ویژگیهای جمعیتشناختی و نیز متغیّرهای مرتبط با پرسشهای تحقیق ارائه شده است. در بخش تحلیلی از آزمون کولموگروف _ اسمیرنوف[30] جهت سنجش نرمالبودن متغیرها استفاده شد که در نتیجه، این آزمون بهدلیل نرمالبودن متغیرها، استفاده از آمار پارامتریک را توجیه مینمود. به همین جهت از آزمون t تکنمونهای[31] برای بررسی پرسشهای پژوهش و از آزمون فریدمن نیز برای تعیین اولویتبندی تأثیر فناوری اطلاعات بر سطوح و مراحل نشر استفاده بهعمل آمد. برای تجزیهوتحلیل دادههای استخراجشده نیز از نرمافزار آماری SPSS ویرایش 22 بهرهبرداری شد.
یافتههای پژوهش
دادههای پژوهش بر اساس راهبرد پژوهش از نمونههای انتخابی جامعه جمعآوری شد و پس از تجزیهوتحلیل، نتایج زیر بهدست آمد. این نتایج در دو بخش «امکانات فیزیکی» و «نظرها» دستهبندی خواهد شد.
الف) امکانات فیزیکی
بر اساس یافتههای پژوهش، بیشتر مؤسسههای انتشاراتی (1/86%) ، کمتر از پنج دستگاه رایانه داشته و تنها 9/13% آنان ابراز کردهاند که بیشتر از پنج دستگاه رایانه در اختیار دارند (با احتساب 5پنج رایانه بهعنوان شاخص میانگین ارزیابی[32]). 1/97% ناشران به اینترنت دسترسی دارند و 8/60% دارای وبسایت بوده و کمی بیش از نیمی از آنها (2/53%) از طریق فروشگاه اینترنتی محصولات خود را عرضه میکنند. از نظر مشارکت ناشران در شبکههای اجتماعی، 1/32% در فیسبوک ، 6/31% در تلگرام و 3/30% در اینستاگرام عضویت دارند.
ب) نظرها
در ادامه اطلاعات آماری مربوط به نظرهای جامعه پژوهش دربارۀ تأثیر بهکارگیری فناوری اطلاعات و ابعاد آن در توسعه صنعت نشر کتاب ایران را بررسی خواهیم کرد. در این رابطه ارقام مندرج در جدول 1 در روشنشدن وضعیت کمک خواهد کرد.
جدول 1. شاخصهای آماری مربوط به میزان تأثیر فناوری نوین اطلاعات و ابعاد آن بر اساس آزمونt
متغیرهای پژوهش |
میانگین |
درصد |
انحراف معیار |
واریانس |
تأثیر فناوری نوین اطلاعات در رشد و توسعه صنعت نشر |
29/3 |
8/65 |
731/0 |
534/0 |
تأثیر فناوریهای اطلاعاتی در ارتباطات نشر |
25/3 |
65 |
864/0 |
747/0 |
تأثیر فناوریهای اطلاعاتی در تولید محتوا |
12/3 |
4/62 |
771/0 |
595/0 |
تأثیر فناوریهای اطلاعاتی در تولید فنی و فرهنگی |
15/3 |
63 |
936/0 |
878/0 |
تأثیر فناوریهای اطلاعاتی در مدیریت بازاریابی، توزیع و فروش |
13/3 |
6/62 |
151/1 |
327/1 |
تأثیر فناوریهای اطلاعاتی در فرایند کلی نشر |
9/3 |
78 |
792/0 |
628/0 |
چنانکه دادههای جدول1 نشان میدهد، تأثیر فناوری نوین اطلاعات در توسعه صنعت نشر کتاب در ایران از نگاه 8/65% ناشران مورد تأئید است. در همین راستا، در بین ابعاد فناوری نوین اطلاعاتی، کمترین میانگین مربوط به بُعد تولید محتواست با نمره 12/3، و بیشترین آن با نمره 9/3، مربوط به بُعد فرایندکلی نشر است. از طرفی، کمترین و بیشترین میزان پراکندگی نمرهها بهترتیب به متغیر «فناوری نوین اطلاعات» و در مرتبه بعد به «بازاریابی، توزیع و فروش» تعلق دارد.
برای تحلیل پاسخ پرسشهای پژوهش با استفاده از آمار استنباطی، ابتدا نرمالبودن متغیرهای تحقیق با آزمون کولموگروف _ اسمیرنف مورد ارزیابی قرار گرفت. نتیجۀ این آزمون که به بررسی نرمالبودن متغیرهای تحقیق پرداخته، در جدول 2 نشان داده شده است.
جدول 2. نرمال بودن متغیرها بر اساس آزمون کولموگروف _ اسمیرنف
متغیرها |
آماره Z |
سطح معناداری |
فناوری نوین اطلاعات |
004/1 |
266/0 |
فناوریهای اطلاعاتی در ارتباطات |
94/0 |
34/0 |
فناوریهای اطلاعاتی در تولید محتوا |
242/1 |
119/0 |
فناوریهای اطلاعاتی در تولید فنی و فرهنگی |
16/1 |
136/0 |
فناوریهای اطلاعاتی در مدیریت بازاریابی، توزیع و فروش |
598/1 |
092/0 |
فناوریهای اطلاعاتی در فرایند کلی نشر |
628/1 |
07/0 |
با توجه به اطلاعات جدول، میتوان نتیجه گرفت که سطوح معناداری تمامی متغیرها بیشتر از 50/0 است. به همین دلیل، دادههای متغیرهای فوق نرمال ارزیابی میشوند. نرمالبودن متغیرهای مذکور، استفاده از آزمونهای پارامتریک را توجیه میکند. بههمیندلیل، برای بررسی پرسشهای اساسی پژوهش از آزمون پارامتریک t تکنمونهای استفاده شد. در ادامه به شرح نتایج بر اساس پرسشهای پژوهش خواهیم پرداخت.
پرسش اول: فناوریهای اطلاعاتی چه تأثیری بر رشد و توسعه صنعت نشر کتاب داشته است؟
جدول3. تحلیل آماری اهمیت فناوری اطلاعات در صنعت نشر
شاخصهای توصیفی |
تعداد |
میانگین |
انحراف استاندارد |
میانگین خطای استاندارد |
380 |
29/3 |
731/0 |
039% |
|
مقادیر آزمون |
مقدار t |
درجه آزادی |
سطح معناداری |
تفاوت میانگین |
939/7 |
379 |
001% |
297/0 |
پرسش دوم: فناوریهای نوین اطلاعاتی چه تأثیری بر فعالیت پدیدآوردن کتاب داشته است؟
جدول4. تحلیل آماری تأثیر فناوری اطلاعات بر پدیدآورندگان
شاخصهای توصیفی |
تعداد |
میانگین |
انحراف استاندارد |
میانگین خطای استاندارد |
380 |
12/3 |
771/0 |
039% |
|
مقادیر آزمون |
مقدار t |
درجه آزادی |
سطح معنی داری |
تفاوت میانگین |
267/3 |
379 |
001% |
129/0 |
پرسش سوم: فناوریهای نوین اطلاعاتی چه تاثیری بر تولید فنی کتاب داشته است؟
جدول 5. تحلیل آماری تاثیر فناوری اطلاعات بر تولید فنی کتاب
شاخصهای توصیفی |
تعداد |
میانگین |
انحراف استاندارد |
میانگین خطای استاندارد |
380 |
15/3 |
936/0 |
048% |
|
مقادیر آزمون |
مقدار t |
درجه آزادی |
سطح معنی داری |
تفاوت میانگین |
28/3 |
379 |
001% |
157/0 |
پرسش چهارم: فناوریهای نوین اطلاعاتی چه تأثیری بر فرایند توزیع، فروش و مصرف کتاب داشته است؟
جدول6. تحلیل آماری تأثیر فناوری اطلاعات بر فرایند توزیع، فروش و مصرف کتاب
شاخصهای توصیفی |
تعداد |
میانگین |
انحراف استاندارد |
میانگین خطای استاندارد |
380 |
13/3 |
151/1 |
059% |
|
مقادیرآزمون |
مقدار t |
درجه آزادی |
سطح معناداری |
تفاوت میانگین |
221/2 |
379 |
001% |
131/0 |
پرسش پنجم: فناوریهای اطلاعاتی چه تأثیری بر فرایند کلّی نشر کتاب بهدنبال داشته است؟
ناشران تأثیر فناوریهای اطلاعاتی را بر سرعت و دقت در فرایند نشر، ارتباط آنلاین و نزدیک عناصر نشر و وجود بازخورد در آن، تغییر در مناسبات و کارکردهای عناصر نشر، تسهیل در امور اداری نشر، کاهش فعالیتهای فیزیکی و افزایش بازده تولید کتاب و کوتاهشدن فرایند نشر، زیاد دانستهاند.
جدول7. تحلیل آماری تاثیر فناوری اطلاعات بر فرایند کلّی نشر
شاخصهای توصیفی |
تعداد |
میانگین |
انحراف استاندارد |
میانگین خطای استاندارد |
380 |
9/3 |
792/0 |
04% |
|
مقادیر آزمون |
مقدار t |
درجه آزادی |
سطح معناداری |
تفاوت میانگین |
281/22 |
379 |
100% |
905/0 |
در تحلیل نتایج پژوهش تلاش شد تا فهم و درک پرسششوندگان درخصوص اولویتبندی و اهمیت تأثیر فناوریهای اطلاعات در ابعاد فرایندی نشر ارزیابی شود. اطلاعات جدول8 که با استفاده از آزمون فریدمن بهدست آمده، تأثیر فناوری نوین اطلاعات در صنعت نشر کتاب در ایران را طبق اولویتهای آوردهشده نمایش میدهد.
جدول8. اولویتبندی ابعاد فناوری نوین اطلاعات
ابعاد فناوری نوین اطلاعات |
میانگن رتبه |
اولویتبندی |
آماری کای اسکور |
درجه آزادی |
سطح معناداری |
فناوریهای اطلاعاتی در ارتباطات |
93/2 |
2 |
392/281
|
4
|
100/0 |
فناوریهای اطلاعاتی در تولید محتوا |
64/2 |
4 |
|||
فناوریهای اطلاعاتی در تولید فنی و فرهنگی |
74/2 |
3 |
|||
فناوریهای اطلاعاتی در مدیریت بازاریابی، توزیع و فروش |
52/2 |
5 |
|||
فناوریهای اطلاعاتی در فرایند کلی نشر |
17/4 |
1 |
نتایج جدول8 نشان میدهد بُعد «فرایند کلی نشر» با رقم 17/4، بیشترین میانگین رتبه را نسبت به سایر متغیرها کسب کرده است و ارائهدهنده تصویری روشن است که از دید پرسششوندگان فناوریهای اطلاعاتی بیشترین تأثیر را بر فرایند کلیِ نشر داشته و پس از آن بهترتیب، ارتباطات، تولید فنی و فرهنگی، تولید محتوا و مدیریت بازاریابی، توزیع و فروش قرار دارند. از طرفی، سطح معناداری بهدستآمده از آماره «مجذور کای[37]» از آزمون فریدمن، گویای این مطلب است که درصد خطای تأیید اثر معناداری آزمون فوق با سطح اطمینان 95% معنادار است؛ لذا اولویتبندی فوق تأیید میشود.
بحث و نتیجهگیری
نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که 100% ناشران از رایانه و امکانات جانبی آن استفاده میکنند و از نظر اتصالات و امکانات ارتباطی نوین، بیش از 97% ناشران به اینترنت دستیابی دارند،60% دارای وب سایت اختصاصی و حدود 50% آنان در زمینه تجارت الکترونیک مانند فروشگاه اینترنتی کتاب فعال هستند. هر چند از این تعداد 78% ابراز داشتهاند که بهصورت غیرمستقیم و از طریق وبسایتهایی که بهصورت میزبان در زمینۀ فروش اینترنتی کتاب فعال هستند، آثار خود را ارائه میدهند. میزان استفادۀ بالا از ابزارها، امکانات و اتصالات فناوری اطلاعات در عمل نشانۀ رویکرد مثبت ناشران به استفاده از این فناوریهاست.
عضویت و فعالیت ناشران در شبکههای اجتماعی حاکی از آن است که ناشران حداقل در یکی از این شبکهها عضو هستند. حضور صددرصدی ناشران در حداقل یک شبکه اجتماعی بهعنوان رویکردی در جهت نشر اطلاعات و تبلیغات، قابل توجه است. در این میان سه شبکه «فیسبوک» (با 1/32%)، تلگرام (با 6/31%) و اینستاگرام (با 3/30%) بهترتیب بیشترین فراوانی را در میان سایر شبکهها به خود اختصاص دادهاند. این رویکرد ناشران ایرانی به حضور در شبکههای اجتماعی در هیچکدام از مطالعات انجامشده مورد توجه واقع نشده است.
در پژوهش حاضر، تحلیل آماری بهطور کل در پنج مورد انجام شد که شامل «تأثیر فناوری اطلاعات در ارتباطات»، «تولید محتوا»، «تولید فنی»، «توزیع و فروش» و «فرایند کلی نشر» میشود. ناشران بهطورکلی میزان تأثیر فناوریهای نوین اطلاعات را بر صنعت نشر مثبت (با مقدار8/65%) ارزیابی کردهاند. «منتظر و عنایتتبار» (1386) نیز در مطالعه خود بر تأثیر مثبت فناوری اطلاعات بر صنعت نشر و تغییر روش خواندن افراد و شیوۀ انتشار مطالب ناشران اشاره داشتهاند. از نظر ابعاد و سطوح، «فرایند کلّی نشر» با میانگین کل 9/3 و «تولید محتوا» با میانگین12/3 بیشترین و کمترین تأثیر را نشان دادهاند که البته هر دوِ این ارقام از میانگین شاخص 3 بیشتر بوده و سطح نسبتاً قابل قبولی را نشان میدهند. فرایند کلّی نشر دربرگیرندۀ مؤلفههایی چون دریافت متن، خبر یا فایل کتاب، و اخذ مجوز تا چاپ و توزیع و فروش اثر مورد نظر است. با توجه به پاسخهای دریافتشده، میتوان گفت ناشران تأثیر فناوری اطلاعاتی را بر فرایند نشر بهطور کلی مثبت و تأثیرگذار ارزیابی کردهاند (جدول1).
با توجه به اطلاعات استخراجشده و پرسشهای پژوهش که از ناشران مورد مطالعه بهعمل آمد، تفاوت سطح معناداری و همینطور میانگین نمونهها بیشتر از نمره ارزشی (تفاوت میانگین) است. پاسخ ناشران حاکی از مثبتبودن دیدگاه آنان نسبت به تأثیرگذاری فنّاوری اطلاعات در فرایند نشر و کسبوکار آن است. بنابراین، با توجه به مجموع پاسخها به پرسشهای پژوهش و بازنمون پاسخ به پرسش اصلی پژوهش از دل پاسخ به پرسشهای اساسی، میتوان چنین بیان کرد که فناوری اطلاعات بهطور کلی تأثیری مثبت (8/65%) در نشر کتاب در ایران داشته و ناشران نگاه امیدوارکنندهای به تغییرات و تحولات صنعت نشر کتاب ناشی از این تحولات دارند. «تیان و همکاران» (2008) نیز به نتایج مشابهی درخصوص توسعۀ صنعت نشر کتاب در استرالیا دست یافتهاند که بر نتایج پژوهش حاضر منطبق است.
بر اساس نتایج استخراجشده از جدول8 که در آن اولویتبندی ابعاد فناوری اطلاعات بر اساس آزمون فریدمن مورد سنجش و ارزیابی واقع شده، این واقعیت آشکار شده که کاربرد فناوری اطلاعات همچنان در فرایند کلّی نشر با میانگین رتبه 17/4، در مرتبه اول اولویتبندی قرارگرفته است و اولویت آخر به توزیع و فروش با میانگین رتبه 52/2 اختصاص دارد. نکتۀ بارزی که در این مرتبه نسبتاً پایین نهفته این است که کسبوکار نشر ایران با مشکلاتی روبهروست و این مشکلات در بخش توزیع و فروش کتاب بیشتر بهچشم میآید. در واقع میتوان چنین نتیجهگیری کرد که ناشران کمترین تأثیر را از فناوری اطلاعاتی در زمینۀ توزیع و فروش و بازاریابی پذیرفتهاند و این معضل بازار نشر سنتی کشور و کسبوکار آن در شرایط کنونی نیز همچنان به قوّت خود باقی است. «توکل و بنیجمال» (1393) ضمن تأکید بر این مشکل در نتایج پژوهش خود، این معضل را ناشی از عدم شکلگیری بازار کالایی در حوزۀ کتاب الکترونیک دانسته و نبود بازار کتاب الکترونیک معتبر و پررونق را از مشکلات توزیع و عرضه و فروش در کسبوکار نشر کتاب الکترونیک میدانند. شاید بتوان با استناد به اصل مقاومت در برابر تغییر، پافشاری ناشران را در کسبوکار سنتی نشر و آشنانبودن با سازوکار عرضهوفروش الکترونیکی و اینترنتی کتاب را از دلایل محتمل این معضل دانست که در پژوهش «انصاری موحد و هنرمند ساری» (1392) و «طوفانی و منتظر» (2010) نیز به آن اشاره شده است. هر چند «صادقی» (1393) بر خلاف نتایج پژوهش حاضر دالّ بر تأکید نسبی ناشران بر تأثیر فناوریهای اطلاعاتی بر صنعت نشر کتاب، پیچیدگی و عدم سازگاری فناوریها را دلیل عدم پذیرش آن توسط ناشران عنوان کرده و تأثیر آن را کم توصیف کرده است. به استناد نتایج این مطالعات میتوان گفت ناشران ایرانی نیز باید بر اساس واقعیتهای دنیای کنونی و رصد رفتارهای اطلاعاتی مشتریان جدید بازار نشر، هدفگذاریها و برنامهریزیهای شغلی و صنفی و توانمندی خود را در راستایی هدایت کنند که خروجی فرایند آن منطبق بر نیازهای روز جامعۀ مخاطب خود باشد و تعریفی نو از کانالهای ارتباطی برای عرضۀ محصولاتشان در جامعهای که فناوری اطلاعات در تمام ابعاد و زمینههای زندگی آنان رسوخ کرده، ارائه دهند.
دیدگاههای ناشران در زمینۀ تحولات نشر کتاب در ایران نشأتگرفته از فناوریهای نوین اطلاعاتی، که در پرسش پایانی و باز پرسشنامه پژوهش مطرح شده بود، نیز حاوی نکات بارز و مهمی است که میتوان آنها را بهعنوان تهدیدها و فرصتهای این پدیده در حوزه نشر دستهبندی کرد. تهدیدهای این حوزه شامل موارد زیر است:
از طرف دیگر، ناشران فرصتهایی را هم که تغییرات و تحولات فناوری اطلاعات در حرفۀ آنان بهوجود آورده و یا خواهد آورد، قابل توجه و مهم دانستهاند. از جمله:
پیشنهادهای کاربردی
در جهت کاستن از چالشهای ناشران در مواجهه با پدیده فناوریهای اطلاعاتی و همسونمودن سیاست و خطمشی ناشران با تحولات بهوقوعپیوسته در عصر حاضر که منجر به ظهور جنس و نوع متفاوتی از اطلاعات و محملهای اطلاعاتی و تنوع و گوناگونی رفتارها و نیازهای اطلاعاتی جامعه مخاطب شده است، پیشنهادهای زیر ارائه میشود:
[1]. Platform.
[2]. Thompson.
[3]. Moira .
[4]. Paperless world.
[5]. Paperless organization .
[6]. Desktop Publishing .
[7]. Digital Publishing.
[8]. Self-Publisher.
[9]. Print on Demand.
[10]. E-Book.
[11]. E-Journal.
[12]. E-Mail.
[13]. Online Shopping Book.
[14]. Electronic Reader Devices.
[15]. oseph.
[16]. WAP.
[17]. UMTS.
[18]. Gregg.
[19].Tian.
[20].Joseph.
[21].Print on Demand=POD.
[22]. Little.
[23].Dynamic Publishing.
[24]. Chi.
[25].Pecoskie & Hill.
[26]. Rojers.
[27]. Likert.
[28]. Cronbach's Alpha.
[29]. Google Docs.
[30]. Kolmogrov-Smirnov (KS).
[31]. One-Sample T-Test.
[32]. عدد پنج برای شاخص اندازهگیری تعداد رایانه انتشارات، بر اساس تشکیلات سازمانی یک انتشاراتی انتخاب شده است. بنابراین، با فرض یک بنگاه ساده انتشاراتی که از یک مدیر انتشارات، دفتردار، مسئول فنی، مسئول فرهنگی یا ویراستار یا صفحهآرا و مسئول بازرگانی یا فروش تشکیل شده باشد و با فرض داشتن هر کدام یک رایانه، این انتشارات به حداقل پنج دستگاه رایانه نیاز دارد.
[33]. DOC.
[34]. PDF.
[35]. E-pub.
[36]. HTML.
[37]. Chi-Square.