نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
دانشجوی دکترای علم اطلاعات و دانششناسی، دانشگاه شهید چمران اهواز
چکیده
کلیدواژهها
چگونگی تولید دانش در بین اعضای یک جامعة علمی و نحوة اشاعة آن، همواره یکی از دغدغههای رایج در میان پژوهشگران بوده است. تولید دانش از طریق رواج همکاریهای علمی در درون جوامع دانشگاهی تسهیل میشود. در طول دهههای گذشته، روند همکاری میان افراد، سازمانهای پژوهشی و کشورهای مختلف در تولید علم با شتاب قابل ملاحظهای افزایش یافته است. همکاری علمی[3] را فعالیّتی قابل اعتنا و حایز اهمیت به منظور فراهمآوری و اشاعة دانش دانستهاند که به باور «یی»[4]، «لی»[5] و «لا»[6] (2011) منجر به توجه ویژة پژوهشگران به حوزة مذکور شده است.«مونتیرو[7] و همکارانش» (2009) «همکاریهای علمی» را در قالب یک سرمایة دانشی[8] نوین مورد توجه قرار دادهاند. این سرمایه، بقای خود را در گرو تولیدات مشترک علمی یا همتألیفی[9] میداند. در محیطهای پژوهشی و دانشگاهی و بحث در باب همکاریها علمی، همتألیفی را رؤیتپذیرترین و دسترسپذیرترین شاخصی در نظر میگیرند که به منظور سنجش و اندازهگیری میزان همکاریهای علمی به کار میرود. محاسبة همتألیفی در انتشارات علمی به لحاظ نظری ساده بوده و به طور محسوسی با میزان همکاریهای علمی در ارتباط است. به باور «چئونگ»[10] و «کُربیت»[11] (2009) تاکنون مطالعات متعددی بر وجود همبستگی مثبت میان همکاریهای علمی و همتألیفی تأکید داشتهاند که از این منظر میتوان همتألیفی را یکی از ملموسترین و قابل استنادترین اَشکال همکاریهای پژوهشی در نظر گرفت. تعدّد و کثرت تألیفات گروهی در یک حوزه، منجر به شکلگیری شبکهای از تألیفات مشترک یا همتألیفی میشود؛ شبکهای که از نظر «گالیانی»[12]، «دیپتریس»[13] و «نیکو»[14] (2010) شباهت بسیاری با وضعیت ترسیمشده از جامعة علمی و ساختار دانش در محیطهای دانشگاهی دارد و در آن پژوهشگران به مثابة موجودیتهایی به همپیوسته، نظام جهانی تولید علم را شکل میدهند. شبکههای همتألیفی در واقع نوعی از شبکههای اجتماعی[15] شمرده میشوند که به آنها شبکة همکاریهای علمی[16] گفته میشود. شبکة اجتماعی را میتوان مجموعهای از گرهها[17] (موجودیتهای اجتماعی) و یالهای[18] (ارتباطات) مرتبط با هر یک از این گرهها معرفی کرد. (برودکا[19] و همکاران، 2011). در شبکههای همتألیفی، تعدادی از نویسندگان (گرهها) از طریق تألیف مشترک (یالها) به یکدیگر متصل شده و نوعی شبکة اجتماعی تشکیل میدهند که ویژگیهای این شبکه را میتوان با استفاده از شاخصهای گوناگون تحلیل شبکههای اجتماعی[20] بررسی نمود. تحلیل شبکههای اجتماعی که در مباحث انسانشناختی و روانشناختی در دهههای 1930 و 1940 میلادی ریشه دارد، امروزه به طور گسترده به عنوان الگویی کیفی برای تحلیل پیکربندی شبکهها و جایگاه و تعاملهای میان افراد تشکیل دهنده شبکههای اجتماعی به کار میرود. مطالعة الگوهای مرتبط با همکاریهای علمی و پژوهشی در بین مؤلفان، دانشگاهها و کشورهای مختلف با بهرهگیری از دادههای کتابشناختی موضوع چندان جدیدی نیست، چه اینکه بدنة اصلی متون انتشار یافته در علوم کتابداری و اطلاعرسانی پیوندی عمیق با الگوهای همتألیفی مییابد. اما بررسی شبکههای همتألیفی و تحلیل این شبکهها با استفاده از شاخصهای تحلیل شبکههای اجتماعی، دارای قدمت اندکی است.
تاکنون مطالعات زیادی در زمینة تحلیل شبکههای همتألیفی با استفاده از شاخصهای تحلیل شبکههای اجتماعی انجام شده که در اینجا - در دو بخش پیشینههای خارجی و داخلی- به تعدادی از آنها اشاره میشود. در خارج از ایران پژوهشهای متعددی در این حوزه و با استفاده از تحلیل شبکههای اجتماعی صورت پذیرفته است. در پژوهشی که در کشور استرالیا انجام شد، «چئونگ و کُربیت» (2009) با بهرهگیری از تکنیک تحلیل شبکههای اجتماعی، به بررسی وضعیت همتألیفی در بین پژوهشگران شرکتکننده در دورههای مختلف برگزاری کنفرانس نظامهای اطلاعرسانی استرالیا[21] از سال 1990 تا 2006 پرداختند. یافتههای این پژوهش نشان میدهد اعضای مشارکتکننده در این کنفرانس، بتدریج در برای ایجاد یک جامعة پژوهشی کوچک اقدام کردهاند که در آن همکاریهای علمی و مراودههای پژوهشی نقش بسیار پررنگی داشته است. «گانز»[22]، «لیو»[23]، و «محبوبه»[24] (2011) در پژوهش خود با استفاده از شاخصهای تحلیل شبکههای اجتماعی، به مطالعة شبکه همتألیفی 1129 نویسنده در حوزههای کتابسنجی، علمسنجی، وبسنجی و اطلاعسنجی پرداخته و نویسندگان کلیدی این حوزه ها را بر اساس شاخصهای مرکزیت[25] مشخص کردند. بر این اساس، «گلنزل»[26]، «کرشمر»[27] و «روسو»[28] تأثیرگذارترین افراد در این شبکه اجتماعی معرفی شدند. در پژوهش دیگری «یان»[29]، «دینگ»[30] و «ژو»[31] (2010) به مطالعة شبکة همتألیفی پژوهشگران کتابداری و اطلاعرسانی چینی در 18 نشریة مهم و تخصصی رشته پرداخته و ویژگیهای کلی شبکه اجتماعی و همچنین عملکرد فردی پژوهشگران در حوزههای گردشگری (بنکندورف[32]، 2010)، بهداشت (گودلی[33]، بارون[34] و شرما[35]، 2011)، انرژی (مونتیرو[36] و دیگران)، را با استفاده از شاخصهای کلان[37]و خرد[38] بررسی کردند. پژوهشهای دیگری نیز در حیطة تحلیل شبکه همتألیفی پژ 2009) قلبشناسی (یو[39]، شاو[40] و دوان[41]، 2012)، جامعهشناسی (موودی[42]، 2004)و اقتصاد (کرایچل[43] و باکالباسی[44]، 2006) انجام شده است.
در میان پژوهشهای انجامشده در داخل کشور نیز، «خدادوست، حسنزاده، و زندیان» (زودآیند) در پژوهش خود به بررسی شاخصهای همتألیفی، مرکزیت[45] و چالههای ساختاری[46] پژوهشگران حوزة نانوفناوری ایران طیّ سالهای 1991 تا 2011 در نمایة استنادی علوم[47] پرداختند. در این پژوهش، شاخص همکاری، ضریب همکاری و درجة همکاری تولیدات علمی حوزه نانوفناوری مورد مطالعه قرار گرفته و شبکة همکاری پژوهشگران این حوزه ترسیم و تحلیل شده است. یافتههایپژوهش نشان میدهد شاخص همکاری در هر مدرک 39/3 بوده و بیشترین شاخص همکاری به سال 1997 با 6 نویسنده در هر مدرک اختصاص داشته است. همچنین، درجة همکاری پژوهشگران نانوفناوری ایران 96/0 برآورد شده که حاکی از گرایش اغلب نویسندگان این حوزه به همتألیفی است. علاوه بر پژوهش مذکور، «حریری و نیکزاد» (1390) با استفاده از نرمافزار پاژک شبکههای همتألیفی در مقالههای ایرانی رشتههای کتابداری و اطلاعرسانی، روانشناسی، مدیریت، و اقتصاد در پایگاه آیاسآی را ترسیم کردند. میانگین ضریب همکاری در حوزة کتابداری و اطلاعرسانی طی برابر با 4/0، و نسبت به سایر رشتهها پایینتر بود. شبکة همتألیفی کتابداری و اطلاعرسانی متشکل از 127 نویسنده (گره) و 320 پیوند تشکیل بود. چگالی شبکه برابر با 019/0 و ضریب خوشهبندی آن برابر با 46/0 بود.
پژوهش حاضر به بررسی شبکة همتألیفی پژوهشگران حوزة علم اطلاعات و دانششناسی ایران با استفاده از شاخصهای تحلیل شبکههای اجتماعی میپردازد. در این راستا، مقالههای منتشر شده در فصلنامة علمی پژوهشی کتابداری و اطلاعرسانی طی سالهای 1387 تا 1391 مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش در راستای تحقق اهداف زیر گام بر میدارد:
- ترسیم و تحلیل شبکه همتألیفی پدیدآورندگان مقالههای فصلنامه کتابداری و اطلاعرسانی با استفاده از شاخصهای کلان.
- بررسی عملکرد پژوهشگران بر اساس شاخصهای تولید و مرکزیت.
پژوهش حاضر از نوع علمسنجی است و از روش تحلیل شبکة همتألیفی پژوهشگران و شاخصهای تحلیل شبکة اجتماعی بهره میگیرد. جامعة پژوهش شامل 230 مقالهای است که طی سالهای 1387 تا 1391 در فصلنامه کتابداری و اطلاعرسانی منتشر شده است. برای گردآوری دادههای پژوهش، مقالههای فصلنامه مذکور با مراجعه به سایت آن بارگذاری شد. نخستین مرحله بهمنظور ترسیم شبکة همتألیفی پژوهشگران، ساختن ماتریس همکاری آنها در نرمافزار اکسل است. از آنجا که پایگاه استنادی و نرمافزاری برای بارگذاری دادهها و تشکیل ماتریس موردنظر به زبان فارسی وجود نداشت، پژوهشگران بهصورت دستی اقدام به ساختن ماتریس کردند. نتیجة کار تشکیل ماتریس 251×251 بود. سپس در مرحلة دوم با استفاده از نرمافزار یو.سی.آی. نت، شبکة همتألیفی فصلنامه کتابداری و اطلاعرسانی را ترسیم و تحلیل کردند. این نرمافزار که «بورگاتی، اورت، و فریمن»[48] (2002) در دانشگاه هاروارد آن را طراحی کردهاند، یکی از کاملترین و کاربردیترین نرمافزارهای تحلیل شبکههای اجتماعی شمرده میشود.
در پژوهش حاضر شبکة همتألیفی مقالههای فصلنامه در دو سطح کلان و خرد تحلیل میشود. شاخصهای کلان تحلیل شبکههای اجتماعی به بررسی پیکربندی و عملکرد احتمالی ساختار اجتماعی، عملکرد نویسندگان، و ویژگیهای کلی شبکهها میپردازند. از میان شاخصهای موجود برای تحلیل شبکهها در سطح کلان، در پژوهش حاضر به بررسی چگالی[49]، ضریب خوشهبندی[50] ، مؤلفههای تشکیلدهندة شبکه[51]، و قطر شبکه[52] پرداخته میشود. نسبت تعداد یالهای موجود در شبکه به تعداد یالهای ممکن، نشان دهندة شاخص چگالی شبکه و همواره مقداری بین صفر و 1 است. چگالی، درجة انسجام گرهها را میسنجد و هر چه مقدار آن به یک نزدیکتر باشد، انسجام شبکه بیشتر، و هرچه به صفر نزدیکتر باشد، انسجام آن پایینتر است. شاخص ضریب خوشهبندی بیانگر نسبت بین تعداد پیوندهای اطراف یک گره و تعداد پیوندهای ممکن در کل شبکه است. این شاخص نیز دارای مقداری بین صفر و یک است. ارزشهای نزدیک به یک نشاندهندة نرخ بالای روابط با همکاران، نیز میان خود همکاران است. ارزشهای نزدیک به صفر بیانگر این است که گره صرفاً همکاران را به یکدیگر پیوند میدهد (میگویل، چینچیلا رودریگز، گنزالس، و مویا آنگون[53]، 2012). شاخص مؤلفههای شبکه به مجموعهای از گرهها اطلاق میشود که در آن هر گره میتواند از طریق یک یال مستقیم و یا زنجیرهای از یالها به گره دیگر، متصل شود. به عبارت دیگر، تمامی گرههای تشکیل دهندة یک مؤلفه بهصورت مستقیم (از طریق همتألیفی) و یا بهصورت غیرمستقیم (از طریق زنجیرهای از همتألیفیها) به یکدیگر متصل هستند (نیومن، 2004؛ بنکندورف، 2010). همچنین، قطر شبکه بر اساس فاصلة طولانیترین مسیرها در شبکه با فاصلة کوتاهترین مسیرهای (برحسب تعداد پیوندها یا ارتباطات) بین هر دو گرهای سنجیده میشود. هر چه قطر شبکه کوتاهتر باشد، سرعت انتشار ارتباطات بیشتر است (چئونگ و کربیت[54]، 2009).
به منظور مطالعة خصوصیات و عملکرد هر یک از گرههای موجود در شبکه در تعیین نقشهای پژوهشگران، از شاخصهای کلاسیک مرکزیت شبکه به عبارتی درجه درونی[55] و بیرونی[56]، بینیت[57] ، چالههای ساختاری[58]، و ارزش ویژة گره[59] و نزدیکی استفاده شد. درجة یک گره در یک شبکة اجتماعی نشاندهندة تعداد ارتباطهای آن گره با سایر گرههای تشکیلدهندة شبکه است. بهعبارت دیگر، در یک شبکة همتألیفی، درجة مرکزیت هر فرد نشاندهندة تعداد همتألیفی وی با سایر افراد حاضر در شبکه است. از تحلیل درجة مرکزیت دو نمره به دست میآید: درجة بیرونی (تعداد پیوندهایی که توسط یک گره به بیرون ارسال شده است) و درجة درونی (تعداد پیوندهایی که توسط یک گره دریافت شده است) (چئونگ و کربیت، 2009). شاخص بینیت یک گره، بیانگر تعداد دفعاتی است که آن گره در کوتاهترین مسیر میان هر دو گره دیگر در شبکه قرار میگیرد. گرههای دارای بینیت بالا نقش مهمی در اتصال شبکه ایفا میکنند، از جایگاهی مرکزی در شبکه برخوردارند و در گردش اطلاعات در شبکه نقش مهمی بر عهده دارند (عباسی[60]، حسین[61] و لیدسدورف[62]، 2012).
اصطلاح چالههای ساختاری نخستینبار توسط «برت» (1992) برای اشاره به برخی از جنبههای مهم مزیّت موقعیتی (یا معایب) پژوهشگران در یک شبکه به کار رفت. چالههای ساختاری بر اساس اندازة مؤثر شبکه سنجش میشود. برای مثال، تعداد پیوندهای دریافتی افراد، منهای میانگین پیوندهایی که هر شخص به اشخاص دیگر دارد، سنجیده میشود. مفهوم چالههای ساختاری شبیه بینیت است و در هر دو بر اهمیت میانجیگری[63] تأکید دارند، با این تفاوت که شاخص چالههای ساختاری یک شاخص محلی[64] شبکه، اما بینیت یک شاخص جهانی[65]شبکه است.
ارزش ویژة گره (بوناچی، 1972) شاخص مرکزیت دیگری است که بر پایة این اعتقاد بیان شده که مرکزیت یک گره خاص نمیتواند جدا از مرکزیت تمامی گرههای دیگر که به آن متصل هستند، ارزیابی شود. نمرههای مرکزیت برای گرهها بر اساس این اصل تعیین میشود که ارتباطات به گرههای با امتیاز بالا نسبت به گرههای با امتیاز پایین کمک بیشتری به نمرة یک گره خاص میکند.
همچنین، ضریب همکاری[66]، شاخص همکاری[67]، و درجه همکاری[68] بر اساس فرمولهای زیر برای سالهای مورد نظر و سپس برای مجموع سالها محاسبه شد (آجی فیروکی، و ژانتگ، 1386).
fj= تعداد مقالههای پژوهشی دارای j نویسنده که در دورة زمانی مشخصی در یک زمینه منتشر شده است.
N= تعداد کل مقالههای پژوهشی که در همان دورة زمانی مشخص در آن زمینه منتشر شده است.
K= بیشترین تعداد نویسندگان بهازای هر مقاله در یک زمینه.
f1= تعداد مقالههای پژوهشی دارای یک نویسنده که در یک دورة زمانی مشخص در یک زمینه منتشر شده است.
همانطور که در جدول 1 مشاهده میشود، در مجموع 230 مقاله توسط نویسندگان علم اطلاعات و دانششناسی در فصلنامه کتابداری و اطلاعرسانی منتشر شده است. 162 مقاله (43/70%) توسط بیش از یک نویسنده به رشتة تحریر درآمده است. بیشتر مدارک تألیفی مورد بررسی (39/47%) دارای دو نویسنده هستند.
جدول1. توزیع فراوانی همکاری نویسندگان علم اطلاعات و دانششناسی ایران در فصلنامه کتابداری و اطلاعرسانی به تفکیک سالهای مورد بررسی
تعداد مقالههای سال
|
تک نویسنده
|
دو نویسنده
|
سه نویسنده
|
چهار نویسنده
|
کل
|
درصد
|
1391
|
13
|
24
|
10
|
1
|
48
|
87/20
|
1390
|
10
|
18
|
12
|
3
|
43
|
70/18
|
1389
|
10
|
24
|
10
|
3
|
47
|
43/20
|
1388
|
15
|
21
|
8
|
2
|
46
|
20
|
1387
|
20
|
22
|
4
|
0
|
46
|
20
|
جمع
|
68
|
109
|
44
|
9
|
230
|
100
|
درصد
|
57/29
|
39/47
|
13/19
|
91/3
|
100
|
|
دادههای جدول 2 حاکی از این است که، شاخص همکاری مشارکت نویسندگان علم اطلاعات و دانششناسی دارای رشد نسبی در سالهای مورد بررسی است. بیشترین شاخص همکاری در این رشته در سال 1390 با 19/2 نویسنده در هر مقاله است. در مجموع نیز شاخص همکاری در هر مقاله در این حوزه 98/1 میباشد. درجة همکاری نویسندگان در مقالههای مورد بررسی نیز برابر با 70/0 است که حاکی از گرایش نویسندگان علم اطلاعات و دانششناسی به همتألیفی است. ضریب همکاری نویسندگان نیز نشاندهندة رشد نسبی این ضریب طی سالهای 1387 تا 1390 و کاهش آن در سال 1391 است. هر چه میزان ضریب همکاری به یک نزدیکتر باشد، میزان همکاری بیشتر، و هرچه به صفر نزدیکتر باشد، تمایل نویسندگان به خلق آثار انفرادی بیشتر است. ضریب همکاری کل (39/0) بیانگر پایین بودن آن نسبت به میانگین ضریب همکاری و در نتیجة پایین بودن میزان همکاری است.
جدول 2. شاخص همکاری، درجه همکاری، و ضریب همکاری نویسندگان علم اطلاعات و دانششناسی ایران در فصلنامه کتابداری و اطلاعرسانی به تفکیک سالهای مورد بررسی
سال
شاخص
|
1387
|
1388
|
1389
|
1390
|
1391
|
کل
|
شاخص همکاری
|
65/1
|
93/1
|
13/2
|
19/2
|
98/1
|
98/1
|
درجه همکاری
|
56/0
|
67/0
|
79/0
|
77/0
|
73/0
|
70/0
|
ضریب همکاری
|
30/0
|
37/0
|
44/0
|
45/0
|
40/0
|
39/0
|
بررسی عملکرد نویسندگان بر اساس شاخصهای تولید و مرکزیت
به منظور بررسی عملکرد فردی هر یک از 250 پژوهشگر علم اطلاعات و دانششناسی در فصلنامه کتابداری و اطلاعرسانی، شاخص تولید و شاخصهای مرکزیت (درجه درونی و بیرونی، بینیت، چالههای ساختاری، و ارزش ویژة گره) بررسی گردید. برترین نویسندگان در هر یک از شاخصهای مذکور در جدول 3 فهرست شدهاند. «رحمتالله فتاحی» (19 مقاله)، «محمدحسین دیانی» (18 مقاله)، و «مهری پریرخ» (10 مقاله) در شاخص تولید ردههای نخست را به خود اختصاص دادند.
جدول 3. رتبهبندی پژوهشگران علم اطلاعات و دانششناسی بر اساس شاخصهای تولید و مرکزیت
تولید
|
|||||||||||||||||||
رتبه |
نام
|
فراوانی |
رتبه |
نام
|
فراوانی |
رتبه |
نام
|
فراوانی |
رتبه |
نام
|
فراوانی |
||||||||
1
|
رحمتالله فتاحی
|
19
|
7
|
عبدالحسین فرجپهلو
|
5
|
13
|
فهیمه بابالحوائجی
|
4
|
19
|
حسن محمودی
|
3
|
||||||||
2
|
محمدحسین دیانی
|
19
|
8
|
حسین منصوری
|
5
|
14
|
میترا پشوتنیزاده
|
4
|
20
|
پریسا ملکاحمدی
|
3
|
||||||||
3
|
مهری پریرخ
|
10
|
9
|
علیرضا اسفندیاری مقدم
|
5
|
15
|
محسن حاجیزینالعابدینی
|
3
|
21
|
هاجر ستوده
|
3
|
||||||||
4
|
زاهد بیگدلی
|
6
|
10
|
مرتضی کوکبی
|
4
|
16
|
شیما مرادی
|
3
|
22
|
اسدالله آزاد
|
3
|
||||||||
5
|
نجلا حریری
|
6
|
11
|
فریده عصاره
|
4
|
17
|
سمیه آخشیک
|
3
|
23
|
|
|
||||||||
6
|
حبیبالله میرغفوری
|
6
|
12
|
فرشید دانش
|
4
|
18
|
اکرم فتحیان
|
3
|
24
|
|
|
||||||||
درجة بیرونی
|
|||||||||||||||||||
رتبه |
نام
|
فراوانی |
رتبه |
نام
|
فراوانی |
رتبه |
نام
|
فراوانی |
رتبه |
نام
|
فراوانی |
||||||||
1
|
رحمتالله فتاحی
|
31
|
6
|
عبدالحسین فرجپهلو
|
8
|
11
|
علیرضا اسفندیاری مقدم
|
6
|
16
|
محسن حاجی زینالعابدینی
|
5
|
||||||||
2
|
محمدحسین دیانی
|
27
|
7
|
نجلا حریری
|
7
|
12
|
اکرم فتحیان
|
5
|
17
|
فرشید دانش
|
5
|
||||||||
3
|
مهری پریرخ
|
19
|
8
|
فریده عصاره
|
7
|
13
|
حبیبالله میرغفوری
|
5
|
18
|
میترا پشوتنی زاده
|
5
|
||||||||
4
|
زاهد بیگدلی
|
11
|
9
|
مرتضی کوکبی
|
6
|
14
|
شیما مرادی
|
5
|
19
|
|
|
||||||||
5
|
حسین منصوری
|
8
|
10
|
فهیمه بابالحوائجی
|
6
|
15
|
هاجر ستوده
|
5
|
20
|
|
|
||||||||
درجه درونی
|
|||||||||||||||||||
رتبه |
نام
|
فراوانی |
رتبه |
نام
|
فراوانی |
رتبه |
نام
|
فراوانی |
رتبه |
نام
|
فراوانی |
||||||||
1
|
رحمتالله فتاحی
|
25
|
6
|
حبیبالله میرغفوری
|
9
|
11
|
فهیمه بابالحوائجی
|
6
|
16
|
محسن حاجی زینالعابدینی
|
5
|
||||||||
2
|
محمدحسین دیانی
|
24
|
7
|
عبدالحسین فرجپهلو
|
8
|
12
|
علیرضا اسفندیاری مقدم
|
6
|
17
|
فرشید دانش
|
5
|
||||||||
3
|
مهری پریرخ
|
17
|
8
|
فریده عصاره
|
7
|
13
|
اکرم فتحیان
|
5
|
18
|
میترا پشوتنی زاده
|
5
|
||||||||
4
|
زاهد بیگدلی
|
9
|
9
|
نجلا حریری
|
6
|
14
|
شیما مرادی
|
5
|
19
|
سمیه آخشیک
|
5
|
||||||||
5
|
حسین منصوری
|
8
|
10
|
مرتضی کوکبی
|
6
|
15
|
هاجر ستوده
|
5
|
20
|
|
|
||||||||
چالههای ساختاری
|
|||||||||||||||||||
رتبه |
نام
|
فراوانی |
رتبه |
نام
|
فراوانی |
رتبه |
نام
|
فراوانی |
رتبه |
نام
|
فراوانی |
||||||||
1
|
محمدحسین دیانی
|
789/23
|
6
|
نجلا حریری
|
462/6
|
11
|
فهیمه بابالحوائجی
|
333/5
|
16
|
فرشید دانش
|
60/3
|
||||||||
2
|
رحمتالله فتاحی
|
073/22
|
7
|
حسین منصوری
|
125/6
|
12
|
حبیبالله میرغفوری
|
238/4
|
17
|
اسدالله آزاد
|
500/3
|
||||||||
3
|
مهری پریرخ
|
64/12
|
8
|
فریده عصاره
|
857/5
|
13
|
هاجر ستوده
|
4
|
18
|
پریسا ملک احمدی
|
500/3
|
||||||||
4
|
زاهد بیگدلی
|
90/8
|
9
|
علیرضا اسفندیاری مقدم
|
667/5
|
14
|
محسن حاجی زینالعابدینی
|
800/3
|
19
|
سمیه آخشیک
|
500/3
|
||||||||
5
|
عبدالحسین فرجپهلو
|
750/6
|
10
|
مرتضی کوکبی
|
583/5
|
15
|
شیما مرادی
|
800/3
|
20
|
اکرم فتحیان
|
400/3
|
||||||||
بینیت
|
|||||||||||||||||||
رتبه |
نام
|
فراوانی (102) |
رتبه |
نام
|
فراوانی (102) |
رتبه |
نام
|
فراوانی (102) |
رتبه |
نام
|
فراوانی (102) |
||||||||
1
|
رحمتالله فتاحی
|
304/70
|
6
|
مهدی طاهری
|
22
|
11
|
مهری پریرخ
|
0946/12
|
16
|
فرشید دانش
|
98/3
|
||||||||
2
|
عبدالحسین فرجپهلو
|
063/40
|
7
|
فهیمه بابالحوائجی
|
32/20
|
12
|
نجلا حریری
|
03/12
|
17
|
محسن حاجی زینالعابدینی
|
98/3
|
||||||||
3
|
زاهد بیگدلی
|
02/35
|
8
|
امیررضا اصنافی
|
20/18
|
13
|
مریم صابری
|
76/7
|
18
|
مجبتی کفاشان
|
96/3
|
||||||||
4
|
محمدحسین دیانی
|
837/34
|
9
|
شیما مرادی
|
73/16
|
14
|
سیروس علیدوستی
|
88/5
|
19
|
میترا پشوتنیزاده
|
96/3
|
||||||||
5
|
فریده عصاره
|
86/24
|
10
|
علیرضا اسفندیاری مقدم
|
64/13
|
15
|
مرتضی کوکبی
|
9920/3
|
20
|
حسن اشرفی ریزی
|
96/3
|
||||||||
ارزش ویژه
|
|||||||||||||||||||
رتبه |
نام
|
فراوانی |
رتبه |
نام
|
فراوانی |
رتبه |
نام
|
فراوانی |
رتبه |
نام
|
فراوانی |
||||||||
1
|
رحمتالله فتاحی
|
565/0
|
7
|
زویا آبام
|
119/0
|
13
|
محمود سالاری
|
103/0
|
19
|
محسن حاجی زینالعابدینی
|
079/0
|
||||||||
2
|
مهری پریرخ
|
457/0
|
8
|
جواد صالحی فدردی
|
119/0
|
14
|
مهدی حسینی
|
103/0
|
20
|
مهدی طاهری
|
069/0
|
||||||||
3
|
محمدحسین دیانی
|
452/0
|
9
|
ناهید انتظاریان
|
118/0
|
15
|
عبدالحسین فرجپهلو
|
096/0
|
21
|
مجتبی کفاشان
|
060/0
|
||||||||
4
|
حسن محمودی
|
153/0
|
10
|
ماریه رحیمی
|
118/0
|
16
|
مرتضی کوکبی
|
084/0
|
22
|
زهرا ناصری
|
059/0
|
||||||||
5
|
عبدالرسول خسروی
|
151/0
|
11
|
شعله ارسطوپور
|
106/0
|
17
|
اکرم فتحیان
|
080/0
|
23
|
اعظم صنعتجو
|
058/0
|
||||||||
6
|
سمیه آخشیک
|
132/0
|
12
|
محمد اعظمی
|
106/0
|
18
|
نجلا حریری
|
071/0
|
24
|
اسدالله آزاد
|
057/0
|
||||||||
از آنجا که هدف مطالعة حاضر ارائة شبکة همتألیفی فصلنامه بهعنوان یک شبکة مستقیم، یا بهعبارتی فرض بر این بود که هر نویسنده برای نوشتن مقاله شخصاً اقدام به انتخاب همکار خود مینماید، از شاخص درجة مرکزیت استفاده شد. بر اساس نمرة درجة بیرونی، رحمتالله فتاحی (31)، محمدحسین دیانی (27)، و مهری پریرخ (19) به ترتیب بیشترین فراوانی را به خود اختصاص دادند (جدول 3). بهعبارتی دیگر، آنها اثرگذارترین افراد شبکه همتألیفی فصلنامه هستند. نمرة درجة درونی نیز حاکی از جایگاه برتر رحمتالله فتاحی (25)، محمدحسین دیانی (24)، و مهری پریرخ (17) نسبت به دیگر افراد شبکه بود (جدول 3). بالا بودن نمرة درجة درونی بدین معناست که آنها افراد معتبر شبکه هستند.
بررسی شبکه همتألیفی پژوهشگران فصلنامه نشان داد در شاخص بینیت، رحمتالله فتاحی (304/70)، عبدالحسین فرجپهلو (063/40)، زاهد بیگدلی (02/35)، محمدحسین دیانی (837/34)، و فریده عصاره (86/24) از جایگاه مناسبی در شبکه برخوردارند. این افراد میتوانند رهبران شبکه بر اساس کوتاهترین مسیرهای میان دیگر افراد در نظر گرفته شوند. آنها همچنین میتوانند جریان اطلاعات در شبکه را کنترل کنند.
بر اساس شاخص چالههای ساختاری، محمدحسین دیانی (789/23)، رحمتالله فتاحی (073/22)، و مهری پریرخ (64/12) بیشترین نمرهها را کسب کردند. بهعبارتی، آنها فرصتهای بیشتری برای فعالیت بهعنوان واسطه یا هماهنگکنندگان شبکه داشتهاند. شاخص ارزش ویژة گره بیانگر این است که رحمتالله فتاحی (565/0)، مهری پریرخ (457/0)، و محمدحسین دیانی (452/0) رهبران گروه هستند. این بدین معناست که آنها به افرادی متصل هستند که به خوبی به هم پیوند خوردهاند و بنابراین به احتمال بسیار زیاد ایدههای جدید را دریافت میکنند.
شبکة همتألیفی پژوهشگران علم اطلاعات و دانششناسی در فصلنامة کتابداری و اطلاعرسانی
شبکة همتألیفی پژوهشگران علم اطلاعات و دانششناسی در فصلنامة کتابداری و اطلاعرسانی با استفاده از نرمافزار یو.سی.آی نت ترسیم و تحلیل شد (تصویر 1). در تصویر مذکور، هر گره نشاندهندة یک نویسنده و پیوندهای موجود میان دو گره نشاندهندة همتألیفی آن دو نویسنده با یکدیگر است. شبکة همتألیفی پژوهشگران از 250 نویسنده (گره) و 535 همتألیفی (پیوند) تشکیل شده است. اندازة هر یک از گرهها نشاندهندة درجة مرکزیت یا تعداد همتألیفی آن گره است. 10 نویسندة برتر دارای بیشترین تعداد هم تألیفی، در تصویر شماره 1 مشخص شدهاند.
تصویر 1. شبکة همتألیفی پژوهشگران علم اطلاعات و دانششناسی در فصلنامه کتابداری و اطلاعرسانی
برای بررسی انسجام شبکة همتألیفی نویسندگان مقالههای فصلنامه کتابداری و اطلاعرسانی، از شاخصهایی مانند چگالی، ضریب خوشهبندی و قطر شبکه استفاده شد. چگالی پایین شبکة همتألیفی نویسندگان (009/0) حکایت از انسجام پایین –گسستگی میان نویسندگان- شبکه دارد. به بیانی، تنها 9/0 درصد از کل روابط ممکن و بالقوه در شبکة مذکور به فعلیت رسیده است. شاخص ضریب خوشهبندی شبکه مورد بررسی معادل 87/0 بوده که نشان دهندة تمایل نسبتاً بالای اعضای شبکه به تشکیل خوشههای مختلف است. قطر شبکة همتألیفی پژوهشگران معادل 13 بود. در واقع، میتوان گفت دو نویسندة حاضر در شبکه میتوانند از طریق 13 واسطه به یکدیگر متصل شوند.
مؤلفههای تشکیل دهندة شبکة همتألیفی نویسندگان مقالههای فصلنامه نشان میدهد شبکة همتألیفی نویسندگان مقالههای فصلنامه از 51 مؤلفه تشکیل شده است. در تنها مؤلفة اصلی یا بزرگ شبکه 105 نویسنده حضور دارند که توسط 295 پیوند به یکدیگر متصل شدهاند (تصویر 2).مؤلفه اصلی این شبکه با 105 گره، 42% از گرههای شبکه را در بر میگیرد. از رحمتالله فتاحی، محمدحسین دیانی، و مهری پریرخ میتوان به عنوان تأثیرگذارترین افراد این مؤلفه نام برد که نقش مهمی در شکلگیری و انسجام مؤلفة مذکور دارند.
تصویر2. مؤلفة اصلی شبکة همتألیفی پژوهشگران علم اطلاعات و دانششناسی در فصلنامة کتابداری و اطلاعرسانی
طی سالهای گذشته مطالعات بسیاری با هدف بررسی تولیدات علم ایران و تحلیل شبکة اجتماعی آنها انجام شده است. وجه مشترک بسیاری از این مطالعات تمرکز آنها بر تولیدات علمی منتشر شده به زبان انگلیسی و نمایه شده در پایگاههای اطلاعاتی استنادی همچون وبآوساینس، اسکوپوس و ... غفلت از آثار تولید شده به زبان فارسی است. از اینرو، نویسندگان پژوهش حاضر با علم به این نقص و با توجه به این نکته که بیشتر تولیدات علمی حوزة علم اطلاعات و دانششناسی ایران به زبان فارسی منتشر شده است، بر آن شدند تا با مطالعة شبکة همتألیفی پژوهشگران این حوزه، تصویر روشنی از وضعیت آن نشان دهند. به همین منظور، تعداد 230 مقالة منتشر شده در فصلنامه کتابداری و اطلاعرسانی طی سالهای 1387 تا 1391 بررسی گردید.
تحلیل شبکة اجتماعی فصلنامه با استفاده از شاخصهای کلان و خرد و بهرهگیری از نرمافزار تحلیل شبکة یوسیآینت نشان داد در مجموع 250 نویسنده از طریق 535 تألیف مشترک، شبکة همتألیفی پژوهشگران مقالههای فصلنامه را تشکیل دادهاند. اگرچه ضریب خوشهبندی شبکه عددی معادل 87/0 را نشان میدهد که بیانگر تمایل نسبتاً بالای اعضای شبکه به همکاران با دیگران و تشکیل خوشههای مختلف است، شاخص چگالی معادل 009/0 از گسستگی زیاد میان نویسندگان یا به عبارتی انسجام پایین شبکه حکایت دارد. شبکة همتألیفی تولیدات علمی پژوهشگران علم اطلاعات و دانششناسی در وبآوساینس انسجام بیشتری (چگالی=190/0) نسبت به این پژوهش داشت، اما تمایل آنها به تشکیل خوشههای مختلف (ضریب خوشهبندی= 46/0) به نسبت این پژوهش پایینتر بود. تحلیل و مصورسازی تولیدات همنویسندة حوزة کتابداری و علم اطلاعات آرژانتی توسط «میگویل، چینچیلا رودریگز، گنزالس، و مویا آنگون» (2012) بیانگر ضریب خوشهبندی پایین این حوزه بود. آنها اظهار داشتند که پایین بودن ضریب قابل انتظار بود، زیرا افراد مشارکتکننده در یک پروژه به خاطر فعالیت در آن پروژة خاص به یکدیگر پیوند خوردهاند و ممکن است در انتشارات بعدیشان با یکدیگر همکاری نکنند. بالا بودن ضریب خوشهبندی شبکة فصلنامه را میتوان چنین تفسیر کرد: از آنجا که اکثر افراد پرتولید و تأثیرگذار در شبکه جزء استادان راهنما و مشاوره پایاننامهها هستند انتظار میرود در انتشارات آتی نیز با یکدیگر همکاری کنند و این سبب افزایش ضریب خوشهبندی میشود.
همانند بسیاری دیگر از شبکههای همکاری علمی، شبکة همتألیفی فصلنامه کتابداری و اطلاعرسانی نیز از یک مؤلفه بزرگ و 50 مؤلفة تشکیل شده است. مؤلفه اصلی این شبکه با دارا بودن 105 گره، 42% از 13% گرههای شبکه را شامل میشود. اکثر نویسندگان پرتولید نیز در مؤلفة اصلی قرار گرفتند. این در حالی است که نیومن[69] (2004) ضمن بررسی شبکههای همتألیفی در حیطههای پژوهشی مختلف بیان میکند که 82 تا 92% از کل گرههای تشکیل دهنده این شبکهها در مولفة اصلی جای دارند.
«کرشمر» (2004) اظهار داشت پرتولیدترین نویسندگان معمولاً در مؤلفة اصلی شبکه قرار دارند. این نویسندگان نسبت به نویسندگان کمتولیدتر، به طور متوسط، فاصلة کمتری با دیگر نویسندگان دارند. از طرفی، بسیاری از جفتهای همکار به علت نداشتن پیوند با بقیه شبکه، از شبکه جدا افتادهاند. علت تشکیل برخی از مؤلفههای کوچکتر در فصلنامه، ناشی از محدود بودن همکاریها بین پژوهشگران در یک برهة زمانی خاص است. بهعبارت دیگر، این همکاریها محدود به دوران دانشجویی یا فعالیت در یک پروژة خاص بوده و پس از آن پژوهشگران فرصت اندکی برای همکاری داشتهاند و این منجر به شکلگیری مؤلفههای کوچک شده است. از طرفی، شاهدیم پژوهشگرانی که در مؤلفة اصلی قرار گرفتهاند، بیشتر همکاریهایشان در قالب همکاری استاد- دانشجویی است. در واقع، برخی از نویسندگان فقط با داشتن یک پیوند به یک نویسندة پرتولید (که معمولاً استاد راهنما یا مشاور است) در مؤلفة اصلی جای گرفتهاند.
رشد نسبی شاخصهای ضریب همکاری، درجة همکاری، و شاخص همکاری در بازة زمانی مورد مطالعه، حاکی از تمایل بیشتر پژوهشگران این حوزه به همتألیفی و مشارکت در گروههای دو یا سه نفری است. از مجموع 230 مقاله بررسی شده، 68 مقاله به صورت انفرادی، 109 مقاله به صورت دو نویسندهای، 44 مقاله به صورت سه نویسندهای، و 9 مقاله نیز به صورت چهار نویسندهای به چاپ رسیده است. به طور کلی، شاخص همکاری برابر با 98/1 بود، که تقریباً میانگین 2 نفر برای هر مقاله است. نتایج پژوهش نشان داد ضریب همکاری پژوهشگران روند نسبتاً صعودی داشته، و در مجموع برابر با 4/0 برآورد شد. یافتههای پژوهش «حریری و نیکزاد» (1390) نیز بیانگر ضریب همکاری 4/0 میان پژوهشگران علم اطلاعات و دانششناسی ایران در عرصة تولیدات علمی در پایگاه وبآوساینس بود. بنابراین، روند همکاری نویسندگان حوزة علم اطلاعات و دانششناسی در تولیدات آثار علمی به زبانهای فارسی و انگلیسی طی سالهای اخیر پیشرفت خوبی داشته است. روند شاخص همکاری و درجة همکاری نیز همانند پژوهش «حریری و نیکزاد» (1390) روند نسبتاً صعودی داشت.
نتایج مربوط به قطر شبکه نشان داد فاصلة هر دو نویسنده در شبکة همتألیفی فصلنامه برابر با 13 نفر بود، که این عدد بیشتر از آن چیزی بود که از یک شبکة «جهان کوچک» انتظار میرفت. یکی از مشخصههای اصلی جهان کوچک، پدیدة «شش درجة جدایی» است که ادعا میکند هر دو انسان بر روی کرة زمین در نهایت از طریق شش واسطه به یکدیگر مرتبط میشوند (واتس، 1999). از طرفی، به دلیل اینکه قطر شبکه بیشتر از اندازة مطلوب (13 به جای 6) است، ممکن است اطلاعات به آسانی برای همکاری مؤثر در شبکه جریان نیابد.
عملکرد انفرادی هر یک از گرههای موجود (پژوهشگران) در شبکة همتألیفی مقالههای فصلنامه نیز با استفاده از شاخصهای تولید و مرکزیت، بررسی شد. در شاخص تولید رحمتالله فتاحی، محمدحسین دیانی، و مهری پریرخ؛ در شاخص درجة بیرونی و درجة درونی رحمتالله فتاحی، محمدحسین دیانی، و مهری پریرخ؛ در شاخص بینیت، رحمتالله فتاحی، عبدالحسین فرجپهلو، و زاهد بیگدلی؛ در شاخص چالههای ساختاری محمد حسین دیانی، رحمتالله فتاحی، و مهری پریرخ؛ و در شاخص ارزش ویژة گره رحمتالله فتاحی، مهری پریرخ، و محمدحسین دیانی حایز بالاترین رتبه بودهاند. با در نظر گرفتن تمامی شاخصههای مورد بررسی، میتوان بیان نمود که رحمتالله فتاحی، محمدحسین دیانی، و مهری پریرخ مهمترین جایگاه را در شبکة همتألیفی پژوهشگران داشتهاند.
وجود تعدادی پژوهشگر کلیدی و اثرگذار در شبکة همکاری دارای مزایا و معایبی است. نخست، همانطور که «چئونگ و کربیت» (2009) ادعا میکنند، وجود پژوهشگران کلیدی میتواند تنوع پژوهشهای جامعة مورد نظر را تضمین کند. این درحالی است که در شبکة همتألیفی پژوهشگران علم اطلاعات و دانششناسی ایران تعداد این افراد به نسبت جامعه کم و بیشتر از اعضای هیئت علمی هستند که وظیفة راهنمایی و مشاورة پایاننامهها را برعهده دارند. نکتة دوم اینکه در جامعه فلان مزایای متعددی دارد. نخست، تضمین میکند که تنوع پژوهش جامعه را به عنوان شمار بیشتری از پژوهشگران ستاره احتمال انجام پژوهش مشابه را کاهش خواهد داد. دوم، شبکة همتألیفی پژوهشگران علم اطلاعات و دانششناسی در برابر خروج برخی از افراد کلیدی شبکه (به علت بازنشستگی و ...) مقاوم نخواهد بود و با خروج آنها از انسجام شبکه از بین خواهد رفت. از اینرو، با توجه به اصل پیوست ترجیحی[70] که بر اساس آن گرههای جدید معمولا به گرههای قدیمی دارای مرکزیت بالا متصل میشوند (عباسی، حسین و لیدسدورف، 2012)، همکاری هرچه بیشتر پژوهشگران کلیدی با یکدیگر و همچنین جذب پژوهشگران جوان به شبکه، میتواند در رشد و پویایی هر چه بیشتر آن مؤثر باشد. با برنامهریزی برای جانشینی آرام و مؤثر، میتوان زمینة ظهور ستارگان جدیدی برای راهنمایی جامعه را در آینده تضمین کرد.