تحلیل نقش رسانه‎های جمعی بر مهارتهای ارتباطی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی کارشناسی ارشد کتابداری و اطلاع‌رسانی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان.

2 دانشجوی دکترای مدیریت رسانه دانشگاه تهران

چکیده

مقدمه: با توجه به دو جریان خاص و عام و یا تفکیکی و انسجامی جهانی شدن، انتظار می‎رود هر یک از جوامع امروزی، بویژه قشر تحصیلکرده، روابط منسجم در ابعاد مختلف را با جامعة جهانی حفظ و تقویت کنند. یکی از مصداقهای تأثیرگذار در ایجاد و حفظ این نوع روابط، استفاده از رسانه‎های گروهی و شبکه‎های ارتباط جمعی است. از این‌رو، هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر استفاده از رسانه‎های گروهی و شبکه‎های ارتباط جمعی بر مهارتهای ارتباطی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان است.
روش: این پژوهش به صورت پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه در سال تحصیلی 90-1389 و در بین دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان انجام شده است. نمونه‎گیری با استفاده از روش طبقه‎بندی‌شده و به صورت سهمیه‎ای انجام گرفته و حجم نمونه 390 نفر است. برای بررسی فرضیه‎ها، از تحلیل رگرسیون استفاده شده است.آزمون فرضیه‎ها نشان می‎دهد بین استفاده از رسانه‎های جمعی و مهارتهای ارتباطی، رابطه وجود دارد.
یافتهها: آزمون فرضیه‎ها مبیّن رابطه‎ای میان میزان استفاده از رسانه‎های جمعی با مهارتهای ارتباطی است. افراد استفاده کننده از اینترنت و تلویزیون در سازة مهارتهای ارتباطی، نمرة بالایی را دریافت کردند.
نتیجهگیری: از میان متغیرهای اثرگذار بر مهارتهای ارتباطی، به ترتیب، سن، میزان استفاده از رسانه‎ها، پایگاه اقتصادی - اجتماعی، مقطع تحصیلی، جنس و وضعیت تأهل سهم بیشتری داشتند.
 

کلیدواژه‌ها


مقدمه

توانایی برقراری ارتباط، مهارتی اساسی برای انسان است و همچون بسیاری از مهارتها، برخی از افراد در این زمینه استعداد بیشتری نسبت به دیگران نشان می‎دهند (کوهستانی، 1383، ص 67). این مقاله بر آن است تا رابطة میان مهارتهای ارتباطی را با یکی از مسائل مهمّ اجتماعی، یعنی میزان استفاده از رسانه‎های جمعی بررسی کند و تأثیر هر یک از رسانه‎های جمعی را در تقویت مهارتهای ارتباطی نشان دهد. همچنین، میزان استفاده از رسانه‎های جمعی و تأثیر متغیرهای «سن»، «جنس»، «وضعیت تأهل»، «مقطع تحصیلی» و «پایگاه اقتصادی - اجتماعی» نیز بررسی می‌شود. در میان عواملی که در تکوین آگاهی‎ها، نگرشها و دگرگونیهای رفتار افراد مداخله دارند، نقش رسانه‎های گروهی اغلب به عنوان یکی از مهم‎ترین عاملها شناخته شده است (قمری، 1384، ص36). رسانه‎های جمعی می‎توانند از طریق تأثیرگذاری بر ذهنیت مردمان، زمینة تکوین رفتار به شکل عام و مهارتهای ارتباطی را به شکلی خاص فراهم سازند. «لاسول»[1]، برای اولین بار در سطح کلان جامعه‎شناختی، چهار کارکرد را برای رسانه برشمرد که به عنوان «تغییر چهار کارکردی رسانه‎ای» از آن یاد می‎شود. این چهار کارکرد عبارتند از:

  1. اطلاع‎رسانی
  2. ایجاد ارتباط
  3. سرگرمی
  4. انتقال فرهنگ یا جامعه‎پذیری (به نقل از سعیدیان، 1376، ص 66).

«رایزمن»[2]، از جامعه‎شناسان بنام علوم ارتباطات، از روزنه ارتباطات، سه دوره را در تاریخ اجتماعی بازشناسی می‎کند:

دورة اول، دورانی است که در خلال آن، سنتها حاکم بر رفتار و روابط انسانی هستند. او این دوران را موجد پیدایش انسانی می‎داند که در اصطلاح خود «سنت رهبر»[3] می‎خواند.

دورة دوم، دورانی است که در آن، با کاهش اهمیت سنتها در هستی اجتماعی مواجه می‎شویم. این کاهش موجب می‎شود همگنی در رفتار و عمل انسانی کاهش یابد، زیرا همه از الگوهای یکسان در حیات اجتماعی پیروی نمی‎کنند. در چنین شرایطی، به گمان این دانشمند، تاریخ شاهد پیدایش و سپس تکثر انسانهایی خاص است که وی «درون رهبر»[4] می‎خواند.

«رایزمن» دوره سوم را دوران پیدایش انسان «دگر رهبر»[5] می‎داند. به عقیدة او، این دوران در تاریخ بشر به عنوان دورانی ثبت خواهد شد که در آن دیگران (صاحبان وسایل ارتباطی) الگوی حیات اجتماعی را می‎سازند (به نقل از ساروخانی، 1381، صص 55-51).

رسانه‎های جمعی زمینه‎های مشارکت و دخالت مردم در جامعه را فراهم می‎آورند و به افراد کمک می‎کنند به عرصه اجتماع وارد شوند، با افراد جامعه تعامل داشته باشند و هویت مشترکی را احراز کنند. به عقیدة «لرنر»[6] به همان نسبت که پیوند مردم با وسایل ارتباط جمعی محکم‎تر می‎شود، مشارکت اجتماعی و جامعه‎پذیری نیز با درک دیگران افزایش می‎یابد. بنابراین، وسایل ارتباط جمعی، هم عامل و هم نشان‎دهندة تعلّق اجتماعی انسانهاست (به نقل از ساروخانی، 1381، ص 93).

«رابرت پارک»[7] و «بلومر»[8]رابطه جامعه و رسانه‎های همگانی را به لحاظ یکپارچگی، با دیدی بدبینانه مورد کنکاش قرار داده‎اند؛ چنان که «با محور قرار دادن رسانه‎های همگانی در عرصه‎ فناوری ارتباطات، این رسانه‎ها را مسئول بسیاری از نا‎بسامانیهای جامعة مدرن، از جمله شقاق اجتماعی می‎دانند (مقصودی، 1376، 179). همچنین، به نظر «گیدنز»[9]، با جهانی شدن فزاینده رسانه‎های ارتباط جمعی، راه‎های تازه‎ای برای انتخاب در برابر شخص قرار می‎گیرد (گیدنز، ترجمه صبوری، 1374، ص 124). گیدنز نظر خود را در مورد رسانه‎های نوین ارتباطی از جمله اینترنت و شبکه‎های ماهواره‎ای، چنین خلاصه می‎کند: «رسانه‎های نوین ارتباطی با گذشتن از مرزهای زمان و مکان، عامل سردرگمی، بی‎ثباتی و بی‎نظمی هستند» (به نقل از اسلوین، ترجمه گیلوری و رادباره 1380، ص 140).

رشد اجتماعی یکی از جنبه‎های مهمّ رشد انسان است. ذاتی بودن زندگی جمعی در انسانها ضرورت تماس با دیگران و نیز توجه به این جنبه از رشد را به عنوان امری گریزناپذیر جلوه می‎دهد (حسین‎چاری، 1384، ص 24). نهادهای اجتماعی و عملکردها آنها عامل مؤثری در فرایند رشد اجتماعی و نحوة بر عهده گرفتن نقشهای حال و آیندة هر فرد است. تأثیر این نهادها بتدریج و طی سنین و مراحل مختلف اعمال می‎شود. اجتماعی شدن انسان، به چگونگی پیشرفت و عملکرد او در محیطهای اجتماعی بستگی دارد (لطف‎آبادی، 1369، ص 21). به نظر «الیوت و گرشام»[10]، مهارتهای اجتماعی و ارتباطی از مهم‎ترین پیامدهای فرایند آموزش یا تعلیم و تربیت است (الیوت، 1993، ص 289).

روابط اجتماعی، چگونگی برقراری و ابعاد آن، سابقه‎ای به درازای حیات جمعی بشر، یعنی به اندازة عمر انسان دارد. در سالهای اخیر، توجه زیادی به موضوع مهارتهای اجتماعی از جانب پژوهشگران صورت گرفته است (هارجی، ترجمه بیگی و فیروز بخت، 1377، ص 31). به نظر «سگرین»[11] تقریباً تمام محققان علوم اجتماعی به این موضوع علاقه نشان داده‌اند (سگرین، 1992، 121). اهمیت این حوزة پژوهشی تا بدان حد پیش رفته است که برخی آن را یکی از انواع هوش عملی[12] در انسان دانسته‎اند (استرنبرگ، 1986، ص 8). مفهوم هوش عاطفی[13] که طی دو دهة اخیر وارد ادبیات روان‎شناختی شده (یوسفی، 1382) نیز مبیّن اهمیت مهارتهای اجتماعی و رفتار هوشمندانه در این عرصه است که توجه پژوهشگران زیادی را به خود جلب کرده است (یوسفی، 1381، ص148).

کنش اجتماعی مؤثر، مستلزم توان برقراری رابطه‎ای پویا و متقابل - حداقل در سطح بین‎فردی - است. بدین سان، اگر فرد بتواند با فردی دیگر رابطه مؤثری برقرار کند، یا به تعبیر «باندورا» از خودکارآمدی یا خود‎اثربخشی[14] شخصی برخوردار باشد، معقول است که انتظار داشته باشیم در سطوح بالاتر روابط اجتماعی نیز عملکردی موفق خواهد داشت (باندورا، 1997).

مهارتهای ارتباط اجتماعی را می‎توان مشتمل بر مهارتهای فرعی متفاوتی دانست. توانایی گوش دادن فعالانه، به عنوان یک مهارت اساسی در روابط بین‎فردی مورد توجه قرار گرفته است. گوش دادن مؤثر، عبارت است از مشارکت فعال در یک گفت‌وشنود؛ فعالیتی که گوینده را در انتقال منظور خویش یاری می‎کند (امین چهارسوقی، 1381) و هدف از آن، تأمین این منظور است که گوش‌دهنده به آنچه گفته می‎شود، گوش دهد نه این که حدس بزند. در پایان یک گفت و شنود، شنوندة فعال کسی است که از آنچه گفته شده و آنچه از محتوای این گفت و شنود بر می‎آید، شناختی دقیق کسب کند. گوش دادن مؤثر هرچند یک مهارت اکتسابی و مستلزم تلاش فراوان است، اطلاعات بیشتر، تفاهم متقابل و نتایج ارزنده‎ای را در پی دارد و مانند بسیاری از مهارتهای ارتباطی، یک فرایند دو طرفه (تعاملی) است (یوسفی، 1381، ص 148).

کنترل عواطف به عنوان مقولة دیگری از مهارتهای ارتباطی، نقش مهمی در برقراری، تداوم و سلامت روابط اجتماعی ایفا می‎کند. مفهوم هوش هیجانی تا حد زیادی ناظر به اهمیت و تأثیر این جنبه از فرایند روابط اجتماعی است. این مقوله ناظر به توان ابراز احساسات و کنترل آن و نیز کنار آمدن با عواطف دیگران است (حسین‎چاری، 1384، ص 24).

توانایی دریافت و ارسال پیامهای واضح ارتباطی، به عنوان یکی دیگر از مقوله‎های مربوط به مهارتهای ارتباطی، مورد توجه و امعان نظر قرار گرفته است (نپ، 1992).نه تنها دریافت و ارسال پیام به معنای عام، بلکه توانایی کشف معنای حقیقی پیامهای کلامی و غیرکلامی در ارتباط اجتماعی نیز حایز اهمیت است. در همین راستا، می‎توان از توانایی درک چگونگی تأثیرگذاری در روابط اجتماعی و نیز توانایی فهم دیگران سخن به میان آورد که از آن با عنوان بینش نسبت به فرایند ارتباط یاد می‎شود. علاوه بر آن، قاطعیت یا فعال بودن در ارتباط نیز به مثابة یکی دیگر از مهارتهای ارتباطی مطرح است. این مهارت که ناظر به توان ابراز عقاید و احساسات خاصی است، که با وجود معقول بودن، گاهی اوقات با هنجارهای گروهی همخوانی ندارد. همچنین، برخورداری از جسارت است بدان حد که فرد بتواند صرف‎نظر از واکنش عاطفی دیگران، سؤالها و ابهامهای خود را بیان کند (حسین‎چاری، 1384، ص 24).

علاوه بر آنچه مطرح شد، توانایی دفاع از عقاید و نظرهای خود و مقاومت بر دیدگاه‎های منطقی و معقول خویش را می‎توان از جمله مقوله‎هایی دانست که در زمرة مهارتهای ارتباطی می‎گنجد. همچنین، برخی عادتهای ارتباطی خاصّ افراد نیز وجود دارد که برقراری، تداوم و پایان‎بخشی به ارتباط متقابل را تسهیل می‎کند و هر فرد بنا به فراخور شخصیت و حتی فرهنگ خود، می‎تواند دارای چنین عادتهایی باشد (حسین‎چاری، 1384، ص 24). با توجه به اهمیت مهارتهای ارتباطی و نظر به اینکه در جامعة اطلاعاتی هزاره سوم، برخورداری از مهارتهای ارتباطی، برای تمام افراد به‎طور عام و جامعة علمی و آموزشی به طور خاص حایز اهمیت است و با توجه به نقش رسانه‎ها در تبیین و تکوین این مهارتها، پژوهش حاضر با این هدف انجام شده که نقش‎ رسانه‎ها و ارتباط متقابل آنها را با مهارتهای ارتباطی، بررسی کند (حسین‎چاری، 1384، ص 24).

فرضیهها

  1. بین جنسیت و مهارتهای ارتباطی، رابطه وجود دارد.
  2. بین سنّ افراد و مهارتهای ارتباطی، رابطه وجود دارد.
  3. بین وضعیت تأهل و مهارتهای ارتباطی، رابطه وجود دارد.
  4. بین مقطع تحصیلی و مهارتهای ارتباطی، رابطه وجود دارد.
  5. بین پایگاه اقتصادی- اجتماعی و مهارتهای ارتباطی، رابطه وجود دارد.
  6. بین میزان استفاده از رسانه‎های داخلی و مهارتهای ارتباطی، رابطه وجود دارد.

روششناسی

مهارتهای ارتباطی دانشجویان، اصلی‎ترین متغیر وابستة پژوهش حاضر است. جامعة آماری پژوهش تمامی دانشجویان دختر و پسر دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد، دکترای حرفه‎ای و دکترای تخصصی را که در سال تحصیلی 1389-1390 مشغول به تحصیل بوده‌اند، تشکیل می‎دهد. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران، 390 نفر تعیین شد. شیوة نمونه‎گیری در مرحلة اول، طبقه‎ای بود و در مرحله دوم از نمونه‎گیری سهمیه‎ای استفاده شد. روش تحقیق از نوع پیمایشی مقطعی است که در آن برای گردآوری داده‎ها از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. پس از جمع‎آوری داده‎ها، توصیف و تحلیل آنها به کمک نرم‎افزار آماری spss صورت گرفت. در پژوهش حاضر از آزمون مهارتهای ارتباطی[15] نسخه تجدید نظر شده به عنوان ابزار جمع‎آوری اطلاعات استفاده شده است. این آزمون که توسط «کوئین‎دام»[16]برای سنجش مهارتهای ارتباطی در بزرگسالان ابداع شده دارای 34 عبارت (گویه) است که مهارتهای ارتباطی را توصیف می‎کنند. برای تکمیل آن، پاسخگو باید هر گویه را بخواند و سپس میزان انطباق وضعیت فعلی خود را با محتوای آن روی یک طیف لیکرت پنج درجه‎ای از 1 (برای هرگز) تا 5 (برای همیشه) مشخص کند. مهارتهای ارتباطی فرعی که در این مقیاس بررسی می‌شوند، شامل پنج مهارت گوش دادن، توانایی دریافت و ارسال پیام، بینش نسبت به فرایند ارتباط، کنترل عاطفی و ارتباط توام با قاطعیت هستند. روایی ابزار اندازه‎گیری با نظرسنجی از متخصصان تأیید شد. پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 69/0 محاسبه گردید که از اعتبار و همسانی درونی قابل قبولی برخوردار است.

متغیرهای مستقل

  • جنس: متغیر اسمی دو حالتی
  • سن: تعداد سالهایی است که از لحظة تولد فرد تا زمان حال سپری شده است.
  • وضعیت تأهل: متغیر اسمی دو حالتی
  • مقطع تحصیلی: متغیر اسمی با چهار گزینة کارشناسی، کارشناسی ارشد، دکترای حرفه‎ای، دکترای تخصصی.
  • پایگاه اقتصادی- اجتماعی: منظور همان پایگاه اقتصادی- اجتماعی خانواده دانشجویان است. یک متغیر ترتیبی که با معرفهای میزان تحصیلات والدین، شغل والدین و میزان درآمد، اندازه‎گیری شده است.
  • میزان استفاده از رسانههای جمعی: متغیر فاصله‎ای با هفت پرسش (شاخص) و شش گزینه اصلاً، خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد.

توصیف دادهها

73% به پرسشنامه دختر و 27% پسر بودند. 66% پاسخگویان بین گروه سنی 20 تا 25 سال بودند. 35% از پاسخگویان متأهل و بقیه مجرد بودند. 60% از نمونه مورد بررسی در مقطع دکترای حرفه‎ای، 25% در مقطع کارشناسی و 15% در مقطع کارشناسی ارشد و دکترای تخصصی قرار داشتند. 3/55% متعلق به پایگاه اقتصادی- اجتماعی متوسط، 31% متعلق به پایگاه اقتصادی- اجتماعی بالا و 7/14% متعلق به پایگاه اقتصادی- اجتماعی پایین بودند.

 

 

جدول1. اطلاعات توصیفی متغیرهای اصلی

متغیرها

میانگین

انحراف معیار

چاولگی

حداقل

حداکثر

اینترنت

5/3

25/1

13/0-

1

4

تلویزیون

62/2

03/1

35/0

1

4

لوح فشرده

7/1

44/1

71/0

1

4

رادیو

4/1

71/1

93/0-

1

4

مهارتهای ارتباطی

90/3

05/1

52/0-

1

3

 

میزان استفاده از اینترنت در بین رسانه‎ها، بیشتر بوده است (5/3 ساعت در شبانه‎روز) و پس از آن تلویزیون (62/2 ساعت در شبانه‎روز) بیشترین استفاده را در میان پاسخگویان داشته‎ است. متغیر وابستة پژوهش یعنی مهارتهای ارتباطی با میانگین 90/3 و انحراف معیار 13/0 بوده است.

 

جدول2. رابطة مهارتهای ارتباطی دانشجویان با متغیرهای جمعیتی تحقیق

متغیرهای مستقل

میانگین

کمیّت t

درج آزادی

سطح معناداری

جنس

دختر

98/3

4/2

388

01/0

پسر

59/3

سن

66/3

3/1-

388

03/0

وضعیت تأهل

مجرد

7/3

4/1-

388

00/0

متأهل

4

مقطع تحصیلی

90/3

5/6-

388

00/0

پایگاه اقتصادی- اجتماعی

95/3

7/1

388

04/0

             

 

میانگین مهارتهای ارتباطی در بین دختران (98/3) بیشتر از پسران (59/3) است و این تفاوت در سطح 02/0 معنادار است. مهارتهای ارتباطی در میان افراد مجرد (7/3) و متأهل (4 ) متفاوت است. به عبارتی، وضعیت تأهل، اثر مثبت و معناداری(04/0) بر مهارتهای ارتباطی دارد. مهارتهای ارتباطی با سن و مقطع تحصیلی رابطة مثبت داشته و این رابطه از نظر آماری معنادار است. پایگاه اقتصادی- اجتماعی افراد نیز، رابطة مثبت و معناداری با مهارتهای ارتباطی دارد.

 

جدول3. رابطة بین میزان استفاده از رسانه‎های جمعی و ابعاد مختلف مهارتهای ارتباطی

ابعاد

میزان استفاده

درک پیام

تنظیم عواطف

گوش دادن

بینش در ارتباط

قاطعیت ارتباطی

مهارتهای ارتباطی

 

اینترنت

ضریب همبستگی

17/0

10/0

15/0

11/0

12/0

24/0

سطح معناداری

00/0

03/0

01/0

02/0

04/0

00/0

تلویزیون

ضریب همبستگی

12/0

18/0

14/0

10/0

10/0

23/0

سطح معناداری

01/0

00/0

00/0

04/0

02/0

00/0

لوح فشرده

ضریب همبستگی

10/0

09/0

02/0

09/0

10/0

10/0

سطح معناداری

04/0

06/0

08/0

01/0

06/0

06/0

رادیو

ضریب همبستگی

13/0

18/0

11/0

46/0

10/0

15/0

سطح معناداری

01/0

07/0

02/0

08/0

08/0

06/0

 

جدول بالا نشان می‎دهد متغیر «لوح فشرده» و «رادیو» تأثیر معناداری بر مهارتهای ارتباطی در مهارتهای تنظیم عواطف، گوش دادن و قاطعیت ارتباطی ندارد. اما برعکس، اینترنت و تلویزیون به ترتیب بر تمام ابعاد مهارتهای ارتباطی تأثیر مثبت و معناداری دارند. این نکته حکایت از قدرت و نفوذ این رسانه‎ها در شکل‎گیری و تکوین مهارتهای ارتباطی دارد. هیچ‎یک از موارد ذکر شده، نقشی منفی بر مهارتهای ارتباطی نداشته‎اند.

تحلیل رگرسیون چند متغیری

به منظور کنترل نتایج به‎دست آمده از تحلیلهای دو متغیری، از تحلیلهای چند متغیری در زمینة رگرسیون استفاده شد. در این مقاله از روش رگرسیون گام‎به‎گام استفاده شده است. رگرسیون، روشی است که در آن، قوی‌ترین متغیرها، یک‎به‎یک وارد معادله می‎شوند و این‌کار تا زمانی ادامه می‎یابد که خطای آزمون معناداری به 05/0 برسد (کلانتری، 1387، ص 184).

با انجام این تحلیل در بین متغیرهای مستقل مورد نظر، متغیر میزان استفاده از رسانه‎های داخلی، برجستگی خاصی پیدا کرد، چنان‎که توانست در بین متغیرهای مستقل مورد توجه در این پژوهش، بالاترین سهم در تغییرات متغیر وابسته، یعنی مهارتهای ارتباطی دانشجویان را به خود اختصاص دهد.

 

جدول 4. نتیجه نهایی تحلیل چند متغیره

نام متغیر

B

R

R2

R2

SE

Beta

T

Sig

میزان استفاده از رسانه‎های داخلی

13/0

17/0

03/0

03/0

02/0

23/0

31/4

00/0

سن

31/0-

24/0

05/0

05/0

23/0

25/0-

20/4-

00/0

پایگاه اقتصادی- اجتماعی

25/0-

22/0

04/0

03/0

25/0

22/0-

25/4-

00/0

مقطع تحصیلی

30/0-

21/0

06/0

05/0

22/0

21/0-

17/4-

00/0

جنسیت

05/0

21/0

03/0

04/0

01/0

20/0-

3-

00/0

وضعیت تأهل

26/0

40/0

25/0

20/0

05/0

15/0

75/2

00/0

 

همان‌طور که در جدول بالا مشاهده می‎شود، متغیر «جنسیت»، تأثیر معناداری بر مهارتهای ارتباطی گذاشته است. علامت منفی ضریب رگرسیون در متغیر جنسیت به این معناست که مهارتهای ارتباطی نزد زنان نسبت به مردان 25/0 بیشتر است. این تفسیر برای متغیر وضعیت تأهل نیز صادق است؛ یعنی در بین افراد متأهل، مهارتهای ارتباطی 12/0 بیشتر است. همچنین، با افزایش پایگاه اقتصادی - اجتماعی و مقطع تحصیلی، مهارتهای ارتباطی نیز افزایش می‎یابد.

نتیجهگیری

یافته‎های تحقیق حاضر نشان می‎دهد در بین رسانه‎های داخلی، تلویزیون و در میان رسانه‎های جهانی، اینترنت، بیشترین تعداد مخاطبان و بیشترین تأثیرگذاری بر مهارتهای ارتباطی را داشته‌اند. در مجموع، اینترنت و تلویزیون بیشترین تأثیر را بر مهارتهای ارتباطی داشته‎اند.

فرضیة نخستین پژوهش مبنی بر وجود رابطه بین جنس و مهارتهای ارتباطی، به‌وسیلة یافته‎های تجربی تأیید شد. «دوروتی اسمیت»[17] یکی از نظریه‎پردازان زن‎محور، جنسیت را اصلی‎ترین مقوله تحلیل اجتماعی به‎شمار می‎آورد. به نظر وی، جنسیت به خویشتن، نهادها، فرهنگ و سیاست جامعه ساختار می‎بخشد (سیدمن، ترجمه جلیلی، 1386، ص 274).

بر اساس نتایج به‎دست آمده، گرایش به مهارتهای ارتباطی در نزد زنان بیشتر از مردان است. چنین امری بنا به نظر اسمیت، می‎تواند ریشه در جامعه‎پذیری نقشهای جنسیتی در بین زنان و مردان داشته باشد. جامعه‎پذیری جنسیتی از خانواده شروع می‎شود و با عوامل دیگری چون نظام آموزشی، رسانه‎ها و گروه همسالان بسط می‎یابد.

نحوة برخورد والدین با فرزندان باعث می‎شود ویژگیهایی همچون پرخاشگری، موفقیت، رقابت، اتکای به نفس و استقلال، بیشتر از پسرها مورد انتظار باشد. همچنین، بیشتر به پسرها توصیه می‎شود برای احقاق حق خود ایستادگی کنند. در عوض، از دختر انتظار می‎رود سازش کند، صلح‎جو باشد، اختلافها را نه با جنگ و جدال، بلکه با صحبت حل و فصل کند، مهربان و مراقبت کننده باشد. مردها با هدف توسعة مهارتها و استعدادهای اقتصادی و رقابتی‎شان در محل کار تربیت می‎شوند. آنها می‎آموزند که در مقابل سلطه‎جویی دیگران مقاومت کنند (هومین‎فر، 1382، ص 94).

دومین فرضیة تحقیق، وجود رابطه بین سنّ دانشجویان و مهارتهای ارتباطی بوده است. یافته‎های تحقیق نشان می‎دهد با افزایش سن، مهارتهای ارتباطی نیز در دانشجویان ارتقا می‎یابد. چنین امری می‎تواند معلول روندهای جهانی شدن و آشنایی و مواجهه با مکاتب فکری باشد.

فرضیه سوم، حکایت از رابطه بین وضعیت تأهل و مهارتهای ارتباطی دارد که مورد تأیید قرار گرفت؛ به این صورت که مهارتهای ارتباطی نزد متأهلان بیشتر از مجردهاست. چنین امری تأثیر ویژگیهای روان‎شناختی در مهارتهای ارتباطی را نشان می‎دهد.

چهارمین فرضیه، به مقطع تحصیلی دانشجویان مربوط می‎شود. نتایج نشان می‎دهد با بالارفتن مقطع تحصیلی، مهارتهای ارتباطی دانشجویان افزایش می‎یابد. احکام صادره برای فرضیة دوم به علاوة ضریب هوشی افراد، می‎تواند در این مقوله تأثیرگذار باشد.

فرضیه پنجم نیز همچون سایر فرضیه‌ها، توسط داده‎های تجربی اثبات و تأیید شد. دانشجویانی با پایگاه اقتصادی - اجتماعی بالا، از سطوح بالایی از مهارتهای ارتباطی بهره‎مند هستند. چنین امری می‎تواند معلول سبک زندگی، اشتغالهای فرهنگی، سرمایة اقتصادی و فرهنگی، ترجیحات و معیارهای فرهنگی افراد با پایگاه اقتصادی- اجتماعی بالا باشد.

فرضیة آخر، وجود رابطه بین میزان استفاده از انواع رسانه‎های جمعی و مهارتهای ارتباطی است. رسانه‎های جمعی در شکل‎دهی به عقاید، نگرشها، هویتها و رفتار، تأثیرهای اساسی دارند. «گربنر» معتقد است درسهایی که ما از دوران کودکی از تلویزیون می‎آموزیم، احتمالاً پایه‎هایی برای جهان‎بینی وسیع‎تر می‎گردند. تلویزیون منبع معناداری از ارزشهای عمومی، عقاید قالبی، ایدئولوژیها و دیدگاه‎هاست. طبق یافته‎های تجربی، افرادی که بیشتر مخاطب اینترنت، ماهواره و تلویزیون هستند، از سطوح بالاتری از مهارتهای ارتباطی بهره‎مندند. این یافته‎ها مبیّن وجوه شکل‎گیری واقعیت اجتماعی از طریق رسانه‎های جمعی را نشان می‎دهد.

در پایان، به منظور کنترل نتایج به‎دست آمده، از رگرسیون چند متغیره استفاده شد. نتیجة رگرسیون چند متغیره نشان داد متغیرهای «میزان استفاده‎ از رسانه‎های خارجی» و «سن»، بیشترین ضریب همبستگی (25/0-) را با متغیر مهارتهای ارتباطی دارند و متغیر وضعیت تأهل دانشجویان، کمترین ضریب (15/0) با متغیر وابستة تحقیق یعنی مهارتهای ارتباطی را دارد. پس از «سن» و «میزان استفاده از رسانه‎های خارجی»، «میزان استفاده از رسانه‎های داخلی»، «پایگاه اقتصادی - اجتماعی»، «مقطع تحصیلی»، «جنسیت» و «وضعیت تأهل» به ترتیب از سهم بیشتری در تأثیرگذاری بر مهارتهای ارتباطی برخوردار بودند.



[1]. Laswell.

[2]. Riseman.

[3] Traditional directed.

[4]. Inner directed.

[5]. Other directed.

[6]. Lerner.

[7]. Park.

[8]. Blumer.

[9]. Giddens.

[10]. Eliot & Gresham.

[11]. Segrin.

[12]. Practical intelligence.

[13]. Emotional intelligence.

[14]. Self efficacy.

[15]. Communication Skills Test-Revised.

[16]. Queendom.

[17]. Dorothy Smith.

-      اسلوین، جیمز (1380). اینترنت و جامعه (ترجمه عباس گیلوری و علی رادباره). تهران: کتابدار.
-      امین چهارسوقی، حامد (1381). بررسی کارکرد مهارت گوش دادن موثر در سازمان. تدبیر، ماهنامه علمی - آموزشی در زمینه مدیریت 2 (9): 10-23.
-      حسین‎چاری، مسعود و محمد‎مهدی فداکار (1384). بررسی تأثیر دانشگاه بر مهارتهای ارتباطی بر اساس مقایسه دانشآموزان و دانشجویان. دانشور رفتار، 12.
-       ساروخانی، باقر (1381). جامعهشناسی ارتباطات. تهران: اطلاعات.
-       سعیدیان، ایما و مینو نیکو (1376). رویکرد استفاده و رضامندی از رسانهها. پژوهش و سنجش 11 (14).
-      سیدمن، استیون (1386). کشاکش آراء در جامعهشناسی (ترجمه هادی جلیلی). تهران: نی.
-      قمری، داریوش (1384). همبستگی ملی در ایران. تهران: موسسة مطالعات ملی.
-      کلانتری، خلیل (1387). پردازش و تحلیل دادهها در تحقیقات اجتماعی - اقتصادی. تهران: فرهنگ صبا.
-    کوهستانی، حسین (1375). بررسی عوامل مؤثر در برقراری ارتباط بین آموزشگران و فراگیران در دوره‎های آموزشی ترویج در استان آذربایجان شرقی. پایان‌نامه کارشناسی ارشد. تهران: دانشگاه تربیت مدرس.
-      گیدنز، آنتونی (1374). جامعهشناسی (ترجمه منوچهر صبوری). تهران: نی.
-   لطف‎آبادی، حسین (1368). جریان اجتماعی شدن و آموزش مهارتهای اجتماعی به کودکان. مقدمهای بر ترجمه کتاب آموزش مهارتهای اجتماعی به کودکان. توسط جی کارتلج و جی اف میلبرن، ترجمه شده توسط محمدحسین نظری‎نژاد، چاپ سوم، 1375، مشهد: موسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی.
-      مقصودی، مجتبی (1376). نظریاتی چند درباره ارتباطات. فصلنامه پژوهش سنجش، 11 (4): 76-90.
-   هارجی، اون؛ کریستین ساندرز و دیوید دیکسون (1377). مهارتهای اجتماعی در ارتباطات میانفردی، ترجمه خشایار بیگی و مهرداد فیروزبخت. چاپ اول، تهران: انتشارات رشد.
-       هومین‎فر، الهام (1382). تحول جامعه‎پذیری جنسیتی. پژوهش زنان 3 (7): 12-19.
-      یوسفی، فریده (1382). بررسی الگوی علی هوش عاطفی. رساله دکتری، شیراز: دانشگاه شیراز.
-    یوسفی، فریده و محمد خیر (1381). بررسی پایایی و روایی مقیاس سنجش مهارتهای اجتماعی ماتسون و مقایسه عملکرد دختران و پسران دبیرستانی در این مقیاس. مجله علوم اجتماعی و انسانی دانشگاه شیراز 18 (2): 1477-158.
-         Bandura, A. 1997. Self-efficacy: The exercise of control. New York: W.H.Freeman.
-         Elliot, S. &Greshman, F.M. 1993. Social skills interventions for children. Behavior Modification 17 (3): 287-313.
-         Knapp, M.L. 7 Hall, J. 1992. Nonverbal Communication in Human Intraction, 3rd edition. New York: Holt Rinehart and Winston.
-         Segrin, C. 1992. Specifying the nature of social skill deficits associated with depression. Human Communication Research 19: 89-123.
Sternberg, R.J. 1986. The nature an scope of practical intelligence. In Sternberg and R.A. Wagner (Eds.), Practical Intelligence. (pp. 1-12). Cambridge: Cambridge University Press