نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 کارشناس ارشد مدیریت بازرگانی دانشگاه فردوسی مشهد
2 عضو هیئت علمی جهاد دانشگاهی مشهد
چکیده
کلیدواژهها
مقدمه
از زمانهای دور تا به امروز، موضوع مدیریت منابع با توجه به محدودیتی که در امکانات و منابع سازمانها وجود دارد، همواره مطرح بوده است. از اینرو، استفادة بهینه از امکانات و منابع در دسترس و ارتقای کارایی به منظور دستیابی به رفاه و پاسخگویی به نیازهای رو به رشد گوناگون، به یک مسئله بسیار مهم مبدل گشته است. در این راستا، پیدایش رشتههای گوناگون علوم در زمینة راههای استفادة بهینه از منابع برای رفع نیازهای بشر، کمکهای بسیاری را در رابطه با استفادة حداکثری از منابع محدود، فراهم نموده است.
یکی از عرصههایی که مدیریت منابع در آن اهمیت بسیاری دارد، حوزة کتابخانههاست. امروزه جنبههای مدیریتی در کتابخانهها، بیش از گذشته نمایان شده است. در این راستا، سنجش عملکرد کتابخانهها با استفاده از تحلیل شاخصهای عملکرد، مورد توجه بسیاری است (ریچمن، 2004). در مطالعات مختلف، از رویکردهای متعددی برای ارزیابی عملکرد کتابخانهها استفاده شده است. رویکردهای سنتی بیشتر داده محور میباشند (چن، 1997) و در آنها کمتر به خروجیها توجه میشود، اما امروزه در اغلب مطالعات، برای ارزیابی عملکرد سازمانها، از تحلیل کارایی و رویکردی با عنوان «تحلیل پوششی دادهها»[1] بهره گرفته شده است (آکدیدی و کازانکوگلو، 2006).تحلیل پوششی دادهها ابزاری در اختیار مدیران قرار میدهد تا بتوانند به وسیلة آن، عملکرد سازمان خود را بر اساس کارایی در قبال سایر رقبا محک بزنند و بر اساس نتایج آن برای آیندهای بهتر تصمیم بگیرند (قیصری و همکاران، 1386).در مطالعات مختلف، استفاده از تحلیل پوششی دادهها به منظور ارزیابی کارایی انواع مختلفی از کتابخانهها، به شکلهای مختلف مورد توجه قرار گرفته است. از آن جمله، میتوان به تحقیقات «چن» (1997)، «ویتالینو» (1998) و «شیم» (2003) دربارة بررسی کارایی کتابخانههای علمی، تحقیقات «شارما و همکاران» (1999) و «هاموند» (2002) پیرامون کارایی کتابخانههای عمومی، تحقیق «ایسون» (1992) به عنوان اولین مطالعه در زمینة کارایی کتابخانههای مدارس، تحقیقات «چن» (1997)، «استانچوا و آنگلووا» (2004) و «ریچمن» (2004) در خصوص کارایی کتابخانههای دانشگاه و تحقیق «آکدیدی و کازانکوگلو» (2006) در زمینة کارایی کتابخانههای دولتی اشاره نمود. هدف اصلی این مقاله، ارزیابی کارایی کتابخانههای عمومی سطح شهر مشهد با استفاده از رویکرد تحلیل پوششی دادههاست و انتظار میرود نتایج این مطالعه بتواند به سیاستگذاران و تصمیم گیرندگان این حوزه برای تخصیص بهینة منابع و بهبود کارایی کتابخانهها، کمک کند.
مفهوم کارایی[2] و روشهای ارزیابی آن
کارایی، مفهومی مهم اما پیچیده است که بیشتر از سوی سه حوزة مهندسان، مدیران و اقتصاددانان مورد توجه قرار گرفته است. برای این اصطلاح، تعریفهای مختلفی ارائه شده است. واژهنامه وبستر، کارایی را معادل اثربخشی دانسته و آن را تولید مطلوب با حداقل مصرف انرژی، زمان، پول یا مواد تعریف کرده است (وبستر، 1362). در واژهنامة فرهنگ نیز کارایی به صورت نسبت مقدار تولید به مقدار عاملی که به کار رفته، تعریف شده است (فرهنگ، 1373). «فارل» (1957) از جمله بنیانگذاران تئوری ارزیابی کارایی، در مقالة خود با عنوان «اندازهگیری کارایی تولیدکننده»، کارایی را تولید ستاده به حد کافی بیشتر از یک مقدار معیّن نهاده تعریف و انواع کارایی را به صورت زیر معرفی میکند:
1- کارایی فنی[3]: به معنای توانایی یک بنگاه در دستیابی به حداکثر ستانده با استفاده از مقدار مشخص نهاده است. به عبارتی، نسبت ستادة حاصل از عملکرد هر واحد به نهاده استفاده شده (برای تولید آن مقدار ستاده)، کارایی فنی نامیده میشود. با توجه به این تعریف، یک بنگاه زمانی از نظر فنی کارا گفته میشود که از حداقل نهاده برای تولید حداکثر ستاده استفاده کند.
2- کارایی تخصیصی[4]: این نوع کارایی به مفهوم توانایی بنگاه در به کارگیری ترکیب بهینة منابع تولید با توجه به قیمت نهادههاست. بنابراین، با مورد توجه قرار گرفتن هزینهها، بحث قیمتها نیز وارد محاسبات کارایی میگردد.
3- کارایی اقتصادی[5]: از حاصل ضرب کارایی فنّی و کارایی تخصیصی، کارایی اقتصادی حاصل میشود. بنابراین، بنگاهی از نظر اقتصادی کاراست (به طور نسبی) که هم از نظر فنی و هم از نظر قیمتی در وضعیت بهینه باشد.
به طور کلی، برای ارزیابی کارایی، از دو روش پارامتری[6] و ناپارامتری[7] استفاده میشود. روشهایی که الگوهای اقتصادسنجی را برای ارزیابی کارایی به کار میبرند، روشهای پارامتری نامیده میشوند. در این روشها، ابتدا یک تابع تولید (هزینه، سود و ...) برای واحدهای مورد بررسی تصریح گردیده، سپس با تخمین پارامترهای آن و پیدا کردن تابع تولید مرزی، میزان تولید بهینه به ازای نهادههای هر بنگاه محاسبه میشود. در نهایت نیز با تقسیم مقدار تولید واقعی به مقدار بهینة تولید، کارایی بنگاه تعیین میشود. اما در روشهای ناپارامتری، نیازی به تصریح شکل تابع خاصی برای ارزیابی کارایی نیست. در این روشها از مدلهای ریاضی (بهینهسازی تابع هدف با رعایت قیود لازم) کارایی هر بنگاه محاسبه میشود. یکی از محدودیتهای روشهای پارامتری این است که واحدهای مورد بررسی فقط باید دارای یک ستاده باشند (اگر بیش از یک ستاده وجود داشته باشد، باید با تبدیل و یکسان سازی واحد اندازهگیری آنها، همه ستادهها را بر حسب یک واحد بیان نمود). به عبارتی، مدل منتخب فقط باید دارای یک متغیر وابسته باشد. این در حالی است که محدودیتی (به غیر از ملاحظات نظری) در تعداد متغیرهای مستقل وجود ندارد. اما اگر ستادههای واحد مورد بررسی قابل تبدیل به یک واحد یکسان نباشند، باید از روش دیگری برای محاسبة کارایی چنین واحدهایی بهره گرفت. در این حالت، تحلیل پوششی دادهها میتواند به رفع این مشکل کمک کند (حسین پور کاظمی و حیدری، 1381).
تحلیل پوششی دادهها[8]
تحلیل پوششی دادهها (DEA) برای نخستین بار توسط «چارنز و همکاران» (1978) به عنوان یک روش برنامهریزی خطی[9] برای تحلیل عملکردی از چگونگی کارایی واحدهای مختلف درون عملیات یک سازمان و همچنین برای مقایسة کارایی چندین سازمان رقابتی درون یک صنعت، معرفی گردید. در واقع، این روش با جامعیّت بخشیدن به روش «فارل» (1957)، به گونهای که ویژگی فرایند تولید با چند عامل تولید (نهاده) و چند محصول (ستاده) را در بر گیرد، به ادبیات اقتصادی اضافه شد (چارنز و همکاران، 1978). در تحلیل پوششی دادهها، با استفاده از مجموعهای از مشاهدات، یک تابع تولید تجربی بر مبنای دادههای مشاهده شده ساخته میشود. علت اینکه آن را تحلیل پوششی یا تحلیل فراگیر مینامند، این است که این روش، یک تابع مرزی ارائه میدهد که تمام دادهها را شامل میشود. به عبارتی، تمامی دادهها را پوشش میدهد. از آنجا که روش تحلیل پوششی دادهها مبتنی بر مجموعهای از مسائل بهینه سازی است که در آنها هیچگونه مؤلفهای برای تخمین وجود ندارد، روشی غیر پارامتریک است (چارنز و همکاران، 1985). تحلیل پوششی دادهها بیشتر متوجه اندازهگیری کارایی فنی است که به صورت حاصل تقسیم ترکیب وزنی ستاندهها به ترکیب وزنی نهادهها، تعریف میشود. وزنها در این ترکیب، همان ارزش تولید شده یا هزینة مصرف شده میباشند. در عمل، تعیین وزنها به منظور محاسبة ارزش قابل قبول، پیچیده و گاه غیر ممکن است. بر همین اساس، تحلیل پوششی دادهها در قالب مفهوم کارایی فنی، میتواند برای تعیین کارایی، مشکل تعیین وزنها را بر طرف کند (علیرضایی و همکاران، 1379).
به کارگیری و استفاده از تحلیل پوششی دادهها در جایی که مقایسه بین واحدهای تصمیمگیری بر اساس چندین نهاده و ستاده و احتمالاً با ابزار سنجش متفاوت صورت میگیرد، بسیار سودمند است. همچنین، در جایی که ماهیت دقیق روابط تبدیل نهاده به ستاده ناشناخته است یا به راحتی قابل شناسایی نیست، ارزیابی بر اساس این رویکرد میتواند واحدهای تصمیمگیری را با توجه به عملکرد خاص هر واحد، رتبهبندی نموده، واحدهای نمونه را برای آن دسته از واحدها که عملکرد آنها میتواند بهبود یابد، مشخص کند و برای واحدهای تصمیمگیری دارای عملکرد ضعیف، بر اساس عملکرد محقق شده واحدهای نمونه، تعیین هدف نماید (صفری و آذر، 1383). با پیشرفت و تکامل این روش، در حال حاضر، تحلیل پوششی دادهها یکی از حوزههای فعّال تحقیقاتی در اندازهگیری کارایی است و بهطور چشمگیری مورد استقبال بسیاری از پژوهشگران قرار گرفته است. این روش برای ارزیابی عملکرد سازمانهای دولتی و غیر انتفاعی که اطلاعات قیمتی آنها معمولاً در دسترس نیست یا غیر قابل اتکا میباشد، کاربرد قابل ملاحظهای داشته است (فضلی و آذر، 1381). نتایج مطالعة «سارکیس» (2000) نشان میدهد استفاده از این رویکرد، نتایج قابل مقایسهای از کارایی سازمانهای مختلف را ایجاد میکند که از این طریق، زمینه را برای رویکردهای تصمیمگیری چند معیاره برای بهبود کارایی فراهم میآورد. با توجه به اینکه در تحلیل پوششی دادهها یک مجموعة مرجع و شاخص برای هر کدام از مشاهدات ناکارا مشخص میشود (قادری و همکاران، 1385) قابلیتها و توانمندیهای تحلیل پوششی دادهها را میتوان اینگونه برشمرد: تعیین سازمانهای الگو و دارای بیشترین اندازة مقیاس کارایی، تعیین راهکارهای بهبود کارایی، امکان ارزیابی با هدفهای خاص، تعیین بازده به مقیاس، تعیین راهکارهای توسعة سازمانها، تعیین پیشرفت یا پسرفت تکنیکی سازمان در یک فاصلة زمانی معیّن و تخصیص بهینة منابع (کاظمی، 1383).
مدل پایهای تحلیل پوششی دادهها
بهطور کلی میتوان گفت، تحلیل پوششی دادهها، کارایی نسبی واحدهایی را که ورودیها و خروجیهای مشابهی دارند، اندازهگیری میکند. اینگونه واحدها را واحدهای تصمیم گیرنده (DMU)[10] مینامند. این رویکرد، کارایی یک واحد تصمیمگیرنده را در مقایسه با واحدهای تصمیمگیرنده دیگر درون یک سازمان و یا در یک صنعت مشابه، میسنجد. به همین دلیل، امتیاز کارایی حاصل، یک امتیاز نسبی خواهد بود. کارا بودن یا نبودن یک واحد تصمیم گیرنده، به عملکرد آن واحد در انتقال ورودیها به خروجیهایش در مقایسه با سایر واحدها در یک حوزة خاص بستگی دارد (پاردالوس و رسندی، 2002).
برای تعیین کارایی، میتوان به جای مقایسة یک واحد سازمانی به صورت مجزا با سایر واحدهای سازمانی، نهادهها و ستادههای آن را با ترکیب خطی از نهادهها و ستادههای سایر واحدهای سازمانی مقایسه کرد. این ترکیب خطی یک واحد مجازی تلقی میگردد که میتواند با واحد سازمانی مورد ارزیابی، مقایسه شود (علیرضایی و دی پانی، 1995). مدل پایهای تحلیل پوششی دادهها با توجه به تعریفی که از کارایی وجود دارد، به صورت زیر است:
(1)
مدل فوق بر مبنای ستادهها و نهادههای چندگانه استوار است که در قالب یک مدل برنامهریزی غیر خطی[11] بیان گردیده است (کاظمی، 1383). نمادهای استفاده شده بیانگر این موارد هستند: Ep(شاخص کارایی p امین واحد تصمیم گیرنده)، yrp (مقدار r امین خروجی برای p امین واحد تصمیم گیرنده)، xip (مقدار i امین ورودی برای p امین واحد تصمیمگیرنده)، ur (وزن تعیین شده برای r امین خروجی)، vi (وزن تعیین شده برای i امین ورودی). وزنهایی که کارایی واحد p ام را (Ep) حداکثر میسازند، در قالب تابع هدف تعیین و از این طریق، کارایی نسبی واحد p ام مشخص میشود. محدودیت اول نشان میدهد کارایی هر واحد نمیتواند از عدد یک تجاوز کند (به ازای هر واحد تصمیمگیرنده j که واحد p ام را نیز شامل میشود، یک محدودیت وجود دارد). دو محدودیت آخر نیز بیان میکنند که همة وزنهای تعیین شده باید مثبت در نظر گرفته شوند. مجموع وزنهای تعیین شده برای خروجیها و همچنین برای ورودیها نیز برابر یک است. یک واحد به طور نسبی ناکاراست اگر شاخص کارایی آن (Ep) کمتر از عدد یک باشد و واحد کارا، واحدی است که شاخص کارایی برای آن عدد یک باشد (1= Ep). باید به این نکته نیز توجه داشت که برای هر یک از واحدهای تصمیمگیری، یک بار مسئله حل میشود. به عبارتی، اگر N واحد تصمیمگیری داشته باشیم، باید N بار مسئله فوق را حل کنیم (بنکر و همکاران، 1981).
مدلهای اصلی در تحلیل پوششی دادهها
تحلیل پوششی دادهها دارای چهار مدل اصلی است که عبارتند از: مدل بازگشت به مقیاس ثابت[12] (CRS) که گاهی اوقات به آن مدل CCR[13] نیز میگویند؛ مدل بازگشت به مقیاس متغیر[14] (VRS) که با عنوان مدل [15] BCC نیز شناخته میشود؛ مدل بازگشت به مقیاس افزایشی[16] (IRS) و مدل بازگشت به مقیاس کاهشی[17] (DRS) (قیصری و همکاران، 1386). هر یک از این مدلها دارای دو رویکرد نهاده محور[18] و ستاده محور[19] میباشند (فضلی و آذر، 1381). همچنین، مدلهای ارائه شده از تبدیل مدل پایهای تحلیل پوششی دادهها (که در قالب برنامهریزی غیر خطی بیان گردیده است) به مدلهای برنامهریزی خطی[20] بهره بردهاند. در ادامه، دربارة مدلهای CCR و BCC که پایه و اساس مدلهای دیگر نیز میباشند، توضیح مختصری ارائه میشود.
مدل CCR ابتدا توسط «چارنز، کوپر و رودز» در سال 1978 میلادی پیشنهاد شد. از آنجا که مدل پایهای تحلیل پوششی دادهها، یک مدل برنامهریزی غیرخطی است، با روشهای معمول برنامهریزی ریاضی قابل حل نیست. برای حل این مشکل میتوان با مقیّد کردن مخرج کسر به واحد (برای هر واحد وزن نهادههای آن واحد به گونهای انتخاب میگردد که مجموع موزون آنها برابر یک شود) آن را به شکل مدل برنامهریزی خطی تبدیل کرد (بر اساس رویکرد نهاده محور). با توجه به این توضیحات، مسئله برنامهریزی غیرخطی اولیه، به شکل زیر خواهد بود (چارنز و همکاران، 1987):
اما برای حل سادهتر این مسئله، میتوان به صورت زیر، حالت ثانویه یا دوگان[21] آن را تشکیل داد و حل نمود (برای هر مدل برنامهریزی خطی، یک شکل ثانویه یا دوگان قابل تعریف است که تعداد قیدها و متغیّرهای این دو مدل، عکس یکدیگر میباشد، اما جواب حاصل از دو مدل، یکسان است):
مسئله دوگان را اینگونه میتوان تفسیر نمود که ترکیب خطی از همه واحدهای تصمیم گیرنده (DMU ها) میتوان یافت، به طوری که این ترکیب ضمن آن که حداقل ستادههای واحدها را تولید میکند، فقط کسری از نهادههای واحد تصمیمگیری p ام (DMUp) را مصرف مینماید و این کسر، همان است که حداقل میگردد. باید توجه داشت، در مدل فوق (CCR) فرض شده است که توابع تولید، بازده ثابت نسبت به مقیاس دارند؛ یعنی اگر مثلاً نهادهها دو برابر شوند، ستادهها نیز دو برابر میشوند. لذا برای توابع با بازده افزایشی یا کاهشی نسبت به مقیاس، قابل استفاده نیست. از طرفی، در بسیاری از سازمانها یک واحد تصمیمگیرندة کوچک با یک واحد تصمیمگیرندة بزرگ نمیتواند صرفاً با ضرب نهادهها و ستادهها در فاکتور ثابتی قابل مقایسه باشد که از فرض بازدة ثابت نسبت به مقیاس ناشی میشود. این مشکل در مدل ارائه شده توسط «بنکر و همکاران» (1981) با عنوان مدل BCC، با اضافه نمودن قید تحدب () به مسئله دوگان، برطرف گردید و به این ترتیب، حالتهای بازدهی متغیر نسبت به مقیاس به صورت بازده افزایشی نسبت به مقیاس و بازدة کاهشی نسبت به مقیاس نیز در نظر گرفته شد (کاظمی، 1383). اضافه شدن این قید، امکان مقایسة واحدهای تصمیم گیرنده با یکدیگر را فراهم میکند. در نهایت، مدل BCC یا همان مدل بازگشت به مقیاس متغیر (VRS) به صورت زیر ارائه شد:
در این مدل، دو مدل بازگشت به مقیاس افزایشی[22] (IRS) و مدل بازگشت به مقیاس کاهشی[23](DRS) ادغام شدهاند. منظور از بازگشت به مقیاس افزایشی این است که با تغییر میزانی از ورودیها، خروجیها با نسبت افزایشی تغییر میکنند (شیب تابع در این مدل، افزایشی است) و بازگشت به مقیاس کاهشی نیز به این مفهوم است که با تغییر میزانی از ورودیها، خروجیها با نسبت کاهشی تغییر میکنند (شیب تابع در این مدل، کاهشی است) (قیصری و همکاران، 1386).
روششناسی تحقیق
به منظور ارزیابی کارایی کتابخانههای عمومی سطح شهر مشهد، از مدل بازگشت به مقیاس متغیر (VRS) تحلیل پوششی دادهها با رویکرد نهاده محور در قالب برنامهریزی خطی (آخرین مدل اشاره شده در بالا: مدل 4) برای ارزیابی کارایی 53 کتابخانه، بهره گرفته شده است.
با توجه به مدل مفهومی تحقیق که در شکل 1 نشان داده شده است، متغیرهای ورودی مدل (نهادهها) شامل تعداد کتاب (کلّ کتابهای موجود در کتابخانه) و مساحت فضا (فضای فیزیکی کتابخانه) و متغیرهای خروجی مدل (ستادهها) نیز شامل نسبت تعداد کاربران (مراجعان) به جمعیت (نسبت تعداد مراجعان به جمعیت زیر پوشش)، نسبت تعداد اعضا به جمعیت (نسبت تعداد افرادی که به عضویت کتابخانه در آمدهاند به جمعیت زیر پوشش) و نسبت تعداد اعضا به تعداد کاربران (مراجعان) میباشد. با توجه به نهادهها و ستادههای هر واحد تصمیم گیرنده (هر کتابخانه) یا هر DMU (N معرف تعداد واحدهای تصمیم گیرنده میباشد که در این تحقیق 53 = N است)، در نهایت دادههای مربوط به هر کتابخانه وارد مدل VRS شده و کارایی نسبی هر واحد تعیین گردید (E همان کارایی است). گفتنی است، جمعیت مربوط به هر کتابخانه بر اساس فاصلة دسترسی در محیط نرمافزار ARC GIS و بستة تحلیل شبکه محاسبه و تحلیل مدل از نرمافزار DEAP2.1 بهره گرفته شده است.
شکل1. مدل مفهومی تحقیق
شهر مشهد و کتابخانهها
مشهد، دومین کلانشهر ایران و بزرگترین شهر مذهبی و پایتخت معنوی کشور، به برکت وجود مرقد شریف هشتمین امام شیعیان، دارای سابقة 1200 ساله است (امام، 1327: 43). این شهر در 36 درجه و 17 دقیقه عرض شمالی و 59 درجه و 36 دقیقه طول شرقی نسبت به مبدأ گرینویچ واقع شده است (رضوانی، 1384). جمعیت آن در سال 1385حدود 2527000 نفر بوده است. (سازمان حمل و نقل و ترافیک شهرداری مشهد، 1386). مساحت شهر مشهد در سال 1385 در حدود 30000 هکتار بوده است (مهندسین مشاور فرنهاد، 1387).
در حال حاضر بر اساس اطلاعات و آمار نهاد عمومی کتابخانههای شهرستان مشهد، 26 کتابخانه عمومی در شهر مشهد فعال هستند. در این مطالعه، علاوه بر این، 18کتابخانه مشارکتی و 9 کتابخانة زیر نظر آستان قدس رضوی نیز بر اساس مقیاس خدماترسانی شهری (شهر، منطقه، ناحیه و محله) بررسی قرار شدهاند.
شکل2. توزیع کتابخانهها در شهر مشهد (بالا) و جمعیت زیر پوشش هر یک از کتابخانهها (پایین)
یافتههای تحقیق
کارایی کتابخانههای مورد بررسی بر اساس رویکرد تحلیل پوششی دادهها و بر مبنای مدل بازگشت به مقیاس متغیر (VRS) تعیین گردید که نتایج بر اساس خروجی نرمافزار DEAP 2.1 در قالب جدولهای زیر به طور خلاصه آورده شده است. در جدول 1، ویژگیهای آماری دادههای مربوط به نهادهها و ستادههای کتابخانهها به تفکیک موقعیت توصیف شده است. چنان که مشاهده میشود، کتابخانههای مورد بررسی شامل 9 کتابخانه با موقعیت شهری (17%)، 9 کتابخانه با موقعیت منطقهای (13%)، 9 کتابخانه با موقعیت ناحیهای (17%) و 28 کتابخانه با موقعیت محلهای (53%) بوده است. جزئیات بیشتر در جدول 1 آورده شده است.
جدول1. آمار توصیفی از نهادهها و ستادههای کتابخانههای مورد بررسی
موقعیت کتابخانه |
تعداد کتابخانه |
آمارة توصیفی |
نهادهها |
ستادهها |
|||
تعداد کتاب |
مساحت |
تعداد کاربران |
تعداد اعضا |
تعداد اعضا |
|||
جمعیت |
جمعیت |
تعداد کاربران |
|||||
شهری |
9 |
بیشترین میزان (Max) |
958837 |
28000 |
843/16 |
931/0 |
231/0 |
کمترین میزان (Min) |
3400 |
900 |
1/0 |
022/0 |
022/0 |
||
میانگین (Mean) |
667/142376 |
333/4276 |
263/4 |
21/0 |
06/0 |
||
انحراف معیار (Std.dev) |
159/306981 |
016/8903 |
69/5 |
324/0 |
065/0 |
||
منطقهای |
7 |
بیشترین میزان (Max) |
34689 |
700 |
386/2 |
076/0 |
312/0 |
کمترین میزان (Min) |
9899 |
600 |
167/0 |
028/0 |
023/0 |
||
میانگین (Mean) |
286/19412 |
571/642 |
274/1 |
057/0 |
085/0 |
||
انحراف معیار (Std.dev) |
363/8120 |
236/45 |
798/0 |
017/0 |
103/0 |
||
ناحیهای |
9 |
بیشترین میزان (Max) |
37814 |
500 |
647/6 |
324/0 |
167/0 |
کمترین میزان (Min) |
679 |
310 |
055/0 |
001/0 |
026/0 |
||
میانگین (Mean) |
444/13146 |
889/436 |
401/3 |
174/0 |
061/0 |
||
انحراف معیار (Std.dev) |
494/10617 |
308/78 |
597/2 |
106/0 |
046/0 |
||
محلهای |
28 |
بیشترین میزان (Max) |
51489 |
300 |
176/37 |
652/1 |
089/7 |
کمترین میزان (Min) |
285 |
50 |
039/0 |
017/0 |
007/0 |
||
میانگین (Mean) |
536/13037 |
186 |
976/5 |
246/0 |
354/0 |
||
انحراف معیار (Std.dev) |
972/11140 |
823/79 |
507/8 |
319/0 |
324/1 |
||
جمع |
53 |
|
ارزیابی کارایی کتابخانهها در قالب چهار گروه شهری، منطقهای، ناحیهای و محلهای به تفکیک صورت گرفت. گفتنی است، کارایی هر کتابخانه در هر گروه در مقایسه با کتابخانههای دیگر در آن گروه و در قالب مدل بازگشت به مقیاس متغیر، محاسبه شده است. بنابراین، مقدار به دست آمده برای کارایی هر کتابخانه، نسبی است نه مطلق. همچنین باید توجه داشت، مقدار کارایی دو کتابخانه در دو گروه مختلف را نمیتوان با یکدیگر مقایسه کرد، زیرا کارایی کتابخانهها بر اساس ساختار خاصی از مدل درون هر گروه محاسبه میشود. نتایج ارزیابی کارایی کتابخانهها، به شرح زیر بوده است:
در جدول 2 نیز رتبهبندی کتابخانههای با موقعیت منطقهای بر اساس کارایی نشان داده شده است. نتایج نشان میدهد از 9 کتابخانه مورد بررسی در این گروه، فقط 4 کتابخانه و به عبارتی 44% آنها دارای کارایی نسبی 1 میباشند (کتابخانههای کارا) و بیش از نیمی از این کتابخانهها (56%) ناکارا میباشند. میزان متوسط کارایی فنّی کتابخانههای این گروه با فرض بازدهی متغیر نسبت به مقیاس که معادل 84/0 میباشد، نشان میدهد با تکیه بر نتایج مدل، ظرفیت ارتقای کارایی در این گروه از کتابخانهها، بدون هیچگونه افزایشی در هزینهها و با به کارگیری همان میزان نهادهها، چیزی حدود 16% است. همچنین، نتایج نشان میدهد بازدهی نسبت به مقیاس در کتابخانههای شهدای هفت تیر، شیخ هاشم قزوینی به صورت ثابت، در کتابخانه مرکزی آستان قدس به صورت افزایشی و در سایر کتابخانهها به صورت کاهشی است.
جدول2. رتبهبندی کتابخانههای با موقعیت شهری بر اساس کارایی
ردیف |
کتابخانه |
کارایی |
بازدهی نسبت به مقیاس |
کتابخانه الگو (ردیف) |
1 |
شهدای هفت تیر |
1 |
- |
1 |
2 |
شیخ هاشم قزوینی |
1 |
- |
2 |
3 |
طبرسی |
1 |
افزایشی |
3 |
4 |
مرکزی آستان قدس |
1 |
کاهشی |
4 |
5 |
شهید باهنر |
855/0 |
افزایشی |
2 و 3 |
6 |
گوهرشاد |
796/0 |
افزایشی |
2 |
7 |
مسجد الرضا |
752/0 |
افزایشی |
3 و 2 |
8 |
فرهنگی هنری امام خمینی |
671/0 |
افزایشی |
2 و 1 و 3 |
9 |
مجتبی قزوینی |
526/0 |
افزایشی |
2 و 3 |
|
میانگین |
844/0 |
|
|
در جدول3 ، کتابخانههای با موقعیت منطقهای، بر اساس کارایی، رتبهبندی شدهاند. چنان که مشاهده میشود، از 7 کتابخانه مورد بررسی در این گروه، 5 کتابخانه کارا میباشند. به عبارتی، 71% کتابخانهها در این گروه، کارا و 39% نیز در مقایسه با کتابخانههای دیگر، ناکارا هستند. متوسط کارایی فنی کتابخانهها با فرض بازدهی متغیر نسبت به مقیاس و در موقعیت شهری، 97/0 میباشد. مفهوم این میزان از کارایی را به این صورت میتوان تفسیر نمود که با تکیه بر نتایج مدل، ظرفیت ارتقای کارایی در این گروه از کتابخانهها، بدون هیچگونه افزایشی در هزینهها و با به کارگیری همان میزان نهادهها، چیزی حدود 3% است. همچنین، طبق نتایج به دست آمده، مشخص شد جز کتابخانههای امامین همامین، شهید مفتح و مطهری که دارای بازدهی ثابت نسبت به مقیاس میباشند، بازدهی نسبت به مقیاس سایر کتابخانهها افزایشی است. گفتنی است، پنج کتابخانهای که دارای کارایی نسبی 1 میباشند، همگی در رتبة اول قرار دارند و نحوة قرار گرفتن آنها در ردیفهای 1 تا 5، دلیلی بر برتری داشتن آنها نسبت به یکدیگر نیست.
جدول3. رتبهبندی کتابخانههای با موقعیت منطقهای بر اساس کارایی
ردیف |
کتابخانه |
کارایی |
بازدهی نسبت به مقیاس |
کتابخانه الگو (ردیف) |
1 |
امامین همامین |
1 |
- |
1 |
2 |
شهید مفتح |
1 |
- |
2 |
3 |
مطهری |
1 |
- |
3 |
4 |
سیدی |
1 |
افزایشی |
4 |
5 |
شهید رجایی |
1 |
افزایشی |
5 |
6 |
دکتر شریعتی |
927/0 |
افزایشی |
3 و 2 |
7 |
فردوسی |
865/0 |
افزایشی |
1 و 5 |
|
میانگین |
97/0 |
|
|
کتابخانههای با موقعیت ناحیهای نیز در قالب جدول 4 بر اساس کارایی رتبهبندی شدهاند. تحلیل کارایی در این گروه نشان میدهد که 55% کتابخانهها کارا بوده (5 کتابخانه از 9 کتابخانه دارای کارایی 1 میباشند) و بقیه یعنی 45%، ناکارا هستند. میزان متوسط کارایی فنی کتابخانههای این گروه با فرض بازدهی متغیر نسبت به مقیاس، معادل 86/0 میباشد. لذا با تکیه بر نتایج مدل، ظرفیت ارتقای کارایی در این گروه از کتابخانهها، بدون هیچگونه افزایشی در هزینهها و با به کارگیری همان میزان نهادهها، حدود 14% است. طبق جدول 4، مشخص شد بازدهی نسبت به مقیاس در کتابخانههای شهداء، فرزانة جامع طرق، گاما و مسجد بزرگ امام رضا(ع) روند ثابت، در کتابخانههای ثارالله و شیخ عباس تربتی روند کاهشی و در سایر کتابخانهها نیز روند افزایشی دارد.
جدول4. رتبهبندی کتابخانههای با موقعیت ناحیهای بر اساس کارایی
ردیف |
کتابخانه |
کارایی |
بازدهی نسبت به مقیاس |
کتابخانه الگو (ردیف) |
1 |
شهداء |
1 |
- |
1 |
2 |
فرزانه جامع طرق |
1 |
- |
2 |
3 |
گاما |
1 |
- |
3 |
4 |
دهخدا |
1 |
افزایشی |
4 |
5 |
ثارالله |
1 |
کاهشی |
5 |
6 |
نواب صفوی |
84/0 |
افزایشی |
2 و 4 |
7 |
سیدالشهدا |
66/0 |
افزایشی |
2 و 3 |
8 |
شیخ عباس تربتی |
658/0 |
کاهشی |
2 و 5 |
9 |
مسجد بزرگ امام رضا(ع) |
635/0 |
- |
3 و 2 |
|
میانگین |
866/0 |
|
|
نتایج ارزیابی کارایی کتابخانههای با موقعیت محلهای نیز در جدول 5 آورده شده است. نتایج نشان میدهد از 28 کتابخانه مورد بررسی در این گروه، 25% کارا بوده و 75% نیز ناکارا هستند. میزان متوسط کارایی فنی کتابخانههای این گروه با فرض بازدهی متغیر نسبت به مقیاس که معادل 58/0 میباشد، حاکی از آن است که با تکیه بر نتایج مدل، ظرفیت ارتقای کارایی در این گروه از کتابخانهها، بدون هیجگونه افزایشی در هزینهها و با به کارگیری همان میزان نهادهها، چیزی حدود 42% است. بازدهی نسبت به مقیاس نیز در کتابخانههای بهزیستن، راشد اتوبوسرانی، شهید هاشمینژاد، مسجد حضرت سجاد و مسجد قبا به صورت ثابت و در سایر کتابخانهها، افزایشی است.
جدول5. رتبهبندی کتابخانههای با موقعیت محلهای بر اساس کارایی
ردیف |
کتابخانه |
کارایی |
بازدهی نسبت به مقیاس |
کتابخانه الگو (ردیف) |
1 |
بهزیستن |
1 |
- |
1 |
2 |
راشد اتوبوسرانی |
1 |
- |
2 |
3 |
شهید هاشمینژاد |
1 |
- |
3 |
4 |
مسجد حضرت سجاد |
1 |
- |
4 |
5 |
مسجد قبا |
1 |
- |
5 |
6 |
مسجد امام رضا |
1 |
افزایشی |
6 |
7 |
دفاع مقدس |
1 |
افزایشی |
7 |
8 |
ثامن الائمه |
904/0 |
افزایشی |
2 و 7 و 6 |
9 |
تخصصی حضرت رضا(ع) |
717/0 |
افزایشی |
4 و 7 و 2 |
10 |
مسجد جوادالائمه |
673/0 |
افزایشی |
3 و 5 و 1 و 2 |
11 |
پیغمبر اکرم |
508/0 |
افزایشی |
4 و 3 و 1 |
12 |
هجرت |
487/0 |
افزایشی |
2 و 5 و 3 و 1 |
13 |
شهید فهمیده |
478/0 |
افزایشی |
2 و 7 و 6 |
14 |
حضرت ابوالفضل |
478/0 |
افزایشی |
2 و 7 و 6 |
15 |
شهید ربانی |
468/0 |
افزایشی |
2 و 1 و 7 و 6 |
16 |
فردوسی 2 |
462/0 |
افزایشی |
2 و 1 و 7 و 6 |
17 |
شهید مدرس |
431/0 |
افزایشی |
3 و 5 و 1 و 2 |
18 |
دارلفنون توس |
423/0 |
افزایشی |
2 و 7 |
19 |
باقرالعلوم |
418/0 |
افزایشی |
2 و 3 و 4 و 1 |
20 |
رضوی |
392/0 |
افزایشی |
2 و 5 و 3 و 1 |
21 |
محمدیه |
382/0 |
افزایشی |
6 و 2 و 7 |
22 |
غدیر |
369/0 |
افزایشی |
2 و 7 و 6 |
23 |
مسجد زینبیه |
325/0 |
افزایشی |
2 و 4 و 7 و 1 |
24 |
حسینیه امام رضا(ع) |
321/0 |
افزایشی |
2 و 5 و 3 و 1 |
25 |
قائمیه |
3/0 |
افزایشی |
2 و 3 و 4 و 1 |
26 |
علامه طباطبایی |
272/0 |
افزایشی |
2 و 3 و 4 و 1 |
27 |
مدرسه علمیه |
251/0 |
افزایشی |
2 و 4 و 7 |
28 |
مسجد امام صادق |
2/0 |
افزایشی |
3 و 4 و 2 |
|
میانگین |
581/0 |
|
|
شکل3. کارایی کتابخانهها در شهر مشهد
در این مطالعه، نهایت مازاد و یا استفادة بیش از حد مطلوب از نهادهها و همچنین نهایت کمبود و یا استخراج کمتر از حد مطلوب ستادهها نیز محاسبه شد. نتایج این محاسبات که در قالب جدول 6 آورده شده است، نشان میدهد در هر یک از گروهها، میزان متوسط مازاد نهادهها و کمبود ستادهها به چه صورت بوده است. برای مثال، در موقعیت شهری، بیشترین میزان مازاد نهادهها مربوط به نهاده تعداد کتاب میباشد (متوسط 8% مازاد). همچنین، میزان کمبود ستادهها به ترتیب، در هر یک از ستادههای اول و دوم، 3% و در ستاده سوم، 1% است. به عبارتی، میتوان گفت به دو طریق، کارایی کتابخانههای ناکارا به سطح واحدهای مرجع (کارا) خواهد رسید. اولین راه، کاهش مازاد نهادة اول به میزان متوسط 8% و راه دیگر، جبران کمبود ستادهها با افزایش ستادههای اول، دوم و سوم به ترتیب به میزان متوسط 3، 3 و 1% است.
جدول6. متوسط میزان مازاد (کمبود) به کارگیری نهادهها (استخراج ستادهها)
موقعیت کتابخانه |
میانگین |
نهادهها |
ستادهها |
|||
تعداد کتاب |
مساحت |
تعداد کاربران |
تعداد اعضا |
تعداد اعضا |
||
جمعیت |
جمعیت |
تعداد کاربران |
||||
شهری |
مقادیر اولیه |
286/19412 |
571/642 |
274/1 |
057/0 |
085/0 |
مقادیر بهینه |
203/274 |
571/642 |
317/1 |
059/0 |
086/0 |
|
میزان مازاد (کمبود) |
083/1667 |
- |
(043/0) |
(002/0) |
(001/0) |
|
درصد مازاد (کمبود) |
8 |
- |
(3) |
(3) |
(1) |
|
منطقهای |
مقادیر اولیه |
667/142376 |
333/4276 |
263/4 |
21/0 |
06/0 |
مقادیر بهینه |
632/141832 |
333/4276 |
273/6 |
343/0 |
075/0 |
|
میزان مازاد (کمبود) |
035/544 |
- |
(01/2) |
(133/0) |
(015/0) |
|
درصد مازاد (کمبود) |
3/0 |
- |
(4) |
(63) |
(25) |
|
ناحیهای |
مقادیر اولیه |
444/13146 |
889/436 |
401/3 |
174/0 |
061/0 |
مقادیر بهینه |
537/10688 |
083/436 |
865/3 |
197/0 |
062/0 |
|
میزان مازاد (کمبود) |
907/2457 |
806/0 |
(464/0) |
(023/0) |
(001/0) |
|
درصد مازاد (کمبود) |
18 |
1/0 |
(13) |
(13) |
(1) |
|
محلهای |
مقادیر اولیه |
536/13037 |
186 |
976/5 |
246/0 |
354/0 |
مقادیر بهینه |
989/12732 |
186 |
092/9 |
253/0 |
354/0 |
|
میزان مازاد (کمبود) |
547/304 |
- |
(116/3) |
(007/0) |
- |
|
درصد مازاد (کمبود) |
2 |
- |
(52) |
(2) |
- |
طبق جدول فوق، مشخص میشود در کتابخانههای با موقعیت شهری، بیشترین متوسط مازاد نهادهها مربوط به نهاده اول یا تعداد کتاب (8% مازاد) و بیشترین متوسط کمبود ستاده مربوط به ستادههای اول (نسبت تعداد کاربران به جمعیت) و دوم (نسبت تعداد اعضا به جمعیت) به میزان 3% است. در موقعیت منطقهای نیز این وضعیتها در نهادة اول (3/0% مازاد) و ستادة دوم (63% کمبود) برقرار است. در کتابخانههای با موقعیت ناحیهای، نهادة اول (18% مازاد) و ستادههای اول و دوم (هر یک 13% کمبود) و در کتابخانههای با موقعیت محلهای، نهادة اول (2% مازاد) و ستادة اول (52%) نیز شامل چنین حالتی است.
بحث و نتیجهگیری
ارزیابی کارایی فنی کتابخانهها، یکی از بهترین راههای تحلیل عملکرد آنها در مقایسه با واحدهای مشابه است. در مطالعة حاضر، با استفاده از تحلیل پوششی دادهها (DEA) و بر مبنای مدل بازگشت به مقیاس متغیر (VRS) با رویکرد داده محور، به محاسبة کارایی فنی کتابخانهها و مشخص نمودن کتابخانههای کارا و ناکارا به تفکیک چهار گروه در مقیاسهای شهری، منطقهای، ناحیهای و محلهای پرداخته شد که برای میزان کارایی هر کتابخانه در گروه خاص خود، با استفاده از تحلیل پوششی دادهها، مقداری نسبی در مقایسه با سایر کتابخانهها در همان گروه تعیین گردید.یکی از نکات اساسی در تحلیل کارایی کتابخانهها در این تحقیق تحلیل دادههای جمعیتی بر اساس حوزه نفوذ هر یک از کتابخانهها در مقیاس جغرافیایی و شهری است که به نوعی متمایزکنندة این تحلیل در میزان کارایی کتابخانههاست.
نتایج این تحقیق نشان داد در بین کتابخانههای با موقعیت شهری، منطقهای، ناحیهای و محلهای به ترتیب 39%، 56%، 45% و 75% کتابخانهها در مقایسه با سایر کتابخانهها در گروه خود، ناکارا میباشند. همچنین، مشخص شد ظرفیت ارتقای کارایی فنی در کتابخانههای مورد بررسی به تفکیک موقعیت و به ترتیب به میزان 3%، 16%، 14% و 42% وجود دارد. با توجه به این موضوع، ظرفیت ارتقای کارایی در کتابخانههای با موقعیت محلهای، به میزان قابل توجهی است (42%) و این توجه خاص مسئولان و مدیران مربوط را میطلبد تا با برنامهریزی صحیح و مدیریت کارآمد منابع، بتوان با استفاده از حداکثر ظرفیت این کتابخانهها، برای افزایش کارایی آنها تلاش نمود. با توجه به اینکه برخی کتابخانههای ناکارا دارای ظرفیت مازاد قابل توجهی در تعداد کتاب میباشند، میتوان در قالب یک برنامهریزی جامع و با در نظر گرفتن تمامی جوانب، در جهت انتقال ظرفیت مازاد مربوط به این نهاده به کتابخانههای با کارایی بالاتر جهت افزایش کارایی تمامی کتابخانهها اقدام نمود. از طرفی، به مسئولان کتابخانههای ناکارا پیشنهاد میشود با در نظر گرفتن برنامههایی در جهت افزایش تعداد کاربران و جذب آنها برای عضویت در کتابخانه، در راستای افزایش ستادهها و به تبع آن، افزایش کارایی کتابخانهها گام بردارند.
[1]. Data Envelopment Analysis: DEA.
[2]. Efficiency.
[3]. Technical Efficiency.
[4]. Allocative Efficiency.
[5]. Economic Efficiency.
[6]. Parametric.
[7]. Non-Parametric.
[8]. Data Envelopment Analysis: DEA.
[9]. Linear Programming: LP.
[10]. Decision Making Unit: DMU.
[11]. Non Linear Programming.
[12]. Constant Returns to Scale: CRS.
[13]. Charnes, Cooper and Rhodes: CCR.
[14]. Variable Returns to Scale: VRS.
[15]. Banker, Charnes and Cooper: BCC.
[16]. Increasing Returns of Scale: IRS.
[17]. Decreasing Returns of Scale: DRS.
[18]. Input Oriented.
[19]. Output Oriented.
[20]. Linear Programming.
[21]. Dual Problem.
[22]. Increasing Returns of Scale: IRS.
[23]. Decreasing Returns of Scale: DRS.