نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
دانشجوی دکتری، گروه علم اطلاعات و دانششناسی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه الزهرا (س)، تهران، ایران.
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسنده [English]
Purpose: This research investigates the role of trust on the willingness of sharing knowledge in scientific virtual communities through studying online scientific social networks.
Methodology: In terms of purpose, this is an applied research and the method of data collection is descriptive survey. Reseach population included all faculty members of the Shiraz University and the Persian Gulf University in Bushehr. Based on a population of 900 persons, a sample of 269 was determined for data collection through two questionnaires: Zhao (2010) and Wu, Chen and Chung (2010)
Findings: Results showed that trust and knowledge sharing had a correlation of 0/82, indicating a high impact of trust on willingness in sharing of knowledge. The highest effects of trust on knowledge sharing were through factors such as commitment with coefficient of 0/79, confidence with coefficient of 0/68 and online status with coefficient of 0/63. Also there were relationship between the variables of trust, satisfaction with beta coefficient 0/481 as the highest impact on the willingness to share knowledge.
Conclusion: According to the high impact of trust on the willingness of researchers to share knowledge in scientific virtual communities, it would be possible to plans and develop strategies to improve the level of trust and researchers’ eagerness to use such communities more than before.
کلیدواژهها [English]
مقدمه و بیان مسئله
دنیای امروز بهسبب گستردگی و پیچیدگی فوقالعادهاش، علم یا هنر مدیریت جوامع را بهصورت امری جدی و حیاتی مطرح ساخته است (سینق[1]،1388). نتایج تحقیقات مرتبط با علم مدیریت مؤید این است که سرمایههای اصلی ِسازمان را منابع انسانی تشکیل میدهند و استفادۀ مؤثر و بهینه از این نیروهای بالقوه و انسانی، موفقیت و اثربخشی سازمان را تضمین میکند (سیدعامری،1388). لذا یکی از ارکان اساسی مدیریت هر سازمان نیروی انسانی است و مهارت، انگیزه و تواناییهای نیروی انسانی نقش عمدهای در دستیابی سازمان به اهداف خود را دارد (میرسپاسی،1394). برای رسیدن به هدفهای دور و نزدیک سازمان، از مدیر لایق و مسئول حرفهای انتظار میرود که با استفاده از اصول مدیریت، بهکارگیری شیوههای مناسب، برقراری روابط انسانی مناسب و در نهایت سبک مدیریت شایسته، سازمانی خلاق و پربار ایجاد کند و بتواند محیطی آرام و عاری از اضطراب و دغدغه مهیا سازد (حقانی، عزیزی، و رسولی نژاد، 1389). کتابداران بهعنوان نیروی انسانی متخصص کتابخانه، نقش بسزایی در تحقق هدفهای این سازمان دارند. مدیر کتابخانه میتواند با مشارکت دادن کتابداران در امر اداره کتابخانه، در کنار استفاده از تواناییهای آنها، موجب ایجاد رضایت و انگیزه برای ارائه خدمات بهتر در آنان شود. ارتقا در سطح خدمات کتابخانهها و استقرار نظامی که بتوان دانش سازمانی و علمی را مدیریت کرد (مدیریت دانش)، به کتابدارانی نیاز دارد که با سطح مهارت و انگیزۀ بالا، خدماتی باکیفیتتر از گذشته برای کاربران خود فراهم آورند.
بر این اساس، مدیر در نقش رهبری یک سازمان، مانند مدیر یک کتابخانه، میتواند سبکهای متفاوتی را در هدایت نیروی انسانی و مجموعه تحت مدیریت خود انتخاب کند (مصدق راد، 1384). سبک مدیریت به نگرش و دید کلیِ مدیر در انجام وظایف، کارکردهای تصمیمگیری، روشهای ایجاد انگیزش و الگوی ارتباطی اشاره دارد. این مفهوم نشاندهندۀ طرز تلقی مدیر از سازمان و متغیرهای مختلف و متعدد آن است و بر میزان و چگونگی استفاده مدیریت از قدرت، کنترل، حمایت و سایر عوامل سازمانی تمرکز دارد (شرمرهورن[2]،1386). گفتنی است، سبکهای مدیریتی متفاوتی وجود دارد که از آن میان میتوان به سبک مدیریتی لیکرت، سبک مدیریتی متمرکز و غیرمتمرکز و جز آن اشاره کرد. لیکرت به مدت سیسال سازمانها را مورد مطالعه جدی قرار داد و بر اساس مطالعات خود، سبکهای مدیریتی را بر حسب درجه اعتماد مدیریت به کارکنان و سازوکارهای مورد استفاده برای انگیزش آنان و کمیّت و کیفیت تعامل میان مدیریت و کارکنان و عواملی از این قبیل، به چهار نظام (آمرانه، آمرانه _ خیرخواهانه، مشورتی و مشارکتی) تقسیم کرد (حریری،1379). الگوهای رفتاری مناسب مدیر در هر سازمان باعث بهوجودآمدن روحیه و انگیزش قوی در کارکنان میشود و میزان رضایت آنها را از شغل و حرفۀ خویش افزایش میدهد. لذا انتخاب سبک مدیریتی مناسب، باعث همراهی بیشتر مجموعه و کارکنان تحت سرپرستی همراه با استقرار برنامههای مدّنظر، از جمله استقرار نظام مدیریت دانش میشود.
از سوی دیگر، همواره دانش بهعنوان دارایی ارزشمند و یک منبع و سرمایه راهبردی در سازمان مطرح است و ارائه خدمات باکیفیت و اقتصادی بدون بهرهگیری و مدیریت این منبع ارزشمند، کاری دشوار و اغلب غیرممکن است (عبدی و آماتسنین[3]، 2014). در این راستا، مفهوم جدیدی به نام مدیریت و به تبع آن نظامهای مدیریت دانش بهوجود آمد. مدیریت دانش با نوآوری الگوهای مختلف، نقاط مشترک بسیاری با مهارتهای مدیریتی و یادگیری سازمان دارد (بونفیلد، 2009). در ابتدا مدیریت دانش بر نظامهای اطلاعاتی متمرکز بود و سپس نیروی خود را به سوی توسعۀ مدیریت سرمایه فکری و مهارتهای مدیریتی تغییر داد. با تحلیل دانش و اهمیت ویژگیهای آن در حیطه عملکرد سازمانها، میتوان دریافت که برخورداری از دانش و اطلاعات روزآمد برای ادامه حیات سازمانها، به ضرورتی انکارناپذیر تبدیل شده است. لذا این نتیجه حاصل میشود که جامعه فراصنعتی امروز جامعهای اطلاعاتی است که در آن بهتدریج فناوریهای نیروافزا جای خود را به فناوریهای دانشافزا می دهند (هاریهاران[4]، 2011). مدیران تلاش میکنند تا از طریق مدیریت دانش، دانش انباشته شده در ذهن اعضای سازمان را استخراج و آن را میان تمامی کارکنان تسهیم کنند.
مدیریت دانش به سازمانها کمک میکند تا اطلاعات مناسب، در زمان مناسب برای تصمیمگیریهای درست در اختیار افراد مناسب قرار گیرد (ویگ[5] و پروساک، 2009). «ایپ» به نقل از «سیونق و همکاران» اشتراک دانش را به معنای آگاهی از نیازهای دانشی، ساخت زیرساختهای فنّی و نظاممند و دسترسپذیرساختن دانش برای افراد نیازمند به دانش، تعریف میکند (سیونگی[6] و بوریون،2008). «هیلبورد»[7] (2008) مدیریت دانش را فرایند بهدستآوردن تخصص گروهی در یک سازمان میداند که بالاترین درآمد و ارزش را بهوجود میآورد. به نظر وی، این تخصص میتواند در پایگاه داده، اسناد و مغز افراد وجود داشته باشد و مبادله شود. به نظر «بات» مدیریت دانش فرایند ایجاد، تأثیر، ارائه، توزیع و کاربرد دانش است. معمولاً این پنج عامل برای ایجاد، نگهداری و احیای قابلیتهای سازمانی مدّنظر است (بات[8]،2008). با توجه به آنچه گفته شد، همچنین با توجه به اهمیت نوع سبک رهبری در سازمانها از یکسو و تمایل به استقرار نظام مدیریت دانش از سوی دیگر، همچنین لزوم پیوند و تقابل مناسب میان این دو مقوله در سازمانهای امروزی، میتوان مسئلۀ اصلی پژوهش حاضر را اینگونه مطرح نمود: سبک رهبری در کتابخانههای دانشگاه الزهراء چه تأثیر و نقشی در استقرار نظام مدیریت دانش در این کتابخانهها دارد؟
پرسشهای پژوهش
بررسیهای پژوهشگر نشان داد تاکنون پژوهشهای اندکی به بررسی و شناسایی عوامل مؤثر بر سبک رهبری کتابخانههای دانشگاهی و در عین حال، ارتباط آن با استقرار نظام مدیریت دانش پرداختهاند. تحقیقات صورتگرفته نیز محدود و موردی بوده است. در نتیجه، پژوهش حاضر ضمن شناسایی دقیق عوامل مؤثر بر سبک رهبری کتابخانههای دانشگاهی، ارتباط آن با استقرار نظام مدیریت دانش در کتابخانههای دانشگاه الزهرا را نیز بررسی میکند. بر این اساس، هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی عوامل مؤثر بر سبک رهبری کتابخانههای دانشگاهی و رابطۀ آن با استقرار نظام مدیریت دانش است که برای دستیابی به آن، سؤالهای زیر تدوین شده است:
1) عوامل مؤثر بر سبک رهبری کتابخانههای دانشگاهی دانشگاه الزهرا کدامند؟
2) ابعاد مدیریت دانش در کتابخانههای دانشگاهی دانشگاه الزهرا کدامند؟
3) آیا میان عوامل مؤثر بر سبک رهبری کتابخانههای دانشگاهی و نظام مدیریت دانش، رابطه معناداری وجود دارد؟
4) آیا عوامل مؤثر بر سبک رهبری کتابخانههای دانشگاهی، رابطۀ مؤثری با نظام مدیریت دانش دارند؟
مروری کوتاه بر پیشینۀ پژوهش
برخی از مطالعات صورتگرفته توسط سایر پژوهشگران، در پیوند با دو متغیر اصلی پژوهش حاضر _ مدیریت کتابخانههای دانشگاهی و مدیریت دانش _ به شرح زیر است:
پژوهش «جانمحمدی» (1388) بهمنظور بررسی سبک مدیریت حاکم بر کتابخانههای دانشگاه تهران از دیدگاه مدیران و کارکنان و تبیین رابطه بین سبک رهبری مدیران با خلاقیت آنان، انجام گرفت. برای ارزیابی مؤلفههای مذکور از پژوهش پیمایشی استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از وجود تفاوت معنادار بین دیدگاه مدیران و کارکنان درباره سبک رهبری حاکم بر کتابخانههای دانشگاه تهران بود. مدیران سبک رهبری خود را با توجه به سبکهای چهارگانۀ لیکرت، سبک سه و بسیار نزدیک به سبک چهار( مشارکتی) اعلام کردند، در حالیکه کارکنان سبک رهبری مدیرانشان را سبک سه لیکرت یعنی مشورتی و متمایل به سبک دو (آمرانه _ خیرخواهانه) ارزیابی کردند. همچنین بر مبنای یافتههای این پژوهش، میان سبک رهبری مدیران و میزان خلاقیت آنان رابطۀ معناداری وجود نداشت. ضمن اینکه بین میزان خلاقیت مدیران کتابخانهها با سمَت هیئت علمی و مدیران کتابخانهها با سمَت کتابدار، تفاوت معناداری مشاهده نشد. یافتههای پژوهش «علیزاده، حسنزاده و مؤمنی» (1393) نشان داد سبک مدیریت حاکم بر کتابخانهها، سبک آمرانه _ خیرخواهانۀ لیکرت بوده است. یافتههای پژوهش «زندیان، ریاحی نژاد و کشاورز» (1390) نشان داد سبک مدیریتی حاکم با توجه به شاخصهای هشتگانه، سبک دو و متمایل به سبک سه لیکرت یعنی آمرانه- خیرخواهانه و متمایل به سبک مشورتی است. در پژوهش «ربیعی، حسینی و خواجوی» (1388) وضعیت رهبری در شهرداری تهران برای استقرار مدیریت دانش، مناسب ارزیابی شده است. یافتههای پژوهش «نجفبیگی، صرّافیزاده و طاهری لاری» (1390) نشان داد فرهنگ سازمانی با محوریت: فرهنگ یادگیری، اعتماد و همکاری، ساختار سازمانی حول: عدم تمرکز و رسمیت، همچنین حمایت فناوری اطلاعات و انگیزش کارکنان مهمترین زیرساختهای مورد نیاز پیادهسازی مدیریت دانش در سطح سازمانهای دولتیِ مورد مطالعه است. یافتههای پژوهش «کشاورز» (1387) نشان داد سبک مدیریت کتابخانههای مرکزی دانشگاههای دولتی تهران با توجه به شاخصهای هشتگانه، سبک دو و متمایل به سبک سه لیکرت یعنی سبک آمرانه _ خیرخواهانه و متمایل به سبک مشورتی است.
یافتههای پژوهش «کازلاوسکا»[9](1999) بیان داشت رضایت شغلی کتابداران رابطۀ قوی و مستقیمی با سبک رهبری مدیران دارد؛ بدین معنا که هرچه رهبر به زیردستان خود استقلال بیشتری بدهد، موجب بالارفتن رضایت شغلی آنان میشود. یافتههای «بوهیجی و همکاران»[10] (2014) نشان داد زیرساختهای مورد نیاز برای پایهگذاری مدیریت دانش عبارتند از: زیرساخت همکاری، زیرساخت دارایی انسان، زیرساخت حافظۀ سازمانی، زیرساخت شبکۀ انتقال دانش و زیرساخت هوش سازمانی. یافتههای پژوهش «کراو»[11](2005) نشان داد رهبری طبق مدل کراو که مبتنی بر رهبری مشارکتی است، هم رضایت شغلی کتابداران و هم میزان خدمات ارائهشده به کاربران را در بخش مرجع کتابخانههای دانشگاهی گسترش خواهد داد. در مطالعهای که «خان»[12](2005) انجام داد، برخی از عوامل زیرساختی برای پیادهسازی مدیریت دانش شناسایی شد که عبارتند از: فرهنگ سازمانی حامی مدیریت دانش بهمنظور تشویق همکاری بین کارکنان و ایجاد فرهنگ اعتماد که از طریق آن فرایند پیادهسازی مدیریت دانش تسهیل میشود (خان، 2005). «پاسپانجالی و بیجایالاکسمی»[13] (2010) در پژوهشی با عنوان «مدیریت مشارکتی در کتابخانههای دانشکده پزشکی اریسا» وضعیت غالب مدیریت در سایر حوزههای پزشکی مشارکتیتر را بررسی کردند. به نظر میرسد در هیئتمدیره، انگیزه بیشتری برای موفقیت در سازمان وجود دارد و مدیران علاقه داشتند برای موفق شدن در فرایند مدیریت، مشارکت کنند.
روش پژوهش
پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ نحوه جمعآوری دادهها، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعۀ آماری این پژوهش، کتابداران و کاربران کتابخانههای دانشگاه الزهرا (س) به تعداد 557 نفر است. برای انتخاب تعداد نمونه آماری، روش نمونهگیری تصادفی استفاده شده است و برای تعیین حجم نمونه، فرمول نمونهگیری کوکران با خطای نمونهگیری 06/0 بهکارگرفته شده که حجم نمونه 180 نفر محاسبه شد.
بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها، آمار پارامتریک و آزمونهای کولموگروف- اسمیرنوف (بررسی نرمال بودن متغیرها)، تحلیل عاملی اکتشافی(شناسایی عوامل مؤثر بر نظام مدیریت کتابخانهها و ابعاد مدیریت دانش)، ضریب همبستگی پیرسون (بررسی رابطه متغیرها) و رگرسیون گامبهگام (بررسی قابلیت پیشبینی متغیر ملاک توسط متغیر پیشبین) بهکار گرفته شده است. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل دو پرسشنامه است: پرسشنامه سبکهای مدیریت لیکرت که با هشت شاخص در قالب 36 سؤال و پرسشنامه مدیریت دانش با شش شاخص در قالب 37 سؤال بر اساس طیف پنج گزینهای تنظیم شده است. ضریب قابلیت اعتماد پرسشنامه اول برابر 88/0 و پرسشنامه دوم 92/0 بهدست آمد. روایی ابزار با اخذ نظرهای تعدادی از استادان حوزۀ مدیریت و رفع ابهامهای محتوایی آن، حاصل شد.
یافتههای پژوهش
یافتههای حاصل از پژوهش بر اساس سؤالهای مطرح شده بررسی و نتایج در چارچوب این سؤالها بیان شد. قبل از بررسی سؤالهای اصلی نتایج توصیفی پژوهش بیان شده است.
آزمون کولموگروف _ اسمیرنوف برای متغیر «نظام مدیریت» با مقدار 356/1 و سطح معناداری 189/0 و برای متغیر «مدیریت دانش» با مقدار 178/0 و سطح معناداری 098/0، فرض صفر مبنی بر نرمال بودن توزیع متغیرها را تأیید کرد. لذا مشخص شد که این متغیرها توزیع نرمال دارند. با فرض قرارداشتن متغیرها در مقیاس فاصلهای، میتوان آمار پارامتریک را برای تحلیل بهکار گرفت.
1) عوامل مؤثر بر سبک رهبری کتابخانههای دانشگاهی دانشگاه الزهرا کدامند؟
برای پاسخگویی به این سؤال، تحلیل عاملی اکتشافی و روش مؤلفههای اصلی (PC) بهکار گرفته شد. پس از تحلیل عاملی، سؤالهای دارای بار عاملی کمتر از 3/0، از تحلیل خارج شدند. بهمنظور بررسی مناسببودن نمونه برای انجامدادن تحلیل عاملی آزمون کفایت ((KMO 78/0 و بارتلت با ضریب معناداری 000/0، درجه آزادی 585 و ضریب خی دو برابر با 571/3087 اجرا شد که نشان داد حجم نمونه برای تحلیل عاملی مناسب است.
جدول1. آزمون کفایت نمونه کایزر و بارتلت
اندازه آزمون کایزر- مایر – اولکین(KMO) |
78/. |
|
اندازه آزمون بارتلت |
ضریب خی دو |
571/3087 |
درجه آزادی |
585 |
|
سطح معنیداری |
000/. |
ملاک استخراج عوامل پرسشنامه، شیب نمودار اسکری و ارزش ویژه بود که با روش چرخش واریماکس سنجیده شد. جدول زیر نیز نشاندهندۀ هشت عامل است که درمجموع 58/54 درصد از واریانس کل را تبیین میکنند.
جدول2. واریانس تبیین شده به وسیله عاملها
عامل ها |
بارگذاری مجموع مربعات |
بارگذاری مجموع مربعات چرخش یافته |
||||
جمع کل |
درصد واریانس |
درصد واریانس تجمعی |
جمع کل |
درصد واریانس |
درصد واریانس تجمعی |
|
عامل یک |
589/7 |
737/22 |
737/22 |
876/6 |
645/19 |
645/19 |
عامل دو |
356/5 |
304/15 |
042/38 |
186/5 |
816/14 |
462/34 |
عامل سه |
408/3 |
738/9 |
779/47 |
231/3 |
231/9 |
693/43 |
عامل چهار |
215/2 |
328/6 |
107/54 |
223/3 |
208/9 |
901/52 |
عامل پنج |
554/1 |
439/4 |
546/58 |
976/1 |
645/5 |
545/58 |
عامل شش |
743/4 |
890/13 |
436/72 |
012/4 |
350/11 |
895/69 |
عامل هفت |
401/5 |
114/15 |
55/87 |
227/6 |
402/18 |
298/88 |
عامل هشت |
890/3 |
482/10 |
032/98 |
291/3 |
735/9 |
032/98 |
در جدول 3 بارهای عاملی هر یک از سؤالها و عاملهای تبیینشده بهوسیلۀ آنها بیان شده است. چنانکه مشخص است، هشت عامل با بارهای عاملی معنادار استخراج شد و بر اساس پیشینه پژوهش، عاملها نامگذاری گردید. بدینترتیب، عامل اول انگیزش، عامل دوم کنترل، عامل سوم تصمیمگیری، عامل چهارم رهبری، عامل پنجم ارتباطات، عامل ششم تعامل _ نفوذ، عامل هفتم اهداف اجرایی و آموزش، و عامل هشتم هدفگذاری نامیده شد. ضریبهای پایایی عامل اول برابر با 76/0، دوم برابر با 85/0، سوم برابر با 92/0، چهارم برابر با 84/0، پنجم برابر با 74/0، ششم برابر با 86/0، هفتم برابر با 79/0 و هشتم برابر با 88/0 بهدست آمد.
جدول 3. بار عاملی سؤالها در عاملها (با دقت 58/54)
عامل یک |
عامل دو |
عامل سه |
عاملچهار |
عامل پنج |
عاملشش |
عامل هفت |
عامل هشت |
||||||||
سؤالها |
بار علمی |
سؤالها |
بار علمی |
سؤالها |
بار علمی |
سؤالها |
بار علمی |
سؤالها |
بار علمی |
سؤالها |
بار علمی |
سؤالها |
بار علمی |
سؤالها |
بار علمی |
5 |
46/0 |
28 |
67/0 |
20 |
79/0 |
1 |
50/0 |
14 |
79/0 |
17 |
75/0 |
34 |
73/0 |
25 |
36/0 |
6 |
64/0 |
30 |
59/0 |
21 |
71/0 |
2 |
77/0 |
15 |
86/0 |
18 |
48/0 |
35 |
50/0 |
27 |
37/0 |
8 |
59/0 |
31 |
62/0 |
23 |
67/0 |
3 |
68/0 |
16 |
80/0 |
19 |
74/0 |
36 |
54/0 |
|
|
9 |
54/0 |
32 |
66/0 |
24 |
67/0 |
4 |
76/0 |
|
|
|
|
|
|
|
|
12 |
73/0 |
33 |
34/0 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
2) ابعاد مدیریت دانش در کتابخانههای دانشگاهی دانشگاه الزهرا کدامند؟
برای بررسی مناسببودن نمونه برای انجامدادن تحلیل عاملی، آزمون کفایت KMO 81/0 و بارتلت با سطح معناداری 000/0، درجه آزادی 334 و ضریب خی دو برابر با 395/1419 اجرا شد که نشان داد حجم نمونه برای تحلیل عاملی مناسب است.
جدول 4. آزمون کفایت نمونه کایزر و بارتلت
اندازه آزمون کایزر- مایر – اولکین(KMO) |
81/0 |
|
اندازه آزمون بارتلت |
ضریب خی دو |
395/1419 |
درجه آزادی |
334 |
|
سطح معنیداری |
000/0 |
ملاک استخراج عوامل پرسشنامه، شیب نمودار اسکری و ارزش ویژه بود که با روش چرخش واریماکس سنجیده شد. در جدول 6 بارهای عاملی هر یک از سؤالها و عاملهای تبیینشده بهوسیلۀ آنها بیان شده است. چنانکه مشخص است، شش عامل با بارهای عاملی معنادار استخراج و بر اساس پیشینه پژوهش عاملها نامگذاری شد. این شش عامل با یکدیگر 35/71 % از واریانس کلّ مقیاس را تبیین میکنند.
جدول 5. واریانس تبیینشده بهوسیلۀ عاملها
عامل ها |
بارگذاری مجموع مربعات |
بارگذاری مجموع مربعات چرخش یافته |
||||
جمع کل |
درصد واریانس |
درصد واریانس تجمعی |
جمع کل |
درصد واریانس |
درصد واریانس تجمعی |
|
عامل یک |
100/8 |
401/30 |
401/30 |
436/4 |
744/18 |
774/18 |
عامل دو |
385/2 |
541/9 |
942/39 |
987/2 |
950/11 |
693/30 |
عامل سه |
346/2 |
383/9 |
325/49 |
794/2 |
177/11 |
871/41 |
عامل چهار |
480/1 |
921/5 |
246/55 |
333/2 |
333/9 |
203/51 |
عامل پنج |
341/1 |
363/5 |
610/60 |
057/2 |
229/8 |
433/59 |
عامل شش |
176/1 |
703/4 |
313/65 |
6120/1 |
88/5 |
313/65 |
بدینترتیب، عامل اول منابع انسانی، عامل دوم فناوری، عامل سوم فرایند دانشی، عامل چهارم فرهنگ، عامل پنجم ساختار و عامل ششم، رهبری نامگذاری شد. ضریبهای پایایی عامل اول برابر با 66/0، عامل دوم برابر با 59/0، عامل سوم برابر با 56/0، عامل چهارم برابر با 73/0، عامل پنجم برابر با 69/0 و عامل ششم برابر با 71/0 بهدست آمد.
جدول 6. بار عاملی سؤالها در عاملها (با دقت 35/71)
عامل یک |
عامل دو |
عامل سه |
عاملچهار |
عامل پنج |
عاملشش |
||||||
سؤالها |
بار علمی |
سؤالها |
بار علمی |
سؤالها |
بار علمی |
سؤالها |
بار علمی |
سؤالها |
بار علمی |
سؤالها |
بار علمی |
20 |
72/0 |
14 |
75/0 |
28 |
82/0 |
8 |
52/0 |
1 |
79/0 |
36 |
53/0 |
21 |
63/0 |
16 |
54/0 |
29 |
64/0 |
9 |
37/0 |
3 |
74/0 |
37 |
65/0 |
22 |
71/0 |
17 |
83/0 |
31 |
60/0 |
10 |
90/0 |
4 |
78/0 |
|
|
24 |
77/0 |
18 |
50/0 |
32 |
84/0 |
12 |
89/0 |
5 |
67/0 |
|
|
25 |
72/0 |
19 |
70/0 |
|
|
|
|
|
|
|
|
26 |
77/0 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
3) آیا میان عوامل مؤثر بر سبک رهبری کتابخانههای دانشگاهی و نظام مدیریت دانش، رابطۀ معناداری وجود دارد؟
بهمنظور بررسی رابطه میان نظام مدیریت و استقرار مدیریت دانش در کتابخانههای دانشگاهی، ضریب همبستگیِ پیرسون محاسبه شد.
جدول 7. ضریبهای همبستگی نظام مدیریت و مدیریت دانش
ردیف |
متغیر |
1 |
2 |
3 |
4 |
5 |
6 |
7 |
8 |
9 |
10 |
1 |
رهبری |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
2 |
انگیزش |
76/0 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
3 |
ارتباطات |
49/0 |
43/0 |
|
|
|
|
|
|
|
|
4 |
تعامل-نفوذ |
66/0 |
51/0 |
47/0 |
|
|
|
|
|
|
|
5 |
تصمیم گیری |
54/0 |
59/0 |
38/0 |
*22/0 |
|
|
|
|
|
|
6 |
هدفگذاری |
43/0 |
*23/0 |
65/0 |
62/0 |
42/0 |
|
|
|
|
|
7 |
کنترل |
54/0 |
47/0 |
44/0 |
33/0 |
46/0 |
39/0 |
|
|
|
|
8 |
اهدافاجرایی |
61/0 |
71/0 |
57/0 |
*18/0 |
37/0 |
72/0 |
36/0 |
|
|
|
9 |
نظام مدیریت |
59/0 |
66/0 |
49/0 |
47/0 |
63/0 |
51/0 |
47/0 |
62/0 |
|
|
10 |
مدیریتدانش |
55/0 |
41/0 |
65/0 |
36/0 |
*26/0 |
46/0 |
38/0 |
48/0 |
46/0 |
|
چنانکه در جدول 7 مشاهده میشود، ضریب همبستگی بین نظام مدیریت و استقرار مدیریت دانش (46/0) نشاندهندۀ ارتباط معنادار بین نظام مدیریت و استقرار مدیریت دانش در سطح 01/0 است. ضریب بهدستآمده حاکی از این موضوع است که با بهکارگیری سبکهای رهبری بهتر، شرایط جهت استقرار مدیریت دانش بیشتر فراهم میشود. همچنین ضریب همبستگی بین مؤلفههای رهبری، انگیزش، ارتباطات، تعامل _ نفوذ، هدفگذاری، کنترل، اهداف اجرایی و آموزش با استقرار مدیریت دانش، نشاندهندۀ ارتباط مثبت و معناداردر سطح 01/0 بین آنهاست. تنها مؤلفه «تصمیمگیری» ارتباط مثبت و معنادار در سطح 05/0 با استقرار مدیریت دانش دارد.
4) آیا عوامل مؤثر بر سبک رهبری کتابخانههای دانشگاهی، رابطۀ مؤثری با نظام مدیریت دانش دارند؟
برای پاسخگویی به این پرسش از رگرسیون گامبهگام استفاده شد. نتایج نشان داد از میان عوامل مؤثر بر نظام مدیریت، «ارتباطات» و «رهبری» با استقرار مدیریت دانش در کتابخانههای دانشگاهی همبستگی چنگانه معنادار دارند. با توجه به مقدار ضریب تعیین (R2) بهدست آمده، میتوان گفت ارتباطات و رهبری 47/0 از استقرار مدیریت دانش را پیشبینی میکند.
جدول 8. نتایج رگرسیون گامبهگام میان نظام مدیریت و مدیریت دانش
شاخصها |
ضریب همبستگی |
ضریب تعیین |
ضریب تعیین تعدیل شده |
ضرایب رگرسیون |
|
متغیر پیش بین |
R |
R2 |
R2 |
1 |
2 |
ارتباطات |
66/0 |
44/0 |
437/0 |
35/0 = β 42/4 t = 000/0sig = |
|
ارتباطات و رهبری |
69/0 |
476/0 |
47/0 |
30/0 = β 72/3 t = 000/0sig = |
23/0 = β 85/2 t = 000/0sig = |
بحث و نتیجهگیری
هدف از پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر بر سبک رهبری کتابخانههای دانشگاهی و رابطۀ آن با استقرار نظام مدیریت دانش در کتابخانههای دانشگاه الزهرا بوده است. یافتههای این پژوهش با نتایج پژوهشهای «جانمحمدی» (1388)، «علیزاده، حسنزاده و مؤمنی» (1393)؛ «زندیان، ریاحی نژاد و کشاورز» (1390)؛ «ربیعی، حسینی و خواجوی» (1388)، «نجفبیگی، صرّافیزاده و طاهری لاری» (1390)، «کازلاوسکا» (1999)، «شارما و ویکراماسینگ» (2002)، «کراو» (2005)، «خان» (2005)، «پاسپانجالی و بیجایالاکسمی» (2010) همسوست. بهعبارت دیگر، پژوهشهای مذکور نیز به این نتیجه دست یافتند که بین سبک رهبری و پیادهسازی مدیریت دانش، ارتباط معناداری وجود دارد و مقداری از تغییرات متغیر ملاک (پیادهسازی مدیریت دانش)، ناشی از متغیر پیش بین (سبک رهبری) است.
نتایج تحلیل عاملی پژوهش نشان داد، رهبری، انگیزش، ارتباطات، تعامل _ نفوذ، تصمیمگیری، هدفگذاری، کنترل، و اهداف اجرایی و آموزش، عوامل مؤثر بر نظام مدیریت کتابخانههای دانشگاهی میباشند. همچنین، در این پژوهش، ابعاد استقرار مدیریت دانش، مبتنی بر ساختار، فرهنگ، فناوری، منابع انسانی، فرایندهای دانشی و رهبری بهدست آمد که منطبق بر یافتههای نظری پژوهش است. از این رو، پژوهش حاضر نیز برای استقرار نظام مدیریت دانش بر این عوامل تأکید دارد.
نتایج تحلیل همبستگی نشان داد عوامل مؤثر بر نظام مدیریت کتابخانههای دانشگاهی و نیز مؤلفههایی، از جمله رهبری، انگیزش، ارتباطات، تعامل _ نفوذ، تصمیمگیری، هدفگذاری، کنترل، اهداف اجرایی و آموزش با استقرار نظام مدیریت دانش، ارتباط معنادار دارند. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد از میان عوامل مؤثر بر نظام مدیریت کتابخانههای دانشگاهی، ارتباطات و رهبری، میتوانند استقرار نظام مدیریت دانش در کتابخانههای دانشگاه الزهرا را پیشبینی کنند. بر این اساس، میتوان با بهبود و ارتقای عوامل مؤثر بر سبک رهبری کتابخانههای دانشگاهی، زمینۀ مناسب را برای استقرار نظام مدیریت دانش فراهم کرد. در راستای نتایج بهدست آمده، «کازلاوسکا» (1999) بیان کرده است هرچه رهبر به نیروی انسانی خود استقلال بیشتری بدهد، موجب بالارفتن و بهبود شرایط استقرار نظام مدیریت دانش خواهد شد و «خان» (2005) معتقد است از بین عوامل زیرساختی برای پیادهسازی مدیریت دانش، فرهنگ سازمانی بهمنظور تشویق همکاری بین کارکنان، حامی مدیریت دانش است و از طریق ایجاد فرهنگ اعتماد، فرایند پیادهسازی مدیریت دانش را تسهیل میکند.
از آنجا که مهارت، انگیزه و تواناییهای کارکنان کتابخانهها، نقش بسزایی در دستیابی به هدفهای سازمانی دارد و نتایج تحقیق حاضر نیز مؤید این مطلب است، بهکارگیری اصول مدیریت، بهکارگیری شیوههای مناسب انگیزش، برقراری روابط انسانی مناسب، تعیین هدفها و مشارکت کارکنان در هدفگذاری و تصمیمگیری و در نهایت سبک رهبری شایستهسالار، سازمانی خلاّق و پربار را توسط مدیریت و مسئولان کتابخانهها ایجاد میکند. همچنین، مشارکتدادن کتابداران در امر اداره کتابخانه در کنار استفاده از تواناییهای آنها، موجب ایجاد رضایت و انگیزه برای ارائه خدمات بهتر در آنان میشود و ارتقای سطح خدمات کتابخانهها را در پی خواهد داشت. بدیهی است، استقرار نظامی که بتوان دانش سازمانی و علمی را با آن مدیریت کرد، نیازمند بهرهگیری از دانش علمی کارکنانی است که با سطح مهارت و انگیزۀ بیشتری بتوانند خدماتی باکیفیتتر از گذشته به کاربران خود ارائه دهند. با توجه به نتایج این پژوهش، بهمنظور شناسایی و بهبود عوامل مؤثر بر سبک رهبری کتابخانههای دانشگاهی و به تبع آن بهبود شرایط استقرار مدیریت دانش در کتابخانههای دانشگاه الزهرا، پیشنهاد میشود:
- ضمن توجه به مؤلفههای مؤثر و کلیدی حاکم بر سبک رهبری کتابخانهها، راهبرد مدیریتی مناسب و متناسب با نظام مدیریت دانش را بهکار گیرند.
- با ایجاد انگیزه در کارکنان و کتابداران از طریق اجرای برنامههای تشویقی _ انگیزشی، به همکاری کتابداران در استقرار مدیریت دانش کمک کنند.
- کانالهای ارتباطی مناسبی جهت ارتباط مدیران با کارکنان، کارکنان با کاربران و کاربران با مدیران فراهم کنند.
- از طریق تعاملهای حرفهای، سعی در نفوذ و تأثیرگذاری بر کارکنان کتابخانهها داشته باشند.
- در تصمیمگیریها از مشارکت کتابداران و متخصصان اطلاعرسانی بهره بگیرند.
- ضمن هدفگذاری برای انجام مأموریتها، از تفکر جمعی کارکنان برای تعیین هدفها استفاده کنند.
- مکانیزمهای کنترلیِ متناسب با سبک رهبری حاکم بر کتابخانه و سطح کتابداران را تعریف و از آنها استفاده کنند.
- در نهایت، به آموزش کارکنان کتابخانهها در راستای انجام وظایف سازمانی همت گمارند.
در نظر گرفتن عوامل مذکور و پیادهسازی آنها، شرایط مطلوبی را برای بهبود سبک رهبری کتابخانههای موجود در دانشگاه الزهرا فراهم میسازد و در نهایت موجب تسهیل استقرار نظام مدیریت دانش خواهد شد.