نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار گروه علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه اصفهان
2 دانشجوی کارشناسی ارشد کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاه تهران
3 کارشناس کتابداری و اطلاعرسانی، کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه اصفهان
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
کلیدواژهها [English]
مقدمه
شرایط محیطی که کتابخانه را احاطه کرده است، به گونهای اجتنابناپذیر فعالیتهای کتابخانه را تحت تأثیر قرار میدهد. کتابخانه و محیط، مرتب درگیر مبادلهای پیچیده از پیامها، عملیات و کنش و واکنش هستند. این کنش و واکنش دامنة وسیعی دارد که به گونهای رسمی و غیررسمی افراد، فناوریها و گروهها را در بر میگیرد. در چنین شرایطی، هر سازمان حساس، خود را موظف میداند به فوریت به نیازها، فرصتها و محدودیتهای محیطی پاسخ گوید (دیانی، 1380). کتابخانهها باید به دنبال ایجاد محیطی مناسب، روح بخش، شاد و جذاب باشند؛ محلی که در آن همان احساس شادی و نشاط به مراجعهکننده دست دهد که در پارکها دست میدهد. محیط مناسب نیز یعنی فضایی روح بخش که فرد در آن بتواند فارغ از فشارهای ناخواسته روانی رشد کند و شکوفا شود. کیفیت فضای داخلی از یک طرف تأثیر مستقیمی بر نحوة انجام فعالیتهای کارکنان در آن دارد و از طرف دیگر نگرش، احوال و شخصیت مراجعان را تحت تأثیر قرار میدهد.
معماری داخلی می تواند در ایجاد چنین فضایی در کتابخانهها نقش مؤثر داشته باشد. هدف معماری داخلی کتابخانهها، بهبود عملکرد فیزیکی و روانی فضا برای راحت سازی فعالیت در آن است.
وسایل، تجهیزات، رنگها، بافتها، پرداختها و تمامی عوامل دیگری که در حین کار در کتابخانه به چشم میخورد، جزء جدایی ناپذیر معماری داخلی کتابخانه به شمار میرود. برای آنکه نتیجه حاصل از طراحی داخلی کتابخانه از نظر زیبایی شناختی دلنشین و رضایتبخش باشد، باید این عوامل با معماری ساختمان هماهنگ و مکمل و همراه آن باشد (تعاونی و آصفی، 1377).
معماری داخلی[1] را مجموعه دانش، فن و هنری تعریف می کنند که با عناصر وابسته و مرتبط از قبیل فرم، رنگ، بافت و ... سعی در بهینه سازی فضاها و دستیابی به کارایی و کارکرد مناسب در کنار زیبایی معانی و معناها دارد. معماری داخلی، طیف گوناگونی از عناصر و مؤلفهها از قبیل فرم، نور، رنگ، بافت، کف، سقف، دیوار، عناصر کارکردی و تزیینی و مبلمان را در برمی گیرد.این عناصر ابزارهای کار طراح هستند و همگی باید به طور هماهنگ و متناسب در یک طرح مرتبط و خوشایند قرار گیرند.
طراحی داخلی، فرایندی است که همزمان باید سویههای زیباشناختی و عملکردی را سامان دهد. طراحی داخلی یک ساختمان، داستانی است که شخصیت اصلی آن خود انسان است. در این بین، حضور او در این فضا، چگونگی آن و ویژگیهای فضایی که انسان در آن قرار میگیرد، می تواند تداعی کنندة اصولی باشد که برخی از آنها عبارتند از: نور را دریاب؛ فرم را بشناس؛ فضا را احساس کن؛ بافت را لمس کن؛ شکل را بیازمای؛ رنگ را در هم بیامیز؛ و حجم را بشناس.
عوامل مختلفی بر معماری تأثیر میگذارند. یکی از این عوامل رنگ است. تأثیر روانی رنگها در محیط، بخصوص در کتابخانهها، که گاه محیطی کسالت آور به نظر میآیند، انکارناپذیر است. در معماری رنگ، تعریفهای ویژه و جدیدی برای فضا ارائه میشود. آگاهی نداشتن از این مسئله تأثیرهای جبرانناپذیری در پی دارد، به همین دلیل است که رنگهای به کار برده شده در یک کتابخانه با یک زندان و یک مهد کودک تفاوت دارد، زیرا تعریفها از فضا دراین فضاها متفاوت است (مجلسی، 1387).
برخی رنگ را خاصیت بصری فرم دانستهاند. در حقیقت، عنصر فرم از طریق رنگ معنا می یابد. رنگ در طراحی داخلی، احساس آدمی را تحت تأثیر قرار میدهد و روی فرم تأکید میکند؛ ضمن آنکه باعث حسّ مقیاس هم میشود. کاربرد رنگ از یک فضای داخلی به فضای دیگر فرق میکند. در کاربرد رنگ، توجه به ویژگیهای روانی افراد ضرورت دارد («هفت اصل برای طراحی»، 2007).
رنگها باعثایجاد پاسخهای فیزیولوژیکی متفاوتی در فشار خون، ضربان قلب، سیستم تنفسی، گوارشی و دمای بدن میشوند.
«کورت گلدستین»[2] نوروسایکولوژیست، ادعا میکند حتی افراد کوررنگ دارای نوعی دریافت حسی[3]اند که آنها را قادر میسازد رنگ را از طریق پوستشان حس کنند. گفتنی است، حدود 8% مردان و 1% زنان دارای اختلال بینایی هستند که به عنوان کوررنگی شناخته میشود (Daggett, 2008).
بیان مسئله
«ایتلسون»[4]در سال 1960 فرایند دیدن را یک معامله میدانست؛ مانند مبادلة کالا که بین فروشنده و خریدار صورت میگیرد. این معامله بدون وجود یکی از این دو، معنا ندارد. دیدن، مبادلهای است که بین درک کننده و محیطش صورت میگیرد. بنابراین، آنچه محیط ارائه میدهد، به اندازة هوش و توانایی درک دریافتکنندة اطلاعات، مهم است(Hoag, 2003). امروزه نیز توجه بیشتری به تأثیر حیاتی فضاهای اطراف معطوف گشته است. برای مثال، در کتابخانهها نیاز به آرامش به شدت احساس میشود. همچنین، ایجاد رابطه فرهنگی، تخفیف ترس، ایجاد صمیمیت و شادی بخش بودن محیط، ضروری به نظر میرسد. هنگامی که یک مراجعهکننده برای کسب اطلاعات و یا حتی برای گذران اوقات فراغت به کتابخانه مراجعه میکند، دچار سردرگمی در بین انبوهی از اطلاعات و احساس کسالت ناشی از محدود شدن در فضای بسته کتابخانه میشود. در نتیجه، طراحی فضاهای جالب برای نشستنهای گروهی و بدون تشریفات و غیررسمی و صحبت با دیگران، میتواند این حس را تقلیل دهد.
رنگ در محیط کتابخانه بایدیک محیط بدون ترس فراهم کند که فرایندهای بصری را بهبود بخشد، استرس را کاهش دهد و فرایند رشد ذهنی را از طریق تحریک بینایی درگیر کند. در حقیقت، این تحریک بینایی، ذهن را دوباره سیمپیچی میکند و اتصالها را حین پرورش تفکر بینایی، مسئلهگشایی و خلاقیت، قویتر میسازد (Daggett, 2008).
بنا به مواردی که در بالا به آن اشاره شد، تأثیر رنگ در ساختمان کتابخانه اهمیت ویژهای دارد. به همین دلیل، در بحث فضاهای داخلی، یکی از هفت اصل طراحی تلقی می شود. افزون بر این، رنگها یکی از جالبترین جنبههای دکوراسیون هستند («برای زیباتر کردن دکوراسیون»، 2007) و می توانند به شیوههای مختلف، از جمله بر احساسات تأثیرهایی بنیادین برجای گذارند. با این پیش زمینه، این پژوهش رنگهای به کار رفته در فضاهای داخلی 20 کتابخانه دانشگاهی و تأثیرهای آنها را بر استفادهکنندگان کتابخانهها بر اساس روانشناسی رنگها بررسی میکند. نتایج این پژوهش می تواند در جهت گزینش رنگ مناسب برای استفاده در کتابخانهها (تجهیزات و فضاهای داخلی آن) راهگشا باشد.
هدف پژوهش
هدف اصلی این مقاله تحلیل رنگهای به کار رفته در فضاهای داخلی کتابخانههای دانشگاهی و تأثیر آنها بر استفادهکنندگان است. با توجه به این که رنگها در دو بستر اصلی پوششهای اصلی فضاها (شامل دیوارها، کفها، سقفها و درها) و لوازم (شامل مبلمان، پردهها، فرش و ...) در محیط حضور می یابند، در این تحقیق رنگهای به کار رفته در پوششهای اصلی فضاها و تجهیزات به کار رفته در کتابخانههای دانشگاهی اصفهان، بررسی میشود.
پرسشهای اساسی پژوهش
روششناسی تحقیق
روش پژوهش، پیمایشی ـ تحلیلی است. دادههای این پژوهش از طریق چک لیست محقق ساخته و بر اساس مشاهده مستقیم گردآوری شده است. جامعه این پژوهش، شامل رنگ دیوارها، سقفها، کفپوشها، دیوارهای روبروی در ورودی، میزها و صندلیهای مخصوص مطالعه، میزهای امانت و قفسههای 20 کتابخانه دانشگاهی در سطح شهر اصفهان است. با توجه به محدود بودن جامعه ، نمونه گیری به عمل نیامد و هر 20 کتابخانه، بررسی گردید. در این پژوهش، برای تجزیه و تحلیل رنگهای به کار رفته در فضایهای داخلی کتابخانههای دانشگاهی از روانشناسی رنگها استفاده شده است.
محدودیتهای پژوهش
پیشینة پژوهش
در سال 1666، اسحاق نیوتن، دانشمند نامدار انگلیسی، کشف کرد که چنانچه نور خالص سفید از یک منشور عبور داده شود، به رنگهای قابل رؤیت تجزیه میشود. نیوتن همچنین کشف کرد که هر رنگ از یک طول موج منحصر به فرد تشکیل شده و قابل تجزیه به رنگهای دیگر نیست. آزمایشهای بعدی نشان داد با ترکیب نورها میتوان رنگهای مختلف ایجاد کرد. برای مثال، نورقرمز در ترکیب با نور زرد، رنگ نارنجی را به وجود میآورد. رنگی را که بر اثر ترکیب دو رنگ دیگر به وجود آید، ترکیبی میگویند. بعضی از رنگها، مثل زرد و ارغوانی، در صورت ترکیب شدن، همدیگر را خنثی میکنند و نور سفید میسازند. این رنگها را نیز رنگهای مکمّل مینامند («رنگهای حس درونی دکوراسیون»، 2009).
جیفورد، اگون و برونسویک[5] و سپس کورت لوین[6] را پایهگذاران رشته روانشناسی محیط می داند. «برونسویک» در سال 1943 برای نخستین بار اصطلاح «روانشناسی محیط» را به کار برده است. برونسویک همچنین بر لزوم تهیة طرحهای معرف به معنای طرحهای پژوهشی دربرگیرندة متغیرهای محیطی بیشتری از آنچه در روانشناسی متداول است، تأکید کرده است. نظر وی بر این بود که محرکهای مورد بررسی باید معرف محرکهای واقعی جهان باشد.
«لوین»، دانشمند آلمانی، در سال 1930 به آمریکا مهاجرت کرد. وی « نظریه میدان»[7] را مطرح کرده است. لوین در آغاز عقیده نداشت که «پوسته خارجی»[8] فضای زیستی میتواند موضوع بررسی رشتة روانشناسی قرار گیرد، ولی با گذشت زمان تغییر عقیده داد و به این نتیجه رسید که این بخش خارجی میتواند با عنوان «روانشناسی اکولوژیک» مطرح شود. لوین و بسیاری از شاگردان وی مانند «روژه بارکر»[9] و «هربرت رایت»[10] به پیشرفت رشته روانشناسی محیط، کمکهای شایانی کرده اند. البته در مآخذ آلمانی زبان، «هلپاخ»[11] (1902) نخستین پایهگذار روانشناسی محیط نامیده میشود.
رشته روانشناسی معماری، از روانشناسی محیط نوپاتر است. آغاز این رشته، معمولاً سالهای 1961 تا1966 ـ که اولین کنفرانسهای روانشناسی معماری در آمریکا برگزار شد ـ عنوان میشود (مرتضوی، 1380).
یکی از اولین منابعی را که به کاربرد رنگ در معماری توجه کرده، «ویترویوس»[12] نوشته است. وی در اثر خود به بررسی رنگهای طبیعی و مصنوعی و مکانهایی که می توان این رنگها را به دست آورد، می پردازد. به طور مثال، 2 فصل از کتاب وی به بررسی رنگ ارغوانی به دست آمده از صدفهای دریایی و جایگزینهای احتمالی آن می پردازد (Caivano, 2005).
«آلبرتی»[13] در سال 1435 رویکردی متفاوت به رنگ دارد. وی در کتاب خود به اثرهای رنگ در درمان می پردازد. رویکرد وی به مسئله رنگ، بیشتر انتزاعی و فلسفی است و علاوه بر طبقهبندی رنگها، به ارزش عاطفی و احساسی آنها نیز اشاره میکند (Caivano, 2005).
رنگ بسته به زمینههای فرهنگی افراد، حسهای متفاوتی را در افراد ایجاد میکند که اگر این مسئله در انتخاب رنگها مورد توجه قرار نگیرد، باعث بروز پریشانی و سردرگمی میگردد. برای مثال، قرمز میتواند در ایالات متحده حس خطر، در فرانسه اشرافیگری، در مصر حس مرگ، در هند خلاقیت، در ژاپن عصبانیت ویا در چین شادی را القا کند. همچنین، رنگ سبز میتواند در ایالات متحده حس امنیت، در فرانسه جنایتکاری، در مصر حاصلخیزی، در هند کامیابی و در ژاپن حس جوانی را القا کند (Daggett, 2008). لذا توجه به زمینههای فرهنگی و اقلیمی هر ناحیه پیش از انتخاب رنگ، امری مهم و اساسی است.
رنگ میتواند محدودة توجه را از طریق اجتناب از محیط یکنواخت، بهبود بخشد. همچنین میتواند تمرکز دانشآموزان را از طریق تحریک ذهنی، افزایش دهد. در نتیجه، میزان سودمندی و دقت را افزایش میدهد. رنگ میتواند درک زمانی را تعدیل کند، رفتارهای مخرب و خشونتآمیز را کاهش دهد و حتی میتواند در میزان غیبت دانشآموزان در مدارس مؤثر باشد. دکتر «ویلارد داگت»[14] ـ رئیس مرکز بینالمللی رهبری در آموزش- و همکارانش، در مقالهای با عنوان «رنگ در محیطهای آموزشی مطلوب» رنگهایی را برای استفاده در بخشهای مختلف محیط آموزشی پیشنهاد می دهند. برای مثال، وی مرکز رسانه[15] را محیطی پر آسایش می داند و استفاده از رنگهای سبز روشن، گلی و صورتی را پیشنهاد میکند. همچنین، استفاده از رنگهای سفید، سیاه و رنگهای تیره را منع میکند. استفاده از رنگهای روشن در آزمایشگاههای رایانه مناسب شمرده شده است(Daggett, 2008)
«سیم و ویلفورث» با مطالعه روی دانشآموزان 7 تا 10 سال دریافتند که نور و رنگهای موجود در کلاس درس روی رفتار دانشآموزان تأثیر دارد و باعث تغییرات فیزیولوژیکی شدید روی آنان می شود. هنگامی که لامپ فلورسنت را با لامپهایی با طیف کامل تعویض کردند و رنگ دیوارهای مدرسه را از قرمز و سفید مایل به خاکستری به رنگ آبی مایل به ارغوانی و روشن و رنگ کفپوشها را از نارنجی به خاکستری تغییر دادند، میانگین فشار خون دانشآموزان از 120 به 100 کاهش پیدا کرد. بر اساس گزارش معلمان، پس از این تغییرها، دانشآموزان رفتار بهتری داشتند، دقتشان بیشتر شد و رفتار تهاجمی کمتری نشان دادند. هنگامی که وضعیت کلاسها به حالت اول برگردانده شد، یافتهها دوباره به سطح اولیه بازگشت (قربانی، 1383).
همچنین، نتایج پژوهش «صدیق پور» (1378) مشخص کرد رنگآمیزی کلاسها با توجه به ترجیح دانشآموزان، در پیشرفت تحصیلی آنان مؤثر بوده است. میزان این پیشرفت نسبت به گروه کنترل، حدود 80% بود که رقم قابل توجهی است. همچنین، میزان سازگاری دانشآموزان این کلاسها در مقایسه با همتایان (گروه کنترل) آنان در همان پایه و جنس بیشتر بوده است. این یافته نشان داد رنگآمیزی کلاسهایی با توجه به ترجیح دانشآموزان، میزان بر انگیختگی دانشآموزان در کلاس درس را افزایش داده و در میزان بازدهی هوشی و افزایش دقت آنها نیز مؤثر است (قربانی، 1383).
«هنراتل» تأثیرهای رنگ محیطی مدرسه ای در مونیخ را مطالعه نمود. رنگهای اصلی، با تأثیرهای مثبت تر ذهنی همراه بود. در مطالعه «هنراتل» رنگهای زرد، سبز، پرتقالی و آبی روشن بیشتر مورد علاقة دانشآموزان بود. وقتی این رنگها در رنگآمیزی کلاسها مورد استفاده قرار گرفت، نمرة بهرة هوشی دانشآموزان تا 12 نمره افزایش یافت. در حالی که در محیطهای سفید، قهوهای و سیاه، نمرههای دانشآموزان کاهش پیدا کرد(قربانی، 1383).
«اسکارگال» (1999) در مقالهای با عنوان «رنگ : تأثیرگذار بدون تردید برای کتابخانههای مدارس» رنگهایی را پیشنهاد میکند که به این شرح است. مدارس ابتدایی: سایههایی از آبی، قرمز، زرد. مدارس راهنمایی: برای کتابخانههای این مدارس که ارتباط دیداری و ذهنی بیشتری برقرار می شود، آبی، سبز، خاکستری بهترین انتخاب است(Scargall, 1999).
اگرچه مطالب زیادی درباره رنگها نوشته شده، بررسیهای صورت گرفته حاکی از آن است که تا کنون تحقیقی در خصوص رنگهای به کار رفته درکتابخانههای ایران انجام نشده است.
یافتههای پژوهش
در این تحقیق، اطلاعات هر یک از مؤلفههای رنگ دیوارها، سقفها، کفپوشها، دیوارهای روبروی در ورودی، میزها و صندلیهای مخصوص مطالعه، میزهای امانت و قفسههای 20 کتابخانه دانشگاهی شهر اصفهان بر اساس چک لیست تهیه و از طریق مشاهده مستقیم، گردآوری شده است. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از روش آمار توصیفی و با کمک نرم افزارExcel انجام شده است. تجزیه و تحلیل یافتهها با توجه به سؤالهای پژوهش، به شرح زیر است:
سؤال اول تحقیق: از چه رنگهایی برای رنگآمیزی دیوارهای کتابخانههای دانشگاهی استفاده شده و میزان تکرار استفاده از هر رنگ خاص چگونه است ؟
رنگ زمینه (مانند رنگ دیوارهای یک اتاق) رنگی است که در بزرگترین سطوح و به بیشترین میزان در یک فضا، مورد استفاده قرار گرفته است. رنگ زمینه، اغلب به عنوان پس زمینهای برای سایر رنگهای به کار رفته در اتاق، مورد استفاده قرار میگیرد و سایر رنگها مانند رنگهای آکسان یا متضاد را در خود جای میدهد («کنتراست در رنگ»، 2008).
در میان این پوششها، دیوارها به جهت وسعت حضورشان در فضا،جایگاه ویژهای داشته و میزان تأثیرگذاری آنها بر دیگر لوازم دکوراسیونی، بسیارچشمگیرتر است. گذشته از موضوع تأثیر بر روی دیگر لوازم محیط، دیوارها و رنگ انتخابشان در تغییر وسعت و نور فضا نیز بسیار مؤثر است.
در پاسخ به سؤال اول پژوهش، یافتهها نشان میدهد (نمودار1) از میان 20 کتابخانه، 10 کتابخانه (50%) از رنگ سفید، 6 کتابخانه (30%) از رنگ کرم، 2 کتابخانه (10%) از رنگ چوبی یا آجری روشن، 1 کتابخانه (5%) از رنگ سبز، و 1 کتابخانه (5%) نیز از ترکیب کرم ـ سبز برای رنگآمیزی دیوارها استفاده کرده اند.
نمودار1. فراوانی رنگهای به کار رفته در دیوارهای کتابخانههای دانشگاهی اصفهان
سؤال دوم تحقیق: از چه رنگهایی برای رنگآمیزی کف پوشهای کتابخانههای دانشگاهی استفاده شده و میزان تکرار استفاده از هر رنگ خاص چگونه است ؟
نتایج نشان میدهد (نمودار2) در 7 کتابخانه (35%) از رنگ سفید، 2 کتابخانه (10%) خاکستری، 2 کتابخانه (10%) سبز، 2 کتابخانه (10%) کرم، 1 کتابخانه (5%) صورتی، و 1 کتابخانه (5%) قهوهای برای کفپوشها استفاده شده است. همچنین، پوشش کف 5 کتابخانه (25%) نیز موزائیک بوده است که میتوان رنگ این موزائیکها را که مخلوطی از چند رنگ است، جزء رنگهای خنثی به شمار آورد.
نمودار2. فراوانی رنگهای به کار رفته در کفپوشهای کتابخانههای دانشگاهی اصفهان
سؤال سوم تحقیق: از چه رنگهایی برای رنگآمیزی سقف کتابخانههای دانشگاهی استفاده شده و میزان تکرار استفاده از هر رنگ خاص، چگونه است؟
در پاسخ به این سؤال پژوهش، یافتهها نشان میدهد (نمودار 3) 15 کتابخانه (75% کتابخانهها) از رنگ سفید برای سقفها استفاده کرده اند. از رنگ خاکستری و کرم به یک میزان یعنی هر کدام در 2 کتابخانه برای سقف استفاده شده و کمترین تکرار به ترکیب رنگ «سفید ـ سبز» مربوط بود که در یک کتابخانه به کار رفته بود.
نمودار3. فراوانی رنگهای به کار رفته در سقفها
سؤال چهارم تحقیق: از چه رنگهایی برای رنگآمیزی دیوار مقابل در ورودی کتابخانههای دانشگاهی استفاده شده و میزان تکرار استفاده از هر رنگ خاص چگونه است ؟
یکی از اولین رنگهایی که در ذهن مراجعهکننده کتابخانه اثر بسزایی میگذارد، دیوار روبروی در ورودی کتابخانه است. اولین دیواری که هنگام ورود به کتابخانه مشاهده می شود، ادراک مراجعه کننده را از کتابخانه تشکیل میدهد (Clark, 2008).
به همین منظور، در این پژوهش دیوار روبرو به عنوان یک متغیر در نظر گرفته شد. رنگهای روشن باعث میشوند فضا بزرگتر به نظر آید و هر چه شفافیت و درخشندگی آن بیشتر باشد، به دلیل انعکاس نور، فضا زندهتر به نظر میآید. یکی از رنگهای مناسب کتابخانه، استخوانی روشن است، که علاوه بر داشتن شفافیت و روشنی، با بیشتر رنگها همنشینی دارد و ترکیب مناسبی را ایجاد میکند («شروعی برای طراحی»، 2008). در 8 کتابخانه مورد بررسی، قفسههای کتاب پوشاننده دیوار روبرو بود که میتوان همانگونه که در ذیل بررسی رنگ دیوارها ذکر شد، رنگ چوبی را قهوه ای باز در نظر گرفت. از دو رنگ کرم و سفید نیز به یک میزان، یعنی در 4 کتابخانه، استفاده شده بود. دو رنگ سبز و قهوهای نیز به یک میزان (هر کدام در یک کتابخانه) به کار رفته بود. اما نکته قابل بحث این است که در 2 کتابخانه به جای دیوار روبرو، پنجره به کار رفته بود. استفاده از پنجره در مقابل در ورودی، باعث میشود فضای کتابخانه بزرگ به نظر میرسد.
نمودار4. فراوانی رنگهای به کار رفته در دیوارهای مقابل در کتابخانههای دانشگاهی اصفهان
جدول1. توزیع فراوانی رنگهای به کار رفته در فضای کتابخانههای دانشگاهی اصفهان
رنگ |
سفید |
خاکستری |
سبز |
صورتی |
قهوهای |
کرم |
پنجره |
موزائیک قدیمی |
سفید- سبز |
کرم – سبز |
آجری/ چوبی |
رنگ فضا |
10 |
0 |
1 |
0 |
0 |
6 |
0 |
0 |
0 |
1 |
2 |
کفپوش |
7 |
2 |
2 |
1 |
1 |
2 |
0 |
5 |
0 |
0 |
0 |
سقف |
15 |
2 |
0 |
0 |
0 |
2 |
0 |
0 |
1 |
0 |
0 |
دیوار مقابل |
4 |
0 |
1 |
0 |
1 |
4 |
2 |
0 |
0 |
0 |
8 |
سؤال پنجم تحقیق: چه رنگهایی در رنگآمیزی صندلیهای مخصوص مطالعه، میزهای مطالعه، میز امانت و قفسههای کتابخانههای دانشگاهی به کار رفته و میزان تکرار استفاده از هر رنگ خاص، چگونه است ؟
الف) صندلیهای مخصوص مطالعه
یافتههای جدول 2 نشان میدهد در 12 کتابخانه (60% جامعه پژوهش) از رنگ چوبی یا آجری روشن در رنگ صندلیهای کتابخانهها استفاده شده است. از رنگهای سیاه، خاکستری، و قهوه ای هرکدام در 2 کتابخانه (10% ) به کار رفته است. رنگهای سبز و بنفش نیز هر کدام در یک کتابخانه به یک میزان ( یعنی 5%) در جامعه پژوهشی تکرار شده اند .
ب) میزهای مطالعه
یافتههای جدول 2 نشان میدهد در هر 20 کتابخانه (100% )جامعه پژوهش، از رنگ چوبی یا آجری روشن برای میزهای مطالعه استفاده شده است.
ج) میزهای امانت
یافتههای جدول 2 نشان میدهد در هر 20 کتابخانه(100% جامعه پژوهش) از رنگ چوبی یا آجری روشن برای میزهای امانت استفاده شده است.
د) قفسههای کتابخانه
بر اساس یافتههای جدول 2، در 19 کتابخانه (95% جامعه پژوهش) از رنگ چوبی یا آجری روشن برای قفسههای کتابخانه استفاده شده است و تنها 1 کتابخانه (5% ) از رنگ قهوه ای برای میز امانت کتابخانه استفاده کرده است.
جدول2. توزیع فراوانی رنگهای به کار رفته در تجهیزات کتابخانههای دانشگاهی اصفهان
رنگ |
سیاه |
خاکستری |
سبز |
بنفش |
قهوه ای |
آجری/ چوبی |
صندلی |
2 |
2 |
1 |
1 |
2 |
12 |
میز مطالعه |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
20 |
میز امانت |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
20 |
قفسهها |
0 |
0 |
0 |
0 |
1 |
19 |
بحث و نتیجهگیری
آنچه در تحلیل نتایج این پژوهش نقش مهمی را ایفا میکند، توجه به ترکیب رنگهاست. ترکیب در رنگ یعنی کنار هم قرار دادن دو رنگ یا بیشتر به نحوی که حالت و مفهوم معیّن و مشخصی را بیان کند. ترکیب، شکل یا طرح جمعی آنها، وسعت و روابط کنتراستی آنها، همگی عواملی هستند که در ایجاد مفهوم و بیان حالت، از عوامل تعیین کننده به شمار میروند (ایتن، 2537).
هماهنگی در رنگ مثل هماهنگی در نتهای موسیقی است و در ایجاد هارمونی مناسب و چشم نواز به مانند قطعه موسیقی برخوردار است.
برای رسیدن به هدفهایی همچون کارکرد مناسب، زیبایی بصری،هارمونی فضایی، و تأثیر محیطی و روانی مؤثر و مثبت در طراحی داخلی، مستلزم استفاده هماهنگ، منسجم، معنادار و زیبا از عناصر طراحی هستیم. در یک طرح مطلوب، همه عناصر و اجزا نسبت به تأثیرهای کیفی و معنایی که به فضا اعمال میکنند، در ارتباطی تنگاتنگ با هم قرار دارند. بر این اساس، موفقیت هر طرح به چگونگی ترکیب عناصر و الگوهای سهبعدی فضا بستگی کامل دارد. رنگها نیز مثل انسانها، از جهات مختلف با یکدیگر مرتبط اند و سلیقهها و صفات مشترکی دارند و یا برعکس، ناهمگون و متضاد یکدیگرند. شاید تصور شود نارنجی و سرخ متضاد هم هستند، در حالی که در دایره رنگ کنار هم قرار میگیرند و هماهنگی دارند.
بررسی تأثیر متقابل روانشناختی رنگها در کاربرد هنری رنگ اهمیت بسزایی دارد و استفاده متناسب از هر رنگ میتواند کاربرد ویژهای در طراحی داخلی داشته باشد. شکوه و جلوه هر رنگ در کنار رنگ دیگر، اثر واقعی خود را نشان میدهد و هر رنگ نسبت به رنگهای دیگر میزان تیرگی یا روشنیاش بهتر نمایان میشود. تغییر دادن این ترتیب طبیعی، نا هماهنگی رنگها را به دنبال دارد و استفاده از ترکیب ناسازگار، میتواند تغییرات زیادی در دکوراسیون داخلی به وجود آورد.
برحسب اینکه رنگ در سقف، دیوارها یا کف قرار داشته باشد، اثرهای خاصی در انسان به وجود می آورد که دقت در ویژگی آنها، واجد اهمیت است:
- رنگهای گرم و روشن: از بالا تحریک کننده، از دو طرف گرمابخش و در کف دارای حالت بالا رونده هستند.
- رنگهای گرم و تیره: از بالا متین، از دو طرف محدودکننده و در کف اطمینان بخش هستند.
- رنگهای سرد و روشن: از بالا آرامش بخش، از طرفین وسعت بخش و در کف نرم و لطیف میباشند.
- رنگهای سرد و تیره: از بالا تهدید کننده، از جوانب مالیخولیایی و در کف، سنگین و طاقت فرسا به نظر میآیند. (علوی،1364).
«صدر» در کتاب معماری، رنگ و انسان ترکیب رنگ سفید برای فضا و سبز برای سقف را باعث روشنی دل و زایل شدن غم و اندوه می داند (سید صدر، 1380).
به همین منظور در پژوهش حاضر رنگهای به کار رفته در جامعة پژوهش به طور تفکیکی برای سقف، کف، دیوارها، ورودی و تجهیزات کتابخانههای دانشگاهی، بررسی شده است.
درخصوص رنگ دیوارهای کتابخانههای دانشگاهی شهر اصفهان، بیشترین رنگ استفاده شده در دیوارها، سفید است. روانشناسان معتقدند رنگ سفید نماد خلوص، بیگناهی، پاکی، آرامش، صلح و دوستی است. رنگ سفید القاکنندة آرامش، صفا و آسایش است. سفید به همراه خلوصش، یکی از کاربردیترین رنگها در طراحی دکوراسیونی یک فضاست، زیرا با همه رنگها قابل ترکیب است.
به کارگیری رنگ سفید در فضای داخلی کتابخانه بخصوص برای پوششهای اصلی، آن مکان را روشنتر و بزرگتر جلوه میدهد. بنابراین، استفاده از این رنگ برای فضاهای کوچک و کم نور کتابخانه، ایدهآل است. سفید خالص هنگامی که با نور طبیعی نور پردازی میشود، یک رنگ گرم را ایجاد میکند، ولی در زیر نورهای مصنوعی، سرد به نظر میرسد. در نتیجه، با اضافه کردن نورهای زرد، قرمز و قهوهای در کنار نور مصنوعی مانند فلورسنت و یا افزودن لوازمی به یک و یا چند رنگ یاد شده، در محیط کتابخانه تغییر ایجاد میکند. این رنگها از کیفیت سفید نمیکاهند، بلکه آن را گرمتر میکنند. رنگ سفید برای فضاهایی با عناصر معماری قدیمی و یا جهت ایجاد هماهنگی بین سبکهای کاملاً مجزای معماری، بسیار ایدهآل است. برای حفظ آرامش فضایی با سطوح سفید، میتوان از لوازمی با رنگهای خنثی و بافتهای طبیعی مانند چوب استفاده نمود و برای ایجاد تضادهای ظریف و زیبا، تعدادی رنگهای دراماتیک نیز به این ترکیب افزود («تأثیرات حاصل از رنگ»، 2009).
دومین رنگ به کار رفته در دیوارها از لحاظ فراوانی، رنگ سبز است. سبز رنگ سردی است که نماد طبیعت است. این رنگ نشانگر آرامش، خوشبختی، سلامتی، شفابخشی، پشتکار، استقامت، غرور، بلندپروازی، جوانی، قدرت، طبیعت، رشد و بالندگی است. پژوهشگران دریافتهاند که رنگ سبز باعث افزایش قابلیت خواندن میشود. برخی از دانشآموزان و دانشجویان با قراردادن یک برگه شفاف سبز رنگ بر روی صفحه کتاب، میتوانند مطالب را با سرعت بیشتری از حدّ معمول بخوانند و درک کنند. رنگ سبز، از دیر باز نماد باروری بوده و در قرن پانزدهم برای لباس عروسی به کار میرفته است. از رنگ سبز در دکوراسیون به دلیل اثر آرام بخشی آن استفاده میشود. این رنگ باعث کاهش استرس میشود. کسانی که در فضای کاری سبز رنگ کار میکنند، کمتر دچار دردهای دستگاه گوارش میشوند(«رنگهای حس درونی دکوراسیون»، 2009).
کرم، یکی از رنگهای خنثی به شمار میآید. رنگهای خنثی، رنگهایی هستند که از میزان زیادی سفید برخوردار بوده ولی به هیچ یک از رنگهای اولیه و ثانویه متمایل نیستند. با این تعریف، رنگهای کم مایه مانند صورتی کم رنگ یا آبی آسمانی، جزء رنگهای خنثی به شمار نمیروند؛ ولی رنگ کرم یکی از رنگهای خنثی به شمار میآید. همین مسئله در مورد خاکستری روشن که از مشکی نشأت گرفته است، نیز صدق میکند. رنگهای خنثی در دنیای دکوراسیون اهمیت بسیاری داشته و کاربردی هستند. خنثی بودن آنها به این معناست که میتوانند به راحتی در کنار هر رنگ دیگری بدون احتمال وجود از دست رفتن زیباییهای هر یک، ترکیبی مناسب در فضا ایجاد کنند. با توجه به آنکه این رنگها نیز آرامبخش و ملایم هستند با پوشش دیوار کتابخانه به یکی از آنها، میتوان پس زمینه خوبی برای نصب تابلو، نوارهای چاپی و کاغذی، پردهها و به طور کلی دیوارکوبها، فراهم آورد. اگر فضا به قدری از لوازم دکوراسیونی پر شده باشد که احساس آرامش را از بین ببرد، یکی از راههای ایجاد تعادل در محیط کتابخانه با حفظ همان وسایل، رنگآمیزی سطوح اصلی یا تعویض پوششهای ثانویه مانند رومیزی، پرده و ... به یکی از رنگهای خنثی است. از این خاصیت رنگهای خنثی برای رفع عیوب معماری و شکستگیها و فرورفتگیها می توان بهره زیادی کسب کرد («تأثیرات حاصل از رنگها»، 2009). به عنوان مثال، با رنگآمیزی بخشی از فضای کتابخانه که دارای مشکل ساختاری است و کتابدار نمیخواهد بلافاصله مورد توجه بیننده قرار بگیرد، میتوان با استفاده از یکی از رنگهای خنثی آن را در نظر اول پوشاند.
در خصوص رنگ کفپوشهای کتابخانههای دانشگاهی شهر اصفهان، بیشترین رنگهای استفاده شده در کفپوشها به ترتیب سفید، خاکستری، سبز، کرم، صورتی، و قهوهای است. البته، کف 5 کتابخانه نیز به صورت موزائیک است که میتوان رنگ این موزائیکها را که مخلوطی از چند رنگ است، جزء رنگهای خنثی به شمار آورد. در خصوص، روانشناسی رنگهای سفید، سبز و کرم و همچنین تأثیر آنها در دکوراسیون کتابخانه، پیشتر صحبت شد. در این قسمت، صرفاً روانشناسی رنگهای خاکستری، صورتی و قهوهای و تأثیر آنها در محیط کتابخانهها، بحث میشود.
در 10% کتابخانهها از رنگ خاکستری برای پوشش کف استفاده شده است. خاکستری جزء رنگهای خنثی به شمار میرود و هیچ معنای خاصی ندارد. یک رنگ لال، ساکن و مرده است؛ اما همین رنگ ساکن و بدون شخصیت به محض اینکه در کنار رنگ آبی یا قرمز قرار میگیرد، جنب و جوش ایجاد میکند و باعث ایجاد یک سلسله هیجانات می شود. گاهی اوقات رنگ خاکستری را به عنوان یک رنگ مکمل به کار میبرند. خاکستری به طرز زیبایی در ترکیب با سفید و دیگر رنگهای خنثی نمود مییابد. به عبارت دیگر، از دید روانشناسانه، این رنگ، یک رنگ بسیار خوب برای زمینه است و به طرز دقیقی میتواند آهنگ توازن با دیگر رنگها را بنوازد («آهنگ توازن با رنگ»، 1387).
با وجود این، این رنگ میتواند محیط کتابخانه را فعال کند و حساسیت فوقالعادهای نسبت به اختلافهای رنگ مایهها به وجود آورد، به طوری که با وجود رنگهای خاکستری، اختلافهای بین رنگها واضح تر تشخیص داده میشود.
کفپوش یک کتابخانه دانشگاهی نیز به رنگ صورتی است. این رنگ در واقع همان رنگ قرمز کم رنگ است و معمولاً نشانگر عشق است. رنگ صورتی اثر آرامبخشی دارد. در ورزشگاهها معمولاً رختکن تیم حریف را به رنگ صورتی نقاشی میکنند تا بازیکنان آنها کم انرژی و منفعل شوند. با وجودی که اثر آرام بخشی رنگ صورتی مشخص شده است، پژوهشگران دریافتهاند که این اثر تنها در خلال مواجهه اولیه به وجود میآید. برای مثال، هنگامی که از این رنگ در زندانها استفاده شد، زندانیان پس از عادت کردن به آن، حتی نا آرام تر از قبل شدند («رنگهای حس درونی»، 2009).
در خصوص رنگ سقف کتابخانههای دانشگاهی شهر اصفهان، نتایج نشان میدهد از سه رنگ سفید، خاکستری و کرم استفاده شده است. سقف سه چهارم کتابخانههای مورد بررسی سفید است و تنها در یک کتابخانه از رنگ ترکیبی سفید ـ سبز استفاده شده است. از این رو، با توجه به اینکه سفید، از نظر روانشناسی، نماد خلوص، بیگناهی، پاکی، آرامش و صلح است و فضا را روشنتر و بزرگتر نشان میدهد، استفاده از آن در کنار نور طبیعی و یا نور مصنوعی مانند فلورسنت برای سقف کتابخانههای دانشگاهی توصیه میشود.
در خصوص رنگ دیوار مقابل در ورودی کتابخانههای دانشگاهی،بیشترین رنگهای استفاده شده به ترتیب رنگ چوبی (قهوه ای باز)، سفید، کرم ، سبز و قهوهای است. در 2 کتابخانه، به جای دیوار روبرو، پنجره به کار رفته بود که این کار باعث بزرگ به نظر رسیدن فضای کتابخانه میشود.
با توجه به بیان ویژگیهای روانشناسی سایر رنگها، در خصوص رنگ چوبی و قهوهای میتوان گفت، گونههای مختلف چوب دارای رنگهای متفاوت است. به طور کلی، رنگ چوب یکی از خصوصیات بارز در اکثر گونههای چوبی است. چوب در برابر روشنایی بخشی از طیفهای مرئی، نور طبیعی را به خود جذب میکند و بقیه را منعکس میسازد. این نور منعکس شده روی حس بینایی اثر میگذارد و رنگ چوب مشخص میگردد. اگر رنگ چوبی و آجری روشن را نزدیک به رنگ قهوه ای روشن در نظر بگیریم، روانشناسی آن اینگونه بیان میشود: رنگ قهوهای، رنگی طبیعی است که برانگیزاننده حس قدرت و اطمینانپذیری است. این رنگ قهوهای همچنین میتواند حس غم و انزوا را به وجود آورد و همچنین حس گرما، محبت، آسایش و امنیت را به ذهن میآورد. رنگ قهوهای معمولاً بیانگر طبیعی بودن، زمینی بودن و متفاوت بودن است اما گاهی میتواند نشانگر پیچیدگی نیز باشد («رنگهای حس درونی دکوراسیون» 2009).
با استناد به جدول 2، در خصوص رنگ تجهیزات کتابخانههای دانشگاهی،میتوان گفت به جز رنگ قفسههای یک کتابخانه که قهوهای است، رنگ میزهای مطالعه، میزهای امانت و قفسههای منابع تمام کتابخانههای دانشگاهی مورد پژوهش آجری (چوبی) است. همچنین، با وجود صندلیهای با رنگهای سیاه، خاکستری، قهوهای، سبز و بنفش در محیط کتابخانههای دانشگاهی، نتایج نشان میدهد بیشترین فراوانی به رنگ آجری (چوبی) اختصاص دارد. لذا، چنین استنباط می شود که در هنگام تهیه تجهیزات کتابخانهها، انتخاب رنگ مد نظر نبوده و چوب به خاطر کیفیت و دوام و توجه به مسائل زیباشناختی آن، انتخاب شده است.
روانشناسی سایر رنگها با تأکید بر محیط کتابخانه ای بیشتر اشاره و تحلیل شد. در خصوص رنگ بنفش باید گفت، بنفش در روانشناسی رنگهارمزآلود، و در طیفهای پر رنگتر، مجلل و با شکوه تفسیر شده است که در طیفهای کمرنگتر و یاسی رنگ نیز آرام و معتدل جلوه میکند («چگونه بهترین الگوی رنگی»، 1386). استفاده از رنگ بنفش برای دیوارهای کتابخانه، باعث می شود فضا بسیار دنج و آرام بخش به نظر برسد («رنگهایی که کنار هم می نشیند»، 1387).
تجزیه و تحلیل رنگ فضای کتابخانههای دانشگاهی اصفهان نشان میدهد، اگر رنگ تجهیزات را جدا از رنگهای به کار رفته در فضا در نظر بگیریم، سفید بیشترین رنگ به کار رفته در کتابخانههاست و پس از آن، کرم بیشترین تکرار را داشته است که هر دو جزء رنگهای خنثی میباشند. بهترین انتخاب برای رنگ فضاهای آموزشی که در آن به تمرکز بیشتر مراجعان نیاز است، استفاده از رنگهای خنثی است («تأثیرات حاصل از رنگها در طراحی دکوراسیون»، 2009). ولی به طور کلی، رنگ چوبی در کتابخانهها بیشترین تکرار را داشته است.
پیشنهادهای پژوهش
انتخاب رنگِ مناسب برای پوشش دیوارهای کتابخانه، اولین قدم در طراحی رنگی برای دکوراسیون هر کتابخانه است؛ اما شاید یافتن رنگهای متناسب با آن برای دیگر اجزای دکوراسیون، کمی مشکلتر به نظر برسد. استفاده از چرخه رنگ[16]، روشی مطمئن برای یافتن رنگهای متناسب با رنگ مورد نظر ماست («نقش رنگ در طراحی داخلی»، 1388).
اگرچه رنگهای متنوع کسالت را کاهش و درک بینایی را افزایش میبخشد، بهتر است در محیط کتابخانهها از به کارگیری رنگهای متعدد اجتناب شود. همچنین، پیشنهاد می شود طیف رنگهای به کار گرفته شده در محیط کتابخانه، برابر و یکسان نباشد. از این رو، بهتر است میزان یکی از دیگری بیشتر باشد تا رنگ زمینة اصلی، تأثیر و غلبة خود را نشان دهد.
با توجه به اینکه رنگ آمیزی مجدد کتابخانه هزینه زیادی می طلبد، استفاده از پوسترهای بزرگ رنگی توصیه می شود. رنگ قفسهها را نیز میتوان با چسباندن پوسترهای رنگی به قسمت درونی آنها، تغییر داد. این پوسترها برای هر رده یا موضوع خاص، میتواند به رنگ خاصی در نظر گرفته شود(Clark, 2008).
سیستمهای جستجوی نزدیک درِ ورودی کتابخانهها، از جمله مکانهایی است که برای مراجعه کننده قابل توجه است. از این رو، پیشنهاد می شود در انتخاب رنگ آنها نهایت دقت به عمل آید.
رنگهای طبیعت در ما تأثیرگذارند و این آثار به گونه ای عمیق و اجتناب ناپذیر در روح و جان ما جا گرفته اند. استفاده کردن از یک رنگ مناسب میتواند همان رفتار مناسب را باعث گردد و انسان را به هدف و مقصود برساند. استفاده نامناسب از رنگ نیز باعث ناکارآمدی میگردد. با در نظر گرفتن این عوامل و با توجه به رسالت اصلی کتابخانه که ایجاد شرایطی مطلوب برای ترغیب افراد به علم آموزی در محیطی آرامش بخش است، پیشنهاد میشود:
- سالن مطالعه:از آنجا که سالن مطالعه باید محیطی ساکت و آرام، برای افزایش تمرکز افراد باشد، با توجه به این نکته که استفاده از رنگهای روشن و نور مناسب در محیطهای آموزش در افزایش فعالیتهای خاص ذهنی و هوش تأثیر دارد و باعث افزایش فعالیتهای مغزی میگردد (قربانی، 1383)، بهتر است در طراحی آن از رنگهای آبی روشن، و سبز در کنار رنگ سفید که رنگی خنثی می باشد، استفاده شود.
- بخش مرجع: بخش مرجع باید افراد را به جستجوی اطلاعات ترغیب کند. برای دستیابی به این امر، محیطی آرام لازم است. رنگ میتواند بر حس تشخیص زمان یادگیرنده اثر بگذارد. برای مثال، نورهای قرمز منجر به تشخیص بیش از اندازة زمان بر روی افراد می شود و ممکن است برای او ایجاد خستگی نماید، در صورتی که رنگهای سبز و آبی گذر زمان را کوتاهتر و خستگی کمتری ایجاد میکند (قربانی، 1383). بنابراین، استفاده از رنگهای ترغیب کننده که باعث افزایش پشتکار افراد و پیشرفت و ادامة علمآموزی میشود (همانند رنگهای سبز ، زرد، با ترکیب رنگ سفید) میتواند اثر بخش باشد.
- میز امانت: با توجه به اینکه در بخش میز امانت مراجعه کنندگان باید مدتی را برای دستیابی به منبع درخواستی خود صبر کنند و آرامش داشته باشند، بهتر است در این محیط از رنگهای آرامش بخش که رضایت خاطر و خشنودی افراد را برانگیزد (مانند رنگ آبی روشن) استفاده شود.
- بخشهای دیگر کتابخانه: با توجه به نوع سرویس دهی در هر بخش ، میتوان از رنگهایی چون کرم، سفید، آبی روشن و سبز، استفاده کرد.
به این نکته نیز باید توجه داشت که سن، فصلهای سال، سلامت جسمی و روانی افراد، فرهنگ جامعه، جنسیت، سطح سواد افراد و ... بر درک آنها از رنگها تأثیر میگذارد (روزگاری، 1385).
[1]. Interior Design.
[2] .Kurt Guldstin.
[3]. Dermo-optic vision.
[4]. Ittelson.
[5] .Egon Brunswick(1903-1955).
[9] .Roger Barker.
[10] .Herbert Wright.
[11] .Hellpach.
[12] .Vitruvius.
[14]. Daggett, Willard R.
[15]. Media Center.
1. استفاده از چرخه رنگ، روشی مطمئن برای یافتن رنگهای متناسب با رنگ مورد نظر ماست. چرخه رنگ متشکل از دوازده رنگ است که سه رنگ قرمز، زرد و آبی در آن رنگهای اولیه و رنگهای میان آنها به عنوان رنگهای ثانویه شناخته میشوند. هر رنگ در این چرخه میتواند با رنگهای کناری خود که رنگهای هم خانواده اش محسوب میشوند و همچنین رنگ مقابلش که رنگ مکمل آن است، به خوبی ترکیب شده، نتیجهای زیبا و موزون بیافریند. استفاده از رنگهای هم خانواده که در چرخه رنگ در کنار هم قرار گرفته و به اصطلاح همسایه هستند، ترکیبی ملایم و هماهنگ را ایجاد میکند که نگاه بیننده را به راحتی از یکی به دیگری رهنمون میشود. استفاده از یک رنگ با میزان کمی از رنگ مکمل آن، چنانچه به درستی و در اندازههای صحیح صورت گرفته باشد، نتیجهای درخشان و چشمگیر میآفریند و بر جذابیت مجموعه رنگی حاضر میافزاید و مانع غالب شدن کامل یک رنگ بر فضای اتاق میشود («نقش رنگ در طراحی داخلی»، 1388).