تعیین و تبیین عناصر و ساختار ارتباط در نظام کتابخانه و پیشنهاد مدل ارتباط برای آن

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکترای علوم کتابداری و اطلاع‌رسانی دانشگاه فردوسی مشهد

2 عضو هیئت علمی گروه کتابداری و اطلاع‌رسانی دانشگاه فردوسی مشهد

چکیده

کتابخانه، نظامی باز است که عناصر و ساختار فرایند ارتباط را در بخشهای مختلف و نیز در کلیّت آن می‌توان مشاهده‌کرد. بررسی کتابخانه از وجه ارتباطی، به شناخت نقاط قوّت و ضعف آن کمک کرده و به ارائه بهتر خدمات می‌انجامد. در این مقاله، بر اهمیت توجه به وجوه ارتباطی کتابخانه، تعریف ارتباطات، تعیین دامنه و شمول آن تأکید گردیده و ضمن بررسی اجمالی مدلها و نظریه‌های ارتباط، عناصر و ساختار ارتباط در کتابخانه به عنوان یک نظام باز تعیین و تشریح شده و در نهایت بر اساس این عناصر و ساختار، یک مدل ارتباط در کتابخانه پیشنهاد و چند کارکرد و فایدة آن مطرح گردیده است. 
 

کلیدواژه‌ها


مقدمه

وجه ارتباطی کتابخانه

کتابخانه از دیرباز محیطی شناخته می‌شده که به کار گردآوری، ذخیره و اشاعة اطلاعات می­پردازد. در توضیح و تفسیر کارکردهای کتابخانه، کمتر به وجه ارتباطی آن توجه شده­است؛ درحالی­که کتابخانه در حکم نظامی باز است که تمامی اجزا، عناصر و ساختارهای ارتباطی را می­توان در آن مشاهده و هر جزء از کارکردهای کتابخانه را به جزء یا اجزایی از عناصر ارتباط منتسب نمود. بررسی و تحلیل نظام کتابخانه از دید وجه ارتباطی آن، می­تواند در بهبود خدمات مختلف کتابخانه و تعیین نقاط ضعف و قوّت آنها یاری­رسان بوده و در نهایت، برنامه­ریزی بهتر و اصولی­تری را برای ارائه آنها فراهم می‌آورد. این دیدگاه در عین­حال، محدودیتهای خود کتابخانه و محدودیتهای اعمال­شده از سوی دیگر نظامهای مرتبط با کتابخانه را ـ که به ترتیب در حکم عوامل درونی و بیرونی اثرگذار بر روند ارتباطی آن عمل می­کنند ـ معین ساخته و چالشهای فراروی کتابداران برای مقابله/ انطباق با این محدودیتهای ذاتی متأثر از باز بودن نظام کتابخانه را مشخص می­سازد.

در مقالة حاضر، ضمن تعریف کلی ارتباط و ارتباطات و تعیین دامنه و شمول آن و با بررسی اجمالی مدلها و نظریه­های عمدة ارتباط، به تبیین و تشریح ارتباط و ارتباطات در نظام کتابخانه می­­پردازیم و در نهایت، کارکردهای مختلف کتابخانه را به اجزا و عناصرعمدة ارتباط منتسب کرده و بر این اساس، مدل پیشنهادی ارتباط در کتابخانه را ارائه و تفسیر می­کنیم. هدف مقاله، گشودن راهی برای تحقیقات بیشتر در شرح و بسط و نقد این مدل و دیگر مباحث مطرح در فرایند ارتباطی کتابخانه است.

 

ارتباط و ارتباطات: تعریف، دامنه و شمول

هر موجود زنده­ای، ارتباط برقرار می­کند. ارتباط حتی در موجودات غیرزنده و درون کوچکترین اجزای مواد از قبیل اتمها و مولکولها ـ به صورت جاذبه بین ­مولکولی ـ وجود دارد. ما انسانها در دنیایی از علایم و نشانه­های ارتباطی احاطه شده­ایم که در نهایت، برخی از این علایم ارتباطی برایمان قابل فهم و مفید است و به ارتباط می­انجامد. ارتباط و ارتباطات چنان همه­گیر و عادی است که اغلب حضور فراگیران را فراموش کرده و توجهی بدان نداریم. این موضوع چنان گسترده و مورد نظر حوزه­های مختلف علوم است که هر حوزه‌ای به فراخور وسعت و زمینه­های مطرح خود به تعریف و تبیین آن پرداخته­است؛ بخصوص که عصر کنونی ارتباطات و اطلاعات را نمی­توان بدون ارتباطات، بویژه از جهت تأثیر فناوری بر آن، تصورکرد. با وجود این، فرایند کلی ارتباط کم و بیش مشابه بوده، بررسی و مطالعة آن در قالبی کلی و بدون در نظر داشتن یک نظام و یا فناوری خاص میسر است .(Lafrance,1990:1) همین امر، امکان تعریف کلی و مستقل این فرایند و تعیین اجزا و عناصر آن را به دست می­دهد. به سبب همین تنوع و گستردگی، تمامی تعاریف و مفاهیم مطرح­شده در این مقاله کلی و مقدماتی است و به منظور درک و تبیین موضوع ارتباط در حوزة کتابداری و اطلاع­رسانی مطرح­ شده­­اند. علاقه‌مندان را به پیگیری مباحث جزئی و گسترده این مبحث در منابع مختلف توصیه می­کنیم.

برای ارائه تعریفی از ارتباط، این روند پویا، سیّال و جاری در زمان را باید ایستا فرض­کرده و تنها لحظه­ای از آن را طی زمان تصور نماییم؛ چنانکه سطلی از آب را از رودخانه­ای پرشتاب و خروشان پرکرده و در صدد مطالعه این آب به عنوان نمودی از آن رودخانه برآییم! به هرحال، در تمامی دیدگاه­‌های مرتبط با این رویکرد ناگزیریم چنین فرضی ایستا را اساس قراردهیم.

در تعریف کلی از ارتباط، می­توان تمامی کارهای لازم برای تأثیرگذاری ذهنی بر ذهن/اذهان دیگر، تبادل و یا اشتراک اطلاعات، سعی در تفاهم معانی مشترک و فهم متقابل معانی مورد نظر فرستندة پیام (ارتباط گیرنده) را نوعی ارتباط دانست[1] (Conroy & Jones,1986:7). درعین­حال، ماهیت ارتباط غیرقطعی است؛ زیرا هم تحت تأثیر خشه (نویز) در تمامی مراحل خود و عواملی مثل عدم امکان انتقال کامل معناست ـ بدان جهت که در ذهن افراد وجود دارد ـ و هم به جهت تأثیرپذیری‌اش از تصمیم و پیش­داشته­های ذهنی ارتباط گیرندگان، پیش­بینی­ناپذیر است (Ziemer,2002:1). با وجود این، ارتباط یک اصل تغییرناپذیر دارد: هدف ارتباط، انتقال اطلاعات (در قالب پیام) از منبع یا فرستنده برای ارسال آن به مقصد یا گیرنده است؛ به نحوی که اطلاعات در این روند، از خشه تأثیرپذیری جدی نداشته باشد (Lafrance,1990:2).

از آنجا که مطالب و مباحث گفته شده بیشتر بر ارتباطهای انسانی تأکید دارند و ارتباطات علاوه بر این، دارای تقسیم­بندیهای دیگری چون ارتباط انسان با ماشین، انسان با حیوان و ... هم هست، ناگریزیم به ارائه تعریفی جامع­ بپردازیم، به طوری که در نظام کتابخانه هم قابل پذیرش باشد. «محسنیان­راد» در ارتباط­شناسی (1369) مطابق با دیدگاه محققان مختلف این حوزه به تجزیه و تحلیل و جمع­بندی تعاریف مختلفی از ارتباط پرداخته و تعریفی نسبتاًَ جامع از آن ارائه داده است که آن را می­پذیریم: «ارتباط عبارت است از فراگرد انتقال پیام از سوی فرستنده برای گیرنده، مشروط بر اینکه در گیرندة پیام مشابهت معنی با معنی مورد نظر فرستندة پیام ایجاد شود.»[2] (ص. 57).

 

اجزا و عناصر ارتباط

در هر نوع ارتباطی دست­کم به سه عنصر اساسی نیاز است: منبع (فرستندة پیام)[3]، مقصد (گیرندة پیام)[4] و خود پیام[5]. گذرگاه و وسیلة ذخیره و انتقال پیام را مجرا یا کانال[6] می­نامیم. منبع، پیام مورد نظر خود را برای ایجاد قابلیت انتقال آن از طریق کانال، ابتدا رمزگذاری[7] می‌کند. مقصد پیام مورد نظر را پس از عبور آن از کانالی معین دریافت، رمزگشایی[8] و تفسیر می­کند. بعید نیست که در این مرحله، پیام تحت تأثیر پیش‌‌داشته­ها، طرز تلقی، شرایط درونی و بیرونی گیرنده قرارگیرد؛ چنانکه در تمامی مراحل انتقال پیام ـ بخصوص حین گذر آن از کانال- عوامل مختلف مزاحمی تحت عنوان «خشه» یا نویز[9] وارد عمل­شده و بر پیام در حال انتقال تأثیر منفی می‌گذارند. کانال باید ظرفیت کافی و قابلیت مناسب برای ارسال پیام را داشته­باشد و پیام -که در قالب رمزها و علایم ارسال می‌شود- نیز قابل­فهم گیرندة آن باشد (Schramm,1997:51-4).

«بازخورد»[10] فرایند متوالی حاصل از «پس­فرست»[11] پیام (برگشت­دادن آن) به منبع از سوی مقصد و تفسیر این پیام از طرف منبع و ارسال حاصل این تفسیر به فرستنده در ادامة ارتباط به منظور تقویت پیام­رسانی است. در اینجا، نقش فرستنده با گیرنده عوض می­شود. منبع با کمک این پس­فرست، پیام خود را اصلاح و روند انتقال معنی به مقصد را در ادامة ارتباط آسان­تر می­نماید. البته، بازخورد می­تواند ناشی از اصلاح پیام توسط خود فرستنده هم باشد. در صورتی که بتوان ظرفیت کانال ارتباط را افزایش داد، میزان خشه را کاهش و پیام را با نظم بیشتر و پراکندگی کمتری ارائه داد، فرایند ارتباط موفق‌تر خواهد بود (Skyttneer,1998:155-8).

برای توضیح بیشتر عناصر ارتباط، مثالی آشنا در محیط کتابخانه ارائه­می­دهیم: نویسنده، ویراستار و طراح آثاری را تولید می­کنند. اینان منبع و فرستندة پیام (اطلاعات) هستند که آن را در قالب رمزها و نشانه­هایی (چون نوشتار و تصویر) رمزگذاری کرده و ارسال می­کنند. این پیامها از طریق کتاب، مقاله، تابلوهای هنری و دیگر محملهای اطلاعات، در اختیار گیرندگان بالقوه قرار می­گیرد. این محملها، وسایل ارسال رمز فرستندگان هستند که در عین حال می‌توانند وسایل دریافت رمز در گیرندگان هم باشند. پیامها باید از کانالی چون سازماندهی اطلاعات عبورکنند تا قابلیت استفاده آسان از آنها، فراهم شود. اطلاعات سازماندهی­شده از کانال خارج و از طریق وسایل دریافت رمز به گیرندگان رسیده، رمزگشایی می­شوند تا امکان دریافت پیام در قالب اصلی و پیش از رمزگذاری میسرشود. در این مرحله، کاربران ـ حتی خود کتابداران ـ گیرندگان بالقوة پیام (اطلاعات) هستند. لحاظ­کردن نظرات کاربران در روند سفارش، سازماندهی و اشاعة اطلاعات در واقع نوعی بازخورد است. اشتباه فهرستنویس در تعیین درست شناسه­های موضوعی، ممیزی کتابدار درحین سفارش منابع، ضعف نگارشی نویسنده در حین تألیف کتاب، ناتوانی موتورهای جستجو در بازیابی هوشمند اطلاعات و ...  نمونه­هایی از خشه­اند.

 

نگاهی به مدلها و نظریه­های ارتباط

در یک دید کلی، مدل عبارت است از نمایش نظامدار یک شیء، رویداد و یا پدیده در شکلی آرمانی و انتزاعی که امکان تمرکز بر روی اجزای آن شیء و یا پدیده و مطالعة تفصیلی آن را فراهم می­سازد. مدلهای ارتباط به تبیین رفتار ارتباطی و بازنمون تعامل اجزا و عناصر آن می­پردازند؛ با وجود این، مدلهای ارتباط هم مثل دیگر مدلها ایستا بوده و فرایندی پویا را در قالبی ایستا و به صورت لحظه­ای در زمان نمایش می­دهند. مدلها هر چند ساده بوده و امکان بررسی و یافتن واقعیات جدید را می­دهند، اما سادگی بیش از حد آنها هم معادل با لحاظ­نکردن برخی اجزا و کم­شدن دقت و شمول مدلهاست. برای تمرکز بر اجزا و عناصر ارتباط و تعیین روابط آنها، مجبوریم به ساخت چنین مدل/مدلهایی محدود از آن بپردازیم.

برای فراگرد ارتباط مدلهای مختلفی پیشنهاد شده­است که هر کدام از منظری بر این پدیده نگریسته و سعی در تبیین و تشریح آن از دیدگاه خاصی داشته­است. این مدلها را می‌توان در چندین گروه کلی جای داد که عبارتند از: مدلهای کلاسیک، مدلهای خطی، مدلهای غیرخطی، مدلهای چندبعدی و مدلهای پیشنهادی جدید. در اینجا صرفاً به کلیّت این گروه‌ها خلاصه­وار و در حد نیاز اشاره می­شود. علاقه‌مندان به جزئیات بیشتر را به مقاله اینترنتی برگرفته از «دیوید مورتنسن» ارجاع می­دهیم (Mortensen,1972).

مدلهای کلاسیک، کارکرد ارتباط اقناعی می­دانند که هدف آن نفوذ به ذهن گیرنده پیام و ترغیب اوست و بر ارتباطات فردی تأکید دارند. مهمترین این مدلها، مدل‌وارة ارسطوست. در مدلهای خطی، فراگرد ارتباط یک­سویه و بظاهر در اختیار فرستندة پیام است. از جمله این مدلها مدل معروف «شانون و ویور»[12] است که بیشتر به وجوه فنی ارتباط و کارکرد ریاضی آن اشاره ­دارد و به مواردی چون افزونگی یا حشو[13]،خشه و آنتروپی[14] (بی­نظمی) قایل است. مدلهای غیرخطی هم بر بازخورد، پیش­داشته­های افراد درگیر در روند ارتباط، خاصیت سیّالیّت و تغییر نقش در ارتباط (بخصوص ارتباط انسانی) نظر دارند. مدل سیبرنتیکی «نوربرت وینز»[15] با لحاظ­ کردن مسئلة تأثیر در ارتباط یا همان بازخورد به عنوان راهبردی مهار­کننده در این فراگرد، غیرخطی بودن ارتباط را بیش از پیش مطرح ساخت. مدلهای چند بُعدی، مسائل پیچیدة انسانی را در روند ارتباط و عوامل مختلف بیرونی و درونی مطرح در آن را پیش می‌کشند؛ مثلاً «بارنلوند»[16] در مدل خود عناصر کلامی و غیرکلامی ارتباط در انتقال پیام و کسب معنی را تبیین و اذعان می­کند که انگاره­های رفتارهای ارتباطی همیشه به یک شکل واحد تکرار نمی­شوند (محسنیان­راد، 1369: 88-197).

در بین عمده­ترین نظریه­های ارتباط، دو نظریة «نظام» (سامانه) و «اطلاعات» قابل ذکرند. در نظریة نظام، ارتباط اجزا و عناصری به هم پیوسته و درهم­تنیده دارد که هر یک  از دیگری تأثیر می­پذیرد. ارتباط عامل به­هم­پیوستگی و اشتراک مساعی افراد و اعضای یک نظام (مثلاً نظام اجتماعی و یا کتابخانه) است. در نظریة اطلاعات، «کلود شانون» و همکارانش سعی دارند اطلاعات مبادله­ شده در فرایند ارتباط را اندازه‌گیری و مباحثی همچون حشو، بی­نظمی، و خشه را مطرح می­کنندConroy & Jones,1986:9-10)). بی­نظمی، عامل عدم­ قطعیت و کم شدن اطمینان بوده و ناشی از اضافه ­بار اطلاعات، تصادفی بودن داده­ها و درکل، برابر بودن احتمال انتخاب از بین موارد مختلف است. با راهکارهایی چند، از جمله حشو می­توان بر بی‌نظمی فایق آمد و عدم قطعیت را کم کرد. حشو در واقع تکرار موارد مشابه برای کاهش اشتباهات است؛ مثل قواعد ساختاری دستور زبان که نوعی حشو است و به درک و فهم بهتر جملات متن کمک می­کند[17]. برای مثال، اگر در کتابخانه­ای هر عنوان منبع اطلاعات فقط از روی یک شماره بازیابی یافت شود، بی­نظمی در آن کتابخانه حداقل است؛ در صورتی که اگر در کتابخانه­ای فقط بدانیم منبعی وجود دارد و جای ذخیره آن را ندانیم، بی‌نظمی در آنجا حداکثر است.

 

کتابخانه در نقش یک نظام باز

نظام (سامانه) ترکیبی هدفمند از اجزا، عناصر و قسمتهای مختلف است که با همدیگر یک کل را می‌­سازند و هر کدام از این عناصر، در ساختاری معیّن قرار دارد و مسئول انجام کاری است. تغییر در هر جزئی از نظام بر کل اجزای آن اثرگذار است. همچنین، اساساً دو نوع نظام «نظام باز» و «نظام بسته»[18] وجوددارد: در نظام بسته، نظام با بیرون از خود و عناصر و اجزای بیرونی تماس و تعاملی ندارد و در انزوا به سر می­برد. برعکس، در نظام باز، ارتباط نظام با نظام یا نظامهای بیرونی و اجزا و عناصر خارج خود وجود دارد و تغییرات محیط بیرون بر آن اثرگذار است (Wikipedia,2oo6، ذیل مدخل Systems).

      کتابخانه هدف معیّن و مشخص دارد: ارائه خدمات به جامعة انسانی. کتابخانه برای حصول به این هدف بخشها و ساختارهایی متعامل دارد: بخش سفارش، امانت، فهرستنویسی، مرجع و ... که هر کدام در جایگاه خاصی از کل کتابخانه قرار دارند و با همدیگر در ارتباطند و تأثیر و تأثر آنها از همدیگر امری بدیهی است. بنابراین، کتابخانه یک «نظام» است. از طرفی، کتابخانه از نظامهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و ... بیرون از خود متأثر است. مثلا،ً رکود اقتصادی جامعه و کم­شدن درآمدهای عمومی دولت احتمالاً بر میزان بودجه و در نتیجه، تعداد منابع اطلاعاتی کتابخانه­های عمومی تأثیری منفی خواهد داشت. بنابراین، کتابخانه «نظامی باز» است: نظامی با هدف معیّن و اجزا و ساختارهایی متعامل که با محیط و نظامهای بیرون از خود داد و ستد دارد.

      در این «نظام باز کتابخانه»، تمامی عناصر، اجزا و ساختارهای حاکم بر فراگرد ارتباط را با رویکردها و دیدگاه­های مختلف می­توان مشاهده­ کرد. در یک دیدگاه می­توان هر بخش از کتابخانه را یک نظام باز مستقل دانست که با دیگر بخشهای آن کتابخانه در ارتباط است. در دیدگاهی دیگر، کل کتابخانه را می­توان نظامی دانست که در فرایند ارتباط دخیل است و هر بخش آن حکم زیرنظام یا نظام فرعی را دارد. حتی کتابخانه را می­توان زیرنظامی از نظام بزرگ اجتماع دانست. از آنجا که تلقی کل کتابخانه به صورت یک نظام جامع بوده و بر اساس آن می­توان تمامی بخشها (زیرنظامهای) کتابخانه را بدون پراکندگی مورد بررسی قرارداد، در تمامی بحثهای پیش­رو، فرضهای زیر را اساس قرار می­دهیم:

الف) کتابخانه یک نظام است

ب) کتابخانه یک نظام باز است

ج) در کل نظام کتابخانه، فراگرد ارتباط با تمامی اجزا، عناصر و ساختارهای خود حاکم است.

 

تبیین عناصر و ساختارهای فرایند ارتباط در کتابخانه

آنچه کتابخانه در پی انتقال و اشاعة آن است، «اطلاعات« می­باشد. اطلاعات در تمامی اشکال و محملهای سنتی و جدید، همان پیام را تشکیل می­دهد. فرستندگان این پیام در کتابخانه بسیار متنوعند و از درون و بیرون نظام کتابخانه به ارسال پیام می‌پردازند و یا در شکل­دهی به آن نقش دارند. گیرندگان این پیام هم همین تنوع را دارند. کتابخانه به عنوان یک نظام باز ارتباطی، ساختار و اجزای مختلفی دارد که در تعامل با همدیگر بوده و در پی تحقق بخشیدن به هدف کتابخانه ـ خدمت­رسانی به کاربران ـ هستند. این اجزا و عناصر ارتباطی، متأثر از بازخورد، افزونگی و بی­نظمی اطلاعات بوده و همواره در معرض خشه‌های مختلف تحمیل شده از درون و بیرون نظام کتابخانه­اند. بهتر است به جزئیات بپردازیم و اساس ساخت مدل پیشنهادی خود را پی­ریزی کنیم.

      پیام، مجموعه علایمی برخاسته از ذهن آدمی و راهنمایی برای کسب معنی و مصداق آن است. معنی در ذهن بوده و قابل انتقال نیست و پیام در واقع تفهیم معنی می­کند. کارکرد اطلاعات در کتابخانه همانند کارکرد پیام در ارتباط است و در این مورد به جای پیام، از اطلاعات می­توان استفاده­کرد. فرستندگان پیام در کتابخانه بیشتر افراد انسانی و مؤسسات فرهنگی (چون نویسندگان، ویراستاران، مصوران، ناشران، کارگزاران، بنگاه­های اطلاع­رسانی، دیگرکتابخانه­ها و حتی کتابداران) هستند. این فرستندگان هر کدام ظرفیتهای معنایی (میزان اطلاعات) مختلفی دارند و معنا را با رمزها، نشانه­ها و روشهای مختلفی در قالب پیام ریخته و سعی در ارائه و انتقال آن دارند. ضمناً توانایی ارتباطی (توان تفهیم معانی) آنان متفاوت از هم می­باشد. این فرستندگان، اطلاعات را برحسب همین عوامل و محدودیتهای آنها ایجاد، رمزگذاری و ارسال می­کنند؛ مثلاً نویسندة یک اثر به عنوان یک فرد انسانی تجارب و پیشداشته­هایی منحصر به فرد دارد و ظرفیت معنایی و توانایی ارتباطی وی در ارائه پیام مورد نظرش، با دیگران فرق دارد. این نویسنده در حین خلق اثر، از عوامل مختلفی متأثر است و این عوامل در مجموع بر کیفیت اثر او تأثیرهای مثبت و منفی داشته‌اند. ضعف گنجینه واژگانی نویسنده، پریشان حواسی وی و محدودیت احتمالی زمان و ... بر ارسال پیام او در قالب نوشته تأثیر منفی دارد و در حکم خشه عمل می­کند. همین‌طور، نقد و نظر دوستان نویسنده و ویراستار اثر وی قبل از انتشار آن، احتمالاً به تجدیدنظر در ارائه این اثر منجرشده­است که مصادیقی از بازخورد هستند. چنین تبدیل و تبدّل مختلف‌الوجوه را در کار ناشران، ویراستاران، بنگاه­های نشر، کارگزاران و دیگر فرستندگان اطلاعات هم می­توان مشاهده کرد. وانگهی، کتابداران بخش سفارش و مجموعه­سازی هم به خاطر محدودیتهای مختلف در گزینش پیام و قالب ارائه آن، فقط برخی از پیامها را برای ارسال برمی­گزینند و آنان هم از مسائلی چون خشه، بازخورد و ... متأثرند. مثلاً ممیزی سوگیرانه کتابدار را می­توان نوعی خشه دانست. گزینشگران پیام را دروازه‌بانان اطلاعات[19] باید بنامیم؛ زیرا در تعیین نوع و مقدار پیامهای قابل ارسال نقش بسزایی دارند.

      در کتابخانه، فرستندگان پیام خود را به صورت نوشتار، گفتار و تصویر رمزگذاری کرده و با محملهایی چون کتاب، مقاله، نرم­افزار رایانه­ای و ... ارسال می­دارند. موارد اخیر وسایل ارسال رمز هستند. وسایل ارسال رمز در کتابخانه، با رشد و توسعة فناوری گسترش و تنوع یافته­است و طیف وسیعی از کتاب گرفته تا پایگاه‌های اطلاعات، تمام­متن را شامل می­شود. در مرحلة رمزگذاری و ارسال رمز هم عوامل مزاحم در ایجاد خشه و عوامل اصلاح پیام در ایجاد بازخورد دخیلند؛ مثلاً نبود امکان تکثیر تک­مقاله­ها در کتابخانه، امانت­ندادن منابع پیش از تعدادی مشخص، وجود اغلاط چاپی در کتاب، خرابی رایانه و ... از موارد خشه در رمزگذاری و ارسال رمزند. ویرایش کتاب و تصحیح اغلاط چاپی آن، خرید منابع معین در کتابخانه به سبب درخواست زیاد آنها و ایجاد امکان اتصال به منابع تمام­متن با رشد فناوری اطلاعات برای رفع نیازهای روزافزون کاربران، از مصادیق بازخورد در این مرحله­اند.

      پیام یا اطلاعات در قالب رمزگان و نشانه­ها ارسال و دریافت می­گردد؛ مثلاً زبان مجموعه‌ای از نشانه­های بیانگر پیام است. پیام یا اطلاعات از بدو پیدایش تا زمان رسیدن به مقصد، تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار می­گیرند. به جرأت می­توان گفت از بین تمامی عناصر و اجزای ارتباط، «پیام» در عین اهمیت، بیش از همة عناصر ارتباط در معرض تهدید و دستکاری است. برای مثال، فقر گنجینة واژگان نویسنده به عنوان مبدأ ارسال پیام، اشتباه چاپ­کننده به عنوان رمزگذار در تصحیح و چیدن حروف، اشتباه ناشر در صفحه‌گذاری متون به عنوان وسایل ارسال رمز، تعصب بیش از حد کتابدار به عنوان دروازه­بان اطلاعات در گزینش منابع مورد نیاز، نقص در سازماندهی (از جمله رده­بندی و فهرستنویسی) به عنوان کانال ارسال اطلاعات، ضعف یا نبود سواد اطلاعاتی در کاربر به عنوان رمزگشا و گیرندة اطلاعات و ... همگی بر پیام ارسال شده تأثیر دارد و در حکم خشه باعث اختلال و تغییر در پیام­رسانی می­شوند. بحث بیشتر در مورد تأثیر کانال ارتباطی کتابخانه ـ سازماندهی اطلاعات ـ بر روند ارسال پیام را در ادامه پی می­گیریم.

قبل از پرداختن به مسألة کانال (وسیله ارسال پیام) در کتابخانه، جا دارد تأکید کنیم در نظریه­ها و مدلهای ارتباط، کانال با معانی مختلفی به کار رفته و محققان در مورد دامنه و شمول آن آرای متفاوتی داشته­اند (محسنیان­راد، 1369: 339). کانال گذرگاه و راهروی عبور پیام است تا برای دریافت توسط گیرنده آماده گردد. وسیلة ارسال رمز، پیام رمزگذاری­شده را در اختیار کانال می­گذارد (Haber,1974:5). با دقت در کارکردهای کتابخانه، می­توانیم سازماندهی اطلاعات و رویکردهای مختلف آن را کانال پیام در کتابخانه بدانیم. اطلاعات از کانال سازماندهی اطلاعات رد و سپس اشاعه و بازیابی می‌شود. سازماندهی اطلاعات باعث دسترسی آسان به اطلاعات شده و در واقع اصل دسترسی در مقابل مالکیت را تحقق می­بخشد و نیروی نهفتة اطلاعات را به نیروی جنبشی و پویا تبدیل­کرده، راه تبدیل داده­های ذخیره شده به اطلاعات مولد و دانش کاربردی را هموار می­کند. در سازماندهی اطلاعات، سعی می‌شود به کمک رمزگانی معیّن ـ مثل سرعنوانهای موضوعی، توصیفگرهای نمایه و شماره­های بازیابی ـ شناسه­هایی برای بیان محتوای منابع تعیین و به عنوان ابزارهای برای بازیابی اطلاعات درآیند. این رمزگان چه بسا از دید کاربر شفافیت لازم را ندارند و سر در آوردن از آنها سخت بوده و با اصل حداقل کوشش[20] همخوانی ندارد. این مهم است، زیرا کاربر جزئی کلیدی در این فرایند، بوده و تأویل­کننده نظام است. میزان موفقیت این کانال در ارسال پیام، به نظر و دید استفاده­کننده، تجارب و بافت محیط وی و میزان فهم او از نشانه­های مورد استفاده در سازماندهی ـ بخصوص رده‌بندی ـ بستگی دارد. وانگهی، هر کاربری توانایی ارتباط و فهم مختلفی دارد و آستانة حداقل تلاش وی متفاوت است. از دیگر سو، با اینکه نقاط دسترسی به منابع محدود است، افزایش نقاط دستیابی به منابع و محتوای آنها هم می­تواند با افزایش تعداد انتخابها باعث بی­نظمی در ارائه اطلاعات شده و دستیابی به آن را پیچیده­تر و کار کتابخانه را سخت­تر کند. مسألة دیگر در این رابطه، ظرفیت کانال ارتباطی[21] است که محدودیتی اساسی برای ارسال پیام ایجاد می­کند. کتابخانه با محدودیت بودجة لازم برای نمایه­سازی و فهرستنویسی، کمبود نیروی متخصص، داشتن ابزارهای سازماندهی محدود، نظامهای رده‌بندی غیرجامع و ناروزآمد و ... روبه­روست و این محدویتها ظرفیت کانال ارسال اطلاعات را محدود می­کند؛ هر چند با ایجاد راهکارهایی همچون تدوین فهرستگان، طراحی اوپک و خرید پایگاه‌های اطلاعات کنسرسیومی، تدوین گسترشها و تجدیدنظرهای رده­بندی و ... می­توان این ظرفیت را تا حدی افزایش داد. با این حال، سازماندهی اطلاعات ذاتاً به عنوان کانال ارتباطی محدودیت دارد و عوامل مزاحم خواسته و ناخواسته در این بخش هم دخیلند. مثلاً، طرحهای رده­بندی روزآمد نیستند و بنابراین، حوزه­های جدید و مباحث بین­رشته­ای را تحت پوشش قرار نمی­دهند، یا سرعنوانهای موضوعی و توصیفگرهای نمایه­سازی در روند تدوین و استفاده مشکلاتی دارند و نقش عناصر انسانی در تمامی روندهای سازماندهی، احتمال اشتباه در مراحل مختلف آن را افزایش و نظم­گروی را کاهش می­دهد. بحث بیشتر در مورد این عوامل، به تحقیقاتی دیگر نیاز دارد و مقاله­هایی جداگانه می­طلبد.

حال، پیام پس از عبور از کانال باید به وسیلة دریافت رمز برسد تا رمزخوانی آن میسر شود. در کتابخانه، همان وسایل ارسال رمز فرستندگان، وسایل دریافت رمز توسط گیرندگان هستند. این رمزها را کاربران، کتابداران و مشتریان نظام کتابخانه رمزگشایی می­کنند تا پیام به شکل اولیه و قبل از رمزگذاری در بیاید و معنی مورد نظر را در ذهن آنان متجلی­کند. در این مرحله هم عواملی چند در کم­وکیف ارتباط دخیلند؛ مثلاً ضعف سواد اطلاعاتی کاربر، وجود اطلاعات غلط و بی­ربط و ریزش کاذب، ضعف موتورهای جستجو در بازیابی هوشمند اطلاعات و … بر توانایی رمزگشایی اثر منفی دارند. همین‌طور، در این مرحله غنی­بودن امکانات کاوش و رویّه­های تجسس، وجود منابع اطلاعاتی ردیف دوم، ارائه خدمات آگاهی‌رسانی جاری و اشاعة گزینشی اطلاعات به کمک گیرنده پیام می­آیند تا افزایش کارآیی در رمزگشایی محقق شود. از طرفی، افزایش حجم اطلاعات و اثر پدیده­هایی چون خودناشری و عدم اعتبارگذاری محتوای اطلاعات و در کل اضافه­بار اطلاعاتی[22] ناشی از اختلاف فاحش بین تولید و مصرف اطلاعات، توانایی گیرندگان را در رمزگشایی و دریافت پیام کاهش می­دهد. در کتابخانه، می­توان با اتخاذ رویکردهایی چون آموزش سواد اطلاعاتی، چاپ مستمر راهنمای استفاده از کتابخانه و منابع اطلاعات، ارائه خدمات تحویل مدارک و اشتراک بین کتابخانه­ها و ... بر این مسائل به صورت نسبی فایق آمده و توانایی بالقوة گیرندگان اطلاعات را در دسترسی به منابع و ابزارهای اطلاعاتی افزایش داد.

پیام سرانجام پس از رمزگشایی از سوی گیرنده، معنی و منظور فرستنده را ـ البته به صورت نسبی ـ در ذهن گیرنده/ گیرندگان القا می­کند. کاربران داخل و خارج از کتابخانه و خود کتابداران و در کل افراد انسانی، گیرندگان و مصرف­کنندگان اطلاعات ارسال شده با واسطة کتابخانه­اند. تفسیر، ارزیابی، برداشت و کاربرد معنیهای متجلی شده و نهفته در پیام ارسال­شده، به تجارب فردی، هدف از ارتباط و نیازهای اطلاعاتی بستگی دارد. گیرنده­ای اطلاعات را برای تألیف اثری به کار می­گیرد؛ آن دیگری برای تحقیق در زمینه‌ای تخصصی و آن یکی هم برای انجام تکلیف درسی. حتی خود کتابخانه از اطلاعات حاصل از نیازسنجی کاربران برای برنامه­ریزی و تصمیم­گیری استفاده می­کند. خود همین اطلاعات اخذشده، با تأثیرپذیری از بسیاری عوامل، به عنوان داده­های خام عمل کرده و وارد جریان دوبارة ارتباط شوند و به صورت پیام ارسال می‌گردند. برای مثال، محققی با استفاده از اطلاعات ارسال ­شده از کتابخانه، اثری را تألیف می‌کند و آن را منتشر و دوباره در فرایند ارتباط وارد می‌سازد؛ یعنی این محقق فرضی هم گیرنده است و هم فرستنده. بر این اساس، بین فرستندگان و گیرندگان اطلاعات در کتابخانه می­توان به همپوشانی و اشتراک نسبی قایل بود.

در اینجا، بجاست در مورد «بازخورد» و «خشه» در کتابخانه بیشتر بحث کنیم؛ زیرا همواره در کل ساختار ارتباطی کتابخانه نقش دارند. گیرندة پیام پس از دریافت، تفسیر و ارزیابی آن، نتیجة برداشت را می­تواند در قالب پیامی به فرستنده ارسال دارد که این همان «پس­فرست» است. فرستندة پیام آن را دریافت و ارزیابی کرده، در مراحل بعدی ارتباط، با کمک این پس‌­فرست و ارزیابی آن، سعی می‌کند پیام را اصلاح و به طرز مناسب آن را به گیرنده ارسال کند که این فرایند «بازخورد» نامیده می‌شود. نیازسنجی اطلاعات در کتابخانه، ایجاد پرونده (پروفایل) برای کاربران به منظور تعیین منابع مورد نیاز آنان، پرسش و پاسخهای مکرر کتابدار مرجع و تغییر نقش مستمر وی در روند مصاحبه مرجع، تحلیل نتایج حاصل از نظام اطلاعات مدیریت (ام آی اس)[23] در کتابخانه (مثل گزارش امانت عناوین پرتقاضا و ...) و تجزیه و تحلیل و دسته­بندی سؤالهای مرجع، از جمله مصادیق بازخورد در کتابخانه­اند. 

خشه هر چند در مدلهای مختلف ارتباط حضور دارد؛ اما یا جایگاه ویژه­ای برای آن در این مدلها لحاظ ­شده (مثل تأثیر خشه بر کانال ارتباط در مدل شانون و ویور) و یا فقط در تفسیر مدلها به آن پرداخته شده­است. در صورتی­که به نظر می­رسد خشه در تمامی عناصر و اجزای ارتباط دائماً حضور داشته و به مانند میکروبی نهفته در کمین آنهاست. بدیهی است، نفوذ چنین میکروب فرضی، تمام عناصر را متأثر می­سازد. بنابراین، باید با اتخاذ راهکارهایی درصدد بیرون راندن و دور نگهداشتن این عامل از نظام ارتباطی بود.

خشه بر فرستندة پیام اثر می­گذارد؛ مثلاً ضرر اقتصادی ناشر، کیفیت منابع انتشاریافته توسط آن را پایین می­آورد. خشه بر وسیلة رمزگذاری و ارسال رمز هم اثر دارد. مثلاً، آفتها و آسیبهای منابع کاغذی، اطلاعات ذخیره شده بر روی کتاب و منابع کاغذی را از بین می­برد. در مورد کانال ارسال پیام در کتابخانه، یعنی سازماندهی اطلاعات مواردی همچون محدودیت قواعد کتابشناختی، پراکندگی موضوعات در فرانمای طرح رده­بندی و همخوان نبودن شناسه‌های موضوعی با محتوای واقعی منابع اطلاعات را می­توان خشه تلقی­نمود. حتی خشه بر پس­فرست و بازخورد هم تأثیری مخرب دارد که از جمله مصادیق آن در کتابخانه می­توان به تأثیر سوء کمرویی مراجعه کننده بر روند مصاحبه و راهبرد مرجع و اثر منفی دوری کتابخانه از محل کار و زندگی کاربران بر میزان استفاده از آن اشاره­کرد. خود آنتروپی (بی‌نظمی) در ارائه و دسته­بندی پیام، با افزایش تعداد نقاط دسترسی و ایجاد پراکندگی، به خشه منجر می­شود. تفسیر نادرست اطلاعات از سوی کاربر (ضعف سواد اطلاعاتی) هم خشه­ای است که متوجه گیرنده پیام است؛ همچنان که روزآمد نبودن اطلاعات تخصصی کتابدار هم خشه است.

    

مدل پیشنهادی ارتباط در نظام باز کتابخانه

حال که دلیل باز بودن نظام کتابخانه را روشن و عناصر، اجزا و ساختار فراگرد ارتباط را در آن تعیین و تبیین کردیم، به ارائه مدل ارتباط در کتابخانه می­پردازیم. این مدل هم شبیه دیگر مدلهای ارتباط، روند ارتباط در کتابخانه را ایستا و در لحظه­ای از زمان نشان­می­دهد (شکل 1).

برای درک بهتر این مدل، توجه به نکات ذیل ضروری است: در این مدل، خطوط نقطه­چین نمایانگر باز بودن نظام/زیرنظام بوده و امکان تعامل آن/آنها را با دیگر نظامها/زیرنظامها نشان می­دهد. چون هم ارسال­کنندگان و هم دریافت­کنندگان اطلاعات در کتابخانه، تنوع و نیز توان ارتباطی و ظرفیت معنایی متفاوتی دارند. تنوع آنها با قطاع‌بندی دوایر، نشان­دهنده این دو دسته و اختلاف ظرفیت معنایی و توانایی ارتباط آنان به ترتیب با قسمت هاشورخورده و برش داخل این قطاعها نشان داده­شده­است. بازخورد و خشه در تمامی این اجزا و عناصر هم با علایم خاص خود در سرتاسر مدل حضوری دائمی دارند. از آنجا که گیرندگان و فرستندگان گاهی یکی بوده و یا در مقطعی خاص فرستنده اطلاعات گیرنده آن است و برعکس، این اشتراک و همسانی با قسمت همپوشان دوایر مربوط به فرستندگان و گیرندگان در مدل، نشان داده ­شده ­است. ضمناً، بیرون­ بودن قسمتی از دوایر مربوط به گیرندگان و فرستندگان پیام از دایرة کلی نظام کتابخانه، تعلق و وابستگی این دو دسته به دیگر نظامها ـ بخصوص نظام اجتماعی ـ را نشان می‌دهد.

 

 
   

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

از آنجا که مدل فوق، عناصر و مؤلفه­های ارتباط و تعامل و درهم تنیدگی آنها را نشان می­دهد، حایز اهمیت است: نقص و کاستی در یک عنصر، بر کل کتابخانه اثری سوء دارد و تلاش در جهت تقویت عملکرد کتابخانه با مبنا قرار دادن صرفاً یک عنصر، بی­توجه به دیگر عناصر ارتباطی آن، راه به جایی نمی­برد. هر کدام از عوامل و روابط مطرح در این مدل، دستمایه­ای برای پژوهش در باب کتابخانه است و تأثیر و تأثر این عناصر جای تأمل دارد. برای نمونه، دو عنصر خشه و بازخورد توأمان در سراسر این مدل حضوری بلامنازع دارند. پژوهشهای مربوط به کتابخانه ـ بخصوص پژوهشهای کاربردی ـ درصدد یافتن راهکارهایی برای کاستن از خشه و افزایش بازخورد اجزا و عناصر ارتباطی نظام کتابخانه با هدف ارتقای عملکرد آن هستند. بنابراین، پرداختن به خشه و بازخورد، هدف پژوهشی ارزشمندی در مطالعات بر روی  کتابخانه است. مثلاً، چگونه می­توان خشه­های اثرگذار بر پیام (اطلاعات) را حین گذر آن از کانال (سازماندهی اطلاعات) بازشناخت و در صدد از بین بردن/ کم کردن آنها برآمد؟   

 

نتیجه­گیری و پیشنهاد

در این مقاله، ضمن پرداختن به مقولة ارتباط و ارتباطات در حد لازم، به تبیین و تشریح ساختار و عناصر ارتباطی و مصادیق آنها در کتابخانه ـ به عنوان یک نظام  باز ـ پرداختیم و کم­وبیش به نقاط قوّت و ضعف این عناصر و اجزا در فراگرد ارتباطی کتابخانه نظرافکندیم و سرانجام، با اساس قراردادن این مباحث، مدل ارتباطی برای کتابخانه ترسیم نمودیم که بتواند اجزا و عناصر ارتباطی کتابخانه و تعامل ساختارهای آن را نشان دهد. پرداختن به این مقوله­ها با شرح و بسطی بیشتر و جداگانه می­تواند به ارائه یافته­هایی برای ارتقای سطح خدمات کتابخانه منجر شود؛ بویژه پرداختن به حوزة سازماندهی اطلاعات ـ در نقش کانال ارسال اطلاعات ـ در کتابخانه بسیار ضروری است؛ زیرا سازماندهی اطلاعات اساس و زیربنای اشاعه و بازیابی اطلاعات فراهم­ آمده در فرایند مجموعه­سازی و گردآوری است. کتابخانه همچنین باید بتواند با به کارگیری فنون ارتباطی با محیط خود سازگار شود و بر بی­‌نظمیهای داخل و خارج از نظام خود هوشمندانه فایق آید که در این میان نقش کتابدار ـ به عنوان عامل انسانی ـ مهم است (زندی­روان و آزاد، 1385: 172). با توجه به مباحث مطرح در این مقاله، انجام تحقیقات بیشتر در زمینه یکایک اجزا و عناصر ارتباطی نظام کتابخانه و روابط بین آنها، با شرح و بسطی بیشتر پیشنهاد می­شود. همچنین، نقد و بررسی بیشتر مدل پیشنهادی ما می­تواند به جامعیت و بازسازی اصولی­تر آن یاری رساند و نقاط ضعف و قوّتش را در بیان فرایند ارتباط کتابخانه آشکار کند. پژوهش حاضر، فتح بابی برای انجام این قبیل تحقیقات است.



1. ارتباط ((communication از اصل کلمه لاتین common به معنی وجه اشتراک آمده و معادل فارسی آن فاقد این معناست؛ مثلاً به اشتراک گذاشتن اندیشه­ها و عقاید نوعی ارتباط است. جمع این کلمه (communications) بیشتر به وسایل ارتباط اشاره دارد تا به خود فرایند ارتباط.

1. در این تعریف فراگرد همان فرایند (process) است که به پویایی، سیالیّت و تداوم ارتباط و تعامل اجزای آن اشاره دارد. مشابهت معنی بین گیرنده و فرستنده همواره  کامل نیست و همین امر فرایند ارتباط را نسبی و غیرقطعی می­سازد.

2. Message source/Sender.

3. Message rceiver/Destination.

4. Message.

5. Canal.

1. Encoding.

2. Decoding.

3. Noise/Parasite.

4. Feed-back.

5. Send-back.

1. Shannon & Weaver.

2. Redundancy.

3. Anthropy.

4. Norbert Wiener.

5. Barnlund.                                                                                                                                                        

1. حشو  را نظم­گروی هم می­توان گفت؛ زیرا در مقابل آنتروپی(بی­نظمی) قرار دارد و چیزی است که قابل پیش­بینی باشد (باد، 1376: 23).

2. Open & Close Systems.

1. Information gatekeepers.

1. The Least Effort Principle.

1. Canal capacity.

1. Information overload.

1. Management Information System (M.I.S).

ـ باد، جان (1376). ارتباط­شناسی و کتابداری. ترجمة محبوبه مهاجر و نورا... مرادی. تهران: سروش.
 
ـ زندی­روان، نرگس و اسدا... آزاد (1385). «بررسی فراگرد ارتباط در کتابخانه». کتابداری و اطلاع‌رسانی. جلد9، شمارة2: 74-53.
 
ـ محسنیان­راد، مهدی (1369).ارتباط­شناسی، ارتباطات انسانی (میان فردی، گروهی، جمعی). تهران: سروش.
 
- Conroy, Barbara; Jones, Barbara Schindler (1986). Improving communication in the library. Arizona: ORYX press.
 
- Haber, Fred (1974). An introduction to information and             communication     theory.vol 4: Advances in modern engineering. London: Addision–Wesley Pub Co.
 
- Lafrance, Pierre (1990). Foundamental concepts in communication. New Jersey: Prentice–Hall International Inc.
 
- Mortensen, David (1972). Communication: the study of human commuication.  New York: McGrow–Hill. Accessed online via: http://www.shkaminski.com/classes/handouts/commmunication%20models.htm [11 Nov. 2006].
 
- Schramm, Wilbur (1997). “how communication works" in: Wells, Alan; Hakanen, Ernest A.(eds). Mass media and society. London: Ablex Pubishing Corporation, p:54-63.
 
- Skyttneer, Lars (1998). "some complementary concepts of  communication'. Kybernetes.Vol 27,No.2: 155-64.
 
- Wikipedia, the free encyclopedia."Systems". Accessed online via:  http://en.wikipedia.org/wiki/ [18 Dec 2006].
 
- Ziemer, Rodger E; Tranter, William H (2002). Principles of communications systems, modulation and noise. 5thed. New York: John Willey and Sons.