نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استاد گروه کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاه فردوسی
2 استاد گروه کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاه فردوسی مشهد
3 کارشناس ارشد کتابداری و اطلاعرسانی دانشگاه فردوسی مشهد
چکیده
تازه های تحقیق
مقدمه
چالشی که اکنون سازمانها از جمله سازمانهای کتابخانهای با آن مواجهند، ضرورت به دست آوردن دانشی است که برتری رقابتی، قدرت خلاقیت و نوآوری و یادگیری سازمانی را در آنها تقویت و بر غنای دانش سازمانی بیفزاید. دانش موجود در سازمان، بستر مناسب را برای بروز نوآوری و به دنبال آن مزیّتهای رقابتی فراهم میآورد و به طور متقابل نوآوریهای سازمانی باعث غنا و افزایش روزآمد شدن پایگاه دانش سازمانی میشود. این مهم با پیادهسازی اصول مدیریت دانش در سازمان میسر میشود. هستة اصلی مدیریت دانش، چگونگی انتقال اطلاعات و دانش در سطح کلان و خرد بین افراد و سازمانهاست (جاهد، 1388). براین اساس، تمام عواملی که مشوّق ارتباط بین فردی یا مانع آن باشند، مورد توجه مدیریت دانش است. پذیره اصلی مدیریت دانش، استفادة بهینه از امکانات سازمان، به یاری کیفیت روابط متقابل بین اعضای سازمان است که اعتماد، محبت و دوستی در جهت حفظ ارزشها و هنجارهای سازمان شکل دهنده آن است. «ناهاپیت و گوشال» ((1998 گسترش اعتماد و شبکه روابط بین افراد را سرمایه اجتماعی نامیده و آن را یکی از قابلیتها و داراییهای مهم سازمانی تلقی میکنند. به نظر آنها، کیفیت مناسب سرمایه اجتماعی موجود در سازمان، یاریدهندۀ خلق و تسهیم دانش در سازمان است و به عنوان مزّیت سازمانی پایدار باید مورد تأکید باشد. در این چارچوب است که پرداختن به ارتباط بین سرمایة اجتماعی و مدیریت دانش که در این تحقیق مورد توجه قرار گرفته، از اهمیت ویژهای برخوردار است.
فهم سرمایة اجتماعی و ابعاد آن
سرمایة اجتماعی، مفهومی است که از مدتها قبل مطرح بوده، اما در دو دهه اخیر بیش از گذشته، مورد توجه متخصصان مختلف در رشتههای گوناگون مانند جامعهشناسی، اقتصاد، سیاست، برنامهریزی شهری و ... قرار گرفته و از دیدگاههای مختلف به تعریف آن پرداخته شده است. «هانیفان»(Hanifan, 1920) اعلام داشته است که منظور از سرمایة اجتماعی، اموال و مستغلات پولی یا فردی نیست، بلکه منظور آن چیزهای محسوسی است که در زندگی روزمرّه بسیار استفاده میشوند؛ مثل حسن نیت، معاشرت، همفکری، داد و ستد اجتماعی در میان افراد و خانوادههایی که یک واحد اجتماعی را میسازند. به نظر «جین جاکوبز» (Jacobs, 1961)، سرمایة اجتماعی شبکههای اجتماعی هستند که کارکردهایی در جامعه دارند و غیر قابل جایگزین میباشند. از بین رفتن این شبکهها موجب میشود کارکردهای اجتماعی مبتنی بر آنها به سرعت ناپدید شود(نقل از: اصغرپور ماسوله، 1384). از نظر «پیتر بوردیو» (Bourdieu, 1972; 1992)، سرمایة اجتماعی مجموع منابع واقعی و مجازی است که به فرد یا گروهی تعلق دارد. این تعلق از طریق تصاحب شبکهای به نسبت پایدار از روابط آشنایی دو طرفه و شناخت اعمال میشود(نقل از: شارعپور، 1385).
« لوری» (Loury, 1977) سرمایة اجتماعی را مجموعهای از منابع میداند که در سازمانهای اجتماعی به صورت ذاتی وجود دارد و در جامعهپذیری افراد و رشد شناختی و اجتماعی مؤثر است. «لوری» سرمایة اجتماعی را نوعی پیوند اجتماعی در میان کسانی میداند که دارای منافع مشترک اقتصادی هستند و پیوند آنها از طریق ارزشهای مشترک و گرایشهای فردی مثبت ایجاد میشود که میتواند دارای پیامدهای مطلوبی مانند بهبودی نتایج فعالیتهای اقتصادی باشد (نقل از: فناکار بحری، 1387).
«جیمز کلمن» (1377) اظهار میدارد که سرمایة اجتماعی به وسیلة کارکرد آن تعریف میشود. سرمایة اجتماعی دارای یک ماهیت واحد نیست، بلکه شامل طیف گوناگونی از ماهیتهاست که دارای دو ویژگی مشترک هستند؛ همه آنها دارای بعضی جنبههای ساختار اجتماعی هستند و انجام بعضی کنشها را برای افراد درون ساختار تسهیل میکنند. به نظر «برت» (Burt, 1992)، سرمایة اجتماعی همان داشتن دوستان، همراهان و ارتباطات عمومیتر است که به فرد فرصتهایی میدهد تا از سرمایة مالی و انسانی خود استفاده کند. به باور «پاتنام» (1383)، سرمایة فیزیکی عبارت است از ابزار؛ و سرمایة انسانی عبارت است از آموزش که توانایی تولید فرد را افزایش میدهد. در مقایسه با این دو، سرمایة اجتماعی به جنبههایی از سازمان اجتماعی مانند شبکهها، هنجارها، اعتماد اجتماعی اشاره دارد که همکاری و تعاون را برای دستیابی به سود مشترک تسهیل میکند. «فوکایاما» (Fukayama, 1999) سرمایة اجتماعی در جامعه مدنی را هنجارهایی میداند که اجازة رفتار همیارانه را به بخشی از یک گروه میدهد. «ناهاپیت و گوشال» ((Nahapiet and Goshal,1998، نیز سرمایة اجتماعی را از دیدگاه سازمانی تعریف میکنند. از دیدگاه آنها، سرمایة اجتماعی جمع منابع بالفعل و بالقوه موجود در درون، قابل دسترس و ناشی شده از شبکة روابط یک فرد یا یک واحد اجتماعی است. سرمایة اجتماعی یکی از قابلیتها و داراییهای مهّم سازمانی است که میتواند به سازمانها در خلق و تسهیم دانش بسیار کمک کرده و برای آنها در مقایسه با سازمانهای دیگر مزّیت سازمانی پایدار ایجاد کند.
چنان که ملاحظه میشود، این تعریفها تفاوتهای زیادی با هم دارند. آنچه از نظر یک اندیشمند تعریف سرمایه اجتماعی است، از دیدگاه دیگری کارکرد سرمایة اجتماعی و از دیدگاه دیگری عامل مؤثر بر سرمایة اجتماعی است. در واقع، باید گفت در تعریف سرمایة اجتماعی و کاربرد آن پراکندگی و گوناگونی زیادی وجود دارد. با اینکه کاربرد این مفهوم در تحقیقات اجتماعی بسیار گسترش یافته است، هنوز توافقی درباره تعریف، ابعاد و شیوة کاربرد آن صورت نگرفته است. لیکن آنچه در همة تعریفها مشهود است، رابطة نزدیک آن با روابط اجتماعی است به طوری که از دیدگاه همه صاحبنظران، وجود شبکهها و پیوندهای اجتماعی، مهمترین ویژگی سرمایة اجتماعی است که البته وجود عناصری مانند ارزشها و هنجارهای مشترک، اعتماد متقابل و همکاری و تعاون میزان سرمایة اجتماعی را افزایش میدهد. همچنین، نکته دیگری که در این تعریفها دیده میشود و اکثر متخصصان به آن اشاره کردهاند، دستیابی به سود مشترک است، که هدف نهایی سرمایة اجتماعی است. بهطور کلی، با توجه به اینکه در این پژوهش سرمایة اجتماعی در کتابخانههای دانشگاهی مدنظر است و کتابخانهها به عنوان یک سازمان، البته وابسته به سازمان بزرگتر هستند، تعریف «ناهاپیت و گوشال» (1998) از سرمایة اجتماعی به عنوان تعریف مورد نظر در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفته است.« ناهاپیت و گوشال» سرمایة اجتماعی را یکی از قابلیتها و داراییهای مهم سازمان میدانند که میتواند به سازمانها در خلق و تسهیم دانش بسیار کمک کرده و برای آنها در مقایسه با سازمانهای دیگر مزیّت سازمانی پایدار ایجاد کند. از دیدگاه آنها، سرمایة اجتماعی جمع منابع بالفعل و بالقوة موجود در درون شبکه روابط یک فرد یا یک واحد اجتماعی است که از طریق آن شبکه قابل دسترس است و از آن ناشی میشود. آنها با رویکرد سازمانی، ابعاد مختلف سرمایة اجتماعی را در سه طبقه جای میدهند: سرمایة شناختی، رابطهای و ساختاری. البته دستهبندیهای دیگری نیز توسط پژوهشگران مختلف ارائه شده است. به عنوان مثال، «گروتارت و دیگران» (Grootaert et. al., 2004, 2005) شش بُعد را برای سرمایة اجتماعی تعیین کردهاند: 1- گروهها و شبکهها 2- اعتماد و انسجام 3- کنش جمعی و تعاون 4- ارتباطات و اطلاعات 5- پیوند اجتماعی و شمول 6- تقویت واکنش سیاسی.
«ولکاک و نارایان» (Woolcock and Narayan, 2000) و «جنیفر پرس» (Jennifer Preece, 2003) سرمایة اجتماعی را در دو بُعد درون گروهی(پیوند دهنده[1]) و پیوندهای برون گروهی(متصل کننده[2]) سنجیدهاند(شارعپور،1385). «هافمن و دیگران» (Hoffman et.al., 2005) نیز با بررسی پیشینة سرمایة اجتماعی، آن را به پنج بُعد 1- کانالهای اطلاعاتی[3] 2- هنجارهای اجتماعی[4] 3- هویت[5] 4- وظایف و انتظارها[6] و 5- ساختار اخلاقی[7]تقسیم میکند. «سجادی» (1382)، سرمایة اجتماعی را دارای دو بُعد شناختی و ساختاری میداند. «ازکیا و غفاری» (1383) نیز سه بُعد مشارکت، اعتماد و انسجام را برای سرمایة اجتماعی ذکر کردهاند.
ابعاد سرمایة اجتماعی و تأثیر آن بر میزان اجرای مدیریت دانش
همانطور که پیشتر مطرح شد، «ناهاپیت و گوشال» (1998) با رویکرد سازمانی جنبههای مختلف سرمایه اجتماعی را در سه طبقه جای میدهند: سرمایة شناختی، رابطهای و ساختاری.
1.عنصرشناختی: عنصر شناختی سرمایة اجتماعی به منابعی اشاره دارد که فراهم کنندة مظاهر، تعبیرها و تفسیرها و سیستمهای معانی مشترک در میان گروههاست. مهمترین جنبههای این بُعد از سرمایه اجتماعی عبارتند از: زبان و قواعد مشترک، حکایات مشترک (تجربیات و خاطرات مشترک).
الف) زبان و کدهای مشترک: به دلایل مختلفی زبان مشترک بر شرایط ترکیب و تبادل دانش تأثیر میگذارد. نخست، زبان کارکرد مستقیم و مهمی در روابط اجتماعی دارد، زیرا ابزاری است که از طریق آن افراد با یکدیگر بحث میکنند، اطلاعات را مبادله مینمایند، از یکدیگر سؤال میکنند و در جامعه امور تجاری انجام میدهند. دوم، زبان بر ادراک ما تأثیر میگذارد (Nahapiet and ghoshal, 1998). کدها همچنین یک چارچوب مرجع برای مشاهده و تفسیر ما از محیط فراهم میکنند. سوم، زبان مشترک قابلیت ترکیب اطلاعات را افزایش میدهد. از این جهت، زبان و کدهای مشترک میتوانند بر فرایندهای مدیریت دانش از جمله انتقال و تبادل دانش، تأثیرگذار باشند.
ب) حکایتهای مشترک: علاوه بر زبان و کدهای مشترک، محققان معتقدند اسطورهها، داستانها و استعارهها ابزارهای قدرتمندی در اجتماعات برای ایجاد، تبادل و نگهداری مجموعههای غنی معانی فراهم میکنند. «کارکولیان و همکاران» (Karkoulian et la., 2008) از اجتماعیسازی و داستانسرایی به عنوان شیوههای موثر در اشتراک دانش ضمنی افراد نام میبرند. «آر» (Orr, 1998، نقل از: قلیچ لی و مشبکی، 1385) نیز نشان میدهد چگونه حکایتهای مشترک در یک اجتماع باعث خلق و انتقال تفسیرهای جدیدی از رویدادها شده و ترکیب شکلهای مختلف دانش را که عموماً به صورت پنهان هستند، تسهیل میکند.
2. عنصررابطهای: عنصر رابطهای سرمایة اجتماعی، توصیفکنندة نوعی روابط شخصی است که افراد با یکدیگر به سبب سابقة تعاملاتشان برقرار میکنند. مهمترین جنبههای این بُعد از سرمایة اجتماعی عبارتند از: اعتماد، هنجارها، الزامها و انتظارها، و هویت.
الف) اعتماد: تحقیقات نشان میدهد در جایی که روابط مبتنی بر اعتماد در سطح بالایی وجود دارد، افراد تمایل زیادی برای تبادل اجتماعی و تعامل همکارانه دارند. «میزستال» (Misztal, 1996) میگوید: «اعتماد تأمین کنندة ارتباطات و گفتمان است». «مانو و والکر» (Manu and Walker, 2006) بر نقش اعتماد بر گسترش روابط بین افراد و به تبع آن افزایش انتقال دانش در سازمان اشاره میکنند. در این راستا، «مو و دیگران» (Mu et. al., 2008) نیز اعتقاد دارند، اعتماد بین اعضای سازمان زمینه اشتراک دانش و تولید دانش جدید را فراهم میکند و باعث میشود افراد تمایل بیشتری برای همکاری و کار گروهی با یکدیگر داشته باشند و در نهایت باعث افزایش خلاقیت و بهتر شدن عملکرد سازمان میشود. «راتن و ساسنو» (Ratten and Suseno, 2006) نیز بیان میدارند هرگاه روابط بین افراد بر اساس اعتماد باشد، افراد تمایل بیشتری به برقراری ارتباط، همکاری و اشتراک منابع پیدا میکنند که باعث تسهیل جریان اطلاعات در سازمان و به تبع آن افزایش اشتراک دانش میشود.
ب) هنجارها: هنجارهای همکاری میتوانند پایهای قوی برای ایجاد سرمایة فکری به وجود آورند. برای مثال،« استارباک» (Sturbuck, 1995) اهمیت هنجارهای اجتماعی صداقت و کار گروهی را به عنوان ویژگیهای کلیدی شرکتهای دانش محور یادآور میشود. وی همچنین نشان میدهد که هنجارهای تعاملی مانند روحیة انتقادی و تحمل شکست، تأثیر زیادی بر تشکیل سرمایه فکری در سازمان دارند.
ج) الزامها و انتظارها: الزامها نشاندهندة یک تعهد یا وظیفه برای انجام فعالیتی در آینده است. «کلمن» (1377) الزامها را از هنجارهای عمومی شده متمایز میسازد و آنها را به عنوان انتظارهای ایجاد شده در درون روابط شخصی خاص در نظر میگیرد. «ناهاپیت و گوشال» (1998) نیز در زمینة ایجاد سرمایة فکری اظهار میکنند که الزامها و انتظارها احتمالاً بر دسترسی، انگیزش افراد و گروهها برای تبادل و ترکیب دانش تأثیر میگذارند.
د) هویت: هویّت فرایندی است که در آن افراد احساس میکنند با فرد یا گروهی از افراد دیگر، عضو یک گروه واحد هستند. «کرامر و همکاران» (Kramer and et al., 1996 نقل از: قلیچ لی و مشبکی، 1385) دریافتند که احساس همانندی کردن با یک گروه یا جمع، نگرانی درباره فرایندها و نتایج جمعی را افزایش میدهد. به این ترتیب، احتمال فرصت تبادل دانش افزایش مییابد. «هافمن و همکاران» (Hoffman et al., 2005) نیز نشان میدهند با افزایش هویت در گروه، فرصت مبادلة اطلاعات و همکاری گروهی افزایش مییابد و برعکس در جایی که هویت وجود ندارد، موانع عمدهای در مسیر تسهیم اطلاعات، یادگیری و تولید دانش وجود دارد. به باور «مو و دیگران» (Mu et al., 2008) هویت در سازمان باعث میشود افراد خود را جزء یک گروه واحد بدانند و در جهت منافع سازمانی بیشتر فعالیت کنند. در نتیجه، روابط بین افراد افزایش مییابد و به واسطة این ارتباط و هویت، زمینة اشتراک و تولید دانش فراهم میگردد.
3. عنصرساختاری: این عنصر سرمایة اجتماعی، به الگوی کلی تماسهای بین افراد اشاره دارد؛ یعنی شما به چه کسانی و چگونه دسترسی دارید. مهمترین جنبههای این عنصر عبارتند از: روابط گروهی، پیکربندی روابط گروهی، سازمانهای مناسب.
الف) روابط گروهی: پیشنهاد اصلی تئوری سرمایة اجتماعی این است که روابط گروهی امکان دسترسی به منابع(مثل دانش) را فراهم میسازند. روابط اجتماعی، کانالهای اطلاعاتی ایجاد میکنند که میزان زمان و سرمایهگذاری مورد نیاز برای گردآوری اطلاعات را کاهش میدهند (قلیچ لی و مشبکی، 1385). «وبر و وبر» (Weber and Weber, 2007) در تحقیق خود نشان میدهند شبکهها و تعاملات بین کارکنان در سازمان، فرصت تبادل و اشتراک دانش را فراهم میسازند. در همین راستا، «مرلو و همکاران» (Merlo et al., 2006) اشاره میکنند که جریان اطلاعات در سازمان برخاسته از شبکه روابط بین افراد است. «کارکولیان و همکاران» (Karkoulian et al., 2008) نیز ضمن بیان تأثیر روابط بین افراد، بر انتقال دانش از روابط چهره به چهره بین افراد به عنوان مؤثرترین عامل انتقال دانش در سازمان، نام میبرد.
ب) پیکربندی روابط گروهی: کیفیت و کمیّت روابط افراد در سازمان نیز از جنبههای مهّم سرمایه اجتماعی است که بر میزان تبادل و انتقال دانش تأثیرگذار است. وجود روابط همفکری و همکاری بالا، سبب افزایش تبادل دانش در سازمان میشود. «مو و دیگران» (Mu et. al., 2008)، در پژوهش خود اعلام میدارند، گسترش روابط درونی و بیرونی و ایجاد شرایط مناسب برای ارتباط بین افراد، زمینة تولید دانش جدید و پیشرفت شرکت را فراهم میسازد.
ج) سازمان مناسب: سازمانهای اجتماعی مناسب میتوانند یک شبکة بالقوة دسترسی به افراد و منابعشان از جمله اطلاعات و دانش را فراهم کنند و از طریق ابعاد شناختی و رابطهای سرمایة اجتماعی، ممکن است انگیزش و قابلیت را برای تبادل تضمین نمایند. به طور کلی، سازمانها قادرند گروههای سازمانی را با یکدیگر هماهنگ و شرایط ایجاد رابطه را بین بخشهای مختلف فراهم سازند و به ایجاد سرمایة فکری و تبادل دانش در سازمان کمک کنند. در همین راستا، «وان دن هاف و بارت» (Van den Hooff and Bart, 2009) عقیده دارند با ایجاد ساختار سازمانی مناسب در سازمان و فراهم کردن زیرساختهای فناوری و ارتباطات، میتوان زمینة گسترش سرمایة اجتماعی و به تبع آن اشتراک دانش در سازمان را افزایش داد. به طور کلی، مطالبی را که در این قسمت در رابطه با تأثیر ابعاد سهگانة سرمایة اجتماعی بر میزان اجرای مدیریت دانش مطرح شد، میتوان در مدل مفهومی زیر تجسّم نمود.
نمودار 1. مدل مفهومی ارتباط بین سرمایة اجتماعی و مدیریت دانش
به این ترتیب، با توجه به آنچه در بحث نظری یاد شد، دیدگاههای متفاوتی در رابطه با سرمایة اجتماعی، ابعاد و ارتباط آن با مدیریت دانش توسط اندیشمندان مختلف مطرح شده است. در این راستا، بررسی رابطه بین سرمایة اجتماعی و مدیریت دانش، نیازمند بررسی و کنکاش در پژوهشهایی است که تاکنون در این حوزهها انجام شده است. از این رو، در ادامه به بررسی پیشینة پژوهش پرداخته میشود.
پیشینة پژوهش
«مانو و والکر» (Manu and Walker, 2006) در پژوهشی به روش پیمایشی، رابطة بین ابعاد سرمایة اجتماعی و انتقال دانش و نقش سرمایة اجتماعی بر انتقال دانش را بررسی کردند. آنها در این پژوهش، از مدل سرمایة اجتماعی «ناهاپیت و گوشال» (1998) که سرمایة اجتماعی را به سه بُعد شناختی، ساختاری و رابطهای دستهبندی میکند و مدل انتقال دانش «دیکسون» (Dixon, 2000) استفاده کردند. نتایج پژوهش آنها نشان داد، سرمایة اجتماعی به واسطة ایجاد شبکهها و گسترش روابط و اعتماد بین اعضای سازمان، تأثیر معناداری بر انتقال دانش دارد. در همین راستا، «روتمن» (Rottman, 2008) پژوهشی در شرکتهای آمریکایی که با خارج از آمریکا در ارتباط بودند، انجام داد و میزان سرمایة اجتماعی در شرکتها و نقش و رابطة آن را با انتقال دانش بررسی کرد. وی در این پژوهش از مدل سرمایة اجتماعی «اینکپن و تسانگ» (Inkpen and Tsang, 2005) که مشابه با مدل ناهاپیت و گوشال میباشد، استفاده کرده است. نتایج پژوهش وی نشان داد سرمایة اجتماعی از طریق ایجاد شبکهها، گسترش اعتماد و روابط بین افراد تأثیر زیادی بر انتقال دانش دارد و گسترش سرمایة اجتماعی موجب تسهیل فرایند انتقال دانش در شرکتها میشود. «استیهر» (Styhre, 2008)، در یک مطالعة موردی به بررسی رابطه بین سرمایة اجتماعی و فرایند اشتراک دانش پرداخت. نتایج نشان داد، سرمایة اجتماعی نقش اساسی در میانجیگری میان سرمایههای انسانی و سرمایههای سازمانی دارد و از طریق گسترش روابط بین افراد، زمینة اشتراک دانش در سازمان را افزایش میدهد. «مو و دیگران» (Mu et al., 2008) نیز در پژوهشی به بررسی رابطه بین سرمایة اجتماعی و وضعیت اشتراک دانش در شرکتهای شبکهای پرداختند. نتایج پژوهش آنها نشان داد مؤلفههای سرمایة اجتماعی بخصوص «اعتماد» نقش زیادی در پیشرفت برنامههای مدیریت دانش دارند و به عنوان یک مکانیسم راهبردی غیر رسمی در فرایند مدیریت دانش عمل میکنند.
«وان دن هاف و بارت» (Van den Hooff and Bart, 2009)، در پژوهشی به بررسی رابطه و تأثیر سرمایة اجتماعی و فناوری ارتباطات و اطلاعات(ICT[8]) بر فرایند اشتراک دانش پرداختند. نتایج پژوهش آنها نشان داد، سرمایة اجتماعی تأثیر مثبت و معناداری بر فرایند اشتراک دانش دارد، به طوری که با حمایت ساختار سازمانی مناسب و فراهم کردن زیرساختهای فناوری و ارتباطات میتوان زمینة گسترش سرمایة اجتماعی و به تبع آن اشتراک دانش در سازمان را افزایش داد. «یانگ و فورن» (Yang and Forn, 2009) در تحقیق خود به بررسی نقش سرمایة اجتماعی و کنترل رفتار سازمانی بر اشتراک دانش ضمنی و رفتار اشتراک دانش در سازمانها پرداختند. نتایج تحقیق آنها نشان داد سرمایة اجتماعی نقش بسزایی در فرایند اشتراک دانش در سازمانها دارد. «چن» (Chen, 2009) در پژوهش خود نقش سرمایة اجتماعی را در پیشرفت سیستمهای مدیریت دانش بررسی کرد. وی در این پژوهش از میان مؤلفههای مختلف سرمایة اجتماعی، سه جنبة اصلی آن یعنی «اعتماد»، «دیدگاه افراد درباره اشتراک[9]»، و «کنش متقابل اجتماعی[10]» را در نظر گرفته و ارتباط آن را با مدیریت دانش سنجیده است. نتایج نشان داد، مؤلفههای سرمایة اجتماعی تأثیر زیادی در توسعة سیستمهای مدیریت دانش دارد. نتایج پژوهش «منوریان و امینی» (Monnavarian and Amini, 2009) نیز نشان داد، بین ابعاد سرمایة اجتماعی(ساختاری، رابطهای و شناختی) و ابعاد مدیریت دانش، رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین، آنها نتیجه گرفتند که از بین عناصر سرمایة اجتماعی، بُعد رابطهای و ساختاری تأثیر بیشتری بر مدیریت دانش دارند و از بین ابعاد مدیریت دانش تأثیر سرمایة اجتماعی بر دو بُعد تولید دانش و اشتراک دانش، بیشتر از سایر ابعاد آن است. در داخل کشور نیز، «نعمتی و جمشیدی» (1386) در پژوهشی به بررسی رابطه و تأثیر فرایند تسهیم دانش و تجربه بر توسعة سرمایه اجتماعی در میان اعضای واحدهای فناوری مرکز رشد دانشگاه شهید بهشتی پرداختند. نتایج تحقیقات آنها نشان داد به طور کلی بین فرایند تسهیم دانش و تجربه و مفهوم سرمایة اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد.
«دموری و همکاران» (1388) در پژوهشی نقش و رابطة سرمایة اجتماعی و مدیریت دانش در دانشگاه آزاد اسلامی را بررسی کردند. ابزار مورد استفادة آنها برای جمعآوری دادهها، پرسشنامة استاندارد مدیریت دانش «سالیس» (Sallis, 2002) و سرمایة اجتماعی «ناهاپیت و گوشال» (1998) بود. نتایج پژوهش آنها نشان داد رابطه مثبت و معناداری بین مدیریت دانش و سرمایة اجتماعی وجود دارد و بهبود مؤلفههای سرمایة اجتماعی میتواند باعث توسعة ابعاد مدیریت دانش در دانشگاه آزاد اسلامی شود.
با بررسی پژوهشهای انجام شده در داخل و خارج از کشور مشخص گردید، تعداد پژوهشهایی که به بررسی رابطه بین سرمایة اجتماعی و مدیریت دانش پرداختهاند اندک است و در اکثر پژوهشها نیز، تأثیر سرمایة اجتماعی بر بُعد خاصی از مدیریت دانش مانند اشتراک دانش، تولید دانش، انتقال دانش بررسی و کمتر پژوهشی به بررسی رابطه سرمایة اجتماعی با تمام ابعاد مدیریت دانش پرداخته است. همچنین، بررسی متون نشان میدهد به نظر تاکنون پژوهشی در رابطه با وضعیت سرمایة اجتماعی و تأثیر و رابطة آن با مدیریت دانش در کتابخانهها انجام نشده است. حال، با توجه به اینکه نتایج پژوهشهای مورد بررسی نشان میدهد سرمایة اجتماعی تأثیر بسزایی در توسعة ابعاد مدیریت دانش در سازمانها دارد، ضروری است پژوهشهایی در رابطه با تأثیر و ارتباط بین سرمایة اجتماعی و مدیریت دانش در کتابخانهها نیز انجام شود. به واقع، جای خالی چنین پژوهشی در داخل کشور احساس میشود و این خود انگیزهای برای انجام پژوهش حاضر و پژوهشهای مشابه آتی در کشور ماست. این پژوهش میتواند مبنایی برای پژوهشهای بیشتر و خاصتر در این حوزه در آینده باشد.
فرضیههای پژوهش
روششناسی پژوهش
پژوهش حاضر پیمایشی و از نوع کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش را کتابخانههای دانشگاه فردوسی مشهد و علوم پزشکی مشهد تشکیل میدهد. این کتابخانهها شامل کتابخانههای مرکزی و دانشکدهای است که جمعاً شامل 19 کتابخانه و 136 نفر کتابدار میباشند. از این تعداد کتابدار، 102 نفر در دانشگاه فردوسی مشهد(دکتری 2 نفر، کارشناسی ارشد 16 نفر، کارشناسی 45 نفر، کمتر از کارشناسی 39 نفر) و 34 نفر در دانشگاه علوم پزشکی مشهد(دکتری 1 نفر، کارشناسی ارشد 5 نفر، کارشناسی 24 نفر، کمتر از کارشناسی 2 نفر) میباشند. لازم به ذکر است، در این پژوهش نمونهگیری صورت نگرفت و تمام افراد جامعه بررسی شدند که در مجموع 76 نفر از دانشگاه فردوسی و 26 نفر از دانشگاه علوم پزشکی به پرسشنامهها پاسخ دادند.
برای گردآوری دادهها در این پژوهش، از دو ابزار بهره گرفته شده است:
الف) پرسشنامة سرمایة اجتماعی: این پرسشنامه بر اساس پرسشنامه سرمایة اجتماعی سازمانی «ناهاپیت و گوشال» (1998) طراحی شده است. این پرسشنامه شامل 22 سؤال است که در مجموع به 3 بُعد سرمایة اجتماعی شناختی، رابطهای و ساختاری میپردازد.
ب) پرسشنامة مدیریت دانش: این پرسشنامه شامل 22 گویه است که به بررسی میزان اجرای مدیریت دانش در کتابخانهها پرداخت. این پرسشنامه به صورت محقق ساخته میباشد و در طراحی آن از مدل بات(Bhatt, 2001) استفاده شده است که شامل پنج بُعد: 1) تولید دانش 2) اعتبار بخشی دانش 3) ارائه دانش 4) اشتراک دانش و 5) به کار گیری دانش میباشد.
روایی، نشاندهندة این است که آزمون تا چه اندازه در دستیابی به هدفهای معیّن موفق است. در رابطه با پرسشنامه سرمایة اجتماعی، استفاده مکرر از این ابزار در پژوهشهای معتبر، نشاندهندة روایی آن است. این پرسشنامه توسط محقق ترجمه و سپس صحت ترجمه و درک محتوای آن توسط چند صاحبنظر کنترل شد. همچنین، به منظور سنجش دقیقتر میزان سرمایة اجتماعی، تعدادی سؤال نیز با توجه به پژوهشهای مختلف و مطابق نظر استادان به آن اضافه شد. علاوه بر آن، در پیش آزمون نیز تلاش شد تا بر اساس نظر پاسخگویان، ابهامهای آن به حداقل برسد. در نهایت نیز روایی آن توسط استادان و متخصصان گروه کتابدرای و جامعه شناسی تأیید شد. پرسشنامه مدیریت دانش نیز بر اساس پیشینة نظری و متغیرهای مطرح در حوزه مدیریت دانش و تحقیقات مشابه طراحی شده است. برای کنترل و افزایش روایی این پرسشنامه، از دیدگاههای استادان گروه کتابداری و اطلاعرسانی و همچنین پژوهشگران مدیریت دانش استفاده شد.
برای بررسی پایایی، پرسشنامهها در کتابخانههای دانشکده علوم و علوم تربیتی دانشگاه فردوسی، مورد پیش آزمون قرار گرفتند. تعداد 12 پرسشنامه بین کتابداران کتابخانههای دانشکده علوم و علوم تربیتی دانشگاه فردوسی توزیع شد. آلفای کرانباخ حاصل از بررسی پیش آزمون در پرسشنامه سرمایة اجتماعی برابر با 965/0 و در پرسشنامه مدیریت دانش برابر 969/0 به دست آمد که نشاندهندة پایایی قابل قبول و ثبات درونی سؤالهای این پرسشنامههاست.
تحلیل توصیفی متغیرهای اصلی پژوهش
این پژوهش دارای دو متغیر «سرمایه اجتماعی» و «مدیریت دانش» است. در ادامه، قبل از تشریح فرضیههای پژوهش، ابتدا اطلاعات توصیفی متغیرها آورده شده است.
جدول 1. میانگین، میانه و انحراف معیار پاسخهای کتابداران در رابطه با میزان سرمایة اجتماعی، (n=102)
ردیف |
نام دانشگاه |
میانگین |
میانه |
انحراف معیار |
1 |
فردوسی |
35/3 |
43/3 |
75/0 |
2 |
علوم پزشکی |
51/3 |
47/3 |
46/0 |
3 |
کل |
39/3 |
45/3 |
69/0 |
جدول 2. میانگین، میانه و انحراف معیار میزان ابعاد سرمایة اجتماعی به تفکیک دانشگاه (n= 102)
دانشگاه |
سرمایة اجتماعی شناختی |
سرمایة اجتماعی رابطهای |
سرمایة اجتماعی ساختاری |
||||||
میانگین |
میانه |
انحراف معیار |
میانگین |
میانه |
انحراف معیار |
میانگین |
میانه |
انحراف معیار |
|
فردوسی |
39/3 |
5/3 |
72/0 |
4/3 |
58/3 |
81/0 |
27/3 |
25/3 |
81/0 |
پزشکی |
59/3 |
5/3 |
60/0 |
54/3 |
5/3 |
50/0 |
45/3 |
43/3 |
61/0 |
کل |
44/3 |
5/3 |
69/0 |
43/3 |
5/3 |
74/0 |
31/3 |
37/3 |
76/0 |
همانطور که دادههای این جدولها نشان میدهد، وضعیت سرمایة اجتماعی و ابعاد آن در دانشگاه فردوسی و علوم پزشکی مشهد در حد متوسط است و در همة ابعاد سرمایة اجتماعی میانگین نمرههای کتابداران دانشگاه علوم پزشکی بیشتر از میانگین نمرههای کتابداران دانشگاه فردوسی است.
جدول 3. میانگین، میانه و انحراف معیار میزان اجرای مدیریت دانش در کتابخانههای دانشگاه فردوسی و علوم پزشکی مشهد (n= 102)
ردیف |
نام دانشگاه |
میانگین |
میانه |
انحراف معیار |
1 |
فردوسی |
06/3 |
18/3 |
77/0 |
2 |
علوم پزشکی |
25/3 |
27/3 |
58/0 |
3 |
کل |
11/3 |
23/3 |
72/0 |
جدول 4. میانگین، میانه و انحراف معیار میزان اجرای ابعاد مدیریت دانش به تفکیک دانشگاه (n= 102)
دانشگاه |
تولید دانش |
اعتبار بخشی به دانش |
ارائه دانش |
اشتراک دانش |
کاربرد دانش |
||||||||||
میانگین |
میانه |
انحراف معیار |
میانگین |
میانه |
انحراف معیار |
میانگین |
میانه |
انحراف معیار |
میانگین |
میانه |
انحراف معیار |
میانگین |
میانه |
انحراف معیار |
|
فردوسی |
08/3 |
2/3 |
80/0 |
16/3 |
25/3 |
91/0 |
97/2 |
3 |
86/0 |
91/2 |
1/3 |
85/0 |
32/3 |
67/3 |
97/0 |
پزشکی |
1/3 |
2/3 |
72/0 |
44/3 |
63/3 |
72/0 |
82/2 |
3 |
67/0 |
33/3 |
3/3 |
72/0 |
85/3 |
4 |
57/0 |
کل |
09/3 |
2/3 |
78/0 |
23/3 |
25/3 |
87/0 |
93/2 |
3 |
82/0 |
02/3 |
2/3 |
83/0 |
45/3 |
67/3 |
91/0 |
همانطور که دادههای این جدولها نشان میدهد، وضعیت مدیریت دانش در جامعة مورد بررسی، در حد متوسط است. کمترین میانگین مربوط به بُعد «ارائه دانش» و بیشترین میانگین مربوط به بُعد «کاربرد دانش» است. در ابعاد تولید دانش، اعتبار بخشی به دانش، اشتراک دانش و کاربرد دانش، میانگین نمرههای کتابداران دانشگاه علوم پزشکی بیشتر از کتابداران دانشگاه فردوسی است و تنها در بُعد ارائه دانش میانگین نمرههای کتابداران دانشگاه فردوسی بیشتر از کتابداران دانشگاه علوم پزشکی است. بهطور کلی، دادهها نشان میدهد کتابخانههای دانشگاه علوم پزشکی در ابعاد مدیریت دانش در وضعیت بهتری نسبت به کتابخانههای دانشگاه فردوسی قرار دارند.
یافتههای پژوهش
فرضیه 1: رابطة مثبت و معناداری بین میزان سرمایة اجتماعی و میزان اجرای مدیریت دانش در کتابخانههای دانشگاه فردوسی و علوم پزشکی شهر مشهد وجود دارد.
برای بررسی رابطه بین متغیرها، از آزمونهای آماری همبستگی استفاده میشود. چنانچه دادهها به صورت نسبی یا فاصلهای باشند، از ضریب همبستگی پیرسون و هرگاه به صورت اسمی یا رتبهای باشند، از ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده میشود. از آنجا که دادههای مربوط به این پژوهش در مقیاس رتبهای میباشند، از ضریب همبستگی اسپیرمن برای پی بردن به رابطه بین میزان سرمایة اجتماعی و میزان اجرای مدیریت دانش در جامعه مورد بررسی، استفاده شده است.
جدول 5. ضریب همبستگی اسپیرمن برای اثبات رابطه بین میزان سرمایة اجتماعی و میزان اجرای مدیریت دانش به تفکیک دانشگاه (n= 102)
متغیرها |
ضریب هببستگی اسپیرمن |
P- Value |
دانشگاه فردوسی |
521/0** |
0 |
دانشگاه علوم پزشکی |
371/0* |
031/0 |
کل |
489/0** |
0 |
**نشاندهندة همبستگی در سطح 99%
* نشاندهندة همبستگی در سطح 95%
همانطور که در جدول 5 آمده است، بین میزان سرمایة اجتماعی و میزان اجرای مدیریت دانش در کتابخانههای دانشگاه فردوسی در سطح 99% همبستگی مثبت وجود دارد. همچنین، بین میزان سرمایة اجتماعی و میزان اجرای مدیریت دانش در کتابخانههای دانشگاه علوم پزشکی نیز در سطح 95% همبستگی مثبت وجود دارد. با احتساب میانگین کل جامعه نیز مشخص گردید بین میزان سرمایة اجتماعی و میزان اجرای مدیریت دانش در کلّ جامعة مورد بررسی نیز در سطح 99% همبستگی مثبت وجود دارد. از آنجا که مدیریت دانش در این پژوهش دارای ابعاد مختلفی است، به منظور بررسی دقیق رابطه بین میزان سرمایة اجتماعی و مدیریت دانش، در ادامه، ضریب همبستگی بین میزان سرمایة اجتماعی و هر یک از ابعاد مدیریت دانش نیز محاسبه شده است. جدول 6 ضریب همبستگی رابطه بین سرمایة اجتماعی و میزان اجرای هر یک از ابعاد مدیریت دانش را نشان میدهد.
جدول 6. ضریب همبستگی اسپیرمن برای اثبات رابطه بین میزان سرمایة اجتماعی و میزان اجرای ابعاد مدیریت (n= 102)
متغیرها |
ضریب همبستگی اسپیرمن |
Sig (2-tailed) |
سرمایة اجتماعی - تولید دانش |
497/0** |
0 |
سرمایة اجتماعی - اعتبار بخشی به دانش |
493/0** |
0 |
سرمایة اجتماعی - ارائه دانش |
330/0** |
0 |
سرمایة اجتماعی - اشتراک دانش |
407/0** |
0 |
سرمایة اجتماعی - کاربرد دانش |
480/0** |
0 |
**نشاندهندة همبستگی در سطح 99%
همانطور که دادههای جدول نشان میدهد، p- value به دست آمده برای همه متغیرها کمتر از 05/ میباشد. در نتیجه، فرض صفر رد میشود در نتیجه در همة ابعاد مدیریت دانش، رابطه مثبت و معناداری بین میزان سرمایة اجتماعی و میزان اجرای ابعاد مدیریت دانش وجود دارد. همچنین، همانطور که ضرایب همبستگی نشان میدهد، بیشترین ارتباط بین میزان سرمایة اجتماعی و ابعاد تولید دانش و کاربرد دانش است. این بدین معناست که با افزایش میزان سرمایة اجتماعی در کتابخانههای دانشگاه فردوسی و علوم پزشکی مشهد، میزان اجرای ابعاد تولید و کاربرد دانش افزایش بیشتری نسبت به سایر ابعاد مییابد. کمترین رابطه نیز بین میزان سرمایة اجتماعی و بعد ارائه دانش است. شباهت نتایج این پژوهش را میتوان در نتایج بررسیهای پژوهشگرانی مانند «لندری و همکارانش» (Landr et al., 2002)، «کوگات» (Kogut, 2004)، «تیمون و استامف» (Tymon and Stumpf, 2003)، «روتمن» (Rottman, 2008)، «مو و دیگران» (Mu et. al., 2008)، «چن» (Chen, 2009)، «منوریان و امینی» (2009) ، «دموری و دیگران» (1388) مشاهده کرد. در این میان «کوگات» (2004) علاوه بر بیان رابطة معنادار بین سرمایة اجتماعی و مدیریت دانش، همانند این پژوهش نتیجه گرفته است که بیشترین ارتباط بین سرمایة اجتماعی و مدیریت دانش در ابعاد تولید و کاربرد دانش است. بر اساس یافتههای این فرضیه مبنی بر نقش و اهمیت روابط اجتماعی و سرمایة اجتماعی بر توسعه ابعاد مدیریت دانش، امید است مسئولان کتابخانهها برای گسترش روابط بین کارکنان و افزایش میزان سرمایة اجتماعی در کتابخانهها بیشتر تلاش کنند.
فرضیه 2: رابطة مثبت و معناداری بین ابعاد شناختی، رابطهای و ساختاری سرمایة اجتماعی با میزان اجرای مدیریت دانش در کتابخانههای دانشگاه فردوسی و علوم پزشکی شهر مشهد وجود دارد.
هدف از طرح این فرضیه این است که مشخص شود آیا بین هر یک از ابعاد شناختی، رابطهای و ساختاری سرمایة اجتماعی و میزان اجرای مدیریت، دانش رابطهای وجود دارد. برای بررسی رابطة بین هر یک از ابعاد سرمایة اجتماعی و مدیریت دانش، از آزمون همبستگی اسپیرمن استفاده شده است. جدول 7، ضریب همبستگی اسپیرمن را برای بررسی رابطه بین ابعاد سرمایة اجتماعی و میزان اجرای مدیریت دانش، نشان میدهد.
جدول 7. ضریب همبستگی اسپیرمن برای اثبات رابطه بین ابعاد سرمایة اجتماعی و میزان اجرای ابعاد مدیریت دانش (n= 102)
متغیرها |
ضریب همبستگی اسپیرمن |
P- Value |
سرمایة اجتماعی شناختی- مدیریت دانش |
181/0* |
034/0 |
سرمایة اجتماعی رابطهای – مدیریت دانش |
495/0** |
0 |
سرمایة اجتماعی ساختاری- مدیریت دانش |
432/0** |
0 |
**نشاندهندة همبستگی در سطح 99%
* نشاندهندة همبستگی در سطح 95%
چنانکه در جدول 7 آمده است، p- value به دست آمده برای همه متغیرها کمتر از 05/ است. در نتیجه، فرض صفر رد میشود. بین میزان سرمایة اجتماعی رابطهای و سرمایة اجتماعی ساختاری در سطح 99% همبستگی مثبت وجود دارد و همچنین بین میزان سرمایة اجتماعی شناختی و میزان اجرای مدیریت دانش نیز در سطح 95% همبستگی مثبت برقرار است.
فرضیه 3: از میان عناصر مختلف سرمایة اجتماعی، سرمایه رابطهای بیشترین تأثیر را بر میزان اجرای مدیریت دانش در کتابخانههای دانشگاه فردوسی و علوم پزشکی شهر مشهد دارد.
در تعدادی از پژوهشهایی که در حوزة سرمایة اجتماعی و مدیریت دانش انجام شده است، از جمله پژوهشهای Manu and Walker, 2006 ; Mu et al., 2008; Van den Hooff and Bart, 2009 به این نکته اشاره شده است که سرمایة اجتماعی رابطهای، به واسطة مؤلفههایی مانند وجود فرهنگ کار گروهی، اعتماد بین کارکنان، تعهدات و انتظارهای کارکنان نسبت به یکدیگر و سازمان و وجود روابط دوستانه و کاری در بین کارکنان، تأثیر بیشتری بر توسعة ابعاد مدیریت دانش از جمله تولید و اشتراک دانش دارد. از این رو، هدف از طرح این فرضیه این است که مشخص شود آیا سرمایة اجتماعی رابطهای نسبت به دیگر ابعاد شناختی و ساختاری سرمایة اجتماعی رابطه بیشتری با میزان اجرای مدیریت دانش در کتابخانههای دانشگاه فردوسی و علوم پزشکی مشهد دارد. همانطور که جدول 7 نشان میدهد، ضریب همبستگی سرمایة اجتماعی رابطهای با میزان اجرای مدیریت دانش بزرگتر از ضریب همبستگی ابعاد شناختی و ساختاری سرمایة اجتماعی با میزان اجرای مدیریت دانش است و این بدین معناست که ارتباط بیشتری بین سرمایة اجتماعی رابطهای و میزان اجرای مدیریت دانش برقرار است. به منظور بررسی دقیقتر رابطه بین سرمایة اجتماعی رابطهای و مدیریت دانش، در ادامه نتایج مربوط به آزمون همبستگی میان ابعاد سرمایة اجتماعی و ابعاد مدیریت دانش، آورده شده است.
جدول 8. ضریب همبستگی اسپیرمن برای اثبات رابطه بین سرمایة اجتماعی شناختی و میزان اجرای ابعاد مدیریت دانش (n= 102)
متغیرها |
ضریب همبستگی اسپیرمن |
P- Value |
سرمایة اجتماعی شناختی- تولید دانش |
211/0* |
034/0 |
سرمایة اجتماعی شناختی – اعتبار بخشی به دانش |
188/0 |
059/0 |
سرمایة اجتماعی شناختی - ارائه دانش |
133/0 |
184/0 |
سرمایة اجتماعی شناختی- اشتراک دانش |
121/0 |
225/0 |
سرمایة اجتماعی شناختی- کاربرد دانش |
217/0* |
028/0 |
**نشاندهندة همبستگی در سطح 99%
* نشاندهندة همبستگی در سطح 95%
جدول 9. ضریب همبستگی اسپیرمن برای اثبات رابطه بین سرمایة اجتماعی رابطهای و میزان اجرای ابعاد مدیریت دانش (n= 102)
متغیرها |
ضریب همبستگی اسپیرمن |
P- Value |
سرمایة اجتماعی رابطهای- تولید دانش |
490/0** |
0 |
سرمایة اجتماعی رابطهای – اعتبار بخشی به دانش |
502/0** |
0 |
سرمایة اجتماعی رابطهای - ارائه دانش |
352/0** |
0 |
سرمایة اجتماعی رابطهای- اشتراک دانش |
402/0** |
0 |
سرمایة اجتماعی رابطهای- کاربرد دانش |
462/0** |
0 |
جدول 10. ضریب همبستگی اسپیرمن برای اثبات رابطه بین سرمایة اجتماعی ساختاری و میزان اجرای ابعاد مدیریت دانش (n= 102)
متغیرها |
ضریب همبستگی اسپیرمن |
P- Value |
سرمایة اجتماعی ساختاری- تولید دانش |
450/0** |
0 |
سرمایة اجتماعی ساختاری – اعتبار بخشی به دانش |
418/0** |
0 |
سرمایة اجتماعی ساختاری - ارائه دانش |
290/0** |
0 |
سرمایة اجتماعی ساختاری- اشتراک دانش |
384/0** |
0 |
سرمایة اجتماعی ساختاری- کاربرد دانش |
434/0** |
0 |
مقایسة دادهها در جدولهای 8، 9، و 10 نشان میدهد، میزان ضریب همبستگی بین سرمایة اجتماعی رابطهای و ابعاد مدیریت دانش بیشتر از همبستگی بین سرمایة اجتماعی شناختی و سرمایة اجتماعی ساختاری و ابعاد مدیریت دانش است. همچنین، دادهها نشان میدهد بیشترین میزان همبستگی بین سرمایة اجتماعی رابطهای با ابعاد اعتباربخشی به دانش و تولید دانش است. این امر میتواند از این جهت باشد که ارتباط، تعامل و اعتماد متقابل بین افراد که ویژگی اصلی سرمایة اجتماعی رابطهای است، نقش مهمی نیز در ایجاد و ارزیابی دانش در سازمانها دارد. بهطور کلی، یافتههای این فرضیه مانند پژوهشهای پیشین از جمله «منوریان و امینی» (2009) نشان میدهد، از بین عناصر سرمایة اجتماعی، بُعد رابطهای تأثیر بیشتری بر میزان اجرای مدیریت دانش دارد. از این رو، مسئولان کتابخانهها میتوانند با تشکیل گروههای هم عمل در کتابخانه، توسعه کارهای گروهی، و ایجاد شرایط مناسب برای توسعه روابط دوستانه بین کارکنان، ضمن بالا بردن میزان سرمایة اجتماعی رابطهای در کتابخانه، زمینة انتقال و تبادل دانش در کتابخانهها را فراهم سازند.
نتیجهگیری کلی
امروزه دانش سازمانی یک منبع ناملموس برای کسب برتری رقابتی و بسیار ارزشمند شناخته شده است. بیشتر سازمانها به مدیریت چنین دانش نامحسوسی برای به دست آوردن و حفظ مزیت رقابتی توجه کردهاند. مدیریت دانش بر سه موضوع افراد، فناوری و فرایندها تأکید دارد و تلاش میکند از طریق تعامل بین این عوامل و ایجاد محیطی مبتنی بر مشارکت، همکاری و اعتماد متقابل، زمینة اشتراک، تبادل و انتقال دانش در سازمان را به منظور دستیابی به هدفهای سازمانی آماده کند. به عبارت دیگر، استفادة بهینه از سرمایههای مالی، فیزیکی و انسانی در سازمان بدون شبکه روابط متقابل بین اعضای سازمان که توأم با اعتماد، محبت و دوستی در جهت حفظ ارزشها و هنجارهای سازمانی است، امکانپذیر نخواهد بود. از طرف دیگر، انتقال اطلاعات و دانش در سطح کلان و خرد بین افراد سازمانها، به افرادی بستگی دارد که این انتقال را تسهیل و تسریع میکنند. بنابراین ایجاد و گسترش فرهنگ و فضایی در سازمان که این نوع ارتباطات و تعاملات را ترغیب کند، بر مبادلة اطلاعات و دانش بین افراد تأثیرگذار خواهد بود و از ضرورتهای مدیریت دانش است. سرمایة اجتماعی با فراهم آوری شرایط لازم از جمله ایجاد اعتماد و تعامل بین اعضای سازمان، ایجاد فرهنگ کار گروهی، افزایش هویت سازمانی، بسیج امکانات و منابع انسانی و گسترش روابط درونی و بیرونی سازمان، زمینة تولید دانش، اشتراک دانش و افزایش خلاقیت در سازمان را مهیا میکند و باعث توسعة مدیریت دانش در سازمان میشود. بررسی نتایج مربوط به فرضیههای پژوهش نشان میدهد بین میزان سرمایة اجتماعی و میزان اجرای مدیریت دانش در جامعة مورد بررسی، ارتباط مثبت و معناداری برقرار است. همچنین، مرور یافتهها نشان میدهد بین ابعاد شناختی، رابطهای و ساختاری سرمایة اجتماعی با میزان اجرای مدیریت دانش در کتابخانهها نیز ارتباط مثبت و معنادار برقرار است که در این میان سرمایة اجتماعی رابطهای، بیشترین ارتباط را با میزان اجرای مدیریت دانش دارد.
[1]. Bonding social capital.
[2]. Bridging social capital.
[3]. Information Chanal.
[4]. Social Norms.
[5]. Identity.
[6]. Obligations & Expections.
[7]. Moral Infrastructure.
[8]. Information and Communication Technology.
[9]. Shared Vision.
[10]. Social Interaction.
کلیدواژهها