نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی کارشناس ارشد علم اطلاعات و دانششناسی دانشگاه شیراز
2 استاد گروه کتابداری و اطلاعرسانی دانشگاه شیراز
چکیده
کلیدواژهها
مقدمه
عصر کنونی، عصر دسترسی به اطلاعات در حداقل زمان و با صرف کمترین هزینه و انرژی است. یکی از مهمترین شیوههای بازنمایی محتوای نوشتهها، وجود نمایة مفاهیم اصلی مندرج در کتابهاست. چون نمایه در بازیابی اطلاعات از اهمیت چشمگیری برخوردار است، توجه به کیفیت و ارزیابی آن بر اساس معیارها و استانداردهای موجود، مورد توجه تحقیق حاضر میباشد.
مبانی نظری تحقیق
مفهوم نمایه و ضرورت وجودی ارزیابی آن
تا چند قرن پیش، مجموعه دانش ثبت شده بسیار کم بود. تعداد کمی کتاب نوشته میشد، که هر کدام در یک یا دو موضوع از مجموعه دانش بشری قرار میگرفت. قرن هجدهم برای دنیا تغییرات زیادی را به همراه داشت و عصر حاضر، عصر انفجار اطلاعات شناخته میشود؛ عصری که با افزایش سریع تعداد مدارک و توسعه رشتههای علمی مواجه هستیم؛ عصری که گردآوری، ذخیره، بازیابی و اشاعه اطلاعات به شدت تغییر یافته است. رشد و فزونی دستاوردهای علمی و فنی و افزایش متون و مدارک پژوهشی و کاهش زمان جهت بازیابی اطلاعات مورد نظر و دستیابی به مطالب روزآمدتر، اهمیت نمایهسازی را روشن میسازد و این امر در راستای بهبود ارائه خدمات به کاربران است.
کتاب بدون نمایه، همانند شهری بدون راهنماست، فهرست مندرجات طرح کلی رئوس مطالب کتاب را ارائه میکند، ولی نمیتواند اصطلاحات اخص را نشان دهد و جایگزین نمایه شود(نودو، اتوکانفور، 1989 : 249). نمایه به عنوان ابزار توصیف کنندة مدرک در ارائه بهترین پاسخ به نیاز اطلاعاتی کاربر، دارای تعریفهای گوناگونی است. «ویتلی[1]»(1879)نمایه را یک راهنمای نظام یافته برای متن هر مادة خواندنی یا محتوای مدرک تعریف کرده است که شامل مجموعهای از مدخلها همراه با سرعنوانهایی است که به صورت الفبایی یا ترتیبی دیگر مرتب شدهاند و ارجاعاتی را در بردارند که نشان دهندة مکان آن سرعنوانها در متن است. در اصطلاحنامة کتابداری واطلاعرسانی، نمایه چنین تعریف شده است: «صورتی از موضوعها و واژههای مهم ودیگر مطالب یک یا چند کتاب با ارجاع به صفحاتی که این مطالب در آنها آمده است» (سلطانی،1381). نمایة کتاب[2] سیاهه نظام یافتهای است از واژهها و مفاهیم موضوعی، نامهای اشخاص، عنوان کتابها و مدارک استناد شده، نامهای جغرافیایی و دیگر مطالب مهم یک یا چند کتاب با ارجاع به صفحاتی که محل اطلاعات مورد نظر را نشان میدهند و معمولاً در پایان کتاب قرار میگیرند(نوروزی، 1380 : 13).
در واقع، نمایهسازی حلقة ارتباطی میان تولید کننده و مصرف کننده اطلاعات برای دستیابی آسان و سریع به دانش مورد نیاز، کاربردی وسیع و اهمیتی ویژه مییابد(خالوئی،1385). از نظر «داتا و سینها[3]»(1984) نمایه مهمترین ابزار در نظام بازیابی اطلاعات به شمار میرود و راهنمایی فشرده برای اطلاعاتی است که در مدرک، کتاب، یا مجموعه وجود دارد(گیلوری،1375 :16).
اهمیت نمایه در بازیابی اطلاعات، توجه به ارزیابی آن را افزایش داده است. هدف از ارزیابی نمایه، تعیین میزان اثربخشی و کارایی آن است. نمایة خوب یا بد، تحت تأثیر عوامل بسیاری از جمله قضاوتهای انسانی و محدودیتهای اقتصادی است، بهعلاوه اینکه عمل نمایهسازی بدون ارزیابی کامل نمیشود. در نمایهسازی. همواره این سؤال مطرح است که یک نمایه خوب چگونه نمایهای است. نمایة مؤثر، کاربر را به اطلاعات دقیق، بدون دشواری، خطا و موارد مرتبط هدایت میکند و بندرت به بازیابی اطلاعات سطحی میانجامد(اشرفیریزی و کاظمپور، 1386 :153).
معیارهای ارزیابی نمایه
نمایهسازان سعی میکنند نظام نمایهسازی را به خوبی طراحی کنند. «کلولند و کلولند[4]»(2001)نمایه را در سه سطح ارزیابی میکنند:1. فنی[5] 2. معنایی[6] 3. میزان کارآیی[7]. از نظر آنها این سطوح به یکدیگر وابستهاند. در سطح فنی، نمایه باید دارای زبان مناسب و شکل قابل درک باشد و به سادگی بتوان از آن استفاده کرد. در سطح معنایی، واژهها باید معانی را بدون ابهام منتقل کنند. در سطح سوم، نمایه باید اطلاعات مرتبط را به درستی شناسایی کند و در بازیابی اطلاعات مؤثر باشد. نمایه باید کامل و به اندازة کافی تخصصی باشد. همچنین، کاربر را از همة جنبههای یک موضوع خاص آگاه کند.
نکتهای که پیش از ارزیابی نمایه باید مورد توجه قرار گیرد، ایجاد معیارها بر اساس نیازهای کاربران است. هدف نمایه کمک به کاربر در یافتن اطلاعات با توجه به محدود بودن وقت، هزینه و تلاشهای فردی اوست. همچنین، اطلاعات بازیابی شده باید مرتبط باشند و این دقیقاً نقطه عطف ارزیابی است. اگر نمایهای موجب بازیابی اطلاعات مناسب نشود، کل نظام اطلاعاتی با شکست مواجه میگردد. بنابراین، نمایهها را باید در همة سطوح ارزیابی کرد. از جمله عوامل دیگر مهم در نمایه، صحت کامل بودن مدخلها وانعطافپذیری بر اساس پویایی زبان آن است. نمایة خوب به راحتی خوانده میشود، به تفصیل بیان میشود، متأثر از دیدگاه کاربر است و دارای مدخلهای چندگانه برای یک موضوع است. در ارزیابی نمایه میتوان به صورت عینی کمیتگذاری کرد؛ اما برای تکمیل آن ارزیابی ذهنی نیز لازم است. به عنوان نمونه، یکی از عوامل مورد توجه در ارزیابی نمایه، طول آن است که باید با طول متن متناسب باشد. هیچ معیار کمّی استانداردی برای این امر قابل کاربرد نیست، اما به صورت ذهنی و با توجه به ماهیت موضوع، عمق بحث و تمایلات کاربر، میتوان آن را بررسی کرد. از نظر «کلولند و کلولند» نکاتی که در ارزیابی نمایه مورد توجه قرار میگیرند، عبارتند از: ۱. دامنة زیر پوشش نمایه کامل باشد ۲. در انتخاب اصطلاح، انسجام وجود داشته باشد 3. اصطلاحات انتخاب شده با سطح کاربران متناسب باشد ۴. ارجاعات به میزان کافی وجود داشته باشد 5. زنجیرههای بسیار طولانی از سرعنوانهای فرعی به هم پیوسته، وجود نداشته باشد 6. سرعنوانهای فرعی به درستی سرعنوانهای اصلی را نشان دهند 7. مکان نمای نادرستی وجود نداشته باشد ۸. زنجیرة بسیار طولانی از مکان نماها وجود نداشته باشد ۹. نظم الفبایی در متن، یکپارچه و صحیح باشد 10. اشتباه املایی وجود نداشته باشد ۱۱. ارجاع نادرست و دوطرفه وجود نداشته باشد(کلولند و کلولند، 2001). بدین ترتیب، جنبههای معیّنی از نمایه مانند خطاها، بیدقتیها و بازنمایی ضعیف باید حذف شود و بخشهای مفید بهبود یابند. جامعیت و مانعیت بهبود یابد و نظام با سرعت بیشتری پاسخگوی نیازهای کاربران باشد. «بوث[8]»(2001) نمایة انتهای کتاب را از دو بُعد به شرح جدول ۱ ارزیابی میکند. در این زمینه، دیدگاههای متعددی وجود دارد که در اینجا به همین بسنده میکنیم.
جدول ۱. ابعاد ارزیابی نمایه از نظر بوث
ویژگیهایمحتوایی |
ویژگیهایمربوطبهشیوه نمایش |
• نمایه، کل متن را به صورت متعادل زیر پوشش قرار دهد. • همة ارجاعات مهم به موضوعهای مورد علاقه کاربران، نمایش داده شوند. • نمایه شامل ارجاعاتی برای ایجاد پیوند مفهومی میان اصطلاحات وابسته باشد. • دامنه، ترتیب و قواعد مربوط به چاپ در مقدمهای روشن و صریح، شرح داده شود. |
• نظم الفبایی رعایت شود. • سرعنوانهای فرعی براساس اهمیت مرتب شوند. • مکاننماها به صورت یکپارچه و هماهنگ نمایش داده شوند. • صفحهآرایی، نقطهگذاری و سبک معیّنی از نمایش مدخلها رعایت شود.
|
استانداردهای نمایهسازی
از دیدگاه نظری، مقایسة نمایه با استانداردهای منتشر شده، بهترین راه برای ارزیابی آنهاست(لنکستر،1382: 221). به طور کلی، استاندارد برای مقایسة آنچه هست، با آنچه باید باشد تدوین میشود و میتوان آن را الگویی تأییدشده تلقی کرد. استانداردها در زمینههای گوناگون از جمله نمایهسازی کاربرد دارند و هدف از آنها افزایش کیفیت نمایههاست. استانداردهای مختلفی وجود دارند که از سوی سازمانهای ملی یا بینالمللی به وجود آمدهاند. فهرست برخی از آنها در جدول2 آمده است(کلولند و کلولند، 2001).
جدول 2. استانداردهای حوزة نمایهسازی
حوزةاستاندارد |
سالایجاد |
عنواناستاندارد |
معیارهای اساسی برای نمایهها |
1984 |
ANSI /Z. 39.4 |
بازیابی اطلاعات: کاربرد تعریف خدمات و پروتکل (نسخه3) Z39.5 |
1995 |
ANSI/NISO |
تهیه نمایههای کتابها، نشریات ادواری و دیگر مدارک |
1988 |
BS15 3700 |
بررسی مدارک، تعیین موضوعهای آنها و انتخاب اصطلاحات نمایهای |
1984 |
BS 6529 |
الگوهایی برای بررسی مدارک، تعیین موضوعات آنها و انتخاب اصطلاحات نمایهای |
1985 |
ISO 5963 |
رهنمودهایی برای محتوا، ساختار و ارائه نمایهها |
1996 |
ISO 999 |
چنان که در جدول 4 آمده است، از جمله استانداردهای ایزو در این حوزه، استاندارد ایزو 999 است، که در سال ۱۹۹۶ تدوین شده و شامل دستورالعملهایی برای محتوا، ساختار وارائه نمایههاست و در زمینه نمایههای انتهای کتاب، نشریهها، گزارشها، پروانه ثبت اختراعات، و دیگر مدارک چاپی یا غیرچاپی (فیلمها، نوارهای صوتی، ویدئویی، مواد گرافیکی، نقشهها، و مانند آنها) به کار میرود; ISO 999,1996) Bonura,1994: 158- 159).
البته، باید این حقیقت را در نظر داشت تا زمانی که نتوان (و احتمالاً نمیتوان) استانداردهای واقعی را برای فعالیتهای فکری وضع کرد، دشوار است که بتوان چنین موشکافیهایی را دریافت و بیشتر استانداردها را باید با نامهای دیگری مثل «رهنمودها»یا «معیارها» خواند(لنکستر،1382: 223). با وجود این، میتوان این استاندارد را الگویی طراحی شده برای مقایسه و قضاوت در مورد کیفیت، کمیّت، محتوا و مسائلی مانند آن در زمینه نمایهسازی دانست. رعایت دستورالعملهای مندرج در استانداردها، موجب هماهنگی نمایهسازان و بهبود کیفیت نمایهها میشود.
ارزیابی نمایه کاری دشوار اما الزامی است و به طور کلی نمیتوان مجموعهای از اصطلاحات نمایه را که به مدرکی اختصاص یافتهاند، با قطعیت، درست یا غلط دانست. علاوه بر آن، ارزیابی نظام نمایهسازی نیز اهمیت بسیاری دارد. این ارزیابی به میزان زیادی به قضاوتهای ذهنی بستگی دارد و در آن کمتر میتوان از استانداردهای مشخص استفاده نمود. اما امروزه نمایهسازان سعی در ایجاد معیارهایی تجربی در ارزیابی نمایه و نمایهسازی دارند. در این نوشتار نیز تلاش میشود بر مبنای معیارهای مندرج در استاندارد ایزو، به ارزیابی نمایة پایانی کتابهای حوزه علوم کتابدرای و اطلاعرسانی در فاصله سالهای 1389-1385 بپردازیم.
پیشینة پژوهش
آنچه در ادامه آمده، عبارت است از تحقیقات مشابهی که در این خصوص در داخل و خارج کشور صورت گرفته است:
«مزینانی» (1373) نمایههای کتابهای حوزة علوم پزشکی منتشر شده در سالهای 1372-1368 و «شریفیان» (1376) نمایههای انتهای کتابهای زبان و ادب فارسی انتشار یافته بین سالهای 1374- 1370 را بررسی کردهاند. این پژوهشها نشان داد حدود 10% از کتابهای مورد بررسی دارای نمایه پایانی بوده و کمتر از 4% از این نمایهها بیش از 75% از معیارهای مورد نظر را رعایت کردهاند.
«آبادطلب» (1378) نیز وضعیت نمایههای کتابهای فارسی علوم فنی و مهندسی انتشار یافته طی سالهای 1376- 1367 را بررسی کرد و نتیجه گرفت که 5/7% از کتابهای مورد بررسی دارای نمایه بوده است.
«کریمی» (1378) در پژوهشی، میزان رعایت استانداردهای بینالمللی ایزو 999 در نمایههای پایانی 584 عنوان کتاب منتشر شده در حوزه تاریخ معاصر ایران در فاصله سالهای 1377-1373 را بررسی نمود. وی دریافت که بیش از نیمی از کتابهای فارسی تاریخ معاصر ایران فاقد نمایة پایانی کتاب بوده و بیش از50%، استانداردهای ایزو را به طور کامل رعایت نکردهاند.
«جعفری و داورپناه» (1386) در تحقیقی به ارزیابی نمایههای پایان کتابهای فارسی حوزة علوم اجتماعی از نظر رعایت ملاکهای استاندارد ایزو 999 پرداختند. تحقیق آنان نشان داد میزان رعایت ملاکهای ارزیابی ایزو در نمایههای پایانی مورد بررسی 49/54% میباشد و بین رشتههای مختلف از نظر میزان رعایت ملاکهای ارزیابی ایزو، تفاوتی معنادار وجود دارد.
«سالتون[9]» (1989) شیوههای به کارگیری تحلیل نحوی برای ایجاد عبارتهای مناسب جهت استفاده در نمایههای انتهای کتاب را تشریح کرد(مرادی،1386).
«دیوداتو[10]» (1991) و «بیشاپ، لیدی وستل[11]» (1991) در پژوهشهایی جداگانه، نمایههای انتهایی کتابهای حوزههای هنر، علوم انسانی، علوم و فناوری و علوم اجتماعی را بررسی کردند. پژوهش آنان نشان داد حدود 84% از کتابهای مورد بررسی دارای نمایه است و حدود 80% آنها نظام ارجاعها به کار برده شده است.
«دیوداتو و گانت[12]» (1991) در یک مطالعة اکتشافی، ویژگیهای نمایههای انتهای کتاب را که توسط دو گروه نویسنده و غیرنویسنده تهیه شده بود، بررسی کردند و دریافتند که غیر نویسندهها (که احتمالاً نمایهساز حرفهای بودند) نمایه را با تعداد صفحهها و معرّفهای بیشتری تهیه میکنند.
به نظر میرسد کاملترین تحقیقات دربارة نمایههای کتاب، تحقیقاتی باشد که«بیشاپ[13] و دیگران» (1991) و«لیدی[14] و دیگران» (1991) آنها را گزارش کردهاند. در این دو تحقیق مرتبط، اولین تحقیق ویژگیهای گروه نمونهای از نمایهها (ساختار، روش تنظیم و مواردی از این قبیل) را بررسی کرده است. در حالی که در تحقیق دومی، سیاستگذاریهای ناشران در این خصوص(مثل اینکه چه کسی نمایه را تهیه کرده است، نوع نیازمندیها و ...) مورد تحقیق قرار گرفته است. این گزارش همچنین اطلاعاتی دربارة ویژگیهای نمایه را ارائه کرده و نتایج کل طرح ضمیمه شده است.
«لیدی و یورگنسن[15]» (1993) یک گروه دانشآموز داوطلب را انتخاب و روش واقعی استفاد، آنها از نمایه را بررسی کردهاند (لنکستر، 1382: 95).
«دیوداتو» (1994) نتایج یک بررسی را ارائه داده که در آن بهرهگیران، نمایههای کتاب را بر سایر نمایهها ترجیح دادهاند. وی همچنین نظرهای کتابداران و دانشکدههای آموزشی را در اینباره مقایسه کرده است.
«وب[16]» (1994) طی پژوهشی، با ارزیابی نمایههای زندگینامههای نوشته شده برای کودکان دریافت که تنها حدود 40% از این کتابها دارای نمایه بوده و در همة نمایهها از لغتهای مناسب با سطح خوانایی کودکان استفاده شده بود.
«واینبرگ[17]» (2000) نمایههای پایان کتاب در فرانسه را بررسی و مشخص کرد که اغلب کتابهای فرانسوی معاصر نمایه ندارند.
«رین و هنسل مایر[18]» (2000) و «اولاسون[19]» (2000) میزان استفاده پذیری نمایههای پایان کتابها را مورد مطالعه قرار دادند و نتیجه گرفتند که متغیرهایی مانند شیوة مدخل آرایی، نظام هادی و سبک نمایهسازی، بر میزان استفادهپذیری نمایهها مؤثرند.
«واندر میج[20]» (2002) تأثیر سبک نمایه در جستجو را بررسی کرد و نتیجه گرفت که سبک تراز شده در مقایسه با سبک تورفته و متوالی عملکرد بهتری دارد.
«بارنوم[21]و همکاران» (2004) جستجو از طریق نمایه پایان کتاب و تمام متن را بررسی کردند و نتیجه گرفتند که کاربران جستجوی تمام متن را به استفاده از نمایه ترجیح میدهند، ولی هنگام استفاده از نمایه، اطلاعات را سریعتر بازیابی میکنند.
با توجه به اهمیت و ضرورت وجودی نمایة کارآمد منطبق با نیازهای اطلاعاتی جامعة مخاطب، اطلاعات مندرج در کتابهای حوزه علوم کتابداری و اطلاعرسانی و تأکید بر اصل دسترسی به اطلاعات، به سرعت و سهولت این موضوع مورد توجه محقق قرار گرفت. از آنجا که تاکنون چنین تحقیقی در مورد نمایه پایان کتابهای فارسی حوزة علوم کتابداری و اطلاعرسانی در فاصلة سالهای 1389-1385،از نظر رعایت معیارهای استاندارد ایزو 999-1996 صورت نگرفته است، تحقیق حاضر انجام شد، با این امید که توجه نویسندگان و ناشران بیش از پیش به ضرورت وجودی نمایههای کارآمد پایان کتابهای این حوزه جلب شود.
هدفهای پژوهش
هدف عمدة پژوهش حاضر، ارزیابی نمایة پایان کتابهای فارسی حوزة علوم کتابداری و اطلاعرسانی بر مبنای معیارهای استاندارد ایزو 999 میباشد. علاوه بر هدف عمده، هدفهای فرعی زیر نیز مورد توجه است:
- تعیین میزان وجود نمایة پایانی در کتابهای حوزههای مختلف موضوعی علوم کتابداری و اطلاعرسانی
- تعیین میزان انطباق نمایة پایانی کتابهای مورد بررسی با معیارهای ارزیابی استاندارد ایزو 999
- تعیین میزان رعایت معیارهای استاندارد ایزو 999 در نمایة پایانی کتابهای مورد بررسی از سوی ناشران مختلف
- تعیین میزان انطباق نمایههای پایانی با معیارهای ارزیابی ایزو 999، از نظر نمایههای بنیادی و ترجمهای (کتابهای تألیفی و ترجمهای)
- تعیین نسبت میانگین صفحههای نمایه به صفحههای کتاب در حوزههای مختلف موضوعی کتابداری و اطلاعرسانی
- تعیین وضعیت انواع نمایة پایانی کتابهای مورد بررسی از نظر شیوة چاپ، ساختار مدخل و نوع تهیه و تنوع
- تعیین وضعیت انواع نمایة پایانی کتابهای مورد بررسی از نظر پوشش، محتوا و ساختار(سطح بندی)
سؤالهای پژوهش
در راستای دستیابی به هدفهای پژوهشی فوق، پژوهش حاضر بر آن است تا به سؤالهای زیر پاسخ گوید:
1- چه میزان از کتابهای مورد بررسی، در حوزههای مختلف موضوعی کتابداری و اطلاعرسانی دارای نمایه پایانی هستند؟
2- میزان انطباق نمایههای پایان کتابهای مورد بررسی با معیارهای ارزیابی استاندارد ایزو 999 چگونه است؟
3- میزان رعایت معیارهای استانداردهای ایزو 999 در نمایه پایانی کتابهای مورد بررسی از سوی ناشران مختلف چگونه است؟
4- از نظر میزان انطباق با معیارهای ارزیابی ایزو999-1996، چه تفاوتی میان نمایههای بنیادی و ترجمهای (کتابهای تألیفی و ترجمهای) پایان کتابهای مورد بررسی وجود دارد؟
5- نسبت میانگین صفحههای نمایه به صفحههای کتاب چقدر است و آیا تفاوت معناداری بین نسبت میانگین صفحههای نمایه به صفحههای کتاب در حوزههای مختلف موضوعی کتابداری و اطلاعرسانی وجود دارد؟
6- وضعیت انواع نمایة پایانی کتابهای مورد بررسی از نظر شیوه چاپ، ساختار مدخل و نوع تهیه و تنوع چگونه است؟
7- وضعیت انواع نمایة پایانی کتابهای مورد بررسی از نظر پوشش، محتوا و ساختار(سطحبندی) چگونه است؟
روششناسی پژوهش
طرح تحقیق، جامعة آماری، نمونه و روش نمونهگیری
پژوهش حاضر کمّی و پیمایشی میباشد و نوع طرح تحقیق توصیفی- ارزشیابی است. جامعة آماری مورد بررسی این پژوهش، کتابهای فارسی غیر مرجع منتشر شده در حوزة علوم کتابداری و اطلاعرسانی در فاصله سالهای 1389-1385 میباشد. در نمونهگیری، از روش نمونهگیری تصادفی استفاده شده است؛ به طوریکه ابتدا بر مبنای فهرست کتابهای کتابداری و اطلاعرسانی موجود در بازار کشور تعداد کتابهای فارسی غیر مرجع منتشر شده در این حوزه در فاصلة سالهای 1389-1385، 290 عنوان برآورد گردید. لازم به ذکر است، در تحقیق حاضر تأکید بر ناشران تخصصی و فعال در زمینه کتابداری و اطلاعرسانی مانند: کتابدار، چاپار، دبیزش، کتابخانه رایانهای، کتابخانه ملی و مرکز اسناد ملی ایران، پژوهشگاه اطلاعات و مدارک علمی ایران، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها(سمت)، مرکز منطقهای اطلاعرسانی علوم و فناوری و دبیرخانه هیئت امنای کتابخانههای عمومی بوده است؛ زیرا این ناشران جزو ناشران مطلع در زمینه اهمیت و سودمندی نمایهها در دسترسی به اطلاعات به شمار میروند. از سوی دیگر، کتابهای مرجع در این تحقیق در نظر گرفته نشده است. یکی از دلایل عمدة امر این است که وجود نمایه کارآمد و اثربخش به عنوان یکی از اصول اساسی تدوین کتب مرجع شناخته میشود و الگوی ارزیابی نمایه پایانی کتابهای مرجع باید در نوشتاری جداگانه با دقت و حساسیت بیشتری مورد سنجش و ارزیابی قرار گیرد.
حجم نمونه با توجه به تعداد کلّ جامعة آماری و بر اساس جدول مورگان[22] محاسبه شد؛ به این ترتیب که از کل 290 عنوان جامعه آماری مورد تحقیق، 165 نمونه به صورت تصادفی انتخاب گردید.
روش تجزیه و تحلیل دادهها
رویکرد تجزیه و تحلیل دادهها توصیفی- تفسیری است و تجزیه و تحلیل آماری دادهها با استفاده از نرمافزار آماری علوم اجتماعی، نسخه 16 انجام میشود. این عملیات و روشهای آماری شامل دو بخش آمار توصیفی و آمار استنباطی است. از آمار توصیفی برای تجزیه و تحلیل فراوانی و درصد و پاسخگویی به سؤالهای پژوهشی 4، 5، 6و 7 استفاده شده است. در بخش آمار استنباطی نیز از آزمون ناپارامتری توزیع دادهها(χ²) برای پاسخگویی به سؤالهای 1، 8 و 9 و از آزمون همبستگی پیرسون، آزمون پارامتری تحلیل واریانس(ANOVA) برای پاسخگویی به سؤالهای 2 و 3 استفاده شده است.
بحث و یافتههای پژوهش
سؤال پژوهشی اول: چه میزان از کتابهای مورد بررسی، در حوزههای مختلف موضوعی کتابداری و اطلاعرسانی، دارای نمایة پایانی هستند؟
پیش از این در قسمت مباحث نظری تحقیق، به ضرورت و سودمندی وجود نمایه پایان کتاب اشاره شد. در ادامه باید اشاره مختصری به تفاوت بین فهرست مندرجات و نمایة پایان کتاب داشت؛ زیرا به اعتقاد برخی، با وجود فهرست مندرجات، نیازی به صرف هزینه برای تهیه نمایه پایان کتاب وجود ندارد. حال آنکه:
- فهرست مندرجات طرح و نقشه دلخواه نویسنده از مطالب کتاب است که وی قصد دارد موضوع و محتوا را در جالبترین و دقیقترین شیوه با تقسیمهای فرعی معرفی کند، اما نمایة طرح و نقشة نمایهساز از اطلاعات ارائه شده توسط نویسنده است که مطالب اثر را به بهترین روش نشان میدهد.
- فهرست مندرجات بر اساس توالی حضور مطالب متن اصلی مرتب میشود، حال آنکه نمایة کتاب به طور معمول بر اساس نظم الفبایی مرتب میشود.
- فهرست مندرجات خط سیر اندیشه یک نفر(نویسنده، مترجم یا گردآورنده) است و نمایة خط سیر اندیشه مخاطبان بالقوة اثر است.
- فهرست مندرجات کلی و نمایه جزئیتر از آن است. بنابراین، هیچ کدام نمیتواند جایگزین دیگری شود(سهرابی،1389؛ نوروزی، 1380: 17). از کل کتابهای منتشر شده در موضوع علوم کتابداری و اطلاعرسانی در فاصلة سالهای 1389-1385، 28/37% نمایة پایانی داشتهاند. همانطور که در جدول 2 مشاهده میشود، ابتدا کتابهای مختلف علوم کتابداری و اطلاعرسانی در هشت حوزه موضوعی دستهبندی شدند و در ادامه میزان وجود نمایة پایان کتاب در حوزههای مختلف موضوعی به دست آمد؛ به این ترتیب که بیشترین تراکم نمایه در پایان کتابهای حوزه موضوعی: کتابداری، فلسفه و تاریخ کتابداری، ساختمان و تجهیزات (2/22%) و فناوری اطلاعات، منابع الکترونیکی، اشاعة اطلاعات (19%) وجود دارد. حوزههای موضوعی مجموعهسازی، مرجعشناسی و هم رده با آن حوزه موضوعی مدیریت دانش، مدیریت کتابخانهها و مراکز اطلاعرسانی با 9/15% حایز رتبههای بعدی به لحاظ دارا بودن نمایه پایانی میباشند. در برابر ذخیره و بازیابی، کتابخانههای عمومی، آموزشگاهی، دانشگاهی(7/12%) در حد متوسط و حوزههای موضوعی سازماندهی، ادبیات کودکان و نوجوانان و نشر، آرشیو، نشریههای ادواری به یک میزان (8/4%) از نظر دارا بودن نمایة پایانی در حد ضعیف ارزیابی میشوند. چنان که در جدول 2 مشاهده میشود، نتایج حاصل از آزمون همبستگی پیرسون[23]P=0.017)) نشان میدهد بین کتابهای منتشر شده در حوزههای مختلف موضوعی علوم کتابداری و اطلاعرسانی، تفاوت معناداری وجود دارد.
جدول 2. توزیع فراوانی و نتایج حاصل از آزمون مجذور خی در مورد وضعیت وجود نمایة پایانی درکتابهایحوزههای موضوعیعلومکتابداری و اطلاعرسانی
ردیف |
حوزه موضوعی |
فراوانی |
درصد |
1 |
کتابداری، فلسفه و تاریخ، ساختمان و تجهیزات |
14 |
2/22 |
2 |
مجموعهسازی، مرجعشناسی |
10 |
9/15 |
3 |
سازماندهی، ادبیات کودکان و نوجوانان |
3 |
8/4 |
4 |
ذخیره و بازیابی، کتابخانههای عمومی، آموزشگاهی، دانشگاهی |
8 |
7/12 |
5 |
فناوری اطلاعات، منابع الکترونیکی، اشاعه اطلاعات |
12 |
19 |
6 |
نشر، آرشیو، نشریات ادواری |
3 |
8/4 |
7 |
مدیریت دانش، مدیریت کتابخانهها و مراکز اطلاعرسانی |
10 |
9/15 |
8 |
آمار، روش تحقیق |
3 |
8/4 |
- |
مجموع |
63 |
100 |
- |
مقدار χ² |
13/17 |
|
- |
سطح معناداری |
017/0 |
سؤال پژوهشی دوم: میزان انطباق نمایههای پایان کتابهای مورد بررسی با معیارهای ارزیابی استاندارد ایزو 999 چگونه است؟
میزان رعایت معیارهای ارزیابی در نمایههای پایانی مورد بررسی بر اساس استاندارد میانگین نسبتها 65/56% میباشد که درصد متوسطی است، به طوری که میزان رعایت معیارها در مورد نظم الفبایی و صفحه شمار(4/98%)، حروف چاپی مناسب(2/95%) و علائم نقطهگذاری(3/87%) در حد بسیار بالاست. میزان رعایت معیارها در مورد تورفتگی(1/57%)، استفاده از کلمه یا عبارات توضیحگر(8/50%) و استفاده از ارجاعها(46%) در حد متوسط و میزان رعایت معیارهای یادداشتهای مقدماتی(1/11%) و یادداشت دامنه(5/9%) در حد ضعیف برآورد میشود و مطابق جدول 3، بر اساس مقدار مجذور خی(χ²) به دست آمده با 99% اطمینان تفاوت معناداری بین میزان رعایت معیارهای ارزیابی مذکور وجود دارد.
جدول 3. توزیع فراوانی رعایت معیارهای ارزیابی استاندارد ایزو در نمایههای پایان کتابهای حوزه علوم کتابداری و اطلاعرسانی و نتایج حاصل از آزمون مجذور خی
ردیف |
معیارهای ارزیابی |
فراوانی |
درصد |
|
1 |
یادداشتهای مقدماتی |
7 |
1/11 |
|
2 |
ارجاعها |
29 |
46 |
|
3 |
یادداشت دامنه |
6 |
5/9 |
|
4 |
توضیحگر |
32 |
8/50 |
|
5 |
نقطهگذاری |
رعایت شده |
55 |
3/87 |
تاحدودی |
8 |
7/12 |
||
6 |
نظم الفبایی |
62 |
4/98 |
|
7 |
تورفتگی |
36 |
1/57 |
|
8 |
حروف چاپی مناسب |
60 |
2/95 |
|
9 |
صفحهشمار |
62 |
4/98 |
|
- |
مجموعفراوانیومیانگین نسبتها |
357 |
65/56 |
|
- |
مقدار χ² |
111/38 |
||
- |
سطح معناداری |
0001/0 |
سؤال پژوهشی سوم: میزان رعایت معیارهای استانداردهای ایزو 999 در نمایه پایانی کتابهای مورد بررسی از سوی ناشران مختلف چگونه است؟
به اعتقاد برخی صاحبنظران، در طول سالیان گذشته با انفجار انتشار اطلاعات مواجه بودهایم، به طوری که آمار نشر رشد قابل ملاحظهای نسبت به گذشته داشته است. در این بین، آنچه بیش از پیش خودنمایی میکند، این است که ظهور ناشران خصوصی بیش از ناشران دولتی بوده است. این حقیقتی است که با نتایج به دست آمده از این تحقیق همسویی دارد. در کنار ناشران دولتی و خصوصی، آثاری به بازار نشر وارد میشوند که حاصل مشارکت دو ناشر دولتی، دو ناشر خصوصی و یا گاه ناشر دولتی و خصوصی است. در این سؤال، قصد داریم تأثیر انتشار کتابهای علوم کتابداری و اطلاعرسانی بر کیفیت و کمیّت نمایة پایانی کتابها را مورد سنجش قرار دهیم.
چنان که در جدول 4 مشاهده میشود، نتایج حاصل نشان میدهد بین کمیّت و کیفیت نمایة پایانی کتابهای علوم کتابداری و اطلاعرسانی از سوی ناشران مختلف(دولتی، خصوصی، و مشارکتی) تفاوت معناداری وجود ندارد و با وجود تعداد بیشتر ناشران خصوصی نسبت به ناشران دولتی، تفاوت قابل ملاحظهای در نمایة پایانی کتابهای منتشر شده توسط آنان دیده نمیشود.
جدول 4. میزان رعایت معیارهای ارزیابی استاندارد ایزو 999 از سوی ناشران مختلف
ردیف |
ناشران ملاکها |
دولتی |
خصوصی |
مشارکتی |
χ² |
سطح معناداری |
||||
فراوانی |
درصد |
فراوانی |
درصد |
فراوانی |
درصد |
|||||
1 |
یادداشتهای مقدماتی |
1 |
1/9 |
6 |
5/12 |
0 |
0 |
639/0 |
726/0 |
|
2 |
ارجاعها |
4 |
4/36 |
24 |
50 |
1 |
25 |
430/1 |
489/0 |
|
3 |
یادداشت دامنه |
1 |
1/9 |
5 |
4/10 |
0 |
0 |
468/0 |
791/0 |
|
4 |
توضیحگر |
6 |
5/54 |
26 |
2/54 |
0 |
0 |
409/0 |
110/0 |
|
5 |
نقطهگذری |
رعایت شده |
8 |
7/72 |
43 |
6/89 |
4 |
100 |
915/2 |
233/0 |
تاحدوی |
3 |
3/27 |
5 |
4/10 |
0 |
0 |
432/2 |
095/0 |
||
6 |
نظم الفبایی |
11 |
100 |
47 |
9/97 |
4 |
100 |
318/0 |
853/0 |
|
7 |
تورفتگی |
7 |
6/63 |
28 |
6/59 |
1 |
25 |
980/1 |
372/0 |
|
8 |
حروف چاپی |
11 |
100 |
45 |
7/95 |
4 |
100 |
660/0 |
719/0 |
|
9 |
صفحهشمار |
11 |
100 |
47 |
9/97 |
4 |
100 |
318/0 |
853/0 |
سؤال پژوهشی چهارم: از نظر میزان انطباق با معیارهای ارزیابی ایزو999، چه تفاوتی میان نمایههای بنیادی و ترجمهای (کتابهای تألیفی و ترجمهای) پایان کتابهای مورد بررسی وجود دارد؟
در راستای پاسخگویی به این سؤال، پس از محاسبة فراوانی و درصد فراوانی هر یک از معیارهای مؤثر در ارزیابی نمایه پایان کتابهای مورد بررسی، مقولة نوع تهیه و تنوع نمایه نیز در این سنجش مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاصل از انجام آزمون ناپارامتری مجذور خی(χ²)مطابق جدول 5، نشان میدهد تفاوت معناداری بین رعایت هر یک از ملاکها و نوع اثر به لحاظ تهیه و تنوع وجود دارد.
جدول 5. وضعیت رعایت معیارهای ارزیابی در نمایههای بنیادی، ترجمه یا گردآوری، و تألیف و ترجمه
ردیف |
نوع اثر معیارها |
بنیادی(تألیفی) |
ترجمه یا گردآوری |
تالیف و ترجمه |
χ²
|
سطح معناداری |
||||
فراوانی |
درصد |
فراوانی |
درصد |
فراوانی |
درصد |
|||||
1 |
یادداشتهای مقدماتی |
5 |
3/14 |
2 |
10 |
0 |
0 |
382/1 |
501/0 |
|
2 |
ارجاعها |
18 |
4/51 |
9 |
45 |
2 |
25 |
843/1 |
398/0 |
|
3 |
یادداشت دامنه |
3 |
6/8 |
3 |
15 |
0 |
0 |
575/1 |
455/0 |
|
4 |
توضیحگر |
17 |
6/48 |
10 |
50 |
5 |
5/62 |
513/0 |
774/0 |
|
5 |
نقطهگذاری |
رعایت شده |
32 |
4/91 |
15 |
75 |
8 |
100 |
431/4 |
109/0 |
تاحدودی |
3 |
6/8 |
5 |
25 |
0 |
0 |
988/4 |
04/0 |
||
6 |
نظم الفبایی |
34 |
1/97 |
20 |
100 |
8 |
100 |
813/0 |
666/0 |
|
7 |
تورفتگی |
22 |
7/64 |
11 |
55 |
3 |
1/58 |
082/2 |
353/0 |
|
8 |
حروف چاپی |
33 |
1/97 |
19 |
95 |
8 |
100 |
477/0 |
788/0 |
|
9 |
صفحهشمار |
34 |
1/97 |
20 |
100 |
8 |
100 |
813/0 |
666/0 |
سؤال پژوهشی پنجم: نسبت میانگین صفحههای نمایه به صفحههای کتاب چقدر است و آیا تفاوت معناداری بین نسبت میانگین صفحههای نمایه به صفحههای کتاب در حوزههای مختلف موضوعی کتابداری و اطلاعرسانی وجود دارد؟
نمایهساز باید توانایی تشخیص تمام مفاهیم یک مدرک را که برای استفاده کننده ارزش بالقوه دارد، داشته باشد. نکته مهم آن است که در نمایهسازی نباید موضوع مدرک اصلی خیلی معدود تعبیر شود. هر چند گاهی نمایهسازی برای یک گروه استفاده کننده خاص انجام میگیرد؛ این نمایهها اغلب برای گروههای استفاده کننده دیگر نیز استفاده میشوند. با ایجاد ارتباطات بین رشتهای از یک سو و رشد شبکههای اطلاعرسانی از سوی دیگر، باید استفادهکنندگان بالقوه و به دنبال آن محتوای مدرک را از هر جنبه در نظر گرفت (مرادی، 1386). این مطلب به عنوان یکی از موارد مهم در ارزیابی کیفی محتوای نمایههای پایانی کتاب شناخته میشود و نمایه باید به اندازه کافی به جزئیات مندرج در متن اصلی کتاب بپردازد. این خود مستلزم تفصیل و تنوع مدخلهای نمایه نسبت به محتوای اصلی کتاب است. به منظور سنجش نسبت صفحههای نمایه به صفحههای کتاب، از شاخص مرکزی میانگین استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که نسبت میانگین صفحههای نمایه به صفحههای کتاب 45/3% میباشد و طبق آمارهای به دست آمده از تحقیق «مولوانی[24] »(1994) این نسبت در ردیف نمایههای متوسط دستهبندی میشود. با توجه به اینکه در مورد نسبت میانگین تعداد صفحههای نمایه به صفحههای کتاب استانداردهای متفاوتی وجود دارد، تصمیم گرفتیم با استفاده از آزمون تحلیل واریانس[25] میانگین تعداد صفحههای نمایه به متن کتاب را محاسبه کنیم. با توجه به نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس مطابق جدول 6، تفاوت معناداری در بین حوزههای مختلف موضوعی به لحاظ نسبت میانگین صفحههای نمایه به صفحههای کتاب وجود ندارد.
جدول 6. نتایج حاصل از تحلیل واریانس نسبت میانگین صفحههای نمایه به صفحههای کتاب
منبع تغییرات |
مجموع مجذورات |
درجه آزادی |
میانگین مربعات |
مقدارF |
سطح معناداری |
بین گروهی |
005/0 |
7 |
001/0 |
988/0 |
449/0 |
درون گروهی |
042/0 |
55 |
001/0 |
|
|
مجموع |
047/0 |
62 |
|
|
|
سؤال پژوهشی ششم: وضعیت انواع نمایة پایانی کتابهای مورد بررسی از نظر شیوة چاپ، ساختار مدخل و نوع تهیه و تنوع چگونه است؟
بر اساس معیارهای ارزیابی استاندارد ایزو 999-1996 انواع نمایه کتاب به لحاظ شیوة چاپ و ساختار مدخل، نوع تهیه و محتوا و پوشش قابل تقسیم هستند؛ به این ترتیب که در تقسیمبندی نمایه از نظر شیوة چاپ و ساختار مدخل، از سه گروه یاد میشود:
- نمایه ساده: به نمایهای گفته میشود که مدخل یعنی مجموعة شناسه، بیانگر و جاینما در یک سطر میآیند. بیانگر به صورت طبیعی در ادامة شناسه ذکر میشود و جاینماها نیز به دنبال آن قرار میگیرد. در نمایة ساده، در مواردی که شناسه به تنهایی خود مدخل قرار گرفته است، برای جلوگیری از زیاد شدن جاینماها باید یک توضیحگر در برابر آن بیاید و یا در مقدمه نمایه ذکر شود.
- نمایه برون بافتی: به این نوع نمایه، نمایه خطی، جدا، سطری یا گسسته نیز گفته میشود. در این نمایه، بیانگرها جدا از شناسه و به صورت الفبایی یا تورفتگی مرتب میشوند. به عبارت دیگر، بیانگرها به صورت منفرد و هر کدام در سطری مستقل همراه با جاینماهای مربوط میآیند. دراین نمایه، توالی بیانگرها تابع نظم الفبایی است. مانند:
ذخیره و بازیابی
تاریخچه: 5، 15، 45
داده پردازی: 66، 84، 195
مفاهیم: 25، 78، 123
- نمایه درون بافتی: نمایه درون بافتی با نامهای دیگری چون نمایهبندی، پیوسته یا پیوسته سطری نیز شناخته میشود، زیرا ترتیب نوشتن بیانگرهای یک شناسه به صورت سطری و پیوسته است. نحوة ساختار اصطلاحها درهمان بافتی که درمتن به کار رفته، رعایت میشود. نمایه به لحاظ ساختار نحوی، به زبان طبیعی است. همانطور که در نمونه زیر مشاهده میشود، در نمایه درون بافتی برای پرهیز از تکرار شناسه به طور معمول از علامت ابرو (~) استفاده میشود. ترتیب نوشتن، بیانگر نمایة درون بافتی سطری است؛ یعنی تا جایی که سطر اجازه میدهد و از سطر دوم به بعد تورفتگی پیدا میکند و توالی بیانگرها، تابع توالی حضور آنها در متن اصلی کتاب است (نوروزی، 1380: 41-42).
کتابداری
اصول ~ سنتی: 81، 68-65،72؛
~ در قرن بیست و یکم: 78-75، 112؛
~ نوین:96، 115، 143
همانطور که در جدول6 مشاهده میشود، نتایج حاکی از آن است که بیشترین فراوانی نمایههای پایانی کتابهای علوم کتابداری و اطلاعرسانی از لحاظ شیوه چاپ و ساختار مدخل به ترتیب به نمایه ساده (03/46%)، نمایه برون بافتی (74/31%)و نمایه درون بافتی (22/22%)اختصاص دارد.
به اعتقاد صاحبنظران، در تقسیمبندی نمایه از نظر نوع تهیه و تنوع نیز دو دسته به شرح زیر وجود دارد:
– نمایه بنیادی: نمایهای است که توسط نویسنده یا نماساز برای کتاب تهیه میشود. نمایه بنیادی در مقایسه با دو نوع دیگر از ارزش بیشتری برخوردار است، زیرا نشان میدهد نویسنده یا نمایهساز با صرف وقت و دقت بیشتری محتوای کتاب را ارائه کرده است. در واقع، نمایههای کتاب تألیفی از نوع بنیادی است.
- نمایه ترجمه شده: نمایهای است که از زبان اصلی مدرک انگلیسی، فرانسه، آلمانی و ... ترجمه میشود و به متن فارسی اثر، ارجاع جاینما داده میشود(مزینانی، 1373: 11). با توجه به اینکه برخی کتابها از نظر نوع تهیه در زمرة آثار گردآوری شمرده میشوند و تعداد آنها به نسبت بقیه موارد محدود است؛ این دو (ترجمه یا گردآوری) با یکدیگر در یک گروه دستهبندی شدهاند. از سوی دیگر، برخی آثار به صورت توأم(تألیف و ترجمه) تهیه میشوند. این گروه را در دستهای جداگانه قرار دادیم. همان طور که در جدول 7 آمده است، بیشترین فراوانی نمایة پایانی کتابهای علوم کتابداری و اطلاعرسانی از نوع بنیادی(تألیفی) (55/55%) و کمترین آن از نوع تألیف و ترجمه (87/15%) است.
جدول 7. توزیع فراوانی انواع نمایة پایانی از لحاظ شیوة چاپ، ساختار مدخل و تهیه و تنوع
متغیرها |
مؤلفهها و مقادیر |
مجموع |
||||||
شیوه چاپ و ساختار مدخل |
ساده |
برون بافتی |
درون بافتی |
|||||
فراوانی |
درصد |
فراوانی |
درصد |
فراوانی |
درصد |
فراوانی |
درصد |
|
29 |
03/46 |
20 |
74/31 |
14 |
22/22 |
63 |
100 |
|
تهیه و تنوع |
بنیادی |
ترجمه یا گردآوری |
تألیف و ترجمه |
|
|
|||
فراوانی |
درصد |
فراوانی |
درصد |
فراوانی |
درصد |
|||
35 |
55/55 |
18 |
57/28 |
10 |
87/15 |
سؤال پژوهشی هفتم: وضعیت انواع نمایة پایانی کتابهای مورد بررسی از نظر پوشش، محتوا و ساختار(سطحبندی) چگونه است؟
منظور از پوشش، بار محتوایی مدخلهای نمایه است. در تقسیمبندی نمایه از نظر پوشش و محتوا، دو گروه وجود دارد. این گروهها عبارتند از:
– نمایه نامها: منظور از نمایة نامها این است که به صورت مجتمع نمایهای از نام پدیدآور، نامهای جغرافیایی، نام سازمانها و مؤسسهها و نام اشخاص را در این نمایه گردآوری کنیم.
– نمایه موضوعی: هر آنچه در زمرة موارد یاد شده در مورد نمایة نامها نباشد، در این گروه قرار میگیرد. با توجه به اینکه اغلب کتابهای مورد بررسی در نمایهسازی پایان کتابها به دو گروهبندی تفکیکی و ترکیبی قایل بودند، در این پژوهش نتایج حاصل مطابق جدول 8، نشان میدهد بیشتر نمایهسازان در نمایهسازی پایانی کتابها از نظر محتوا و پوشش به نمایهسازی ترکیبی(71/85%) توجه داشتهاند و نمایة موضوعی و نامها به صورت ترکیبی با یکدیگر تهیه شده است.
جدول 8. توزیع فراوانی انواع نمایة پایانی کتاب از لحاظ پوشش، محتوا و ساختار(سطحبندی)
متغیرها |
مؤلفهها و مقادیر |
مجموع |
||||
پوشش و محتوا |
تفکیکی |
ترکیبی |
فراوانی |
درصد |
||
فراوانی |
درصد |
فراوانی |
درصد |
63 |
100 |
|
9 |
28/14 |
54 |
71/85 |
|||
ساختار(سطحبندی) |
یک سطحی |
دو سطحی |
||||
فراوانی |
درصد |
فراوانی |
درصد |
|||
43 |
25/68 |
20 |
74/31 |
ساختار نمایه پایان کتاب شامل اجزای تشکیل دهندة آن است، که عبارتند از: سرعنوان (مدخل اصلی)، معرّف (مدخل فرعی)، ارجاعهای متقابل، سرعنوان دارای معرّف و سرعنوان دارای توضیحگر و جاینما. مدخل نمایه، راه ورود خواننده به نمایه را فراهم میسازد و حداقل شامل یک سرعنوان و یک یا چند جاینماست. سرعنوان دارای معرف و سرعنوان دارای توضیحگر سرعنوانهایی هستندکه به ترتیب دارای حداقل یک معرّف و یا توضیحگر باشند (Diodato&Gandt,1991). بنابراین، ساختار مدخل ممکن است به یکی از چند حالت زیر باشد:
- مدخل و جاینما (یک سطحی)
- مدخل، مدخل فرعی و جاینما (دو سطحی)
- مدخل، مدخل فرعی و زیر مدخل فرعی (سه سطحی)
- مدخل، مدخل فرعی و زیر مدخل فرعی و زیر- زیر مدخل فرعی (چهارسطحی) (جعفری و داورپناه،1386 :64)
باید توجه داشت، سطحبندی نمایه اصولاً برای سهولت در امر خواندن توسط خواننده است. با توجه به اینکه در نمونة آماری مورد بررسی تمامی نمایههای پایانی از نوع یک سطحی و دو سطحی بودند، تنها همین دو سطح نیز مورد توجه قرار گرفت. چنان که در جدول 8 مشاهده میشود، نتایج نشان میدهد بیشتر نمایهسازان حوزه علوم کتابداری و اطلاعرسانی (25/68%) به نمایة یک سطحی توجه نشان دادهاند.
نتیجهگیری
نمایهسازی فرایندی است که با وجود پیشینة دیرینه و فعالیتهای عملی و نظری مختلف آن در سطح جهان، در کشور ما توجه چندانی به آن نشده است. نتایج حاصل از تحقیق حاضر نشان میدهد با وجود اینکه حوزه علوم کتابداری و اطلاعرسانی نسبت به دیگر حوزههای موضوعی به لحاظ رعایت معیارهای استاندارد ایزو 999-1996 عملکرد بهتری داشته است؛ انتظار خوانندگان بالقوه کتابهای علوم کتابداری و اطلاعرسانی از نمایة پایانی کتاب بیش از این است. شاید بتوان این انتظار را با استفاده از پدیدههای نوظهور در نمایهسازی همچون نمایهسازی به کمک رایانه برآورده کرد و همگامی در فناوری نمایهسازی مقالات و پایگاههای اطلاعاتی را با نمایهسازی کارآمد و اثر بخش نمایة پایانی کتابها همراه ساخت و موجبات تسهیل دسترسی به اطلاعات در کمترین زمان و با صرف کمترین میزان انرژی را عینیت بخشید. به امید اینکه ناشران، نویسندگان و مترجمان حوزه علوم کتابداری و اطلاعرسانی ترغیب شوند نمایه پایانی کتابها را از سادهترین سطح به بالاترین سطح ارتقا دهند.
[1]. Wheatley.
[2]. Back of book index.
[3]. Dutta& Sinha.
[4]. Cleveland& Cleveland.
[5]. Technical.
[6]. Semantic.
[7]. effectiveness .
[8]. Booth.
[9]. Salton.
[10]. Diodato.
[11]. Bishop, Liddy & Settle.
[12]. Gandt.
[13]. Bishop.
[14]. Liddy.
[15]. Jorgensen.
[16].Webb.
[17].Weinberg.
[18]. Ryan & Henselmeier.
[19]. Olason.
[20]. Van der Meij.
[21]. Barnum.
[22]. Morgan.
[23]. Pearson Corellation.
[24]. Mulvany.
[25]. ANOVA.