بررسی وضعیت مطالعة زنان شاغل و خانه‌دار شهر شیراز

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار گروه علم اطلاعات ودانش شناسی دانشگاه الزهرا

2 دانشیار گروه کتابداری و اطلاع رسانی، دانشگاه الزهرا (س)

3 دانش‌آموختۀ کارشناسی ارشد کتابداری و اطلاع‌رسانی

چکیده

پژوهش حاضر، با استفاده از پرسشنامه، به مقایسة وضعیت مطالعة منابع اطلاعاتی 363  نفر از زنان شاغل و خانه‌دار در شهر شیراز پرداخته است. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد عواملی مانند میزان مطالعۀ والدین، میزان مطالعۀ دوران کودکی و نوجوانی، سن، وضعیت تأهل، تمایل همسران زنان متأهل به مطالعه، دسترسی به منابع اطلاعاتی و دسترسی به رایانه و مهارت بهره‌گیری از آن، از جملة عوامل مؤثر در مطالعه است. در پایان، با تکیه بر یافته‌های گزارش شده، رهنمودها و توصیه‌هایی به منظور افزایش میزان مطالعة زنان ارائه شده است.
 

کلیدواژه‌ها


مقدمه

وقتی سخن از مطالعه به میان می‌آید، تصویری از کتاب، مجله، روزنامه یا دیگر مواد چاپی در ذهن نقش می بندد، حتی گاهی واژة مطالعه، مترادف با واژة کتابخوانی تلقی گردد.

در لغتنامة دهخدا، در تعریف واژة مطالعه چنین آمده است: «نگریستن به هر چیز برای واقف شدن به آن و تأمل و تفکر و اندیشه؛ نظر به دقت. فرهنگستان ایران به جای این کلمه، «بررسی» را پذیرفته است» (دهخدا،1377،21051).

«حری» (1385)، عقیده دارد: «هرگاه غرض از کتاب، ماده و ساختار ویژه‌ای است که از طریق آن، افکار و اندیشه‌ها از مبدأیی به مقصدی انتقال می‌یابد، باید گفت که ماده و ساختار، تابع بسیاری شرایط اجتماعی، اقتصادی و فنی دوره‌های تاریخی است؛ و با تغییر این شرایط، مواد و ساختارها نیز تحول می‌یابد و انواع جدیدتر - که ناشی از نوآوری هر دوره است - جایگزین انواع کهن می‌شود.» (حری، 1385، 167)

با وجود آن که ایران کشوری فرهنگی محسوب می‌گردد، همواره در گزارشهای آماری به میزان پایین مطالعه در میان مردم و فقر مطالعاتی اشاره شده است که یکی از علل اصلی آن، بی‌توجهی به آموزش صحیح مطالعه و ایجاد انگیزة مطالعاتی است (رحمانی، 1384).

نوشته‌های فراوانی می‌توان یافت که به اهمیت مطالعه، وضعیت خوب مطالعه در جوامع دیگر و وضعیت بد مطالعه در جامعة ما پرداخته‌اند؛ اما انگیزه و هدف مطالعه به‌طور دقیق و جدی کمتر مورد بررسی قرار گرفته است (حری، 1385).

در بررسی‌های مربوط به عادت مطالعه، شناخت موانع و عوامل مؤثر، اهمیت ویژه‌ای دارد.

 

ضرورت و اهمیت بررسی وضعیت مطالعه در زنان

پژوهشهای اندکی عادت مطالعه و عوامل مؤثر بر آن را در جامعة ایرانی بررسی کرده‌اند. عمدة توجه این پژوهشها، گروه‌های مختلف سنّی کودکان و نوجوانان، و منظور از مطالعه نیز خواندن کتاب، مجله و روزنامه بوده و در پایان، راه‌حلهایی برای بهبود وضعیت مطالعه این نوع منابع اطلاعاتی، در گروه‌های سنی مذکور پیشنهاد شده است.

عادت به مطالعه، مانند سایر عادتهای زندگی روزمرّه، امری اکتسابی است که می‌تواند به بهترین نحو در خانواده، از والدین به فرزندان انتقال یابد.

در همین راستا، زنان - که مسئولیت پرورش نسل آینده را در روند توسعة فرهنگی و اجتماعی بر عهده دارند - نیازمند نوسازی آگاهی‌ها و افزایش دانسته‌های خود از طریق مطالعه می‌باشند. مطالعه با هر قصدی که انجام شود، لذت یا سرگرمی، یادگیری و یا تصمیم‌گیری بهتر، تغییراتی در فکر و اندیشه ایجاد می‌کند که اگر توسعه یابد، رشد فکری و روشنی اندیشه را به دنبال دارد.

این مقاله، بر آن است تا:

  1. وضعیت مطالعۀ زنان شاغل و خانه‌دار را مشخص کند.
  2. معلوم دارد که زنان شاغل و خانه‌دار چه موضوعهایی را برای مطالعه ترجیح می‌دهند.
  3. تفاوت عادتهای مطالعه (از نظر هدف، زمان و مکان مطالعه، انتخاب انواع منابع اطلاعاتی و میزان اشتیاق در تداوم مطالعه) زنان شاغل و خانه‌دار را مشخص نماید.
  4. عوامل درونی و بیرونی مؤثر بر مطالعۀ زنان شاغل و خانه‌دار را معیّن سازد.

 

جامعة آماری و حجم نمونه

از آنجا که به طور معمول افراد تا حدود 25 سالگی به مطالعة درسی می‌پردازند، به منظور پرهیز از تداخل مفهوم مطالعة درسی و غیردرسی در میان پاسخگویان، جامعة آماری در این بررسی، از این سن به بالا انتخاب شد و نیز به دلیل کاهش تواناییهای جسمی و روحی افراد از حدود 45 سالگی به بالا و محدود کردن جامعة آماری، زنان تا این محدودة سنّی به عنوان جامعة آماری در نظر گرفته شدند. لذا با توجه به نتایج سرشماری سال 1385 مرکز آمار ایران - که آمار سنین افراد را در دسته‌بندی ده ساله اعلام می‌کند - جامعة آماری را زنان 24 تا 44 سالة شهر شیراز تشکیل می‌دهند که بر اساس اطلاعات مرکز آمار ایران و طبق سرشماری سال 1385، بیش از 212481 نفر برآورد می‌گردد (مرکز آمار ایران، تهران، 1385).

برای محاسبۀ حجم نمونه، از فرمول کوکران استفاده شده که به شرح زیر است:

 

که در آن:

n: حجم نمونه

t: عدد ثابت 96/1

p و q : وجود یا عدم وجود حقیقی که حاصل‌ضرب آنها انحراف معیار و حاصل جمع آن یک می‌باشد.

d: سطح معناداری که برابر 05/0 در نظر گرفته شده است.

N: تعداد کل جامعه که برابر 212481 می باشد.

با توجه به ارقام فوق، حجم نمونه برابر خواهد بود با :

 

با توجه به احتمال وجود پاسخهای مخدوش و بی‌جواب، 400 نفر مورد سؤال قرار گرفتند که پس از حذف پرسشنامه‌های مخدوش، 391 پرسشنامه تجزیه و تحلیل شد و از این تعداد، 363 نفر پاسخگو بودند. جدول1، توزیع فراوانی پاسخگویان را به تفکیک نشان می‌دهد.

جدول1. توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب سن، به تفکیک زنان شاغل و خانه‌دار

گروه سنی

شاغل

خانه‌دار

جمع

تعداد

درصد

تعداد

درصد

تعداد

درصد

24-29 سال

54

9/41

88

3/38

142

6/39

30-34 سال

30

2/23

47

4/20

77

4/21

35-39 سال

27

9/20

32

9/13

59

4/16

40-44 سال

18

14

63

4/27

81

6/22

بی‌جواب

1

-

3

-

4

-

جمع

130

100

233

100

363

100

وضعیت مطالعة منابع اطلاعاتی

در این بررسی، میزان مطالعة زنان شاغل و خانه‌دار، با سایر شیوه‌های گذران اوقات فراغت مقایسه شده است. بدین منظور، سعی شده برآوردی از میزان مطالعة آنان ارائه گردد که شامل مطالعة کتاب، مجله، روزنامه، مطالب در محیط اینترنت، لوح فشرده و شبکة پیام نمای تلویزیون است. یافته‌های این بررسی نشان می‌دهد میزان مطالعه در مقایسه با میزان سایر شیوه‌های گذران اوقات فراغت در میان جامعة مورد بررسی، کمتر است که این نتیجه، هم در مورد زنان شاغل و هم در مورد زنان خانه‌دار صادق می‌باشد.

با توجه به اینکه میزان گذراندن اوقات فراغت پاسخگویان از طریق مطالعه توسط 6 گویه (مطالعه کتاب، مجله، روزنامه، مطالب در محیط اینترنت، مطالب در لوح فشرده، شبکه پیام نمای تلویزیون) سنجیده شده است و هر گویه نمرات صفر (هیچ‌وقت)، 1 (به ندرت)، 2 (گاهی) و 3 (اغلب) را به خود اختصاص می‌دهد، نمرة پاسخگویان می‌تواند از حداقل صفر (کسانی که هرگز مطالعه نمی‌کنند) تا حداکثر 18 (کسانی که از تمامی روشها در اغلب اوقات استفاده می‌کنند) در نوسان باشد.

جدول2، توزیع فراوانی پاسخگویان را بر حسب نمرة آنها از طیف میزان مطالعه، نشان می‌دهد.

جدول2. توزیع فراوانی پاسخگویان برحسب نمرة آنها ازطیف میزان مطالعه در دو گروه مورد بررسی

گروه

نمره

شاغل

خانه‌دار

جمع

تعداد

درصد

تعداد

درصد

تعداد

درصد

صفر

5

9/3

28

3/12

33

2/9

1-4

9

1/7

23

1/10

32

1/9

5-8

42

8/32

102

7/44

144

4/40

9-12

58

3/45

58

4/25

116

6/32

13-17

14

9/10

17

5/7

31

7/8

بی جواب

2

-

5

-

7

-

جمع

130

100

233

100

363

100

میانگین

5/8

9/6

48/7

همان‌گونه که در جدول 2 مشاهده می‌شود، 2/9% پاسخگویان اصلاً مطالعه نمی‌کنند و 8/90% آنان، بخشی از اوقات فراغت خود را صرف مطالعه می‌کنند که میانگین نمرة آنان از طیف میزان مطالعه 48/7 است که از حد متوسط نمرة طیف یعنی 9 کمتر می‌باشد و این، نشان‌دهندة میزان نسبتاً کم مطالعة پاسخگویان است. «حسینی و همکاران» (1384)، در نتایج پژوهش خود بیان کردند که مطالعه، ورزش و فعالیتهای اجتماعی، در گذران اوقات فراغت زنان خانه‌دار جامعة مورد پژوهش آنها کمترین نقش را دارد و آنان، عمدة اوقات فراغت خود را با صحبت کردن با زنان دیگر در کوچه و خیابان و تماشای تلویزیون می‌گذرانند. در پژوهش حاضر نیز این نتیجه حاصل شد که تماشای تلویزیون، فعالیتهای ورزشی و فرهنگی نظیر گوش دادن به موسیقی، پرطرفدارترین شیوه‌های گذران اوقات فراغت محسوب می‌گردد. همچنین، این یافته‌ها، نتایج پژوهش «بحرانی» (1379) را - که در میان شهروندان بالغ و باسواد غیرشاغل به تحصیل در شهر شیراز انجام شد و نشان‌دهندة سطح بسیار پایین میزان مطالعة آزاد در جامعه بود - تأیید می‌کند.

میزان مطالعة زنان شاغل از زنان خانه‌دار بیشتر است، به طوری که میانگین نمرة زنان شاغل از طیف میزان مطالعه 5/8 و این میانگین برای زنان خانه‌دار 9/6 است. این تفاوت می‌تواند دلایل متعددی داشته باشد، از جمله آن که زنان شاغل با وجود فرصت کمتر نسبت به زنان خانه‌دار، در زندگی روزمرة خود معمولاً برنامه‌ریزی منظم‌تری دارند و همچنین، این دسته از زنان برای پیشبرد هدفهای شغلی خود، احساس نیاز بیشتری به کسب اطلاعات دارند. بنابراین، جامعة مورد بررسی به آگاهی از اهمیت مطالعه و برنامه‌ریزی دقیق برای پرداختن به مطالعه نیاز دارند.

«کرمی» (1379) در پژوهش خود به این نکته اشاره می‌کند کسانی که بیشتر مطالعه می‌کنند، در زندگی اجتماعی و کار گروهی فعالیت بیشتری دارند. این نکته نیز در پژوهش حاضر تأیید می‌شود.

 

 

موضوعهای مورد علاقه

بررسی موضوعهای مورد علاقة زنان شاغل و خانه‌دار، نشان می‌دهد موضوعهای پزشکی با میانگین 81/3، روانشناسی با میانگین 79/3، رمان با میانگین 62/3 و مذهبی با میانگین 37/3 بیشتر از سایر موضوعها مورد علاقة آنان است. این در حالی است که موضوعهای سیاسی با میانگین 08/2، فنی- مهندسی با میانگین 89/2، و تاریخی با میانگین 9/2، کمتر از موضوعهای دیگر مورد توجه آنها قرار دارد.

پیش از این، در پژوهشهای گذشته به داستانهای خیالی، سرگذشتها و ماجراها، طنز و شعر و ادبیات به عنوان بیشترین مطالب مورد علاقة زنان و دختران برای مطالعه اشاره شده بود (کیسر[1]1998، چن[2] 2007).

 

عادتهای مطالعه

در این بررسی، به طور ضمنی هدف از مطالعه سنجیده شده است، زیرا در ایجاد انگیزة مؤثر است. چنانچه سه هدف عمده از مطالعه و خواندن، یعنی:

1- خواندن به قصد لذت بردن

2- خواندن به قصد یاد گرفتن

3- خواندن به قصد بهتر تصمیم گرفتن و بهتر عمل کردن.

را مد نظر داشته باشیم، نتایج این بررسی نشان می‌دهد 64% پاسخگویان که مطالب را برای مطالعه به طور اتفاقی انتخاب می‌کنند و هرچه جالب به نظرشان برسد می‌خوانند، به قصد لذت بردن مطالعه می‌کنند.

2/14% آنان - که طبق برنامة منظم به مطالعه می‌پردازند - با هدف بهتر
تصمیم گرفتن و بهتر عمل کردن مطالعه می‌کنند و 8/21% پاسخگویان که به منظور پاسخ به سؤالی که در ذهن دارند، به خواندن و مطالعه می‌پردازند، هدفشان خواندن به قصد یادگیری است. این، در حالی است که زنان شاغل بیش از زنان خانه‌دار از برنامة مطالعاتی پیروی می‌کنند و این نیز، نشان می‌دهد زنان خانه‌دار بیشتر به برنامه‌ریزی برای مطالعه نیاز دارند و یکی از راه‌های آن، در این باره می‌تواند تشکیل کارگاه‌های آموزش در کانونهای فرهنگی و مساجد باشد.

این نکته را نیز ‌باید افزود که هنوز منابع چاپی بیش از منابع غیرچاپی مورد توجه واقع است؛ به طوری که 1/53% افراد مورد بررسی فقط از منابع چاپی استفاده می‌کنند و 6/3% آنان، فقط از منابع غیرچاپی بهره می‌گیرند و بقیه، هم از منابع چاپی و هم از منابع غیرچاپی سود می‌جویند. این نتایج حاکی از آن است که زنان خانه‌دار بیش از زنان شاغل منابع چاپی را به کار می‌برند. لذا آموزش استفاده از منابع غیرچاپی، برای هر دو گروه ضروری به نظر می‌رسد که در برنامه‌ریزیهای ترغیب مطالعه و خواندن، باید به آن توجه کرد.

نتایج این بررسی نشان داد بیشتر زنان، برنامة زمانی مشخصی برای مطالعه ندارند؛ به طوری که 9/52% هر وقت حوصله داشته باشند، مطالعه می‌کنند و تنها 8/17% طبق برنامة زمانی از قبل تنظیم شده، به مطالعه می‌پردازند و 2/29% نیز ترجیح می‌دهند قبل از خواب مطالعه کنند. نکتة درخور توجه این است که نبود برنامه‌ریزی در زمان مطالعة زنان خانه‌دار بیشتر مشاهده می‌شود؛ به گونه‌ای که 7/60% آنها هر وقت حوصله داشته باشند، مطالعه می‌کنند و این درصد، برای زنان شاغل39% است.

هر دو گروه زنان شاغل و خانه‌دار، بهترین مکان را برای مطالعه، مکانی خلوت و اتاق جداگانه می‌دانند؛ به طوری که 3/67% آنان ترجیح می‌دهند در مکان مجزا و خلوت مطالعه کنند. در حالی که 3/12% در بستر خواب و بقیه در جمع و در حضور دیگران به مطالعه می‌پردازند. لذا با توجه به این یافته‌ها، باید در برنامه­ریزیهای ترغیب‌کنندة زنان به خواندن و مطالعه، به تعیین برنامة زمانی منظم برای مطالعه و  پیش‌بینی مکان مناسب آن توجه کرد. در پژوهشهای پیشین از جمله در پژوهش «بحرانی» (1379) نیز این نکات گزارش شده است.

 در بررسی میزان اشتیاق برای اتمام یک مطلب، خوشبختانه نتایج حاکی از آن است که بیشتر زنان برای به اتمام رساندن مطلب مورد مطالعة خود اشتیاق خوبی دارند؛ به طوری 4/51% می‌‌کوشند به سرعت مطلب را به اتمام برسانند و 2/11% در هنگام مطالعه زود خسته و خواب‌آلوده می‌شوند و بقیه نیز، سرعت چندانی در مطالعه ندارند. در این خصوص، تشکیل گروه‌های مطالعه، ارائة ناتمام مطالب و معرفی منابع به منظور پایان بخشیدن به مطالب، راهکاری مناسب برای تقویت انگیزة مطالعه در آنان به نظر می‌رسد.

 

عوامل مؤثر بر میزان مطالعه

1. میزان مطالعة والدین: در بررسی عوامل مشوق و بازدارندة درونی مؤثر بر میزان مطالعه، مشخص شد زنانی که پدران و مادرانشان به مطالعه عادت دارند، خود نیز به خواندن و مطالعه علاقه‌مندترند؛ به طوری که میانگین میزان مطالعة زنانی که والدینشان اهل مطالعه بوده‌اند، 4/8  می‌باشد. در حالی که این میزان برای زنانی که والدینشان عادت به مطالعه ندارند، 38/6 است. در پژوهشهای گذشته، بر این نکته بسیار تأکید شده است. مقایسة دو گروه زنان شاغل و خانه‌دار، نشان می‌دهد والدین زنانی که شاغل بوده‌اند، بیش از والدین زنان خانه‌دار مطالعه می‌کرده‌اند؛ به طوری که 5/68% از پدران و مادران زنان شاغل و 2/50% از والدین زنان خانه‌دار اهل مطالعه بوده‌اند و این، حاکی از آن است که زنانی که والدین آنها اهل مطالعه‌اند، بیشتر در اجتماع فعالیت دارند و این نکته نیز، مؤید پژوهشهای قبل است مبنی بر اینکه کسانی که بیشتر مطالعه می‌کنند، در زندگی اجتماعی و کار گروهی، فعالیت بیشتری دارند.

2. میزان مطالعه در دوران کودکی و نوجوانی:  «امانی» (1379) در نتایج پژوهش خود به این نکته اشاره دارد که بین مطالعه در دوران کودکی و نوجوانی و تداوم مطالعه در دوران بزرگسالی رابطة معنا‌دار وجود دارد. این پژوهش نیز نشان داد میزان کتابخوانی افراد در دوران کودکی، میزان مطالعة آنان را در بزرگسالی تحت تأثیر قرار می‌دهد. به طوری که میانگین مطالعة زنانی که در دوران کودکی مطالعه می‌کرده‌اند، 97/7 است. در حالی که این میانگین برای زنانی که در دوران کودکی مطالعه نمی‌کرده‌اند، 34/5 است و این، نشان‌دهندة نقش پدران و مادران در ایجاد عادت مطالعه در فرزندان است که تقریباً در تمامی متون مربوط به مطالعه و خواندن، بر این نقش تأکید فراوان شده است.

3. سنّ افراد: از دیگر عوامل درونی که میزان مطالعه را تحت تأثیر قرار می‌دهد، سنّ افراد مورد بررسی است که با افزایش سن، تمایل به مطالعه کاهش می‌یابد.

4. میزان تحصیلات: افزایش تحصیلات نیز می‌تواند تأثیر مثبتی بر میزان مطالعه داشته باشد؛ به طوری که میانگین میزان مطالعة زنانی که دارای مدرک کارشناسی ارشد هستند، 11/10 است. در حالی که این میانگین برای افراد دیپلم 1/6 می‌باشد.

5. وضعیت تأهل: وضعیت تأهل نیز بر میزان مطالعة زنان تأثیرگذار است؛ بدین ترتیب که میانگین میزان مطالعة افراد مجرد 5/8 است؛ در حالی که این میانگین برای افراد متأهل 7 است.

6. تمایل همسران زنان متأهل به مطالعه: از دیگر عواملی است که در میزان مطالعة آنان نقش اساسی دارد. به طوری که زنانی که همسرانشان اهل مطالعه هستند، بیش از زنانی که همسران آنان به این کار تمایل ندارند، به مطالعه و خواندن می‌پردازند.  میانگین نمرة زنانی که همسرانشان اهل مطالعه می‌باشند، از طیف میزان مطالعة 65/7 است. در صورتی که این میانگین برای آنان که همسرانشان اهل مطالعه نیستند، 59/6 است. گفتنی است، دلیل اصلی مخالفت همسران با مطالعة زنان، غافل شدن از امور منزل و بی‌توجهی به آنها در هنگام مطالعه بیان شده است. بنابراین، ضمن آنکه زنان متأهل به یک برنامه‌ریزی منظم برای مطالعه کردن نیاز دارند تا از امور منزل و توجه به همسر و فرزندان غافل نشوند، همسران آنها نیز به آموزش دربارة اهمیت مطالعة زنان و تأثیر آن بر خانواده، نیازمندند.

7. دسترسی به منابع اطلاعاتی: بررسی عوامل بازدارنده و مشوق مؤثر بر میزان مطالعة جامعه مورد پژوهش، نشان می‌دهد نداشتن دسترسی به منابع، از جملة عوامل بازدارندة مطالعه کردن محسوب می‌گردد. یافته‌ها، حاکی از آن است که مراجعه به کتابفروشی‌ها و خرید کتاب، عمده‌ترین روش دسترسی به منابع در میان جامعة مورد پژوهش می‌باشد و در این میان، زنان شاغل بیش از زنان خانه‌دار برای تأمین منابع اطلاعاتی مورد نیاز خود به کتابفروشی‌ها می‌روند و این امر می‌تواند به دلیل استقلال مالی آنان باشد. دومین روش رایج برای دسترسی به منابع، تأمین منابع مورد نیاز از طریق اقوام و دوستان ذکر شده است که از این نظر، تفاوت معنا‌دار میان زنان شاغل و خانه‌دار وجود ندارد.

مراجعه به نمایشگاه کتاب نیز یکی دیگر از روشهای تهیة منابع اطلاعاتی مورد نیاز جامعة پژوهش است. 7/24% از زنان مورد بررسی، همیشه یا اغلب اوقات از این طریق منابع مورد نیاز خود را تأمین می‌کنند و باز زنان شاغل به دلیل استقلال مالی، بیش از زنان خانه‌دار برای تهیة منابع اطلاعاتی مورد نیاز خود به این‌گونه نمایشگاه‌ها مراجعه می‌کنند.

کتابخانه‌های سطح شهر، کمترین نقش را در تأمین منابع اطلاعاتی درخواستی زنان مورد پژوهش ایفا می‌کنند و این، نشان‌دهندة جایگاه ضعیف کتابخانه‌ها بخصوص کتابخانه‌های عمومی سطح شهر در نزد جامعة پژوهش است. نتایج نشان می‌دهد زنان شاغل بیش از زنان خانه‌دار از کتابخانه‌های سطح شهر استفاده می‌کنند، به طوری که 5/28% از زنان شاغل و 4/22% از زنان خانه‌دار، همیشه یا اغلب اوقات منابع اطلاعاتی مورد نیاز خود را از کتابخانه‌های سطح شهر به دست می‌آورند. لذا کتابخانه‌های عمومی، باید به گونه‌ای متحول گردند که با روشهای نوین اطلاع‌رسانی، در خدمت عموم شهروندان بویژه زنان جامعه باشند. «حسینی و همکاران» (1385) نیز کمبود وقت را عمده‌ترین مانع بهره‌گیری پاسخگویان از کتابخانه‌های سطح شهر مطرح کرده­اند. 53% پاسخگویان، در حد زیاد و خیلی زیاد با کمبود وقت مواجه هستند و مقایسة دو گروه، نشان داده است که زنان شاغل بیش از زنان خانه‌دار با این مسئله مواجهند.

عامل دیگری که مانع روی آوردن زنان مورد پژوهش به کتابخانه‌ها می‌گردد، مسافت زیاد قید شده است. 4/51% زنان در حد زیاد و خیلی زیاد، به دلیل مسافت، از مراجعه به کتابخانه‌های سطح شهر برای تأمین منابع اطلاعاتی مورد نیاز خود امتناع می‌ورزند.

تأسیس کتابخانه‌های تلفنی در سطح گسترده و ارائة خدمات تلفنی در کتابخانه‌های عمومی، به گونه‌ای که منابع اطلاعاتی مورد نیاز کاربران را در منزل یا محل کار تحویل دهد و هزینة آن را دریافت کند، به عنوان راهکاری مناسب جهت جبران کمبود وقت افراد و مسافت زیاد کتابخانه‌ها از محل کار یا منزل، پیشنهاد می‌گردد. البته، نباید فراموش کرد که چه بسا این کار هزینه­ای بیش از قیمت کتاب دارد و گاهی مقرون به صرفه نیست.

7/21% پاسخگویان به کمبود منابع مناسب برای مطالعه در کتابخانه‌ها، 4/21% به قوانین و مقررات امانت گرفتن منابع در کتابخانه‌ها، 8/15% به رفتار کتابداران، 2/15% به ناآشنایی با خدمات کتابخانه‌ها و 6/10% از افراد مورد بررسی، به روش استفاده از منابع در کتابخانه‌ها، در حد زیاد و خیلی زیاد، به عنوان موانع مراجعه به کتابخانه‌ها اشاره کرده‌اند و در این مورد، بین زنان شاغل و خانه‌دار تفاوت معنا­دار وجود ندارد.

هر چند به موانع اخیر در سطح وسیع اشاره نشده است، اما نکاتی قابل توجه است که می‌توان با آموزش صحیح و اطلاع‌رسانی دقیق کتابداران دلسوز، آنها را مرتفع ساخت.

8. دسترسی به رایانه و مهارت استفاده از آن: از دیگر عوامل بیرونی مؤثر بر میزان مطالعه، دسترسی به رایانه و مهارت استفاده از آن است. تحلیل داده­ها نشان می‌دهد 8/78% افراد مورد پژوهش به رایانه دسترسی دارند و 2/21% اصلاً به رایانه دسترسی ندارند. مقایسة دو گروه نشان می‌دهد دسترسی زنان شاغل به رایانه، بیش از زنان خانه‌دار است. همچنین 04/68% زنان شاغل و خانه‌دار مورد بررسی به شبکة اینترنت دسترسی داشته و 96/31% به این شبکه دسترسی ندارند. مقایسة دو گروه حاکی از آن است که دسترسی زنان شاغل به شبکة اینترنت، از زنان خانه‌دار بیشتر است.

6/34% پاسخگویان در بهره‌گیری از رایانه، در سطح عالی و خیلی خوب می‌باشند. در حالی که 8/20% اصلاً در این زمینه مهارتی ندارند و مهارت 3/16% نیز در حدّ ضعیف است. از مقایسة دو گروه، این نتیجه حاصل شد که زنان شاغل در استفاده از رایانه در مقایسه با زنان خانه­دار، مهارت بیشتری دارند.

میزان مهارت پاسخگویان در استفاده از اینترنت، از مهارت بهره‌گیری از رایانه کمتر است؛ به طوری که 4/25% آنها در حد عالی و خیلی زیاد در استفاده از اینترنت مهارت دارند، در حالی که 4/30% در این زمینه هیچ‌گونه مهارتی ندارند و 20% هم مهارت کمی دارند. مقایسة دو گروه، حاکی از آن است که مهارت زنان شاغل در استفاده از شبکة اینترنت، از زنان خانه‌دار بیشتر است.

همان گونه که نتایج نشان می‌دهد، درصد پایینی از زنان در استفاده از رایانه و اینترنت مهارت دارند. لذا با توجه به مطالب یاد شده، آموزش زنان به منظور ایجاد و افزایش مهارت استفاده از رایانه و شبکة اینترنت، امری ضروری است که باید در برنامه‌های ترویج فرهنگ مطالعه، مورد توجه قرار گیرد. این موارد از طریق برگزاری کارگاه‌های آموزشی در کانونهای فرهنگی و مساجد، امکان‌پذیر می‌باشد.

9. آشنایی با زبان انگلیسی:از دیگر یافته‌های پژوهش حاضر، باید به این اشاره کرد که 7/25% پاسخگویان در حد عالی و خیلی زیاد با زبان انگلیسی آشنایی دارند و 3/24% هیچ‌گونه مهارتی در این زمینه ندارند و 6/18% مهارت کمی دارند. مقایسة دو گروه نشان می‌‌دهد زنان خانه‌دار در استفاده از زبان انگلیسی مهارت کمتری دارند. بر اساس این یافته‌ها، میزان تسلط به زبان انگلیسی در میان جامعة پژوهش پایین است. آموزش زبان انگلیسی به زنان- که یکی از ابزارهای ضروری در بهره‌گیری از رایانه و اینترنت محسوب می‌گردد- می‌تواند بر درجه بهره­وری از رایانه بیفزاید.

10. سایر عوامل: نکتة آخر اینکه، در بررسی نگرش پاسخگویان نسبت به روشهای ایجاد و افزایش انگیزة مطالعه در زنان، به مواردی از قبیل انجام کارهای فرهنگی و تبلیغات به منظور بازگفت اهمیت و فواید مطالعه، معرفی کتاب از طریق رسانه‌های عمومی، کاهش قیمت کتاب، افزایش کتابخانه‌های محلی، آموزش برنامه‌ریزی به منظور کاهش زمان کار در منزل، انتشار روزنامه‌ها و مجله‌های مناسب، به منظور آگاهی‌رسانی به زنان جامعه، برگزاری مسابقات کتابخوانی برای زنان، ایجاد عادت به مطالعه از کودکی، افزایش تعداد کتابفروشیها، افزایش منابع اطلاعاتی صوتی، عرضه کردن بن کتاب ویژة بانوان، ایجاد وبگاه‌های اینترنتی مناسب جهت اطلاع‌رسانی و افزایش آگاهی زنان و دسترسی وسیع تر به شبکة اینترنت، اشاره شده است.

 

نتیجه‌گیری

عوامل بسیاری، در افزایش عادت مطالعه تأثیرگذار است. اما باتوجه به اهمیت مطالعه و دریافت اطلاعات، آنچه بیش از همة عوامل در این زمینه ضرورت دارد، برنامه‌ریزی دقیق و عملی است. هرچند اهمیت ایجاد تسهیلات را در افزایش انگیزة مطالعه نمی‌توان انکار کرد، اما بدون برنامه­ریزی صحیح مطالعاتی نیز نمی­توان انتظار داشت وضعیت مطالعه در جامعه بهبود یابد.

چنانچه برنامه­ریزی مطالعاتی برای گروه‌های مختلف جامعه شامل زنان، مردان، کودکان و نوجوانان، به تفکیک و باتوجه به خصوصیات هر گروه صورت گیرد، تأثیر بیشتری خواهد داشت. به یاد داشته باشیم، پدران و مادران بهترین الگوی تربیتی برای فرزندان می‌باشند.

 

پیشنهادها

در این قسمت، باتوجه به نتایج حاصل از پژوهش و با استفاده از نظرهای پاسخ‌دهندگان و همچنین مطالعات کتابخانه‌ای، به منظور افزایش انگیزة مطالعه، پیشنهادهایی ارائه می‌گردد:

  1. ایجاد «مؤسسۀ ترغیب به خواندن و مطالعه» در زیرمجموعة سازمانها و نهادهایی که به ارائة خدمات علمی- فرهنگی می‌پردازند. این مؤسسه، می‌تواند از دانشجویان کتابداری به عنوان نیروی انسانی بهره بگیرد، ضمن اینکه برای دانشجویان کتابداری هم دورة کارآموزی در نظر گرفته شود.
  2. اختصاص30 تا60 دقیقه زمان مطالعه در محل کار به زنان شاغل به منظور کسب آگاهی و دانش، در برنامه‌ریزی مدیران سازمانها و نهادهای دولتی و غیردولتی.
  3. تأمین منابع مورد نیاز زنان شاغل برای مطالعه، از طریق کتابخانه‌های محل کار یا امانت بین کتابخانه‌ها.
  4. اهدای بن کتاب به زنان شاغل، به مناسبتهای ویژه از جمله روز بزرگداشت مقام زن.
  5. تشکیل گروه‌های مطالعه، متشکل از زنان شاغل در محل کارشان و نیز زنان خانه‌دار ساکن در یک محل، به منظور مطالعه دربارة موضوعی مشخص در مدت زمانی معیّن و سپس بحث وتبادل نظر در خصوص آن موضوع پس از موعد مقرر.
  6. در زمینة ایجاد فرهنگ مطالعه در جامعه، کتابداران بیش از همه می‌توانند به ایفای نقش بپردازند تا احساس نیاز به وجود آنان نیز در جامعه ایجاد گردد. در این میان، دانشجویان کتابداری از جمله فعّالان در زمینة ایجاد فرهنگ مطلوب مطالعه محسوب می‌گردند. چنانچه در طرح درس دورة کارشناسی، از واحدهای دورة کارآموزی، 2 واحد به عنوان «ترغیب خواندن و مطالعه در جامعه» در نظر گرفته شود، از نیروی این دانشجویان می‌توان جهت آموزش و برنامه‌ریزی مطالعه در میان اقشار مختلف جامعه از جمله زنان استفاده کرد.
  7. ایجاد کتابخانه‌های تلفنی، به گونه‌ای که منابع اطلاعاتی مورد نیاز، پس از تماس تلفنی در محل کار یا منزل تحویل گردد تا از این طریق، مشکل رفت و آمد به کتابخانه‌ها و دوری راه، تا حدودی رفع شود.
  8. عضویت مادران در کتابخانه‌های مدارس فرزندان؛ به گونه‌ای که اولیای مدرسه، از آنان بخواهند موضوعهای خاصی را مطالعه و در جلسات بحث و تبادل نظر در زمینة آن موضوع خاص شرکت کنند.
  9. برگزاری همایشهای مربوط به «مطالعه و خواندن» در مدارس.
  10. 10.  برگزاری دوره‌های آموزش مربوط به «مطالعه و خواندن» در کانون‌های فرهنگی مساجد که عبارتند از: برنامه‌ریزی برای مطالعه، آموزش روشهای صحیح مطالعه، آموزش استفاده از کتابخانه، آموزش استفاده از رایانه و اینترنت و نظایر آن. در این زمینه نیز می‌توان از دانشجویان کتابداری جهت برگزاری دوره‌های آموزشی دعوت کرد یا برای آنان دورۀ کارآموزی در نظر گرفت.
  11. 11.  ایجاد کتابخانه در مهدهای کودک؛ به طوری که ساعتهایی که مادران برای دیدن یا تحویل گرفتن فرزند خود به مهد کودک مراجعه می‌کنند، بتوانند از این کتابخانه‌ها استفاده کنند.

12. کتابخانه‌هایی در باشگاه‌های ورزشی ایجاد گردد تا افرادی که به منظور فعالیتهای ورزشی به این‌گونه مکانها می‌روند، بتوانند در وقت آزاد خود به مطالعه بپردازند.

13. تجهیز کتابخانه‌های مساجد. در زمینة ایجاد فرهنگ مطالعه، می‌توان با برنامه­ریزی و نظارت دقیق، از کتابخانه‌های مساجد و کانونهای فرهنگی واقع در مسجدهای محل به بهترین نحو استفاده کرد، بویژه در ماه‌های خاص سال مانند رمضان، محرم و... . همان‌گونه که ذکر شد، در این زمینه می‌توان از نیروی دانشجویان کتابداری هم بهره جست.

14. پخش برنامه­های آموزش خواندن و روشهای مطالعه، برنامه‌ریزی مطالعه و برنامه­های تبلیغاتی جهت ترغیب خواندن و مطالعه در رسانه­های همگانی بویژه صدا و سیما که بیشترین مخاطب را به خود اختصاص می‌دهند. البته این برنامه‌ها، باید در طول سال پیگیری و محدود به مقطعی از سال و ماه نگردد.

15. به زنان توصیه می‌شود که همیشه نوعی از مواد خواندنی را همراه خود و یا در اطراف خود داشته باشند تا در وقت‌های آزاد خود به مطالعة آن بپردازند. همچنین، عنوانها یا موضوعهایی را که می‌خوانند، یادداشت کنند، زیرا فهرستبرداری از مواد خوانده شده، شوق تداوم مطالعه را در فرد برمی‌انگیزد. خلاصه‌نویسی و یادداشت‌برداری از مطالب خوانده شده نیز، کمک می‌کند تا ضمن به یاد سپردن مطالب، میل به خواندن تقویت گردد.



1. Caesar.

2. Chen.

- امانی، غفور (1379). «رابطة مطالعة دوران کودکی‌- نوجوانی با مطالعة دوران بزرگسالی». فصلنامة کتابداری،دفتر سی و چهارم: 15 -21.
- بحرانی، محمود (1379). «چگونگی فعالیت کتابخوانی مردم شیراز از لحاظ مدت زمان مطالعة آزاد، عوامل بازدارنده وعوامل همبسته با آن». گزارش طرح مصوب شورای
پژوهش های دانشگاه شیراز
.
- حری، عباس (1385). «راه‌های ارتقای میزان مطالعه».اطلاع‌رسانی نظام‌ها و فرآیندها. تهران: کتابدار.
- حسینی، معصومه ... [و دیگران] (1385). «بررسی چگونگی گذران اوقات فراغت در بین زنان منطقة تحت پوشش پایگاه تحقیقات جمعیتی دکتر محمد قریب شهر اراک درسال1384». ویژه‌نامة ره‌آورد دانش، 9 (تابستان، 1385): 175-210.
 fa/viewpaper.asp?ID=5445/http://www.sid.ir  (دسترسی در 10/8/1387).
- دهخدا، علی اکبر (1377). لغتنامة دهخدا. جلد 13. تهران: مؤسسة انتشارات و چاپ دانشگاه تهران.
- رحمانی، بتول (1384). فرهنگ ایجاد انگیزة مطالعاتی. فرهنگ آموزش
دورة 1: 5-6 ،47.
- کرمی، باباجان (1379). بررسی میزان و پاره ای از مشکلات مربوط به آن در میان فرزندان (دختر و پسر) شاهد در مقطع تحصیلی متوسطه در مدارس شاهد شیراز و  دانشجویان شاهد شیراز در دو دانشگاه شیراز و علومپزشکی شیراز. پایان نامة کارشناسی ارشد کتابداری و اطلاع‌رسانی، دانشکدة علوم تربیتی دانشگاه شیراز.
- مرکز آمار ایران. نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1385. http://www.Sci.org.ir  (دسترسی در 15/10/1387).
 
- Caesar, Ann Hallamore (2002). "Abort town: the City and the female  reader , 1860- 1900". Modern Italy , 7 (2), 129- 141.  http://www.ingentaconnect.com (accessed June 27, 2008).
 
- Chen, Su- yen (2007). "Extracurricular reading habits of college Students in Taiwan: Findings from two national Surveys". Journal of Adolescent & Adult Literacy, 50(8), 642-653. http://www.ira.org (accessed December 11, 2008).