نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دکترای مدیریت ـ استادیار پژوهشگاه اطلاعات و مدارک علمی ایران
2 کارشناس ارشد کتابداری و اطلاعرسانیـ دستیار پژوهش پژوهشگاه اطلاعات و مدارک علمی ایران
3 کارشناس ارشد کتابداری و اطلاعرسانیـ دستیار پژوهش پژوهشگاه اطلاعات و مدارک علمی ایرا
چکیده
کلیدواژهها
. مقدمه
ارتباطهای علمی سیستمی است که مهمترین کارکرد آن، تبادل و سهیمسازی یافتههای علمی در جامعة دانشگاهی است (ALA 2006; Xia 2006). اینگونه ارتباط یکی از اجزای درونی فعالیتهای علمی روزمره است و اینکه تقریباً هر کتاب یا مقالة علمی به نوشتههای دیگر استناد میکند، شاهدی بر این واقعیت بهشمار میرود. چنین ارتباطی، نقش مهمی را در علم و فناوری ایفا میکند و عامل اصلی گسترش دانش و تسریع استفاده از علم است که بدون آن امکان رشد و توسعة علوم منتفی خواهد بود (ریاحی 1374؛ Hanson 1973, 13).
در این سیستم، دانشمندان و پژوهشگران، پژوهش خود را اجرا و نتایج کار خود را با ابزارهای گوناگون از جمله ابزارهای رسمی مانند ادواریهای علمی، معرفی و دیگران را با آن آشنا میکنند. در فرایند رسمی نشر، پژوهشگران نتایج کار خود را بر پایة آثار دیگران مینگارند و به ناشران میدهند. در مقابل، ناشران با همترازخوانی[1]، اصلاحات و ویرایشهای لازم را انجام میدهند، و اثر را به صورت انبوه در ادواریهای علمی به چاپ میرسانند. سپس کتابخانهها این ادواریها را خریداری، آنها را سازماندهی و دسترسپذیر، و برای نسلهای آیندة دانشمندان و پژوهشگران نگهداری و حفظ میکنند (Case 2002; Fiallbrant 1994).
در گذشته تعداد دانشمندان و پژوهشگران اندک بود، بسیاری از ارتباطات در علوم بدون تلاشهای سازمانیافته و با تماسهای فردی و به صورت غیررسمی و سازماننایافته صورت میگرفت. چنین شیوهای اکنون دیگر کارایی ندارد و به سیستمهای سازمانیافتة ارتباطی نیاز است. «هانسون» نیاز به ارتباطهای سازمانیافتة علمی و گسترش پیچیدگیهای سیستمهای ارتباطی را نتیجة عوامل زیر میداند (Hanson 1973, 14, 16):
سیستم رسمی ارتباط علمی به عنوان پاسخی به این نیاز، دارای کارکردهای مهمی است. نخست آنکه نشر علمی، دانش را با انتشار مقالهها اشاعه و به پژوهشگران امکان میدهد یافتههای مهم خود را در جامعة پژوهشی گستردهتر و فراتر توزیع کنند. دوم، این سیستم، کنترل کیفیت مقالهها را از طریق بررسی علمی دقیق و فرایند ویراستاری تضمین میکند. سوم، هنگامی که منابع منتشر میشوند، بخشی از قلمرو عمومی به شمار میآیند و کتابخانههای پژوهشی در مجموع برای اینگونه منابع مانند یک آرشیو غیرمتمرکز[4] عمل میکنند. چهارم، نشر علمی وجههای رسمی را برای نویسندگان به ارمغان میآورد که باعث میشود بیشتر شناخته شوند، و قراردادهای پژوهشی بیشتری با آنها امضا شود، یا به ترفیع و قدردانی از آنان منجر گردد. افزون بر این، سیستم ارتباط علمی، اولویت کشف یا اختراع خاص را در انحصار فردی قرار میدهد که نخستین بار به آن دست یافته است (Shearer and Birdsall 2002).
ارزشیابی یافتههای علمی منتج از فعالیتهای پژوهشی، مسئولان و برنامهریزان را یاری میکند تا بتوانند با هزینة کمتر، بیشترین استفاده را از منابع مالی و انسانی ببرند و از آن در بهینهسازی ساختار اقتصادی ـ اجتماعی کشور بهره جویند. علاوه بر این، بررسی تولیدات علمی، ابزار مناسبی برای سیاستگذاری و برنامهریزی صحیح و شناخت وضعیت گذشته فراهم میآورد و موجب هدفدار کردن حرکتهای علمی و تعیین اولویتهای پژوهشی میگردد. همچنین، به شناسایی نقاط ضعف و کمبودهای موجود در تولید اطلاعات علمی منجر میشود (تصویری قمصری و جهاننما 1385).
در سالهای، اخیر شورایعالی انقلاب فرهنگی، ارزیابی وضعیت فرهنگی و علمی کشور و تبیین و تعیین شاخصهای کمّی برای ارزیابی وضع فرهنگی کشور را در بندهای 5 و 6 وظایف خویش تصویب کرده است (هیئت نظارت و ارزیابی فرهنگی و علمی 1380). افزون بر این، اهمیت ادواریهای علمی باعث شده در سالهای اخیر در وزارت علوم، تحقیقات، و فناوری در ایران، توجه ویژهای به چگونگی انتشار آنها شود که مهمترین بخش آن، ایجاد «کمیسیون بررسی نشریات علمی کشور» است. کارکرد اصلی این کمیسیون، تعیین اعتبار برای ادواریهای علمی و نظارت بر تداوم کیفیت این اعتبار در طول انتشار آنهاست. از اینرو، در این مقاله، پس از ارائة سابقه و نقش ادواریهای علمی در ایران، وضعیت آنها با نگرش سیستمی بررسی میشود. با این نگرش، رابطة ادواریهای علمی با موجودیتهای خارجی اصلی و همچنین زیرسیستمهای آن شامل منابع، قالب، ساختار، محتوا، داوری، و انتشار بررسی میشوند.
2. ادواریهای علمی در ایران
قرنهای 17 و 18 میلادی زمان تولد ادواریهای تخصصی در جهان هستند و در همین زمان است که زمینههای لازم برای پیدایش ادواریهای علمی فراهم میشود (ریاحی 1374). مجلههای علمی ـ پژوهشی در جهان سابقه انتشاری بیش از سیصد سال دارند. اولین مجلة علمی ـ پژوهشی دنیا با نام «فیلاسافیکال ترانزاکشنز»[5] در سال 1665 میلادی توسط «جامعة سلطنتی لندن»[6] در انگلیس منتشر شد. هدف از چاپ این مجله، انتشار نتایج پژوهش اعضای جامعه سلطنتی لندن برای تعداد بیشتری از پژوهشگران بود که قبلاً توسط نامههای شخصی با یکدیگر تبادل نظر میکردند. پس از آن، جایگاه مجلهها به سرعت در میان پژوهشگران تثبیت شد و کتابخانهها خرید و آرشیو کردن آنها را آغاز کردند (گلینیمقدم 1385).
در ایران نیز نخستین ادواری علمی در سال 1244 (1864م.) به سه زبان فارسی، عربی، و فرانسه و به صورت ماهنامه منتشر شد. این ادواری که «روزنامة علمیة دولت ایران» نام داشت، دارای مقالههای علمی و برای عامة مردم بود (حسینیپاکدهی 1374). اما تحول واقعی در انتشار ادواریهای علمی از سال 1344 (1965م.) به بعد صورت گرفت، بهنحوی که تا 20 سال بعد حدود 250 ادواری علمی با عمر متوسط شش سال شروع به انتشار کردند (زارع 1378). نخستین ادواری دانشگاهی ایران نیز «دانش» نام داشت که 14 شماره از آن از 23 رجب سال 1299 ه.ق. تا 16 صفر 1300 ه.ق. از سوی علیقلی خان مخبرالدوله وزیر علوم وقت و رئیس مدرسة دارالفنون به صورت دو شماره در ماه منتشر شد (نگاهی به نخستین نشریة دانشگاهی ایران 1374).
بر اساس مقررات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، هماکنون ادواریها میتوانند در زمینة تخصصی ـ علمی، غیرتخصصی، و اختصاصی فعالیت کنند. حوزة تخصصی ـ علمی خود به هشت زیرگروه علوم پایه، علوم انسانی، پزشکی، پیراپزشکی، دامپزشکی، فنی ـ مهندسی، هنر، و کشاورزی تقسیم میشود (عظیمی 1384، 15-16) که رشد باسوادی، توسعة دانشگاهها بویژه در سطح تحصیلات تکمیلی، و افزایش تعداد دانشآموختگان دانشگاهی از دلایل اصلی رشد تعداد ادواریهای تخصصی ـ علمی در کشور بهشمار میروند (زارع 1378). بر اساس آخرین آمار، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که در دی ماه سال 1386 با مراجعة حضوری به حوزة ادارة کل مطبوعات داخلی این وزارت دریافت شده است، تعداد ادواریهای علمی دارای پروانة انتشار 1494 و تعداد ادواریهایی که تقاضای پروانة انتشار داشتهاند، 166 عنوان بوده است. در ایران، ادواریهای علمی غیرپزشکی علاوه بر دریافت پروانه از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، میتوانند از وزارت علوم، تحقیقات، و فناوری (عتف) نیز اعتبار علمی دریافت دارند. در مهر ماه سال 1386 تعداد 284 ادواری علمی دارای پروانة انتشار، از کمیسیون بررسی نشریههای علمی کشور نیز اعتبار علمی دریافت داشتهاند که مرجع تعیین اعتبار علمی ادواریهای علمی در وزارت عتف است. این کمیسیون از مهرماه سال 1363 به منظور نظارت، ارزیابی، تعیین اعتبار، و ارائة سیاستهای راهبردی برای رشد کمّی و کیفی ادواریهای علمی تشکیل شد و هماکنون در معاونت پژوهشی این وزارت فعالیت میکند (پایگاه وب کمیسیون بررسی نشریههای علمی کشور).
ادواریهای دارای اعتبار علمی از وزارت عتف، علاوه بر کارکردهایی که در چارچوب ارتباط علمی دارند، از جنبههای دیگری نیز دارای اهمیتی روزافزون هستند. به عنوان نمونه، چاپ مقاله در چنین ادواریهایی برای ارتقای اعضای هیئت علمی ضروری است (وزارت علوم، تحقیقات، و فناوری 1380). در بسیاری از دانشگاههای دولتی، دانشآموختگی در مقطع دکترای تخصصی منوط به انتشار مقاله در این ادواریهاست که این موضوع برای دانشگاه آزاد اسلامی از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز تصویب شده است (شورای عالی انقلاب فرهنگی 1386). دیگر اینکه برای بسیاری از گزینشهای علمی در وزارت علوم، تحقیقات، و فناوری داشتن مقاله در این ادواریها لازم است. به عنوان نمونه، آییننامة ارائة تسهیلات به برگزیدگان علمی برای ورود به دورههای تحصیلی بالاتر، داشتن دستکم دو مقاله در این ادواریها را به همراه معدل 17 به عنوان یکی از شرایط ورود به دورة دکترای تخصصی، بدون شرکت در آزمون ورودی میداند (شورای هدایت استعدادهای درخشان 1386).
3. ادواریهای علمی: رویکرد سیستمی
ادواریهای علمی غیرپزشکی، نشریههایی هستند که علاوه بر دریافت پروانة انتشار از وزارت فرهنگ و ارشاد ارشاد اسلامی و شاپا از سازمان اسناد و کتابخانة ملی جمهوری اسلامی ایران، اعتبار علمی خود را از وزارت عتف دریافت میکنند. این نشریهها از سوی مرکز منطقهای اطلاعرسانی علوم و فناوری نمایة استنادی میشوند. پدیدآوران نیز دستنوشتههای خود را برای بررسی و انتشار به این نشریهها ارائه و خوانندگان نیز از مقالههای منتشر شده در این نشریهها استفاده میکنند. هر نشریة علمی دارای چند زیرسیستم شامل منابع، قالب، ساختار، محتوا، داوری، و انتشار است که در تعامل با یکدیگر، یک ادواری علمی را شکل میدهند. در اینجا، رابطة ادواریهای علمی غیرپزشکی در ایران با چهار موجودیت اصلی از موجودیتهای خارجی و همچنین وضعیت هر یک از این زیرسیستمها، بررسی و تبیین میشوند (شکل 1).
4. پروانة انتشار
تا اواسط سال 1381 وظیفة تشخیص ضرورت انتشار ادواریهای علمی و اعلام این موضوع به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای دادن پروانة انتشار بر عهدة کمیسیون بررسی نشریههای علمی کشور در وزارت عتف بود، ولی بعد از توافق بین دو وزارتخانه، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی این موضوع را عهدهدار شد (پایگاه وب کمیسیون بررسی نشریات علمی کشور).
صدور پروانة انتشار بر اساس قانون مطبوعات (مجلس شورای اسلامی 1364) و قانون اصلاح قانون مطبوعات (مجلس شورای اسلامی 1379) انجام میشود. بر اساس مادة هشت قانون مطبوعات، انتشار هر گونه ادواری به مسئولیت اشخاص حقیقی یا حقوقی، با سرمایة ایرانی، و دریافت پروانه از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صورت میپذیرد. بر اساس مادة 11 این قانون، رسیدگی به درخواست صدور پروانه و تشخیص صلاحیت متقاضی و مدیر مسئول بر عهدة هیئتی به نام «هیئت نظارت بر مطبوعات» است. بر اساس مادة 13 همین قانون، این هیئت مکلّف است ظرف مدت سه ماه از تاریخ دریافت تقاضا برای یک نشریه دربارة صلاحیت متقاضی و مدیر مسئول با رعایت شرایط مقرر در این قانون رسیدگیهای لازم را انجام دهد و مراتب رد یا قبول تقاضا را با ذکر دلایل و شواهد برای اجرا به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گزارش نماید. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز موظف است حداکثر ظرف دو ماه از تاریخ موافقت هیئت نظارت، برای متقاضی پروانه انتشار صادر کند.
تبصرة شش اضافه شده به مادة نه قانون مطبوعات در قانون اصلاح قانون مطبوعات، هیئت نظارت بر مطبوعات را موظف میکند برای بررسی صلاحیت متقاضی و مدیر مسئول یک نشریه از مراجع ذیصلاح شامل وزارت اطلاعات، دادگستری، و نیرویانتظامی جمهوری اسلامی ایران استعلام کند. این مراجع موظفند حداکثر تا دو ماه نظر خود را همراه با مستندات و مدارک معتبر به هیئت نظارتاعلام نمایند. در صورت عدم پاسخ از سوی این مراجع و فقدان دلیل دیگر، صلاحیت آنان تأیید شده تلقی میگردد.
5. اعتبار علمی
دریافت اعتبار علمی ادواریها از «کمیسیون بررسی نشریات علمی کشور» وابسته به معاونت پژوهشی وزارت عتف و بر اساس آییننامة تعیین اعتبار نشریات علمی کشور صورت میگیرد که سومین ویرایش آن در سال 1386 به تصویب رسیده است (وزارت علوم، تحقیقات، و فناوری 1386). از نظر این آییننامه، ادواریهای علمی میتوانند دو گونه اعتبار داشته باشند: علمی ـ پژوهشی و علمی ـ ترویجی. جدول 1، تعداد این گونه ادواریها را بر اساس آخرین آمار موجود در پایگاه وب «کمیسیون بررسی نشریات علمی کشور» نشان میدهد که مربوط به مهر ماه 1386 است.
جدول 1. تعداد ادواریهای علمی بر اساس نوع اعتبار علمی در مهر 1386
(بر اساس: کمیسیون بررسی نشریات علمی کشور 1386)
گروه اعتبار علمی |
علوم انسانی |
فنی و مهندسی |
کشاورزی |
علوم پایه |
هنر و معماری |
جمع |
||||||
تعداد |
درصد |
تعداد |
درصد |
تعداد |
درصد |
تعداد |
درصد |
تعداد |
درصد |
تعداد |
درصد |
|
علمی ـ پژوهشی |
99 |
22/71 |
51 |
26/82 |
47 |
100 |
27 |
38/84 |
3 |
75 |
227 |
93/79 |
علمی ـ ترویجی |
40 |
78/28 |
11 |
74/17 |
0 |
0 |
5 |
62/15 |
1 |
25 |
57 |
07/20 |
جمع |
139 |
100 |
62 |
100 |
47 |
100 |
32 |
100 |
4 |
100 |
284 |
100 |
5-1. نشریههای علمی ـ پژوهشی
بر اساس مادة یک آییننامة یاد شده، نشریة علمی ـ پژوهشی شامل مقالههایی است که به ارائه یافتههای جدید پژوهشی یا ارائة نظریه یا روش جدید در حل مسائل و توسعة علم و یا فناوری میپردازند و جامعة علمی آنها را پژوهشی تلقی میکند، اعم از پژوهشهای بنیادی، کاربردی یا توسعهای. شایان ذکر است، به اهمیت نشریههای علمی ـ پژوهشی در ارزیابی خرد علم و فناوری نیز ذیل شاخصهای عملکردی توجه شده است (هیئت نظارت و ارزیابی فرهنگی و علمی 1380).
5-2. نشریههای علمی ـ ترویجی
بر اساس مادة یک آییننامة یاد شده، نشریة علمی ـ ترویجی شامل مقالهها و نوشتارهایی است که به ترویج زمینهای از علوم در میان جامعة علمی میپردازند. این نشریهها نیز در ارزیابی خرد علم و فناوری کشور زیر شاخصهای عملکردی مورد توجه قرار گرفتهاند (هیئت نظارت و ارزیابی فرهنگی و علمی 1380).
5-3. شرایط دریافت اعتبار
بر اساس مادة دو آییننامة یاد شده، ضوابط و معیارهایی برای تعیین اعتبار وجود دارند که از مهمترین آنها میتوان به انتشار دستکم سه شماره پیش از بررسی تعیین اعتبار اشاره کرد (بند 2-2). گفتنی است، تنها انجمنهای علمی و متقاضیانی که با دستکم شش مؤسسة دیگر تفاهمنامة همکاری داشته باشند، از شمول این شرط مستثنا هستند.
5-4. تشخیص ضرورت انتشار
بر اساس بند 2-3 آییننامة یاد شده، تأیید نیاز به یک نشریة علمی در کشور و تعیین کفایت در تعداد نشریههای علمی در یک زمینة تخصصی از سوی «کمیسیون بررسی نشریات علمی کشور» صورت میپذیرد.
5-5. نظارت
بر اساس بند 2-20 آییننامة یاد شده، در حالت معمول مدت اعتبار نشریهها چهار سال است و بر اساس بند 2-21 و مادة سه، در این مدت «کمیسیون بررسی نشریات علمی کشور» بر رعایت ضوابط از سوی نشریهها نظارت دارد و میتواند دربارة ادامة انتشار یا لغو اعتبار آنها نیز تصمیم بگیرد.
6. نمایة استنادی
مرکز منطقهای اطلاعرسانی علوم و فناوری، نشریههای کشور را از سال 1380 نمایهسازی و گزارش استنادی ادواریهای فارسی را از سال 1378 به بعد تنظیم کرده است. با وجود این، این نمایه تنها به ادواریهایی اختصاص دارد که دارای اعتبار علمی هستند و دیگر ادواریها را دربر نمیگیرد (مرکز منطقهای اطلاعرسانی علوم و فناوری. بیتا).
6. پدیدآوران
بر اساس جدول یک، تا مهر ماه 1386، 284 نشریه از وزارت علوم، تحقیقات و فناوری درجة علمی ـ پژوهشی و علمی ـ ترویجی دریافت داشتهاند. بر اساس گزارش شورایعالی انقلاب فرهنگی، میانگین مقالهها (تألیف و ترجمه) در ادواریهای علمی در سال 1382 برابر با 6/29 و در سال 1383 برابر با 6/27 مقاله بوده است (1383، 1385). بدین ترتیب، اگر میانگین تعداد مقالههای تألیفی در هر نشریه را در سال 30 مقاله فرض کنیم، ظرفیت فعلی تولید مقاله به عنوان یکی از شاخصهای اصلی تولید علم در کشور معادل 8520 (=30 × 284) مقاله در سال خواهد بود. با اضافه کردن حدود 7190 مقالهای هم که ایرانیان در سال 2007 در رشتههای علوم، علوم اجتماعی، و هنر در ادواریهای علمی خارجی به چاپ رساندهاند (Institution for Scientific Information)، این ظرفیت به 15710 مقاله افزایش مییابد.
این در حالی است که در سال 87-1386 در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، ظرفیت پذیرش دانشجو در مقطع دکترای تخصصی بیش از 3000 نفر (مؤسسة پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی 1386الف، 1386ب) و پذیرش دانشجو در سال تحصیلی 85-1384 در مقطع کارشناسی ارشد 19174 نفر (مؤسسة پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی 1385الف) بوده است. علاوه بر این، 24964 عضو هیئت علمی نیز در دانشگاهها و مؤسسههای وابسته این وزارت مشغول به کار هستند (مؤسسة پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی 1385ب). اگر نرخ دانشآموختگی را برابر با پذیرش دانشجو بدانیم و نیز فرض کنیم که از پایاننامه/ رسالة هر دانشجوی تحصیلات تکمیلی بهطور متوسط یک مقالة قابل انتشار استخراج شود و هر عضو هیئت علمی نیز بهطور متوسط، در هر سال یک مقالة قابل انتشار بنویسد، ظرفیت تولید این مقالهها در وزارت علوم، تحقیقات، و فناوری، دستکم 47138 (= 24964 +19174 + 3000) مقاله در سال خواهد بود. به این ترتیب، هماکنون تولید مقاله در کشور حدود 33% یا یکسومِ حداقل ظرفیت آن است. این در حالی است که دانشجویان و استادان دانشگاه آزاد اسلامی، مؤسسههای آموزش عالی غیرانتفاعی، و اشخاص حقیقی و حقوقی غیروابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری را نیز به حساب نیاوریم. اگر ظرفیت این موارد را نیز معادل نیمی از ظرفیت وزارت علوم، تحقیقات و فناوری فرض کنیم، ظرفیت کل تولید مقاله در سال به دستکم 70000 مقاله افزایش و تولید مقاله به حدود 22% این ظرفیت کاهش مییابد.
با توجه به این ظرفیت، اگر همچنان میانگین تعداد مقالههای تألیفی در هر نشریه را در سال 30 مقاله فرض کنیم، ظرفیت فعلی تولید ادواریهای علمی در کشور معادل 1571 (= 30 ÷ 47138) عنوان یا بیش از 5/5 برابر میزان فعلی خواهد بود. با احتساب ظرفیتهای خارج از وزارت علوم، این تعداد به 2333 ادواری یا بیش از هشت برابر میزان فعلی خواهد رسید.
7. منابع
منابع گوناگونی برای ادارة یک نشریه لازم هستند که از مهمترین آنها میتوان به منابع انسانی (شامل مدیر مسئول، سردبیر، هیئت تحریریه، داوران، و کارکنان)، فضای کار، پول، امکانات ارتباطی (شامل تلفن، دورنگار، پست الکترونیکی)، پایگاه وب، تجهیزات رایانهای و مانند آنها اشاره کرد.
8. قالب
در آییننامة تعیین اعتبار نشریههای علمی کشور (وزارت علوم، تحقیقات، و فناوری 1386)، قالبی که برای نشریهها بیان میشود، قالب چاپی است. در این آییننامه تنها در بند 2-26، شرایط دریافت اعتبار برای نشریههای الکترونیکی تنها از ناشران معتبر همچون دانشگاهها، مراکز پژوهشی، و انجمنهای علمی مانند سایر نشریههای (چاپی) دانسته شده است. در بند 12 از «توصیههای ویژه به سردبیران مجلههای دارای درجة علمی» نیز «قراردادن حداقل خلاصة فارسی و انگلیسی مقالههای چاپ شده در هر شماره در سایت اینترنتی مجله توصیه میشود» (کمیسیون بررسی نشریات علمی کشور بیتا.الف). بر این اساس، میتوان نتیجه گرفت که قالب مورد نظر کمیسیون بررسی نشریههای علمی کشور برای ادواریهای علمی، قالب چاپی است.
9. ساختار
مطالعة «گیلوری» نشان میدهد ادواریهای ایران، ساختار استانداردی نداشتهاند (گیلوری 1374، 85-89). با وجود این، در آییننامة تعیین اعتبار نشریههای علمی کشور (وزارت علوم، تحقیقات، و فناوری 1386)؛ «ضوابط قالب نشریات و مقالات» که در پایگاه وب کمیسیون بررسی نشریههای علمی منتشر شده و همچنین بندهای 1، 3-8، 10، و 11 از «توصیههای ویژه به سردبیران مجلههای دارای درجة علمی» (کمیسیون بررسی نشریات علمی کشور. بی.تا.الف.) به پارهای از جنبههای ساختاری نشریههای علمی و مقالههای آنها اشاره و رعایت آنها توصیه شده است که تمام ابعاد ساختاری نشریهها و مقالهها را دربر نمیگیرند و افزون بر این، پیروی از شماری از آنها الزامی ندارد.
10. محتوا
آییننامة تعیین اعتبار نشریههای علمی کشور تنها به دو نوع مقالة علمی ـ پژوهشی و علمی ـ ترویجی اشاره کرده اما تعریف روشنی از آنها ارائه نداده است. با وجود این، بر اساس تعریف موجود در پایگاه وب «کمیسیون بررسی نشریات علمی کشور»، «هر تولیدی که به دنبال جستجوی حقایق و برای کشف بخشی از معارف و نشر آن در میان مردم و به قصد حل مشکلی یا بیان اندیشهای در موضوعی از موضوعهای علمی، از طریق مطالعهای نظاممند، برای یافتن روابط اجتماعی میان پدیدههای طبیعی به دست آید و از دو خصلت اصالت و ابداع برخوردار باشد و نتایج آنها به کاربردها، روشها ومفاهیم و مشاهدات جدید در زمینة علمی با هدف پیشبرد مرزهای علمی و فناوری منجر گردد، علمی ـ پژوهشی قلمداد میشود». بر همین اساس، مقالة علمی ـ ترویجی «به مقالهای گفته میشود که به ترویج یکی از رشتههای علوم میپردازد و سطح آگاهیها و دانش خواننده را ارتقا میبخشد و او را با مفاهیم جدید علمی آشنا میسازد. این گونه مقالهها می تواند به صورت تألیف یا ترجمه باشد. اصولاً مقالههای ترویجی فقط برای اشاعة دانش بشری و عالمانه کردن آن و جهان پیرامونی آن است و هدف دیگری ندارد.» (کمیسیون بررسی نشریات علمی کشور بی.تا.ب).
11. داوری
رایجترین روشی که مجلهها برای تضمین کیفیت مقالهها به کار میبرند، فرایند داوری یا سیستم همترازخوانی است. در این سیستم، متخصصان همتراز یا همتای یک نویسنده، اثر او را بررسی میکنند. این نوع سیستم بررسی دارای مجموعهای از فرایندهاست که از طریق آن کیفیت مقالههای منتشر شده، تضمین میشود (Williamson 2003). در شماری از نوشتهها، این سیستم پارة حیاتی و قلب فرایند کلی انتشارات معرفی شده است، که موجب ایجاد ارزش افزوده در مقالهها منتشر شده میشود (Benos, Kirk, and Hall 2003; Coelho and La Forge 2000).
بر این اساس، «داوری» به عنوان یکی از گلوگاههای انتشار مقالههای علمی شایان توجهی جداگانه است و پرسش اساسی در این زمینه، ظرفیت داوری مقالهها در کشور است. در سال تحصیلی 85-1384 تعداد 1303 استاد، 2347 دانشیار و 10074 استادیار در وزارت عتف به کار اشتغال داشتهاند (مؤسسة پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی 1385ب). بر اساس پژوهشهای پیشین نیز، زمان صرف شده برای داوری هر مقالة علمی در ادواریهای خارجی از دستکم یک ساعت (Weller 2001, 155) تا حداکثر 6 ساعت (King and Griffins 1995) متغیر بوده است که میانگینی معادل 5/3 ساعت را برای هر مقاله نشان میدهد. در ایران نیز در پرسش از یک نمونة کوچک این مدت بین 2 تا 3 ساعت بوده است (میرزایی و دیگران 1385). بدین ترتیب، با فرض اینکه تمام استادان و دانشیاران، و نیمی از استادیاران شایستگی داوری مقالههای علمی را داشته باشند و هر یک از آنان به طور میانگین، پنج ساعت را در ماه به داوری مقالهها اختصاص دهد و بهطور میانگین 5/1 مقاله در ماه را داوری کند، ظرفیت داوری مقالههای علمی در این وزارت برابر با:
156366 = (5/1 × 12) × [(2 ÷ 10074) + 2347 + 1303]
مقاله در سال خواهد بود. اگر هم فرض کنیم هر مقاله به دو داور نیاز داشته باشد، آنگاه این ظرفیت به 78183 (=2 ÷ 156366) مقاله در سال خواهد رسید. این در حالی است که استادان دانشگاه آزاد اسلامی، مؤسسههای آموزش عالی غیرانتفاعی، استادان بازنشسته و استادان خارج از کشور را نیز به حساب نیاوریم. اگر ظرفیت داوری این افراد را نیز معادل یکسوم ظرفیت وزارت عتف فرض کنیم، ظرفیت کل داوری مقالهها به دستکم 208 هزار و با فرض دو داور برای هر مقاله، به دستکم 104 هزار مقاله در سال افزایش مییابد. بررسی 149 ادواری علمی دارای اعتبار نشان میدهد در این نشریهها در سالهای 1384 و 1385 نسبت مقالههای پذیرفته شده و رد شده به ترتیب، 43 و 57% بوده است (علیدوستی و دیگران 1386). با همین ترتیب، تعداد مقالههای پذیرفته شده نسبت به ظرفیت مقالههای داوری شده به تعداد 44825 (= %43 × 104244) خواهد رسید که بیش از پنج برابر مقالههایی است که هماکنون در ادواریهای معتبر به چاپ میرسد.
هر چند از وضعیت داوری در تمامی ادواریهای علمی اطلاع دقیقی در دست نیست، اما بررسی پایگاه نشریههای الکترونیکی دانشگاه تهران[7] نشان میدهد که از 33 ادواری دارای اعتبار علمی ـ پژوهشی و علمی ـ ترویجی این دانشگاه، 22 ادواری تاریخ دریافت، تصویب، و انتشار مقالههای خود را اعلام میکنند. بر اساس اطلاعاتی که از آخرین شمارة انتشار یافتة این ادواریها تا پایان سال 1386 استخراج شد، میانگین مدت داوری دستنوشتهها (تاریخ دریافت تا تاریخ تصویب) در این 22 ادواری، 287 روز یا بیشتر از 5/9 ماه با انحراف معیاری معادل 124 روز است. این در حالی است که «ولر» با بررسی نتایج شمار زیادی از پژوهشهای پیشین دربارة وضعیت داوری دستنوشتهها در ادواریهای علمی، نشان میدهد مدت زمان بازگرداندن دستنوشته از سوی داوران در رشتههای گوناگون، از دستکم دو هفته تا حداکثر 20 هفته متغیر با میانگین 11 هفته متغیر است (Weller 2001, 155). مقایسة میان این دو میانگین نشان میدهد در 22 ادواری علمی دانشگاه تهران، میانگین مدت داوری 210 روز یا هفت ماه بیش از ادواریهای علمی خارجی است.
12. انتشار
پژوهشهای پیشین نشان میدهد انتشار ادواریهای علمی با کندی زیادی همراه است (محسنی 1378، 290-303). هر چند از تعداد مقالههای پذیرفته شده و آمادة انتشار در بیشتر نشریهها اطلاعی در دست نیست، اما بررسی پایگاه نشریههای الکترونیکی دانشگاه تهران برای 22 ادواری پیشگفته میانگین مدت انتظار از زمان تصویب تا زمان چاپ مقالهها، 276 روز یا بیشتر از 9 ماه با انحراف معیاری معادل 133 روز است. این در حالی است که در این دانشگاه نیز هیچیک از ادواریها دارای نسخة الکترونیکی از متن کامل مقالههای پذیرفته شده و آمادة چاپ خود نیستند. این موضوع در ادواریهای علمی حوزة علوم پزشکی نیز مشهود است، چنانکه «مجلة روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران» با تأکید بر طولانی بودن انتظار چاپ مقاله در این مجله، به تلاش خود برای کاهش این زمان به کمتر یک سال وعده داده است (شعبانی 1385).
در ادواریهایی نیز که از سوی نهادهای غیردانشگاهی منتشر میشوند، وضع همینگونه است. به عنوان نمونه، بر اساس اطلاعات پایگاه وب «فصلنامة کتاب»[8] که از سوی سازمان اسناد و کتابخانة ملی ج.ا.ا. منتشر میشود، در تاریخ 14/8/1386 تعداد 93 مقالة پذیرفته شده در نوبت چاپ این فصلنامه قرار داشتهاند که زودترین تاریخ پذیرش آنها در 15/2/1385 بوده است. در شمارة تابستان همین سال این نشریه، 17 مقاله به چاپ رسیده که با همین ترتیب، برای چاپ مقالههای پذیرفته شده تا 14/8/1386، نیاز به 5/5 شماره است که معادل یک سال و شش ماه انتظار خواهد بود. در این پایگاه وب نیز از مقالههای در انتظار چاپ، متن کامل ارائه نمیشود.
13. کاستیها
13-1. مراحل دوگانه
الزام ادواریهای علمی مانند مطبوعات دیگر به دریافت پروانة انتشار از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، باعث میشود آن دسته از ادواریهایی که بهدنبال دریافت اعتبار علمی از وزارت عتف نیز هستند، به گذراندن دو مرحله بررسی داشته باشند که باعث کندی این فرایند میشود.
13-2. تأخیر در صدور پروانه
هر چند بر اساس قوانین موجود، حداکثر زمان پیشبینی شده برای صدور پروانة انتشار از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، پنج ماه پیشبینی شده است، اما گزارش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی (1386) نشان میدهد برای 178 ادواری علمیای که دارای اعتبار از وزارت عتف هستند و تاریخ درخواست و صدور پروانة آنها اعلام گردیده، میانگین این زمان 5/17 ماه بوده است (جدول 2).
جدول2. میانگین زمان صدور پروانة انتشار ادواریهای علمی
(وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. 1386)
گروه |
تعداد ادواریها |
میانگین زمان صدور پروانة انتشار (به ماه) |
علوم انسانی |
98 |
13 |
فنی و مهندسی |
39 |
15 |
کشاورزی |
20 |
10 |
علوم پایه |
17 |
11 |
هنر و معماری |
4 |
5/38 |
جمع |
178 |
5/17 |
13-3. انتظار برای دریافت اعتبار
انتشار دستکم سه شماره، پیش از تقاضای دریافت اعتبار علمی از وزارت عتف، باعث دشواری ورود ادواریهای جدید به این حوزه میشود. این دشواری از آنجا ناشی میشود که با وجود ادواریهای علمی موجود که دارای اعتبار هستند، پدیدآوران بهطور طبیعی ترجیح میدهند مقالههای خود را به نشریههای دارای اعتبار ارائه کنند. این در حالی است که نیازی به انتشار این سه شماره نیز وجود ندارد، زیرا میتوان با انجام کنترلهای پیش از عمل (Stoner and Freeman 1989, 562) از امکان انتشار ادواری اطمینان حاصل کرد. کنترلهای پیش از عمل، به کنترلهایی گفته میشود که پیش از شروع به یک اقدام برای اطمینان از انجام آن صورت میپذیرند و از وجود منابع لازم برای انجام کار مانند منابع انسانی و منابع مالی، اطمینان حاصل میکنند.
از سوی دیگر، هر چند از زمان انتظار ادواریها برای بررسی تقاضای اعتبار علمی از سوی «کمیسیون بررسی نشریات علمی کشور» اطلاعی وجود ندارد، اما مراجعه به برخی از شواهد نشان میدهد این زمان چندان هم کوتاه نیست. با فرض ارائة سه شماره برای ارزیابی و تأیید اعتبار از اولین شمارة ارائه شده، میتوان حدس زد به عنوان نمونه فصلنامة «کتابداری و اطلاعرسانی» که در 25/9/1385 طی نامة شمارة 9106/3 موفق به دریافت اعتبار علمی ـ پژوهشی برای شمارة بهار 1384 به بعد خود شده، حدود یک سال در انتظار بررسی تقاضای اعتبار خود بوده است.
با چنین وضعی، هر ادواری برای دریافت اعتبار علمی مجبور به انتشار سه شماره و همچنین در طول انتظار برای دریافت این اعتبار، ملزم به انتشار حدود چهار شمارة دیگر از نشریة خود است. با فرض چاپ هفت مقاله در هر شماره، چنین نشریهای باید بتواند دستکم 49 مقالة دارای کیفیت لازم را برای نشریة خود جذب کند که همانگونه که پیشتر نیز اشاره شد، با وجود ادواریهای علمی موجود که دارای اعتبار هستند، بسیار دشوار مینماید، زیرا پدیدآوران در شرایط برابر، بهطور طبیعی ترجیح میدهند مقالههای خود را به نشریههای دارای اعتبار ارائه کنند، هر چند زمان انتظار بیشتری را برای داوری و انتشار داشته باشند.
مجموع این زمان انتظار باعث میشود جریان طبیعی پیدایی ادواریهای جدید با مانع روبهرو شود؛ جریانی که در آن، جامعة پژوهشی با افزایش تولیدات و احساس ناکافی بودن ادواریهای موجود، به تأسیس ادواریهای جدید برای پاسخگویی به نیازهای جدید اقدام میکنند (Garvey and Griffith 1967). از این گذشته، دشواری دریافت پروانه و اعتبار علمی باعث میشود سازمانها و افرادی که شایستگی انتشار ادواریهای علمی را دارند، از حضور در این عرصه پرهیز کنند و به این ترتیب، پارهای از ظرفیتهای کشور نیز بدون استفاده باقی میماند.
13-4. نظارت ناکافی
سال انقضای اعتبار ادواریهای علمی بر اساس فهرست آنها در مهر ماه 1386، نشان از ظرفیت پایین نظارت «کمیسیون بررسی نشریات علمی کشور» دارد. همانگونه که جدول 3 نشان میدهد، مدت اعتبار 219 ادواری یعنی بیش از 77% آنها تا پایان سال 1385 به پایان رسیده و مدت اعتبار 23 ادواری دیگر یعنی 8% آنها نیز در سال 1386 به پایان میرسد. این آمار نشان میدهد این کمیسیون نظارت کافی بر ادواریهای علمی ندارد. شاید از همین روست که بر اساس مصوبة تاریخ 9/3/1383 این کمیسیون، «تا زمانی که این کمیسیون رأی جدید صادر نکرده است، اعتبار مصوب مجلهها با وجود تاریخ انقضا باقی است» (کمیسیون بررسی نشریات علمی کشور 1386).
جدول 3. تعداد ادواریهای علمی بر اساس سال انقضای اعتبار در مهر 1386
(بر اساس: کمیسیون بررسی نشریات علمی کشور 1386)
گروه سال انقضا |
علوم انسانی |
فنی ـ مهندسی |
کشاورزی |
علوم پایه |
هنر و معماری |
جمع |
||||||
تعداد |
درصد |
تعداد |
درصد |
تعداد |
درصد |
تعداد |
درصد |
تعداد |
درصد |
تعداد |
درصد |
|
1378 |
1 |
71/0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
1 |
35/0 |
1381 |
15 |
8/10 |
7 |
29/11 |
6 |
76/12 |
7 |
88/21 |
0 |
0 |
35 |
32/12 |
1382 |
10 |
2/7 |
9 |
51/14 |
4 |
51/8 |
2 |
25/6 |
1 |
25 |
26 |
15/9 |
1383 |
16 |
51/11 |
14 |
58/22 |
11 |
40/23 |
7 |
88/21 |
0 |
0 |
48 |
9/16 |
1384 |
39 |
06/28 |
17 |
42/27 |
4 |
51/8 |
13 |
63/40 |
2 |
50 |
75 |
41/26 |
1385 |
16 |
51/11 |
7 |
3/11 |
9 |
14/19 |
2 |
25/6 |
0 |
0 |
34 |
97/11 |
1386 |
12 |
64/8 |
2 |
23/3 |
8 |
02/17 |
1 |
125/3 |
0 |
0 |
23 |
1/8 |
1387 |
13 |
35/9 |
5 |
06/8 |
3 |
38/6 |
0 |
0 |
0 |
0 |
21 |
39/7 |
1388 |
12 |
64/8 |
1 |
61/1 |
2 |
26/4 |
0 |
0 |
1 |
25 |
16 |
63/5 |
1389 |
4 |
88/2 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
4 |
41/1 |
1390 |
1 |
71/0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
1 |
35/0 |
جمع |
139 |
100 |
62 |
100 |
47 |
100 |
32 |
100 |
4 |
100 |
284 |
100 |
13-5. انحصار
محدودیت در تعداد ادواریهای علمی معتبر موجود از یک سو و دشواری دریافت پروانة انتشار و اعتبار علمی از سوی دیگر، همراه با نظارت ناکافی بر عملکرد نشریههای موجود باعث پدید آمدن گونهای انحصار در میان این نشریهها شده است که خالی از پیامدهای منفی نیست. چنین انحصاری، علاوه بر اینکه احتمال سوءاستفاده در این نشریهها را پدید میآورد، امکان رقابت میان آنها را نیز از میان خواهد برد. از اینرو نشریههایی که همواره با انبوهی از تقاضا از سوی نویسندگان مواجهند، ممکن است هیچگاه به دنبال افزایش کیفیت یا سرعت کار خود برنیایند و از سویی نیز نویسندگان امکان انتخاب میان نشریهها را از دست بدهند و مجبور باشند بر اساس خواست نشریههای موجود عمل کنند.
13-6. قالب چاپی
محتوای آییننامههای موجود کمیسیون بررسی نشریههای علمی کشور نشان میدهد قالب الکترونیکی به عنوان قالبی اصلی برای نشریهها و محیط وب به عنوان محیطی اصلی برای انتشار آنها پذیرفته نشده است. به عبارت دیگر، انتشار ادواریهای الکترونیکی هنوز جایگاهی ندارد.
13-7. تفکیک نامناسب ادواریها
تفکیک ادواریهای علمی به پژوهشی و ترویجی، تفکیکی است که برای آن مبنایی ارائه نشده است. این در حالی است که به عنوان نمونه، دانشنامة علوم کتابداری و اطلاعرسانی، ادواریهای علمی را بهطور کلی نشریههایی میداند که به اشاعة پژوهشهای اصیل و گزارشهای مربوط به پیشرفتهای جاری در یک رشتة اصلی، رشتة فرعی، یا حوزة مطالعاتی میپردازد. از نظر این دانشنامه، مقالههای ادواریهای علمی بهطور معمول از سوی فرد یا افرادی نگاشته میشوند که پژوهشها را به انجام رساندهاند. بیشتر ادواریهای علمی دارای فرایند همترازخوانی هستند (Reitz 2004). ناشرانی مانند مؤسسة «پروکوئست» نیز در تعریفی مشابه، نشریهای را علمی میدانند که از سوی افراد دانشگاهی برای مخاطبانی که عمدتاً دانشگاهی هستند، نوشته و از سوی جوامع شناخته شده با هدفها و مأموریتهای دانشگاهی منتشر میشوند. از نظر این مؤسسه نیز بیشتر نشریههای علمی، دارای فرایند همترازخوانی هستند. در این فرایند، مقالهها برای چاپ از مسیری رسمی میگذرند که در آن، همترازان نویسنده (افرادی که در زمینة موضوعی مقاله تخصص دارند) داوری و تأیید مقالهها را برای چاپ انجام میدهند (ProQuest 2008). بدیهی است، ادواریهای علمی دارای فرایند همترازخوانی، اعتبار علمی بالاتری دارند.
افزون بر این، چنانچه به تعیین عنوانی برای ادواریهای علمی نیاز باشد، باز هم برای تعیین دو گونة پژوهشی و ترویجی برای این نشریهها پایهای روشن وجود ندارد. به عنوان نمونه، دانشنامة علوم کتابداری و اطلاعرسانی (Reitz 2004) گونههای بسیاری از ادواریهای علمی را معرفی میکند که از آن میان میتوان به ادواریهای علمیِ اصیل[9]، مروری[10]، میانرشتهای[11]، روششناسی[12]، هسته[13]، نامهها[14]، فنی[15]، و خلاصهوار[16] اشاره کرد. این در حالی است که در مادة دو (بندهای 2-3، 2-4، و 2-5) آییننامة ارتقای مرتبة اعضای هیئت علمی نیز تنها به مجلههای معتبر، بدون تعیین دستهبندی خاصی اشاره شده است (وزارت علوم، تحقیقات، و فناوری 1380).
13-8. تفکیک نامناسب مقالهها
گذشته از تفکیکی که دربارة ادواریهای علمی صورت گرفته است، تفکیک نامناسبی نیز دربارة مقالهها دیده میشود. در صورت نیاز، مقالههای علمی میتوانند گونههای بیشتری از دو گونة پژوهشی و ترویجی داشته باشند. به عنوان نمونه، شیوهنامة «ای.پی.ای.»[17] که مرجع بسیاری از رشتههای علوم انسانی است، پنج نوع مقالة اصلی را شامل گزارش پژوهشهای تجربی[18]، مروری[19]، نظری[20]، روششناسی[21]، و مورد پژوهشی[22] معرفی میکند (APA 2001, 7-9). افزون بر این، در بیشتر بانکهای اطلاعاتی، انواع مقاله در همین حدود یا بیشتر بیان شدهاند.
افزون بر این، تقسیمبندی مقالهها با آییننامة ارتقای مرتبة اعضای هیئت علمی نیز همخوان نیست، زیرا در مادة دو (بندهای 2-3، 2-4، و 2-5) این آییننامه به سه نوع مقالة علمی ـ پژوهشی، علمی ـ مروری، و علمی ـ ترویجی اشاره شده است (وزارت علوم، تحقیقات، و فناوری 1380). از آنجا که اعضای هیئت علمی بیشترین مقالههای علمی را تولید میکنند و این مقالهها نقش مهمی در ارتقای آنها دارند، نیاز به این همخوانی اهمیت بیشتری مییابد.
13-9. کاربرد ناکافی فناوری اطلاعات
هر چند «کمیسیون بررسی نشریات علمی کشور» دارای پایگاهی برای ارائة اطلاعات به مخاطبان است، اطلاعات این پایگاه چندان روزآمد نیست. به عنوان نمونه، بر اساس اطلاعات موجود، فهرست نشریههای علمی دارای اعتبار از سوی وزارت عتف، دو بار در سال منتشر میشود. هر چند میتوان این فهرست را به صورت بیدرنگ در محیط وب روزآمد کرد، اما از این محیط تنها برای انتشار فایل «پی.دی.اف.» همین فهرست استفاده میشود. افزون بر این، فهرست مندرج در پایگاه وب وزارت عتف[23] نیز با آخرین فهرست کمیسیون بررسی نشریات علمی کشور در مهر ماه 1386 مغایرت دارد. افزون بر این، فهرست روزآمدی از نشانی، تلفن، پایگاه وب، و... ادواریهای دارای اعتبار در پایگاه وب کمیسیون ارائه نمیشود.
13-10. توجه ناکافی به منابع
در بندهای 2-4 تا 2-7 آییننامة تعیین اعتبار نشریههای علمی کشور (وزارت علوم، تحقیقات، و فناوری 1386) از میان منابع لازم برای انتشار یک ادواری، تنها به سردبیر و هیئت تحریریه اشاره گردیده و به دیگر منابع لازم توجهی نشده است. از سوی دیگر، در بندهای 2-5 و 2-7 همین آییننامه، برای ادواریهای علمی ـ پژوهشی، تعداد اعضای هیئت تحریریه را هفت نفر با مرتبة علمی دانشیار به بالا تعیین و مقرر میدارد که یک نفر نمیتواند همزمان عضو هیئت تحریریة بیش از چهار ادواری باشد. به این ترتیب، اگر 3650 دانشیار و استادی که در سال تحصیلی 85-1384 در وزارت عتف به کار اشتغال داشتهاند (مؤسسة پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی 1385ب) به عضویت هیئت تحریریة ادواریهای علمی ـ پژوهشی درآیند، در مجموع میتوان 2086 (= 7 ÷ 4 × 3650) ادواری داشت که حدود ظرفیتهای پیشگفته برای تولید مقاله و داوری است. اما دشواری از آنجا پدید میآید که در بند 2-14 آییننامة یاد شده، مقرر شده است تعداد مقالههای اعضای هیئت تحریریه، سردبیر، و مدیر مسئول نباید بیش از 15% مقالههای هر شماره (یک مقاله از هفت مقاله) باشد. بدین ترتیب، اگر تمام استادان و دانشیاران وزارت عتف در هیئت تحریریة ادواریهای علمی عضو شوند، تنها خواهند توانست 15% مقالهها را به خود اختصاص دهند.
13-11. ساختار غیراستاندارد
نبود ساختاری استاندارد در کشور برای ادواریهای علمی باعث میشود از یک سو هزینههای زیادی از سوی تکتک ادواریها برای طراحی ساختار خود صورت پذیرد و از دیگر سو شماری از آنها ساختاری مناسب هم نداشته باشند. وجود ساختار استاندارد میتواند به تحلیلهای جامع مانند تحلیل استنادی دربارة ادواریها و مقالهها نیز کمک کند.
13-12. طولانی بودن زمان داوری و انتشار
طولانی بودن زمان داوری و انتشار در ادواریهای علمی، یکی از مهمترین دشواریهای پیش روی این نشریهها در ایران است که پیامدهای نامناسبی ازجمله بیکارکردی، کژکارکردی و ناهماهنگی با آییننامهها را به دنبال دارد.
13-12-1. بیکارکردی
از نظر «هانسون» افزون بر اینکه ارتباط علمی عامل اصلی گسترش دانش و تسریع استفاده از علم است، فعالیت روزانة دانشمندان و فناوران نیز نیازمند ارتباطهایی مؤثر است تا بتواند (Hanson 1973, 13, 15):
طولانی بودن زمان انتشار مقالهها که گاه با زمانی طولانی برای داوری آنها همراه است، باعث میشود کارکردهای اصلی انتشار آنها از میان برود و انتشار آنها پس از این مدت، نتواند هیچیک از این کارکردها را تأمین کند.
13-12-2. کژکارکردی
طولانی بودن زمان داوری و انتشار مقالهها باعث شده است یک جابهجایی در هدف پدیدآوران رخ دهد و هدف آنان از ارائه و انتشار مقاله در ادواریهای علمی، بیشتر به ترفیع و ارتقا معطوف شود تا سهیمسازی دیگران در یافتههای علمی. این انگیزه حتی در انتشار مقاله در ادواریهای معتبر خارجی نیز از تأثیر بیشتری در میان ایرانیان برخوردار بوده است (طالبی 1381). با وجود این، مطالعة «حری» رابطة معناداری را میان تعداد مقالههای تولید شده و میزان ارتقای اعضای هیئت علمی مراکز آموزشی و پژوهشی نشان نمیدهد (حری 1376).
13-12-3. ناهماهنگی با آییننامهها
در آییننامة ارتقا (وزارت علوم، تحقیقات، فناوری 1380) و بسیاری دیگر از آییننامهها مانند آییننامة ارائة تسهیلات به برگزیدگان علمی برای ورود به دورههای تحصیلی بالاتر (شورای هدایت استعدادهای درخشان 1386) چاپ مقالهها شرطی اساسی به حساب میآید، اما در عمل چاپ مقالهها پس از پذیرش، به زمانی طولانی نیاز دارد.
13-13. انتشار
کمیسیون بررسی نشریات علمی کشور در بند 2-9 آییننامة تعیین اعتبار نشریههای علمی کشور (وزارت علوم، تحقیقات، وفناوری 1386) هر نشریه را ملزم میکند در هر شماره دستکم هفت مقاله و 60 صفحه داشته باشند. در بند 11 از «توصیههای ویژه به سردبیران مجلههای دارای درجة علمی نیز از آنان خواسته است «در چاپ هر شماره تعداد مقالههای چاپ شده را ثابت نگاهدارند (حداقل 7 مقاله)» (کمیسیون بررسی نشریات علمی کشور. بی.تا.الف). بدین ترتیب، نشریهها نمیتوانند میزان خروجی خود را بر اساس تعداد مقالههای پذیرفته شده تنظیم کنند. این محدودیت به طولانیتر شدن زمان انتظار برای چاپ مقالهها میانجامد. از سوی دیگر نیز بند 13 همین توصیهها خواستار خودداری اکید «انتشار دو شماره در یک جلد» شده است. بدین ترتیب، ممکن است نشریهای برای حفظ همزمان این دو معیار، به پذیرش مقالههای ضعیف نیز تن دهد.
از سوی دیگر، بهطور معمول، ادواریها متن کامل مقالههای پذیرفته شدة خود را پیش از انتشار به صورت چاپی، به شکل الکترونیک ارائه نمیکنند. از اینرو، اطلاعات این مقالهها تا زمان انتشار رسمی برای خوانندگان قابل دسترسی نیست.
13-14. ظرفیت بدون استفاده
تعداد محدود ادواریهای علمی دارای اعتبار و زمان انتظار برای داوری و چاپ مقالهها باعث شدهاند که انتشار مقالهها و در نتیجه، ارتباط علمی از این طریق بسیار محدود و پایینتر از ظرفیت کشور باشد.
13-15. انتخاب برای نمایة استنادی
در نمایة استنادی ادواریهای فارسی، بر خلاف آنچه در نمایة استنادی مؤسسة اطلاعات علمی انجام میشود (Rousseau 2002)، فرایندی برای ارزیابی و گزینش ادواریها برای افزودن به این نمایه وجود ندارد و تنها به اعتبار علمی آنها اکتفا میشود که از سوی «کمیسیون بررسی نشریات علمی کشور» تعیین گردیده است. بدین ترتیب، نمایة استنادی ادواریهای علمی فارسی نمیتواند گویای کیفیت اینگونه نشریهها باشد. چه بسا ادواریهایی که از لحاظ «عامل تأثیر»[25] در مرتبة بالایی نیز باشند، اما در نمایة استنادی مرکز منطقهای اطلاعرسانی علوم و فناوری نمایه نشوند. مؤسسهای مانند «آی.اس.آی.»[26] با انجام تحلیل استنادی به رتبهبندی نشریههای علمی میپردازد. در این چارچوب، نشریههایی با «عامل تأثیر» بیشتر، رتبة بالاتری نیز کسب میکنند و در نتیجه مقالههای معتبرتری را نیز جذب و برای چاپ مقالهها معیارهای سختگیرانهتری را نیز اعمال میکنند. بالاتر بودن عامل تأثیر باعث میشود نویسندگان تواناتر نیز تمایل بیشتری برای چاپ مقاله در چنین نشریههایی داشته باشند. بدین ترتیب و تنها با نمایه کردن ادواریهایی که دارای اعتبار علمی هستند، چنین فرایندی به صورت کامل پدید نمیآید.
14. نتیجهگیری و پیشنهادها
بررسی کاستیهای موجود در زمینة ادواریهای علمی در ایران نشان میدهد جهتگیری اصلی این سیستم بر گسترش ارتباطهای علمی از این کانال، تسهیل ورود نشریههای جدید و همچنین تقویت جریان طبیعی برای رشد اینگونه ادواریها قرار ندارد. افزون بر این، سیستم ادواریهای علمی با کاستیهایی که دارد، دچار بیکارکردی و کژکارکردیهایی نیز شده است که آن را از هدفهای اصلی آن دور نگهمیدارد و باعث میشود کارایی و اثربخشی این سیستم در کشور در حد پایینی قرار گیرد. از اینرو، پیشنهادهایی برای بهبود سیستم ادواریهای علمی در ایران ارائه میشود:
14-1. تغییر تعریف و دستهبندی ادواریهای علمی از «علمی ـ پژوهشی» و «علمی ـ ترویجی» به یک گونة «علمی» بر اساس تعریفهای جهانی مانند تعریف دانشنامة کتابداری و اطلاعرسانی (Reitz 2004) یا ناشرانی مانند «پروکوئست» (ProQuest 2008) و به همین ترتیب، حذف دستهبندی «علمی ـ پژوهشی» و «علمی ـ ترویجیِ» مقالههایی که در این ادواریها منتشر میشوند. در این صورت، «ادواریهای علمی» به نشریههایی اطلاق میشود که به اشاعة نتایج پژوهشهای اصیل و همچنین گزارشهای مربوط به تجربهها و پیشرفتهای جاری در یک رشتة اصلی، رشتة فرعی، یا حوزة مطالعاتی میپردازند. این نشریهها دارای سیستم رسمی همترازخوانی هستند و مقالهها برای چاپ در آنها از مسیری رسمی میگذرند که در آن، همترازان نویسنده (افرادی که در زمینة موضوعی مقاله تخصص دارند) داوری و تأیید مقالهها را برای چاپ انجام میدهند. ناشران چنین نشریههایی را نیز جوامع علمی، دانشگاهی، و تخصصی تشکیل میدهند.
14-2. تسهیل اعطای پروانة انتشار و اعتبار علمی برای ادواریهای علمی و تمرکز آن در وزارت عتف. بر این اساس، ناشرانی که منابع لازم مانند نیروی انسانی واجد شرایط و متعهد به همکاری (از جمله سردبیر، هیئت تحریریه، هیئت داوران، و کارکنان)، فضای کار، پول، امکانات ارتباطی (شامل تلفن، دورنگار، پست الکترونیکی)، پایگاه وب، تجیهزات رایانهای، و مانند آنها را تأمین و رعایت ضوابطی خاص از جمله سیستم همترازخوانی را تعهد کنند، بتوانند ادواریهای علمی را منتشر کنند. بر این اساس، نیازی به انتشار سه شماره، پیش از بررسی اعتبار نیز وجود نخواهد داشت. هنگامی نیز که یکی از جوامع علمی مانند دانشگاهها و انجمنهای علمی متقاضی انتشار ادواری علمی باشند، اجازة انتشار بدون نیاز به بررسیها و استعلامهای موجود صورت پذیرد.
14-3. تغییر سیستم کنترل به سیستمی که بر مبنای سازوکارهای طبیعی شکل گرفته باشد. سازوکارهای طبیعی شامل انتخاب و پذیرش جامعة علمی است که در میانمدت به نقطة تعادل خود میرسد. پذیرش جامعة علمی را میتوان با میزان استنادات به یک ادواری و انتخاب را با میزان ارسال دستنوشتههای قویتر برای آن سنجید. بر این اساس، نشریههایی با «عامل تأثیر» بیشتر، رتبة بالاتری کسب میکنند و در نتیجه مقالههای معتبرتری را جذب و برای چاپ مقالهها معیارهای سختگیرانهتری را اعمال میکنند. بالاتر بودن عامل تأثیر باعث میشود نویسندگان تواناتر نیز تمایل بیشتری برای چاپ مقاله در چنین ادواریهایی داشته باشند.
14-4. طراحی ساختار و شیوهنامههای استاندارد برای ادواریهای علمی و مقالههای علمی. طراحی این ساختارها با توجه به تمرکزی که در کشور برای اعطای اعتبار علمی به آنها وجود دارد، میتواند از صرفه به مقیاس بالایی برخوردار باشد. بر این اساس، یک مرجع در کشور مانند وزارت عتف میتواند با استفاده از استانداردها و شیوهنامههای موجود در جهان مانند استانداردهای «ایزو»[27] و شیوهنامههای معتبری مانند «ای.پی.ای.» (APA 2001)، «ام.ال.ای.» (Gibaldi 1995)، یا شیکاگو (University of Chicago 2003) و با توجه به نیازهای بومی، نسبت به طراحی و روزآمدسازی ساختاری مناسب و استاندارد برای تولید ادواریها و مقالههای علمی، و همچنین فعالیتهایی مانند داوری در کشور، به صورت کلی و در صورت لزوم بر اساس رشتة آنها اقدام نماید. بدینترتیب، هر یک از ادواریها به صرف هزینة جداگانه به این منظور نیاز ندارند و افزون بر این، وجود ساختاری استاندارد در سطح کشور میتواند کار پدیدآوران و ویراستاران را نیز ساده سازد. هماکنون برای پارهای از ابعاد ساختاری مانند استنادها، شیوهنامههایی به زبان فارسی نیز منتشر شده که به راحتی قابل استفادهاند (مانند: حری و شاهبداغی 1385؛ علیدوستی و دیگران 1385).
14-5. طراحی و ساخت پرتال ادواریهای علمی کشور. هماکنون بسیاری از ادواریهای علمی در کشور، دارای پایگاه وب نیستند و آن دسته از ادواریهایی که دارای پایگاه وب هستند، از الگوهای متفاوتی پیروی میکنند که مغایر با «رویکرد بومشناختی به طراحی رابطهای کاربر»[28] است. بر اساس این رویکرد، در مواقع مشابه، رفتار تقریباً به صورت خودکار و مبتنی بر مهارتها صورت میپذیرد. از اینرو، اگر پایگاههای وب ادواریها نیز از الگوی نسبتاً مشابهی پیروی کنند، کار با آنها تکراری و عادی میشود و کاربران میتوانند با کمترین درگیری فکری از آنها استفاده کنند (Proctor 2002). با ساخت پرتال عمودی[29] برای ادواریهای علمی که در آن خدمات اختصاصی برای پاسخ به نیازهای ویژة مخاطبان و ذینفعان این نشریهها ارائه میشود (Agrawal et al. 2003)، میتوان به شماری از مزیتها دست یافت. اول، فضایی دیجیتال و دارای ویژگیهای مشابهی در اختیار تمامی ادواریهای علمی کشور قرار میگیرد که میتوانند فعالیتهای خود را از آن طریق به انجام برسانند و مقالههایشان را نیز در آن منتشر سازند. شماری از ادواریها نیز که تمایل داشته باشند مقالههای خود را تنها به صورت الکترونیکی منتشر کنند، به سادگی میتوانند از این فضا بهره ببرند. دوم، به تمام ادواریهای علمی در کشور میتوان از طریق یک دروازة واحد دسترسی یافت و از این امکان، هم برای جستجوهای ساده و پیشرفته و دسترسی به مقالهها و هم برای ارتباط با ادواریها و ارائة مقاله به آنها بهره برد. سوم، با ارائة مشخصات ادواریها و اطلاعات کتابشناختی مقالهها به زبان انگلیسی، امکان دسترسی متمرکز جهان خارج به ادواریهای علمی کشور و اطلاعات کتابشناختی مقالههای آنها فراهم میشود. چهارم، امکان اعمال ساختارها و شیوهنامههای استاندارد برای فعالیتهای ادواریها بهسادگی فراهم میشود. پنجم، انجام انواع تحلیلها مانند تحلیل استنادی، تحلیل روندها، تحلیل موضوعی، و... بهآسانی امکانپذیر میشود که در بسیاری از موارد نیز به صورت خودکار قابل انجام هستند. ششم، فناوری اطلاعات این امکان را فراهم میکند که افزون بر عدم تمرکزی که در مدیریت ادواریها وجود دارد، کنترل متمرکزی نیز بر فعالیت آنها اعمال شود (Frissen 1997, 114; Rockart and Short 1991, 203-206). این کنترل میتواند بر ارکان اصلی فعالیت ادواریها مانند دریافت دستنوشتهها، مدت و کیفیت داوری و ... به صورت خودکار صورت پذیرد. هزینههای چنین پرتالی میتواند از محل اشتراک، بارگذاری مقاله، آگاهیرسانی جاری، و تبلیغات مرتبط نیز تأمین شود.
14-6. انتشار الکترونیکی مقالههای برگرفته از پایاننامهها و رسالهها. پایاننامهها و رسالهها از منابع غنی برای نگارش مقالههای علمی بهشمار میروند و در بسیاری از دانشگاهها، چاپ مقاله از آنها برای دانشآموختگی الزامی است. با وجود این، دشواریهای چاپ مقاله در کشور باعث شده است این مهم در کمترین میزان آن به انجام رسد. از سوی دیگر، مدت انتظار برای چاپ مقالهها به استفادة محدود از آنها منجر میشود. از اینرو، پیشنهاد میشود با کاربرد فناوری اطلاعات، این امکان پدید آید که مقالههای پایاننامهها و رسالهها در یک پایگاه وب به صورت کاملاً الکترونیکی منتشر شوند. بدین منظور، مقالههایی که بر اساس ساختاری استاندارد و از پیش تعیین شده نگاشته شده باشند، با تأیید دستکم دو تن از استادان راهنما و مشاور همان پایاننامه یا رساله به عنوان داور (هر چند که خود، به عنوان نویسندة مقاله هم باشند)، برای انتشار پذیرفته و در زمانبندیهای کوتاه، به سرعت پس از دریافت از طریق وب منتشر شوند. بدین ترتیب، سرعت انتشار یافتههای حاصل از انجام پایاننامهها و رسالهها افزایش بسیار زیادی مییابد و دسترسی جامعة دانشگاهی و پژوهشی به آنها نیز تسریع خواهد شد. برای انتشار چنین مقالههایی از طریق این پایگاه وب نیز میتوان امتیازی در بندی مخصوص همین مقالهها در مادة دو آییننامة ارتقا در نظر گرفت. کیفیت این مقالهها بر اساس میزان استناد به آنها ارزیابی میشود. هزینههای این پایگاه وب میتواند از محل اشتراک، بارگذاری مقاله، آگاهیرسانی جاری و تبلیغات مرتبط نیز تأمین شود.
14-7. ساخت پایگاه ملی پیشچاپها[30]. پیشچاپها یکی از ابزارهای غیررسمی ارتباط علمی به شمار میآیند (Shearer and Birdsall 2002) که دانشمندان از طریق آنها اخبار جدید مربوط به رشته یا زمینة موضوعی خویش و نیز دستنوشتههای خود را قبل از انتشار به همتایان خویش میرسانند و اطلاعات را به اعضای دانشکدة نامرئی منتقل میکنند (Crane 1969; Menzel 1967). بر این اساس، پیشچاپها نسخههایی هستند که قبل از چاپ و انتشار اطلاعات و شاید پیش از انجام فرایند بررسی علمی آنها در دسترس قرار میگیرند و معمولاً بخشی از نوشتههای خاکستری[31] به شمار میآیند (Sondergaard, Anderson, and Hjorland 2003). پایگاههای پیشچاپ میتوانند از اشتراک به موقع نتایج اولیة پژوهشها پشتیبانی و به بهبود این امر کمک شایانی کنند (Hurd 2000). با ساخت پایگاه ملی پیشچاپها که در آن از حقوق پدیدآوران حمایت میشود، پژوهشگران و نویسندگان میتوانند دستنوشتههای خود را در همان حالی که تدوین میکنند در این پایگاه نیز منتشر سازند و بدین ترتیب، یافتههای خود را به سرعت در اختیار خوانندگان قرار دهند و نظر آنها را دریابند و همزمان با پیشرفت پژوهش، آنها را ویرایش کنند. دستنوشتههای این پایگاه را میتوان پس از تکمیل و ارائه به ادواریها برای همترازخوانی و انتشار، از این پایگاه برداشت.
14-8. انتشار متمرکز یک ادواری علمی جامع در سطح کشور. پیشنهاد میشود علاوه بر انتشارات علمیِ موجود در کشور، مدلی متمرکز نیز بهکار گرفته شود. این مدل که تنها از لحاظ مفهومی و منطقی متمرکز است، با کاربرد فناوری اطلاعات، بویژه اینترنت شکل میگیرد. در این مدل، یک ادواری علمی به صورت کاملاً الکترونیکی در سطح کشور وجود دارد که موضوعهای گوناگون را زیر پوشش میگیرد. در این ادواری که از طریق یک پایگاه در محیط وب منتشر میشود، تمامی افراد واجد شرایط در کشور و خارج از کشور در حوزههای گوناگون به عنوان داور مشارکت میکنند. این داوران در مقابل داوری مقالهها دستمزد دریافت میکنند و مشارکت آنهایی که عضو هیئت علمی هستند، دارای امتیاز در مادة دو آییننامة ارتقا خواهد بود. این ادواری در ابتدا به زبان فارسی و در ادامه چندزبانه است. پدیدآوران میتوانند دستنوشتههای خود را به این ادواری ارائه کنند که در صورت وجود داور مناسب در فرایند داوری و چاپ قرار خواهد گرفت و در غیر این صورت بهسرعت به نویسنده بازگردانده خواهد شد تا بتواند به ادواریهای دیگر در سطح کشور و خارج از کشور ارائه نماید. پوشش موضوعی ادواری بر اساس وجود و مشارکت داوران واجد شرایط تعیین میشود و در طول زمان گسترش مییابد. در کنار این ادواری و در پایگاهی که در محیط وب دارد، خدمات جانبی زیادی نیز ارائه خواهد شد. پارهای از این خدمات عبارتند از فهرستهای پستی، امکان ارتباط با نویسندگان، ارائة انواع استانداردهای نگارش مقاله، شیوهنامه و... و آموزش الکترونیکی برای نگارش مقاله. چنین ادواریای نه تنها میتواند سرعت تولید علم را در کشور بیشتر کند، بلکه باعث از میان رفتن برخی از انحصارهای موجود نیز خواهد شد.
14-9. آموزش پدیدآوران. یکی از پیشنیازهای افزایش ارتباط علمی از کانال ادواریهای علمی، یادگیری روش نگارش مقالههای واجد شرایط و قابل قبول است. بدین منظور، برگزاری دورههای آموزشی یا حمایت از برگزاری دورههای آموزشی در زمینة ادواریهای علمی مانند نگارش انواع مقاله، استخراج مقاله از پژوهش، ویراستاری علمی، استناد، و... الزامی مینماید. مخاطبان اولیه چنین آموزشهایی، استادان و پژوهشگران هستند که باید از یکسو با چگونگی نگارش مقالههای علمی و سبکهای مرتبط با رشتة تخصصی خود آشنا شوند و از دیگر سو چگونگی آموزش آن را به دانشجویان بیاموزند. یکی از مخاطبان اصلی چنین آموزشهایی، دانشجویان تحصیلات تکمیلی هستند که در حال انجام پژوهش برای پایاننامهها و رسالههای خود هستند و بدین وسیله میتوانند نسبت به انتشار مقاله از کارهای خود اقدام نمایند. این افراد پس از دانشآموختگی به فعالیتهای علمی مشغول میشوند و به تولید علم ادامه خواهند داد.
14-10. آموزش عاملان ادواریها. عاملان ادواریها شامل داوران، سردبیران، ویراستاران، و کارشناسان ادواریها، هر یک به یادگیری چگونگی کار خود نیاز دارند. بر این اساس، لازم است هر یک از این دسته افراد با روشهای انجام کار مرتبط با سمت خود در ادواری و اصول علمی آن آشنا شوند تا بتوانند وظایف و مسئولتیهای خود را بهنحو احسن بهانجام رسانند.
14-11. تحلیل اطلاعات مقالهها و نشریهها در دو سطح عمومی و اختصاصی. دادههای مجموعة ادواریها و مقالهها در کنار هم، به خودی خود و همچنین در مقایسه با دادههایِ منابع دیگر، میتوانند اطلاعات جدیدی را فراهم آورند. چنین اطلاعاتی از مرتبسازی، دستهبندی، اولویتبندی، و مرتبطسازی دادهها و شکل دادن به آنها در الگوهای جدید و یکپارچه حاصل میشود. دادههای مجموعة ادواریها و مقالهها را میتوان بر اساس هر یک از این دادهها و همچنین در مقایسه با یکدیگر تحلیل کرد. این تحلیل برای هر دسته از دادهها در طول زمان، روندهای تغییر آنها را نیز ظاهر میسازد. در صورتی که دادههای منابع دیگر را نیز وارد این فرایند کنیم، دامنة تحلیل افزایش مییابد. بنابراین، تحلیل اطلاعات ادواریها و مقالهها میتواند بر اساس دادههایی که از منابع گوناگون فراهم میشوند، به انجام برسد. در نتیجة این تحلیل میتوان به ارزیابی ادواریها، مقالهها، پدیدآوران، دانشگاهها، رشتهها و... نیز پرداخت.