نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار مؤسسه آموزش عالی علمی کاربردی جهاد کشاورزی
2 عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ابهر
3 کارشناس ارشد روانشناسی تربیتی
چکیده
کلیدواژهها
مقدمه
از میان تمامی منابع و دادههای هر سازمان نظیر امکانات، تجهیـزات، اعتبارات مالی، سرمایههای اجتماعی، مالکیتها، داراییها و … جایگاه و نقش منابع انسانی اهمیت ویژهای دارد. کاربرد بهینه و استفاده صحیح از سایر منابع بدون منابع انسانی کارآمد امکانپذیر نیست.
برنامهریزی منابع انسانی در سطح حرفهای، مستلزم برآورد کارکنان و سطح و دامنه مهارتهای لازم برای آنان است. امروزه توسعة نیروی انسانی به یکی از موضوعات عمده در حرفه کتابداری و اطلاعرسانی بدل شده است (نیجلال، 1380).
پیشرفت فناوری اطلاعات، لزوم کسب مهارتهای اساسی در زمینة نحوه جدید اطلاعرسانی و اشاعة آن با استفاده از فناوریهای نوین ارتباطی و در نتیجه لزوم آموزشهای نوین را برای متخصصان کتابداری و اطلاعرسانی اجتنابناپذیر کرده است. اینکه در حوزة خدمات کتابداری و اطلاعرسانی بحث درباره تحولات ساختارهای اساسی آموزشی سالها ادامه یافته اتفاقی نیست و تمامی نظریههای موجود دربارة تحول در رسالت و نیازهای کتابداران و متخصصان آینده اطلاعرسانی، از اینجا نشأت میگیرد (ولاساک وکالکوس، 1380). همچنین، محیط متغیر در عرصه اجتماعی، اقتصادی و فناوری، ممکن است فشار روانی زیادی را بر کتابداران و اطلاعرسانان وارد کند. پاسخ به این فشار و حفظ شایستگیهای حرفهای در جریان اطلاعرسانی (که اطلاعات محور و دانش محور است) مسئولیت بزرگی برای کتابداران و اطلاعرسانان شمرده میشود و ارتقای چشمگیر سطح مهارتها در آنان را میطلبد (کاپیووا و کاوسیک کولیک، 1380).
از سوی دیگر، امروزه برنامهریزی برای مدیران کتابخانهها و خدمات اطلاعاتی به یک مشغلة ذهنی مهم تبدیل شده است. شرایط اقتصادی فعلی، بیشتر کتابخانههای بخش عمومی را تحت فشار قرار داده است و بسیاری از واحدهای اطلاعاتی در تجارت و صنعت، برای توجیه وجود خود تلاش میکنند. نمونههایی وجود دارد که در آنها بازبینی راهبردی از سطوح بالاتر سازمانی به کتابخانهها تحمیل شده است و در مواردی دیگر کتابخانهها خود برای برنامهریزی آموزشی اقدام نموده اند (کورال، 1380).
طبق نظر «سایمون» (1380) ضرورت برگزاری دورههای آموزشی تخصصی در کتابخانههای عمومی را در موارد زیر میتوان خلاصه نمود:
ـ برقراری ارتباط نزدیک میان رسالت و هدفهای سازمان با هدفهای کتابدار.
ـ به روز آمد شدن مهارت کتابداران برای کار با فناوریهای نوین.
ـ ارائه خدمات جدید به استفاده کنندگان از کتابخانههای عمومی.
ـ درک بهتر از اطلاعات موجود در ورای عملیات سنتی در کتابخانه؛ نظیر فهرستنویسی، ردهبندی، ساختن پایگاه اطلاعات و ...
به دست آوردن بینش بهتر نسبت به چگونگی کارکرد سازمان خود و پی بردن به مسائلی که باعث افزایش کارایی سازمان می شود.
بیان مسئله
حرفه کتابداری در گسترة جهانی در مواجهه با فناوری جدید و تغییر شکل منابع اطلاعاتی تحول یافته است. محیطهای علمی در اثر رسانه های ارتباطی الکترونیکی و تسهیل ارتباطهای علمی بین متخصصان، دگرگون شده است. این تغییرات بر نظام آموزش عالی و در نتیجه بر آموزش کتابداری تأثیر گذاشته است. شناخت میزان تأثیر این تحول بر آموزش کتابداری و اطلاعرسانی ایران و هماهنگی آن با نیازهای حرفهای و علمی این رشته، ذهن بسیاری از متخصصان را به خود مشغول داشته است (مرتضائی، 1379).
بنا بر اطلاعات و آمار موجود، کارکنان کتابخانههای عمومی به دلیل به روز نبودن دانش و اطلاعات خود برای پاسخگویی به نیازهای روزافزون جامعه بشری، نیازمند آموزشهای جامع علمی کاربردی هستند تا بتوانند به بهترین وجه نیاز مراجعهکنندگان را پاسخ گویند.
طبق آخرین آمار منتشر شده از سوی سازمان آمار ایران، 1502 کتابخانه عمومی در سراسر کشور فعالیت دارند و حدود 3665 نفر کتابدار در این مراکز به فعالیت مشغولند. همچنین، در این مراکز افراد دیگری به عنوان مسئول کتابخانه و سایر مشاغل (امور دفتری، سرایدار و خدمتگزار) نیز وجود دارند. با توجه به تحولات نوین در عرصه دانش کتابداری، بررسی عمیق نیازهای آموزشی، این مطالعه مورد توجه قرار گرفته است.
روش بررسی
در این بررسی با استفاده از روش پیمایشی، نیازهای آموزشی کارکنان بر اساس شرح شغلهای مربوط شناسایی شده است.
آنچه در اجرای طرح نیاز سنجی آموزشی در سازمانهای گوناگون اهمیت بسیاری دارد، انتخاب مدل یا الگویی متناسب با شرایط و ویژگیهای سازمانی است. از آنجا که اجرای الگوهای نیازسنجی موجود ـ با توجه به خصوصیات سازمانهای دولتی ـ با مشکلاتی مواجه است؛ در این بررسی به ترکیبی از عوامل الگوهای گوناگون استناد گردید.
بر اساس مدل کریگ (مدل بررسی نیازها) مهمترین عوامل برای شناسایی نیاز، بررسی الزامهای درون سازمانی، تعیین محدودة نیازسنجی آموزشی، مطالعة اسناد و مدارک سازمان، تجزیه و تحلیل شغل، تعیین فهرست اولیه نیازهای آموزشی، شناسایی همکاران و خبرگان نیازسنجی و تشکیل جلسات مشترک میباشد (,1987 (Craig.
بر اساس مدل سینجر مهمترین عوامل عبارتند از: بررسی الزامهای درون سازمانی، تعیین محدودة نیازسنجی آموزشی کسب حمایت مدیریت ارشد، جلسات مشارکت کارکنان، مطالعه اسناد و مدارک موجود سازمان، تعیین گروههای هماهنگی داخل سازمان، تجزیه و تحلیل شغل، تحلیل دانش، مهارت و توانایی، بررسی اثر تغییرات سازمانی بر ماهیت شغل، تحلیل منابع، تعیین فهرست اولیه نیازهای آموزشی، شناسایی همکاران و خبرگان نیازسنجی و تشکیل جلسات مشترک (Singer ,1990 ).
براساس مدل «گلدستاین»، بررسی الزامهای درون سازمانی، تعیین محدودة نیازسنجی آموزشی، کسب حمایت مدیریت ارشد، جلب مشارکت کارکنان، مطالعه اسناد و مدارک موجود سازمان، تعیین گروههای هماهنگی داخل سازمان، تجزیه و تحلیل شغل، تحلیل منابع، تحلیل دانش و مهارتها و تواناییها و تشکیل جلسات مشترک، مهمترین عوامل به شمار میآیند (Goldstein ,1993).
براساس مدل «کافمن و هرمن»، بررسی الزامهای درون سازمانی، تعیین محدودة نیازسنجی آموزشی، کسب حمایت مدیریت ارشد، مطالعه اسناد و مدارک، تجزیه و تحلیل شغل و تشکیل جلسات مشترک، از مهمترین عوامل به شمار میآیند (Kaufman & Herman ,1996).
براساس مدل «وودال و وینستنلی» بررسی الزامهای برون سازمانی و درون سازمانی، تعیین محدوده نیازسنجی کسب حمایت مدیریت ارشد، مطالعه اسناد و مدارک، مطالعه مهارتها و تواناییها، مهمترین عوامل به شمار میآیند (Woodall & Winstanty ,1998). در این پژوهش با تلفیق روشهای اشاره شده، وضع موجود شناسایی گردید. بدین منظور، پرسشنامه سنجش نیاز آموزشی کارکنان، متصدیان و مسئولان مرتبط با کتابخانههای عمومی کشور تهیه و تنظیم گردید که حاوی اطلاعات مفیدی مانند مشخصات فردی و میزان تحصیلات، آموزشهای گذرانده شده، مهارتهای استفاده از رایانه، آموزشهای تخصصی مورد نیاز و روش برگزاری آموزش می باشد. این پرسشنامه به کتابخانههای عمومی کشور فرستاده و وضعیت فعلی آموزش و نیاز این گروه مشخص گردید.
همچنین، با مطالعه و بررسی شرح مشاغل کارکنان کتابخانههای عمومی کشور و مطالعات جامع بر روی گزارشهای ایفلا در مورد آموزش کتابداران، نیازهای آموزشی کتابداران و متصدیان شناسایی شد. از سوی دیگر، با مطالعه و بررسی تجربیات سایر کشورها در زمینه آموزش کتابداران، نیازسنجی آموزشی تکمیل گردید.
بنابراین، نیازهای آموزشی در این مدل از طریق زیر صورت گرفت:
ـ تجزیه و تحلیل سازمانی[1]
ـ بررسی طرحها، برنامهها و هدفهای سازمانی[2]
ـ تجزیه و تحلیل عوامل تشکیل دهنده وظیفه[3]
ـ بررسی آموزش در سازمانهای مشابه داخلی و خارجی.
ـ نظرسنجی از کارکنان ذیربط و مسئولان آنها با استفاده از ابزار پرسشنامه و مصاحبه.
در این مطالعه برای 1200 نفر از این افراد پرسشنامه ارسال گردید که 820 پرسشنامه برای تجزیه و تحلیل قابل قبول تشخیص داده شد و مورد استفاده و بررسی قرار گرفت.
وضعیت کارکنان کتابخانههای عمومی کشور از نظر مدرک تحصیلی
طبق اطلاعات نمودار شماره 1، بیشترین تعداد کارکنان کتابخانههای عمومی کشور( یعنی 43%) مدرک تحصیلی دیپلم دارند. بعد از دارندگان مدرک دیپلم، صاحبان مدرک کارشناسی دارای اکثریت میباشند (یعنی 40%). 12% کارکنان کتابخانههای عمومی کشور مدرک فوق دیپلم دارند و بقیه آنها به ترتیب 4% کمتر از دیپلم و 1% کارشناس ارشد و بالاتر هستند.
همانطور که مشاهده میشود، در مجموع 53% از کارکنان کتابخانههای عمومی کشور دارای مدارک تحصیلی دانشگاهی در سطوح فوق دیپلم و بالاتر هستند و 45% دیگر مدرک دانشگاهی ندارند.
این نتیجه، گرایش برنامههای آموزشی ارتقای مهارتهای کارکنان کتابخانههای عمومی کشور را در دو سطح دارندگان مدارک دانشگاهی و فاقدان مدارک دانشگاهی مشخص میسازد. یکی از نتایج حاصل از این مقایسه در برنامهریزی آموزشی این است که بسیاری از آموزشهایی که جنبه عمومی و مقدماتی دارند، باید برای کسانی که مدرک دانشگاهی ندارند، طراحی و اجرا گردد؛ در حالی که دارندگان مدارک دانشگاهی به این دورهها نیازی ندارند. دیگر اینکه در برنامههای آموزشی کارکنان کتابخانههای عمومی کشور، در بخش شرایط فراگیران، ویژگیهای تحصیلی افراد شاغل باید لحاظ شود تا تفاوت در سطح علمی و معلوماتی حاضران در دورهها سبب ایجاد اختلال در فرایند آموزش نگردد.
همچنین، میتوان برای ارتقای مدرک تحصیلی آن دسته از کارکنانی که مدرک دانشگاهی ندارند و از نظر سن و سابقه خدمت نیز امکان ارتقای تحصیلی دارند، برنامهریزی شود؛ بویژه دورههای آموزشی پودمانی برای کارکنان فوق میتواند طراحی و اجرا گردد.
وضعیت کارکنان کتابخانههای عمومی کشور از نظر رشته تحصیلی
بر اساس نتایج نمودار 2، بیشترین تعداد کارکنان کتابخانههای عمومی کشور تحصیلات کتابداری ندارند. نسبت افراد فاقد مدرک تحصیلی دانشگاهی کتابداری و اطلاعرسانی به افراد دارای چنین تحصیلاتی، 72% به 28% است. در واقع، علاوه بر 47% از افراد فاقد مدرک تحصیلی دانشگاهی، 25% از افراد دارای تحصیلات دانشگاهی شاغل در کتابخانههای عمومی کشور، مدرک تحصیلی کتابداری و اطلاعرسانی ندارند. این عامل پیگیری برنامهریزان و تدارک بودجه و امکانات کافی و برنامهریزی کوتاه، میان و بلند مدت آموزشی را می طلبد. برای کارکنان شاغل غیر کتابدار و فاقد مدارک تحصیلی دانشگاهی در کوتاه و میان مدت، آموزشهای ضمن خدمت مربوط با مهارتهای مرتبط با وظایف شغلی آنها را میتوان برنامهریزی و اجرا نمود و در برنامهریزی بلندمدت برای گروهی که از نظر شرایط و میزان سابقه کار امکان ادامه تحصیل دارند، در قالب پودمانهای آموزشی و با توجه به مدارک تحصیلی مورد نیاز، ارتقای سطح مدرک تحصیلی آنها را هدف قرارداد. دربارة کارکنان غیر کتابدار دارای مدرک تحصیلی دانشگاهی، در کوتاه و میان مدت میتوان با آموزشهای مقطعی به ارتقای کیفیت کاری آنها پرداخت و در بلندمدت برای گروهی که شرایط سنی و شغلی لازم را دارند، در قالب پودمانهای آموزشی یا به صورت بورسیه تحصیلی در سایر مؤسسههای آموزش عالی، اقدام به ارتقای تحصیلی ایشان نمود. در هر صورت، نباید جذب و استخدام دارندگان مدارک تحصیلی کتابداری و اطلاعرسانی را برای رفع این نقصیه از نظر دور داشت. بویژه از نظر تحلیل هزینه باید در انتخاب گزینه ارتقای تحصیلی کارکنان موجود یا جذب دانش آموخته آماده استخدام، با دقت بیشتری نگریست. برای آن دسته از شاغلان کتابخانههای عمومی کشور که دارای مدارک تحصیلی دانشگاهی کتابداری و اطلاعرسانی هستند، در کوتاه مدت دورههای ویژة بازآموزی مهارتهای پیش آموخته، آموزش مهارتهای جدید و روزآمدسازی توانایی حرفهای و متناسب ساختن ویژگیهای فنی و حرفهای با توجه به تحولات جهانی باید مورد توجه و برنامهریزی قرار گیرد. همچنین، ارتقای سطوح تحصیلی برخی از این افراد که واجد شرایط سنی و شغلی و آموزشی هستند، با توجه به مدارک تحصیلی مورد نیاز با استفاده از بورسیه، در صورت نیاز به کارکنان دارای مدارک تحصیلی بالاتر، می تواند مورد توجه قرار گیرد.
وضعیت کارکنان کتابخانههای عمومی کشور از نظر سابقه کار
با توجه به دوره سی ساله فعالیت کاری در نظام اداری کشور و با نظر به دادههای نمودار 3 از آنجا که بیش از 70% کارکنان کتابخانههای عمومی کشور 15 سال سابقه کار دارند، یعنی بیش از دو سوم کارکنان کتابخانههای عمومی کشور در نیمه اول دوران کاری خویش در نظام اداری کشور قرار دارند، سرمایهگذاری گسترده آموزشی دربارة این نیروها توجیهپذیر و لازم است. اطلاعات حاصل از این نمودار نشان میدهد برنامهریزی آموزشی باید متناسب با شرایط و نظرات کارکنان فعلی انجام پذیرد. این نکته در پروژة برنامهریزی آموزشی بسیار حایز اهمیت است.
وضعیت استخدام کارکنان کتابخانههای عمومی کشور
بر اساس اطلاعات نمودار 4، 49% کارکنان کتابخانههای عمومی قراردادی، 41% رسمی و 10% به صورت انواع دیگر استخدام (شرکتی، پیمانی، روزمزد و ...) مشغول به خدمت هستند. در بحث برنامهریزی، سرمایهگذاری بر روی نیروهایی که دارای موقعیت تثبیت شده سازمانی باشد، منطقی و عقلایی است. در بافت فعلی نیروی انسانی کتابخانههای عمومی کشور، اکثر کارکنان کتابخانهها (90%) دارای موقعیت تثبیت شده سازمانی هستند. بنابراین، کتابخانههای عمومی کشور باید تلاش کافی برای جذب دائمی نیروهای مود نیاز کتابخانهها بنمایند تا برنامهریزی و سرمایه گذاری که در حوزه آموزش و ارتقای سطح مهارتها انجام می گیرد، بازگشت و حفظ آن در مجموعه نظام کتابخانه ای عمومی کشور تضمین شود.
وضعیت کارکنان کتابخانههای عمومی کشور از نظر سمت سازمانی
بر اساس اطلاعات نمودار 5، 45% کارکنان کتابخانههای عمومی کشور از نظر سمت سازمانی وضعیت نامشخصی دارند و یا پاسخی به این سؤال ندادهاند (زیرا حدود نیمی از پاسخ دهندگان دارای نوع استخدام قراردادی بوده اند و استخدام قراردادی فاقد سمت سازمانی است).
از 55% باقیمانده، 34% سمت سازمانی کتابدار دارند و 19% در سمت سازمانی مدیر یا مسئول کتابخانه فعالیت میکنند. 2% در پستهایی نظیر بخش اداری، سرایداری و خدمات، کارشناس امور فرهنگی و کمک کارشناس فعالیت میکنند. با توجه به تنوع مهارتهای متنوع در حوزة فعالیتهای کتابداری و اطلاعرسانی و کتابخانهها، عناوین شغلی تخصیص یافته به کتابداران کتابخانههای عمومی تنوع لازم و کافی را ندارد. علت این امر را در سادگی ساختار کتابخانههای عمومی موجود در استانها باید جستجو کرد. در هر صورت، برای برنامهریزی آموزشی می توان از نتایج حاصل این استفاده را برد که گروه هدف، گروهی منسجم و دارای شغل یکسانی هستند.
دورههایی که تاکنون کارکنان کتابخانههای عمومی کشور گذراندهاند، و میزان رضایت آنها از این دورهها
طبق اطلاعات به دست آمده، کارکنان کتابخانههای عمومی کشور به گذراندن 20 عنوان دورة آموزشی ضمن خدمت اشاره داشتهاند. در بین عناوین فوق، 5 عنوان: ماشیننویسی، دوره آموزش توجیهی، دوره آموزش مقدماتی، مدیریت فرهنگی و هنری، و آئین نگارش و مکاتبات اداری در زمرة دورههای عمومی و غیرتخصصی هستند. در مورد دورههای تخصصی کتابداری و اطلاعرسانی تنوع کمتری دیده می شود و دورهها دارای عنوانهای کلی نظیر کتابداری تکمیلی، کارگاه آموزش کتابداری، کتابداری مقدماتی، آموزش کتابداری تخصصی، آموزش ضمن خدمت کتابداری هستند. البته، عنوانهایی نظیر مواد و خدمات کتابخانهای برای کودکان، نوسوادان و بزرگسالان و دوره آموزشی مدیریت کتابخانه، فهرستنویسی، اصول خدمات مرجع، مجموعهسازی و شیوة رفتار با مراجعان، از زمره عنوانهایی هستند که به صورت جزیی به آموزش مهارتها و تواناییهای خاص با چارچوب مشخص برای ارائه و انجام وظیفهای مشخص دیده شدهاند. با توجه به آمار به دست آمده در برنامهریزی آموزشی، دورههای آموزشی گستردهتری باید طراحی شود و به مرحله اجرا در آید.
بر اساس نمودار شماره 6، حدود 51% (516 نفر) از پاسخدهندگان به این سؤال هیچ دوره آموزشی را طی نکردهاند و 27% (280 نفر) تنها یک دوره آموزشی را گذراندهاند که با توجه به اهمیت مقولة آموزش، تعداد دورههای مناسبی برای کارکنان در نظر گرفته نشده است و بیش از نیمی از کارکنان هیچ دوره آموزشی را طی نکردهاند.
از نظر میزان تأثیر، در مجموع با توجه به دادههای نمودار فوق، بازتاب دوره های آموزشی ضمن خدمت در بین پاسخ گویندگان مثبت است. لزوم برنامهریزی برای ادامه دورههای آموزشی ضمن خدمت، سعی در ایجاد تنوع در عنوانهای آموزشی و دقت در کیفیت و کمیّت طراحی و انتقال محتوای مربوط به آنها و همچنین روزآمدسازی عنوانها، از عناصری هستند که در ایجاد رضایت هر چه بیشتر کار کنان کتابخانههای عمومی کشور از دوره های آموزشی ضمن خدمت، تأثیرگذارند.
میزان توانایی کارکنان کتابخانههای عمومی کشور در بهکارگیری نرمافزارهای کاربردی رایانهای
بررسیها نشان داد کارکنان از آموزشهای رایانهای مناسبی بهره نبردهاند و برای تعیین میزان آشنایی و تسلط کارکنان کتابخانههای عمومی کشور در حوزه فناوریهای نوین اطلاعاتی و کاربرد آنها در امور کتابخانه، عناوین برنامههای کاربردی نرم افزار آفیس (Microsoft Office) و عناوینی نظیر کاربرد رایانه، آشنایی با اپک و استفاده از اینترنت، که از موارد پرکاربرد و ضروری میباشند، در معرض نظرخواهی قرار گرفتهاند.
نمودار 7 نشان میدهد در مجموع 29% پاسخدهندگان معتقدند هیچگونه آشنایی و تسلط بر این برنامهها و ابزارها ندارند؛ 62% معتقدند تا حدودی تسلط دارند و تنها 9% اعلام کردهاند به صورت کامل بر این برنامهها مسلط هستند. طبیعی است، سمتگیری برنامههای آموزشی در این خصوص، تلاش در راستای ایجاد و ارتقای مهارتهای کتابدارانی است که در کتابخانههای آنها از فناوریهای نوین اطلاعاتی استفاده میشود. بنابراین، قبل از برنامهریزی به منظور اجرای دوره های آموزشی برای کلیه کتابداران کتابخانههای عمومی کشور در حوزه فناوری اطلاعات، دبیرخانه هیئت امنای کتابخانههای عمومی کشور باید در زمینة تحرک، برنامهریزی و اقدامهای لازم در خصوص تجهیز کلیه کتابخانههای عمومی کشور به فناوریهای نوین اطلاعاتی، توجه لازم را مبذول دارد.
میزان نیاز به آموزش در حوزة نرمافزارهای کاربردی رایانهای در بین کارکنان کتابخانههای عمومی کشور
بررسی نشان داد در ارتباط با استفاده از رایانه 94% پاسخگویندگان نیاز به آموزش و فراگیری این مهارت را احساس میکنند. در مجموع با توجه به نتایج جدول و دورههای کاربردی رایانهای، حدود 90% پاسخدهندگان به آموزش مهارتهای مربوط به به کارگیری رایانه نیاز دارند. باید یادآور شد، تحولات نوین در حوزه کتابداری و اطلاعرسانی، انگیزههای رشد و توسعه تواناییهای تخصصی فردی و شناخت تأثیر مهارتهای رایانهای بر کیفیت و کمیت فعالیت در حوزه کتابداری و اطلاعرسانی، نقش عمدهای در گرایش پاسخدهندگان به استفاده از آموزشهای مرتبط با مهارتهای نرمافزاری و سختافزاری رایانهای دارد.
میزان نیاز کارکنان کتابخانههای عمومی کشور به آموزش زبانهای برنامهنویسی
در مورد آموزش زبانهای برنامهنویسی، با نظر به نمودار، کمتر از 10% از پاسخگویندگان معتقدند به زبانهای C++ ، JAVA، Perl، HTML، XML و SXML نیاز دارند و بین 10 تا 17% آنان به زبانهای Fortran، Basic، Visual Basic و Pascal اظهار نیاز کردهاند. زبان برنامهنویسی Basic با 17% بالاترین متقاضی را دارد و 14% پاسخگویان معتقدند نیازی به آموزش زبانهای برنامهنویسی ندارند. با توجه به پراکنش حاصل از پاسخها، مشخص میشود کارکنان به آموزشهای زبان برنامهنویسی علاقهمندی و نیاز چندانی احساس نمیکنند.
گرایش کارکنان کتابخانههای عمومی کشور در مورد شیوة مدیریت آموزشی بر دورههای ضمن خدمت (نحوة حضور، زمان برگزاری و شیوه برگزاری دورهها)
با عنایت به نمودار 9. 74% از کارکنان کتابخانههای عمومی کشور معتقدند دورههای آموزشی باید به صورت حضوری و 26% دیگر معتقدند باید به صورت غیر حضوری اجرا گردند.
|
|||||
|
|||||
|
|||||
با عنایت به نمودار 10، 51% پاسخدهندگان معتقدند دورههای آموزشی ضمن خدمت لازم است به صورت پاره وقت اجرا شود، 43% به برگزاری تمام وقت و 6% به برگزاری دورهها در خارج از وقت اداری معتقدند.
بررسیها نشان داد بیشترین درصد پاسخدهندگان (35%) معتقدند از نظر شیوة برگزاری دورهها باید به صورت کلاس درس برگزار شود. برگزاری دورهها به صورت کارگاه آموزشی با 28%، آموزش ویدیویی با 13%، سمینار آموزشی با 9%، آموزش الکترونیکی با 8% و مطالعه مستقل با 7% رتبههای بعدی را در نوع تمایل پاسخگویندگان در مورد شیوه برگزاری دورههای آموزشی به خود اختصاص دادهاند. با توجه به اینکه 74% پاسخدهندگان خواهان برگزاری دورههای آموزشی به صورت حضوری هستند و جمعاً 72% پاسخدهندگان در نمودار مربوط به شیوه برگزاری دورههای آموزشی خواهان برگزاری دورهها به صورت کلاس درس، سمینار آموزشی و کارگاه آموزشی هستند. این دو نتیجه، گرایش و تمایل کارکنان کتابخانههای عمومی کشور به برگزاری دورههای آموزشی به صورت حضوری را تأیید میکند.
نتیجهگیری و پیشنهاد
- برای کارکنان شاغل غیر کتابدار و فاقد مدارک تحصیلی دانشگاهی در کوتاه و میان مدت، آموزشهای ضمن خدمت مربوط با مهارتهای مرتبط با وظایف شغلی آنها را می توان برنامهریزی و اجرا نمود و در بلند مدت در قالب پودمانهای آموزشی و با توجه به مدارک تحصیلی مورد نیاز، ارتقای سطح مدرک تحصیلی آنها را هدف قرارداد.
- در خصوص کارکنان غیر کتابدار دارای مدرک تحصیلی دانشگاهی در کوتاه و میان مدت، میتوان با آموزشهای مقطعی در حوزة وظایف شغلی آنها، به ارتقای کیفیت و کمیّت کاری آنها پرداخت و در بلند مدت در خصوص تحصیلات تکمیلی در قالب پودمانهای آموزشی یا به صورت بورسیه در سایر مؤسسات آموزش عالی داخلی و خارجی و با توجه به مدارک تحصیلی مورد نیاز و مرتبط نمودن سطوح تحصیلی آنها بویژه با توجه به شرایط سنی و میزان سابقه کاری، به ارتقای تحصیلی آنان پرداخت.
- دربارة آن دسته از شاغلان کتابخانههای عمومی کشور که دارای مدارک تحصیلی دانشگاهی کتابداری و اطلاعرسانی هستند، در کوتاه مدت باید به اجرای دورههای آموزشی با اولویت بازآموزی مهارتهای پیش آموخته، آموزش مهارتهای جدید، به روز آمدسازی توانایی حرفهای و متناسب ساختن ویژگیهای مهارتی این افراد با در نظر گرفتن تحولات شغلی در سطح کشور و جهان توجه کرد. در بلند مدت، نیز ارتقای سطوح تحصیلی این افراد با توجه به مدارک تحصیلی مورد نیاز و با استفاده از بورسیه و بهرهگیری از تجربه و علم این افراد در دوره های پودمانی و غیر پودمانی داخل سازمانی با توجه به شرایط سنی و میزان سابقه کاری آنها باید به گونهای باشد که بتوان در آینده از سطح تحصیلی آنان بهره جست.