نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکترای کتابداری و اطلاعرسانی دانشگاه شهید چمران اهواز
2 استاد گروه کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاه شهید چمران اهواز
چکیده
کلیدواژهها
مقدمه
«تولید اطلاعات» از عمدهترین شاخصهای رشد و توسعه در کشورها به شمار میآید، و در عرصهها و حوزههای مختلف علمی مورد بهره برداری قرار می گیرد. با توجه به حجم روز افزون و تولید چشمگیر اطلاعات، امکان مرور کلیه مطالب تولید شده در حوزه های تخصصی توسط متخصصان وجود ندارد. لذا بهکارگیری نمایهها و پایگاههای اطلاعاتی که در برگیرنده بخش قابل توجهی از اطلاعات هستند، میتواند سریعترین راه برای دسترسی به اطلاعات هر حوزه خاص باشد. بنابراین، محققان در اولین مراحل پژوهش خود به این پایگاهها مراجعه می کنند. این پایگاههای اطلاعاتی اساس تحقیقات متعددی هستند که با روشهای کمّی، نظیر کتابسنجی، علم سنجی و ... میزان تولیدات علمی دانشمندان، گروههای آموزشی و دانشگاههای کشورهای گوناگون را بررسی و مقایسه نموده و میزان حضور علمی آنها را میسنجند. حوزه کتابسنجی و شاخههای مرتبط آن به طور مستقیم با میزان تولید اطلاعات علمی در حوزه های تخصصی مختلف در ارتباط است و شاخصهایی را برای ارزیابی و سنجش میزان اطلاعات تولید شده در زمینههای گوناگون و در کشورهای مختلف در اختیار دانشمندان قرار میدهد.
در دهههای 1950 و 1960 به دنبال افزایش حجم اطلاعات و گسترش تولیدات علمی و رواج پوزیتیویسم، رویکرد به کمیّت در آوردن علم با سنجش میزان تولید اطلاعات علمی در حیطههای مختلف به وجود آمد. بدین ترتیب و با این دیدگاه، مباحث نوینی پایهریزی شد که از ترکیب واژههای سنجی و اسامی حوزههای شناخته شده علمی ـ همچون روانشناسی، زیستشناسی و ... ـ به صورت روانسنجی، زیستسنجی و ... درآمدند. در این میان، کتابداری و اطلاعرسانی نیز دچار تحول شد و مباحثی چون کتابخانهسنجی، کتابسنجی، علمسنجی و اطلاعسنجی را به حیطه علمی خود وارد نمود (رانگاناتان[1]، 1948 و پریچارد[2]،1969). با بهرهگیری از ابزارها و وسایل تجزیه و تحلیل علمسنجی، امکان تعیین معیارهای رشد و توسعه علوم در سطوح گسترده و تأثیر آن در جوامع بشری فراهم میآمد. متخصصان علم سنجی معتقدند ترسیم ساختار علم از طریق گروهبندی خوشهای میسر است و میتوان از طریق ترسیم ساختار علم، روابط داخلی بین قسمتهای مختلف علم را به روشنی نشان داد و نیز تاریخ علم را مطالعه نمود.
«اسمال و گارفیلد»[3] (1985) اظهار میدارند شاید «برادفورد»[4] (1948) یکی از اولین کسانی باشد که غیرمستقیم به ترسیم ساختار علم اشاره کرده است. آنها نظر «پرایس»[5] (1966) را که به روشنی بیان می کند ساختار علم را میتوان ترسیم کرد، تأیید میکنند. «گولد و رایت»[6] (1970) به اندیشه ترسیم ساختار علم در علوم اجتماعی و جغرافیای انسانی اشاره کردهاند.
هدفهای پژوهش
هدف این مقاله این است که با استفاده از شیوههای علمسنجی، میزان انتشارات علمی تولید شده در حوزههای کتابسنجی، علمسنجی، اطلاعسنجی و وبسنجی را در محدودة مورد بررسی و در پایگاه Web of Science ـ که در این مقاله به اختصار WOS نامیده میشود ـ مطالعه و تحلیل نماید. همچنین، تلاش می شود با استفاده از نرم افزار HistCite به ترسیم ساختار علم در این حوزه ها پرداخته و مقالههای مهم و تأثیرگذار را در سالهای مورد بررسی معرفی نماید.
سؤالهای پژوهش
در این مقاله، به سؤالهای زیر پاسخ داده میشود:
پیشینة پژوهش
به طور کلی، مرور پیشینهها از افزایش تولیدات علمی در حوزههای مختلف کتابسنجی، علمسنجی، اطلاعسنجی و وبسنجی حکایت دارد و نویسندگان آثار مورد بررسی، مسائل و مشکلات اقتصادی و سیاسی را دلیل کاهشهای مقطعی در روند رشد تولیدات علمی دانستهاند.
طی پژوهشی که «براون و همکاران» (1995) بر روی وضعیت توزیع شاخصهای علمسنجی در 27 حوزه علمی در 50 کشور جهان طی سالهای 1993-1989 در پایگاه نمایه استنادی علوم انجام دادند، مشخص شد از بین 50 کشور مورد مطالعه، آمریکا سهمی معادل 8/33% انتشارات و 87/49% از ارجاعات را به خود اختصاص داده است.
«عصاره و ویلسون» (1384) به بررسی میزان مشارکت علمی ایرانیان در سه دوره پنج سالة 1985-1989، 1990-1994، 1995-1999 در نمایه استنادی علوم پرداختند. نتایج این پژوهش نشان داد انتشارات علمی ایران در پنج ساله دوم نسبت به پنج ساله اول دو برابر و در پنج ساله سوم نسبت به پنج ساله دوم، 8/2 برابر بوده است. آنها در مقالة خود علت افزایش علمی انتشارات ایران را به این عوامل نسبت دادهاند: عوامل درونی مثل خاتمه جنگ عراق علیه ایران، موقعیت اقتصادی بهتر، تغییرات اخیر در سیاستگذاری دولت مثل افزایش بودجه برای پژوهش، تغییرات اساسی در فضای سیاسی مثل افزایش مجلههای علمی، و بازگشت تعداد زیادی از دانشجویان بورسیه خارج پس از پایان تحصیلات به کشور. عوامل بیرونی نیز در برگیرنده پذیرش برخی از مجلههای علمی ایران توسط نمایه استنادی علوم، افزایش دسترسی به پایگاههای بینالمللی از طریق اینترنت و امکان ارتباطهای بهتر الکترونیکی برای ایجاد مشارکتهای بین المللی است.
«اینگورسن و جاکوبز»[7] در سال 2004، یک بررسی کتابشناختی از انتشارات و الگوهای استنادی و تأثیر پژوهشهای آفریقای جنوبی در دوره سالهای 2000-1981 در زمینه های تحقیقاتی منتخب شامل: علوم حیوانی و گیاهی، شیمی، بیوشیمی، میکروبیولوژی و بیولوژی مولکولی صورت دادند که در برگیرنده ژنتیک، فیزیک و علوم فضایی است. دادههایی که از نمایه استنادی علوم از پایگاه «آی.اس.آی» به دست آمد، به جز در زمینههای میکروبیولوژی، بیولوژی مولکولی و فیزیک، کاهش انتشارات آفریقای جنوبی در سالهای 1990-1986 را نشان می داد. لیکن در سالهای 1994 تا 1998 در علوم حیوانی و گیاهی، میکروبیولوژی و بیولوژی، تولیدات علمی رو به گسترش بوده است. در طول دهه 1990 در حیطة شیمی و بیوشیمی کاهشی در تولیدات علمی مشاهده شد. به طور کلی، عمدهترین دلیل این نوسانها در تولیدات علمی، به دلیل مشکلات اقتصادی و کاهش بودجه دولتی بوده که نقش چشمگیری بر تولید اطلاعات علمی آن کشور داشتهاست.
در سال 2004، سه ویژگی برونداد مقالههای علمی روسیه از طریق نمایه استنادی علوم، برای دورة زمانی2000- 1980 توسط «ویلسون»[8] و «مارکوسوا»[9] بررسی گردید. تغییرات و گسترشهای سیاسی و اقتصادی در اتحاد جماهیر شوروی و بعد روسیه، از مسائل تأثیرگذار بر جریان تولید اطلاعات علمی در این کشور بوده است. روسیه، از سال 1980 تا 1990 در برونداد علمی رشد سالانه داشته است، اما از سال 1991 پس از استقلال برخی جمهوریهای شوروی، این کشور دچار کاهش 20 تا 24 درصدی در تولیدات علمی شد و از 1994 دوباره سیر صعودی تولیدات علمی خود را از سرگرفت. برونداد کاهش یافته در دهه 1990 عمدتاً ناشی از کاهش بودجة اختصاص یافتة دولت برای تولید علم بود. سهم مقالههای روسی تولید شده، از 6% دهه 1980 به 31% در سال 2000 افزایش یافت. همچنین، همکاران نویسندگان روسی پس از سال 1990 از اروپای شرقی به اروپای غربی و امریکای شمالی تغییر یافت. این تغییرات به دلیل پایان جنگ سرد و نیاز به ارتباط با سایر ملتها صورت گرفته است و علاوه، افزایش در تولید اطلاعات علمی، به دلیل سرمایه گذاریهای گسترده ای است که دولت روسیه در زمینه تولیدات علمی و تشویق محققان صورت داده است.
«صرافزاده» (1379) انعکاس مقالههای محققان ایرانی در دو بانک اطلاعاتی «کب»[10] و «اگریس»[11] را بررسی کرد و نتیجه گرفت که در فاصله سالهای 1985 تا 1989، تنها 45 مجله از کشورهای جهان سوم در نمایه استنادی علوم ظاهر شدهاند و این 45 مجله فقط 2/1% از کل مجلههای نمایه شده را تشکیل میدهند. پژوهش وی نشان داد دانشگاههای تهران و شیراز و مؤسسه تحقیقات آفات و بیماریهای گیاهی، دارای بیشترین مدارک در بانکهای اطلاعاتی کب و اگریس بوده اند. به علاوه، مشخص شد از مجموع همایشها و سمینارهایی که در حوزه کشاورزی در ایران برگزار شده، تنها 5 مورد، آن هم فقط در بانک اگریس، انعکاس یافته است.
«عصاره» (1380) رشد انتشارات علمی دانشمندان ایرانی در نمایه استنادی علوم در دو دوره پنج ساله 1989-1985 و 1994-1990 را از میزان تولید انتشارات علمی به تفکیک سال انتشار و رتبه بندی نویسندگان پرتولید براساس تعداد مدارک آنان، تعیین نویسندگان تأثیرگذار ایران از طریق محاسبة میزان استنادها به آثار علمی آنان، میزان همکاری دانشمندان ایران با دانشمندان کشورهای دیگر، شناسایی مجلههایی که دانشمندان ایران مقالههای خود را در آنها به چاپ رساندهاند و نیز مجلههایی که این دانشمندان در آثارشان به آنها استناد کردهاند، مورد بررسی قرار داد. در این پژوهش، مشخص شد میزان انتشارات علمی ایران در دوره 1994-1990 بیشتر از دوره 1989-1985 بوده است و پیشبینی شد که این میزان در دوره 1998-1995 بسیار بیشتر از دو دوره پیش شود. در این پژوهش، مشخص شد تا سال 1998 دست کم سه مجله ایرانی انگلیسی زبان در بین مجلّههای هسته وجود خواهدداشت.
«موسوی» (1383) رتبهبندی تولید علم در 50 کشور جهان از 150 کشور نمایه شده در مؤسسه اطلاعات علمی آمریکا را بررسی نمود. به لحاظ مطلق تولید علم، آمریکا رتبه اول و به لحاظ تولید علم پرجمعیت، سوئیس رتبه اول را کسب کرده است. این مطالعه نشان داد 10 کشور اول در تولید علم 59% و 50 کشور اول 87% مشارکت را داشتهاند. رتبه ایران در سال 2004 به 42 رسیده بود؛ این در حالی است که در سال 1993 رتبه 55 را داشته است؛ یعنی رشد ایران در تولیدات علمی، 12 برابر شده است. این درحالی است که رشد ترکیه در تولیدات علمی، هفت و نیم برابر شده است.
«عصاره و معرفت» (1384) به بررسی مشارکت پژوهشگران ایرانی در تولید علم جهانی در مدلاین پرداختند. در این مقاله، با استفاده از شیوههای علمسنجی، به مطالعه رشد و توسعه آثار و مقالههای علمی پژوهشگران علوم پایه و بین رشتهای پزشکی در خلال سالهای 2003-1976 پرداخته شده و 2695 مدرک که پدیدآوران ایرانی این حوزه در پایگاه مدلاین به چاپ رساندهاند، بررسی گردید. یافتههای پژوهش، از افزایش بسیار زیاد تولیدات علمی ایرانیان بویژه در محدودة زمانی سالهای 2003-1990 حکایت دارد.
«صبوری و پورساسان» ( 1385) به بررسی مشارکت ایران در تولید علم جهانی سال 2005 براساس نمایه استنادی علوم در مؤسسه اطلاعات علمی (ISI) پرداختند. در این سال، تعداد مقالههای نمایه شده ایران در علوم پایه 5423 عنوان (42% درصد مقدار جهانی)، در علوم اجتماعی 225 عنوان (13% درصد مقدار جهانی) و در علوم انسانی و هنر 11 عنوان (08/0 درصد مقدار جهانی) و در مجموع 5578 عنوان (36/0 مقدار درصد جهانی) بود. صرف نظر از کشور ترکیه، ایران در بین کشورهای مسلمان و همسایه رتبه نخست تولید علم جهانی را داراست. بیش از 30% تولید علم کشور، متعلق به رشته شیمی است. سهم دانشگاههای علوم پزشکی در تولید علم کشور در این سال، 28% بوده است.
روششناسی پژوهش
در این پژوهش، از روش علمسنجی که یکی از روشهای کمّی است، استفاده شده است. دادههای مورد نیاز این پژوهش از پایگاه WOS استخراج شدهاند. این پایگاه دربرگیرنده نمایههای استنادی علوم، علوم اجتماعی و هنر و علوم انسانی است. یکی از ویژگیهای منحصر به فرد نمایههای استنادی، قابلیت جستجوی این پایگاهها از طریق استناد است. ضمناً کاربران قادرند بر اساس عنوان، نویسنده، نوع منبع و نشانی نویسنده در این پایگاه به جستجو بپردازند.
چون دسترسی به پایگاه WOSبرای محققان محدود به سالهای 1990 تا 2006 بود و داده های مدارک و متون مربوط به سال 2006 در زمان انجام تحقیق کامل نشده بود، به ناچار محدوده سالهای 1990_ 2005 در نظر گرفته شد و در ماههای مهر و آبان 1385 (اواخر سپتامبر تا نیمه اکتبر 2006) دادهها گردآوری شد.
به منظور گردآوری اطلاعات در این پژوهش، از راهبرد جستجوی زیر استفاده شده است:
Bibliometircs OR Scientometrics OR Webometrics OR Infometrics
در بخش جستجوی موضوعی این پایگاه و با محدود کردن زمان (سالهای 1990-2005) جستجو صورت گرفت و 618 پیشینه استخراج گردید. تمامی پیشینهها در حیطههای موضوع، زبان، کشور، نویسنده، سال انتشار، نوع مدرک، مجله و مؤسسه و دانشگاهها تجزیه و تحلیل و به رایانة شخصی منتقل گردید. هر رکورد دارای برچسبهایی است که به وسیلة خود پایگاه WOS که دارای نرمافزار تحلیلگر است و به تحلیل آماری و رتبهبندی آنها میپردازد، از نظر نام نویسندگان مقالهها، نوع مدارک، زبان مقالهها، نام کشورها، نام مؤسسهها و دانشگاهها، سال انتشار مقالهها و نام مجلهها مورد بررسی قرار گرفت و برای تحلیل، به فایل اکسل که از قبل تنظیم شده بود، منتقل گردید. این مرحله از کار به صورت دستی صورت گرفت. آنگاه کلیة پیشینهها برای ترسیم ساختار علم به نرمافزار HistCite که یکی از آخرین تولیدات مؤسسه علمی آمریکاست و برای تجزیه و تحلیل دادهها در پایگاههای نمایههای استنادی طراحی شده است، وارد شد. پیشفرض این نرمافزار، تعیین مهمترین 30 مقاله در پایگاه مورد مطالعه است. اما بسته به حوزه موضوعی و دوره مورد بررسی، گاهی 30 مقاله کافی نیست. در نتیجه، پژوهشگر تعداد مقالههای مهم در محدوده مورد بررسی را برای کوشش و خطا کم و زیاد می کند تا ترسیم مناسب تری به دست آورد. از آنجا که مقالههای مهم بر اساس یکی از دو روش دریافت تعداد استنادهای محلی و یا جهانی( بسته به انتخاب پژوهشگر) تعیین می شود، زیادتر کردن تعداد مقالهها برای ترسیم، ممکن است به ورود مقالههایی با استنادهای کم به نقشه منجر شود و به کیفیت نقشه صدمه بزنند. در این مقاله، به صورت آزمایش و خطا، مقالههای مهم بر اساس تعداد استنادهای جهانی تعیین شدهاند؛ یعنی مقالههایی با حداقل 10 استناد جهانی در محدودة مورد بررسی مشخص شد. لازم به توضیح است، نرمافزار HistCite پس از انتخاب مقالههای مهم و پراستناد (در این مقاله حداقل 10 استناد)، فهرستی از مقالههای گزیده ارائه میدهد (پیوست 2). این نرمافزار بر اساس تعداد استنادهای دریافتی، نقشهای را ترسیم مینماید (پیوست1). در آن نقشه، مقالههای مهم به ترتیب سال انتشار و نیز تعداد استنادهای دریافتی، مشخص میشوند. نتایج به دست آمده بر اساس تاریخ، پدیدآور، شمار استنادها، زبان، نوع مدرک و ... تحلیل میشوند. مطالعة نقشه به کمک فهرست مقالهها امکانپذیر است. نتایج به دست آمده بر اساس تاریخ، پدیدآور و شمار استنادها تحلیل میشوند. قابل ذکر است، مدل این نقشه روی صفحه نمایش رایانه بسیار راحتتر قابل مشاهده و درک است، زیرا با قرار دادن نشانگر ماوس یا کرسل (چشمک زن صفحه کلید) روی شمارة مقاله، اطلاعات کتابشناختی مقاله شامل نام نویسنده، نام مجله، دوره، شماره، تاریخ و تعداد استنادهای دریافتی محلی و جهانی، ظاهر میشود.
محدودیتهای پژوهش
محدودیت اصلی پایگاه WOS به نمایههای استنادی برمیگردد که بر زبان انگلیسی تأکید فراوان دارند و در آنها به مقالههایی که به زبانهای دیگر تولید میشوند، کمتر توجه میشود. علاوه بر این، در این پایگاه، مستندسازی صورت نگرفته است؛ دلیل آن املای اشتباه یا نوشتن اسم یک فرد، با املاهای متفاوت است. البته در این مورد، محققان کوشیدند با بررسی دستی فهرستهای مورد نظر، اقدام به گردآوری آثار مرتبط از نظر نویسنده و مؤسسهها در یک محل نمایند.
تجزیه و تحلیل نتایج
برای پاسخگویی به سؤالهای پژوهش، نتایج به دست آمده از تجزیه و تحلیل 618 عنوان مدرک، حسب مورد در قالب جدول و نمودار طراحی شد که به ترتیب ذیل ارایه می گردد:
1. سهم کشورهای مختلف در نگارش مدارک
در مجموع، 53کشور در نگارش مدارک حوزه موضوعی مورد بررسی نقش داشتهاند که از این میان ایالات متحده آمریکا، انگلستان، آلمان و هلند به ترتیب رتبههای اول تا چهارم را در اختیار داشته و در مجموع ، 81/50% از کل مدارک را تولید کردهاند. به عبارت دیگر، 5 کشور یا 55/7% از کشورها بیش از 50%مدارک را تولید کردهاند. در جدول 1، مشاهده میشود که تعداد مدارک تولید شده توسط دارندة رتبه اول، یعنی ایالات متحده آمریکا، نسبت به انگلستان که حایز رتبه دوم شده است، 74/2برابر می باشد. بنابراین، این فرض قوّت میگیرد که احتمالاً پایگاه WOS علاوه بر تأکید بر متون تولید شده به زبان انگلیسی، بر مدارک و منابع آمریکایی نیز به علل مختلف، از جمله دسترسی بیشتر مؤسسه اطلاعات علمی، تأکید دارد. در عین حال، به این نکته نیز باید توجه شود که این کشور خود به تنهایی بیش از 40% کل دانش جهان را تولید میکند (عصاره، 1384).
جدول1. کشورهای مشارکتکننده در تولید مقالههای علمی درحیطه
کتابسنجی و شاخههای مرتبط درسالهای 1990-2005
رتبه |
کشور |
تعداد پیشینه |
درصد از 618 |
1 |
آمریکا |
170 |
51/27 |
2 |
انگلستان |
62 |
03/10 |
3 |
آلمان |
43 |
96/6 |
4 |
هلند |
39 |
31/6 |
5 |
اسپانیا |
36 |
83/5 |
6 |
فرانسه |
34 |
50/5 |
7 |
بلژیک |
31 |
02/5 |
8 |
کانادا |
31 |
02/5 |
9 |
هند |
30 |
85/4 |
10 |
بلغارستان |
23 |
75/3 |
2. توزیع زبانی
جدول 2 مشخص میسازد 26/91% از مدارک به زبان انگلیسی است که این امر با توجه به رتبههای اول و دوم در میان کشورها به ایالات متحده آمریکا و انگلستان، قوّت جنبه بینالمللی زبان انگلیسی و نیز غالب بودن زبان انگلیسی به عنوان زبان علمی بر سایر زبانها قابل توجیه می باشد.
جدول 2. رتبه بندی زبان به کار رفته در مدارک
رتبه |
زبان |
تعدادپیشینه |
درصد از618 |
1 |
انگلیسی |
564 |
26/91 |
2 |
آلمانی |
25 |
05/4 |
3 |
اسپانیولی |
17 |
75/2 |
4 |
فرانسه |
5 |
81/0 |
5 |
چک |
2 |
32/0 |
6 |
روسی |
2 |
32/0 |
7 |
کرواتی |
1 |
16/0 |
8 |
ژاپنی |
1 |
16/0 |
9 |
رومانیایی |
1 |
16/0 |
3. سهم مؤسسهها در نگارش مدارک
تعداد کمی از مؤسسهها (74 مؤسسه از 446 مورد) تولید کننده بخش عمدهای از متون علمی هستند. 446 مؤسسه حاضر در فهرست، 888 بار مورد استناد قرار گرفتهاند. بیشتر بودن این عدد نسبت به تعداد کل مدارک (618 مورد) به دلیل وجود همکاری میان نویسندگان وابسته به مؤسسههای مختلف در نگارش مقالهها بودهاست. از این تعداد مؤسسه، 74 مؤسسه (6/16%)، حدود 01/51% از کل رخدادهای اسامی نویسندگان را در اختیار دارند.
4. توزیع مدارک در میان مجلهها
مدارک حوزه مورد بررسی میان 190 عنوان مجله توزیع شدهاست. با بررسی این 190 عنوان مشخص میشود بیش از 50% مدارک، در 6 عنوان مجله (68/3%) از کل مجلههای حاضر در فهرست منتشر شده است. این مجلهها به ترتیب عبارتند از:
Scientometrics
Journal of American Society for Information Science & Technology
Information Processing and Management
Journal of Documentation
Journal of Information Science
Research Policy
بنابراین، مشخص میشود حوزه مورد بررسی در سالهای مورد پژوهش به عنوان زمینههای موضوعی تخصصی در علوم کتابداری و اطلاعرسانی مطرح بودهاند. علاوه بر این، حضور نشریهها در موضوعات مختلفی مثل پزشکی، پرستاری، هوا ـ فضا و ...نشانگر بین رشته ای بودن حوزه کتابداری و اطلاع رسانی و بویژه کتاب سنجی و رشتههای مرتبط و پذیرش این رشتهها توسط صاحبنظران حوزه های دیگر است.
5. قالب انتشاراتی
14/73% عنوان از انتشارات در قالب مقاله بوده است و پس از آن نقد مقالهها (96/6%) و نقد کتاب ( 99/5%) قرار داشتهاند. بنابراین، بیش از 85% از مدارک منتشر شده در حوزه مورد بررسی در قالب مقالهها و یا نقد مقالهها و کتابها بودهاند.
6. توزیع مدارک بر اساس سال انتشار
با وجود فراز و نشیب نسبی در سالهای مورد بررسی، تمایل کلی به سمت افزایش کمیّت مدارک میباشد، به طوری که در سالهای 2004 و 2005 بیشترین تعداد مدارک منتشر شده است و این امر مشارکت بیشتر جامعة علمی در تولید علم را درحوزههای مورد بررسی نوید میدهد.
ترسیم ساختار علم
هرگاه بحث از مطالعه تاریخ علم در یکی از حوزههای علمی به میان میآید، شناسایی و معرفی آثار تأثیرگذار در آن حوزه، در طول زمان مورد مطالعه، ضرورت پیدا میکند. ساختار هر حوزة علمی بر آثار نویسندگان تأثیرگذار آن حوزه تأکید دارد. ترسیم ساختار علم که توسط نرم افزار SPSS (ترسیم نقشه دوبعدی) و سایر نرم افزارهای موجود و اخیرا HistCite میسر است، به خوبی میتواند سیر تحول تاریخی یک حوزه علمی و نیز ظهور و افول شاخههای مختلف آن را نشان دهد. در این بررسی، سعی شده است دادهها با استفاده از نرمافزار HistCite تجزیه و تحلیل و به ترسیم ساختار علم در این حوزهها و در این محدوده زمانی پرداخته شود. از میان 618 مدرک مورد بررسی نرم افزار تعداد 80 مقاله را منعکس نموده است. همانطور که در پیوست 1 مشاهده میشود، مدارک از سال 1989 تا سال 2003 در این تصویر نمایش داده شدهاند. به طور کلی، دو نوع مقاله در این تصویر دیده می شود؛ مقالههایی که استناد گرفتهاند و مقالههایی که استناد دادهاند. در تصویر پیوست، اندازه، بزرگی و کوچکی دایرهها نشاندهنده تعداد بیشتر یا میزان استنادهای تعلق گرفته به آن مقالههاست.
مقاله شماره 1 در پیوست1، مربوط به «هوارد وایت»[12] است (پیوست 2) که در سال 1989 به رشته تحریر در آمده و 111 استناد دریافت نموده است. این مقاله یکی از اثربخشترین مقالهها در این حوزه موضوعی و محدوده زمانی است. دومین مقاله پراستناد در این تصویر (پیوست 1)، مقاله «هارتر» است که در سال 1992 نوشته شده است. این مقاله، 130 استناد در سطح جهان را به خود اختصاص داده است. سومین مقاله مهم در پیوست شماره 1، مقاله «آل میند» است (دایره 191) که در سال 1997 نوشته شده و در مجموع 90 استناد دریافت کرده است. این مقاله در این تصویر، وجود رشته نوظهور وبسنجی را نوید میدهد و به دنبال آن مقالههای فراوان دیگری در این حوزه توسط «بجورنبورن»، «تلوال» و ... نوشته شده که در نقشه دیده میشوند. در واقع، بررسی نقشه نشان میدهد سیر پیشرفت وبسنجی و تولید مقالهها در این حیطه از سال 1997 حالت جدیتری به خود گرفته است و در سالهای 2001-2003 به اوج خود رسیده و در مجموع، به گونهای که درسال 2001، «بجورنبرن» که در زمینه وبسنجی فعالیت کرده است، بیشترین استناد را در این زمینه، دریافت کرده است.
80 مقالهای که گیرنده بیشترین استنادها بودهاند، به ترتیب تاریخ نگارش، از کم به زیاد (1989-2005) مرتب شده اند. میانگین تعداد استنادها در میان این مقالهها 5/23 استناد بوده است. «کرانین» و «بورگمن» نیز به ترتیب در سالهای 2001 و 2002 مقالههای تأثیرگذاری را نوشته و هرکدام به ترتیب 56 و 47 استناد دریافت نموده اند.
در این تصویر (پیوست 1، دایره 244)، «ویلسون» در سال 1999 بیشترین ارجاعات را به سایر نویسندگان در این حوزه داده است. در تصویر همچنین مشخص است که «بجورنبرن» با «آلمایند» ارتباط داشته (به ترتیب دایرههای 357 و 191) و با کسانی که در حیطه وب سنجی کار کردهاند، شبکه وبسنجی را تشکیل داده اند. «تلوال» و «ایکس ام لی»[13] افرادی هستند که مشخصاً در حیطه وب سنجی کار کرده اند و شاید به دلیل اینکه مقالههایشان به تازگی یعنی در سال 2003منتشر گردیده، استنادهای کمتری گرفتهاند. پیوست 1 میزان استناد به نویسندگان تولید کننده مدارک علمی در حیطههای کتابسنجی و حوزههای مربوط را نشان میدهد و از آن می توان به عنوان راهنمای نقشه ترسیم ساختار علم که در پیوست 2 موجود است، استفاده نمود.
نتیجهگیری
این پژوهش نشان داد نرمافزار HistCite با قابلیتهای فراوانی که دارد، قادر است به ترسیم ساختار علم بپردازد و ضمن مشخص ساختن روند رشد یک یا چند حوزة علمی، شاخههای نوظهور و احیاناً شاخههای متوقف شده را به خوبی نمایان سازد. یکی از نتایج برجسته این پژوهش، ظهور وبسنجی در سال 1997 است(دایره شماره 191 درشکل شماره 1). همچنین، این نرمافزار میتواند به معرفی و نمایش مقالههای پراستناد، مقالههایی که ارجاعات فراوانی به سایر مقالهها دادهاند و نیز نویسندگانی که با هم یک خوشه تشکیل دادهاند، بپردازد. به عبارت دیگر، مطالعه تاریخ و ساختار علم از طریق کاربرد این نرم افزار در نمایههای استنادی علوم و از طریق پایگاه WOS ممکن و میسر است.
دادههای حاصل از این پژوهش بیانگر افزایش رویکرد به حوزه کتابسنجی و علمسنجی و حوزههای وابسته و وجود شبکه علمی منسجم میان محققان این حوزه است. این امر نشانگر این است که حوزههای مورد نظر جایگاه خود را در میان دانشمندان و صاحبنظران رشتههای مختلف یافتهاند. بنابراین، میتوان چنین استنباط کرد که از نتایج این حوزه، به عنوان یکی ازعلمیترین راههای سنجش تولیدات علمی استفاده می شود و باید با انجام مطالعات عمیق، در راه کاهش اشکالها و استفاده هرچه بیشتر از این روشها تلاش کرد.
ردیف
|
|
نام نویسندگان
|
میزان استنادها
|
1.
|
WHITE HD, 1989, ANNUAL REVIEW OF INFORMATION , V24, P119
|
111
|
|
2.
|
LUUKKONEN T, 1990, ANNALS OF MEDICINE, V22, P145
|
26
|
|
3.
|
BRUCKNER E, 1990, SCIENTOMETRICS, V18, P21
|
11
|
|
4.
|
PETERS HPF, 1991, SCIENTOMETRICS, V20, P235
|
15
|
|
5.
|
CALLON M, 1991, SCIENTOMETRICS, V22, P155
|
34
|
|
6.
|
TAGUESUTCLIFFE J, 1992, INFORMATION PROCESSING & MANA, V28, P1
|
17
|
|
7.
|
SICHEL HS, 1992, INFORMATION PROCESSING & MANA, V28, P5
|
19
|
|
8.
|
SHAPIRO FR, 1992, JOURNAL OF THE AMERICAN SOCIE, V43, P337
|
13
|
|
9.
|
BORGMAN CL, 1992, JOURNAL OF THE AMERICAN SOCIE, V43, P397
|
19
|
|
10.
|
HARTER SP, 1992, JOURNAL OF THE AMERICAN SOCIE, V43, P602
|
130
|
|
11.
|
SENGUPTA IN, 1992, LIBRI, V42, P75
|
13
|
|
12.
|
GARFIELD E, 1992, THEORETICAL MEDICINE, V13, P117
|
29
|
|
13.
|
EOM SB, 1993, DECISION SUPPORT SYSTEMS, V10, P19
|
15
|
|
14.
|
LIU MX, 1993, JOURNAL OF DOCUMENTATION, V49, P370
|
44
|
|
15.
|
HARSANYI MA, 1993, LIBRARY & INFORMATION SCIENCE, V15, P325
|
33
|
|
16.
|
NEDERHOF AJ, 1993, RESEARCH POLICY, V22, P353
|
19
|
|
17.
|
DEBRUIN RE, 1993, SCIENTOMETRICS, V26, P65
|
16
|
|
18.
|
NARIN F, 1994, EVALUATION REVIEW, V18, P65
|
22
|
|
19.
|
SANDSTROM PE, 1994, LIBRARY QUARTERLY, V64, P414
|
22
|
|
20.
|
VANHOOYDONK G, 1994, SCIENTOMETRICS, V30, P65
|
13
|
|
21.
|
NARIN F, 1994, SCIENTOMETRICS, V30, P147
|
30
|
|
22.
|
GLANZEL W, 1994, SCIENTOMETRICS, V30, P375
|
20
|
|
23.
|
WOUTERS P, 1994, SCIENTOMETRICS, V31, P193
|
13
|
|
24.
|
STIGLER SM, 1994, STATISTICAL SCIENCE, V9, P94
|
19
|
|
25.
|
SNYDER H, 1995, JOURNAL OF INFORMATION SCIENC, V21, P75
|
15
|
|
26.
|
KOSTOFF RN, 1995, SCIENTOMETRICS, V34, P163
|
11
|
|
27.
|
PORTER AL, 1995, TECHNOLOGICAL FORECASTING AND, V49, P237
|
19
|
|
28.
|
Funkhouser ET, 1996, HUMAN COMMUNICATION RESEARCH, V22, P563
|
17
|
|
29.
|
Egghe L, 1996, JOURNAL OF INFORMATION SCIENC, V22, P165
|
13
|
|
30.
|
Osareh F, 1996, LIBRI, V46, P149
|
13
|
|
31.
|
Godin B, 1996, RESEARCH POLICY, V25, P587
|
19
|
|
32.
|
Narin F, 1996, SCIENTOMETRICS, V36, P293
|
31
|
|
33.
|
Martin BR, 1996, SCIENTOMETRICS, V36, P343
|
29
|
|
34.
|
Almind TC, 1997, JOURNAL OF DOCUMENTATION, V53, P404
|
90
|
|
35.
|
Ingwersen P, 1997, JOURNAL OF THE AMERICAN SOCIE, V48, P205
|
29
|
|
36.
|
Mucina L, 1997, JOURNAL OF VEGETATION SCIENCE, V8, P751
|
21
|
|
37.
|
VanRaan AFJ, 1997, SCIENTOMETRICS, V38, P205
|
23
|
|
38.
|
Christensen FH, 1997, SCIENTOMETRICS, V40, P529
|
15
|
|
39.
|
Watts RJ, 1997, TECHNOLOGICAL FORECASTING AND, V56, P25
|
15
|
|
40.
|
Coulter N, 1998, JOURNAL OF THE AMERICAN SOCIE, V49, P1206
|
13
|
|
41.
|
Garfield E, 1998, LIBRI, V48, P67
|
19
|
|
42.
|
Lewison G, 1998, SCIENTOMETRICS, V41, P5
|
12
|
|
43.
|
Leydesdorff L, 1998, SCIENTOMETRICS, V43, P5
|
35
|
|
44.
|
Garfield E, 1998, SCIENTOMETRICS, V43, P69
|
14
|
|
45.
|
Wilson CS, 1999, ANNUAL REVIEW OF INFORMATION , V34, P107
|
19
|
|
46.
|
Mela GS, 1999, EUROPEAN JOURNAL OF CANCER, V35, P1182
|
18
|
|
47.
|
Glanzel W, 1999, INFORMATION PROCESSING & MANA, V35, P31
|
22
|
|
48.
|
Kostoff RN, 1999, JOURNAL OF THE AMERICAN SOCIE, V50, P427
|
12
|
|
49.
|
Lewison G, 1999, RHEUMATOLOGY, V38, P13
|
14
|
|
50.
|
Hicks D, 1999, SCIENTOMETRICS, V44, P193
|
21
|
|
51.
|
Garg KC, 1999, SCIENTOMETRICS, V45, P251
|
13
|
|
52.
|
Kostoff RN, 1999, TECHNOVATION, V19, P593
|
16
|
|
53.
|
Garfield E, 2000, CROATIAN MEDICAL JOURNAL, V41, P368
|
14
|
|
54.
|
Kostoff RN, 2000, JOURNAL OF CHEMICAL INFORMATI, V40, P19
|
19
|
|
55.
|
Cronin B, 2000, JOURNAL OF DOCUMENTATION, V56, P440
|
15
|
|
56.
|
Warner J, 2000, JOURNAL OF INFORMATION SCIENC, V26, P453
|
13
|
|
57.
|
Losiewicz P, 2000, JOURNAL OF INTELLIGENT INFORM, V15, P99
|
19
|
|
58.
|
Bar-Ilan J, 2000, JOURNAL OF THE AMERICAN SOCIE, V51, P432
|
15
|
|
59.
|
Melin G, 2000, RESEARCH POLICY, V29, P31
|
14
|
|
60.
|
Georghiou L, 2000, RESEARCH POLICY, V29, P657
|
17
|
|
61.
|
Meyer M, 2000, SCIENTOMETRICS, V49, P93
|
14
|
|
62.
|
Marusic M, 2001, CROATIAN MEDICAL JOURNAL, V42, P113
|
21
|
|
63.
|
Kostoff RN, 2001, IEEE TRANSACTIONS ON ENGINEER, V48, P132
|
23
|
|
64.
|
Cronin B, 2001, JOURNAL OF INFORMATION SCIENC, V27, P1
|
57
|
|
65.
|
Cronin B, 2001, JOURNAL OF THE AMERICAN SOCIE, V52, P558
|
13
|
|
66.
|
Kostoff RN, 2001, JOURNAL OF THE AMERICAN SOCIE, V52, P1148
|
13
|
|
67.
|
Hicks D, 2001, RESEARCH POLICY, V30, P681
|
25
|
|
68.
|
van Raan AFJ, 2001, SCIENTOMETRICS, V50, P59
|
15
|
|
69.
|
Bjorneborn L, 2001, SCIENTOMETRICS, V50, P65
|
56
|
|
70.
|
Dhyani D, 2002, ACM COMPUTING SURVEYS, V34, P469
|
13
|
|
71.
|
Borgman CL, 2002, ANNUAL REVIEW OF INFORMATION , V36, P3
|
47
|
|
72.
|
Vaughan L, 2002, ASLIB PROCEEDINGS, V54, P356
|
14
|
|
73.
|
Kostoff RN, 2002, JOURNAL OF POWER SOURCES, V110, P163
|
12
|
|
74.
|
Li WT, 2002, JOURNAL OF THEORETICAL BIOLOG, V219, P539
|
16
|
|
75.
|
Glanzel W, 2002, SCIENTOMETRICS, V53, P171
|
29
|
|
76.
|
Vaughan L, 2003, JOURNAL OF THE AMERICAN SOCIE, V54, P29
|
34
|
|
77.
|
White HD, 2003, JOURNAL OF THE AMERICAN SOCIE, V54, P423
|
14
|
|
78.
|
Thelwall M, 2003, JOURNAL OF THE AMERICAN SOCIE, V54, P594
|
16
|
|
79.
|
Thelwall M, 2003, SCIENTOMETRICS, V56, P417
|
17
|
|
80.
|
Li XM, 2003, SCIENTOMETRICS, V57, P239
|
15
|