نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 کارشناس ارشد کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاه فردوسی مشهد
2 عضو هیئت علمی و استاد گروه کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاه فردوسی مشهد
چکیده
کلیدواژهها
مقدمه و تعریف مسئله
منابع مرجع به دلیل نقش و کاربرد اساسی در مطالعات پژوهشی و پیشبرد امر آموزش، ارزش خاصی دارند. در این میان، منابع مرجع چاپی با وجود گسترش روزافزون منابع الکترونیکی، نقش خود را همچنان حفظ کرده و به نیازهای اطلاعاتی اقشار مختلف پاسخ میدهد. به همین دلیل، ساختار این گونه منابع به لحاظ دسترسی آسان و سریع به اطلاعات، اهمیت فراوانی دارد. بدیهی است، هر چه شیوه ارائه محتوای کتاب مرجع و شیوه نظمدهی به محتوا منسجمتر و سازمان یافتهتر باشد، امر زودیابی نیز آسانتر تحقق پیدا خواهد نمود. از این رو، در برخی از منابع مرجع بر چگونگی نظم مطالب و محتوا، نوع مدخلها، چگونگی ارائه ارجاعات متقابل و نمایهها تأکید شده است.[1] بهطور کلی، ابزارها و راههای مختلفی برای دسترسی به محتوای منابع، بویژه منابع مرجع، در نظر گرفته میشود. از آنجا که این عناصر، ساختار منابع مرجع را میسازند و از طرفی، با توجه به نقش عمدهای که در دسترسی سریع و آسان به محتوا ایفا میکنند، میتوان آنها را «معیارهای زودیابی اطلاعات»[2] تلقی نمود.
پژوهش حاضر، ضمن بررسی ساختار کتابهای مرجع فارسی در چهار حوزه موضوعی علوم انسانی، علوم پایه، مهندسی و کشاورزی منتشر شده در فاصله سالهای 1383-1374 در دانشگاه فردوسی، به یک پرسش اصلی و سه فرضیه، به کمک آمار توصیفی و استنباطی، پاسخ می دهد.
مسئله پژوهش
با توجه به حجم گسترده و تخصصی اطلاعات منابع مرجع و در نتیجه اهمیت زودیابی آنها، سؤال اصلی این پژوهش آن است که وضعیت کتابهای مرجع منتشر شده در ایران از نظر رعایت معیارهای ساختاری یادشده به لحاظ زودیابی اطلاعات در آنها چگونه است. در صورت دارا بودن این معیارها، تا چه میزانی شاخصهای مورد نظر این پژوهش، که در تعریفهای عملیاتی به آنها پرداخته خواهد شد، از سوی ناشران مورد توجه قرار گرفته است. به عبارت دیگر، تا چه میزان ساختار کتابهای مرجع به گونهای طراحی شده که به جستجوی سریع اطلاعات در آنها کمک میکند؟
پرسش و فرضیههای پژوهش
کتابهای مرجع منتشر شده در ایران تا چه میزان از معیارهای ساختاری و شاخصهای مربوط مورد نظر این پژوهش، بهره مندند؟
فرضیه1:بین کتابهای مرجع حوزههای مختلف علمی (علوم انسانی، هنر، علوم پایه، کشاورزی و فنی و مهندسی) از نظر میزان رعایت معیارهای ساختاری و شاخصهای مربوط، تفاوتی معنادار وجود دارد.
فرضیه2: بین میزان رعایت معیارهای ساختاری و شاخصهای مربوط در کتابهای مرجع ردیف اول و کتابهای مرجع ردیف دوم، تفاوت معناداری وجود دارد.
فرضیه3:از نظر میزان رعایت معیارهای ساختاری و شاخصهای مربوط در کتابهای مرجع منتشر شده، بین ناشران دولتی و غیردولتی تفاوت معناداری دیده میشود.
تعریفنظری و عملیاتی معیارها و شاخصها
زودیابی
منظور از زودیابی، سرعت و سهولت در بازیابی اطلاعات در منابع مرجع است که با استفاده از مجموعهای از ابزارها وشیوهها حاصل میشود. این ابزارها که در این پژوهش برخی از معیارهای ساختاری را تشکیل میدهند، فهرست مندرجات، ساختار متن اصلی و فهرستهای پایانی را شامل میشود.
معیارهای ساختاری
منظور از معیارهای ساختاری، وجود یا نبود عناصری است که بخشی از منبع مرجع را تشکیل داده و استفاده و بازیابی اطلاعات در کتابهای مرجع از طریق آنها صورت میپذیرد. این عناصر شامل فهرست مندرجات، پیشگفتار/ مقدمه، متن اصلی و فهرستهای پایان کتاب (فهرست موضوعی، اعلام، جغرافیایی، واژهنامه و کتابشناسی) میشود.
فهرست مندرجات
فهرست مندرجات، یکی از ابزارهای متعارف و مهم دسترسی به محتوای منبع است که میتواند به زودیابی اطلاعات کمک کند. در این پژوهش، فهرست مندرجات در قالب دو صورت فهرست کلی (خلاصه) و فهرست تفصیلی (جامع) تفکیک شده است.
مقدمه
از دیدگاه این پژوهش، مقدمه به عنوان یکی از عناصر زودیابی اطلاعات درنظر گرفته می شود. به همین منظور، شاخصهایی مانند بیان هدف، تعیین نوع مخاطب، بیان دامنه موضوعی و تشریح چگونگی استفاده از کتاب مرجع یا به طور خلاصه بیان شیوه تنظیم اثر به منظور بررسی ساختاری مقدمه، در نظر گرفته شده است.
متن
بخش عمده و اصلی کتاب مرجع است که اطلاعات مورد نظر را به همان نظمی که در فهرست مندرجات نشان داده شده، ارائه میدهد. در پژوهش حاضر، این معیار ساختاری دارای شاخصهای ساختار متن، صفحهآرایی، ساختار داخلی و ساختار ویژه میشود.
نمایه
نمایههای پایانی کتابها، از جمله منابع مرجع، مهمترین ابزارهای زودیابی اطلاعات به شمار میروند. از میان موارد گفته شده در پژوهش حاضر، بر اساس نوع منابع مورد مطالعه، این نمایهها شامل نمایه موضوعی (ساده و تحلیلی)، نمایه عنوان، نمایه اعلام و نمایه سازمانها میشود. در این میان، نمایه موضوعی اهمیت دوچندانی دارد. به همین منظور، این نمایه در دو نوع ساده و تحلیلی بررسی میشود. منظور از نمایه ساده در این پژوهش، آن است که در مدخلها ارجاع و یا ریز موضوعات وجود ندارد. این درحالی است که در نمایه تحلیلی این دو مورد در نظر گرفته میشود.
روش، جامعه آماری و ابزار گردآوری اطلاعات
پژوهش حاضر به روش پیمایشی و با استفاده از فن تحلیل محتوای اسنادی صورت گرفته است. از آنجا که در این مقاله، ساختار کتابهای مرجع مدنظر است و چهار معیار اصلی ـ شامل مقدمه/ پیشگفتار، فهرست مندرجات، متن و نمایه ـ که ساختار اصلی کتابهای مرجع را تشکیل میدهد، مورد بررسی قرار میگیرد؛ از فن تحلیل محتوای منابع، در مورد این عناصر استفاده خواهد شد. تحلیل محتوا اغلب به منظور شناسایی، تحلیل و ضبط محتوای منابع (کتاب، مقاله، سند و مانند آنها) مورد استفاده قرار میگیرد (باب الحوائجی، 1381). جامعه آماری پژوهش، شامل 1884 عنوان کتاب مرجع منتشر شده در فاصله زمانی یاد شده است که پس از حذف موارد نامربوط، به 599 عنوان کاهش داده شد. از این میان، 303 منبع مرجع چاپی فارسی به عنوان نمونه مورد بررسی قرار گرفت. به منظور بررسی ساختاری منابع، برای هر کدام از هفت نوع منبع مرجع مورد نظر این پژوهش که شامل دایرةالمعارفها، زندگینامهها، راهنماها، واژهنامهها، اطلسها، منابع آماری و کتابشناسیها میشود، سیاهه ای توسط پژوهشگر تدوین شد و با توجه به اهمیت هر یک از معیارها و شاخصها، امتیازهایی به آنها اختصاص یافت[3] و سپس جامعه نمونه (303 عنوان منبع مرجع) با استفاده از این سیاهه وارسی، توسط پژوهشگر بررسی گردید و تحلیل و امتیاز هر منبع داده شد.
پیشینة پژوهش
در هنگام بررسی و مرور منابع خارجی مشاهده میکنیم که برخی از آنها به ساختار منابع مرجع نیز توجه کردهاند، ولی منظور خود را از ساختار، طراحی فیزیکی و ظاهری عنوان نمودهاند.
برای مثال، میتوان بهپژوهشی که «رولف»[4] (1982)انجام داد، اشاره کرد. وی در هنگام بررسی و ارزیابی پنجاه فرهنگ انگلیسی، که بر اساس راهنمای Sheehy[5] صورت گرفته، چهار عامل را در نظر گرفت که شامل «شکل ظاهری»، «دامنه»، «نوع کاربرد واژگان» و «جنبههای خاص» بود. وی منظور خود را از شکل ظاهری، نوع صحافی، کاغذ و چاپ عنوان کرد.
«کمپل»[6] (1997) به ساختار کتاب در قالب رهنمودهایی برای ناشرانی که قصد دارند کتابهای خود را به صورت الکترونیکی منتشر کنند، توجه نشان میدهد و به طراحی و ساختار کتاب به شکل الکترونیکی میپردازد. در این راستا، وی عناصری از جمله انتخاب نوع کاغذ، نوع چاپ، شکل چاپ و صحافی و اطلاعات حق مؤلف را نیز بررسی میکند.
در پژوهشی که «کرن»[7] (1999) نیز در مورد منابع کتابخانه انجام داد، به ساختار کتاب از رویکرد ظاهری پرداخت و راهکارهایی برای حفاظت و نگهداری و صحافی درست کتابها نشان داد و آن را از این زاویه بررسی نمود.
به طور کلی، میتوان گفت بیشتر معیارهای یاد شده در پژوهشهایی که به ارزیابی منابع مرجع پرداختهاند، مشابه یکدیگر است و همه آنها از ساختار به عنوان شکل ظاهری (Format) نام بردهاند.
در ایران، بررسی متون مربوط به منابع مرجع نشان میدهد، تاکنون پژوهشهای بسیار اندکی در این زمینه انجام شده است. برخی از پژوهشها بررسی خود را به وضعیت نشر کتابهای مرجع، آن هم به طور کلی محدود کردهاند. به عنوان مثال، میتوان از پژوهشی که «دریفر» (1379)، «مکیزاده» (1382)، «حسنی» (1378)، «حاجیشیزری» (1372) انجام دادهاند، نام برد. «مکیزاده» (1382) نیز پژوهش مشابهی را در استان یزد انجام داده است. پژوهشهایی که با این رویکرد به منابع مرجع پرداختهاند بسیار است و نمیتوان به همه آنها اشاره کرد.
از آنجا که نمایهها بخشی بسیار مهم از ساختار کتابهای مرجع را تشکیل میدهد، در اینجا به پژوهشهایی مرتبط با این معیار پرداخته میشود.
«مزینانی» (1373) با بررسی ملاکهای تهیه نمایه کتاب، مجله و دیگر انتشارات، به تحلیل ساختاری نمایهسازی منابع میپردازد. وی در بخش مربوط به نمایهسازی کتابها، ضمن تعریف نمایه و مدخل و ذکر انواع نمایهها در حوزه عمل و ماهیت، به محتوای کلی و ساخت آنها نیز توجه نشان داده و معتقد است، هر چند حوزه عمل و کیفیت یک نمایه به فضای موجود، خصوصیات نمایهساز و هزینههای انتشار بستگی دارد، ماهیت یک نمایه عمدتاً به موضوع مورد نظر، چگونگی بررسی و تجزیه و تحلیل موضوع، کاربرد و نیازهای احتمالی استفادهکنندگان وابسته است. او در بخشی از مقاله خود با عنوان «طرح و ساخت نمایهها»، معتقد است نمایهها باید بر اساس الگویی منطقی، متعادل و سازگار ساخته شده باشد.
به عقیده «گیلوری» (1375) با وجود تفاوتهای عمدهای که در نوع نمایهها وجود دارد، تمام نمایهها از دو جنبه هدف و ساختار در یک راستا قرار دارد. هدف از تمام نمایهها، افزایش میزان دسترسی مراجعه کننده به مطالب موضوعی مورد جستجوست. از این لحاظ ممکن است نمایهها بسته به جامعه استفاده کننده و نیازهای اطلاعاتی آنها با هم متفاوت باشد. از نظر ساختار، نمایهها بویژه نمایههای موضوعی از اجزای تقریبا یکسانی تشکیل شده است. این اجزا شامل مدخل، سرعنوان یا توصیفگر و بیانگر میشود.
به طور کلی، در ایران پژوهشها به شکلی جزئی و اکثراً با معیار ساختاری نمایهها بویژه نمایه انتهای کتابها به تحلیل ساختار پرداختهاند. به عنوان مثال، به پژوهشهایی که «مزینانی» (1374،1373) و «گیلوری» (1375) انجام دادهاند، میتوان اشاره کرد. همچنین، بیشتر پژوهشها از روش تحلیل محتوا برای بررسی ساختار منابع مرجع استفاده کردهاند.
تجزیه و تحلیل داده ها و ارائه یافتهها
یافتههای پژوهش در پاسخ به پرسش اول، به شرح زیر است:
ناشران کتابهای مرجع در ایران، از نظر رعایت معیارهای ساختاری فیزیکی مانند شاخصهای «نوع حروف» ، «جدول» و «صفحهآرایی» به عنوان زیرمجموعههایی از «ساختار متن» به شکلی مطلوب عمل کردهاند. این در حالی است که انتشارات ناشران ایرانی به لحاظ رعایت آن دسته از معیارهایی که در زودیابی اطلاعات تأثیر بیشتری نسبت به سایر معیارها دارد (نمایههای پایانی) کیفیت بالایی نداشته است. جدول 1، میزان توجه به معیارها را با توجه به رتبه میانگین کسب شده، نشان میدهد.
جدول 1. بررسی میانگین معیارهای ساختاری و شاخصها در انواع منابع مرجع
معیارها |
دایرهالمعارفها |
زندگینامهها |
راهنماها |
واژهنامهها |
اطلسها |
منابعآماری |
کتابشناسیها |
|||||||
فراوانی |
درصد |
فراوانی |
درصد |
فراوانی |
درصد |
فراوانی |
درصد |
فراوانی |
درصد |
فراوانی |
درصد |
فراوانی |
درصد |
|
دامنه موضوعی |
28 |
3/90 |
19 |
0/95 |
24 |
7/85 |
---- |
---- |
20 |
9/90 |
31 |
0/100 |
38 |
4/84 |
مقدمه |
29 |
5/93 |
20 |
0/100 |
26 |
9/92 |
113 |
7/89 |
21 |
5/95 |
31 |
0/100 |
44 |
8/97 |
صفحهآرایی |
30 |
8/96 |
19 |
0/95 |
25 |
3/89 |
123 |
6/97 |
20 |
9/90 |
29 |
5/93 |
44 |
8/97 |
نوع حروف |
---- |
---- |
----- |
---- |
----- |
---- |
123 |
6/97 |
----- |
---- |
----- |
---- |
----- |
---- |
جدول |
---- |
---- |
----- |
---- |
----- |
---- |
----- |
---- |
----- |
---- |
30 |
8/96 |
----- |
---- |
فهرست مندرجات |
22 |
0/71 |
16 |
0/80 |
24 |
7/85 |
----- |
---- |
21 |
5/95 |
30 |
8/96 |
37 |
2/82 |
ساختار داخلی |
29 |
5/93 |
19 |
0/95 |
20 |
4/71 |
----- |
---- |
20 |
9/90 |
----- |
---- |
40 |
9/88 |
نمایه اعلام |
10 |
3/32 |
4 |
0/20 |
4 |
3/14 |
----- |
---- |
----- |
---- |
----- |
---- |
37 |
2/82 |
هدف |
15 |
4/48 |
5 |
0/25 |
14 |
0/50 |
72 |
1/57 |
11 |
0/50 |
25 |
6/80 |
20 |
4/44 |
ساختار متن |
24 |
4/77 |
12 |
0/60 |
4 |
3/14 |
----- |
---- |
----- |
---- |
----- |
---- |
32 |
1/71 |
مخاطب |
13 |
9/41 |
7 |
0/35 |
11 |
3/39 |
67 |
2/53 |
16 |
7/72 |
17 |
8/54 |
27 |
0/60 |
ساختار ویژه |
15 |
4/48 |
12 |
0/60 |
20 |
4/71 |
43 |
1/34 |
13 |
1/59 |
5 |
1/16 |
17 |
8/37 |
نمودار |
---- |
---- |
---- |
---- |
---- |
---- |
---- |
---- |
---- |
---- |
20
|
5/64 |
---- |
---- |
شیوه استفاده |
16 |
6/51 |
5 |
0/25 |
9 |
1/32 |
52 |
3/41 |
5 |
7/22 |
3 |
7/9 |
28 |
2/62 |
نمایه ویژه |
----- |
---- |
4 |
0/20 |
11 |
3/39 |
62 |
2/49 |
12 |
5/54 |
4 |
9/12 |
22 |
9/48 |
نمایه عنوان |
----- |
---- |
----- |
---- |
----- |
---- |
----- |
---- |
----- |
---- |
----- |
---- |
24 |
3/53 |
نمایه موضوعی |
9 |
1/29 |
----- |
---- |
8 |
6/28 |
---- |
---- |
---- |
---- |
----- |
---- |
21 |
7/46 |
فهرست علائم |
----- |
---- |
----- |
---- |
----- |
---- |
----- |
---- |
10 |
5/45 |
----- |
---- |
----- |
---- |
شیوه تنظیم منابع و مآخذ |
11 |
5/35 |
4 |
0/20 |
----- |
---- |
---- |
---- |
---- |
---- |
----- |
---- |
---- |
---- |
نمایه مکانها |
----- |
---- |
----- |
---- |
----- |
---- |
----- |
---- |
7 |
8/31 |
----- |
---- |
----- |
---- |
فهرست اختصارها |
----- |
---- |
---- |
---- |
---- |
---- |
24 |
0/19 |
----- |
---- |
----- |
---- |
----- |
---- |
راهنمای تلفظ |
----- |
----
|
---- |
---- |
---- |
---- |
16 |
7/12 |
----- |
---- |
----- |
---- |
----- |
---- |
نمایه سازمانی |
----- |
---- |
---- |
---- |
3 |
7/10 |
----- |
---- |
----- |
---- |
----- |
---- |
----- |
---- |
همچنین، نتایج بررسی وجود تفاوت معنادار میانحوزههای موضوعی مورد نظر از لحاظ رعایت معیارهای ساختاری و شاخصهای مربوط به آن، نشان داد در میان کل معیارهای ساختاری مورد نظر در راهنماها، شاخصهای «ساختار متن» و «نمایه اعلام»تفاوتی معنادار در حوزههای موضوعی مورد بررسی دارند. محاسبه میانگین امتیاز در این حوزه ها نسبت به رعایت شاخصهای یاد شده، نشان داد حوزه علوم با میانگین امتیاز50/26، بالاترین مقدار و بعد از آن حوزههای علوم انسانی و مهندسی با 18/14 و 50/12، در رتبههای بعدی است. به عبارت دیگر، میتوان چنین بیان داشت که منابع مرجع حوزه علوم نسبت به دو حوزه موضوعی دیگر، شاخصهای ساختار متن و نمایه اعلام را بیشتر مورد توجه قرار داده است.
همین بررسی در مورد واژهنامهها نشان داد، «فهرست تلفظ» در مقایسه با دیگر شاخصها تفاوت معناداری در چهار حوزه مربوط (علوم انسانی، علوم، مهندسی، کشاورزی) داشته است. پس از محاسبه میانگین امتیاز، مشخص شد منابع مرجع حوزه علوم انسانی با میانگین امتیاز 77/67%، بالاترین میزان رعایت را در بین سایر حوزهها دارا میباشد. حوزه کشاورزی با 50/64% و علوم و مهندسی با 50/55% در رتبههای بعدی قرار دارند.
این بررسی در دایرةالمعارفها، زندگینامهها، اطلسها، منابع آماری و کتابشناسیها تفاوت معناداری را نشان نمیدهد.
بررسی آزمون فرضیه دوم به لحاظ وجود تفاوت معنادار میان منابع ردیف اول و دوم از نظر رعایت معیارهای ساختاری و شاخصهای مربوط به آن نشان داد از مجموع معیارهای ساختاری مورد بررسی در منابع ردیف اول و دوم، معیار ساختاری فهرست مندرجات (شامل فهرست کلی و فهرست تفصیلی)، شاخص شیوه استفاده، معیار مقدمه، نمایه موضوعی و نیز نمایه اعلام، تفاوت معناداری در بین منابع ردیف اول و ردیف دوم دارد (جدول2).
جدول2. بررسی وجود تفاوت معنادار معیارهای مورد نظر میان منابع ردیف اول و دوم با آزمون لامان ـ وثینی
معیارها |
لامان ـ وثینی |
P |
فهرست مندرجات |
2176/500 |
004/0 |
فهرست کلی |
2200/500 |
002/0 |
فهرست تفصیلی |
2100/00 |
001/0 |
هدف |
5190/00 |
189/0 |
مخاطب |
5269/500 |
254/0 |
دامنه |
2733/000 |
118/0 |
شیوه استفاده |
4218/000 |
001/0 |
مقدمه |
3985/000 |
000/0 |
ساختار متن |
4427/500 |
577/0 |
صفحهآرایی |
000/5709 |
585/0 |
ساختار داخلی |
500/2222 |
678/0 |
ساختار ویژه |
000/5568 |
608/0 |
نمایه موضوعی |
000/1022 |
019/0 |
نمایه اعلام |
000/1161 |
000/0 |
نمایه ویژه |
000/4703 |
327/0 |
محاسبه میانگین امتیاز در معیارها و شاخصهای دارای تفاوت معنادار، نشان داد مرجع ردیف دوم در مقایسه با منابع مرجع ردیف اول، از نظر رعایت معیارهای ساختاری یادشده، وضعیت بهتری دارد. دلیل این امر را شاید بتوان در تفاوت دیدگاه پدیدآورندگان و ناشران ایرانی نسبت به منابع مرجع ردیف اول و دوم جستجو کرد. به عبارت دیگر، به نظر می رسد توجه به معیارهای ساختاری مانند نمایه موضوعی و نمایه اعلام که در زودیابی اطلاعات نقشی بسزا دارند، از سوی پدیدآورندگان و ناشران ایرانی، از توجه و رعایت همین معیارها در منابع مرجع ردیف اول مهمتر باشد.همچنین، بررسی تفاوت معنادار میان ناشران دولتی و خصوصی به لحاظ رعایت معیارهای ساختاری و شاخصهای مربوط به آن، نشان داد در مورد دایرةالمعارفها و اطلسها و از نظر رعایت معیارهای ساختاری و شاخصهای مربوط به آن، تفاوتی معنادار میان ناشران دولتی و خصوصی دیده نمیشود.
این در حالی است که در زندگینامهها، راهنماها، واژهنامهها و کتابشناسی ها تفاوتی معنادار از نظر رعایت معیارهای ساختاری و شاخصهای مربوط به آن میان دو نوع ناشر مشاهده میگردد.
نتیجهگیری نهایی
نتایج پژوهش در مورد میزان رعایت معیارهای ساختاری و شاخصهای مربوط به آن، حاکی از آن است که معیارهای ساختاری همچون انواع نمایهها که بازیابی سریعتر و به عبارت دیگر، زودیابی اطلاعات را در پی دارد، به شکلی مطلوب از سوی پدیدآورندگان و ناشران ایرانی رعایت نمیشود. به نظر می رسد دلیل احتمالی این امر به دشواری تهیه و تدوین نمایه مربوط است، زیرا این کار به تخصص و تجربه خاصی نیاز دارد. لذا انتظار میرود متولیان نشر این گونه منابع در ایران نسبت به عناصر زودیابی اطلاعات در منابع مرجع، که اغلب نمایهها را دربر می گیرد، توجه بیشتری کنند. در همین راستا، از کتابداران انتظار میرود در تدوین ساختار و عناصری که در زودیابی و آسانیابی اطلاعات در منابع مرجع ردیف اول نقش اساسی دارد، به پدیدآورندگان و ناشران یاری رسانند.
پیشنهادها
با توجه به اهمیت وجود معیارها و شاخصهای تولید و نشر منابع مرجع و چنانکه یافتههای این پژوهش نشان داد، اکنون میتوان مهمترین دستاورد کار را برای ارتقای عملکرد پدیدآورندگان و ناشران ایرانی، به شرح زیر ارائه داد. دستاورد عمده پژوهش حاضر تهیه رهنمودهایی عینی در مورد ساختار کتابهای مرجع است. در تهیه این راهنما، افزایش دسترس پذیری به محتوا و افزایش کاربرد کتاب مرجع مورد نظر بوده است. هر چند این رهنمودها بر اساس متون و منابع مشابه منتشر شده در ایران و خارج تهیه شده است، ولی نمیتواند بدون نقص باشد. انتظار میرود این راهنما مورد توجه و استفاده نویسندگان، ناشران و کتابداران قرار گیرد. ارائه دیدگاه های سازنده آنان میتواند کمک مؤثری در رفع نواقص و تکمیل آن باشد. یادآور می شود، برای آشنایی پدیدآورندگان و ناشران منابع مرجع، می توان کارگاههای آموزشی برگزار کرد.
الف) فهرست مندرجات (کلی و تفصیلی)
از آنجا که فهرست مندرجات، بازنمونی از محتوای کل اثر است و به عنوان یکی از بخشهای مهم در بازیابی اطلاعات متن اثر به شمار می آید، لازم است پدیدآورندگان و ناشران ایرانی، در هنگام تهیه و تدوین آثار مرجع، به فهرست مندرجات توجه نشان دهند.این امر به شیوه های زیر امکان پذیر است:
1. تهیه و تدوین فهرست کلی (ارائه سرفصلها بدون نشان دادن جایگاه هر مفهوم یا موضوع در میان سایر مفاهیم یا موضوعها)
فصل اول فصل دوم فصل سوم .....
(فصل اول:کالبد شناسی کتاب و پارهای مسائل مربوط به آن)
2. فهرست تفصیلی (ارائه سرفصلها با نشان دادن جایگاه هر مفهوم یا موضوع در میان سایر مفاهیم یا موضوعها)
از آنجا که این نوع فهرست علاوه بر نشان دادن محتوای کلی کتاب در قالب سرفصلها، به زیرمجموعهها و ریز مطالب نیز میپردازد، توصیه می شود علاوه بر کلیه نکات ذکرشده در مورد ساختار فهرست کلی، موارد ذیل نیز مورد توجه پدیدآورندگان و ناشران ایرانی قرار گیرد:
فصل اول:کالبد شناسی کتاب و پارهای مسائل مربوط به آن
1ـ1. چاپ و صحافی
فصل اول: کالبد شناسی کتاب و پارهای مسائل مربوط به آن
1ـ1.چاپ و صحافی
1ـ1ـ1. تاریخچه چاپ و صحافی
1ـ2. شیوه خط فارسی
1ـ2ـ1. نقطهگذاری
2. مقدمه/ پیشگفتار
«مقدمه» باید از «پیشگفتار» اثر کاملا مجزا باشد، زیرا هر کدام با هدف خاصی نوشته میشوند. مطابق تعریف، «پیشگفتار» جزئی از کتاب است که در آغاز آن، پس از صفحه عنوان و معمولاً پیش از فهرست مندرجات میآید و در آن، پدید آورنده در مورد علت و چگونگی تألیف اثر توضیح می دهد و گاه اثر خود را با آثار مشابه مقایسه میکند. همچنین، مقدمه بخشی از آغاز متن کتاب است که در آن پدیدآورنده به تشریح موضوع یا موضوعات کتاب می پردازد و ذهن خواننده را برای آشنایی با محتوا و ورود به بخش اصلی (متن) آماده میسازد (فتاحی، 1384).
از آنجا که «مقدمه» یک راهنمایی کلی برای آشنایی خوانندگان با محتوای اثر شناخته میشود، پدیدآورندگان باید نسبت به تهیه و تدوین یک مقدمه به صورت اصولی، دقت لازم را به کار برند؛ بدین معنا که در این بخش باید عناصری وجود داشته باشد که استفادهکننده از طریق مطالعه آنها پی ببرد آیا کتاب حاضر اطلاعات مورد نیازش را در بر دارد؟این عناصر عبارتند از:
الف) بیان هدف
ب) بیان نوع مخاطبان
ج) بیان دامنة موضوعی و پوشش محتوایی
د) بیان شیوه تنظیم
- ساختار مدخلهای اثر الفبایی است؟ مشخص شده که نوع تنظیم الفبایی حرف به حرف است یا کلمه به کلمه؟ دلیل این نوع تنظیم ذکر شده است؟
- درون ساختار الفبایی مدخلها، از ساختار دیگری مانند ساختار موضوعی و یا تاریخی هم استفاده شده است؟
- اثر دارای نمایه موضوعی و سایر نمایهها هست ؟
3. متن
از آنجا که معیار ساختاری متن از مهمترین بخشهای بازیابی اطلاعات شمرده میشود، پدیدآورندگان و ناشران باید ایرانی نسبت به آن توجه خاصی داشته باشند. شیوه صحیح سازماندهی اطلاعات در این بخش سبب می شود تا مراجعه کنندگان سریع و آسان به اطلاعات مورد نیاز در متن برسند و بیشترین بهره را از اثر ببرند. به همین منظور، پیشنهادهای پژوهش حاضر در قالب چهار شاخص استخراج شده از معیار ساختاری متن به شرح زیر است:
الف) ساختار کلی
ب) صفحهآرایی
ج) ساختار داخلی هر مدخل
د) ساختار ویژه
4. فهرستهای پایانی
از آنجا که نمایهها در بازیابی اطلاعات در منابع مرجع نقش کلیدی دارند، پدیدآورندگان و ناشران باید نسبت به آن توجه ویژه داشته باشند.به همین منظور، از آنان انتظار میرود تهیه نمایهها را در مرکز توجه خود قرار دهند و در تنظیم و تدوین آنها به شکلی اصولی و استاندارد عمل نمایند. رهنمودهای پژوهش حاضر در این زمینه به شرح زیر می باشد.
الف) نمایهها (موضوعی، اعلام)
نمایه موضوعی، نمایهای است که موضوعات کتاب یا به تعبیر دقیقتر، کلیدواژههای کتاب را دربر دارد. در واقع، بهترین راه برای دستیابی فوری و سریع به موضوعات یک کتاب، استفاده از نمایه موضوعی آن است. این نوع نمایه میتواند هر نوع کلیدواژهای را شامل گردد. نمایه اعلام نیز نمایهای است که از نامهای به کار رفته در متن کتاب تشکیل میشود. نمایه اعلام می تواند به صورت الفبای نام اشخاص و یا نامهای خاص و یا نامهای جغرافیایی و ... باشد. (محمدیفر،1381).
ب) نمایه ویژه
د) شیوه تنظیم منابع
5. سایر موارد
معیارهای ذکر شده، موارد مشترکی است که به نظر می رسد در اغلب منابع مرجع وجود دارد. برخی از معیارها نیز وجود دارند که تنها به منبع مرجع خاصی مربوط است. پژوهش حاضر، در قالب رهنمودهایی، شیوه استفاده از این معیارها را به شرح زیر اعلام می دارد.
از مؤلفان نیز انتظار میرود که با توجه به این موارد، موارد ساختاری و محتوایی را که بر ارزش افزوده کار آنها میافزاید، مورد عمل قرار دهند.
در مجموع، معیارها و رهنمودهای ارائه شده میتواند چارچوب تدوین استانداردهای لازم را برای تدوین، نشر و ارزیابی کارایی منابع مرجع شکل دهد. تدوین چنین استانداردهایی می تواند به صورت کار گروهی و در هر حوزه موضوعی و یا بر اساس نوع منبع مرجع باشد.
پیشنهادهایی برای پژوهشهای آینده
٭ انجام پژوهشهایی که به پدیدآورندگان و ناشران ایرانی یاری رساند تا در صورت فعالیت در زمینه نشر منابع مرجع، با شناخت و آگاهی کامل نسبت به ساختار هر یک از منابع مرجعی که منتشر میکنند، بتوانند به خوانندگان و مخاطبان خاص این نوع منابع در دسترسی هرچه بهتر به محتوای آنها کمک کنند.
٭ انجام پژوهشهایی که صرف نظر از توجه به معیارهای ظاهری و فیزیکی هر نوع از منابع مرجع چاپی، به طور خاص به ساختار داخلی آن که برای زودیابی اطلاعات حایز اهمیت است نیز، همپای دیگر معیارها اهمیت داده و به ناشران ایرانی برای انتشار اینگونه منابع، راهکار مناسب ارائه دهد. برخی از این پژوهشها را میتوان به روش کیفی و با استفاده از مصاحبههای تخصصی با پدیدآورندگان و ناشران منابع مرجع به انجام رساند.
٭ انجام پژوهشی که منحصراً با تمرکز بر روی ساختار منابع مرجع به تدوین مجموعه استانداردهایی برای ساختار این منابع بپردازد و ناشران ایرانی را در این زمینه، راهنمایی کند.
٭ پیشنهاد می شود انجمن کتابداری و اطلاع رسانی ایران، نسبت به رعایت معیارهای ساختاری یاد شده در این پژوهش توسط پدیدآورندگان و ناشران ایرانی، پیگیری کند.
٭ با توجه به حجم وسیع منابع مرجع در حوزه علوم انسانی، انتظار میرود پژوهشی منحصراً با توجه به ردههای موضوعی موجود در این حوزه انجام شود و به بررسی محدودیتها و نواقص موجود در ساختار منابع مرجع در حوزه علوم انسانی بپردازد.
٭ پیشنهاد میشود مشابه همین پژوهش ظرف پنج تا ده سالآینده انجام و میزان پیشرفت و آگاهی پدیدآورندگان و ناشران ایرانی از معیارهای ساختاری سنجیده شود.
٭ پیشنهاد میشود، در پژوهشی دیگر به بررسی دیدگاه ناشران و پدیدآورندگان ایرانی، در مورد تفاوتهای ساختاری منابع مرجع چاپی با دیگر منابع چاپی، پرداخته شود.زیرا بدین طریق، میتوان میزان آشنایی و آگاهی آنها را نسبت به ساختار منابع مرجع سنجید و با دیگر منابع مورد مقایسه قرار داد.
٭ پیشنهاد میشود پژوهشهایی مشابه به بررسی و مقایسه منابع مرجع چاپی با الکترونیکی به لحاظ رعایت معیارهای ساختاری و شاخصهای مربوط به آن بپردازد تا بدین وسیله تفاوتهای ساختاری در هر کدام آشکار شود.
٭ پیشنهاد میشود در پژوهشی دیگر به بررسی دیدگاه مخاطبان و خوانندگان منابع مرجع چاپی در مورد معیارهای ساختاری که در بازیابی و زودیابی اطلاعات نقشی اساسی دارد، پرداخته شود. این پژوهش را میتوان براساس مشاهده فرایند استفاده از منابع مرجع، انجام داد.
٭ پیشنهاد میشود در ایران پژوهشهایی در زمینه تأثیر روانشناختی ساختار متن بر حافظه و یادآوری مطالب، انجام شود تا بدین ترتیب ارزش و اهمیت ساختار منابع چاپی مشخص شود.
٭ پیشنهاد میشود همین پژوهش به صورت کیفی انجام شود.
٭ انجام پژوهشهایی اختصاصی در مورد هر یک از انواع منابع مرجع، از دیگر پیشنهادهاست.
1. در این زمینه، میتوان به منابع زیر مراجعه نمود:
Eugene P. Sheehy, "Guide to Reference Books" 9th ed. American library Asociation: Chicago, 1976.
Kenneth F. Kister" Encyclopedia Buying Guide" 3rd ed.Bowker Company: New York, 1981.
The New Encyclopedia Britanica (Vol.13), Macropedia, 15th ed. Encyclopedia Britanica, 1989.
The Encyclopedia Americana (Vol.1), International Edition, Grolier Incorporated, 1993.
The New Book of Knowledge (Vol.1), Grolier, 2002.