نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشیار گروه کتابداری و اطلاعرسانی دانشگاه شیراز
2 کارشناس ارشد علوم کتابداری و اطلاعرسانی دانشگاه شیراز
چکیده
کلیدواژهها
مقدمه
امروزه از شاخص «استناد» به عنوان معیاری مهم برای ارزیابی تولیدات علمی استفاده می گردد و ارزش یک مقاله علمی بر مبنای تأثیر در مقالهها و نوشتههای بعدی تعیین میشود. بدین ترتیب، هر مقالة علمی به عنوان حلقهای از یک زنجیره، در قیاس با مقالات قبل و بعد از خود سنجیده میشود و چنین فرض می گردد که مقالاتی درحوزه خود مؤثرتر بودهاند که بیشتر توسط پژوهشگران و نویسندگان مورد استناد قرار گرفتهاند.
به طور کلی، پژوهشگران و نویسندگان دلایل و انگیزههای متنوعی برای استناد به منابع تحقیقاتی دارند که از آن جمله میتوان به اعتبار نویسنده، اعتبار مجله، در دسترس بودن منبع و روزآمد بودن مقاله اشاره نمود. «بروکس»[1] با تحقیقی که بر روی نویسندگان زمینههای تحقیقی مختلف انجام داد، تعدادی از عواملی را که انگیزه نویسندگان برای استناد به منابع تحقیقاتی میباشند، مشخص نمود.نتایج تحقیق او نشان داد روزآمدی منبع به عنوان عاملی مهم، در رتبهبندی عوامل، بالاترین رتبه را به خود اختصاص داده است. «بروکس» بیان مینماید روزآمدبودن منابعی که نویسنده به آنها استناد میکند، شاخص شهرت نویسنده و بیانگر آشنایی او با جدیدترین منابع انتشار یافته است و از این نظر برای نویسندگان در درجه اول اهمیت قرار دارد. در این تحقیق، «اعتبار منبع» عامل دیگری بود که در رتبههای پایینتر قرارداشت. «بروکس» بر آن است که همة نویسندگان، معیارهایی واحد برای انتخاب منبع تحقیقاتی در اختیار ندارند (Campbell , 1990).
از طرف دیگر، مرور تحقیقات انجام شده دراین زمینه نشان میدهد نویسندگان همیشه دلایل منطقی برای استناد به منابع تحقیقاتی ندارند و تصمیم گیری برای استناد به منابع تحقیقاتی، ممکن است ناشی از سایر عوامل تأثیرگذار همچون «عوامل عاطفی» باشد که تنوعی ازاین عوامل عاطفی نیز، میتواند متغیری همچون سوگرفتگی ملی و ملیتی را در استنادها به وجود آورد و باعث میشود الگوهای استنادی به سمت و سوی دیگری گرایش یابند. به عنوان مثال، «وود»[2] (1997) درتحقیق خود نتیجه گرفته است نویسندگان آمریکایی و بریتانیایی به استناد به نویسندگان و پژوهشگران کشورهای خود گرایش دارند. «کمپبل»[3] (1990) و «کرونین» (1981) نیز درپژوهشهای خود به نتایج مشابهی رسیدهاند. نتایج تحقیقات «شوبرت و گلانزل» (2006) نیز نشان میدهد متغیرهایی همچون مکان جغرافیایی، ارتباطهای فرهنگی و زبان، روی الگوهای استناد متقابل تأثیرگذار هستند. بر این اساس و با توجه به اثبات وجود انگیزههای عاطفی بین پژوهشگران در استناد به منابع تحقیقاتی، به نظر می رسد تحقیق دربارة تولیدات علمی ایرانیان و بررسی ملیت محققان و نویسندگان استنادکننده به این تولیدات علمی، اطلاعات سودمندی را در زمینه میزان استنادهای بومی، بینالمللی و خود استنادی درتحقیقات ایرانیان فراهم نماید. سنجش معناداری ارتباط بین میزان استناد ملیتهای استناد کننده به ایرانیان که در این پژوهش مشخص می گردد، با میزان مشارکت بینالمللی این ملیتها با ایرانیان در تولید اطلاعات علمی، نتایج مفیدی را جهت مطالعات علمسنجی آینده به دست میدهد.
اهمیت پژوهش
نتایج این پژوهش علاوه بر مفید واقع شدن در برنامهریزیهای سیاست علمی کشور، میتواند به عنوان الگویی مفید درتحقیقات علمسنجی آینده مورد استفاده قرارگیرد. همچنین، تفکیک و مشخص نمودن میزان استنادهای خارجی، داخلی و خود استنادی، میتواند رهیافتی مؤثر در تعدیل نمودن روش کاربرد شاخص استناد در ارزیابی علمی پژوهشگران باشد.
سؤالهای پژوهش
تعاریف عملیاتی
تولیدات علمی ایرانیان: تولیدات علمی موجود درپایگاه ISI ( درفاصله سالهای 1990-2006) که حداقل یک نویسنده ایرانی وابسته به مؤسسات علمی و پژوهشی داخل ایران داشته و نویسنده ایرانی، نویسنده اول مقاله بوده است.
ملیت نویسندگان استناد کننده: منظور، ملیت نویسنده مورد مکاتبه (Reprint author ) در مقاله استنادکننده میباشد.
مروری بر تحقیقات گذشته [4]
«اینهابر و آلوو»[5] (1978) در مطالعهای، 18 کشور را که 95% از کل اطلاعات علمی دنیا را تولید میکنند، مورد بررسی قرار دادند. نتایج نشان داد ایالات متحده آمریکا در ردة خود استنادی (استناد نویسندگان یک کشور به اطلاعات علمی تولید شده در همان کشور) در جایگاه اول قرار دارد. همچنین، نتایج حاکی از این است که نویسندگان دیگر کشورها بسیار بیشتر از اینکه توسط نویسندگان ایالات متحده آمریکا مورد استناد قرار گیرند، به آنها استناد مینمایند.
«کرونین»[6] (1981) طی پژوهشی، نوعی تحلیل استنادی بر دومجله روانشناسی آموزشی UK و USA انجام داد. نتایج نشان داد نویسندگانی که تولیدات علمی خود را در مجله مربوط به ایالات متحده آمریکا منتشر میکنند، در 97% موارد به مواد منتشرشده در ایالات متحده و از طرف دیگر نویسندگان بریتانیایی در 51% موارد به منابع تحقیقاتی منتشرشده درکشور خودشان و 47% به منابع منتشر شده در ایالات متحده، و 2% هم به منابع کشورهای دیگر استناد می نمایند. «کرونین» بیان مینماید، با وجود اینکه هیچ نوع مرز سیاسی و زبانی بین این دو کشور وجود ندارد، اینگونه تفاوتهای بارز درانتقال اطلاعات بین آنها قابل توجه است.«کرونین» (1982) تحقیقی دیگر در زمینه گرایشهای ملیتی نویسندگان انجام داد و برای شناخت عملکرد استنادهای نویسندگان از ویراستاران مجلات روانشناسی نظرسنجی نمود.65% از ویراستاران سوگرفتگی ملی را دراستنادهای نویسندگان اجتناب ناپذیر دانستند. «کمپبل» (1990) در تحقیق خود در زمینه الگوهای استنادی محققان علوم پزشکی به این نتیجه رسید که نویسندگان آمریکایی و بریتانیایی گرایش دارند به منابع منتشر شده در کشور خودشان استناد نمایند و بندرت به منابع منتشرشده درکشورهای دیگر استناد مینمایند. نتایج تحقیق «وود» (1997) نیز تأییدی بر نتایج این مسئله است. «بکاواک و دیگران»[7] (1994) درتحقیق خود، رفتار استنادی دانشمندان کرواتی رشته بیوشیمی را از لحاظ استناد به منابع بومی یا بینالمللی بررسی کردند و به این نتیجه رسیدند که نویسندگان کرواتی براساس این که مقاله خود را درچه منبعی به چاپ میرسانند، به منابع بومی و یا بینالمللی استناد مینمایند. آنها برای ارائه مقالات بینالمللی، به میزان 4 برابر، به منابع بینالمللی بیشتر از منابع بومی استناد مینمایند. «کیم»[8] (2004) درتحقیق «الگوهای استنادی فیزیکدانان و مهندسان مکانیک کرهای» به این نتیجه رسید که آنها برای انتشار مقالات بینالمللی به استناد به مقالات منتشر شده درمجلههای کشورهای ایالات متحده، انگلستان، هلند و آلمان گرایش دارند؛ این درحالی است که برای انتشار مقاله در مجلات بومی، به استناد به مقالات مجلات ملی گرایش نشان میدهند.
«شوبرت و گلانزل»[9] (2006) درپژوهشی که انجام دادند، ترجیحات بین ملیتی را در همکاری نویسندگان و ارجاعات و استنادهای متقابل مورد بررسی قراردادند. این مطالعه مشخص نمود «مکان جغرافیایی»، «ارتباطهای فرهنگی» و «زبان»، مؤلفههایی هستند که بر همکاری نویسندگان، ارجاع و استناد تأثیر گذارند. مناطقی مثل اروپای مرکزی، اسکاندیناوی، آمریکای لاتین، شرق دور یا آفریقای جنوبی، زلاندنو، اقیانوسیه، حلقه هایی را با ترجیحات قوی از نظرهمکاری، استناد و ارجاع متقابل بین خود تشکیل میدهند. به نظر می رسد ایالات متحده آمریکا نقشی متمایز از لحاظ ترجیحات جهانی دارد و در ارجاعات و استنادهای متقابل برای بخش وسیعی ازکشورهای مورد مطالعه مورد ترجیح است.
«جرارد و دیگران»[10] (2007) طی تحقیقی، به منظور بررسی رابطة ملیت استنادکنندگان با ملیت نویسندگان، استناد رسیده به1200 مقاله رادر یک دوره 7 ساله بررسی نمودند. نتایج نشان داد از کل استنادها، 8/17% خود استنادی نویسنده بوده و 6/31% نیز استنادکننده و نویسنده از یک ملیت بودهاند. او نتیجه میگیرد که گرایشهای ملی و ملیتی به طور معناداری، فراوانی استناد را تحت تأثیر قرار میدهند. نتایج تحقیقات «گرنگ»[11] (1999) و «برایس و بلای»[12] (2004) نیز سو گرفتگی ملی و ملیتی را تأیید مینماید، به طوری که مرور تحقیقات گذشته نشان میدهد گرایشهای ملی و ملیتی دراستناد به منابع تحقیقاتی، در بسیاری از ملیتهای مورد مطالعه مشاهده میشود و این مسئله دربعضی از کشورها به حدی است که فقط انتشارات ملی یا انتشارات یک کشور خاص را برای استناد نمودن ترجیح می دهند. این گونه گرایشهای ملی (گرایش نویسندگان یک کشور در استناد به تحقیقات علمی تولید شده درهمان کشور) و ملیتی در استناد (گرایش نویسندگان دراستناد به تحقیقات علمی تولید شده در یک یا چند کشور خاص)، به گونهای قوی نرخ استناد را تحت تأثیر قرار خواهد داد و از دقت این شاخص برای ارزیابی عملکرد و کیفیت علمی تحقیقات خواهد کاست.
روش شناسی تحقیق
پژوهش به روش پیمایشی انجام گرفته است.جامعه مورد پژوهش را کل تولیدات علمی پژوهشگران ایران درسالهای 2006-1990، که در پایگاه ISI WEB OF SCIENCE حداقل یک بار مورد استناد قرار گرفتهاند، تشکیل میدهد. کل تولیدات علمی پژوهشگران ایران دراین دوره زمانی، 30146 مدرک و تولیداتی که تا تاریخ انجام تحقیق (فوریه 2007 ) حداقل یک بار مورد استناد قرارگرفته اند، 15619 مدرک بوده است. نمونه گیری به روش تصادفی منظم انجام شده است. حجم نمونه از طریق جدول تعداد جامعه و نمونه کرجسی و مورگان، 377 تعیین شده است.داده ها از طریق پایگاه ISI WEB OF SCIENCE که درگاهی به سه پایگاه نمایه استنادی علوم، نمایه استنادی هنروعلوم انسانی و نمایه استنادی علوم اجتماعی میباشد، جمعآوری گردیده است. پس از مشخص نمودن نمونهها بر اساس جامعه، همة استنادهای رسیده به نمونهها از لحاظ ملیت نویسنده ( Reprint author ) و در میان استنادهای رسیده از ایران، موارد مربوط به خود استنادی نویسنده مورد بررسی قرارگرفته و در سیاهه نام کشورها به ثبت رسیده است. دربخش دوم پژوهش، به منظور تهیه فهرست کشورهایی که با ایرانیان در تولید اطلاعات علمی مشارکت و همکاری داشتهاند، نیز از ابزار تجزیه وتحلیل پایگاه و فیلد کشور استفاده گردیده است. دادهها به روش آمار توصیفی و استنباطی و از طریق نرم افزارآماری SPSS نسخة 12، تجزیه و تحلیل شدهاند.
بحث و تجزیه و تحلیل یافتهها
پراکندگی استنادهای رسیده به تولیدات علمی ایرانیان براساس حدود مرزی کشورها
نتایج حاصل از پژوهش، بیانگر این مطلب است که نمونة مورد بررسی، جمعاً 1793 بار مورد استناد قرارگرفته و با در نظر گرفتن ایران، این تعداد استناد، بین 64 کشور پراکنده شده است. از کل استنادهای رسیده به تولیدات علمی ایرانیان، 910 استناد (برابر با 8/50%) از طرف پژوهشگران ایرانی و 883 استناد (برابر با 2/49%) از طرف پژوهشگران سایر کشورها بوده است (جدول 1).
جدول 1. پراکندگی استنادهای رسیده به تولیدات علمی ایرانیان
منطقه |
استناد |
درصد |
ایران |
910 |
8/50 |
سایر کشورها |
883 |
2/49 |
جمع |
1793 |
100 |
اختصاص بیش از نیمی از استناد های رسیده به ایرانیان ازطرف پژوهشگران ایرانی، به نوعی بیانگرگرایش و سوگرفتگی ملی بین پژوهشگران ایرانی است. با درنظر گرفتن این مسئله که پایگاه ISI فقط استنادهای رسیده از مجلهها همان پایگاه را لحاظ مینماید، همچنین با توجه به اینکه تولیدات علمی ایرانیان دراین پایگاه نسبت به تولیدات کل کشورها، درصد ناچیزی را تشکیل میدهد[13]، احتمال تصادفی بودن این مسئله، صد در صد مردود و بیانگر این امر است که گرایشهای ملی در بیش از نیمی از استنادهای رسیده به تولیدات علمی ایرانیان تأثیرگذار بوده است.
نمودار1. تفاوت زیاد بین استنادهای رسیده ازطرف پژوهشگران ایرانی با استنادهای سایر کشورها
اگرچه وجود گرایشهای ملی، فراوانی استناد کشورها از جمله ایران را بالا میبرد ولی نکته قابل توجه این است که تا وقتی گرایش ملی بین پژوهشگران اکثر کشورها وجود دارد، در نهایت کشورهایی از این مسئله بهره میبرند که برونداد علمی و انتشارات بالاتری دارند. به عبارت دیگر، وجود متغیر سوگرفتگی ملی، نرخ استناد کشورهای با برونداد علمی بیشتر را بسیار بالاتر از نرخ استناد کشورهایی می برد که برونداد علمی کمتری دارند. این مسئله قابلیت اعتماد و دقت این شاخص مبنی بر نشان دادن کیفیت علمی تحقیق و اثرگذاری واقعی یک تولید علمی در حوزه خود را تحت تأثیر قرار میدهد.
از طرف دیگر دادههای جدول2 نشان میدهد در میان سایر کشورهای استناد کننده به تولیدات علمی ایرانیان (براساس 100%)، ایالات متحده آمریکا با 107 استناد و 1/12%، جمهوری خلق چین با 96 استناد و 9/10%، هندوستان با 67 استناد و 6/7%، به ترتیب رتبههای اول تا سوم از لحاظ استناد به تولیدات علمی ایرانیان را به خود اختصاص دادهاند.
جدول2. فراوانی استنادهای رسیده به تولیدات علمی ایرانیان از طرف سایر کشورها براساس 100%
ردیف |
کشور |
فراوانی استناد |
درصد استناد |
درصد فراوانی انباشته استناد |
ردیف |
کشور |
فراوانی استناد |
درصد استناد |
درصد فراوانی انباشته استناد |
1 |
ایالات متحدهآمریکا |
107 |
1/12 |
1/12 |
33 |
رومانی |
3 |
3/. |
7/93 |
2 |
جمهوری خلق چین |
96 |
9/10 |
23 |
34 |
نیجریه |
3 |
3/. |
94 |
3 |
هندوستان |
67 |
6/7 |
6/30 |
35 |
بلغارستان |
3 |
3/. |
3/94 |
4 |
ایتالیا |
53 |
6 |
6/36 |
36 |
جمهوری چک |
3 |
3/. |
7/94 |
5 |
انگلستان |
49 |
5/5 |
1/42 |
37 |
نروژ |
3 |
3/. |
95 |
6 |
کره جنوبی |
45 |
1/5 |
2/47 |
38 |
آرژانتین |
3 |
3/. |
4/95 |
7 |
اسپانیا |
44 |
5 |
2/52 |
39 |
کویت |
3 |
3/. |
7/95 |
8 |
فرانسه |
40 |
5/4 |
7/56 |
40 |
مکزیک |
3 |
3/. |
96 |
9 |
ژاپن |
38 |
3/4 |
61 |
41 |
ایرلند |
3 |
3/. |
4/96 |
10 |
ترکیه |
33 |
7/3 |
8/64 |
42 |
اسلوونی |
3 |
3/. |
7/96 |
11 |
برزیل |
30 |
4/3 |
2/68 |
43 |
دانمارک |
3 |
3/. |
1/97 |
12 |
آلمان |
28 |
2/3 |
3/71 |
44 |
شیلی |
2 |
2/. |
3/97 |
13 |
کانادا |
20 |
3/2 |
6/73 |
45 |
کرواسی |
2 |
2/. |
5/97 |
14 |
لهستان |
19 |
2/2 |
8/75 |
46 |
اسرائیل |
2 |
2/. |
7/97 |
15 |
سوئد |
18 |
2 |
8/77 |
47 |
اکراین |
2 |
2/. |
98 |
16 |
اقیانوسیه |
15 |
7/1 |
5/79 |
48 |
پاکستان |
2 |
2/. |
2/98 |
17 |
هلند |
14 |
6/1 |
1/81 |
49 |
مالزی |
2 |
2/. |
4/98 |
18 |
تایوان |
13 |
5/1 |
6/82 |
50 |
قطر |
1 |
1/. |
5/98 |
19 |
اسکاتلند |
12 |
4/1 |
9/83 |
51 |
عربستان سعودی |
1 |
1/. |
6/98 |
20 |
آفریقای جنوبی |
12 |
4/1 |
3/85 |
52 |
قزاقستان |
1 |
1/. |
8/98 |
21 |
مصر |
10 |
1/1 |
4/86 |
53 |
تایلند |
1 |
1/. |
9/98 |
22 |
بلژیک |
9 |
1 |
4/87 |
54 |
کوبا |
1 |
1/. |
99 |
23 |
سنگاپور |
8 |
9/. |
3/88 |
55 |
صربستانمونتهنگرو |
1 |
1/. |
1/99 |
24 |
روسیه |
7 |
8/. |
1/89 |
56 |
کلمبیا |
1 |
1/. |
2/99 |
25 |
سوئیس |
7 |
8/. |
9/89 |
57 |
مقدونیه |
1 |
1/. |
3/99 |
26 |
یونان |
5 |
6/. |
5/90 |
58 |
الجزیره |
1 |
1/. |
4/99 |
27 |
استرالیا |
5 |
6/. |
1/91 |
59 |
اسلواکی |
1 |
1/. |
5/99 |
28 |
پرتغال |
4 |
5/. |
5/91 |
60 |
یوگسلاوی |
1 |
1/. |
7/99 |
29 |
مجارستان |
4 |
5/. |
92 |
61 |
باربادوس |
1 |
1/. |
8/99 |
30 |
فنلاند |
4 |
5/. |
4/92 |
62 |
اماراتمتحدهعربی |
1 |
1/. |
9/99 |
31 |
زلاند نو |
4 |
5/. |
9/92 |
63 |
لبنان |
1 |
1/. |
100 |
32 |
یوگسلاوی |
4 |
5/. |
3/93 |
جمع |
--- |
883 |
100 |
---- |
جدول 2 بیانگر این مطلب است که بخش زیادتری از استنادها از طرف بخش کوچکتری از کشورها بوده است، به طوری که یک سوم از کشورهای استنادکننده (21 کشور) بیش از 86% از استنادهای رسیده به تولیدات علمی ایرانیان از طرف سایر کشورها را و دو سوم از کشورهای باقیمانده برابر (42 کشور) کمتر از 14% از استنادها را به خود اختصاص دادهاند.
«فریم و نارین»[14] اعتقاد دارند استنادهای رسیده به یک کشور، تابعی از انتشارات آن کشورهاست. از اینرو، اعتقاد دارند اندازه گیری نرخ استناد (درصد استناد به انتشارات) در هنگام مقایسه استنادهای رسیده به کشورهای مختلف، رقم دقیقتری را ارائه میدهد ((Campbell , 1990. این گفتة «فریم و نارین» را میتوان تعمیم داد و میزان استنادهای رسیده به ایران از طرف کشورهای مختلف را تابعی از انتشارات آن کشورها دانست. به عنوان مثال ایالات متحده آمریکا در تولید اطلاعات علمی همیشه با تفاوت خیلی زیاد از دیگر کشورها در صدر قرار دارد. در اینجا نیز از نظر استناد به ایرانیان در ردة اول است و این میتواند تابعی از میزان انتشارات آن کشور باشد. البته، با توجه به تحقیقات «وود و کمبپل» مبنی بر اینکه آمریکاییها بندرت به کشورهای دیگر (حتی کشورهای پیشرفته اروپایی) استناد مینمایند، شاید این رقم 12% استناد از طرف ایالات متحده آمریکا در بین سایر کشورهای استنادکننده به ایرانیان را نتوان زیاد هم ناچیز دانست. مسئله تابعیت میزان استناد از میزان انتشارات درکلیت این قضیه هم میتواند صادق باشد، زیرا با یک نگاه سطحی به جدول 2 متوجه میشویم 21 کشور صدر جدول که 86% استنادهای وارد شده به ایران از طرف سایر کشورها را به خود اختصاص داده اند، بیشتر از جمله کشورهایی هستند که نسبت به دو سوم کشورهای باقیمانده در آخر جدول، انتشارات و تولیدات علمی بسیار بالاتری دارند.[15]
نحوه توزیع فراوانی کشورهای استناد کننده بر اساس تعداد استناد
جدول 3، فراوانی کشورهای استنادکننده به ایران را بر اساس تعداد استنادها نشان میدهد. چنانکه در جدول مشاهده می گردد، حدود 66% از کل کشورهای استناد کننده به تولیدات علمی ایرانیان، کمتر از 10 بار، حدود 30% از کشورها بین 10 تا 100 بار و حدود 3% نیز بیش از 100 مرتبه به ایران استناد نمودهاند که این 3% شامل ایالات متحده آمریکا با 107 استناد و خود ایران با 910 استناد میشود.
جدول 3. توزیع فراوانی کشورهای استناد کننده بر اساس تعداد استناد
تعداد استناد |
فراوانی تعداد کشورها |
درصد فراوانی |
فراوانی انباشته |
|
تعداد استناد |
فراوانی تعداد کشورها |
درصد فراوانی |
فراوانی انباشته |
1 |
14 |
9/21 |
9/21 |
|
20 |
1 |
6/1 |
7/79 |
2 |
6 |
4/9 |
3/31 |
|
28 |
1 |
6/1 |
3/81 |
3 |
11 |
2/17 |
4/48 |
|
30 |
1 |
6/1 |
8/82 |
4 |
5 |
8/7 |
3/56 |
|
33 |
1 |
6/1 |
4/84 |
5 |
2 |
1/3 |
4/59 |
|
38 |
1 |
6/1 |
9/85 |
7 |
2 |
1/3 |
5/62 |
|
40 |
1 |
6/1 |
5/87 |
8 |
1 |
6/1 |
1/64 |
|
44 |
1 |
6/1 |
1/89 |
9 |
1 |
6/1 |
6/65 |
|
45 |
1 |
6/1 |
6/90 |
10 |
1 |
6/1 |
2/67 |
|
49 |
1 |
6/1 |
2/92 |
12 |
2 |
1/3 |
3/70 |
|
53 |
1 |
6/1 |
8/93 |
13 |
1 |
6/1 |
9/71 |
|
67 |
1 |
6/1 |
3/95 |
14 |
1 |
6/1 |
4/73 |
|
96 |
1 |
6/1 |
9/96 |
15 |
1 |
6/1 |
75 |
|
107 |
1 |
6/1 |
4/98 |
18 |
1 |
6/1 |
6/76 |
|
910 |
1 |
6/1 |
100 |
19 |
1 |
6/1 |
1/78 |
|
جمع |
64 |
100 |
|
چنانکه جدول 3 و نمودار توزیع فراوانی نشان میدهد، توزیع فراوانی استنادها بین کشورها از یک توزیع نرمال برخوردار نیست و از یک توزیع چوله پیروی میکند. نحوة توزیع فراوانی بیانگر این است، تعداد کشورهایی که به میزان خیلی کم به تولیدات علمی ایرانیان استناد نموده اند خیلی زیادتر و تعداد کشورهایی که به میزان متوسط و زیاد به ایران استناد نموده اند، خیلی کم می باشد و این مسئله سبب به وجود آمدن منحنی نا متقارن شده است.
نمودار2. منحنی توزیع فراوانی کشورهای استنادشده به ایرانیان بر اساس تعداد استناد
توزیع غیر نرمال استنادهای رسیده به ایران و از طرف دیگر تمایل منحنی به سمت چپ که تعداد کشورهای بیشتر با استناد کمتر را نشان میدهد، بیانگر وضعیت نامطلوب استناد به تولیدات علمی ایرانیان است.
عوامل زیادی وجود دارند که میتواند نرخ استناد به تولیدات علمی را تغییر دهد. از متغیرهایی که میتواند نرخ استناد به یک کشور را تحت تأثیر قرار دهد، مجلاتی است که پژوهشگران آن کشورها مقالههای خود را درآن به چاپ میرسانند. برای مثال، در پژوهش حاضر، اگر فرض شود که ایرانیان مقالههای خود را در مجلاتی که ضریب تأثیر پایین تر نسبت به دیگر مجلات دارد، منتشر نموده باشند، ممکن است به همین دلیل، کمتر مورد استناد قرارگرفته باشند. زیرا طبق تحقیق «بروکس»، اعتبار منبع به عنوان معیار انتخاب، جهت استناد مورد توجه بسیاری از پژوهشگران قرار دارد. با توجه به اینکه درصد بیشتری از مقالههای پژوهشگران هر کشور، در مجلات بومی آن کشور که تحت پوشش پایگاه ISI قرار دارد به چاپ می رسند، اعتبار مجلات بومی یک کشور و میزان ضریب تأثیر آنها، عاملی تعیین کننده برای میزان استناد به مقالههای منتشر شده در آن کشور می باشد. در ایران نیز بخش وسیعی از مجلات ایرانی تحت پوشش این پایگاه، مقالههای بومی را منتشر میکنند. درتأیید این مطلب باید بیان نمودکه «عصاره» (1384) در پژوهش خود پذیرش سه مجله ایرانی (در سالهای 1994،1996 و 1997 ) در پایگاه ISI را یکی از دلایل افزایش تولیدات علمی ایرانیان در سالهای 1995-1999 میداند و بیان میکند که از 256 مقاله منتشر شده در این 3 مجله، 195 مقاله دست کم یک نویسنده ایرانی داشته است. از طرف دیگر «صبوری» (1384) بر اساس تحقیقی که درباره همان 3 مجله ایرانی تحت پوشش این پایگاه انجام داده، بیان مینماید که هر 3 مجله مورد بررسی[16] در فهرست مجلات درجه دوم این پایگاه قرار دارند و فاکتور تأثیر این سه مجله درسال 2004، به ترتیب 34/..، 33/. و 3./. بوده است. با بیان این مطالب، میتوان نتیجهگیری کرد که احتمالاً بخشی از کم بودن استنادهای رسیده به تولیدات علمی ایرانیان، میتواند مربوط به مجلاتی باشد که محققان و پژوهشگران ایرانی مقالههای خود را در آنها منتشر مینمایند. مجلاتی که ضریب نفوذ و تأثیرگذاری بیشتری دارند، احتمال اینکه استنادهای بیشتری در سالهای بعد به مقالههای چاپ شده در آنها اختصاص یابد، بیشتراست.
البته، این نکته نباید فراموش شود که نوع مجله فقط یک عامل مؤثر بر میزان استناد بوده و پژوهشگران نباید عوامل دیگر مثل به روز بودن تحقیق (بخصوص در حوزههای با تغییر و تحول سریع)، کیفیت علمی تحقیق، همکاریهای ملی و بینالمللی در تولید اطلاعات علمی را نادیده بگیرند. به عنوان مثال «اسمارت و بایر» [17](1986) درپژوهش خود به این نتیجه رسیدند که مقالههای چندنویسندهای نسبت به مقالههای فردی نرخ پذیرش بالاتری جهت انتشار درمجلات دارند و بیان می نمایند که بین چند نویسنده بودن و کیفیت مقاله ارتباط وجود دارد؛ بدین دلیل بیشتر مورد استناد قرار میگیرند. «نارین و دیگران»[18] (1991) نیز طی تحقیقی نتیجه گرفتند مقالههایی که نویسندگان آنها با چند مؤسسه درکشورهای مختلف در سطح بینالمللی همکاری داشتهاند، دو برابر بیشتر از مقالههایی که نویسندگان آنها با مؤسساتی از یک کشور واحد مشارکت کردهاند، مورد استناد قرار گرفتهاند.
پراکندگی استنادهای رسیده به تولیدات علمی ایرانیان بر اساس حدود مرزی قارهها
بررسی استنادها بر اساس حدود مرزی قارهها نشان میدهد هر پنج قاره در استناد به تولیدات علمی ایرانیان مشارکت داشتهاند.[19] در میان قارهها، اروپا با 376 استناد (21% ازکل استنادها) در صدر است و پس از آن قارههای اروپا، آسیا و آمریکا با 1/16% و 4/9% در رتبههای دوم و سوم از لحاظ میزان استناد قراردارند (جدول4).
یافتههای پژوهش همچنین بیانگر این مطلب است بیشترین کشورهایی که در استناد به تولیدات علمی ایرانیان مشارکت داشتهاند، از قاره اروپا میباشد. پس از اروپا که 30 کشور آن دراستناد به تولیدات علمی ایرانیان مشارکت داشته اند، آسیا با 17 کشور و آمریکا با 9 کشور استناد کننده در ردیفهای بعدی قرار دارند.
جدول4. پراکندگی استنادهای رسیده به تولیدات ایرانیان براساس قاره
قاره |
فراوانی استناد |
درصد استناد |
درصد فراوانی انباشته استناد |
تعداد کشورهای استناد کننده |
ایران |
910 |
8/50 |
8/50 |
1 |
اروپا |
376 |
21 |
8/71 |
30 |
آسیا |
289 |
1/16 |
9/87 |
17 |
آمریکا |
168 |
4/9 |
3/97 |
9 |
آفریقا |
26 |
5/1 |
8/98 |
4 |
اقیانوسیه |
24 |
2/1 |
100 |
3 |
جمع |
1793 |
100 |
|
64 |
حضور قاره آسیا درجایگاه دوم استناد به ایرانیان و تفاوت کمتر از 5 درصدی بین این قاره با قاره اروپا (با توجه به اینکه تولیدات علمی این قاره بسیار کمتر از قارة اروپاست) را شاید بتوان بر اساس نتایج تحقیق «شوبرت و گلانزل» (2006) که مکان جغرافیایی، ارتباطهای فرهنگی و زبان را عواملی مؤثر بر میزان استناد بین ملیتها می دانند، توجیه نمود.
نمودار3. پراکندگی استنادهای رسیده به تولیدات علمی ایرانیان بر اساس قارههای مختلف و ایران
میزان خوداستنادی دراستنادهای تولیدات علمی ایرانیان
چنانکه پیشتر گفته شد، 8/50% از استنادها به تولیدات علمی ایرانیان از طرف پژوهشگران ایرانی و 2/49% نیز از طرف پژوهشگران سایر کشورها بوده است. دادههای حاصل از پژوهش نشان میدهد از 8/50% استنادهای رسیده از طرف پژوهشگران ایرانی، 73/30% را خود استنادی تشکیل میدهد؛ یعنی 73/30% از استنادهای رسیده به تولیدات علمی ایرانیان از طرف خود نویسنده و 02/20% از طرف پژوهشگرانی غیر از شخص نویسنده بوده است (نمودار4).
نمودار4. میزان خود استنادی دربین استنادهای رسیده به تولیدات علمی ایرانیان
به نظر میرسد اختصاص بیش از 30% از استنادهای تولیدات علمی ایرانیان به خود استنادی نویسنده رقم بالایی باشد، ولی باید یادآوری نمود خوداستنادی نویسنده متغیری است که بین پژوهشگران اکثر کشورها مشاهده میشود. برای مثال، نتایج تحقیقات «جرارد» (2007) 8/17% خوداستنادی را بین پژوهشگران گزارش می کند. نتایج تحقیقات «اکسنس» (2006) نیز 36% خوداستنادی را در استنادهای رسیده به تولیدات علمی نروژ بیان مینماید. «کواک و نیاک» (2004) نیز با تحقیق بر تولیدات علمی پزشکی، نتیجه گرفتند که هرسال حدود یک پنجم از استنادهای رسیده به آنها، خود استنادی است. البته این نکته قابل ذکر است که نرخ خوداستنادی بین زمینه های تحقیقی مختلف، متفاوت است ( Bonzi , 1998 )
به طور کلی، نویسندگان انگیزههای متفاوتی برای خوداستنادی دارند. به عنوان مثال، همچنین فرض میگردد که خوداستنادی نشان میدهد پژوهشگر، قبلاً تحقیقاتی در این زمینه انجام داده و این مسئله به نحوی تخصص او را درآن حوزه میرساند و موجب اعتبار بیشتر او و درنتیجه استناد بیشتر به تولید علمیاش میشود. همچنین، خود استنادی نویسنده، نوعی معرفی سایر آثار نویسنده است چون با این روش احتمال رجوع و استناد به سایر آثار وی نیز بیشتر میشود. «فولر و اکسنس»[20] (2007) در تحقیقی که انجام دادند، نتیجه گرفتند بین خود استنادی نویسنده و میزان استنادهای دریافت شده بعدی ارتباطی قوی وجود دارد، به طوری که هر خود استنادی در یک دوره 10 ساله، 65/3 استناد به استنادهای آن تحقیق می افزاید.
زمانی که از استناد به عنوان شاخصی برای ارزیابی تحقیقات علمی استفاده میشود، خود استنادی ها، مسئله ساز می شوند. اگرچه ممکن است نویسندگان دلایلی منطقی و موجه برای استناد به تحقیقات قبلی خود داشته باشند، ولی این گونه استنادها، لزوماً اهمیت و یا تأثیر یک مقاله علمی را بر کل جامعة علمی نمیرسانند. «کواک و میاک»[21] ( 2004) بیان میکنند که نرخ خود استنادی نویسنده با تولیدات علمی منتشر شده وی همبستگی دارد و نویسندگان با تولید علمی زیادتر، موقعیت و فرصت بیشتری دارندکه به تحقیقات قبلی خود استناد نمایند و به میزان استنادهای خود بیفزایند. به این دلایل، رواج خود استنادی درکارهای علمی پژوهشگران ، قابلیت اطمینان شاخص استناد، به عنوان یک معیار برجستگی، کیفیت و اثر گذاری تحقیق را کاهش میدهد. از این رو بسیاری از محققان علم سنجی معتقدند هنگام شمارش استنادها درارزیابیها، خوداستنادی باید از بین آنها حذف گردد تا تأثیر واقعی یک اثر علمی بر جامعة علمی مشخص گردد. حتی «فولر و اکسنس» پیشنهاد میکنند علاوه بر حذف خوداستنادی، مطابق با روندی که خود استنادی در جلب سایر استنادها تأثیرگذار است، از نرخ استنادهای پژوهشگر باید کاسته شود.
از طرف دیگر، همیشه نباید به خود استنادی به دیدة منفی نگریسته شود. از آنجا که در قرن حاضر علوم بیش از پیش تخصصی شده است، چندان دور از ذهن نیست که تحقیقات پژوهشگران به عنوان فرآیندی پیوسته بوده و تحقیقات جدید آنها مکملی برای تحقیقات قبلیشان باشد. نویسنده برای کاهش حجم مقاله، ناچار است به بخشی از کارهای قبلی خود استناد نماید. در چنین حالتی، استناد یک پژوهشگر به تولیدات علمی پیشین خود، ضرورتی برای تحقیقات پی درپی او دریک حوزه خاص و ابزاری به منظور حفظ تسلسل پژوهشهای وی به شمار میرود. در این مورد، خوداستنادی محقق نه تنها یک متغیر مزاحم نیست، بلکه مکمل و پیش فرضی برای تحقیقات کنونی وی به شمار میرود و باید به عنوان یک ضرورت درنظرگرفته شود.
سنجش معناداری ارتباط بین میزان استنادهای رسیده از سوی کشورهای مختلف به ایرانیان با میزان مشارکت پژوهشگران آن کشورها با ایرانیان در تولید اطلاعات علمی
فرض صفر. بین میزان مشارکت کشورهای استنادکننده به ایرانیان از لحاظ استناد و میزان همکاریهای بینالمللی آن کشورها با ایرانیان درتولید اطلاعات علمی، هیچ نوع رابطه معناداری وجود ندارد. به منظور سنجش معناداری ارتباط بین این دو متغیر و آزمون فرض از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج آزمون نشان میدهد میزان همبستگی بین این دو متغیر برابر با 62/. و p-value = 0 است که در سطح 01/. معنادار میباشد؛ یعنی حتی درسطح 01/. نیز فرض صفر بودن ضریب همبستگی رد میشود. به عبارت دیگر، بین این دو متغیر رابطهای معنادار وجود دارد وفرض صفر ما مبنی بر اینکه بین دو متغیر هیچ رابطهای وجود ندارد، رد میشود؛ یعنی اینکه بین ملیت پژوهشگران استناد کننده به ایرانیان از 63 کشور، با ملیت همکاران بینالمللی پژوهشگران ایرانی درتولید اطلاعات علمی،[22] رابطهای مثبت وجود دارد (جدولهای 5 و 6).
جدول 5. محاسبه معناداری رابطه متغیرها با روش ضریب همبستگی پیرسون
به طور کلی، موضوع چند نویسنده بودن تولیدات علمی، به عنوان مسئلهای که باعث استناد بیشتر به تولیدات علمی میشود، مطرح شده است. «امین و ناب» (1380) درمقاله خود بیان مینمایند که رابطهای مستقیم بین متوسط تعداد ارجاعات با متوسط تعداد نویسندگان وجود دارد و هرچه تعداد نویسندگان بیشتر باشد، تعداد ارجاعات بیشتر خواهد بود. آنها دلیل این امر را ارجاع دادن نویسندگان به مقالات و تولیدات علمی خود میدانند. که در صورت چند نویسنده بودن مقاله، نسبت این ارجاعات بیشتر خواهد شد. شاید بتوان معناداری رابطة ملیت استنادکنندگان به ایران با ملیت همکاران بینالمللی ایرانیان را نیز با توجه به مطالبی که بیان شد، تفسیر کرد. زمانی که مقالهای با همکاری پژوهشگران سایر کشورها تولید میشود، با توجه به نکات گفته شده، احتمال اینکه همة نویسندگان مقاله در تولیدات علمی بعدی خود به آن استناد نمایند، زیاد است و بدین گونه استناد به تولیدات علمی پژوهشگران ایرانی از طرف کشوری که با پژوهشگران آن کشور همکاری درتولید علمی وجود داشته، بیشتر میشود.
این نکته را نیز نباید از نظر دور داشت، مقالهای که دارای چند نویسنده در سطح بینالمللی است، تأییدی است بر اعتبار پژوهش و احتمال استناد بیشتر به آن افزایش مییابد و فقط خوداستنادی، نرخ استناد این مقالهها را افزایش نمیدهد.
جدول6. میزان استنادازطرف کشورها ی استناد کننده به ایران و میزان همکاریهای آنها با ایران
ردیف |
کشور |
فراوانی استناد |
فراوانی همکاری |
|
ردیف |
کشور |
فراوانی استناد |
فراوانی همکاری |
|
1 |
ایالات متحده آمریکا |
107 |
1759 |
|
33 |
رومانی |
3 |
9 |
|
2 |
جمهوری خلق چین |
96 |
104 |
|
34 |
نیجریه |
3 |
9 |
|
3 |
هندوستان |
67 |
216 |
|
35 |
بلغارستان |
3 |
6 |
|
4 |
ایتالیا |
53 |
262 |
|
36 |
جمهوری چک |
3 |
25 |
|
5 |
انگلستان |
49 |
1218 |
|
37 |
نروژ |
3 |
25 |
|
6 |
کره جنوبی |
45 |
55 |
|
38 |
آرژانتین |
3 |
17 |
|
7 |
اسپانیا |
44 |
103 |
|
39 |
کویت |
3 |
27 |
|
8 |
فرانسه |
40 |
459 |
|
40 |
مکزیک |
3 |
16 |
|
9 |
ژاپن |
38 |
360 |
|
41 |
ایرلند |
3 |
24 |
|
10 |
ترکیه |
33 |
91 |
|
42 |
اسلوونی |
3 |
5 |
|
11 |
برزیل |
30 |
30 |
|
43 |
دانمارک |
3 |
45 |
|
12 |
آلمان |
28 |
535 |
|
44 |
شیلی |
2 |
5 |
|
13 |
کانادا |
20 |
1193 |
|
45 |
کرواسی |
2 |
7 |
|
14 |
لهستان |
19 |
35 |
|
46 |
اسرائیل |
2 |
18 |
|
15 |
سوئد |
18 |
174 |
|
47 |
اکراین |
2 |
21 |
|
16 |
اقیانوسیه |
15 |
524 |
|
48 |
پاکستان |
2 |
36 |
|
17 |
هلند |
14 |
144 |
|
49 |
مالزی |
2 |
84 |
|
18 |
تایوان |
13 |
65 |
|
50 |
قطر |
1 |
17 |
|
19 |
اسکاتلند |
12 |
169 |
|
51 |
عربستان سعودی |
1 |
17 |
|
20 |
افریقای جنوبی |
12 |
27 |
|
52 |
قزاقستان |
1 |
2 |
|
21 |
مصر |
10 |
10 |
|
53 |
تایلند |
1 |
12 |
|
22 |
بلژیک |
9 |
102 |
|
54 |
کوبا |
1 |
4 |
|
23 |
سنگاپور |
8 |
13 |
|
55 |
صربستان مونتهنگرو |
1 |
5 |
|
24 |
روسیه |
7 |
137 |
|
56 |
کلمبیا |
1 |
0 |
|
25 |
سوئیس |
7 |
128 |
|
57 |
مقدونیه |
1 |
6 |
|
26 |
یونان |
5 |
26 |
|
58 |
الجزیره |
1 |
7 |
|
27 |
استرالیا |
5 |
87 |
|
59 |
اسلواکی |
1 |
7 |
|
28 |
پرتغال |
4 |
13 |
|
60 |
یوگسلاوی |
1 |
. |
|
29 |
مجارستان |
4 |
38 |
|
61 |
باربادوس |
1 |
0 |
|
30 |
فنلاند |
4 |
28 |
|
62 |
امارات متحده عربی |
1 |
17 |
|
31 |
زلاند نو |
4 |
45 |
|
63 |
لبنان |
1 |
15 |
|
32 |
یوگسلاوی |
4 |
7 |
|
جمع |
--- |
883 |
|
|
نتیجهگیری
با توجه به بررسی استنادی حاضر، به نظر میرسد تولیدات علمی ایرانیان نه تنها از جنبه کمّی، بلکه از جنبه کیفی نیز هنوزنتوانسته است به سطح استانداردهای جهانی برسد. با وجود ظرفیت علمی در پژوهشگران کشور، به دلیل اینکه حضور ایران درتولیدات علمی بینالمللی چند سالی بیش نیست که دراولویتهای اساسی کشور قرارگرفته است، ایران هنوز نتوانسته است خود را به استانداردهای مطلوب برساند. درچند سال اخیر که این مسئله دردستورکار مسئولان قرارگرفته، تولیدات علمی ایرانیان درپایگاه های بینالمللی رشد سریعی داشته است، به طوری که شیب منحنی رشد تولیدات علمی ایرانیان در پایگاه ISI دراین چند سال از میانگین جهانی بالاتر بوده است. ولی نکته قابل توجه این است که درسیاستگذاریهای علمی، علاوه بر رشد کمّی، به رشد کیفی تولیدات علمی نیز باید توجه بیشتری شود تا تولیدات علمی کشور به سطحی برسد که از نظر پژوهشگران همه کشورها، مقبولیت لازم جهت کاربرد و استناد را داشته باشد.
1. مرور تحقیقات انجام شده درحوزه تحلیل استنادی درداخل بیانگر این امراست که این تحقیقات، درمقیاسها و جنبههایی کاملاً متفاوت با تحقیق حاضر میباشد. به عنوان مثال، بررسی پایاننامهها یا تعدادی از مجلات یک حوزه خاص را دربرمی گیرد وهمه تقریباً ازیک الگو پیروی مینمایند .به دلیل اینکه هیچ نوع همپوشانی ازجنبههای مورد بررسی دراین تحقیق درآن پژوهشها وجود نداشت، ازبیان آنها صرف نظر شد.
1. به عنوان مثال بر اساس تحقیق «انصافی» ، در مقایسه تولیدات علمی 16 کشور در پایگاه نمایه استنادی علوم درسال2003 ، سهم ایران نسبت به دیگر کشورها در تولید اطلاعات علمی 39/0 درصد بوده است .
2. به عنوان مثال، «انصافی» درسال 2003 با مقایسه اطلاعات علمی 16 کشور توسعه یافته و درحال توسعه ، در نمایه استنادی علوم ، نشان داد که بین این 16 کشور ، شش کشور آمریکا، انگلستان، فرانسه، آلمان، کانادا و ژاپن، نزدیک به 86% از تولیدات علمی این کشورها را به خود اختصاص داده اند.
1. این سه مجله به ترتیب عبارتند از: مجله شیمی و مهندسی شیمی ایران (جهاد دانشگاهی) مجلهپولیمر ایران، (پژوهشگاه پولیمر و پتروشیمی ایران) و مجله علم و صنعت ایران، (دانشگاه شیراز).